غدير و امامت

ابو القاسم صلواتی گلستانی

- ۱۱ -


تاثیر حدیث ثقلین در هدایت مستبصران

بسیاری از علمای اهل سنت به برکت حدیث ثقلین و غدیر به حقانیت امامت اهلبیت پی بردند ولی از ترس جان یا مقام و موقعیت خویش نتوانستند عقیدۀ خود را اظهار کنند و اندکی از آنان پس از استبصار و تشیع به تواتر یا صحت حدیث ثقلین اعتراف کرده و علل رویکرد خود به تشیع را به شرح زیر بیان نموده اند:

1- سبط بن جوزی عالم حنفی (م 654هـ) نوۀ دختری ابوالفرج عبد الرحمان بن جوزی متعصب است که هرچند صریحا به مذهب تشیع اعتراف نکرده ولی با نوشتن کتاب «تذکره الخواص و رياض الافهام » عقائد شیعی را اثبات نموده است وی می گوید: سیره‌نویسان اتفاق نظر دارند که رویداد غدیرخم پس از بازگشت پیامبر ‏صلی‌الله علیه وآله وسلم از حجةالوداع در هجده ذی حجه بوده است که در ‏حضور یکصد و بیست هزار نفر از اصحاب فرمود: «هر کس من مولای ‏اویم علی مولای اوست» این حدیث، نص صریح پیامبر صلی‌الله علیه وآله ‏وسلم بر ولایت و امامت علی علیه‌السلام است. [244]

2- ابو حامد غزالی

سبط بن جوزی(م، 654 ) از کتاب « سر العالمین » ابو حامد محمد بن محمد غزالی طوسی شافعی (م، 505 ق ) و از قول او نقل می کند: حدیث غدیر و تبریک عمر به حضرت علی (ع) اعتراف وتسلیم عمر به امامت آن حضرت بود ولی پس از آن هوای نفس و حب ریاست ومیل به لشکر کشی وفتوحات بر او غالب شد و او را به مخالفت وا داشت در نتیجه عهد الهی را پشت سر انداخته و آنرا به بهای اندک فروختند . ! [245]

لازم به ذکر است کتاب « سر العالمین» کتاب غزالی بود که در اواخر عمر پس از استبصار سی مقاله در آداب ملک و سیاست و اخلاق نوشت و درمقالۀ چهارم آن در بارۀ خلافت دلائل اهل سنت را مناقشه کرده و دلائل شیعه را بدو ن مناقشه بیان و تایید نموده است هر چند بعضی منکر این کتاب هستند . ولی شهادت ابن جوزی که قریب العصر با اوست بر صحت نسبت کتاب به غزالی دلالت می کند.چنانکه ذهبی در میزان الاعتدال 1 /500 رقم 1872 و ابن حجر درلسان المیزان 2 /401 رقم 24 93 در ترجمۀ حسن صباح به وجود کتاب و نسبت آن به ابو حامد غزالی در زمان خودشان اعتراف می کنند.

و نیز ذهبی در « سیر اعلام النبلاء » از قول ابي المظفر يوسف سبط ابن الجوزي در كتاب " رياض الافهام في مناقب أهل البيت " او نقل کرده که می گوید : ذكر أبو حامد في كتابه " سر العالمين وكشف ما في الدارين " فقال في حديث: " من كنت مولاه، فعلي مولاه " أن عمر قال لعلي: بخ بخ، أصبحت مولي كل مؤمن ومؤمنة.

قال أبو حامد: وهذا تسليم و رضي، ثم بعد هذا غلب عليه الهوي حبا للرياسة، وعقد البنود، وأمر الخلافة ونهيها، فحملهم علي الخلاف، فنبذوه وراء ظهورهم، واشتروا به ثمنا قليلا، فبئس ما يشترون، «حدیث غدیر و تبریک عمر به حضرت علی (ع) « بخ بخ یا ابا الحسن اصبحت مولای ومولا کل مؤمن ومؤمنه» اعتراف وتسلیم عمر به امامت آن حضرت بود ولی پس از آن هوای نفس وحب ریاست ومیل به لشکر کشی وفتوحات بر او غالب شد و او را به مخالفت وا داشت در نتیجه عهد الهی را پشت سر انداخته و آنرا به بهای اندک فروختند»

