زكات براى همه

احمد محسنى گركانى

- ۳ -


اولوا الامر كيست ؟

در اينجا از بيان موارد اختلاف مى گذريم و آنچه را حق مى دانيم بيان مى كنيم :

همه مفرسين و علماءاماميه (شيعه ) در تعيين الولوا الامر اتفاق نظر دارند كه مراد از اولوا الامر امامان معصوم مى باشند كه خداوند رهبرى جامعه را در امور دنيا و آخرت به آنان سپرده است و غير آنان را مشمول نمى دانند. توجه به اين نكته لازم است ، كسانى كه از طرف ائمه طاهرين به مقامى منصوب شوند با مراعات معين ، پيروى از آنان نيز واجب است . اينان در حقيقت نمايندگان اولوا الامر هستند. بنابراين مقام ولى فقيه و نيابت از وى كه از سوى امامان معصوم تعيين گرديده است و پيروى و اطاعت مردم از ولى فقيه عمل به وظيفه اسلامى است .

به هر حال تنها تفسيرى كه درباره اولوا الامر خالى از اشكال است ، همان است كهخ مفسرين شيعه گفته اند زيرا همانگونه كه از وجوب اطاعت رسول اطلاق فهميده مى شود. يعنى اطاعت از اولا الامر مانند اطاعت از رسول خدا بى چون و چرا واجب است .

اگر ايراد شود، كه ممكن است اولوا الامر خطا كند، چون هر چه باشد، پيغمبر كه نيست پس امكان خطا در او هست پاسخ آن است كه امام داراى عصمت است و مقام معصوميت ، امام را از لغزش و خطاء مصونيت مى بخشد. بنابراين فرمان او همانند فرمان پيامبر است كه بى هيچ قيد و شرطى واجب است .

جالب توجه اينكه بعضى از دانشمندان معروف اهل تسنن از جمله مفسر معروف ، فخر رازى در آغاز سخنش در ذيل آيه اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم به اين حقيقت اعتراف كرد، مى گويند: كسى كه خدا اطاعت او را بهطور قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد حتما بايد معصوم باشد، زيرا اگر معصوم از خطاء نباشد هنگامى كه مرتكب اشتباهى مى شود، خداوند اطاعت او را لازم شمرده و پيروى از او را در انجام خطاء لازم دانسته و اين خود يك نوع تضاد در حم الهى ايجاد مى كند، زيرا از يك طرف انجام آن عمل ممنوع است و از طرف ديگر پيروى از او اولوا الامرلازم است و اين موجب اجتماع امرو نهى مى شود.

بنابراين از يك طرف مى بينيم خداوند اطاعت فرمان اولوا الامر را بدون هيچ قيد و شرطى لازم دانسته و از طرف ديگر اگر اولوا الامر معصوم از خطاء نباشد چنين فرمانى صحيح نيست . از اين مقدمه چنين استفاده مى كنيم كه اولوا الامر كه در آيه فرق به آنها اشاره شده حتما بايد معصوم بوده باشد. (103)

پيامبر (صلى الله عليه وآله ) اولواالامر را معرفى كرده است

جابربن عبدالله انصارى گفت : هنگامى كه خداوند متعال آيه اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم را بر پيامبرش محمد (صلى الله عليه وآله ) نازل كرد، گفتم يا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) ما خدا و رسولش را شناختيم ، اولوا الامر كيانند كه خداوند اطاعت از آنان را در كنار پيروى تو قرار داده است ؟

حضرت فرمود: هم خلفائى يا جابرآنان جانشينان منند و امامان مسلمينند بعد از من اولهم على بن ابيطالب ، ثم الحسن ، ثم الحسين ، ثم محمد بن على المعروف فى التوراة بالباقر، و ستدركه يا جابر (اى جابر تو او را ملاقات مى كنى سلام مرا به او برسان )

ثم الصادق جعفربن محمد، ثم موسى بن جعفر، ثم على بن موسى ، ثم محمد بن على ثم الحسن بن على ، ثم سميى و كنيى حجة الله فى ارضه و بقيته فى عباده ابن الحسن بن على . پس (رهبر شيعيان ) همنام من و هم كنيه من است ، آنكه حجت خدا در زمين و بقيه الله در ميان بندگان خداست او فرزند (امام ) حسن (عسگرى ) است .

سپس رسول اكرم (صلى الله عليه وآله ) به بعضى اوصاف حضرت اشاره كرده فرمود: اين همان است كه خداوند نام خود و دين خود ار به دست توانمند او در شرق و غرب جهان گسترش مى دهد، اين همان (امامى است كه از ميان شيعيان و دوستانش غايب مى شود آنچنان غيبتى كه اعتقاد به امامتش پايدار نمى ماند، مگر كسى كه خدا قلب او را با ايمان آزمايش كرده است .

جابر گفت : عرض كردم يا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) در زمان غيبتش ‍ شيعه از فيض وجود آن بزرگوار بهره مند مى گردد؟ فرمود: آرى ، به خدايى كه مرا به پيامبرى برانگيخته ، پيروانش از او منتفع مى شوند و از نور ولايتش ‍ بهره مى برند. همچنانكه مردم از خورشيد استفاده مى كنند، اگر چه گاهى ابر او را حجاب شود، اين راز و رمز (اى جابر) در گنجينه علم خدا مستور است ، از غير اهلش آن را پنهان دار. (104)

روايت مورد بحث ، پنج ركن مهم و اساسى اسلام را خاطر نشان ساخته كه زكات يكى از آنها بود و مهم ترين آنها موضوع ولايت است

و لم يناد شى كما نودى بالولاية

لازم به ذكر است تا زمانى كه اين پنج ركن ارزشى اسلام در كنار هم مورد عمل قرار نگيرند، خيمه اسلام بر افراشته و سربلند نمى گردد، استحكام اين خيمه و بهره ورى از آن هنگام است كه مسلمين جهان مى توانند از مزايا و جهان بنى اسلام استفاده بهينه كنند. روشن است كه استفاده از فضا و بنا، هنگامى براى انسان اطمينان بخش است ، كه پايه هايى همچون نماز و زكات ،... مستحكم و استوار دانسته كه با نبود يكى از آنها بناى اسلام با خطر مواجه مى شود.

