راه سبز
(احكام ويژه دختران دوره دبيرستان )
ستاد اقامه نماز - وزارت
آموزش و پرورش
- ۳ -
نمازگزار اين
حقيقت را باور دارد كه راه مستقيم ، راهى است پيمودنى و
پيش از او كسانى اين راه را پيموده اند، لذا از خدا مى
خواهد كه او را در زمره آنان قرار دهد. آنان كسانى هستند
كه خداوند آنان را مشمول نعمت هاى خود ساخته است .
قرآن ، پيامبران ، صديقان ، و شهدا و صالحان را از كسانى
مى داند كه از نعمت هدايت برخوردار شده اند.
و نمازگزار از خدا مى خواهد كه دنباله رو آنان باشد.
O غير المغضوب عليهم و لاالضالين ؛
همانا كه نه درخور خشم اند و نه گمراهان و گمگشتگان (اند).
نمازگزار در پايان سوره حمد از خدا مى خواهد كه جزء دو
گروه نباشد و راه آنان را نپيمايد.
1. غضب شدگان : آنان كه چون فرعون و قارون و ابو لهب و قوم
عاد و ثمود و بنى اسرائيل در برابر حق و حقيقت و دين خدا
جبهه گيرى مى كردند و مورد خشم او قرار گرفتند.
2. گمراهان و گمگشتگان : آنان كه حيران و سردرگم اند. نه
راه انبياء را برگزيده اند و نه از آنان جانبدارى مى كنند
و نه راه مخالفان و معاندان را برگزيده اند آنان افرادى بى
تفاوت ، بى درد و رفاه طلب هستند كه به فكر شهوت و شكم خود
هستند و كارى به حق و باطل ندارند. مانند عابدان پس از
حضرت عيسى با عالم نمايان دنيا دوست .
سوره توحيد
اين سوره سراپا از يگانگى
خدا سخن مى گويد از اين رو ((سوره
توحيد)) نام گرفته است .
O بسم الله الرحمن الرحيم ؛
به نام خداوند رحمتگر مهربان
O قل هو الله احد
بگو او خدايى است يكتا.
توحيد كه همان يگانه دانستن خداست ، اساسى ترين اصل همه
اديان الهى است . توحيد مرز بين ايمان و كفر است . او يكتا
است يعنى دومى ندارد، شبيه مثل و مانندى ندارد، جزء و عضوى
ندارد .
كسى كه توحيد خدا را باور كند، دچار شرك و ريا نمى شود و
همه كارهايش را براى او انجام مى دهد.
O الله الصمد؛
خداى بى نياز (پاك از عيب و پناه نيازمندان )
همه موجودات سر تا پا نيازند و در وجود و بقاء خود، به خدا
نيازمندند، همه به او پناه مى آورند و خود را پر از عيب و
نقص مى يابند. كسى كه تنها خدا را ((صمد))
مى داند، و خود و ديگران را فقير و نيازمند و بى پناه ، جز
به خدا تكيه نمى كند.
O لم يلد و لم يولد؛
نه كسى زاده اوست و نه او زاده كسى است .
او سرچشمه هستى است . همه كس و همه چيز آفريده او هستند
اما او هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او ازلى و ابدى است
. دل بستن و پناه آوردن به چنين حقيقت بى كرانى ، انسان را
در برابر همه خطرات مادى و آسيب هاى اجتماعى بيمه مى كند.
O و لم يكن له كفوا احد؛
و احدى همتاى او نيست .
و در پايان سوره باز تاكيد مى كنيم كه خدا يكتاست و هيچ كس
، همتا همانند او نيست و اگر اين حقيقت را به خوبى باور
كنيم ، همه كارهاى خود را براى خدا انجام مى دهيم و در
اهداف فردى گروهى و اجتماعى خود، غير خدا را دخيل و شريك
نمى كنيم .
ذكر ركوع
O سبحان ربى العظيم و بحمده ؛
پروردگار بزرگم را منزه مى دانم و مى ستايم .
ذكر سجده
O سبحانه ربى الاعلى و بحمده ؛
پروردگار بلند مرتبه ام را منزه مى دانم و مى ستايم .
نمازگزار پس از آن همه عظمت و بزرگى خدا، خود را كوچك و بى
مقدار و بلكه هيچ مى يابد و در برابر عظمت او خم مى شود
(ركوع ) و آنگاه به زمين مى افتد (سجده ) و زبان به تسبيح
او مى گشايد.
او خدا را منزه از هر عيب و نقص مى يابد، پس از آن باز به
حمد و ستايش رو مى آورد.
او دريافته است كه خداوند حقيقت بى كران است كه از فهم و
درك او بالاتر است و بايد تنها در برابر عظمت او سر فرود
آورد. او ديگر در برابر غير خدا و طاغوت ها كرنش نخواهد
كرد.
قنوت
O ربنا آتنا فى الدنيا حسنه
و فى الاخرة حسنه و قنا عذاب النار؛(88)
پروردگارا، در دنيا و آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از
عذاب آتش (دور) نگه دار.
در هنگام قنوت دست ها را بالا مى آوريم و به عنوان عرض
نياز و اظهار تهيدستى و اميد به عطاى خدا، آنها را در
مقابل صورت قرار مى دهيم . در قنوت هر دعايى را مى توان
خواند ولى بهتر است دعايى را برگزينيم كه همگانى باشد مثل
دعاى ((ربنا آتنا))،
كه در قرآن آمده است .
ما در اين دعا از خدا مى خواهيم همه نيكى ها و خوبى هاى
دنيا را و هم نيكى ها و خوبى هاى آخرت را به ما عطا كند.