ذهبی پس از نقل کلام سر العالمین غزالی با تعجب میگوید : وسرد كثيرا من هذا الكلام الفسل الذي تزعمه الامامية، وما أدري ما عذره في هذا ! ؟ [246]

«او در این کتاب در این کتاب سخنان بی ارزش زیادی بر وفق عقائد امامیه گفته است ،و من نمی دانم او چه عذری بر این گفتار خود دارد ؟ ! »

این کتاب مدتها نایاب بود ولی یک بار در سال 1385،ق به وسیلۀ آقای محمد الکتبی در نجف و اخیرا در ضمن مجموعۀ « رسائل الامام الغزالی » در بیروت چاپ شده است .و مطلب فوق در ص 20 چاپ نجف و ص 10 چاپ اخیر وجود دارد .

3-کمال‌الدین محمدبن طلحه شافعی (م 582----652هـ) در مطالب السؤول ، پس از نقل ‏حدیث غدیر و نزول آیه تبلیغ،می گوید: «این سخن نبوی صلی‌الله علیه وآله ‏وسلم که فرمود: «هر که من مولای اویم علی مولای اوست» چون واژه مولیهم به معنای اولی و ناصر و وارث و عصبه و حمیم و صدیق و سید آمده است پس معنای این سخن آنست که هر ‏انسانی که من رسول خدا صلی‌الله علیه وآله وسلم مولای او ( به هریک از معانی مانند اولی و ... )باشم علی ‏علیه‌السلام مولای او (به آن معنی) است پس در میان صحابه تنها علی را مانند نفس خود قرار داد و این مطلب از آیۀ مباهله از جملۀ و انفسنا وانفسکم نیز استفاده می شود زیرا مراد از انفسنا (به قرینۀ شأن نزول) در آیه نفس رسول الله و نفس علی است پس هر ولایت و فضیلتی برای او باشد برای علی نیز ثابت است . [247]

هم چنین ابو عبدالله گنجی شافعی (م 658هـ) در کفایة الطالب 69 (166/36) می گوید: حدیث غدیرخم دلیل بر ولایت علی و جانشینی وی است...»

4- ‏قاضی بهلول بهجت افندی زنگی زوری

فقیه ، مورخ و فیلسوف قرن چهاردهم(۱۲۸۸، 1350 ،ه ق) که نسبش به ابوایّوب انصاری صحابی مشهور می رسد. در منطقۀ زنگی زور، از نواحی قره باغ ارمنستان ، متولد شد؛ در همان جا به تحصیل علم پرداخت ، بهجت افندی سفرهایی به بلاد مختلف ، از جمله استانبول ، مصر، بغداد، ایران و بخارا کرد. وی پس از پایان تحصیلات در زنگی زور، به قضاوت و تدریس و تألیف پرداخت و کسان زیادی از محضر درس او استفادة علمی کردند

او عالمی آزاد اندیش بود و همواره دنبال حقیقت بود سیر اعتقادی و کتب وی دلیل بر آزاد اندیشی اوست. ازین رو ابتدا از مذهب حنفی به مذهب شافعی گروید. ولی این کار او را قانع نکرد وگمشدۀ خود را نیافت به این جهت به مذهب اهلبیت روی آورد .

آیت الله شهاب الدین مرعشی،مرجع تقلید شیعه (متوفی ۱۳۶۹ش ) با وی در همدان و تبریز ملاقات کرده ، و او را در مناظرات توانا می دانست ، مهم ترین کتاب بهجت افندی ،« تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد » است که علامه امینی این کتاب را از «حسنات دهر» شمرده است . اصل این کتاب به زبان ترکی است و میرزا مهدی ادیب تبریزی آنرا به فارسی برگردانده و سپس میرزاعلی قمشه ای به عربی ترجمه نمود [248]. رسالة دیگر او در ذکر افرادی از علمای عامه است که قضیة سوزاندن درِ خانة حضرت زهرا سلام الله علیها را روایت کرده اند .

