احكام مسافر
مطابق با فتواى ده تن از مراجع معظم تقليد

محمد وافر

- ۳ -


شرط دوم از آغاز مسافرت، مسافت شرعى قصد شده باشد.

پرسش‏هاى مقدماتى

- قصد تبعى چيست ؟

- نماز كسى كه در حال بيهوشى به شهر ديگرى منتقل شده است، چه حكمى دارد؟

- نماز كسى كه نمى‏داند سفرش چند فرسخ است، چه حكمى دارد؟

- نماز كسى كه بدون تصميم قبلى، بيش از هشت فرسخ را طى كند، چه حكمى دارد؟

- نماز كسى كه در سفر، مستقل نيست و تابع ديگرى است، چه حكمى دارد ؟

- نماز مسافرى كه در اثناى سفر، مقصدش تغيير كند، چه حكمى دارد ؟

مسأله 1 - كسى كه نمى‏داند سفرش چند فرسخ است، بايد نماز را تمام بخواند. 35 *(ر.م 1281).

مثال: شخصى براى پيدا كردن گمشده‏اى يا در پى شكارى از شهر بيرون رفته و نمى‏داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند. در اين حال بايد نماز را تمام بخواند، ولى در بازگشت چنان چه تا وطن يا جايى كه مى‏خواهد ده روز در آن جا بماند، هشت فرسخ (يا بيشتر) باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

سؤال 7 - اگر فرد مزبور بعد از طى چهار فرسخ، به روستايى برسد و در آن جا تصميم بگيرد به شهرى كه در چهار فرسخى آن روستا واقع شده برود و بعد از يك هفته توقف در آن جا از همين راهى كه رفته، به وطن باز گردد، نمازش چه حكمى دارد؟

مسأله 2- كسى كه بدون قصد، مسافت شرعى را طى كند(يا برده شود)، نمازش تمام است. (ع.م 11).

مثال: شخصى آبادانى بر اثر عارضه‏اى بيهوش (يا مجنون) شده، جهت معالجه به اهواز منتقل و پس از معالجه به هوش آمده (يا جنونش برطرف شده) و مقرر گرديده است كه به مدت يك هفته در اهواز بسترى باشد، در اين مدت بايد نماز را تمام بخواند. 36 *

سؤال 8 - هنگام بازگشت از اهواز به آبادان، نمازش چه حكمى دارد؟

مسأله 3 - اگر به محلى كه فاصله آن (با محل شروع سفر) كمتر از هشت فرسخ است، مسافرت كند و پس از رسيدن به آن جا، قصد كند به جايى برود كه با مقدار مسافتى كه آمده هشت فرسخ مى‏شود - چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته - بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد ازآن جا هشت فرسخ يا بيشتر را طى كند. (امتدادى يا تلفيقى **) از آن به بعد بايد نماز را شكسته بخواند .37 (ر.م 1280)

مثال: شخصى ساكن اهواز براى ملاقات دوست خود به روستاى «الف» واقع در دو فرسخى اهواز مى‏رود، پس از رسيدن به روستاى «الف» متوجه مى‏شود كه دوستش به روستاى «ب» در دو فرسخى روستاى «الف» رفته است، وقتى به آن جا مى‏رسد مطلع مى‏شود كه دوستش در روستاى «ج» در سه فرسخى روستاى «ب» مى‏باشد. او براى ديدار دوستش به طرف روستاى «ج» حركت مى‏كند. اين شخص با اين كه در مجموع، چهارده فرسخ راه را طى نموده (هفت فرسخ موقع رفتن و هفت فرسخ در بازگشت به اهواز)؛ ولى چون از آغاز سفر، اين مقدار را قصد نكرده بود؛ بنابراين از اهواز تا روستاى «ج» (هم بين راه و هم در روستاهاى مزبور) و نيز در مسير بازگشت به اهواز، نمازش تمام است. 38 *

سؤال 9 - اگر بنا به پيشنهاد دوستش از روستاى «ج» به روستاى «د» واقع در پنج فرسخى آن جا بروند، با اين قصد كه يك هفته در آن جا توقف كنند، نماز او در مسير روستاى «ج» به روستاى «د» و در آن جا و در مسير بازگشت به اهواز چه حكمى دارد؟

سؤال 10- در فرض سؤال قبل اگر قصد داشته باشند در روستاى «د» ده روز يا بيشتر توقف كنند، نمازش در مسير روستاى «د» و در خود روستا و در مسير بازگشت به اهواز چه حكمى دارد ؟

سؤال 11- در مثال مذكور، اگر بعد از رسيدن به روستاى «الف»، تصميم بگيرد به روستاى «ج» برود و همان روز به اهواز بازگردد، نمازش چه حكمى دارد؟

مسأله 4 - اگر سفر را به حصول چيزى قبل از چهار فرسخ، مشروط و معلق كند، اگر به حصولش اطمينان داشته باشد، نماز شكسته‏است، اما اگر اطمينان نداشته باشد، نمازش تمام مى‏باشد. 39 (ع.م 15)

مثال 1 - شخصى ساكن روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، به اهواز مى‏رود، با اين قصد كه اگر دوست اهوازى‏اش قبول كرد با هم به مشهد بروند؛ چنان چه اطمينان داشته باشد كه او قبول خواهد كرد، هنگام حركت از روستا (بعد از حد ترخص) نمازش شكسته است ؛ * اما اگر اطمينان نداشته باشد، نمازش در بين راه و در اهواز تمام است .