چرا كه گرفتن دنيا و رها كردن آخرت خطاست ، همينطور گرفتن
آخرت و رها كردن دنيا نيز خطاست . دنيا، مزرعه آخرت است و
با نيكى ها و حسنات دنيا مى توان آخرت خود را آباد كرد.
در پايان از خدا مى خواهيم كه ما را از آتش جهنم برهاند.
تسبيحات
اربعه
O سبحان الله ، و الحمد لله
، و لا اله الا الله ، و الله اكبر.
منزه است خدا، و ستايش تنها براى خداست ، و معبودى جز او
نيست ، و خدا بزرگ تر است (از آن كه در وصف بگنجد).
تسبيحات اربعه ، مشتمل بر چهار چيز است :
1. تسبيح (سبحان الله )
2. تحميد (الحمد لله )
3. تهليل (لا اله الا الله )
4. تكبير (الله اكبر)
حضرت ابراهيم به هنگام ساختن خانه كعبه لبهايش به ذكر مقدس
تسبيحات اربعه مترنم بود.
نمازگزار، ابتدا خدا را پاك و منزه مى يابد آنگاه زبان به
ستايش او مى گشايد و سپس تنها او را شايسته پرستش مى شمارد
و در پايان ، خدا را بزرگ تر از آن مى داند كه بتوان وصف
كرد.
تشهد
O اشهد ان لا اله الا الله ،
وحده لا شريك له ؛
گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست . يكتاست و او را
شريكى نيست .
O اشهد ان محمدا عبده و رسوله ؛
و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست .
O اللهم صل على محمد و آل محمد؛
بار خدايا بر محمد و خاندان او درود بفرست !
نمازگزار با آن كه در اذان و اقامه به توحيد و نبوت پيامبر
شهادت داده است باز در پايان نماز به اين دو حقيقت بزرگ
اعتراف مى كند سپس بر پيامبر و خاندان پاك او صلوات و درود
مى فرستد.
او اعتراف مى كند كه پيامبر در پرتو عبوديت و بندگى خدا به
آن همه عظمت دست يافته است و اين راه را به روى خود باز مى
يابد و تصميم مى گيرد همين راه را بپيمايد.
سلام
O السلام عليك ايها النبى و رحمة
الله و بركاته ؛
اى پيامبر خدا! بر تو درود، و رحمت و بركات خدا بر تو باد!
O السلام علينا و على عباد الله
الصالحين ؛
درود بر ما و بر بندگان شايسته خدا!
O السلام عليكم و رحمة الله و
بركاته ؛
درود بر شما (مومنين ) و رحمت و بركات خدا بر شما باد!
نمازگزار كه از مردم جدا شده است و به پيشگاه خدابار يافته
لحظاتى با او گرم راز و نياز بوده و اكنون كه مى خواهد
دوباره به سوى او باز گردد هنگام بازگشت ابتدا به پيامبرش
سپس به نمازگزاران و بندگان شايسته او آنگاه به خلق خدا
سلام مى كند.
او به سمت خدا رفته و قلب خود را صيقل داده و از كينه و
كدورت پاك شده و اينك به سوى مردم آمده است . او پيام صلح
و صفا، و درود و سلام آورده است .
احكام
((فراموش شده ها))
در نماز
با احكام نماز پيش از اين آشنا شده ايد. ما در
اينجا به ذكر احكام ((فراموش شده
ها)) بسنده مى كنيم .
براى فراگيرى اين مطلب يادآورى اين مطلب لازم است كه واجب
نماز يازده تا هستند كه عبارتند از:
OOO صفحه 97 كتاب
واجبات نماز:(89)
واجبات ركنى عبارتند از:
1. نيت
2. قيام
3. تكبيره الاحرام
4. ركوع
واجبات غير ركنى عبارتند از:
1. قرائت
2. ذكر
3. تشهد
4. سلام
5. ترتيب
6. موالات
قاعده كلى
با فراگيرى اين قاعده كلى ، مى توانيد تمامى مسائل
اين بخش را حل كنيد، قاعده كلى اين است كه :
1. گاهى واجب ركنى را فراموش مى كنيم . در اينجا دو صورت
پيدا مى كند:
الف : وارد ركن بعدى مى شويم . در اينجا نماز باطل است .
مثلا ركوع را فراموش مى كنيم و پس از رفتن به سجده متوجه
مى شويم .(90)
ب : وارد ركن بعدى نشده ايم نماز، باطل نمى شود.
بايد برگرديم واجب را به جا آوريم و نماز را ادامه دهيم .
مثلا ركوع را فراموش كرديم و روانه سجده شديم ولى قبل از
آن سر بر زمين بگذاريم متوجه شديم ، در اين صورت بايد
برگرديم و به طور كامل بايستيم و به ركوع و سپس به سجده
برويم و نمازمان صحيح است .(91)
2. گاهى واجب غير ركنى را فراموش مى كنيم . باز در اينجا
دو شكل پيدا مى كند:
الف : وارد ركن بعدى شده ايم اينجا نماز، صحيح است و نماز
را ادامه مى دهيم . مثل آن كه سوره را فراموش كرده و مشغول
ذكر ركوع هستيم .(92)
ب : وارد ركن بعد نشده ايم ، در اينجا نيز نماز، صحيح است
برمى گرديم واجب را به جا مى آوريم و نماز را ادامه مى
دهيم .(93)
با حفظ اين قاعده مى توانيد وظيفه نمازگزار را در حالت هاى
زير مشخص كنيد:
1. سوره حمد را فراموش كرده و مشغول خواندن سوره توحيد است
.