آيت‌الله طالقاني مبارز نستوه در مقدمه‌ آن کتاب در مورد اهميت و هدف اين کتاب آورده است:

‹‹ دانشمند بزرگ ترک، با روش محکم و متين خود در تاريخ ائمه شيعه ،به اين نتيجه رسيده که ریشۀ اختلاف و تشتت بین مسلمین که در اثر آن بغض و کينه و سپس ضعف و زبوني بین مسلمین پدید آمده پایمال شدن مقام ائمه شيعه است و چنين رأي داده که مشکل از همين جا بايد چاره شود و همين مورد بايد با نظر پاک و بي تعصب رسيدگي گردد و چون اين دانشمند داراي روح قضايي بوده به سبک قضايي با رأيي آزاد در اين مورد ، قضاوت حق و عادلانه نموده‌ است ، از اين جهت سخنش مورد توجه بسياری از بزرگان و دانشمندان قرار گرفت››.

مؤلف در مقدمه مفصل کتاب نخست به نقد و بررسي تواريخ موجود مي‌پردازد. و از اين که در مورد آل سلجوق، آل بويه و آل عثمان کتاب‌هايي تأليف شد، ولي در مورد آل پيامبر(ص) کتابي چنين تأليف نشده اظهار تأسف مي‌کند . و مي‌گويد بنده در ميان هر دو برادر عزيز و گرامي خود ايستاده دست به سوی هر دو دراز نموده ايشان را به يک نقطه تلاقي و اتحاد مي‌کشم تا با ادراک اين که ما بين دو برادر هيچ‌ سبب اختلافی موجود نيست با هم متحد شوند و اگر اتفاق امت امري لازم است در دايره اهل بيت طاهره باشند چون امت مرحومه در مسئله اهل بيت محمد(ص) تا حالا اختلاف پيدا نموده لازم است در اطراف همين نسل پاک نيز دست اتحاد به هم دهند.(ص 42 ـ 41 کتاب).
نويسنده می گوید : منظور از اهل بيت محمد(ص)، حضرت اميرمؤمنان علي‌بن‌ابي‌طالب و نور ديده رسول خدا(ص) فاطمه زهرا عليها‌اسلام و دو نور ديده ايشان که به نام نامي آل عبا معروف هستند و امامان و دوازده‌گانه از آن نسل پاک مي‌باشد. .
قسمت عمده اين کتاب قضاياي تاريخي بعد از وفات پيامبر اکرم (ص) و موضوع خلافت امير مؤمنان اختصاص دارد. اولين بحث اين قسمت سرگذشت فدک است و با ادله تاريخي حقانيت حضرت زهرا(ص) در آن را با استناد به منابع اهل سنت به اثبات رسانده است.

قاضي بهلول معتقد است همچنان که افتراق جامعه اسلامي از اختلاف بر سر ميراث زهرا(ع) و خلافت علي(ع) آغاز شد وحدت اسلامي نيز بايستي از فاطمه و علي (ع)شروع شود. او که خود قاضي شرع است تاريخ اسلام و روايات را به محاکمه مي‌کشاند.

دوران حيات قاضي بهلول بهجت افندي مقارن با روزهاي پرآشوب قفقاز و انقلاب کمونیستی و نظام مارکسيستي در آن نواحي بود و.به روايتي ایشان هم از جمله علمايي است که در دوران سرکوب شديد حرکت‌هاي اسلامي در قفقاز در عصر استالين به سال 1350 هجري قمري به دست کمونيست‌ها به شهادت رسيده است.

قاضي بهلول مردی بلند طبع و پاک‌دامن و دلير، خوش‌خوي و گشاده‌رويي بود و قامتي زيبا و خوش‌منظر داشت و شيرين‌بيان و تنومند بود؛ از وي سه پسر و يک دختر به نام بهاءالدين و عبدالله و علي جمال‌الدين و فاطمه بر جاي ماند .

