سيره تربيتى پيامبر(ص) و اهل بيت (ع) ، جلد ۴

سيد على حسينى زاده

- ۱ -


نام كتاب : سيره تربيتي پيامبر(ص ) و اهل بيت (ع) جلد4 (نگرشي بر آموزش با تاكيد بر آموزش هاى دينى )
نام نويسنده : سيد على حسينى زاده
سخن پژوهشگاه
پژوهش در علوم انسانى به منظور شناخت ، برنامه ريزى و ضبط و مهار پديده هاى انسانى در راستاى سعادت واقعى بشر ضرورتى انكارناپذير است و در نظرگرفتن واقعيت هاى عينى و فرهنگ و ارزش هاى اصيل جوامع ، شرط اساسى پويايى ، واقع نمايى و كارآيى اين گونه پژوهش ها در هر جامعه است .
پژوهش كار آمد در جامعه ايران اسلامى در گرو شناخت واقعيت هاى از يك سو و اسلام به عنوان متقن ترين آموزه هاى وحيانى و اساسى ترين مؤ لفه فرهنگ ايرانى از سوى ديگر است ؛ از اين رو، آگاهى دقيق و عميق از معارف اسلامى و بهره گيرى از آن در پژوهش ، بازنگرى و بومى سازى مبانى و مسايل علوم انسانى از جايگاه ويژه اى بر خوردار است .
توجه به اين حقيقت راهبردى از سوى امام خمينى (ره ) بنيان گذار جمهورى اسلامى ، زمينه شكل گيرى دفتر همكارى حوزه و دانشگاه را در سال 1361 فراهم ساخت و با راهنمايى و عنايت ايشان و همت اساتيد حوزه و دانشگاه اين نهاد علمى شكل گرفت . تجربه موفق اين نهاد زمينه را براى گسترش فعاليت هاى آن فراهم آورد و با تصويب شوراى گسترش ‍ آموزش عالى در سال 1377 ((پژوهشكده حوزه و دانشگاه)) تاسيس ‍ شد و در سال 1382 به ((موسسه پژوهشى حوزه و دانشگاه)) و در سال 1383 به ((پژوهشگاه حوزه و دانشگاه)) ارتقا يافت .
پژوهشگاه تا كنون در ايفاى رسالت سنگين خود خدمات فروانى به جوامع علمى ارائه نموده است ؛ از آن جمله مى توان به تهيه ، تاليف ، ترجمه و انتشار ده ها كتاب و نشريه علمى اشاره كرد. كتاب حاضر به عنوان منبع درسى براى دروس ((روش ها و فنون تدريس)) ،((روان شناسى يادگيرى و ترتيبى)) و ((تاريخ تعليم و تربيت اسلامى)) در مقطع كارشناسى تهيه شده است . افزون بر آن براى همه معلمان ، مربيان ، اساتيد و كسانى كه به كار تدريس اشتغال دارند نيز قابل استفاده خواهد بود.
از استادان و صاحب نظران ارجمند تقاضا داريم با همكارى ، انتقاد و پيشنهادهاى اصلاحى خود، اين پژوهشگاه را در جهت بهبود كتاب ها و تدوين ديگر آثار مورد نياز جامعه دانشگاهى يارى دهند.
در پايان پژوهشگاه لازم مى داند از تلاش هاى مولف گرامى جناب آقاى سيد على حسينى زاده و نيز از استاد ارجمند جناب حجت لاسلام والمسلمين آقاى عليرضا اعرافى ، ناظر طرح ، تقدير و تشكر نمايد
درآمد
نوشتارى كه اينك تقديم ارباب معرفت و صاحب نظران تربيت مى شود، چهارمين جلد از طرح سيره تربيتى پيامبر(ص ) و اهل بيت (ع) است كه بحث آموزش در سيره معصومين (ع) را پى مى گيرد. سه جلد پيشين اين مجموعه به تربيت فرزند، تربيت دينى و تربيت اخلاقى اختصاص دارد كه جلد نخست آن (تربيت فرزند) در سال هشتاد و چاپ دوم آن در نيمه نخست سال 82 انتشار يافت . چاپ سوم آن نيز همراه جلد دوم (تربيت دينى ) به زودى منتشر خواهد شد. جلد سوم كتاب (تربيت اخلاقى ) در دست تحقيق است و در آينده انتشار خواهد يافت .