2. تشهد را فراموش كرده و مشغول سلام دادن است .
3. دو سجده را فراموش كرده و تشهد بعد از آن را به جا مى
آورد.
احكام
((فراموش شده ها))
پس از نماز
اگر آنچه در نماز فراموش شده ، ركن باشد، نماز باطل
است و اگر ركن نباشد، نماز صحيح است ولى اگر
((تشهد)) يا
((يك سجده ))
فراموش شده است در اين جا نمازگزار وقتى پس از پايان
يافتن نماز يادش آمد، بدون آنكه صورت نماز را به هم بزند،
آن تشهد يا يك سجده را به جا مى آورد و پس از آن
((دو سجده سهو))
انجام مى دهد.(94)
سجده سهو
گاهى اوقات بايد پس از تمام شدن نماز، دو سجده به
جا آوريم كه به آن ((سجده سهو))
مى گويند.
در دو مورد زير سجده سهو واجب مى شود: 1. در بين نماز
ناخودآگاه حرف بزنيم ، يا مثلا آخ يا آه بگوييم .
2. يك سجده را فراموش كنيم و پس از وارد شدن به ركوع ركعت
بعد يادمان بيايد.
و در دو مورد زير، احتياط واجب به جا آوردن سجده سهو است .
1. بى جا سلام دوم يا سلام سوم يا هر سه سلام را با هم
بگوييم . مثلا در ركعت دوم نماز ظهر و عصر و عشاء.
2. تشهد را فراموش كنيم .(95)
طريقه به جا
آوردن سجده سهو
پس از پايان يافتن نماز، فورى نيت سجده سهو مى كنيم
و بدون گفتن تكبيرة الاحرام به سجده مى رويم و مى گوييم :
بسم الله و بالله اللهم صل على محمد
و آل محمد.
آنگاه مى نشينيم و دوباره به سجده مى رويم و ذكر بالا را
مى گوييم پس از آن مى نشينيم و تشهد و سلام مى گوييم .(96)
ولى چنانچه تشهد يا يك سجده را فراموش كرده بوديم ، پس از
نماز بايد ابتدا قضاى آن تشهد يا سجده را به جا آوريم و
بعد از آن دو سجده سهو را.
13. سير و سفر
قل سيروا فى الارض فانظروا و
كيف بدا الخلق ثم الله ينشى النشاة الاخرة ان الله على كل
شى قدير.(97)
(اى پيامبر) بگو: در زمين بكرديد و بنگريد چگونه (خدا)
آفرينش را آغاز كرده است ؟ سپس (باز) خداست كه جهان آخرت
را پديد مى آورد، خداست كه بر هر چيز توانا است .
از دوستان و آشنايان خداحافظى مى كنيم ، از آنان حلاليت مى
طلبيم ، اثاث و وسايل خود را بر مى داريم . مى خواهى به
مسافرت برويم . قرآن بارها ما را به سير و سفر دعوت كرده
است :
در زمين بنگريد و ببينيد كه چگونه (خدا) آفرينش را آغاز
كرده است ؟
(عنكبوت / 20) در زمين ، بگرديد و آنگاه بنگريد كه فرجام
تكذيب كنندگان چگونه بوده است ؟
(انعام / 11)
در زمين بگرديد و بنگريد فرجام گناهكاران چگونه بوده است .
(نمل / 69)
در زمين بگرديد و بنگريد فرجام كسانى كه پيشتر بوده و
بيشترشان مشرك بودند چگونه بوده است .
(روم / 42)
آيا در در زمين گردش نكرده اند تا دلهايى داشته باشند كه
با آن بينديشند و يا گوشهايى كه با آن بشنوند.
(حج / 46)
فراوان فوائدى كه براى سير و سفر و گردش و مسافرت هست ، ما
را گاهگاهى وا مى دارد تا به مسافرت برويم .
براى ايمنى از حوادث ، صدقه مى دهيم ، و با نام و ياد خدا
و توكل بر او حركت مى كنيم ، مى خواهيم رفت و برگشت ما 45
كيلومتر(98)
و يا بيشتر از آن باشد، اسلام براى ما تخفيف ويژه اى قرار
داده است ؛ نمازهاى چهار ركعتى ما كوتاه (نصف ) مى شود و
روزه گرفتن هم از عهده ما (در سفر) برداشته مى شود.
اسلام با اين حكم حمايت خود را از مسافرين اعلام كرده است
ولى هرگز با گناه موافق نيست ، از اين رو اگر سفر، حرام
باشد مانند فرار از جبهه و يا سفر بدون رضايت والدين و يا
سفر براى كار حرام ، مانند سرقت ، هيچ تخفيفى شامل مسافر
نمى شود.(99)
كم كم از اقامت گاه خود دور مى شويم ، ديگر به نقطه اى
رسيده ايم كه ديگر ديوارهاى آنجا را نمى بينيم و صداى
طبيعى اذان آن جا را نمى شنويم يعنى به ((حد
ترخيص )) با ((مرز
مسافر)) رسيده ايم ،(100)
از اين جا به بعد، حكم مسافر داريم ، نماز خود را شكسته مى
خوانيم . و هنگام بازگشت وقتى به اين نقطه رسيديم از اين
جا تا اقامتگاه ، حكم مسافر نداريم و بايد نمازمان را كامل
بخوانيم .