امام پنجم شيعيان حضرت باقر (عليه السلام ) بناى اسلام را باوجود پنج ركن پايدار دانسته كه با فقدان هر يك از آنها به ويژه ولايت ويرانى و ناهنجارى ، اسلام را تهديد مى كند.

بنابراين در جامعه اسلامى كه نماز نباشد و يا سبك شمرده شود يا فرهنگ زكات حاكم نباشد يا اعتقاد به ولايت و رهبرى كم رنگ و شعارى بيش ‍ نباشد، بناى اسلام در آن جامعه از اساسى ، به هم ريخته و به ويرانه اى تبديل مى شود، به گونه اى كه ديگر، اميدى به استقلال و اقتدار، عظمت و افتخار در آن جامعه نخواهد بود. آهنگ حركت دينى كند و همه چيز رو به تباهى و زوال مى رود. آرى آنگاه اساس حقيقت خود را در مى يابد و براى مسلمين اميدوار كننده است كه پايه هاى آن سست و لرزان نباشد و الا اگر يكى از آنها به آفت زدگى دچار شود با خطر زوال و انهدام روبرو مى شود كه : هرگاه لئيمان (بر جامعه ) مستولى و پيروز گردند و بزرگواران منزوى و مقهور مى گردند اذا استولى اللئام اضطهد الكرام (105)

طبعا با اقتدار دوران خيانت و گناهان زياد مى شود و بر اثر آن بركت ها از ميان مردم مى رود قال اميرالمومنين (عليه السلام ) اذا ظهرت الجنايات ارتفعت البركات (106)

و نيز آن حضرت فرمودند: ما اساس حق و فضيلت را استوار كرديم و شگردهاى باطل و ظالم را نابود ساختيم ، ما بر مردم حق فرمان بردارى و به رهبرى داريم (با پيروى از ما) براى آنان از سوى خداى سبحان پاداش و اجر خوبى مى باشد لنا على الناس حق الطاعة والو لاية و لهم من الله سبحانه حسن الجزاء (107)

ما بحث ولايت فقيه را كه استمرار ولايت ائمه طاهرين (عليه السلام ) است جداگانه در كتاب ولايت فقيه بحث كرده ايم .

3- ثم ان الزكاة جعلت مع الصلوة قربانا لاهل الاسلام .

نهج البلاغه ، خ 190

به راستى زكات ، همراه با اداى نماز براى اهل اسلام موجب تقرب به خداست .

توضيح :

اميرالمؤ منين در نهج البلاغه پس از آن كه پيرامون اهميت نماز بيانات مهمى ايراد فرموده : از جمله اينكه از اهل دوزخ مى پرسند چرا به آتش دوزخ در افتاديد؟ در پاسخ مى گويند از نمازگزاران نبوديم لم نك من المصلين .

(نماز خوان هنگامى كه نماز مى گذارد، گناهانش مى ريزد، همچون ريختن برگ درخت در فصل پاييز) سپس درباره زكات مى فرمايد: ثم ان الزكاة جعلت مع الصلوة قربانا الاهل الاسلام . (108)

هر گاه زكات با نماز همراه گردد، موجب خشنودى خداوند متعال براى مسلمين مى گردد و هر كه آن را با ميل و رغبت و اطمينان خاطر انجام دهد، كفاره گناهان و نگهدارنده او از آتش دوزخ است . كسى كه زكات مى دهد، نبايد كمترين فكر و اندوهى به خود راه بدهيد كه با تقرب و خشنودى خدا منافات داشته باشد (گاهى زكات مى دهد، اما به خاطر اينكه در ميان مردم به خوشنامى مشهور گردد و يا منتى بار گيرنده و مستحق زكات كند و از اينگونه اغراض پست دنيوى و وسوسه هاى شيطانى .)

آن كس كه به خاطر محبت به مال و دارايى دنيا در دادن زكات بى ميلى و بى علاقگى نشان دهد و در انتظار بهشت باشد، سخت در گمراهى است و سنت پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله ) را نفهميده كه ادارى زكات بايد باطيب نفس و خوشدلى باشد، نه از روى كراهت و بى رغبتى .

طيب نفس يعنى از روى ايمان و انگيزه باطنى عمل كردن ، دور از هواى نفسانى ، عمل زكات و اداى آن هنگامى انسان را خوشبخت و در خط سعادت و رستگارى قرار مى دهد كه با انگيزه الهى باشد. مؤ منان سعادتمند آنايند كه زكات را با اخلاص و طيب نفس مى دهند والذين هم الزكاة فاعلون (109) مؤ منين رستگار، آنانند كه زكات مى دهند.

4- عن تفسير الامام العسكرى : قوله عزوجل : و آتوا الزكاة اى من المال و لجاه و قوة البدن ، فمن المال مواساة اخوانك المؤ منين و من الجاه الصالهم الى ما يتقاعسون (110) عنه الضعفهم عن حوائجهم المقررة فى صدور هم و بالقوة معونة اخ الك قد سقط حماره او جمله فى صحراء او طريق و هو يستغيب فلايغاث يعينه حتى يحمل عليه متاعه و تركبه و تنهضه حتى يلحق القافلة و انت فى ذلك كله معتقد لموالاة محمد و آله الطيبين و ان الله يزكى اعمالك و يضاعفها بوالاتك لهم و برائتك من اعدائم .