ضرورت و اهميت بحث
براى تبيين ضرورت واهميت اين مبحث ، چند نكته را ياد آور مى شويم :
1.نظر به اعتبار سنت پيامبر (ص ) و ائمه معصومان (ع) و شان و مرتبت والاى آنان در هدايت امت ، از آغاز در ميان مسلمانان به دو امر اهتمام مى شد:
الف ) جمع آورى سخنان و احاديث آنان ؛
ب )ضبط و گزارش رفتارها و شيوه هاى عملى آنان .
منابع تاريخى شيعه و سنى به روشنى تمام نشان مى دهد كه اصحاب پيامبر در پرتو اعتقاد به عصمت آن حضرت و توصيه هاى مؤ كد قرآن به پيروى از آن حضرت ، كوششى تام بر ثبت و ضبط همه حركات سكنات و اعمال و رفتار آن حضرت مبذول داشته اند تا مبنايى براى الهام گيرى و الگوپذيرى آن نسل و آيندگان به يادگار گذارند و بر همين اساس ، مورخان به حفظ اين ميراث گران بها و نقل زواياى گوناگون زندگى اجتمايى ، سياسى و اخلاقى حضرت عنايت وافر داشتند؛ تا آن جا كه افراد خاصى به عنون ((وصاف)) شناخته مى شدند و كار آنان بيان ويژگى هاى پيامبر(ص ) بود(1) از سوى ديگر بخش هايى از منابع و مآخذ روايى به احاديث ناقل سيره پيامبر(ص ) اختصاص يافت و حتى كتاب هايى ويژه در اين به نگارش درآمد.(2)
همين داستان از سوى اصحاب ائمه (ع) و علاقه مندان به اهل بيت (ع) در مورد آن بزرگواران تكرار شد و سيره عملى آنان نيز به ثبت و نقل كشيده شد.(3)
علاوه بر اين تاريخ اسلام گوياى اين است كه مسلمانان بر آشنايى فرزندان خود با سنت و سيره نبوى و تربيت آنان بر پايه و تربيت آنان بر پايه معيارها و الگوهاى رفتارى آن حضرت تاكيد ورزيده اند.(4)
2.اهتمام اصحاب و محدثان بر ثبت و ضبط و فراگيرى و ياددهى و آموزش ‍ سيره پيامبر (ص ) و ديگر معصومان (ع) ريشه در اعتبار و حجيت سيره و سنت آنان و نقش و كاركردهاى فقهى ، اخلاقى و تربيتى سيره دارد.
در مدخل جلد اول از اين مجموعه نقش هاى گوناگون سيره را از منظرهاى متفاوت بررسى كرده و نشان داديم كه سيره معصومان (ع) هم از نگاه اصولى - فقهى مى توان منبعى براى استنباطهاى فقهى قرار گيرد و در منابع فقهى نقش مكمل احاديث را ايفا نمايد، هم از نگاه اخلاقى و تربيتى نقش ها و كاركردهاى آموزشى ، تقويتى ، الگوبخشى و مانند آن بيافريند.
بنابراين همان طور كه ((نقل تاريخى)) سيره داراى ارزش تاريخى است ، بررسى و تحليل و تنظيم سيره به دليل اعتبار و حجيت آن ، داراى ارزش فقهى و شرعى و دينى است و نبايد مورد غفلت قرار گيرد.
3.بسى آشكار است كه بهره بردارى بهتر از منبع سيره ، مانند متن حديث ، نيازمند تحقيق و تدقيق است و اين تحقيق بايد بر پايه منطق و روش معتبر استوار شود، اما در اين قسمت بر خلاف احاديث ، از اين دست پژوهش ها كم تر صورت گرفته است .از جمله امورى كه تحليل و ارزيابى سيره معصومين (ع) را آسان مى كند، تقسيم و تفكيك آن ها بر اساس قلمروها و ساحت هاى گوناگون آن رفتارهاست . مثلا گروه بندى سيره ها در سيره هاى اخلاقى ، اجتماعى ، خانوادگى ، سياسى ، نظامى و مانند اين ها، راه را براى بازشناسى و استفاده مفيدتر هموار مى سازد.