وطن
در وطن كه هستيم نمازمان كامل است و روزه هم بايد
بگيريم ولى بعضى وقت ها نمى دانيم وطن ما كجاست ؟
وطن ما كجاست ؟
زادگاه پدر و مادر آنجاست من هم در همان جا به دنيا آمده
ام ولى بزرگ شده آن جا نيستم ، حالا نمى دانم وطن من همان
جاست يا نه ؟
پدرم در آنجا خانه شخصى دارد، زادگاه او نيز همان جا بوده
چند سالى به آنجا رفته ام ولى خودم بزرگ شده جاى ديگرى
هستم ، وطنم كجاست ؟
پدر و مادرم مى گويند ما از وطن خود، اعراض كرده ايم ،
يعنى براى هميشه آنجا را ترك كرده ايم ، هر وقت آن جا مى
روند نمازشان را شكسته مى خوانند، نمى دانم وظيفه من چيست
؟
بعضى ها مى گويند تا وقتى ازدواج نكرده اى ، وطن تو همان
وطن پدر و مادر توست از آن به بعد حق اتنخاب وطن دارى !
مى گويند دختران بعد از ازدواج ، وطن آنها همان خانه
شوهرشان است ، آيا واقعيت دارد؟
وطنم كجاست ؟
تشخيص وطن كار دشوارى نيست ، به اين امور توجه كنيد:
1. زادگاه شما وقتى وطن شماست كه بزرگ شده آنجا هم باشيد.(101)
2. زادگاه پدر و مادر شما وطن شما نيست .(102)
3. زادگاه همسر شما وطن شما نيست .(103)
4. جايى كه پدر و مادر يا همسر شما به عنوان وطن انتخاب
كرده اند وطن شما نيست .
بعضى شما در انتخاب وطن و يا اعراض از وطن تابع ديگران
نيستيد، بايد به تكليف خود عمل كنيد(104)
يعنى وطن شما اينجاست :
1. زادگاه شما كه در آنجا بزرگ شده ايد.(105)
2. جايى كه بعد از بالغ شدن ، براى اقامت هميشكى برمى
گزينيد.(106)
ما بعضى وقت ها به سفر مى رويم . ولى بعضى شغلشان مسافرت
است مانند راننده قطار و راننده ماشين هاى برون شهرى ،
خلبانان و ملوانان ، وظيفه اين گروه چيست ؟
1. در سفرهايى كه شغل آنهاست چنين عمل مى كنند:
در سفر اول هر چند طول بكشد، نمازشان شكسته است .
در سفرهاى بعدى نمازشان كامل است .(107)
2. در سفرهايى كه مربوط به شغل آنها نيست مانند سفر زيارتى
سياحتى نمازش شكسته است .(108)
بعضى از دانش آموزان دانش جويان ، معلمان ، كارمندان ،
كارگران و... شغلشان مسافرت نيست ولى محل تحصيل و خدمت و
يا شغل آنان جاى ديگرى است و به آنجا آمد و رفت مى كنند
حكم آنان چيست ؟ به فتواى امام خمينى قدس سره اين گروه حكم
مسافر دارند و بايد مقررات آن را در نظر بگيرند. البته به
فتواى مقام معظم رهبرى (دام ظله ) و برخى از مراجع بزرگوار
ديگر اين گروه مانند كسانى كه شغلشان مسافرت است ، نمازشان
تمام است با توجه به اين سه مساله :
1. براى كارشان در كمتر از ده روز به محل كارشان سفر كنند.
2. سفر به آنجا براى شغل و كارشان باشد نه به جهت ديگرى .
3. سفر براى تحصيل وقتى حكم سفر براى شغل دارد و مشمول اين
حكم است كه تحصيل ، در حكم كار و شغل باشد مانند كسانى كه
در سپاه و ارتش و ادارات ، براى تحصيل مامور مى شوند.
بنابراين شامل همه دانش آموزان و دانش جويان نمى شود.(
109)
قصد ده روزه
تازه به آنجا آمده ايم ، مى گويند قصد ده كرده ايد
يا نه ؟ يكى مى گويد در اين دو هفته اى كه در اين جا هستم
من قصد نمى كنم ، نظر شما چيست فكر مى كنيد چگونه بايد قصد
كرد؟
همين كه مى دانيد يا قصد داريد كه ده روز و يا بيشتر در
آنجا بمانيد در اين مدت از حد ترخص آنجا خارج نشويد، قصد
ده روزه شما شكل گرفته ، بايد نمازهايتان را تمام بخوانيد
و اگر ماه مبارك رمضان است ، روزه بگيريد.(110)
از روزى كه به آنجا آمده ايم هنوز نمى دانيم ده روز كامل
اينجا مى مانيم يا نه ، تا كنون سى روز بلاتكليف مانده ايم
وظيفه ما چيست ؟
تا روز سى ام نمازتان شكسته است پس از سى روز هر چه بمانيد
نمازتان تمام است .(
111)
از ابتدا كه اين جا آمديم قصد جدى داشتيم ده روز كامل
بمانيم ، حالا تصميم ما عوض شده است يعنى مى خواهيم كمتر
از ده روز بمانيم و يا بلاتكليف مانده ايم وظيفه ما چيست ؟
1. اگر پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى تصميم شما عوض
شده است نمازهايتان را بايد شكسته بخوانيد.
2. اگر پس از خواندن يك نماز چهار ركعتى تصميم شما عوض شده
تا هر وقت كه آنجا بمانيد نمازهايتان تمام است .(112)
نيت نماز
شكسته
مى خواهم نماز شكسته بخوانم نمى دانم چگونه نيت كنم
، بگوييم مثلا چهار ركعت نماز ظهر، شكسته مى خوانم يا
بگويم دو ركعت نماز ظهر شكسته مى خوانم ؟
فرقى ندارد، اصلا نيت به گفتن و يا خطور دادن در قلب نيست
همين كه تصميم دارى نمازت را شكسته يعنى دو ركعتى بخوانى
كافى است .