5 -علامه شيخ محمّد مرعي امين انطاکی

او فارغ التحصيل جامع الازهر و در حلب مقام قاضي القضاة را بـه عـهـده داشت. و داراي موقعيت علمي و اجتماعي بالایی بوده, كه خداوند متعال او را به پيروي از مكـتب اهل بيت (ع ) هدايت نمود . وی كتابي که به نام « لماذا اخترت مذهب الشيعه » در حقانیت مذهب شیعه نوشت و باعث شدكه هزاران نفر از اهالي حلب همراه او شيعه شوند.

وی در بارۀ عوامل گرایش خود به مذهب اهل بيت مي گويد : اولا مشاهده كردم كه عمل به مذهب شيعه مجزي است و ذمة مكلف را به طور قطع برئ مي كند. بسياري از علماي اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نيز به صحت به آن فتوا داده اند.

ثانياً : با دلايل قوي و براهین قطعی و حجت هاي واضح, مثل خورشيد روشن حقانيت مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ برایم ثابت شد و آن مذهب همان مذهبي است كه شيعه آن را از اهل بيت (عليهم السّلام) اخذ كرده و اهل بيت نيز از رسول خدا و او از جبرائيل و او از خداوند جليل اخذ كرده است.

ثالثاً : وحي در خانۀ اهل بيت( عليهم السّلام) نازل شد و اهل خانه از ديگران بهتر مي دانند كه در خانه چيست ؟ لذا بر عاقل مدبّر است كه دليل هايي كه از آنان رسيده را رها نكرده, و نظر بيگانگان را دنبال نكنند.

رابعاً: آيات فراواني در قرآن كريم وارد شده كه دعوت به ولايت و مرجعيت ديني اهل بيت ( عليهم السّلام ) نموده است.

خامساً: روايات فراواني از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده كه ما را به تعبد به مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ دعوت مي كند كه بسياري از آنها را در كتاب « الشيعه و حججهم في التشيع » آورده ام . او در سال 1383 هـ‍ ق وفات نمود

6- محمّد سليم عرفة

وی مستبصری سوری است که پس از تشیع در کتاب « افادات من ملفّات التاريخ » در دمشق در سال 1389 ش دلائل و سیر تکاملی هدایت و مباحثات خود را با علمای عامه مفصل آورده است . او در ص 32 می گوید حدیث ثقلین متواتر است و شکی در آن نیست و از سامي بن أنور المصري الشافعي در كتاب او « الزهرة العطرة من حديث العترة» ص 79 نقل می کند: پس از روایت حدیث ثقلین (قرآن و عترت) از سی طریق و هفت نفر از صحابه، شکی در صحت آن نمی ماند، بلکه می توانیم بگوئیم متواتر است .

آنگاه در ص 256 می گوید اگر فردای قیامت خدای متعال از پیروان مذاهب چهارگانه در حالی که هریک پشت سر پیشوای مذهب خود أبي حنيفة ومالك و شافعي وابن حنبل صف کشیده اند بپرسد چرا ازاین امام پیروی کردید ؟ حجتی در پاسخ ندارند ولی هنگامی که از من در حالی که در صف پشت سر علی ع و او پشت سر رسول الله ص ایستاده بپرسند چرا اینجا هستی ؟

حجت من حدیث ثقلین و حدیث غدیر و مدینه العلم است !!

7ـ هشام آل قطيط

او اهل سوريه است که با نوشتن کتابی به نام ( اکتشفت الحقیقه) در سال 1420هـ ‍ق ضمن بیان سیر مباحثات تحقیقات خود در مقدمه آنرا به جوانان اندیشمند جویای حقیقت إهداء می نماید. و این کار خود را مصداق آیه 83 سورۀ طه می داند که می فرماید : و إني لغفار لمن تاب وآمن وعمل صالحا ثم اهتدي «من كساني را كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدايت يابند مي‏آمرزم»

و سئل الإمام الصادق عليه السلام بعد التوبة والإيمان والعمل الصالح إلي أين يهتدي فأجاب الإمام إلي ولايتنا

از امام صادق ع نیز سؤال شد در این آیه پس از توبه و ایمان و عمل صالح به سوی چه چیزی هدایت شوند ؟ فرمود یعنی پس از آن به ولايت ما اهل بيت هدايت شوند.