يكى از قلمروهاى مهم در سيره معصومين (ع)، مسائل تربيتى است . در واقع جمع آورى همه رفتارهايى كه در مقام اثر گذارى بر شخصيت و رفتار ديگران از آنان سرزده است مى تواند ذخيره اى گران بها در بازشناسى و پژوهش در زمينه تربيت اسلامى فراهم آورد.
اين نكته نيز در خور دقت است كه به رغم آن كه شان معصومان (ع) هدايتگرى و تعليم و تربيت است و اين شان در رفتار آنان بيش ترين تجلى را داشته است ،اما در اين زمينه آثار و تحقيقات معتبر كم تر در دسترس است ؛ در حالى كه در زمينه سيره هاى سياسى - اجتماعى و اخلاقى به آثار نسبتا بيشترى دست مى يابيم .
از سوى ديگر در آميختگى اخلاق و تربيت ، بى توجهى به بسيارى از مفاهيم و عناوين خاص و جزئى در باب تعليم و تربيت در فضاى سيره ، و فقدان نگاه تربيتى به سيره و با عنايت به آنچه به اختصار بيان شد، مى توان به اهميت اين بحث و تحليل سيره معصومان (ع) از نگاه تربيتى به معناى خاص آن ، تا اندازه اى پى برد.
از اين رو و به منظور رفع پاره اى از اين كاستى ها اين طرح فراهم آمده است و اميد مى رود در اين ميدان گامى به جلو باشد.
اهداف طرح
هدف از اين تحقيق ، دستيابى به سيره هاى قولى و فعلى معصومان (ع) و نيز كشف قوانين و قواعد حاكم بر آن ها و نظام بخشى به مجموعه آنهاست . به عبارت ديگر عمده ترين اهداف اين پژوهش عبارت اند از:
1.گردآورى سيره هاى تربيتى و برسى روشمند آن ها؛
2.سامان بخشى و ساختار دهى به سيره ها؛
3.زمينه سازى براى كشف قوانين و قواعد حاكم بر سيره و ارتباط دادن آن ها با گفتار ائمه (ع) در يك طرح كلان و كلى .
مبانى و پيش فرض هاى اين طرح ، يك سلسله از گزاره هايى است كه بخشى از آن ها در فصل اول به بحث كشيده شده است و پاره اى از آن ها را هم به صورت امورى مفروض در اين مباحث در نظر گرفته ايم .
مراحل طرح
اين طرح مراحل زير را طى كرده است :
1.در مرحله بخست ، ((طرح)) اوليه تهيه و مطالعات مقدماتى براى آشنايى با ابعاد گوناگون موضوع آغاز شد، مشاوره هاى متعدد به عمل آمده و كتاب شناسى و ماخذشناسى به انجام رسيد.
2.پس از آن ، چارچوب و ((فهرست و طرح تفصيلى)) موضوعات و عناوين فرعى تدوين شد.
3.سپس بر پايه ((ماخذشناسى)) و ((فهرست سر فصل ها))، ((فيش برادرى)) شروع ، و منابع و كتاب ها تقسيم شد و محققان ديدگاه تحليلى و نظر خود را در فيش ها ثبت كردند.
4.همراه با فيش بردارى ، در جلسات گروهى فيش ها مورد مداقه و مناقشه قرار گرفت ، و همه عناوين و دلالت هاى آيه يا روايت يا نقل تاريخى استخراج و بر اساس روش استنباط معتبر نمايه زنى شد، و به سخن ديگر، فيش ها ((تحليل و نمايه زنى)) گرديد.
در مرحله ((بررسى و تحليل فيش ها)) جدا سازى فيش ها مربوط به سيره هاى ترتيبى - با معناى خاص و فنى آن - از سيره هاى ديگر با دقت و وسواس تمام مورد اهتمام بود؛ همان طور كه اعتماد به روش هاى معتبر در فهم و تفسير فيش ها از جايگاه خاصى در تاملات و گفت و گوى محققان برخودار بود، و تا اندازه اى معيارهاى بررسى و نقد سند هم بر اساس ‍ ملاك هاى مورد قبول به كار گرفته شد.
