زكات براى همه

احمد محسنى گركانى

- ۱ -


پيشگفتار: احياء زكات برنامه صالحان

برنامه هاى تربيتى و فرهنگى انسان ساز اسلام اعم از اعتقادى اخلاقى و عملى تجلى گاه باور دينى است كه از اقيانوس مواج و زلال قرآن كريم و سخنان پاك ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين نشاءت گرفته است و همواره چون گوهرى تابناك و بر تارك آيين محمدى مى درخشد و شعاع انوار آن ، تاريكى ها را زدوده و تا اقصى نقاط جهان را روشن ساخته است ، و زمينه ساز، زندگى ابدى و سعادت جاودانه براى نيكوكاران و صالحان روى زيمن گرديده است .

قرآن مجيد اوصاف نيكوكاران و صالحان را چه زيبا بيان كرده و انفاق در راه خدا و اداى زكات را يكى از ارزشها و او صاف نيكوكاران معرفى نموده است ، امنيت و آرامش فرد و اجتماع را در انفاق دانسته كه ادارى زكات يكى از مصاديق روشن آن را در اين جهان عامل پاكى و روشنگر راه و رسم زندگى و منشاء بركات و موجب آموزش و علو درجات در جهان پس از مرگ بيان نموده است .

قرآن ، زكات را همواره از اصول نيكى ها و ارزشها مى داند و در كنار نماز قرار داده آيه : واقيموالصلوة و اتواالزكاة (1) و مشابه آن كرارا در قرآن آمده است . اين آيات قبل از انقلاب اسلامى و تشكيل حكومت اسلامى هم خوانده مى شد اما عمل به آنها در زندگى ما چندان راهى نداشت ، در اين زمان سپيده سعادت دميده ، ظلمتها را شكافته و به آينده درخشان نويد داده و آواى قرآن گوش ها را مى نوازد، حركتى عاشقانه در نسل جوان جهت آشنايى با مفاهيم قرآن گوش ها را مى نوازد، حركتى عاشقانه در نسل جوان جهت آشنايى با مفاهيم قرآن و عمل به مبانى ارزشى آن به وجود آمد، جلوه حق آشكار شده ، قرآن جايگاه خود را پيدا كرده و در متن زندگى مردم وارد گرديده است .

ديگر امروز به بركت وجود حكومت اسلامى ، زمينه عمل به اصول و فروع دين فراهم آمده چنانكه تلاشها و سرمايه گذارى هاى فرواوانى براى ارتقاء معنوى جامعه ، آشنايى اقشار مختلف با انديشه هاى دينى و الهى صورت مى گيرد كه طرح اقامه نماز تشكيل ستاد امر به معروف و نهى از منكر و تشكيل ستاد احياء فريضه زكات و برگزارى اولين اجلاسيه آن از جمله اين تلاشهاست .

همه اين نداها و نواها از لسان صدق و قلب سليم و پاك رهبر محبوب و معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى مدظله العالى به گوش ‍ اهل دل رسيده و فضاى جامعه مؤ منين را عطر آگين ساخته است .

اكنون وقت آن رسيده كه فرصت را از دست ندهيم دانشمندان عالى قدر، نويسنده گان و مبلغان با اخلاص از نعمت و فرصت استفاده كرده به اهداف و آرزوى خود جامعه عمل بپوشانند، به تحكيم و ترويج معارف عاليه اسلام بپردازند. امرى كه از سال هاى قبل از پيروزى انقلاب ، در پى فراهم آمدن فرصتى براى تبليغ و اشاعه آن بوده ايم .

اكنون كه به فضل الهى ، قدرت و حكومت در اختار مؤ منان است بايستى آيه مباركه : الذين ان مكناهم فى الارض اقاموالصلوة و اتوالزكاة و امروا بالمعورف و نهوا عن المنكر (2) آنها (مؤ منين ) كسانى هستند كه هر گاه در زمن به آنها قدرت بخشيديم نماز را برپا مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند. را نصب العين قرار دهيم و اين موفقيت و پيروزى را نردبانى براى ترقى و تعالى خود و جامعه خويش قرار دهيم و به تعهد گذشته خود عمل نماييم .

اكنون كه بحمدالله خداوند نعمت پيروزى را به سمت بزرگوار مخصوصا به روحانيون معظم عطا كرده و آرزوى ديرينه و خواسته قلبى آنان را برآورده ساخته ، اين موهبت الهى عمل به وظيفه را ايجاب مى كند.

كتابى كه در پيش روى داريد، پيام قرآن كريم است از سوى پروردگار عالم به اهل ايمان و صالحان ، پيامى كه اهميت يكى از واجبات ركنى اسلام (زكات ) را خاطرنشان مى سازد.

پيام زكات و نماز در قرآن در كنار هم قرار گرفته اند، چرا كه اين دو، اساسى اسلام را محكم مى كنند، نماز ارتباط با خلق و زكات رمز پيوند با خلق را استوار و برقرار مى نمايد..

اين دو پيام انسان ساز (تربيتى و اجتماعى ) براى آنست كه رابطه انسان با خدا و خلق خدا پايدار و محفوظ بماند.

زكات در قرآن و حديث از احكام عملى و تربيتى اسلام به عنوان فروع دين (ايدئولوژى ) شناخته شده و از جمله واجبات و ضروريات دين مبين اسلام به حساب آمده است .

امام صادق (عليه السلام ) زكات را پل اسلام معرفى فرموده است : الزكاة قنطرة الاسلام (3) مسايل زكات بيشتر مربوط به امور اقتضادى و مالى اسلام است كه ادا كنندگان زكات بايد با قصد قربت اين عبادت را انجام دهند.

قبل از ورود به بحث اصلى ، تذكر موارد زير را لازم مى دانم :

1- در اين كتاب با يك سلسله آيات و روايات معتبر در ارتباط با مسايل اجتماعى ، اقتصادى ، فرهنگى زكات آشنا مى شويد كه براى خواص خالى از فايده نيست و براى عامه مردم خصوصا كشاورزان و دام داران كه مشمول دستور پرداخت زكات مى شوند قابل استفاده است و از نتيجه دنيوى و آخروى آن آگاه مى گردند و براى جذا بيت و شيرينى بحث به مناسبت هايى كه پيش آمده ، داستانهايى به مباحث افزوده شده است .

2- در اين مجموعه از نتايج و ثمره شيرين و سعادت بخش دادن زكات و آثار وحشتناك نپرداختن زكات (مانع الزكاة ) و عاقبت مرگبار آن آگاه مى شويد، بالاخره اين كتاب مى تواند خوانندگان محترم را از معارف عاليه مهم اسلام در ارتباط با زكات آگاه سازد.