و در ص124 می گوید: حدیث ثقلین آن گونه که مالک نقل کرده یعنی (كتاب الله وسنة نبيه) مرسل بوده ونزد علمای جرح و تعدیل ضعیف است

هرچند در محافل اهل سنت مشهور است ولی این غلط مشهور است

در حالی که روایات صحیح ثقلين یعنی (قرآن و عترت) فراوان و متواتر است و حضت آنرا در اماکن متعدد فرمود.

در ص می گوید : اگر من در در مسیری که علی می پیماید نباشم بدون شک گمراه خواهم بود چگونه فرمان رسول الله صلي الله عليه وآلهرا فرو بگذارم و در خط شوم اهل سقیفه در آیم ؟ آری من در وادی حق حدیث (علي مع الحق والحق مع علی) آمدم که از هر گونه تأویل و توجیه جنایات ظلمه و تناقض نظری و پنهان کاری پاک و مبرا است من از این سخن رسول الله صلي الله عليه وآله پیروی می کنم که به عمار فرمود: إذا رأيت عليا قد سلك واديا وسلك الناس واديا غيره فاسلك مع علي، ودع الناس فإنه لن يدلك علي ردي، ولن يخرجك من هدي [249] ای عمار اگر دیدی علی در یک مسیر است و مردم در مسیر دیگر ، راه علی را برگزین و مردم را رها کن زیرا علی تو راگمرا نمی کند و از هدایت خارج نمی سازد و در خاتمه می گوید : اهتديت بك يا علي... لأنك الهادي بعد رسول الله صلي الله عليه وآله.

8ـ أستاد أحمد حسين يعقوب

او در سال 1358 هـ . ق در کشور اردن در خانواده ای شافعی مذهب چشم به جهان گشود. و سپس در کشورهای مصر، سوریه و لبنان تا مراحل عالیه به ادامه تحصیل پرداخت و مدتی در مقام امام جمعه بود.
دست هدایت الهی کتابی را در دستان او قرار داد که مسیر حیات وی را دگرگون نمود. کتابی از نویسنده ای سنی مذهب درباره حادثه کربلا با نام «ابنا الرسول فی کربلا» اثر «خالد محمد خالد». وی با خواندن ماجرای کربلا اشک از چشمان احمد حسین جاری شد و انقلابی عاطفی در وی پدید آمد و این آغازی بود برای کنکاش فکری ومطالعات عمیق و دقیق کتاب ها. وی منابع گوناکون را یکی پس از دیگری مو شکافانه قرائت ، بررسی و تحلیل نمود.
نزدیک به بیست از وی به جا مانده است؛ از جمله «النظام السیاسی فی الاسلام» و «نظریه عداله الصحابه و المرجعیه السیاسیه فی الاسلام»، «المراجهه مع رسول الله و آله»، «کربلا؛ الثوره و الماساه»، «این سته رسول الله و ماذا فعلوا بها»، «الهاشمیون فی الشریعه و التاریخ»، «حقیقه الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر» تا اینکه روح وی در سال 1428 هـ ق پس از سالها تلاش خستگی به سوی بهشت برین پرواز کرد.

وی در « الخطط السياسيه لتوحيد الأمة الإسلاميه ص311 » می گوید: حدیث ثقلین صحیح ترین حدیث ومورد اجماع امت بوده و سی و پنج صحابي آنرا نقل کرده اند و اجتناب از ضلالت جز با تمسک به ثقلین یعنی کتاب و عترت أهلبیت امکان ندارد

9ـ إدريس الحسيني
إدريس بن محمد الحسيني متولد 1967م از کشور مغرب و کارمند دولتی بود سپس به سوریه هجرت کرد و با مذهب تشیع آشنا و آن را بر گزید و در حوزه دمشق به تحصیل پرداخت و در دهه نود میلادی ملبس به لباس روحانی ومعمم شد و کتبی به نام كتاب « لقد شيعني الحسين عليه السلام/ امام حسین مرا شیعه كرد »و «الخلافة المغتصبة » نوشت