5.به دنبال مراحل پيشين و به دليل برخوردارى با عناوين جديد در فيش ها، و فقدان سيره در مورد پاره اى از عناوين موجود در طرح آغازين تحقيق كه با مدل مبانى ، اصول ، روش ها و آداب فراهم آمده بود. آن طرح بازنگرى شد و به ((ساختارى نو)) بر پايه ساحت هاى گوناگون تربيت ، دسترسى حاصل شد و ملاك عمل قرار گرفت ، چنان كه پاره اى اصلاحات در فيش ها و نمايه زنى آن ها انجام شد.
6.در نهايت بخش هاى گوناگون طرح ، ميان محققان تقسيم و در قالب چهار جلد كتاب پيش بينى شد. هر يك از پژوهشگران در قلمرو موضوع خود به ((نگارش و تدوين)) پرداخته ، در جلسات گروهى به بحث گذارده شد و بانظر نهايى مدير طرح و ناظر آن به فرجام رسيد.
موانع و محدوديت ها
در اين تحقيق از همان آغاز موانع ، دشوارى ها و محدوديت هايى پيش بينى مى شد و يا در جريان عمل با آن ها مواجه مى شديم كه در اين مقدمه به مهم ترين آن ها اشاره مى كنيم :
1.فقدان پيشينه مناسب و كمبود منابع و ماخذى كه به صورت فنى و دقيق به موضوع پرداخته باشد؛
2.پراكندگى سيره ها در منابع گسترده روايى و تاريخى ؛
3.مشكلات كاربست قواعد رجالى در منابع تاريخى و فقدان سند قابل ارزيابى در بسيارى از گزارش هاى تاريخى و روايات مربوط به اين گونه مطالب ؛
4.در تحليل و تفسير سيره ها، اطلاعات از شرايط و اوضاع و احوال مربوط به رفتار و سيره معصوم (ع) نقش شايانى دارد، و وقوف بر اين گونه قرائن و شرايط قالبا دشوار و با كمبود منابع مواجه است ؛
5.جدا سازى سيره هاى ترتيبى از سيره هاى اخلاقى ، سياسى و جز آن ها و ارائه ملاك روشن و تطبيق آن بر مصداق ها از امورى بود كه همواره مجادلات و چالش هاى جدى را بر مى انگيخت ؛
6.پايبندى تحقيق بر دلالت معتبر و روشن مقبول تفسير متن ، در مقام عمل ، معضلات فراوانى مى آفريند؛
7.دست يابى به تعاريف روشن و مقبول در واژه هاى مربوط به تعليم و تربيت و سيره در بسيارى از موارد اشكالاتى را توليد مى نمود؛
8.از همه اين امور بنيادى تر آن كه اساسا استنباط از رفتار معصومين (ع) و استفاده و استخراج گزاره هاى عام ، فراگير و معتبر فقهى ، اخلاقى و تربيتى از سيره عملى با سوال ها و پرسش هاى مهمى مواجه است . عبور سيره ها از شرايط و قرائن و شرايط زمان و مكان و حمل بر عناوين اوليه و رسيدن به توصيف ها، توصيه ها و تكليف هاى عام ، طبعا به سادگى امكان پذير نيست . برخى از اين امور را در جلد اول توضيح داده ايم ؛
9.علاوه بر همه اين ها كمبود مشاوران و محققانى كه همزمان آشناى به رشته هاى تاريخ ، فقه و تربيت باشند از موانع اين دست از پژوهش هاست ؛
10.گستردگى و دامنه دارى در اين گونه طرح ها نيز محدوديت هايى را در فرايند پژوهش توليد مى كند و البته در گام نخست گريزى از ارائه چارچوب كلى بحث نيست تا زمينه بررسى هاى جزئى تر و دقيق تر در مراحل آينده تحقق يابد؛
11.جست وجو و يافتن چارچوب و ساختار واحد و نظاموارى كه سازگار و پاسخگوى سيره هاى پرشمار و گوناگون باشد، از مشكلات اساسى اين طرح بود.