3- يكى از معضلات بزرگ اجتماعى ، فقر مالى و پى آمدهاى زيانبار اجتماعى آن است ، دنياى امروز براى حل اين مشكل طرح هايى ارائه كرده كه چندان مثبت ارزيابى نشده اند. در بحث تاءمين اجتماعى توضيح آن داده شده است ولى در اسلام به بهترين شكل ممكن براى معضل فقر مالى چاره انديشى شده است ، فقر زدايى و تاءمين اجتماعى را به وسيله عالى ترين دستور (ادارى زكات ) كه جنبه عبادى نيز دارد به گونه اى مرتفع ساخته كه مى توان مشكل فقر را به طور نسبتى ريشه كن كرد.

4- نگارنده هرگز ادعائى مبنى بر خالى بودن كتاب از نقص را ندارد و هرگونه انتقاد سازنده و راهنمايى كه به كامل شدن آن كمك نمايد را با كمال امتنان مى پذيرد و از درگاه با عظمت خداوند بيشتر، عزت و عظمت اسلام و مسلمين را مسئلت مى نمايد. خداوندا نعمت ايمان و عمل با اخلاص و توفيق انجام وظيفه به ما مرحمت فرما.

پروردگارا ما را در عمل با حكام نورانى قرآن و رسيدن به عزت و اقتدار اسلام يارى فرما.

احمد محسنى گركانى

نمانده ولى فقيه در استان مركزى

و امام جمعه ارك

10/4/76

بخش اول : زكات و ديدگاهها

زكات و معانى آن در لغت ، قرآن و فقه

معنى لغوى زكات

الزكاة : صفوة الشى ء و ما اخرجته من مالك لتطهره به (4)

زكات : انتخاب شده و برگزيده چيزى مى باشد و آنچه را كه از مال خارج مى سازد، تا به وسيله آن ، بقيه مال را پاك گردانى الزكاة لغة النمو و الطهارة زكات يعنى رشد كردن و پاكيزه و پاك گرديدن . زكى (5) بروزن رضى رشد كرد و زياد شد، گفته مى شود: زكى الزرع : (6) رشد كرد و بزرگ شد زراعت .

راغب در مفردات گفته است : اصل الزكاة : النمو الحاصل عن بركة الله تعالى يقال : زكى الزرع اذا حصل النمو و بركة (7) زكات اصولا به معنى نمو است كه از بركت خدايى به دست مى آيد.

در بين ادبا و لغويين وقتى گفته مى شود: زكى الزرع (8) هنگامى است كه زراعت بالندگى و رشد خوبى پيدا كرده باشد. زكات به معنى صدقه و اهارت نيز آمده ، جمع آن زكوات است ، زكى ماله : ادى عنه الزكاة (9) (مالش را پاك ، زكات آن را پرداخت ) زكى الزرع غى وزاد(10) و بمعنى افزايش نيز آمده است .

بعضى از دانشمندان گفته اند بركت به معنى نمو و افزايش است : البركة : النماء و الزياده حسية كانت او معنوية و ثبوت الخير الالهى فى شى ء و دوامه . (11)

دهها هزار از آنها ذبح مى شود بسيار محسوس و چشم گير است ، پيرامون بركت در بحث هاى آينده مفصلا سخن خواهيم گفت .

در اصطلاح فقه اسلامى ، زكات به مقدار مالى كه در راه خدا به مستحق داده مى شود اطلاق مى شود و در عوض بقيه مال پاك مى شود و رشد مى كند لذا به مناسبت معنى لغوى ، به آن زكات گفته مى شود.

زكات در قرآن

زكات در قرآن علاوه بر معنى اصطلاحى فقهى به معانى ديگر آن هم آمده است :

1- قد افلح من زكاها: (12)به حقيقت رستگار شد آن كس كه جان را (با عمل صالح ) پاكيزه ساخت .

2- اقتلت نفسا زكية : (13) حضرت موس به جناب خضر فرمود آيا انسان پاك و بى گناه را بى آنكه كسى را كشته باشد مى كشى ، قرآن از انسانى كه از گناه پاك باشد به نفس زكيه يعنى پاكيزه از آلودگى ها تعبير كرده است .

3- ولو لافضل الله عليكم و رحمة مازكى منكم من احد (14) اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نمى شود و احدى از شما پاك نمى گرديد.

در اين آيات واژه هاى زكاها، زكية ، زكى و زكات از يك ريشه اند اما به معنى طهارت نفس و پاكى روان آمده اند، پر واضح است انسانى كه خود را از پليدى ها و گناه پاك نگهدارد قرآن او را پاك ، سعادتمند و خوشبخت معرفى كرده است .

گاهى زكات به معنى نمو و رشد در قرآن به كار برده شده است :

4. من كان منكم يؤ من بالله و اليوم الاخر ذلكم ازكى لكم و اطهر و الله يعلم و انتم لا تعلمون : (15)

(از آيات قرآن تنها افرادى از شما پند مى گيرند) كه به خدا و روز قيامت باور داشته باشند.

اين دستور براى (رشد نمو روحى ) شما پاكيزه تر است ، خدا به همه چيز آگاه است مى داند و شما نمى دانيد قانون الهى براى شما امت اسلامى جامع ترين و كامل ترين برنامه هاست و براى رشد و نمو اخلاقى خانواده ها از انحراف و آلودگى ها، مفيد و با بركت خواهد بود.

5- و حنانا من الدنا و كان تقيا (16) (ما به يحى (عليه السلام )) رحمت و شفقت از سوى خود بخشيديم و به او پاكى روح و پاكى عمل داديم . حنان در اصل به معنى رحمت و محبت و ابراز علاقه و تمايل است . نيز به رزق و بركت گفته شده است . (17)

گرچه مفسران براى زكات ، معنى مختلفى همچون عمل صالح ، اطاعت ، نيكى به پدر و مادر، حسن شهرت ، پاكى روان تفسير كرده اند ولى ظاهر اين است كه زكات معنى وسيعى دارد و همه اين پاكيزگى ها را در برخواهد گرفت (18)

6 و الذين هم اللزكاة فاعلون : (19) قرآن در اول سوره مؤ منون ، صفات برجسته مؤ منان حقيقى را بيان كرده كه از رستگارانند و از جمله صفات آنها اين است كه زكات مى دهند.

واژه الزكاة به عنوان زكات واجب با تعبيرهاى مختلف در بسيارى از آيات قرآن به چشم مى خورد كه 32 آيه از آيات قرآن دلالت بر وجوب زكات دارد و موارد زيادى از آنها همراه با نماز مانند اقيموا الصلوة و اتواالزكاة ذكر شده است و نيز آياتى ديگر تحت عنوان صدقه مانند خذ من اموالهم صدقة در قرآن به معنى زكات واجب آمده است .

