دفتر اول آداب زندگى اسلامى
(ترجمه فارسى مكارم الاخلاق)

حسن بن فضل بن حسن طبرسى
مترجم : عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۳۰ -


از ابن مريم : مردى خدمت امام باقر (عليه السلام) عطسه كرد، امام فرمود: عطسه خوب چيزى است كه با عطسه ، بدن راحت مى گيرد و خدا ياد مى شود و درود بر نبى (صلى الله عليه و آله و سلم) فرستاده مى شود، گفتم محدثان عراق گويند در سه وقت صلوات نفرستيد: وقت عطسه ، و موقع ذبح ، و هنگام جماع ، فرمود: خداوندا! اگر دروغ گويند دستشان را به دامان شفاعت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) مرسان .
از امام ششم (عليه السلام): هر كه وقت شنيدن عطسه گويد: (در هر حال و در هر وضعى از امور دين و دنيا كه باشم خدا را سپاس مى گويم و صلوات خدا بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و آل او) هرگز به ناراحتى دهان ، مبتلى نشود.
از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هر كه بر عطسه كننده ، در حمد سبقت گيرد از درد دندان و خاصره در امان باشد.
از امام صادق (عليه السلام): هر كه عطسه كند و بگويد (الحمد لله ) دو فرشته اى كه بر او گماشته اند گويند: رب العالمين كثيرا لا شريك له و اگر خود او اين جمله را نيز بگويد فرشتگان گويند (و صلى الله على محمد) و اگر خود او اين را نيز بگويد دو ملك گويند (و على آل محمد) و اگر خود او اين را هم بگويد آن دو گويند: (خداوندت رحمت كند).
امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود: صداى عطسه هر كس را كه بشنويد دعايش گوييد و اگر كسى بعد از عطسه شما گويد (خداوند تو را رحمت كند) بگو (خداوند تو را ببخشد و رحمت كند) كه خداوند دستور مى دهد كه (اگر درود بر شما فرستادند همانند يا بهتر از آن را جواب گوييد)(109)
از عبد الله بن ابى يعفور: در مجلس امام صادق (عليه السلام) بودم كه چون كسى عطسه مى كرد امام مى فرمود: (رحمك الله ) و همگان مى گفتند: (آمين )، امام عطسه كرد، مردم خجالت كشيدند كه واضح دعا كنند، فرمود: بگوييد (دعا كنيد) آيا ذكر تو، به عهده خداست ؟
(يعنى خدا بايد عوض شما دعا گويد؟)
از امام (عليه السلام) روايت است : چون كسى عطسه كند انگشت سبابه را بر بينى نهد و بگويد: (سپاس خداوند عالميان را و درود بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) و آل پاك او!) بينى من براى خدا به خاك ماليده باد! با ذلت و تواضع نه به حالت انكار و تكبر) و اگر ديگرى عطسه كند با اين جمله دعايش گويد (خدا رحمتت كند) تا سه بار و اگر خواهد بيشتر هم مى تواند بگويد (خداوند شفايت دهد). و چون خواهد مرد مؤمنى را بر عطسه دعا كند بگويد (رحمك الله ) و به زن بگويد: (خدا عافيتت دهد) و به كودك گويد: (خدا بزرگت كند) و به مريض گويد: (خدا شفايت دهد) و به كافر ذمى : (خدا هدايتت كند) و به پيغمبر و امام : (درود خدا بر تو) و اگر ديگرى او را بر عطسه دعا گويد جواب دهد: (خدا ما و شما را ببخشايد).
از امام ششم (عليه السلام): زيادى عطسه آدمى را از پنج چيز در امان دارد: جذام ، بادهاى موذى در سر و صورت ، آب چشم ، گرفتگى رگهاى بينى ، مو درآمدن در چشم ، و اگر دوست دارى كم عطسه كنى يك دانگ روغن مرزنجوش ، به كار بر و آن را به بينى بكش ، راوى گويد اين كار را پنج روز ادامه دادم و عطسه ام ايستاد.
