8. شرح زيارت جامعه (به نام الشموس الطالعة ) كه هم اكنون در
پيش رو داريد اين شرح دقيق و لطيف ، مفصل بوده و در باب خود يگانه است ، و در 583
صفحه مى باشد. اين شرح در دهه آخر ذى قعده سال 1322 پايان يافت .
9. عصارة الثقلين فى حقيقة النشاءتين ، شرح خطبه اميرالمومنين با تحقيق و تفصيل 106
صفحه و در آخرش اين جمله آمده است :
فعليه بكتاب
السماء و العالم من البحار و در سال 1322 از آن فراغت يافت .
10. ملخص الاصول فى دين آل الرسول ، رساله اى فارسى در تحقيق اصول دين و مذهب در ص
210 صفحه مى باشد، ابتداى آن چنين است : ((سپاس آفريدگارى
را سزاست كه بدايت آفريدن هر كس را از جايى نموده كه در آنجا از چيزى ذكر نتوان
نمود كه به آغاز خويشتن آيتى براى شناختن آفريدگار خود داشته باشد...))
و در آن به كتاب ((التحفة الرضويه ))
و ((الشموس الطالعه )) اشاره مى كند.
در مقدمه عربى اين كتاب از قول فرزندش آمده است كه ((آن جناب
آثار ديگرى دارد كه همه آنها در نزد فرزند محترمش حاج سيد ابوالفضل عارفى ساكن
طهران (در زمان نوشتن مقدمه آن در شموس طالعه ) موجود است .
صاحب طبقات اعلام الشيعه فرمود:
11. من به خط مرحوم مولف تقريرات دروس اساتيد بزرگش را در فقه و اصول در نزد شيخ
عباس فرزند مولى حاجى طهرانى ديدم .
12. القسطاس المستقيم (كه قبلا در كتاب تنبيه الراقدين ياد شد).
13. داراى اشعار فراوانى است .
آن جناب داراى قريحه شعرى بوده و اشعارش را در جزوه اى ديدم كه در ضمن آن اين شعر
بود:
دل ما خون شد اى صنم ز فراق |
|
اى خوشا يك دست به بينم طاق |
تشنه اى كو به عمر آب نديد |
|
به تو گرديدم اين چنين مشتاق |
از فراق تو اى بت رعنا |
|
شهد چون حنظل آيدم بمذاق |
زهر هجرات اثر نموده به دل |
|
غير وصلت نباشدش ترياق |
دين و دل بردى از كفم ز جفا |
|
روزهايم ز جور تست محاق |
كاش آن زلف عنبرينت را |
|
كه سحاب است برمه آفاق |
برفكندى ز چهر گلگونت |
|
كه بپاييد معشر العشاق |
وقت هجرات گذشت و وصل رسيد |
|
نبريدم گمان مگر اشفاق |
با شما عهد دوستى بستم |
|
مر مرا محكم است اين ميثاق |