7- فابعثوا احدكم بورقكم هذه الى المدينة فلينظر ايها ازكى طعاما. (20) اين آيه شريفه در مورد غذاى پاك و حلال و به داستان اصحاب كهف مربوط است . خداوند متعال اصحاب كهف را پس از يك خواب طولانى كه (به 309 سال مى رسيد) بيدار كرد، در آن حال احساس گرسنگى فراوانى مى كردند، به فكر تهيه غذا افتادند، به يكديگر گفتند، اكنون يك نفر را با سكه اى كه داريد به سوى شهر بفرستيد، تا ببيند پاكترين غذا را چه كسى دارد؛ از آن غذاى حلال و پاك خريدارى و از آن برايتان بياورد فلياتكم برزق منه (21)

سوره كهف به داستان حيرت انگيز و مفصل جوانان با ايمان و پرشورى اشاره مى كند كه از فشار طاغوت جبار زمان و محيط فاسد آن سامان فرار كردند، خداوند آنان را در ظل مرحمت و حمايت خود حفظ كرد.

انهم فتية امنوا بربهم وردناهم هدى (22) (آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم ).

نكته قابل توجه : نشانه ايمانشان به پروردگار اينكه چون از خواب سنگين طولانى بيدار گرديدند و سخت گرسنه بودند در آن حال به فكر غذاى حلال بودند و به تغذيه سالم توجه كامل داشتند.

مفهوم جمله فلينظر ايهاالزكى طعاما(23) بسيار وسيع است ، هر گونه پاكى اعم از ظاهرى و باطنى را در بر مى گيرد، اين مساءله از دورترين زمان براى انسان هاى آزاده مطرح بوده كه غذاى حلال در روح و جسم انسان تاءثير مى بخشد و به پويندگان راه حق و حقيقت سفارش شده است كه مراقب پاكى غذاى روح و جسمشان باشند، بدانند، مالى كه زكات آن داده نشده باشد پاكيزه نيست در قرآن آمده است فلينظر الانسان الى طعامه (انسان بايد مراقب غذايش باشد.) در آداب دعا در روايات ائمه طاهرين (عليه السلام ) آمده است كه غذاى پاك و حلال در اجابت دعا و روشنايى قلب تاءثير فراوان دارد.

مردى خدمت پيامبر اكرم (عليه السلام ) عرض كرد دوست دارم دعايم مستجاب شود، رسول خدا فرمود: طهر ماءكلك و لاتدخل بطنك (24) الحرام غذاى خود را پاك كن و شكم خود را از حرام خالى دار.

حضرت ابى جعفر (عليه السلام ) فرمودند: اين دعا را هم از خدا بخواه : الهم انى اسئلك رزقا واسعا طيبا من رزقك (25) (خدايا روزى فراوان و پاكيزه از تو مى خواهم .)

ممكن است آدمى فلسفه احكام الهى را نفهمد و يا به اسرار پشت پرده پى نبرد و تفاوتى بين غذاى حلال و حرام نگذارد ولى مخبر صادق پيامبر راستين با آينه وحى ، واقعيت ها را نشان داده و عمل به دستورات اسلام را موجب رشد معنوى و تقويت جسم و جان دانسته است و مصرا مى خواهد بدين وسيله پليديهاى اخلاقى و انحرافاتى را كه دامنگير خانواده ها شده برطرف سازد و نمو و تكامل ، در روح آنان و خير و بركت در زندگى مادى آنها به ارمغان آورد.

زكات از ديدگاه فقهاء (اعلى الله مقامهم )

فقهاى برزگوار و علماى نامدار، در تبيين فريضه زكات و مسائل مربوط به آن معانى مختلفى بيان كرده اند:

1- شيخ طوس قدرس سره در كتاب مبسوط (26) فرموده :

زكات بيرون كردن قسمتى از مال است كه اختصاص به مستحقين دارد تا نمو و بركت در بقيه مال حاصل شود، پاك و حلال گردد و مزيد درجات براى دهنده آن باشد و جواب آن از ضروريات دين اسلام است .

با تبليغ هزار ساله فقهاء وظيفه ما چيست

فقيه عاليقدر اسلام : شيخ طوسى اعلى الله مقامه در هزار سال پيش ، درباره اهميت زكات مطالب فراوانى گفته و آن را به عنوان يكى از اساسى ترين واجبات ركنى اسلام معرفى كرده .

آيات و روايات اهل بيت را پشتوانه و سند اعتبار آن قرار داده و براى شناساندن جايگاه زكات از هيچ توصيفى دريغ ننموده است . اكنون وظيفه همه روحانيون در برابر همه تلاشها و خدمات فقهى فرهنگى اين علماء بزرگوار و دانشمندان چيست ؟ جز آنكه پيروى از راه آنان و تبيين فرهنگ زكات و بيان آثار و بركات آن براى مردم است ؟

2- علامه حلى قدس سره در كتاب تذكره (27) فرموده است :

زكات حقى است كه در مال اغنياء با نصاب و اندازه معين واجب مى شود. جرا به آن زكات گفته شده ؟ به علت زيادى ثواب و به بار نشستن مال و پاكيزه شدن آن با اداى حق فقراء.

3- محقق عليه الرحمة در كتاب معتبر: (28)

بيان علامه حلى را نيز در معنى زكات آورده است .

4- شهيد ثانى اعلى الله مقامه در مسالك فرموده : (29)

علاوه بر معنى فقهى زكات كه پرداخت بخشى از مال به بى نوايان و مستمندان است ، از نظر لغت مشترك بين طهارت ، نمو و بركت مى باشد.

5- كرج .ك صاحب جواهر قدس سره فرموده : (30)

زكات : خارج كردن قسمتى از مال است (كه در كارهاى خير جامعه مصرف گردد) تا در بقيه آن نمو و بركت حاصل شود و علو درجات براى زكات دهنده ، پاكيزگى مال ، محبوبيت در جامعه ، مصونيت از بدگويى و بدبينى براى وى حاصل گردد.

6- بعضى از فقهاء(31) اضافه بر معنى فوق اداى زكات را موجب سعادتمندى و رستگارى دانسته و آيه مباركه والذين هم اللزكاة فاعلون را بر آن تطبيق نموده اند.

7- شهيد اول (32) فرموده است : زكات صدقه اى است با شاخص معين از جانب شارع مقدس اسلام تشريع گرديده است و از ضروريات دين مقدس اسلام مى باشد و از واجبات اوليه بعد از نماز به شمار مى رود. زكات در بعضى از اخبار به پل اسلام تعبير شده است : الزكاة قنطرة الاسلام (33) (زكات پل اسلام است ) در روايت آمده است : هر كس ‍ زكات بدهد از پل ، به سهولت مى گذرد و هر كس از دادن زكات خوددارى كرده همانجا بازداشت و زندانى مى شود.