ويژگى هاى طرح
به رغم همه موانع و محدوديت هاى مذبور، اين پژوهش و نتايج مدون آن - كه در چند دفتر تقديم خواهد شد - داراى امتيازات و ويژگى هايى است كه به بر جسته ترين آن ها اشاره مى شود؛
1.فيش بردارى نسبتا كاملى از عناوين و موضوعات تربيتى در سيره معصومان (ع)؛
2.بررسى منابع شيعه و سنى و نيز منابع تاريخى ، روايى ، اخلاقى ، و رجايى ؛
3.تفكيك فنى سيره هاى ترتيبى از سيره هاى اخلاقى و سياسى و مانند آن ها؛
4.فراهم آمدن مجموعه فيش ها به روش رايانه اى و نظام دهى و نمايه زنى آن ؛
5.توجه به اعمال قواعد استنباطى در فهم و تفسير سيره ها در حد ميسور؛
6.اجراى تحقيق در اين بحث ميان رشته اى به شكل گروهى و با اعتماد بر روش هاى معتبر و شيوه هاى متقن علمى ؛
7.سامان دهى سيره هاى ترتيبى بر اساس ساحت ها و قلمروهاى تربيتى در زمينه تربيت دينى و تربيت اخلاقى و آموزش صورت گرفت . البته بخش ‍ كودك به علت وجود سيره هاى فراوان به صورت مستقل در آمد و در نتيجه جلد اول به ((تربيت فرزند)) اختصاص يافت و جلدهاى بعدى بر اساس ساحت هاى دينى . اخلاقى و آموزشى تدوين شد كه كتاب حاظر بحث آموزش (اصول ، روشها، شيوه ها و آداب آموزشى ) را در سيره پيامبر (ص ) و اهل بيت (ع) بررسى مى كند؛
8.در نهايت اين تحقيق زمينه تدوين ((معجم موضوعى سيره تربيتى)) و نيز تحقيق هاى اساسى تر در اين قلمرو و پى افكندن نگاه تحليلى - تربيتى به تاريخ ائمه (ع ) و نظام پردازى را در اين زمينه فراهم آورده است .
در پايان ، از مولف محترم اين جلد آقاى سيد على حسينى زاده تقدير و تشكر مى كنيم . همچنين از آنجا كه دو فصل روش ها و آداب آموزشى اين كتاب بر گرفته از پايان نامه كارشناسى ارشد مولف و با راهنمايى آقاى دكتر خسرو باقرى بوده است از ايشان نيز سپاس گزاريم
از حجج اسلام آقايان داودى و كاشانى كه از آغاز تا پايان طرح همكارمان بوده اند و نيز حجج اسلام آقايان عطايى و شاكرى كه در مرحله فيش بردارى با طرح سيره همكارى داشته اند و آقايان دكتر محسن پور و دكتر صادق زاده و آقاى طرقى كه از نظرات آنان در اين جلد بهره مند گشته ايم نيز سپاس ‍ گزارى و قدردانى مى كنيم .

مجرى طرح سيره على رضا اعرافى

پيش گفتار
"تربيت " بدون آموزش و آگاهى بخشى ممكن نيست و اگر ممكن نيز باشد، نمى توان آن را "تربيت " ناميد. مهم ترين وظيفه مربى ، آموزش و آگاهى بخشى به موقع ، است و بقيه كار كه استفاده از اين آگاهى ها مى باشد مى باشد، بر عهده دانش پژوه است . آنچه در اين باره مهم به نظر مى رسد، در اختيار گذاردن آگاهى هاى لازم ، به روش مطلوب و به موقع ، از سوى مربى است .
محتواى آموزش در بخش هاى گوناگون تربيت ، اعم از تربيت دينى ، اجتماعى ، سياسى و...، متفاوت است و البته خود، بخش مهمى از آموزش ‍ را تشكيل مى دهد. از آن مهم تر، چگونگى ارائه اين محتوا توسط آموزگار، و اصول و روش هايى است كه او با استفاده از آن ها، محتواى آموزشى را به دانش آموز و دانشجو آموزش مى دهد و نيز چگونگى برخورد معلم با دانش آموز در هنگام آموزش است . محتوا هر چه خوب و مهم باشد، اگر از راه اصول و روش هاى صحيح آموزش داده نشود، ممكن است تلاش هاى معلم و وقت ارزشمند دانش آموز را بر باد دهد.