بحرالاننوار ج 93 / ص 9

علامه مجلسى اعلى الله مقامه از تفسير امام حسن عسكرى (عليه السلام ) نقل كرده كه امام عليه فرمودند: مواد از قول خداى متعال كه اى مسلمان ها بايد زكات بدهيد واتوا الزكاة يعنى از مال و مقام و منزلت و بدنتان زكات بدهيد، و عقب ماندگان را يارى كنيد (در حقيقت امام (عليه السلام ) در مفهوم زكات توسعه داده است ) به اين معنى كه با انفاق مال به كمك برادران ايمانى بشتابيد، به وسيله مقام و منزلت ، برادران دينى را به آنچه ناتوانند و دست رسى به انجام حاجاتشان ندارند، كمك كنيد. با نيروى بدنى يارى و كمك رساندن به برادر مسلمانى كه حمارش يا شترش (مثلا) در بيابان سقوط كرده و از راه و كار افتاده و فريادرسى مى كند و يارى مى طلبد كسى به فريادش نمى رسد، در اين هنگام كمكش كند تا كالاى او را به مركبش بار و خودش را سوار تا به قافله برسد و ملحق شود.

در حالى كه تو به ولايت پيامبر و اهل بيت طاهرينش اعتقاد دارى ، خداوند عبادتهاى تو را از وسوسه شيطان پاك و محافظت مى نمايد. ولايت و دوستى با خاندان پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) و بيزارى از دشمنان آنان پاداش تو را مضاعف مى كند (در مقابل كمك و يارى كه به برادر دينى رساندى ).

گستردگى مفهوم زكات

اداى زكات از نظر شرع و عقل عملى است پسنديده و از مصاديق معروف است . معروف ، عمل مقول و نيكى است كه هر مسلمانى مكلف به ترويج آن با شرايط مساعد مى باشد و در صورت تخلف ، مرتكب عصانى بزرگ شده است .

كسى كه مالش مشمول زكات مى شود، خيرى به او رو آورده ، نعمتى است كه خداوند متعال به او عطا كرده است و يا هر نعمتى مانند علم و عقل ، جاه و مقام و مال و ثروت كه خداوند به انسان مرحمت مى نمايد شمول زكات مى گردد و بايد زكات آنها را ادا كند، در اينجا مفهوم زكات وسعت پيدا مى كند و براى تمام عطايا و نعمت هاى الهى زكات مقرر مى شود و از سوى ديگر هر عمل خوب و شايسته اى كه انسان موفق به انجام آن شود، در واقع اداء زكات نعمتهايى است كه خداوند در اختيار انسان گزارده است .

عن على (عليه السلام ) قال : المعروف زكاة النعم (111) على (عليه السلام ) فرموده : عمل معروف زكات نعمت هاست .

عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : الكل شى ء زكاة العلم ان يعلمه اهله (112)

امام صادق (عليه السلام ) فرموده : براى هر چيزى زكات است و زكات علم آن است كه معلومات خود را به كسانى كه اهميت دارند بياموزى .

شيخ ابن فهد اعلى الله مقامه (113) مفهوم صدقه را توسعه داده ، همچون صدقه علم ، صدقه جاه و مقام و عقل و خرد را از مصاديق معروف و نشر آن را زكات دانسته ، و اين عناوين را نعمت و معروف شمرده است . چنانكه گفته شد.

عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : على كل جزء من اجرائك زكاه وابه لله عزوجل و زكاه اللسان النصح للمسلمين و التيقظ للغافلين . (114)

امام صادق (عليه السلام ) فرموده : براى هر يك از اجزاى بدنت زكاتى است براى خدا، و زكات زبان ، خيرخواهى و نصيحت مسلمانان و بيدار كردن افراد غافل است .

در اين روايت ، زكات را براى تمامى اعضا و اجزاء بدن انسان واجب دانسته است كه ذيلا به آنها اشاره مى شود:

عن على (عليه السلام ) قال : لكل شى ء زكاه و زكاه العقل احتمال الجبهال . (115)

على (عليه السلام ) فرموده : براى هر چيزى زكاتى است و زكات عقل ، تحمل نمودن نادانى جهال است . عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : المعروف زكوه النعم و الشفاعه زكوه الجاه و العمل زكوه الاءبدان و الفو زكوه الظفر و ما اديت زكوه فهو ماءمون السلب . (116)

امام صادق (عليه السلام ) فرموده : معروف ، زكات نعمت ، شفاعت زكات قدر و منزلت ، عمل صالح زكات بدن و عفو و اغماض زكات پيروزى است و هر نعمتى كه زكاتش ادا شود، در ايمنى خواهد بود و از بين نمى رود.

عن على (عليه السلام ) قال : زكوه اليسار بر الجيران وصله الارحام . على (عليه السلام ) فرموده : زكات دارايى و تمكن مالى ، نيكى به همسايگان و صله ارحام است .

در اخلاق شبر آمده است : قال الصادق (عليه السلام ): زكوه اليد و السخاء بما انعم الله عليك و تحريكها بكتابه العلوم و منافع ينتفع بها المسلمون فى طاعه الله .

امام صادق (عليه السلام ) فرموده : زكات دست ، بخشش نعمت هايى است كه خدا عطا كرده است و نوشتن علوم و هر كارى كه مسلمانان در راه اطاعت خدا از آن بهره ببرند.

و زكاه الرجل السعى فى حقوق الله من زياره الصالحين و مجالس ‍ الذكر و اصلاح الناس و صله الرحم و الجهاد و ما فيه صلاح قلبك و سلامه دينك .