مثال 2 - شخصى ساكن روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، براى خريد بليط قطار به مقصد مشهد به اهواز مى‏رود، با اين قصد كه اگر بليط مشهد را تهيه كند از همانجا عازم مشهد شود. دو سه روز در اهواز، معطل مى‏شود و بالاخره مموفق به تهيه بليط مى‏شود. اين شخص در مسير روستا به اهواز و مدتى كه در اهواز بوده، بايد نماز را تمام بخواند ** اما اگر از قبل براى او بليط گرفته باشند، يا اطمينان داشته باشد كه بليط مى‏گيرند، در اين صورت، در مسير روستا به اهواز و در اهواز نمازش شكسته است .

سؤال 12- اگر بليط نداشت، ولى وقتى به اهواز مى‏رفت مصمم بود به هر وسيله‏اى كه شده به مشهد برود، در اهواز دو سه روز را صرف پيدا كردن وسيله براى سفر به مشهد كرد و بالاخره موفق شد و عازم مشهد گرديد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و چند روزى كه در اهواز بود، چه حكمى دارد؟

سؤال 13- شخص مذكور در مثال اگر با اطمينان به تهيه بليط، عازم اهواز شود و پس از دو سه روز تلاش موفق به خريد بليط نشده و به روستا باز گردد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و بالعكس و مدتى كه در اهواز بوده، چه حكمى دارد؟

سؤال 14- اگر روستا در چهار فرسخى اهواز واقع شده باشد و او براى خريد بليط به مقصد مشهد به اهواز برود با اين قصد كه پس از تهيه بليط از همان جا عازم مشهد شود، در حالى كه اطمينان به تهيه بليط ندارد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و در اهواز، چه حكمى دارد؟

مسأله 5 - كسى كه قصد دارد مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را بپيمايد، اگر چه در هر روز مسافت كمى را طى كند، بايد نماز را شكسته بخواند؛ البته بايد به اندازه‏اى باشد كه مردم او را مسافر بدانند. بنابراين، اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود؛ مثلاً هر روز نيم كيلومتر، چون مردم او را مسافر حساب نمى‏كنند، پس بايد نمازش را تمام بخواند. 40 (ع.م 16)

مثال: كسى از تهران به قصد كرج حركت كرده و در هر يك كليومتر، يك هفته اقامت مى‏كند، اين شخص را عرفاً مسافر نمى‏گويند، پس بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 6 - كسى كه قصد پيمودن مسافت شرعى را دارد، هر چند مقصدش غير معين باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. (در قصد مسافت شرعى، لازم نيست مقصد، معين باشد.)41 (ع.م 22)

مثال: اگر كسى از روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، جهت تهيه بليط قطار و مسافرت، به اهواز رفته باشد، ولى مردد باشد كه به مشهد مسافرت كند، يا به قم و يا به تهران *، نماز اين شخص (از حد ترخص روستا شكسته است .

مسأله 7 - كسى كه قصد پيمودن مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را دارد، چنان چه در اثناى سفر مقصدش تغيير كند - به شرطى كه قصد مسافت هم چنان باقى باشد - نمازش شكسته است، (با بقاى قصد مسافرت، تغيير مقصد، اشكال ندارد). 42 (ع.م 22)

مثال: اگر كسى از روستاى «الف »واقع در سه فرسخى اهواز، به قصد سفر به مشهدمقدس، به اهواز رفته باشد و در اهواز با عوض كردن تصميمش، قصد مسافرت به شهر قم را بكند، نمازش (از حد ترخص روستا) هم چنان شكسته است .