8- شهيد ثانى در كتاب مسالك همين معنى را كه از شهيد اول نقل شد اختيار فرموده است و گفته :

زكات فريضه و صدقه مخصوصى است كه مال را از پليدى و چرك ها پاك مى گرداند، مانند آب كه نجاست را از بين مى برد

و نيز شهيد ثانى قدس سره در مسالك فرموده : زكات به جهت طهارت و نموى كه در مال به وجود مى آورد، صدقه مخصوصى ناميده شده است و خاصيتش اين است كه مال زكات دهنده را پاك مى كند و به سبب آن صاحبش نيز از گناه پاك مى گردد. سميت بذلك الصدقة الخصوصة لكونها مطهرة المال من الاوزار او النفوس من الاوساخ (34)

اگر زكات مال داده نشود، او ساخ مال كه چرك اموال است در مال باقى مى ماند. اين همان تعبيرى است كه فقهاء رضوان الله عليهم فرموده اند: وقتى مالك ، زكات از مالش بيرون نكند حق فقراء كه چرك هاى مال است در آن مى ماند و تصرف در حق فقراء تصرف در مال حرام است و به صفت بخل و فرومايگى موصوف مى گردد و هنگامى كحه زكات را مى پردازد، مالش را از پليدى حرام پاك گردانده ، روحش را سبك و آزاد كرده و از زشتى صفت بخل و قساوت رهايى داده است . (35)

خدا سفارش زكات را به حضرت عيسى (عليه السلام ) نمود

از توضيحات دانشمندان اسلامى درباره زكات استفاده گرديد كه : زكات در اسلام از نظر شرع و عقل عملى صالحى و پسنديده است .

صاحب جواهر از شهيدرضوان الله عليه نقل كرده : زكات به عمل صالح تفسير شده است . در آنجا كه حضرت عيسى (عليه السلام ) خود را به قومش در قرآن معرفى كرده مى گويد: و او صانى باالصوة و الزكاة مادمت حيا(36)

خداوند مرا وجودى با بركت قرار داده ، در هر جا كه باشم مرا سفارش به نماز و زكات كرده تا زمانى كه زنده باشم مادمت حيادر آيه فوق نماز و زمات به عنوان كارى مفيد (عمل صالح ) آمده است .

نكته قابل توجه از معانى زكات كه عمل صالح مى باشد، اوصاف هشتگانه حضرت مسيح (عليه السلام ) را كه از عمل صالح جدا نيست . از قرآن كريم بازگو مى نماييم :

اوصاف عالى انسان

حضرت عيسى (عليه السلام ) خود را با هشت صفت از صفات عالى - در برابر گروهى كه مادرش را متهم كردند و زبان به ملامت آن بزرگوار گشودند و گفتند: قالوا يا مريم لقد جئت شيئا فريا (37) (اى مريم على التحقيق ، تو كار زشتى و شگفتى كردى ) - خود را معرفى كرده ، قد است و پاكى خود و مادرش را در حالى كه در گهواره بود اثبات كرد و گفت :

1- قال انى عبدالله : من بنده خوايم و به مقام عبوديت كه در آغاز اوصاف قرار گرفته و عالى ترين مقام آدمى است نزد پروردگار جهان ، اعتراف و افتخار كرد.

2- آتانى الكتاب : (38) خدا به من كتاب آسمانى (انجيل ) مرحمت كرده است .

3- و جعلنى نبيا: خداوند مرا پيامبر قرار داد.

4- وجعلى مباركا اينما كنت : خدا مرا مبارك (مفيد به حال جامعه ) در هر جا كه باشم قرار داد.

5 و 6 - و اوصانى بالصلوة و الزكاة مادمت حيا:تا زنده ام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است .

7-. برا بوالدتى : مرا قدردان و نيكوكار نسبت به مادرم قرار داده است .

8- ولم يبعلنى جبارا شقيا: مرا مستبد و خود راى قرار نداده است . آن حضرت خود مى فرمايد: قلب من مهربان و رئوف است ، من خود را كوچك و حقير مى دانم . (اين گونه صفات ، نقطه مقابل جباريت و شقاوت (جبار و شقى ) است .)

از ميان تمام اين اوصاف بسيار عالى بر دو صفت كه خداوند نيز بدان سفارش كرده تكيه مى كند و آن دو صفت نماز و زكات است ، چرا كه اين دو فريضه نزد خداوند از اهميت خاصى برخودار است و اين دو وسيله ارتباط با خالق و خلق را برقرار مى نمايد. پيوند با خالق به وسيله نماز و پيوند با خلق با دادن زكات ايجاد مى شود.

دعاء جامع و سرنوشت ساز

حضرت مسيح (عليه السلام ) با داشتن حالات و اوصاف ارزنده انسانى بسيار، در حالى كه بيش از يك بهار از عمرش نگذشته ، چنين دعا مى كند والسلام على يوم ولدت و يوم اموت ، و يوم ابعث حيا (39)

خدايا اين سه روز را - كه سخت ترين روزهاى زندگى است - بر من سلامت و گوارا قرار بده روز تولد، روز مرگ و روزى كه در قيامت زنده مى شوم .

اين دعاى جامعه و كامل يادآورى براى عموم و تذكر تكان دهنده اى است براى بندگان خدا و مى گويد: پرودگارا هنگام جان دادن و احتضار و آنگاه كه انسان در رستاخيز زنده و برانگيخته مى شود. در اين مراحل حساس ، امنيت و آرامش به ما مرحمت و مرگ را برما آسان فرما و مردن زنشت را از ما دور بگردان . يكى از كارهايى كه مرگ را آسان و مرگ سوء را دفع مى كند دادن زكات مال است . (40)

از ديدگاه فقهاى اماميه ، رضوان الله عليهم درباره زكات دو مطلب مهم و جامع استفاده مى گردد:

اول : آنكه زكات از واجبات اوليه و از ضروريات دين مبين اسلام است و منكر زكات در زمره كفار بوده و قيامت با آنها محشور مى گردد و مرگ براى افرادى كه از روى خلوص نيت زكاة مى دهند موجب راحتى و خوشبختى است .

دوم : آنكه زكات ، مال و جان را پاك مى كند و انسان را از پليدى و آلودگى پاكيزه مى نمايد و پيوند دوستى بين اغنياء و فقرا بر قرار مى سازد و بركات مادى و معنوى را در زندگى مسلمان ها وارد كرده ، اموال آنها را از بلاها و آفت هاى ناگهانى همچون سيل و زلزله حفظ مى نمايد. الها برنامه نماز و زكات فراموش شده را در زندگى مسلمانان وارد بگردان و ما را از بركات نماز و زكات محروم مفر ما و از عاقبت هولناك تازك الصلوة و مانع الزكاة محافظت بفرما.