وی نویسنده و محققی توانا است در صفحة 16 لقد شیعنی الحسین ، می نوسد :من از اینکه اعلام کنم شيعۀ إمام علي عليه السلام هستم هراسی ندارم و آآنرا عیب و نقص نمی دانم تمام نقص و عیب آنست که این گونه نباشم در حالیکه یقین دارم اعتقاد به آن واجب است . من در حال تغییر مذهب در درون خود جنگی را بین نفس و عقل خود احساس می کردم نفس می گفت : کندن دندان ریشه دار سابق سخت است ولی عقل می گفت : نباید حقائق واضح قطعی راپوشاند.با خود می گفتم آیا با چشم بسته راه موروثی گذشته را بروم یا راه روشنی که عقل برایم گشوده است؟ تا اینکه عاقبت مهم ترين تصميم دوران عمرم را گرفتم و مذهب حق را پذیرفتم

و در «الخلافه ا لمغتصبه » در ص 122 می گوید : رسول الله صلي الله عليه وآله زندگی را ترک نکرد مگر آنکه در بازگشت از حجه الوداع با نص صریح متواتر اعلام کرد که علی سر پرست مؤمنان است

و در ص 199 می گوید: حدیث غدیر که علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین معرفی شد نزد مورخین و محدثین معروف ومشهور است بلکه به حد تواتر رسیده است . هر چند نواصب (مانند ابن خلدون )خواسته اند الفاظ آنرا تحریف یا تأویل کنند.

10ـ دكتر محمّد التيجاني السماوي

دکتر محمد تیجانی، وی در سال 1936 میلادی در شهر قفصه «یکی از شهرهای جنوبی کشور تونس» در خانواده ای سرشناس و مذهبی دیده به جهان گشود. اصل اوا از «سماوه» عراق است كه در زمان عباسيان از ترس كشتار به شمال آفريقا مهاجرت كردند.
تحصيلات آغازين خود را طي دو يا سه سال در يكي از شعبه‌هاي دانشگاه زيتونه گذراند و پس از استقلال تونس و بسته شدن دانشگاه زيتونه به مدارس فرانكو عربي (فرانسوي عربي) رفت در پايان اين دوره، استاديار مؤسسه پيش‌دانشگاهي شهر «يوبساي» شدم و حدود 17 سال به تدريس پرداخت و پس از آن از وزارت آموزش و پرورش درخواست مرخصي كرد تا در فرانسه به تحصيل بپردازم و وارد دانشگاه «سوربن» و مؤسسه تحصيلات عالي در پاريس شدم و بيش از 8 سال به بررسي و تطبيق ميان اديان؛ اديان توحيدي سه‌گانه پرداخت و پس از گرفتن ليسانس تحقيقات تخصصي در اين زمينه از دانشگاه سوربن فارغ‌التحصيل شد و نيز موفق شد در رشته فلسفه و علوم انساني و پس از آن در رشته تخصصي تاريخ و مذاهب اسلامي از اين دانشگاه دكتراي درجه 3 و سپس دكتراي بين‌المللي بگيرد.نام تز دكتراي ایشان «انديشه اسلامي در نهج‌البلاغه» اثر امام علي (ع) بود.

در همان سنین جوانی امام جماعت شهر و مدرس تفسیر و فقه بود، وی مسافرت های متعددی به کشورهای مختلف نمود تا اینک در سال 1964 در كنفرانسي در مكه شركت كرد به همين خاطر تحت تاثير وهابيت قرار گرفت اما وقتي كه تصميم گرفتم به عربستان برود و حج عمره را به جاي آورد در كشتي با يكي از شيعيان آشنا شدم كه در بغداد استاد دانشگاه بود. اين ديدار عامل ارتباط وی با علماي نجف و گفتگو با آیت الله خویی و شهید محمد باقر صدر شد و از طريق ايشان دريافت آنچه درباره شيعيان گفته مي‌شود همه خرافات و سخنان بيهوده و تبليغات است. پس از اين سه سال بحث، دقت و مقايسه دريافت مذهب اهل بيت مذهب صحيح است به همين دليل مذهب شيعه را پذيرفت و رسماً تشیع خود را اعلام نمود. در پی اذیت و آزار رژیم تونس از آن کشور به پاریس رفته و با خانواده در آنجا زندگی می کند و دکترای فلسفه خود را از دانشگاه سوربن پاریس گرفته و اکنون مشغول تدریس در دانشگاه است و کتابهایی که از ایشان به زبان فارسی ترجمه شده چنین است : آنگاه که هدایت شدم - از آگاهان بپرسید - همراه با روشنگران - شیعه اهل سنت واقعی- و اهل بیت کلید مشکلها را به رشته تحریر در آورد.