14. آنجا كجاست ؟
و اقيموا و جوهكم عند كل
مسجد و ادعوه مخلصين له الدين .(113)
در هر مسجدى روى خود را مستقيم (به سوى قبله ) كنيد و در
حالى دين خود را براى خدا خالص گردانيده ايد وى را
بخوانيد.
آنجا كجاست ؟
((پايگاه مقاومت ))
در برابر هوى و هوس ، شيطان و اهرمن ،
((ميعاد))
پيامبران ، امامان و پاكان عالم ،
((مجمع عمومى ))
مسلمانان و مستضعفان ،
((ميدان ))
نمايش وحدت مسلمانان عليه دشمنان اسلام ،
((بازار))
تقوا و ايمان ، صلح و صفا، همدلى و همراهى ،
فرشتگان چشم اميد به آنجا دوخته اند،
و اهريمنان از رونق آن نگرانند.
و به راستى آنجا كجاست ؟
آنجا مسجد است ، خانه خدا، محل ارتباط خاك و افلاك ، حلقه
ارتباط هيچ با همه چيز، و چه زيباست كه به آنجا بشتابيم ،
زياد به آنجا برويم زودتر از همه برويم ، و ديرتر از همه
برگرديم ، با لباس هاى تميز به آنجا برويم ، در نظافت آن
بكوشيم ، و در برنامه هاى فرهنگى آن شركت فعال داشته باشيم
.
بنيانگذار جمهورى اسلامى حضرت امام خمينى قدس سره درباره
اهميت مسجد مى فرمايد:
((مساجد را پر كنيد كه سنگرند و
محراب جايى كه حرب (جنگ و مبارزه ) از آنجا آغاز مى شود و
محل حرب است . شيطانها از مساجد و نماز مى ترسند، آنها مى
خواهند از نماز جلوگيرى كنند و بعد از خالى كردن سنگرها
حمله كنند.))(114)
نماز جماعت
اينان چه مى كنند!
با هم مى ايستند با هم ركوع مى روند، با هم سر بر خاك مى
گذارند، با هم برمى خيزند، نظم و انظباط، وحدت و انسجام ،
صلح و صفا يكدلى و يكرنگى از اجتماعشان پيداست . گويى در
دلهايشان كينه و حسادتى نيست ، قلبهايشان با هم پيوند
خورده همه با هم برادرند، اينان چه مى كنند! همه با هم در
صف هاى منظم و پشت سر هم ، از يك نفر كه پيشاپش آنان قرار
گرفته پيروى مى كنند.
اينان همه مسلمانند و با هم نماز را به جماعت مى خوانند و
شكوه خود را به نمايش مى گذارند. اينان خار چشم دشمنان
اسلام هستند.
نداى اذان كه به گوش تو مى رسد تو را به اين جمع با شكوه
دعوت مى كند، منادى حق را لبيك بگو. هر چه جمعيت نمازگزار
بيشتر باشد ثوابش افزون تر است . اگر عده آنان از ده
بگذرد پاداشى نصيب آنان مى شود كه قابل بيان و شمارش نيست
.
اگر دنبال دلسوزى خوب مى گردى ، و يا خواهان فردى دلسوز
براى حل مشكلاتت هستى ، اگر مى خواهى با ديگران آشنا شوى ،
در حل مشكلات ديگران دخيل باشى ، و از فردگرايى و خود
خواهى و به خداخواهى و ديگر گرايى روى آورى ، در جماعت
خواهران دينى خود به ويژه در نماز جماعت شركت كن و اگر مى
خواهى تبعيت از رهبرى را تمرين كنى ، باز هم در نماز جماعت
حاضر شو!
برپايى نماز
جماعت
يك نفر به عنوان ((امام
جماعت )) جلو مى ايستد، و حداقل يك
نفر هم پشت سر او به عنوان ((ماموم
)) مى ايستد و به او اقتدا مى كند و
نماز جماعت شكل مى گيرد.
احكام نماز
جماعت
1. جايگاه امام جماعت نبايد از جايگاه مامومين
بالاتر باشد.(115)
2. مامومين مى توانند در مكانى بالاتر از امام بايستند،
مثلا امام در صحن مسجد و مامومين در پشت بام بايستند ولى
اگر ساختمان چند طبقه باشد، اشكال دارد.(116)
3. اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شوند يا
همه آنها نيت فرادا نمايند، اگر فاصله به اندازه يك قدم
بزرگ نباشد، نماز صف بعد به طور جماعت صحيح است و اگر
بيشتر از اين مقدار باشد، فرادى مى شود و صحيح است .(117)
شرايط امام
جماعت
1. امام جماعت بايد بالغ و عادل باشد و نماز را
صحيح بخواند.
2. اگر ماموم ، مرد است امام جماعت نيز بايد مرد باشد.
3. و اگر ماموم ، زن است بنابر فتواى حضرت امام قدس سره
احتياط واجب آن است كه امام جماعت او، مرد باشد.(118)
استفاءاز مقام معظم رهبرى
س - چه وقت زن مى تواند امام جماعت باشد؟
ج - اگر مامومين تنها زنان باشندت امام جماعت مى تواند زن
باشد.(119)
وظيفه ماموم
در نماز جماعت
1.احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده ،
ماموم تكبير نگويد.(120)
2. ماموم بايد غير از حمد و سوره ، همه چيز را خودش
بخواند، ولى اگر ركعت اول يا دوم او، ركعت سوم يا چهارم
امام باشد، بايد حمد و سوره را (آهسته )بخواند.(
121)
طريقه پيوستن
به نماز جماعت
اگر در بين نماز جماعت خواستيم اقتدا كنيم بايد
توجه داشته باشيم كه فقط در دو حالت مى توان به جماعت
پيوست :
1. وقتى كه امام در حال قيام است و مشغول قرائت حمد و سوره
يا تسبيحات اربعه يا قنوت است .