جايگاه زكات و مشروعيت آن

فريضه زكات در درياى بيكران قرآن و رويات و فقه اسلامى جايگاهى بس ‍ رفيع دارد. از زمانى كه منابع چهارگانه كتاب ، سنت ، عقل و اجماع مرجع استنباط احكام و مركز فهم مقررات و مسائل اسلامى قرار گرفته و علم فقه مطرح شده است ، همواره در كتب فقهى ، بحث زكات ، تحت عنوان كتاب زكات و ابواب مربوط به آن تدوين گرديده و مورد بحث فقهاى بزرگوار و مدرسين و اساتيد حوزه هاى علميه بوده است و اهميت آن به مسلمانان گوش زد شده است .

دلائل روشنى بر مشروعيت زكات اقامه نموده اند، تا آنجا كه در منابع حديثى به عنوان يكى از اركان خمسه (41) اسلام بيان شده و بناى اسلام بر آن استوار گرديده و از ضروريات دين مقدس اسلام به شمار آمده است . در روايات اسلامى مى خوانيم : مانع الزكاة كافر است و با مؤ منين محشور نمى شود و در روز قيامت با يهودى و نصرانى محشور مى گردد. كسى كه با توجه آن را انكار كند كافر است ، چنانكه مرحوم صاحب جواهر قدس سره در بحث كفر منكر زكات فتواى صريح داده است . (42)

آيات قرآن و روايات اسلامى بر مشروعيت زكات دلالت صريح دارد كه جاى هيچ گونه ترديد نيست و نيز در اديان آسمانى و شرايع گذشته و مشروعيت آن به چشم مى خورد.

بخش دوم : مشروعيت زكات و جايگاه آن در اديان آسمانى

مشروعيت زكات در شرايع گذشته

نماز و زكات در اديان آسمانى قبل از اسلام مشروعيت داشته و نشان دهنده اهميت اين سنت الهى در آيين توحيدى است .

به اين آيه توجه كنيد:

و نبيناه لوطا الى الارض التى باركنا فيها العالين و وهبنا له اسحق و يعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحين ، و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و او حينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين . (43)

او(ابراهيم ) و لوط را به سرزمين (شام يا بيت المقدس ) برديم آن را براى همه جهانيان با بركت ساختيم ، اسحق و يعقوب را به او بخشيديم و همه آنان را از صالحين قرار داديم . آنها را پيشوايان و رهبرانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند و انجام كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم .

ابراهيم قهرمان توحيد بعد از آتش سوزى نمرود ماءمور اقامه نماز و دادن زكات مىشود

ابراهيم (عليه السلام ) از آتش نموردى به طور اعجايب انگيزى نجات يافت و پيروزى شد و دستگاه جبار وقت به كلى روحيه خود را از دست داد، اما دست از شيطنت برنداشت و با اقدام تلافى جويانه اى آن حضرت را به سرزمينى پربركت و حاصل خيز تبعيد كرد، سرزمينى سر سبز و شاداب از نظر مادى و معنوى ، آنجا كه مركز پرورش انبياء و ككانون تربيت آنان بود. نام آن سرزمين گرچه در قرآن مجيد نيامده است . اما با قرائنى مانند آيه اى در سوره اسراء (سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الاقصى الذيى باركناحوله ) (44) مى تواند بيت المقدس يا شام باشد. به هر حال ابراهيم (عليه السلام ) پس از هجرت ، مشمول مواهب فراوان الهى مى گردد:

1- ابراهيمى كه سال ها انتظار فرزند صالحى را مى كشيد صاحب فرزندانى صالح ، برومند و شايسته همچون اسماعيل ، اسحق و يعقوب گرديد كه هر كدام منصب پيامبرى يافتند و از شخصيت هاى بزرگ اجتماعى شاند.

2- خداوند متعال مى فرمايد علاوه بر مقام نبوت و رسالت مقام امامت را هم به ابراهيم و فرزندانش داديم . و جعلنا هم ائمة (45) ما آنان (ابراهيم و فرزندانش را) پيشوايان مردم قرار داديم تا مردم به آنها در گفتار و رفتارشان اقتدا كنند.

3- سومين امتياز عطا شده به حضرت ابراهيم و فرزندانش آنكه رهبران اجتماعند و مردم را هدايت مى كنند يهدون بامرناو مردم در كارهاى و رفتارشان از آنها اطاعت مى نمايند. در حقيقت نتيجه امامت و هدايت آنان ، راهنمايى و تحقيق بخشيدن به فرمان الهى است كه مردم را با ايصال الى المصلوب به سر منزل مقصود مى رسانند و با هدايت تشريعى و تكوين ، افراد مستعد جامعه را پرورش مى دهند و دستگيرى مى كنند، همچون خورشيد كه با اشعه تابناكش موجودات را تربيت مى نمايد.

امام و رهبران الهى با اجراى برنامه هاى معنوى ، انسان ها را به تكامل مى رسانند و از ضلالت و گمراهى به محيط پاك و نورانى وارد مى سازند.

4- چهارمين موهبت الهى به ابراهيم و فرزندانش اين بود كه خداوند متعال مى فرمايد: ما به آنها كار خير را وحى كرديم ، با نداى آسمانى كارهاى شايسته و پسنديده را الهام كرديم تا بدانيم وسيله هدايت گر جامعه باشند.

5 و 6 - پنجمين و ششمين ويژگى كه خداوند منان به ابراهيم و خاندانش ‍ مرحمت كرد، برنامه نماز و زكات بود كه برپاداشتن نماز و پرداختن زكات از جمله دستورات و آيين مذهبى آنان گرديد. اقام الصلوة و ايتاءالزكاة .

براى ما روشن نيست نماز و زكات در شريعت حضرت ابراهيم از نظر كمى و كيفى چگونه بوده است .

ولى آنچه قطعى است و در آن ترديد راه ندارد مشروعيت اصلى نماز و زكات ، در شرايع از از اسلام است . آيه فوق با صراحت ، دليل محكمى است بر اين مدعى و بيانگر اين معنى .

آيه و اوحينا اليهم فعال الخيرات و اقام الصوة و ايتاء الزكاة

(ما كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم ) نيز دلالت مستقيم كتاب وحى (قرآن ) بر پيشينه ديرينه ، تاءديه زكات از مؤ منان در اديان قبل از رسول گرامى اسلام و اهميت اين هديه الهى در آيين توحيدى است . در تورات حضرت موس و انجيل حضرت مسيح (عليه السلام ) اين مطلب به وضوح ديده مى شود كه زكات يكى از برنامه هاى مذهبى آنان براى مردم بوده است .