این دانشمند بزرگ و مستبصر تونسی با نوشته های محققانه اش انقلابی در کشورهای اسلامی پدید آورد. او در « الشيعه هم أهل السنّه

ص 92 » می گوید :با وجود این همه طریق حدیث ثقلین متواتر است .و با توجه به جملۀ « کتاب الله وعترتي » سنت نبوی حافظی غیر از ائمه اطهار ندارد بلکه آقایان حکم به تواتر اخباری کرده اند که راویان آن نصف راویان حدیث ثقلین است . نگاهی به کتاب «النظم المتناثر من الحديث المتواتر» كتاني سخن ما را ثابت می کند .و انکار تواتر یا تمسک به روایت ناقص مسلم از آن برای فرار از این اشکال وارد به اهل سنت است که چرا شما با وصیت پیامبر به کتاب وعترت مخالفت ورزیده و به سنت اموی که دشمن قرآن و اهلبیت بودند عمل می کنید در واقع حدیث ثقلین منشأ بحران بزرگی در میان اهل سنت است که علمای آنان از پاسخ آن عاجزند

11ـ محمد الرصافي المقداد

وي در 1953م تونس، در خانوادۀ مذهبی سنی متولد شد. به وسيلۀ عمويش « شيخ مبارك بعداش» كه سابقا رئيس حزب حرکت اسلامي ومتعصب بود با کتاب (المراجعات) سيد عبدالحسين شرف الدين و كتاب (فضائل أمير المؤمنين(عليه السلام)) شيخ مظفر أشنا شد سپس با دكتر تيجاني أشنا و با او بحث كرد ایشان می گوید پس مطالعۀ آن دو کتاب و برسی منابع آن حقانیت دلائل آنرا پذیرفته و همراه عمویم رسما شیعه شدیم، از اين رو اؤ همه طرف دربارۀ علل رويكرد خود مورد سؤال قرار گرفتیم و ما به علت کمبود کتب و منابع شیعی پاسخ کوتاهی می دادیم تا ايكه در نمايشگاه کتاب سال 1981 كتاب الغدير شيخ الاميني (رضوان الله ) تهيه نمودم دائرۀ اطلاعات ما وسیع شد عمويم شيخ مبارك مرا تشويق به تحقيق و سفر تبليغي براي ارتباط بيشتر با برادران نمود و همین باعث استبصار و هدایت گروه زیادی شد

اودر « بيّنات من الهدي ص 25» می گوید: حدیثی که با اسناد و طرق متعدد بزرگانی مانند ترمذی ونسائی و احمد وحاکم ومتقی هندی و ابن کثیر وغیر ایشان نقل کرده و صاحب غایه المرام و ابن حجر در صواعق به هشتاد و سه طریق صحیح رسانیده اند که پیامبر (ص) فرمود : اني تارك فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وعترتي أهل بيتي وإنهما لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما

با اختلافات اندکی در لفظ که به حد تواتر می رسد ولی دست سیاست آنرا نپذیرفته تا حکومت الهی سامان نپذیرد.