زكات پا، قدم برداشتن براى عبادت و اداى حقوق الهى همچون ديدار نيكوكاران و رفتن به محافل قرآن و حديث و هر جايى كه انسان را به ياد خدا بياندازد و نيز رفتن براى اصلاح جامعه ، صله ارحام ، جهاد در راه خدا و اقدام به آنچه موجب پاكى قلب و سلامت دين باشد.

از مجموع رواياتى كه مذكور افتاد روشن گرديد كه در اسلام كارهاى بسيارى است كه زكات ناميده مى شوند و از سوى اولياى گرامى اسلام مورد كمال توجه و تاءكيد قرار گرفته اند مانند راهنمايى گمراهان و دورافتادگان از فرهنگ اسلام ، زير بازوى را گرفتن ، مستمند بينوايى را كمك كردن ، بيمارى را حمايت نمودن نابينايى را به محل مورد نظرش رساندن و خلاصه هر عمل خيرى كه به نفع مردم است ، اينگونه اعمال نزد خداوند از افضل القرب مى باشد و آنقدر اهميت دارد كه ائمه معصومين (عليه السلام ) در مواقعى خود، اقدام به انجام آن مى نمودند لقد كان على ابن الحسين (عليه السلام ) يمر على المدره فى وسط الطريق فينزل عن دابته حتى ينحيها بيده عن الطريق (117)

رويه حضرت على بن الحسين (عليه السلام ) اين بود كه اگر در راهى عبور مى كرد و مى ديد كلوخى در وسط جاده است از مركب پياده مى شد و آن را كنار مى زد كه به عابرين و رهگذرها آسيبى وارد نشود.

خدمات مالى و ارزش بيشتر

گرچه هر يك از كارهاى نيك داراى اهميت و اجرا فراوان و پسنديده نزد عقلاء و خردمندان است ولى خدمات ملى از ارزش بيشترى برخوردار مى باشد، زيرا در اكثر كارهاى خير كه قدم بر داشته مى شود مسائل ملى بيش از هر چيزى مطرح است و كمك مالى از بيشتر معروف ها برتر و مقدم است و مى تواند بسيارى از موضوعات را زير پوشش بگيرد و موجبات رفاه و آسايش زندگى را فراهم نمايد و بالاخره مى توانيم در يك كلمه بگوييم انفاق مالى (زكات ) موازنه اقتصادى را در جامعه حفظ بدارد، در خاتمه روايت جالبى از امام باقر (عليه السلام ) از متدرك الوسايل نقل مى شود و به اين بحث پايان مى دهيم :

عن ابيجعفر (عليه السلام ) قال ان بقاء المسلمين و بقاء الاسلام ان تصير الاموال عند من تعرف فيها الحق و يصنع فيها المعروف (118)

حضرت باقر (عليه السلام ) از عوامل فناى مسلمين و نابودى اسلام را از دانسته كه سرمايه پولى در دست كسانى در گردش در آيد كه حق آن را نمى شناسند (و در راههاى فرهنگ پست و مبتذل و نابودى بشر هزينه مى كنند) و عمل به معروف نمى نمايند، گروهى در جامعه عنوان اسلام را يدك مى كشند ولى زمينه فناى اسلام و مسلمين را فراهم مى كنند. (119) منافقين از همه گروها و عوامل خرابكار در زيان رساندن به اسلام جلوترند، همچنانكه در دوزخ هم پيشى خواهند گرفت .

5- قال روسل الله (صلى الله عليه وآله ) من ادى الزكاة الى مستحقها و اقام الصلوة على حدودها و لم يلحق بهما من الوبقات ما يبطلها جا يوم القيمة يغبطه كل من فى تلك العرصات حتى يرفعه نسيم الجنة الى اعلى غرفها و عاليها بحضرة من كان يواليه من محمد و آله الطيبين .

و من بخل بزكاته و ادى صلاته كانت محبوسة دوين السماءالى ان يجى خبر زكاته فان اداها جعلت كاحسن الافراس مطية الصلاته فحملتها الى ساق العرش ، فيقول الله عزوجل : سر الى الجنان

بحارالانوار، ج 93/8

پيامبر معظم اسلام (صلى الله عليه وآله ) فرمود: هر كس زكات مالش را به محرومان و مستحقان جامعه بپردازد و نماز را با شرايط صحيح به پا دارد و با خيالهاى موهوم شيطانى آنها را باطل نگرداند، وقتى در عرصه محشر وارد مى شود، خداوند متعال او را به سه امتياز مفتخر مى فرمايد:

1- مقام منيع و جايگاهى رفيع به او(كسى كه نمازگزاران و زكات دهنده بوده ) عطاء مى كند كه تمام حاضرين در عرصه قيامت به او غبطه مى خورند، كه اى كاش ما هم چنين جايگاهى داشتيم .

2- نسيم بهشت (مشامش را تا عمق جان معطر ساخته ) و به عملى ترين غرفه ها و تلارهاى بهشت رهسپارش مى نمايد.

3- از همه مهمتر به حضور حضرت محمد (صلى الله عليه وآله ) و اهل بيت طاهرينش شرفياب خواهد شد. كسى كه از دادن زكات خوددارى كند و بخل بورزد ولى نماز بخواند، نمازش در كنار آسمان محبوس مى ماند تا خبر زكاتش برسد. اگر زكات را ادا كرد، نماز و زكاتش همچون اسب نجيب و راهوار تا عرش الهى صعود مى كنند فيقول الله عز وجل سر الى الجنان در اين هنگام خداى عزوجل مى فرمايد: (بنده من ) به سوى بهشت روانه شو (و تا هر جا كه خواهى به سيرت ادامه ده )

اما اگر در دادن زكات بخل ورزيده و آن را ادا نكرده باشد نماز او مانند جامعه كهنه اى مى شود و به چهره صاحبش زده مى شود به او گفته مى شود اى بنده خدا چه كار بدى مرتكب شدى ؟ (120) (نماز خواندى ، اما زكات ندادى كه به اين رو سياهى گرفتار شدى .)