2. وقتى كه امام در ركوع است .(122)
چگونه اقتدا
كنيم ؟
اقتدا كردن و پيوستن به نماز جماعت حالت هاى مختلفى
دارد كه با كمى دقت مى توان آنها را فرا گرفت .
O اگر امام جماعت ركعت اول نماز را مى خواند اقتدا كردن به
او تا دو صورت پيدا مى كند:
الف : امام جماعت ايستاده و مشغول
خواندن حمد و سوره است .
براى اقتدا كردن به او ابتدا نيت مى كنيم سپس تكبيره
الاحرام را با آرامش بدن مى گوييم ، حمد و سوره را نمى
خوانيم و بقيه اعمال را همراه با او انجام مى دهيم .
ب : امام جماعت در ركوع است .
براى اقتدا كردن به او ابتدا نيت مى كنيم آنگاه تكبيره
الاحرام را با آرامش بدن مى گوييم سپس به ركوع مى رويم و
ذكر ركوع را نيز با آرامش مى گوييم آن را يك رمعت به حساب
مى آوريم و بقيه نماز را همراه با امام جماعت انجام مى
دهيم .
O اگر امام جماعت ركعت دوم نماز را مى خواند باز هم اقتدا
كردن به او دو صورت پيدا مى كند:
الف : امام جماعت ايستاده و مشغول
خواندن حمد و سوره يا قنوت است .
براى اقتدا كردن ابتدا نيت مى كنيم سپس تكبيره الاحرام را
با آرامش بدن مى گوييم ؛ اگر امام جماعت حمد و سوره را مى
خواند، ساكت مى مانيم آنگاه قنوت را همراه با امام مى
خوانيم و ركوع و دو سجده را همراه با او به جاى مى آوريم و
سپس وقتى امام ، تشهد مى خواند، بنابر احتياط واجب نيم خيز
مى نشينيم .
(تا اينجا يك ركعت نماز خوانده ايم )
حال چنين عمل مى كنيم :
اگر نماز امام جماعت دو ركعتى است برمى خيزيم و بقيه نماز
را خودمان مى خوانيم .
اگر نماز امام جماعت سه يا چهار ركعتى بود همراه او برمى
خيزيم وقتى امام مشغول خواندن تسبيحات اربعه است ، آهسته
حمد و سوره و قنوت (و اگر وقت كافى نبود حمد و سوره و اگر
وقت محدودتر بود فقط سوره حمد) را مى خوانيم ، آنگاه با
امام جماعت به ركوع و سجده مى رويم .
(تا اينجا يك ركعت نماز خوانده ايم )
از اين جا به بعد چنين انجام مى دهيم :
اگر نماز امام جماعت سه ركعتى است همراه او تشهد را مى
خوانيم آنگاه :
الف : اگر نماز ما دو ركعتى بود همراه با امام جماعت سلام
نماز را مى خوانيم و نماز را به پايان مى بريم .
ب : اگر نماز ما سه يا چهار ركعتى بود برمى خيزيم و بقيه
نماز را خودمان مى خوانيم .
اگر نماز امام جماعت ، چهار ركعتى بود، امام جماعت پس از
انجام سجده براى ركعت چهارم برمى خيزد ولى ما مى نشينيم و
تشهد نماز را مى خوانيم .
آنگاه :
الف : اگر نماز ما دو ركعتى بود، سلام نماز را هم مى
خوانيم و نماز را به پايان مى بريم .
ب : اگر نماز ما سه يا چهار ركعتى بود برمى خيزيم ،
تسبيحات اربعه را مثل هميشه سه بار (و اگر وقت ، كافى نبود
يك بار) مى خوانيم آنگاه با امام جماعت ركوع و سجود را
انجام مى دهيم .
(تا اينجا سه ركعت نماز خوانده ايم )
اگر نماز ما سه ركعتى بود همراه امام ، تشهد و سلام را مى
خوانيم و نمازمان را به پايان مى بريم .
اگر نماز ما چهار ركعتى بود مى توانيم نيم خيز بنشينيم و
پس از تمام شدن تشهد و سلام برمى خيزيم و نمازمان را ادامه
مى دهيم و اگر خواستيم مى توانيم پس از به جا آوردن سجده
بلافاصله برمى خيزيم و نمازمان را ادامه مى دهيم .
ب : امام جماعت در حال انجام ركوع
ركعت دوم است :
براى اقتدا به او ابتدا نيت مى كنيم سپس تكبيره الاحرام را
با آرامش بدن مى گوييم آنگاه به ركوع مى رويم ، ذكر ركوع
را نيز با آرامش مى گوييم آن را يك ركعت به حساب مى آوريم
و بقيه نماز را (به همان شيوه اى كه در قسمت الف گفتيم )
به جا مى آوريم .
O اگر امام جماعت ركعت سوم و يا ركعت چهارم نماز را به جا
مى آورد در اين جا هم اقتدا كردن به او دو صورت پيدا مى
كند:
الف : امام جماعت ايستاده و مشغول
خواندن تسبيحات اربعه است .