از آن حضرت (عليه السلام) آمده است : هر كه در بيمارى عطسه كند بر او امان باشد از مرگ در آن بيمارى ، و فرمود: خميازه از شيطان و عطسه از خدا است .
از امام ششم (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه مشغول سخن باشد و كسى عطسه كند اين عطسه شاهدى بر حقانيت گفتار او است .
و فرمود: عطسه مريض ، دليل بر سلامتى و راحتى تن اوست .
فراموشى
از امام ششم (عليه السلام): هرگاه شيطان چيزى را از خاطرت ببرد دست بر پيشانى خود نه و بگو: (خداوندا! اى به ياد آورنده خير و فاعل خير و آمر به خير، از تو مى خواهم كه بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و آلش درود فرستى و آنچه را كه شيطان از خاطر من برده است به يادم آرى ).
باب يازدهم : آداب بيمار و علاج آن
كه در پنج فصل است .
از طب الائمه از مجموعه نوشته هاى پدرم ((كه عمرش دراز باد)) انتخاب شده است .
فصل اول : آداب مريض و عبادت كننده و علاج او
ثواب مريض
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): تب پيشرو مرگ است ، و زندان خداوند است در زمين ، و جوشش آن از دوزخ است و آن بهره مؤمن از آتش ‍ است .
و پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) هرگاه در بدن مباركش جوش ‍ مى زد به خدا پناه مى برد و به او التجا مى كرد، مى پرسيدند يا رسول الله مگر جوش بيمارى است ؟ مى فرمود: خداوند اگر بخواهد كوچكى را بزرگ كند، بزرگ مى كند و اگر بخواهد بزرگى را كوچك گرداند، كوچك مى گرداند.
از امام ششم (عليه السلام): هيچ تب و نكبت و سردردى و بيمارى اى پيش ‍ نمى آيد مگر از گناه چنان كه خداوند مى فرمايد: (هر مصيبتى كه به سرتان آيد از اعمالى است كه كسب كرده ايد و تازه خداوند از بسيارى از آنها صرف نظر مى كند)(110)، و آنچه خدا مى بخشد نديده مى گيرد بيشتر است از آنچه كه بدان انتقام مى كشد.
از امام زين العابدين (عليه السلام): تب بيمارى خوبى است كه به همه اعضا، بهره اى از رنج مى چشاند، و در آن كس كه تب نكند، خيرى وجود ندارد.
از امام (عليه السلام): وقتى مؤمن يك بار تب كند، گناهانش چون برگ درختان بريزد، و اگر به بستر بيفتد ناله اش تسبيح ، و فريادش تهليل ، و پهلو به پهلو شدنش چون شمشير زدن در راه خداست و چون رو به قبله كند براى عبادت حق و عزوجل آمرزيده است ، خوشا به حالش اگر بميرد و واى به او، اگر باز گردد و عافيت به نزد ما محبوب تر است .
از امام چهارم (عليه السلام): تب يك شب كفاره يك سال است زيرا دردش ‍ تا يك سال در تن مى ماند. از امام ششم (عليه السلام): تب يك شب كفاره گذشته و آينده است .
و از آن امام (عليه السلام): هر كه يك شب ناراحتى ببيند و بر آن راضى باشد و شكرش را براى خدا ادا نمايد آن ناراحتى كفاره 60 سال او باشد. پرسيدم راضى بودن او چيست ؟ فرمود: صبر بر ناملايمات آن .
از امام پنجم (عليه السلام): يك شب از بيمارى بيدارى كشيدن از عبادت يك سال بهتر است .
از امام پنجم (عليه السلام): اجر يك شب بيدارى از مرض ، يا دردى ، برتر و بالاتر است از عبادت يك سال مى باشد.
از امام پنجم (عليه السلام): تب يك شب برابر عبادت يك سال است و تب دو شب برابر بيمارى دو سال ، و تب سه شب برابر بيمارى هفتاد سال است ، ابو حمزه گويد پرسيدم : اگر به 70 نرسد؟ فرمود: ثوابش به پدر و مادرش برسد، و گفتم : اگر آن دو نيز به هفتاد سال نرسند، فرمود: براى خويشانش ، گفتم : اگر خويشان نيز نرسند؟ فرمود: براى همسايگانش .