همه مى دانيم نماز در نزد مسلمين ارزش معنوى و جاودانى دارد و در ميان واجبات دينى با ويژگى هايى كه دارد مى درخشد، تا آنجا كه در حديث معروف درباره نماز مى خوانيم : اگر نماز به درگاه الهى قبول شد بقيه عبادات هم قبول مى شد اگر نماز پذيرفته نشد ساير اعمال هم پذيرفته نخواهد شد. معذلك زكات جايگاه ويژه اى دارد كه قبولى نماز و بال رفتن آن به پيشگاه الهى موقوف به رسيدن خبر زكات مى شود تا در كنار نماز قرار گيرد و الا نماز با آن همه فضيلت مردود و به سرصاحبش زده مى شود. (121)

6- عن على (عليه السلام ) انه قال : الماعون الزكاة المفروضة و مانع الزكاة كاكل الربا و من لم يزك ما له فليس بسلم .

بحارالانوار، ج 93/29

حضرت امام على (عليه السلام ) فرموده است : ماعون (كه در قرآن مى خوانيم و يمنعون الماعون ) زكات واجب است و مانع الزكاة (كسانى كه از دادن زكات واجب خودارى مى كنند) همچون ربا خوار است . كسى كه مالش را پاك نكند و زكات واجبش را ندهد مسلمان نيست .

توضيح :

ماعون از ماده (معن ) بر وزن (شان ) مى باشد و به هر چيزى كه در او منفعت باشد اطلاق مى شود. در تفسير مجمع البيان ذيل آيه شريفه آمده است : و الماعون كل ما فيه منفعة ولى با در نظر گرفتن معنى لغوى آن ، به چيز قليل اطاق مى شود، معمولا در اشيائى به كار برده مى شود كه همسايه ها از يكديگر عاريه مى كنند، مانند چراغ ، ديگ ، نمك ، كبريت ، و... طريحى در مجمع البحرنى گفته ماعون به متاع و لوازم زندگى گفته مى شود و در جاهليت به منفعت و بخشش استعمال مى شده ، ولى در اسلام به زكات واجب اطلاق گرديده و مال زكات نسبت به اصل مال چيز كمى است و با معنى لغوى ماعون هم مناسبت دارد. در روايات فوق حضرت امام على (ع ) از ماعون در آيه شريفه و ينعون الماعون زكات واجب را اراده فرموده با اين عبير كه مانع الزكاة مانند ربا خوار است و كى كه مالش را (خمس و زكات ) پاك نگرداند مسلمان نيست .

از اين روايت استفاده مى شود كه ادى زكات و استنكاف آن در مرز كفر و اسلام قرار گرفته است . يعنى اگر مسلمانى نماز بخواند ولى زكات ندهد بهره اى از اسلام ندارد و قبولى نمازش به اداى زكاة مربوط است . در روايات اسلامى به نماز و زكات سفارش بسيار شده است چنانكه اميرالؤ منين در پايان عهدنامه مالك اشتر مى فرمايد:

از جمله وصيت هاى رسول گرامى اسلام كه درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد به من درباره نماز، زكات و مهربانى و به زيردستان (غلامان ) (122) بود. اميد است جامعه اسلامى به اين توصيه سعادت بخش ‍ رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) عمل كنند.

7- عن على (عليه السلام ) انه قال من كثر ماله ولم يعط حقه فانما ماله حيات تنهشاه يوم القيمه .

بحارالانوار، ج 93/29

از اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) (فرموده ): هر كس مالش زياد شود و حق آن را ندهد، على التحقيق در قيامت مال او مارهايى مى وشد (همواره ) او را نيش مى زنند.

ابوايوب انصارى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) نقل مى كند كه آن حضرت (صلى الله عليه وآله ) فرمود: هر ثروتمندى كه حق خدا را از ثروت خود نپردازد، خداوند آن مال را در قيامت به صورت اژدهايى در آورده صاحب مال را نيش مى زند تا رسيدگى به حساب مردم در قيامت پايان پذيرد.

پس مى گويد چيست مرا و تو را؟ پاسخ مى دهد من آن ثروت ذخيره شده توام كه گردآورى براى امروز كردى ، سپس دستش را براى محافظت از خود نزد دهان اژدها مى برد او را مى بلعد و در هم مى كوبد. (123)

توضيح :

مسؤ وليت مال آلوده به حرام از همه چيز براى اين امت سخت تر و خطرناك تر است رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرموده ثروتمنيد كه حق مستمندان را نداده و باوزر و وبال برود جز آن گروهى مى باشد كه جلوتر از همه دوزخخيان در آتش مى برد و نخستين كسى است كه در عذاب اليم دوزخ وارد مى شود. به همين خاطر عذاب ، جان گداز است كه امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:

خداوند چيزى سخت تر از (مسؤ وليت ) زكات را بر اين امت واجب نفرموده است ما فرض الله على هذا الامة شيا اشد عليهم من الزكاة و فيها يهلك عامتهم (124) در آن هنگام كه حضرت مهدى صاحب الزمان سلام الله عليه قيام كند مانع الزكاة دستگيرى و گردنش را مى زند.