براى اقتدا كردن ابتدا بايد وقت را بسنجيم چنانچه براى
خواندن حمد و سوره (و يا حمد تنها) وقت داريم مى توانيم
اقتدا كنيم ولى اگر وقت ، كافى نيست بنابر احتياط واجب
بايد صبر كنيم تا امام جماعت به ركوع رود آنگاه به او
اقتدا كنيم .
اگر وقت كافى بود براى اقتدا كردن ابتدا نيت مى كنيم سپس
تكبيره الاحرام را با آرامش بدن مى گوييم آنگاه حمد و سوره
(و اگر وقت كم بود حمد را) آهسته مى خوانيم و سپس همراه با
امام جماعت به ركوع مى رويم و نماز را ادامه مى دهيم
(ادامه نماز را مى توان از آنچه كه قبلا گفته شد به دست
آورد و يا به توضيح المسائل مراجعه كرد.)
ب : امام جماعت در حال ركوع ركعت
سوم يا چهارم است .
براى اقتدا كردن ابتدا نيت مى كنيم سپس تكبره الاحرام را
با آرامش بدن مى گوييم آنگاه به ركوع مى رويم و ذكر ركوع
را با آرامش مى گوييم ، آن را يك ركعت به حساب مى آوريم و
نماز را با امام جماعت ادامه مى دهيم . (كيفيت ادامه نماز
مثل قسمت الف مى باشد.)(123)
15. سيل رحمت
يا ايها الذين آمنوا اذا
نودى للصلوه من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكر الله و ذروا
البيع ذالكم خير لكم ان كنتم تعلمون .(124)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، چون براى نماز جمعه ندا در
داده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد، و داد و ستد را
واگذاريد. اگر بدانيد، اين براى شما بهتر است .
باز هم آسمان ابرى است ، باران مى آيد، آب در خيابان و
كوچه و پس كوچه ها به راه افتاده آبها به هم مى پيوندند،
خاك و خاشاك را با خود مى برند، ديگر در و ديوار شهر
غبارروبى شده است ، درختان و گلها با نشاط شده اند،
پرندگان نغمه شادى سر مى دهند. و بار ديگر چهره شهر زيبا و
آراسته گرديده ، چه خبر است ؟!
باز هم روز جمعه است و اين سيل خروشان امت است كه به
((نماز جمعه ))
مى آيند، مى آيند تا عظمت و شكوه اسلام را به نمايش
بگذارند، خار و خاشاك شرك را از شهر بزدايند، بر چهره
دشمنان سيلى بزنند، مى آيند تا از اوضاع سياسى اجتماعى
كشور خود و جهان اسلام با خبر شوند و در تا در حل مشكلات
آنها شريك گردند، مى آيند تا راههاى مقابله با دشمنان قسم
خورده اسلام فرا گيرند، مى آيند تا دست در دست هم دهند و
بر فرق استكبار جهانى بكوبند، روز جمعه است كارهامان را
رها مى كنيم و به اين جمعيت انبوه بپيونديم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود، ((هر
كس سه جمعه پياپى ، بدون عذر در نماز جمعه شركت نكند بر دل
او مهرى از نفاق (و دورويى ) زده مى شود)).(125)
امام جمعه
1. امام جمعه از سوى ولى امر مسلمين (رهبر) منصوب
مى شود.(126)
2. شرايطى كه درباره امام جماعت گفته شد، در امام جمعه نيز
معتبر است .
3. شايسته است امام جمعه اينگونه باشد:
از اوضاع سياسى كشور و جهان اسلام با خبر باشد.
مصالح اسلام و مسلمين را بشناسد.
شجاع باشد.
در اظهار حق و ابطال باطل صريح باشد.
از حب دنيات و رياست پرهيز كند.(127)
برپايى نماز
جمعه
1. نماز جمعه دو ركعت است مانند نماز صبح ، ولى دو
خطبه دارد كه توسط امام جمعه قبل از نماز بيان مى شود.
2. نماز جمعه دو قنوت مستحبى دارد يكى در ركعت اول پيش از
ركوع ، ديگر در ركعت دوم پس از ركوع .
3. نماز جمعه ، از نماز ظهر كفايت مى كند (خواندن نماز ظهر
واجب نيست )
4. نمازگزار جمعه بنابر احتياط واجب بايد به خطبه ها گوش
دهد.(128)
اعتكاف
بستر خويش را برچيده ، كمربند همت را محكم بسته از
خانه و زندگى بيرون آمده و به سوى مسجد مى آيد او به
خلوتگاه براى عبادتى بزرگ مى آيد.
همه روزه ده روز آخر ماه مبارك رمضان به اين امر اختصاص
مى دهد(129)،
در اين ايام كارش ارتباط با خداست ، گاهى قرآن مى خواند
گاهى دعا مى خواند، از جلوه هاى زودگذر و فريبنده دنيا به
دور است و از خواب و استراحت صرف نظر كرده و از غوغاى كوچه
و بازار فاصله گرفته است .
آن قدر به اين عبادت علاقمند است كه چون جنگ بدر در ماه
رمضان واقع شد و نتوانست به مقصود و مراد خود برسد، سال
آينده بيست روز آخر ماه مبارك را به آن اختصاص داد .(
130)
به راستى او كيست ؟ و اين عبادت با عظمت كدام است ؟
او محمد صلى الله عليه و آله است و اين عباددت
((اعتكاف ))
است .