مشروعيت زكات در كتاب مقدس (عهد عتيق )

در آخر هر سال عشر محصول خود را در همان سال بيرون آورده و در اندرون دروازه هايت ذخيره نماى . ولاوى چون كه به تو حصه و نصيب ندارد و غريب و يتيم و بيوه زنى كه درون دروازه هايت مى باشد، بيايند و بخورند و سير شوند، تايهوه (خدايت ) تو را در همه اعمال كه مى كنى بركت دهد. (46)

مشروعيت زكات در عهد جديد (انجيل )

در انجيل لوقا اشارتى ، مستقيم از حضرت عيسى (عليه السلام ) بر حصت قانون زكات ديده مى شود، آنجا كه مى فرمايد: هر هفته دو مرتبه روزه مى دارم و از آنچه پيدا مى كنم ده يك 10/1 مى هم .(47)

پيامبر بزرگوار اسلام در مورد و جوب زكات دو ماءموريت از جانب خداوند داشت :

1- تبيين جايگاه زكات و بيان مشروعيت آن براى مردم از يكسو

2- ماءمور اجراءفريضه زكات و گرفتن آن از امت اسلامى بدستور خداوند متعال از سوى ديگر كه اى رسول گرامى : اخذ من اموالهم صدقة : زكات اموالشان را بگير، به همين خاطر با تاركين زكات برخورد تند مى كند.

برخورد انقلابى پيامبر اكرم (عليه السلام ) با تاركين زكات

پيامبر اكرم (عليه السلام ) به كسانى كه زكات نمى دادند اجازه نداد در مسجد توقف كنند و نماز بخوانند و فرمان اخراج آنان را از مسجد صادر كرد.

عن ابى جعفر (عليه السلام ) بينا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فى المسجد اذقال : قم يا فلان ، قم يا فلان ، قم يا فلان ، حتى اخرج خمسة نفر، فقال اخرجوا من مسجدنا. (48)

رسول معظم اسلام به كسانى كه زكات نمى دادند، اجازه نمى داد در مسجد براى نماز خواندن توقف كنند، با فرمان ولايتى دستور اخارج آنها از مسجد صادر فرمودند. از حضرت امام باقر (عليه السلام ) روايت شده است كه حضرت ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود رسول خدا صلوات الله و آله عليه سه نفر را از مسجد يكى يكى به نام خطاب كردند كه فلان ... برخيزند تا پنج نفر، همه را بيرون كرده و فرمودند از مسجد ما بيرون برويد (اجازه نداريد بمانيد) و نماز بخوانيد زيرا شما زكات نمى دهيد

عن ابى جعفر (عليه السلام ) بينا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فى المسجد اذقال : قم يا فلان قم يا فلان ، قم يا فلان حتى اخرج خمسة نفر فقال اخرجوا من مسجدنا لاتصلوا فيه وانتم لا تزكون . (49)

نكته هايى كه از حديث شريف استفاده مى شود:

1- قاطعيت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) در برابر مانعين زكات - به روايت تذيب شيخ طوسى قدس سره و ديگر محدثين بزرگوار- به گونه اى بوده كه هيج ملاحظه و مماشاتى از خود نشان نداد و با صراحت ، امر به اخراج آنان از مسجد فرمود.

2- مانع الزكاة حق ندارد در مسجد درنگ كند، گرچه براى خواندن نماز باشد، حضرت فرمود: نماز نخوانيد در مسجد ما لاتصلوا فيه و انتم لاتزكون ، حال كه شما زكات نمى دهيد در مسجد اجازه نداريد نماز بخوانيد (ممكن است چون زكات نمى دادند نمازشان قبول نبوده است .)

3- پيغمبر خدا (صلى الله عليه وآله ) در مسجد در حضور مردم اين كار حكومتى را انجام داد، با توجه به اينكه كسانى را كه پيغمبر خدا (صلى الله عليه وآله ) از مسجد بيرون كرد، به ظاهر در جرگه مسلمان ها بودند و خود را مسلمان مى دانستند و چه بسا براى خود شخصيت و آبرويى قائل بودند، با همه اين احوال ، هيچ چيز مانع نهى از منكر پيامبر (صلى الله عليه وآله )نگرديد. با همه راءفت و مهربانى كه به امت داشت و همواره در برخوردهاى اجتماعى مراعات آبرو و احترام افراد را مى نمود در اينجا به خاطر جدى بودن موضوع هيچ يك از مسائل اخلاقى جلوى اقدام و انجام وظيفه آن حرت را نگرفت و با صراحت و قاطعيت به تكليف الهى خود عمل كرد و از ملامت ملامت گران بيمى به خود راه نداد.

4- برخورد شخص وجود مبارك پيامبر بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله ) با افراد مانعين زكات در مسجد، در موقعيت حساس اجتماعى آن روز، مبين اهميت قضيه است و به ما همه مسلمانان آموزش مى دهد و مى فهماند كه مسلمين در هر حال بايد براى هدف مقدسشان در مقابل باطل بايستند و با منكر به مبارزه برخيزند.

وظيفه ما:

قرآن مجيد شيوه رفتارى و گفتارى رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) را براى مسلمانان الگو و اسوه (50) و نمونه بارز اشد على الكفار(سخت گير بودن بر كافران ) قرار داده است . بنابراين بايد در راه مبارزه با فساد اجتماعى ، و عمل به احكام اسلامى كمترين مسامحه و بى تفاوتى از خود نشان ندهيم و اقامه عدل ، اجراى حدود و قوانين اسلامى و حقوق از دست رفته ستمديدگان را وظيفه شرعى دانسته و در راءس همه امور و سرلوحه كارها بدانيم .

همانطور كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) مراعات آداب اسلامى را تحت الشعاع وظيفه نهى از منكر دانست و انجام آن را عليرغم موازين اخلاقى ، به عنوان وظيفه اى الهى بعهده گرفت .

و در برابر تعطيل شدن يكى از واجبات اسلامى و بى اعتنايى به آن ، آنگونه با قاطعيت برخورد كرد.

پروردگارا در برابر وظيفه سنگين امر به معروف و نهى از منكر به ما احساس ‍ مسؤ وليت دينى مرحمت فرما.

دو اصل ارزشى اسلام

ويژگى عابدان و خداپرستان حقيقى و محوريت بندگى آنان در هر زمان بر دو اصل ارزشى اسلام راستين يعنى نماز و زكات اقام الصلوة و آتى (51) الزكاة استوار مى باشد.

از سوى ديگر زكات ، موجب پاكيزگى مال و جان مؤ منان شناخته شده است تا جايى كه هر جا واژه زكات و تزكيه و يزكى به كار برده مى شود سخن از پاكى جسم ، و جان ، و فكر و انديشه درست به ميان مى آيد. به همين لحاظ در كليه اديان آسمانى سخن از كرامت انسان موحد و نماز و زكات اوست و مشروعيت آن هم در شرايع آسمانى همچون خورشيد مى درخشد قرآن مجيد كه بر تمام جهات زندگى بشر اشراف داشته دنيا و آخرت بشر را مد نظر قرار داده است و نيز بركت در اموال و اولاد را در دنيا از يك سو و از سوى ديگر گنج جاويدان را در زندگى ابدى براى انسان تضمين كرده است .