ترك زكات موجب بالاى عمومى است

علاوه بر غذابى كه شخص مانع الزكاة را فرا مى گيرد و او رارها نمى كند، موجب بالاى عمومى نيز هست كه به پاشيدگى و در هم ريختگى اجتماع منجر مى گردد، همچون مرگ و مير احشام و اغنام دام داران ، نيامدن باران هاى موسمى و مفيد براى كشاورزان ، كمبود و كاستى در ارزاق عمومى ، كزانى و افزايش قيمتها، بالا بودن نرخ تورم در سطح جهانى ، گرسنگى و فقر عمومى ، بالاهاى ناگهان از قبيل آتش سوزى ها، سيل هاى مخرب ، جنگ هاى ناگهانى و زمينى لرزه هاى كشنده و ويرانگر همه از مصاديق بارز بلاى عمومى است كه شعله هاى سوزان آن ، جامعه را مورد تهديد و نابودى قرار داده ، هراز چندگاهى خبرهاى وحشتناك و آمار تكان دهنده از بين رفتن افرادى از اجتماع را مى شنويم . چرا اين حوادث غم انگيز و اسف بار در جامعه انسانى رو به افزايش است و معلول چه علل و اسبابى است .

البته علم كشاورزى و تجربه ، در مسير توليد بيشتر را انكار نمى كنيم و استحكام و محكم كارى را در ساختمان ها و ساختار فرهنگ فردى و اجتماعى را در تشكيل جامعه مترقى قبول داريم . اما چه كنيم ؟ با اين همه پيشگيرى و پيش بينى هاى علمى و تمهيدات مهندسى ، باز همچنان كشتارها و مرگ و ميرها و حوادث جمعى غير منتظره ، بسيار است و شاهد و قايع دل خراش و هولناك نى باشيم .

اگر در مقام علت يابى واقعى باشيم و از دروازه قرآن و حديث عبور كنيم و از خداوند متعال و ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين پاسخ قطعى و حرف آخر را تقاضا كنيم از قرآن به ما مى گويند: اگر اهالى شهرها و روستاها ايمان و تقوى داشته باشند ما بركات زمين و آسمان (مادى و معنوى ) را برايشان فراوان و ارزانى مى داريم ولو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض . (125)

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در وصيت به فرزندانش و تمام مردان و زنان با ايمان مى فرمايد: شما را به خدا، شما را به خدا سوگند زكات را از ياد تبريد، اداى زكات ، خشم و غضب پروردگار را فرو مى نشاند و شما را سعادتمند در دو جهان مى كند. (126)

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله ) مى فرمايد: چند چيز است اگر امتم آن را انجام ندهند، خداوند آنها را به تنگدستى و خشكسالى ، نايابى مواد غذايى گرفتار مى كند، يكى از آنها نپرداختن زكات است فاذا لم يفعلو ذلك لبتلوا بالقحط و السنين (127)

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله ) مى فرمايد: چند چيز است اگر امتم آن را انجام ندهند، خداوند آنها را به تنگدستى و خشكسالى ، نايابى مواد غذايى گرفتار مى كند، يكى از آنها نپرداختن زكات است فاذالم يفعلوا ذلك ابتلوا بالقحط و السنين (128)

8- عن ابى بصير قال : سمعت ابا عبدالله (عليه السلام ) يقول : من منع الزكاة ، ساءل الرجعة عند الموت و هو قول الله تعالى : رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فيما تركت .

وسائل الشيعه ، ج 9 باب 3 ح 17

يكى از دوستان امام صادق امام صادق (عليه السلام ) (ابوبصير) گفت از آن حضرت شنيدم كه مى فرمود: هر كه از (دستور) زكات خوددارى كند (و زكات ندهد) هنگام مردن تقاضاى بازگشت به دنيا را مى كند و آن قول خداى تعالى (در قرآن است ) كه مانع الزكاة وقت جان دادن مى گويد: رب الرجعون العلى اعمل صالحا فيما تركت (پروردگارم مرا برگردان شايد تدارك كنم آنچه را بجا نياوردم .)

توضيح :

سخت ترين حالات انسان در دنيا هنگام جان دادن است كه محتضر در مرز مرگ و حيات دست و پا مى زند، مخصوصا براى آنكه پرونده اى سياه دارد. در آن هنگام نشانه ها و آثار اعمال ننگين و سنگين برزخى خود را مى بيند، از شدت پشيمانى دست و دست مى زند و لب به التماس مى گشايد كه پروردگارم ، مرا يك بار ديگر به دنيا برگردان تا گناهانم ، ندادن زكاتم ، نخواندن نمازم و ترك حجم و... را جبران كنم .

آيا اين تقاضا پذيرفته مى شود، پاسخ مثبت است يا منفى ؟ قرآن مى گويد: پاسخ منفى است ، با اين تعبير كلا آنهاكلمة هو قائلها (129) هرگز اين آرزو تحقيق نخواهد يافت ، سخنى بى خاصيت از گوينده آن بيش نيست ، جز حسرت خوردن چيزى نيست زيرا به دنبال آن عالم برزخ است ، در گيرودار عالم برزخ و رستاخيز مانع الزكاة در فشار و غذاب سختى گرفتار است ، چون كه به خداى بزرگ بر اثر نافرمانى امر زكات كافى شده است . در وصيت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) به اميرالمؤ منين (عليه السلام ) آمده است :

قال (صلى الله عليه وآله ) يا على كفر بالله العظيم من هذه الامة عشرة و وعد منهم مانع الزكاة (130)

يا على ، ده گروه از اين امت به خداى بزرگ كافر شدند يكى از آنها مانع الزكاة است . سپس فرمود: يا على ، هشت طائفه اند نماز آنان را خدا قبول نمى كند از جمله آنها مانع الزكاة است . ثم قال : يا على ، ثمانية لايقبل الله منهم الصلوة - وعد منهم - مانع الزكاة (131)

يا على ، ده گروه از اين امت به خداى برگ كافر شدند يكى از آنها مانع الزكاة است . سپس فرمود: يا على ، هشت طائفه اند نماز آنان را خدا قبول نمى كند از جلمه آنها مانع الزكاة است . ثم قال : يا على ثمانية لايقبل الله منهم الصلوة - وعدمنهم - مانع الزكاة (132)