اعتكاف نه از صدر اسلام كه در زمان پيامبران پيشيش نيز
موجود بوده است و خداوند به ابراهيم و اسماعيل امر مى كند،
تا خانه او را براى اعتكاف كنندگان ، پاك و پاكيزه كند.(
131)
همه ساله در كشور ما در بيشتر شهرها مراسم اعتكاف برگزار
مى شود. شركت جوانان در اين مراسم ، پرشور و حرارت اخلاص و
صفاى آن مى افزايد و شما نيز مى توانيد با گروه ى از
جواتنان در مسجد جامع خود گرد آييد و به اين عبادت بزرگ
بپردازيد.
اعتكاف از اذان صبح شروع مى شود و روز اول و دوم روزه
مستحب است و روز سوم واجب مى شود و اگر تا غروب روز سوم در
مسجد بمانيم كافى است . در حال اعتكاف برخى از كارها حرام
است ، مانند:
1. خروج از مسجد جز براى كار ضرورى .
2. بوييدن عطر گل
3. خريد و فروش
4. جدال در امور دنيايى و دينى براى غلبه بر ديگرى و اظهار
فضل و برترى بر او.(132)
اعتكاف برنامه اى فشرده براى تهذيب نفس و خودسازى ، دورى
از شهوت و پيدا كردن اخلاق حسنه است اعتكاف را به تنهايى
نيز مى توان انجام داد و همچنين در تمام اوقات سال مى توان
به اين عبادت پرداخت (ولى بايد در روزهايى كه روزه گرفتن
در آنها حرام است نباشد).
در ايام البيض ماه مبارك رجب يعنى روزهاى سيزدهم ، چهاردهم
و پانزدهم برنامه باشكوه اعتكاف در بيشتر شهرهاى كشورمان
برگزار مى شود. حضور جوانان در اين برنامه عبادى بسيار چشم
گير تحسين برانگيز است .
رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره عظمت اعتكاف كنندگان
فرمود:
((اعتكاف كننده ، خود را از گناه
باز مى دارد، بنابراين ثواب كسى را دارد كه همه خوبيها را
انجام داده است .))(133)
16. در سوگ هجران
يا ايها الذين آمنوا كتب
عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون .(
134)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما مقدر شده است ،
همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود،
باشد كه پرهيزكارى كنيد.
مرواريدهاى اشك بر چهره رخشانش پراكنده مى گشت . نشسته بود
و دو زانوى غم را در بغل گرفته بود.
انگار جانش بود كه از كالبد بيرون آمده بود و مى رفت و او
در فراقش چنين مى گريست .
گاهى برمى خواست و بى تابانه چند قدمى راه مى رفت ، و گاهى
هم فروتنانه خود را به سجده مى انداخت و زمزمه مى كرد:
((درود بر تو، اى گرامى ترين وقت ها
كه با ما مصاحب و يار بودى و اى بهترين ماه در روزها و
ساعتها!
درود بر تو، اى ماهى كه آرزوها در آن برآورده است و كردار
شايسته در آن فراوان !
درود بر تو، اى همنشينى كه احترام و گراميداشت تو هنگام
آمدنت بزرگ است و غم هجران تو بس جانكاه !
درود بر تو اى همسايه اى كه دلها با آمدن تو نرم و فروتن
گرديد و گناهان در آن كاستى گرفت !
درود بر تو اى يارى دهنده اى كه ما را بر چيره شدن بر
شيطان يارى كردى ، و اى همنشينى كه راه هاى نيكى را آسان
نمودى !
درود بر تو چه طولانى بودى بر گناهكاران و چه با هيبت و با
عظمت بودى در دلهاى اهل ايمان !
بار خدايا ما اهل اين ماه هستيم .!(135)
اين نه يك بار كه كار همه ساله او بود.
او امام سجاد عليه السلام بود كه در فراق ماه مبارك رمضان
چنين مى گريست .
برخى از آثار
روزه
1.
اراده نيرومند
به دست آوردن ارزش هاى اخلاقى و تامين سعادت آخرت
همراه با تحمل ناگواريهاست .
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: المكارم بالمكاره ؛ ارزش
هاى والاى انسانى با ناگواريها به دست مى آيد.(136)
كسى كه مى خواهد به قله تقوا سعود كند، بايد همتى عالى و
اراده اى پولادين داشته باشد كه با روزه گرفتن تا اندازه
زيادى از آن برخوردار مى شود.
2. عزت نفس
كسى كه نزد ديگران خوار و ذليل است و چشم طمع به
ديگران دوخته است براى رسيدن با نان برده اين و آن مى شود،
يا به حقه بازى و فريب ديگران روى مى آورد، او هرگز نمى
تواند به سوى قله تقوا حركت كند. او چون كبوترى است كه در
دست اين و آن اسير است .
انسان با روزه گرفتن تا اندازه اى قلبش صاف و زلال مى شود
و به عظمت خود پى مى برد و به خوبى در مى يابد كه نبايد
بنده شكم باشد. بايد عزت و شكوه خود را نگه داشت و از
تنگناهاى مالى با تحمل گرسنگى و سختى ها پيروز و سر بلند
بيرون آمد.
3. فروتنى
براى رسيدن به قله تقوا، بايد از پرتگاه خود بزرگ
بينى و غرور و تكبر دور شد. انسان مغرور، هميشه تنهاست ،
هيچ كس دوست ندارد با او رفت و آمد كند؛ چرا كه كسى حاضر
نيست فخر فروشى او را تحمل كند و خود را نزد او كوچك
نمايد.
انسان مغرور، چون كسى است كه از جمع قله پيمايان كنار
گرفته و به عقب بر مى گردد و حرف هيچ كس را گوش نمى دهد.
او هرگز قله را فتح نخواهد كرد . روزه او را از غرور دور و
به سوى كمال قله پرهيز كارى رهنمون مى سازد.
|