از امام رضا (عليه السلام): بيمارى براى بيمار پاكيزگى و رحمت آرد، و براى كافر عذاب و لعنت ، و بيمارى براى مؤمن چندان ادامه پيدا كند تا گناهانش ‍ همه بريزد.
از امام ششم (عليه السلام): يك شب درد سر كشيدن هر گناهى (جز گناهان كبيره ) را از بين مى برد.
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): براى بيمار 4 چيز است : قلم از او برداشته شود (از او چيزى نخواهند) و خداوند به ملائكه دستور دهد كه ثواب همه اعمال خيرى را كه در حال سلامت انجام مى داده است برايش ‍ بنويسند و بيمارى به هر عضوى از او كه راه يابد گناه آن عضو بخشوده شود، از آن برود، و اگر بميرد آمرزيده باشد. و اگر زنده بماند باز آمرزيده بماند.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): مسلمان چون بيمار شود، خداوند بهترين اعمال حالت سلامتش را، برايش مى نويسد، و گناهانش چون برگ درخت بريزد.
از امام ششم (عليه السلام): خداوند چون بنده اى را دوست بدارد به او نظر كند چون بر او نظر رحمتى كند يكى از سه چيز را به او هديه كند: تب ، يا درد چشم ، يا درد سر.
از امام كاظم (عليه السلام): مؤمن چون بيمار شود خداوند عزوجل به اصحاب شمال (ملائكه اى كه اعمال بدش را بنويسند) وحى كند، براى بنده ام گناهى ننويسيد تا زمانى كه در حبس و زنجير من است ، و به اصحاب يمين (ملائكه اى كه ثواب ها را مى نويسند) وحى كند، همه حسناتى را كه در حال سلامت براى بنده ام مى نوشتيد، بنويسيد.
صبر بر بيمارى
از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): خداوند عزوجل مى فرمايد: چون بنده اى را گرفتار كنم او صبر نمايد و تا سه روز به عبادت كنندگان شكايت نكند گوشتش را به گوشت بهتر و پوستش را به پوست خوب تر و خونش را به خون سالم تر تبديل گردانم و اگر بميرانمش به رحمت خود در آرامش ، و اگر شفايش دهم از گناهان ، عافيتش بخشم چنان كه گناهى بر او نماند.
از امام رضا (عليه السلام): بيمارى براى مؤمن رحمت و وسيله پاك شدن اوست و براى كافر، عذاب و نقمت مى باشد.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): بنده چندان مصيبت بيند كه بر زمين راه رود و بر او گناهى نباشد.
از امام ششم (عليه السلام): بيماران را عيادت كنيد و از ايشان التماس دعا بداريد كه دعاى بيمارى برابر دعاى ملائكه است ، و هر كه شبى بيمار شود و آن را به خشنودى و قبول بپذيرد، ثواب عبادت 60 ساله برايش نوشته شود، پرسيدند معنى پذيرفتن آن چيست ؟ فرمود: از ناراحتى آن به كسى شكايت نكند.
از امام ششم (عليه السلام): شكايت اين است كه انسان بگويد: به دردى مبتلا شده ام كه احدى بدان مبتلى نگشته است ، يا بگويد: مصيبتى به من رسيده كه كسى بدان نرسيده است ، و شكايت آن نيست كه بگويى : ديشب بيدارى كشيدم و امروز تب دار بودم و امثال اينها.
از امير مؤمنان (عليه السلام): بيمارى اجر ندارد ولى همه گناهان را بريزد و اجر در برابر گفتار يا كردار خوبى است كه به دست و زبان انجام دهى و خداوند متعال جمع بسيارى را به واسطه نيت راست و باطن و سريره خالص به بهشت مى برد.
عيادت بيمار
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): حق مسلمان بر مسلمان آن است كه چون او را ببيند به او سلام كند، و چون مريض شد عيادتش نمايد، و چون بميرد جنازه اش را تشييع نمايد.