رسول خدا اضافه فرمود: يا على ، هر كسى مقدار كمى ولو به اندازه قيراطى از زكات واجب را منع كند و ندهد، از ايمان و اسلام بهره اى تارك الزكاة ، بازگشت به سوى دنيا را هنگام مردن از خدا طلب مى كند، اشاره به همين مطلب است كلام خداى متعال در آيه شريفه حتى اذا جاء احدهم الموت ، قال رب ارجعون (133) آنها كه به راه باطل در دنيا ادامه مى دهند و پيروى او امر خدا نمى كنند (زكات نمى پردازند) تا وقتى كه مرگ آنان فرا مى رسد، (آنگاه كه پرده غفلت و غرور از جلوى ديدگانش كنار مى رود و سرنوشت هولناك خود را مى بيند) مى گويد: اى خداى من ، اى فرشتگان عذاب ، مرا يك بار ديگر به دنيا باز گردانيد، بلكه گذشته تاريك خود را جبران كنم ، اين خواسته مردود و مبغوض ملائكه عذاب است ، كمترين توجهى به آن نمى كنند و به ماءموريت خود ادامه مى دهند.

9- قال رسول الله (صلى الله عليه وآله ) ان الله فرض عليكم الزكاة كما فرض عليكم الصواة .

وسايل الشيعه باب 1 من ابواب ما تجب ما تجب فيه الزكاة ح 3

رسول معظم اسلام ص مى فرمايند: به حقيقت ، خداوند زكات را بر شما واجب كرد، همانگونه كه نماز را واجب نمود.

توضيح :

نماز شما امت اسلام به زكات بستگى دارد، اگر زكات اموالشان را داديد، خداوند نمازتان را قبول مى كند.

رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) پنج نفر مانع الزكاة را از مسجد بيرون كرد و فرمود حق نداريد در مسجد ما نماز بخوانيد زيرا شما زكات نمى دهيد. سپس جايگاه زكات و مشروعيت آن را بيان فرموده و چيزهايى كه زكات به آنها تعلق مى گيرد. در نه چيز به اين شرح معين كرد:

گندم ، جو، خرما، كشمش ، طلا، نفره ، شتر، گاو و گوسفند

قرآن مجيد مصرف اشياء نه گانه فوق را در اصناف هشتگانه بيان كرده است :

انما الصدقات الفقراء و المساكين و العاملين عليها و الؤ لفة قلوبهم و فى الرقاب و الغارمين و فى سبيل الله و ابن السبيل فريضة من الله و الله عليم حكيم .(134)

مصرف صدقات (زكات ) منحصرا به هشت طائفه : فقيران ، عاجزان ، متصدى اداره امور صدقات ، براى تاءليف قلوب (و متمايل كردن بيگانگان به دين اسلام ) آزادى بندگان ، بدهكاران ، در راه خدا، (و تبليغ و ترويج دين خدا) آزادى بندگان ، بدهكاران ، در راه خدا، (و تبليغ و ترويج دين خدا) و درماندگان در راه ، اختصاص دارد. اين مصارف هشتگانه ، فرض و فرمان خداست ، خدا بر تمام حكمت ها و مصالح امور آگاه است .

زكات پايه سعادت جامعه را محكم مى كند

اگر برنامه وصول زكات به طور دقيق به اجرا در آيد، يكى از پردرآمدترين منابع مالى اسلام است و با هزينه كردن صحيح آن در راههاى مقرر، (مصرف هشتگانه )، نظم و آرامش ، سراسر جامعه اسلامى را فرا مى گيرد و امنيت اجتماعى و اطمينان خاطر در زندگى حاكم مى شود. فاصله طبقاتى و بدبينى بين طبقه مرفه و فقير ازبين مى رود، قانون تاءمين اجتماعى به معنى واقعى كه با هدف فقرزدايى مطرح است به اجرا در مى آيد.

قرآن بر نيازمنديهاى اجتماعى انگشت گزارده و اصرار بر هزينه كردن درآمد كلان زكات در موارد هشتگانه دارد.

زكات ريشه فقر مادى و فرهنگى را مى درخشاند

عموما دردهاى اجتماعى در دو مورد فقر مادى و فرهنگى خلاصه مى شوند. قرآن در آيه مصرف زكات هر دو جهت را كاملا در نظر گرفته و به كار بردن كلمه انما الصدقات كه ويژه بيان انحصار است يعنى تنها چاره درمان اين بلاى عظيم جامعه اسلامى (فقر مادى و فرهنگى ) را در گرفتن زكات و هزينه درست ، در موارد هشتگانه دانسته و بر انحصار آن اصرار مى ورزد كه اين است و جز اين نيست كه راه خوشبختى و سعادت جامعه همين است .

آيه شريفه ، بخش قابل توجهى از بيت المال ، زكات را به فقيران و ناتوانان اختصاص داده كه با اين اقدام عقلايى شكاف بزرگى را كه از راه فقر و گرسنگى در جامعه ايجاد شده ترميم مى كند و بخش مهم ديگر را كه عنوان فى سبيل الله (راه خدا) دارد براى آموزش و تربيت نسل جوان به طور كلى صرف ترويج و تبليغ فرهنگ عالى اسلام قرار داده است .

از سوى ديگر تاءليف قلوب بيگانگان والؤ لفة قلوبهم را از نظر دور نداشته و مى خواهد از اين طريق ، نهال شجره طيبه را در دل ها بنشاند و جامعه ظلمانى و سياه را با فرهنگ نورانى قرآن روشن كند و از منجلاب بدبختى و سقوط نجات دهد. به اين ترتيب جامعه اى كه برنامه نماز و زكات را در كنار هم قرار بدهد سعادتمند و خوشبخت مى شود همان گونه كه نماز بى زكات ، نماز نيست ، زكات بى نماز هم زكات نيست .