بخش سوم : جايگاه زكات در قرآن كريم

آيات زكات در قرآن

1 - و اذاخذنا ميثاق بنى اسرائيل لاتبعيدون الا الله و بالوالدين احسانا و ذى القوبى و اليتامى و المساكين و قولو الناس حسنا و اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة ثم توليتم الا قليلا منكم و انتم معرضون . سوره بقره / 83

زمانى كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و نزديكان ، يتيمان و بى نوايان خوبى كنيد و به مردم نيك بگوييد، نماز را برپا داريد و زكات بدهيد (با پيمانى كه بسته بوديد) همگى سرپيچى كرديد و جز عده اندكى از شما بقيه روگردانيديد.

در اين آيه مباركه به دو نكته اشاره شده است :

نكته اول آيه درباره اخذ پيمان و تعهد از بنى اسرائيل مى باشد. لازم به توضيح است مواردى كه در زير شرح آن مى آيد جزو برنامه دينى ، اخلاقى بين اسرائيل (فرزندان يعقوب ) بوده و نمونه بارز و روشنى است از معارف الهى و آيين آنان در آن زمان . و بنى اسرائيل قبول كردند او صاف حسنه اى كه در آيه آمده است را داشته باشند:

1- پرستش خداى بى همتا و اينكه در برابر هيچ معبودى جز خدا سر تعظيم فرو نياورند. و اذا اخذنا ميثاق بنى اسرائيل لا تعبدون الا الله

2- درباره پدر و مادر نيكى كنيد و بالوالدين احسانا

3- نسبت به خويشان ، يتيمان و مستمندان نيز به نيكى رفتار نماييد. و ذى القربى و اليتامى و المساكين .

4-

با مردم با روش خويش ملاقات كنيد و سخن نيكو بگوييد.

5- نماز را برپا داريد توجهتان در هر حال به خدا باشد. و اقيمو الصلوة

6- زكات بدهيد، در حق محرومان جامعه كوتاهى روا مداريد و از آنها غفلت نكنيد. و اتواالزكاة

تمام اين معارف و دستورات عاليه در آيين توحيدى بنى اسرائيل بوده است و آيه شريفه به روشنى دلالت به مطالب فوق دارد.

ارزشهاى زندگى

نكته دوم : اايه شريفه اگر چه درباره اسرائيل نازل شده ولى مندرجات و مفاهيم آن اصول كلى است و تنها اختصاص به بنى اسرائيل ندارد، بلكه براى همه مردم دنياست ، براى زنده ماندن و زندگى ملت هاست ، رمز بقاء قدرتمندى و سر بلندى آنان ، در عمل و به كارگيرى دستورات الهى است . آيه مباركه براى مباركه براى همبستگى و از هم نپاشيدن جامعه بعد از پرستش خداوند متعال ، احسان و نيكى به پدر و مادر را در درجه اول ، و حسن سلوك و نيكى به اقوام و خويشاوندان و سخن نيك با مردم و رفتار محبت آميز با آنان را در درجه دوم ، موجب اتحاد و يكپارچگى دانسته ، تا دشمن نتواند در جامعه اسلامى نفوذكند و با ايجاد اختلاف و نفاق افكنى ، آنها را به سقوط و تباهى بكشاند.

ضامن تداوم و وحدت و رمز شكست ناپذيرى مسلمين ، در اجراى تعاليم زنده قرآن كريم مى باشد. بويژه بعد از اقامه نماز، پرداخت زكات نقش ‍ مهمى در ايجاد الفت و اخوت بين مسلمين دارد، چرا كه افراد مستمند و ضعيف اجتماع ، هنگامى كه تحت حمايت اغنياء قرار گرفتند، طبقات جامعه بهم نزديك مى شوند و همه طبقات جامعه از رفاه نسبى برخوردار مى گردند.

2- و اقيموا الصلوة و اتوا الزكاة و ما تقدموا لانفسكم من خير تجدوه عند الله ان الله بما تعملون بصير. سوره بقره / 110

نماز را برپا داريد و زكات را بدهيد و هر كار خيرى را كه براى خود مى فرستيد نزد خداوند آن را خواهيد يافت . به راستى خداوند به تمام احمال شما آگاه است .

توضيح :

هنگامى كه اعمالى همچون نماز و بخشش هايى همچون زكات را در راه خدا انجالم مى دهيد و وقتى براى نفع رساندن به برادران ايمانى و دفع زيان از آنان ، از وجاهت اجتماعى و آبروى خود سرمايه گذارى مى كنيد، قطعا ثواب آن را نزد خدا مى يابيد و از گناهان پاك مى شويد، پاداش نيكى هاى شما به گونه اى مضاعف به شما برمى گردد و مزيد درجات مى شود، با اينگونه عبادات ، هم بدنه اجتماع را نيرومند مى سازيد و هم نشاط روحى در خودتان پيدا مى شود.

او صاف و پاداش بخشى از كارهاى عبادى كه در دنيا انجام مى دهند، در فهم هيچ كس نمى گنجد و نمى دانند چه پاداش عظيمى براى آنان مهيا شده است . فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قوة اعين (52)

هيچ كس نمى داند چه پاداش هاى مهمى كه مايه چشم روشنى است براى آنها مخفى شده است . اين پاداش عظيم جزاى كارهاى خيرى است كه در دنيا انجام مى دادند.

در حديث پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) مى خوانيم : ان الله يقول اعدت لعبادى الصالحين ما لا عين رات و الا اذن سمعت ، و لا خطر على قلب بشر. (53)

خدا مى فرمايد من براى بندگان صالحم نعمت هايى آماده كرده ام كه هيچ چشمى مثل آن را نديده و هيچ گوشى (وصف ) آن را نشنيده و بر فكر و انديشه احدى نگذشته است .

اداى زكات يكى از عباداتى است كه پاداش عظيم آن در دنيا قابل تصور نيست ، علاوه بر اينكه موجب نظم زندگى اجتماعى نيز مى شود. در روايتى آمده دهنده زكات روز قيامت در عالى ترين غرفه هاى بهشتى جاى خواهد گرفت (هنياءله ) گوارا باد بر او

ارزشهاى عالى انسان

يكى از ارزش ها در زندگى انسان سخاوت است . در دين مقدس اسلام سخاوت يك فضيلت محسوب مى شود، گرچه يك نفر غير مسلمان باشد. در بعض روايات ، اسلام اين فضايت را در مورد حاتم طائى كه سخى ترين انسان هاى زمان خود بوده تاءييد مى كند.

امام سجاد (عليه السلام ) فرموده : خداوند متعال به موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه سامرى را نكش ، زيرا او سخاوتمند است . ان الله اوحى الى موسى ان لا تقتل سامرى فانه سخى امام صادق (عليه السلام ) فرموده : كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) به يكى از مشركان (كه به اسارت در آمده بود) فرمود اگر جبرئيل از سوى خداوند براى من خبر نياورده بود كه تو مرد سخاوتمندى و مردم را اطعام مى كنى ، تو را مى كشتم . آن مرد مشرك گفت مگر خداوند تو سخاوت را دوست مى دارد فرمود آرى ، آنگاه آن مرد شهادتين را بر زبان جارى كرد.