و آن حضرت همسايه يهودى را عيادت كرد. و فرمود: عيادت كامل بيمار اين است كه دست بر او بگذاريد، و از او بپرسيد چگونه اى ؟ چگونه صبح و شب كرديد، و درود كامل اين است كه با وى مصافحه نماييد.
از امام ششم (عليه السلام): شايسته است كه بيمار به برادران مؤمنش اجازه دهد كه در بيمارى عيادتش كنند تا خود و آنان اجر ببرند، پرسيدند عيادت كنندگان به واسطه عيادت اجر مى برند، مريض چگونه اجر مى برد، فرمود: اجازه موجب مى شود كه عيادت كنندگان با عيادت كسب حسنه كنند و از اين راه اجر مى برند، و از اين رو ده حسنه برايش نوشته مى شود و ده درجه بالا مى رود و ده گناه از او برطرف مى شود.
و فرمود: سزاوار است كه صاحبان ميت به مؤمنان اجازه دهند تا بر جنازه او نماز گزارند و برايش استغفار كنند و او را تشييع نمايند تا اين كار براى آنها اجر، و براى ميت استغفار باشد.
على (عليه السلام) صعصعه را عيادت كرد و فرمود: اى صعصعه ! به خود مبال و بر مؤمنان فخر مفروش كه تو را عيادت كردم به خود بنگر كه گويا مرگ گريبانت را گرفته است تا آرزوها تو را غافل مسازد.
از امام صادق (عليه السلام): براى درد چشم عيادت نباشد، و عيادت در كمتر از سه روز نباشد، و اگر خواهى يك روز در ميان و يا دو روز در ميان ، عيادت كن و اگر بيمارى طولانى شد مريض را به اهل و عيالش بگذار.
امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود: پراجرترين بنده نزد خدا، آن كس است كه در وقت عيادت بيمار، كم بنشيند، مگر آن كه بيمار خود بخواهد و تقاضا نمايد.
و فرمود: عيادت كامل آن است كه عيادت كننده ، دست بر دست مريض يا بر پيشانى او نهد.
و فرمود: عيادت كامل آن است كه دستت را بر بازوى او گذارى و زود برخيزى ، كه عيادت كننده احمق و پر حرف براى مريض از بيمارى او، سخت تر است .
و از آن حضرت روايت است كه در قيامت منادى ندا كند كه بنده را نزد حق آرند و خداوند از او حسابى آسان كشد و به او گويد: اى مؤمن چرا در بيماريم عيادتم نكردى ؟
مؤمن گويد: خدايا! تو پروردگار منى و من بنده تواءم تو زنده پايدارى هستى كه رنج و بيمارى به تو نرسد، خداى عزوجل گويد هر كه مؤمن را عيادت كند مرا عيادت كرده ، بعد به او گويد: آيا فلان كس را مى شناسى ؟ مى گويد: آرى پروردگار من خداوند گويد: چرا در بيمارى عيادتش نكردى ؟ كه اگر عيادتش مى كردى مرا عيادت كرده بودى ، و مرا در نزد او مى يافتى ، و اگر حاجتى از من مى خواستى براى تو بر مى آورم و تو را رد نمى كردم .
از امام هفتم (عليه السلام): هر كه بيمار شود به مردم اجازه عيادت دهد و هيچ كس به عيادت او نيايد مگر آن كه دعايى مستجاب دارد.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): به عيادت سلمان رفت و چون خواست از بالين او برخيزد فرمود: اى سلمان خداوند رنج تو را بر طرف نمايد! و گناهت را ببخشايد! و بدن و دينت را تا آخر عمر محفوظ نگه دارد!
از امام ششم (عليه السلام)، نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) سلمان را عيادت كرد و فرمود: اى سلمان براى تو به واسطه بيمارى سه چيز است : به واسطه اين كه او را ياد مى كنى و به او نزديك مى باشى و دعايت مستجاب است ، و بيماريت هيچ گناهى را باقى مگذارد كه همه آنها را از بين مى برد، خداوند تو را تا آخر عمر بهره دهد و سلامت بخشد.
و از آن حضرت (عليه السلام): عيادت سه بار است و عزادارى يك بار.