قصد مستقل و قصد تبعى

مسأله 8 - قصد مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) لازم نيست مستقل باشد؛ بلكه قصد تبعى هم در تحقق شرط دوم، كفايت مى‏كند. 43(ع.م 17)

مثال: كسى كه در سفر، اختيارش به دست ديگرى است (مانند زن نسبت به شوهر، فرزند نسبت به پدر *، سرباز نسبت به فرمانده و اسير نسبت به نگهبان و...) چنان چه بداند سفر او هشت فرسخ (يا بيشتر) است، قصد تبعى دارد و بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله 9 - كسى كه در سفر اختيارش به دست ديگرى است، اگر نداند كه او (صاحب اختيارش) قصد هشت فرسخ را دارد يا نه؟ بايد نماز را تمام بخواند و تحقيق و سؤال - از مقدار سفر - لازم نيست. 44 (ع.م‏17)

مسأله 10 - كسى كه در سفر اختيارش به دست ديگرى است، اگر بداند يا احتمال عقلايى بدهد كه قبل از رسيدن به چهار فرسخ، از او جدا شده و بر مى‏گردد، بايد نماز را تمام بخواند. 45 (ع.م 18)

سؤال 15 - اگر بداند يا احتمال عقلايى بدهد كه بعد از چهار فرسخ از او جدا شده و باز مى‏گردد، نمازش چه حكمى دارد؟

پى‏نوشتها:‌


* - چون با جهل به مقدار مسافت، نمى‏تواند قصد مسافت شرعى كند؛ در حالى كه شرط دوم براى شكسته خواندن نماز، قصد مسافت شرعى است .
34- اراكى (ر.م 1273)، خوئى (ر.م 1290)، گلپايگانى (ر.م 1290)، بهجت(ر.م 1042)، تبريزى (ر.م، 1290) خامنه‏اى (س 650)، زنجانى (ر.م 1290)، فاضل (ر.م 1303) و مكارم (ر.م 1128): حكم مسأله همان است كه امام (ره) فرموده‏اند.
* - استنباط ما از فتاواى امام راحل و آيت الله خوئى (قدس سرهما) در كتاب عروةالوثقى و تحرير الوسيله، تمام بودن نماز اين شخص است. در عين حال مقلدين اين دو بزرگوار، در صورت شك، مى‏توانند عمل به احتياط كنند (هم شكسته و هم تمام بخوانند).

** - براى توضيح مسافت امتدادى و تلفيقى به مسأله 13 فصل اول مراجعه شود. هم چنين به اختلاف فتاواى مراجع در ويژگى‏هاى مسافت تلفيقى كه در مسأله 14 همان فصل ذكر شده توجه شود.
35- اراكى (س 39)، بهجت (استفتا) و زنجانى (استفتا): واجب است احتياطاً هم شكسته و هم تمام بخواند.
گلپايگانى (استفتا)، تبريزى (استفتا)، خامنه‏اى (استفتا)، فاضل (استفتا) و مكارم (استفتا): بايد نماز را تمام بخواند .
36- اراكى (ر.م 1272)، خوئى (ر.م 1289)، گلپايگانى (ر.م 1289)، بهجت (ر.م 1041)، تبريزى (ر.م 1289)، خامنه‏اى (س 650)، زنجانى (ر.م 1289)، فاضل (ر.م 1302) و مكارم (ر.م 1127): حكم مسأله همان‏
است كه امام (ره) فرموده‏اند.

* - در حالى كه اگر به هنگام خروج از اهواز، قصد داشته باشد اين مسيرها را طى كند، طبق فتواى همه مراجع در رفت و برگشت و در وستاهاى مزبور، بايد نمازش را شكسته بخواند .
37- اراكى: از روستاى «ب» به بعد تا مراجعت به اهواز بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام مى‏خواند.
خوئى ،گلپايگانى، بهجت، خامنه‏اى و فاضل: حكم مسأله همان است كه امام (ره) فرموده‏اند .

تبريزى، زنجانى و مكارم: از روستاى «ب» به بعد تا مراجعت به اهواز، نمازش شكسته است. (چون قصد مسافت تلفيقى را دارد). (براى توضيح بيشتر به مسئله 14 فصل اول مراجعه شود).

* - چون با وجود اطمينان، در واقع هنگام حركت از روستا قصد طى مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را دارد.
** - چون سفر مشهد، مشروط به تهيه بليط قطار بود كه اطمينان به آن نداشت.
38- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند.
39- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند.
40- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

* - در حالى كه اطمينان به تهيه بليط داشت.
41- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

* - البته مراد، موارد متعارف است كه زن و فرزند تابع شوهر و پدر هستند والا مى‏توانند تابع هم نباشند براى توضيح بيشتر موارد تبعيت زن و فرزند به عنوان اول از فصل چهارم، بحث وطن تبعى مراجعه شود.
42- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند .
43- اراكى (ع.م 17)، گلپايگانى (ر.م 1293)، بهجت (ر.م 1046)، فاضل (ع.م 17) و مكارم (ع. م 17): بنابر احتياط واجب، تحقيق و سؤال لازم است .
خوئى (ر.م 1293)، تبريزى (ر.م 1293)، خامنه‏اى (استفتا) وزنجانى (ر.م 1293): حكم مسأله همان است كه امام (ره) فرموده‏اند.
44- همه مراجع معظم تقليد در حكم اين مسأله اتفاق نظر دارند.