سخاوت يكى از عالى ترين صفات نفسانى است كه دارنده آن از اين نظر به جمال و فضيلت انسانى نائل مى گردد. اگر شخصى داراى همه كمالات و سرچشمه تمام فضايل انسانى باشد، نمونه اى از انسان كامل است ، همچون ائمه طاهرين سلام الله عليهم كه مجموعه اى از خوبى ها و فضيلت ها بودند. سخاوت آنان زبان زد دوست و دشمن بوده است ، مصداق بارز آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى مى باشند.

در روايت آمده است هر كس واجب مالى خود را مانند خمس و زكات را ادا كند سخاوت دارد حال اگر گسى فوق واجبات مقرره اتفاق كند و تمام اموالش را ميان فقرا و نيازمندان تقسيم نمايد، نصف آن را بذل درويشان كند و نصف ديگر را براى خود بگذارد. به حقيقت سخاوتمندترين انسان ها است .

انفاق امام حسن مجتبى (عليه السلام )

حضرت مجتبى ، در مورد انفاق و پرداخت حق فقراء بيش از زكات و صدقات بخشش مى كرد ابن شهر آشوب از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه : امام حسن (عليه السلام ) بيست و پنج مرتبه پياده از دينه به حج رفته و سه مرتبه مالش را در راه خدا قسمت كرد، نصف آن را خود بر مى داشت و نصف ديگر را به بيچارگان مى داد. اين بذل و بخشش و سخاوت ذاتى حضرت ، موجب شگفتى همگان از خاص و عام گرديد تا جايى كه نظر ويل دورانت دانشمند غربى را به خود جلب كرده است . او مى گويد: زندگى حضرت حسن (عليه السلام ) پر است از همكارى و معاونت با فقراء بقدرى اين انفاق را دنبال مى كرد كه گاهى صندوق دار اعلام مى داشت كه چيزى در صندوق نمانده باز حضرتش دست از بخشش ‍ و انفاق بر نمى داشت . اين كرم و بخشش نه تنها در مورد مردم و دوستانش ‍ عملى مى شد بلكه عناياتش بقدرى وسيع بود كه حتى شامل حيوانات هم مى گرديد.

موقعى كه طعام ميل مى فرمود و سگى در پيش روى او بود، هر زمانى كه لقمه اى براى خود بر مى داشت مثل آن را نيز براى آن سگ مى افكند. اجازه خواستند كه سگ را دور سازند، فرمود بگذاريد باشد، زيرا من حيا مى كنم از خداوند كه صاحب روحى در روى من نظر كند و من چيزى بخورم و به او نخورانم . (54)

3. و اقيموا الصلوة و اتوا الزكاة و اركعوا مع الراكعين . سوره بقره / 43

نماز را بپا داريد و زكات را ادا كنيد، با ركوع كنندگان ركوع نماييد. (نماز جماعت را فراموش نكنيد)

توضيح :

در اين آيه خطاب به مسلمين به سه دستور مهم اسلامى نماز، زكات و نماز جماعت اشاره شده است :

اول نماز واجب را كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) از سوى خواوند براى شما آورد، در جامعه اسلامى به پا داريد يعنى تنها به خواندن نماز اكتفا نكنيد، بلكه كارى كنيد كه آيين نماز در ميان جامعه مسلمين مخصوصا نسل جوان برپا شود، همانگونه كه در نظام اسلامى ما، ستادى به نام اقامه نمازتشكيل شده است .

اميد است اين طرح در ميان تمام اقشار جامعه فراگير شود و مردم بزرگوارمان علاوه بر استقبال از اين طرح ، خود پيش قدم در اين برنامه روحانى و وظيفه مهم گردند.

سؤ الى كه در اينجا مى توان مطرح ساخت آن است كه چرا از ميان افعال نماز، تنها ركوع اختصاص به ذكر پيدا كرده است (با ركوع كنندگان ركوع كنيد)؟

اول : مرحوم طبرسى صاحب تفسير مجمع البيان وجوهى ذكر كرده از جمله آنكه : نماز يهود داراى ركوع نبوده و اين نماز مسلمانهاست كه ركوع از اركان آن مى باشد و خطاب به ملت يهود است (كه يهوديان مسلمان شويد و نماز با ركوع ، با ركوع كنندگان كه مسلمين مى باشند انجام دهيد.

دوم : به مسلمين دستور مى دهد لازم است پس از پيوند با آفريدگار يكتا، به وسيله نماز، با اداى حقوق مالى همچون زكات با مردم پيوند برقرار كنيد، تا سرانجام همه با هم در راه خدا به حركت توحيدى خود ادامه دهيد و با انسجام و يكپارچگى ، به رشته اعتصاب الهى چنگ بزنيد. و اعتصمو بحبل الله جمعا(55)

سوم : اقامه نماز و اداء زكات باعث مى شود آحاد مردم از غنى و فقير، شهرى و روستايى و... با انگيزه الهى در نماز جمعه و جماعت با شور و شوق حضور پيدا كنند. مفسرين فرموده اند مقصود از امر به ركوع دسته جمعى ، تشويق و ترغيب مسلمانهاست به شركت در نماز جمعه و جماعات ، تا دشمنان اسلام به اين وسيله به وحشت افتند.

4- و لقد اخذ الله ميثاق بنى اسرائيل و بعثنا منهم اثنى عشر نقيبا و قال الله النى معكم لئن اقمتم الصلوة و اتيتم الزكاة و امنتم برسلى و عزرتمو هم اقر ضتم الله قرضا حسنا لا كفرن عنكم سيئاتكم و لادخلتم جنات تجرى من تحتها الانهار فمن كفر بعد ذالك منكم فقد ضل سواء السبيل . سوره مائده / 12.

همانا خدا از بنى اسرائيل پيمان و دوازده پيشوا و رئيس از ميان هر قبيله اى (سبطى ) از آنها برانگيختم خدا به بنى اسرائيل گفت كه من (هر هرحال ) با شمايم هر گاه نماز بپا داريد و زكات بدهيد و آتيتم الزكاة و به فرستادگان من ايمان آوريد و امنتم برسلى و آنها را عزيز و گرامى داريد و به خدا قرض نيكو دهيد (يعنى به بندگان خدا قرض بى منت و بدون ربا بدهيد) در آن هنگام گناهان شما را بيامرزم و شما را در بهشتى وارد گردانم كه از زير درختانش نهرها جارى است ، پس هر كس از شما به عهد خدا (آمدن كتاب و رسولان و حجت هاى آسمانى ) كافر شود سخت از راه ، دور افتاد است فقد ضل سواء السبيل .