و از امام ششم (عليه السلام): هر مؤمنى كه مؤمنى را در بيماريش عيادت كند، اگر صبح باشد هفتاد هزار ملك او را تشييع كنند، و چون نزد او بنشيند رحمت او را فرا گيرد، تا شب برايش استغفار كنند، و اگر شب باشد همين اجر تا صبح براى او باشد.
از امام پنجم (عليه السلام): از مناجاتهاى موسى (عليه السلام) به درگاه حق اين است كه پرسيد خداوندا! اجر عيادت بيمار چيست ؟ خداى عزوجل فرمود: ملكى بر او مى گمارم كه در قبر او را عيادت كند، و تا محشر با او باشد.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هر كه مريضى را عيادت كند، منادى اى از آسمان او را به اسم ندا كند كه اى فلان ... پاك شدى و مسيرت را پاك كردى ، و بهشت را ماءواى خود ساختى .
و فرمود: پراجرترين عيادت كنندگان شما آن كسى است كه كمتر نشيند.
و فرمود: چون يكى از شما برادر مؤمن خود را عيادت كند برايش دعا گويد و از او التماس دعا نمايد كه دعاى بيمار مثل دعاى فرشته است .
و فرمود: هر كه مريضى را براى خدا عيادت كند بيمار براى او چيزى از خدا نخواهد جز آن كه خداوند آن را مستجاب نمايد.
على (عليه السلام) فرمود: بيمارى كودك كفاره والدين او است .
يكى از غلامان امام پنجم (عليه السلام) گويد: يكى از غلامان حضرت مريض شد ما جمعى از غلامان براى عيادتش بيرون شديم در راه به امام (عليه السلام) برخورديم ، پرسيد: كجا مى رويد؟
گفتيم : به عيادت فلان ... فرمود: بايستيد، ايستاديم فرمود: آيا سيب ، گلابى يا كمى عطر يا يك قطعه عود... براى هديه برداشته ايد؟ گفتيم : نه ، چيزى از اينها همراه ما نيست ، فرمود: مگر نمى دانيد كه بيمار از هر چيزى كه برايش ‍ برده شود، احساس راحتى مى كند.
در معالجه بيمار
نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): حتما به دنبال معالجه برويد كه خداوند عزوجل دردى را نفرستاده است مگر آن كه دوايى برايش فرستاده است .
و فرمود: مرگ مردم از گناه بيش از مرگ آنها به اجل است ، و زندگى به واسطه نيكى كردن بيشتر از زندگى به عمر است .
و از آن حضرت (عليه السلام): دو نفر همواره بيمارند: سالمى كه به سلامتش مغرور است و مريضى كه پرهيز نكند.
و فرمود: تا بدنت قدرت تحمل مرض را دارد دوا مخور، و چون تحملش ‍ پايان پذيرد، دوا بخور.
از امام ششم (عليه السلام): پيغمبرى مريض شد و گفت دوا نمى كنم تا خدايى كه بيمارم كرد شفايم دهد، خداوند به او وحى كرد كه تو را شفا ندهم تا دوا بخورى كه درد از من است و دارو نيز از من ، آن پيامبر، آنگاه به مداوا پرداخت و خوب شد.
از حضرت رضا (عليه السلام): اگر مردم غذا كم بخورند بدنشان با استقامت گردد.
از امام ششم (عليه السلام): خوددارى از چيزى ، نخوردن آن نيست بلكه كم خوردن آن است .
از امام (عليه السلام): كم خورى سردسته دواها و معده خانه همه بيمارى ها است ، تنت را تا آنجا كه قابليت دارد و عادت پذير است ، عادت ده .
در وصيت
نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هر كه بى وصيت بميرد، چون مردم جاهليت مرده است . و فرمود: شايسته نيست كه مسلمانى بميرد در حالى كه وصيت او زير سرش نباشد.
و فرمود: هر كه وقت مرگ خوب وصيت نكند در عقل و مروت او نقصانى است .
و امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود: هر كه وصيت كند و در آن حقى را از بين نبرد و به كسى ضررى نرساند، (افراط و تفريط نكند) چنان است كه همان را در حيات خود صدقه داده ، و فرمود: باك ندارم كه مال خود را صدقه دهم كه يا به ورثه ضرر مى رسد، يا فرض مى كنم دزد برده است .
امام ششم (عليه السلام) فرمود: وصيت بر هر مسلمانى حق است .
و فرمود: هر كه وقت مردن براى آن عده از خويشانش كه از وى ارث نمى برند وصيت نكند عملش را به معصيت ختم نموده است .
فصل دوم : شفا طلبيدن از قرآن
نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه از قرآن شفا نطلبد خداوند شفايش ندهد.
و امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كه صد آيه از قرآن بخواند و بعد هفت بار (ياالله ) بگويد اگر بر سنگ بخواند آن را بشكافد.
از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام): چون از چيزى ترس و هراس ‍ داشته باشى صد آيه از هر جاى قرآن كه خواهى بخوان و بعد سه بار بگو: (خداوندا! بلا را از من بگردان ).
موسى بن جعفر (عليه السلام): اگر كسى از شرق تا غرب برود و آيه اى از قرآن را پشتيبان خود قرار دهد آن آيه او را كفايت كند.
سوره هاى قرآن و خواص آنها
از امام (عليه السلام): هر كه دچار مرضى شود هفت بار (حمد) بخواند درد و مرض او آرام نشد هفتاد بار بخواند كه آرام خواهد گرفت .
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هفت بار سوره حمد شفاى هر بيمارى است ، و اگر به كسى 70 بار خوانده شود در حالى كه روح از تنش ‍ بيرون رفته باشد، خداوند او را باز گرداند.
از امام صادق (عليه السلام): اگر 70 بار (حمد) را بر مرده بخوانى و زنده شود عجيب نباشد.
از امام باقر (عليه السلام): اگر گرفتار مرضى شوى كه از آن بر جان خود ترسان باشى سوره انعام را بخوان ، كه از آن بيمارى ناملايمى به تو نرسد.
باز از آن حضرت (عليه السلام): هر كه سوره نحل را در هر ماه بخواند، از بدهكارى در امان باشد و 70 نوع بلا از او برطرف گردد كه آسان ترين آنها ديوانگى و جذام و برص است ، و در روايت ديگرى سوره نحل براى محفوظ ماندن از شر ابليس و سپاه و پيروان اوست .
باز از آن حضرت (عليه السلام): هر كه هر شب سوره لقمان را بخواند خداوند بر او فرشتگانى گمارد كه تا صبح از شر ابليس و سپاهش محفوظش ‍ بدارند، و اگر روز بخواند تا شب او را از شر ابليس و لشكرش نگهدارى كنند.
از امام صادق (عليه السلام): هر چيزى قلبى دارد و قلب قرآن (يس ) است و هر كه سوره (يس ) را در روز بخواند در آن روز محفوظ بماند و روزى اش ‍ وسيع باشد و هر كه آن را در شب قبل از خواب بخواند خداوند هزار ملك بر او بگمارد تا او را از شر هر شيطان و هر آفتى نگهدارى كنند، و اگر آن روز بميرد خداوند به بهشتش در آورد، و در روايتى سوره (يس ) براى دنيا و آخرت محفوظ ماندن خود و اهل بيت و مالش از هر بليه و آفت ، خوانده شود.
و روايت است كه هر كه كمبود عقلى داشته باشد بر او (يس ) خوانده شود يا بنويسند و به او بخورانند كه علاج گردد، و اگر آن را با آب زعفران در ظرفى شيشه اى بنويسند بهتر است .
و از امام صادق (عليه السلام): هر كه در هر جمعه سوره (الصافات ) را بخواند از هر آفتى در امان بماند، و در دنيا هر بلايى از او بگردد، و فراوان ترين روزى نصيب او گردد و از شيطان و ستمگر و دشمنى ، به مال و فرزندان و بدن او آسيبى نرسد و در روايتى است كه اين سوره براى تحصيل آبرو و جاه و عزت دنيا خوانده شود.