امام باقر (عليه السلام ) فرموده : خداوند متعال زكات و نماز را در كنار يكديگر قرار داده قرن الزكاة بالصلاة و فرموده : و اقيموا الصلوة و اتوا الزكاة نماز به پا داريد و زكات بدهيد. سپس فرمودند هر كه نماز بپا دارد و زكات ندهد مثل اين است كه نماز نخوانده است . (135)

اثر تربيتى و اجتماعى نماز و زكات

از فرائضى كه در ميان واجبات قرآنى از همه بيشتر مى درخشد و عالى ترين و نورانى ترين نقش تربيتى را در زندگى معنوى و اجتماعى مسلمانان ايفاء مى كند نماز و زكات است . اين دو فريضه الهى در قرآن جايگاهى محورى دارند:

1- بهترين وسيله ارتباط (بين خالق و مخلوق ) براى بندگان خدا با عالى ترين مفاهيم و زيباترين شكل و هياءت ، نماز است .

2- محكم ترين وسيله پيوند دوستى و محبت با خلق خدا، استقرار عملى برنامه زكات در اسلام مى باشد، زكات راهى است به سوى خشنودى خدا و پاداش عظيم الهى كه موجب پاكى اموال ، عمران و آبادانى در جامعه و تعديل ثروت مى شود. دوستى و محبت ، بركت و نمو اموال را به همراه مى آورد. همانگونه كه نماز عمود دين است ، زكات نيز عمود دين است ، در روايات خوانديم كه بناى اسلام بر پنج چيز استوار است . نخستين آنها نماز امر و سفارش مؤ كد گرديده و در روايات اسلامى به گونه اى مختلف خاطر نشان شده كه مبادا مورد بى توجهى و بى رغيبى قرار گيرد. از مجموع آيات قرآن كه نماز و زكات در كنار يكديگر اقيمو الصلوة و اتوا الزكاة قرار گرفته ، استفاده كرديم كه نماز بى زكات مقبول درگاه خداى متعال نيست .

در روايات اسلامى مى خوانيم كه اگر كسى نماز بخواند و زكات نپردازد، نمازش قبول نمى شود بنابراين ، اين دو فريضه بناى توحيد و اجتماع را محكم مى كند، چرا كه نماز انسان را به خدا نزديك و مرتبط مى سازد و او را از بدى ها و انديشه هاى زشت باز مى دارد. ان الصلوة تنهى عن الفحشا و المنكر و الذكر الله اكبر (136) نماز را بپا داريد، به حقيقت ، نماز اسنان را از زشتى ها و منكرات نگه مى دارد اما ياد خدا از آن هم بالاتر است ، همچنين است زكات و آن انفاق مالى است كه انسان با ايمان ، با طيب خاطر و اخلاص ، مقدارى از مالش را در راه خدا مى دهد كه بر اثر آن ، هم خود را پاكيزه مى كند، از پليدى و تنگ نظرى مى رهاند و هم اموالش را پاك مى گرداند. پر واضح است با اداى زكات كارهاى زمين مانده اجتماع انجام يم شود و منافع عامه تاءمين مى گردد. چه خانواده هاى بيچاره و درمانده اى كه از بيت المال زكات ، زندگيشان سامان و رونقى پيدا مى كند و سرانجام شكاف هاى اجتماعى پر مى شود. جاى تعجب نيست كه خداوند، مال زكات دهنده را مضاعف مى گرداند و از آفتها و بلاهاى برى و بحرى مصونيت مى بخشد.

حضرت امام محمدباقر (عليه السلام ) فرموده : زكات هرگز مال را كم نمى كند، هر مالى كه زكات آن ادا گردد، آفت و بلاى زمين و دريايى آن را از بين نخواهد بود. انه قال : ما نقصت زكاة من مال قط، و لا هلك مال فى بر اوبحر اديت زكاته (137)

بنابراين سزاوارنيست ، اين فريضه بزرگ الهى ، با اين همه آثار و بركات ، در جامعه مسلمين مخصوصا در كشور جمهورى اسلامى ايران به دست فراموشى سپرده شود، گرفتن زكات به يك معنى وظيفه حكومت اسلامى است خذ من اموالهم صدقة (138)

بنابراين سزاوار نيست ، اين فريضه بزرگ الهى ، با اين همه آثار و بركات ، در جامعه مسلمين مخصوصا در كشور جمهورى اسلامى ايران به دست فراموشى سپرده شود، گرفتن زكات به يك معنى وظيفه حكومت اسلامى است خذ من اموالهم صدقه (139) بايد حركت كرد، تبليغ كرد، بايد به كشاورزان تفهيم كنيم كه اگر زكات بدهند خدا مالشان را مضاعف مى كند و بركت مى دهد، بنا به گفته يكى از علماء در قرآن كلمه زكات و بركت 32 بارتكرار شده و اين تصادفى نيست . (140)

وجه تسميه بركت آن است كه خير، در آن ثابت است . مانند آب كه در حوض ثابت است و هم چنين چيزى كگه مبارك است يعنى خجستگى و زيبايى در آن است . چنانكه در قرآن مى خوانيم : كتاب انزلناه اليك مبارك (اى پيامبر) قرآنى كه به تو نازل كرديم مبارك است ، تمام خوبى ها و خيرات در آن است . بركت در زكات نيز همانا فوايد و آثار خيرى است كه در آن موجود مى باشد.

نماز عامل سعادت و پيروزى و معرفة الله است و زكات عامل پاكسازى مال و جان است ، سبب بركت در زندگى است .