12ـ استاد صالح الوردانی

نویسنده، روزنامه نگار و فعال سیاسی مصری از معروفترین و جنجالی ترین شخصیت های معاصر مصری است که با توفیقات الهی به بارگاه مکتب نورانی اهل بیت(ع) راه یافته است. وی پس از استبصار تلاش های فراوانی در راه معرفی مذهب شیعه امامیه در سرزمین مصر نمود همچنین مناظرات بسیاری با مخالفان شیعه نموده و تعداد بسیاری از جوانان را به این مذهب رهنمون شده است. از وی آثار فراوانی در معرفی و تبیین دیدگاه های شیعی منتشر شده است که برخی عبارتند از:

«عقائد السنة و عقائد الشیعة ،التقارب و التباعد؛ «الکلمة و السیف، محنة الرای فی تاریخ المسلمین؛ الشیعة فی مصر من الامام علی(ع) حتی الامام الخمینی»؛ السیف و السیاسة، صراع بین الاسلام النبوی و الاسلام الاموی» ؛ اهل السنة، شعب الله المختار؛ دفاع عن الرسول(ص) ضد الفقهاء و المحدثین؛ الخدعة، رحلتی من السنة الی شیعة؛ «زواج المتعة حلال؛ فقهاء النفط، رایة الاسلام ام رایة آل سعود»؛ فتاوی ابن باز»

مسافرت به عراق

با دانشجویان عرب مقیم مصر در ارتباط بودم. در میان آنان، چند نفر شیعه عـراقـي نـیـز دیـده مـي‌شدند این امکان را برایم فراهم نمود که دعوت یکي از دوستان عراقي مقیم مصر را در سال1977 براي مسافرت به عراق اجابت کنم.طی مدت اقامتم در عراق، به زیارت قبور اهل بیت (ع) رفتم و به مساجد شیعه سر زدم و درس‌ها و سخنراني‌ها را گوش دادم و با دوستان دوستم، به بحث و گفت‌وگو پرداختم. و در نـتـیـجه، بسیاري از اوهام و تصورهاي باطلم که از تشیع بود، متلاشي شدند، سرانجام، پیروزي انقلاب اسلامي، زلزله‌اي در میان مسلمانان ایجاد کرد، و راه را به سوي مکتب تشیع باز کرد.انـقـلاب اسلامي ایران، برای من جاذبه ای بود، تا ( در سال 1358 ش) به سرعت به سوي خط اهل بـیـت کشیده و مجذوب شوم.

او در کتاب السيف والسياسة ص 16 در بارۀ حدیث ثقلین می گوید:متاسفانه صحیح بخاری و صحیح مسلم هیچ اشاره ای به آن در خطبۀ حجه الوداع نمی کنند و مسلم بجای آن به تمسک به کتاب و سنت و اطاعت از حکام سفارش می کند سنتی که آن روز هنوز تدوین نشده بود به نظر می رسد این جمله ساختۀ راویان باشد از این رو در روایت دیگر مسلم نیست و تنها به تمسک به کتاب امر می کند اما اطاعت حكام قطعا ساختۀ حکامی است که پس از آن حضرت قدرت به دست گرفتند

در حالیکه اصحاب سنن و بزرگانی مانند ابن إسحاق في سيره اش و ابن سعد در طبقات حدیث ثقلین را به عنوان بخشی از خطبۀ حجه الوداع نقل کرده اند و إمام علي با مردم بر سر آن رحبة کوفه مناشده کرد.

بله مسلم به خطبۀ غدیر اشاره می کند که ( به صورت ناقص) مشتمل بر حدیث ثقلین و معرفی امام علی است و اعلان می کند علي ولي اوست و برای موالیانش دعا می کند و برای دشمنانش نفرین می کند.

13 - استاد صباح علي البياتي

دانشمند مستبصر عراقی موصلی که در یک انقلاب روحی در سال 1370ش حقیقت را شناخت و شیعه شد وی در « الصحوه ،رحلتي الي الثقلين صفحة 738 » که به عنوان شرح تحول روحی و دلائل تشیع خود نوشت می گوید : حدیث ثقلین با مضمون تمسک به کتاب وعترت را عدۀ زیادی ار حفّاظ ومحدّثين ومؤرّخين نقل کرده اند، و به صحت و تواتر آن اعتراف نموده اند ولی حدیث كتاب الله وسنّتي که نزد اهل سنت معروف ودر مجالس آنان مرتب تکرار می شود سند صحیحی ندارد . [250]