و از امام (عليه السلام): كسى كه سوره (زمر) را در روز يا شب بخواند خداوند به او شرف دنيا و آخرت عطا فرموده و بدون قوم خويش و مال او را عزت و كرامت فرمايد.
و كسى كه سوره (طور) را بخواند خداوند خير دنيا و آخرت را براى او جمع مى گرداند.
و كسى كه سوره (واقعه ) را در هر شب جمعه بخواند خدا او را دوست دارد و دوستى او را به دل مردم افكند و هرگز در دنيا پريشانى و فقر و فاقه و آفت نبيند و اين در شاءن على و اولاد او (عليهم السلام ) مى باشد.
و كسى كه سوره (حديد و مجادله ) را در نماز واجب بخواند و بر آن مداومت كند در اهل و بدن و مالش بدى و احتياج نبيند.
از على بن حسين (عليه السلام) فرمود: كسى كه سوره (ممتحنه ) را در نمازهاى واجب و مستحب بخواند خداوند دلش را به ايمان بيازمايد و ديده اش را نورانى كند و هرگز فقر و ديوانگى پيرامون او نگردد و همچنين در اولادش ، و در روايتى فرمود در نزد مردمان پسنديده خواهد بود.
از امام صادق (عليه السلام) فرمود: كسى كه سوره (جن ) را زياد تلاوت كند و در زندگى دنيا هرگز آسيبى از جن و انس به او نرسد و مورد سحر و كيد آنان واقع نگردد.
و هر كه سوره (المزمل ) را در نماز عشاء يا آخر شب بخواند همواره نگهبان و حافظ او باشد.
و هر كه سوره (والنازعات ) را بخواند خداوند او را سيراب (بى رنج عطش ) به بهشت برد، و در دنيا هرگز بدبختى به او نرسد، و در روايتى اين سوره شفا براى مسموم و گزيدگى است .
و هر كه (والسماء ذات البروج ) را به آب آشاميدنى خود بخواند آن آب به او ضررى نرساند انشاء الله .
و هر كه در همه فرائض (اناانزلناه ) بخواند به او ندا شود كه اى بنده خدا! گذشته هايت بخشوده شد، اينك اعمال خود را از سرگير.
و هر كه سوره (زلزال ) را در نمازهاى مستحب بخواند هرگز گرفتار زلزله نشود و به زلزله و صاعقه و آفتى نميرد، و فقر او برطرف شود و روزى فراوان به سويش سرازير شود.
و هر كه (ويل لكل همزه ) را در نمازهاى واجب بخواند فقر او دور شود و روزى به سويش سرازير گردد و مرگ غير طبيعى و موت سوء از او بگردد.
و هر كه 00000000 سوره (حمد) و (توحيد) را در يكى از نمازهاى واجب بخواند خداوند او پدر و مادر و فرزندانش را بيامرزد، و اگر شقى باشد اسمش از دفتر اشقياء محو گردد و در دفتر سعادتمندان نوشته شود، و خداوند او را در قيامت زنده كند در حالى كه سعيد باشد، و او را بميراند و زنده گرداند در حالى كه به منزله شهيد باشد.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هر كه به سردرد يا مرض ديگر دچار شود، دستها به آسمان بردارد و (حمد) و (معوذتين ) را بخواند و دستها را به صورت بكشد تا بيماريش برطرف گردد.
از امام صادق (عليه السلام): خداوند عوض فدك ، تب را به فرمان حضرت زهرا (عليها السلام ) در آورد و هر يك از دوستان فاطمه (عليها السلام ) و فرزندان فاطمه (عليها السلام ) كه به تب مبتلى شود، (توحيد) را هزار بار بخواند و خدا را به حق آن حضرت بخواند تب او قطع شود به اجازه حق .
و هر كه سوره (نصر) را در نماز واجب و مستحب بخواند خداوند او را بر همه دشمنان پيروز گرداند.
از امام ششم (عليه السلام): هر كه دچار مرض و يا گرفتارى شود و (قل هو الله احد) نخواند و در آن بيمارى و شدت بميرد از اهل آتش است .
هر كه به بستر رود (توحيد) را يازده بار بخواند خانه او و همسايگانش ‍ مصون بماند.