از سوى ديگر، از مسائل مهم تربيت اسلامى ، كشف اصول و فنون و روش هاى آموزش در سيره معصومان (ع) است . آيا آنان اصول ، روش ها، فنون ، شيوه ها و آداب ويژه اى را در آموزش احكام و معارف دينى به كار برده اند يا خير؟ اگر به كار برده اند كدام اند؟ زيرا معصومان (ع)، اسوه هاى كاملى براى بشريت هستند كه انسان ها مى توانند با اقتدا به ايشان و پيروى از راه و روش آنان ، دنيا و آخرت خويش را تامين كنند. معصومين (ع) با شناختى كه از خدا، انسان و هستى دارند، حقيقت را دريافته اند و بر اساس ‍ آن عمل مى كنند. گر چه آنان بيشترين هم خوش را صرف تعالى روحى و آباد سازى آخرت مى كنند، ولى از ديدگاه آنان ، زندگى اين جهانى نيز بخشى از حقيقت است كه بايد در راستاى آخرت ، از آن بهره جست ؛ چنان كه امام صادق (ع) فرمود: ليس منا من ترك دنيا لاخرته و لا آخرته لدنياه (5)؛ كسى كه دنيايش را به خاطر آخرتش و آخرتش را به خاطر دنيايش ترك كند، از ما نيست . از اين رو، كارهاى دنيوى آنان نيز بر اساس ‍ شناخت آنان از خدا، انسان و هستى است و از اتقان و استوارى بيشترى برخوردار است . علوم آنان بيشتر الهى و يا بر گرفته از پيامبر خدا(ص ) است ؛ بنابراين شيوه هاى آموزشى و اصول و فنون و آدابى كه در آن ها آموزش به كار مى برند؛ به گونه اى است كه از نظر علمى و روانى بيشترين و بهترين تاثير را در مخاطب مى گذارد؛ چون بر خاسته از شناخت حقيقى از انسان و روابط انسانى است . از اين رو، و با توجه به اين كه در اين زمينه ، به خصوص در باره اصول و شيوه هاى آموزشى در اسلام و به ويژه سيره عملى معصومان (ع)، تحقيق كمترى انجام شده و يا شايد هنوز تحقيقى انجام نشده باشد، در صدد پژوهشى در اين زمينه بر آمديم و با كنده و كاوى در منابع تاريخى ، روايى و سيره معصومان (ع) به روش تاريخى ، تحليلى و استنباطى ، به اصول ، روش ها، شيوه ها و آداب آموزش در سيره معصومين (ع)، دست يافتيم كه نتيجه كار كتابى است كه پيش رو داريد. كتاب حاضر، جلد چهارم از مجموعه كتاب هاى سيره تربيتى پيامبر گرامى اسلام (ص ) و اهل بيت (ع) است در جلد اول مقدمه اى طولانى در معنا و مفهوم سيره ، مراد ما در اين كتاب از آن ، راه هاى دست يابى به سيره و كاركردهاى آن ، آورده ايم ؛ لذا در اين جا از بيان مجدد آن ها خوددارى كرده ، خواننده گرامى را به آن ارجاع مى دهيم ، ولى از آنجا كه ممكن است خواننده جلد اول را در دست نداشته باشد، چند نكته را ياد آور مى شويم :(6)
الف - در استفاده از سيره ، چند راه را مى توان پيمود:
1.نقل و توصيف سيره و استفاده روش ها، آداب و وظايف تربيتى از آن ؛
2.تحليل و استنباط از سيره و كشف اصول و قوانينى از آن ؛
3.تحليل و استنباط مجموع سيره ها با ديد كلان و جامع و نظام سازى و نظريه پردازى .
در اين كتاب ، بر مبناى روش اول و دوم عمل شده ؛ گاه به توصيف و گاه به تحليل و تبيين پرداخته ايم . در مواردى كه به توصيف نيز پرداخته ايم ، توصيف صرف نيست ؛ چرا كه با تحليل رفتار معصومان (ع) به اين روش ها يا اصول و فنون ، به اين رفتارها دست زده باشند، به ويژه در بخش اصول كه كشف كردنى و استنباطى اند و در سيره مشهود نيستند، تا بتوان به توصيف آن پرداخت .(7) از اين رو، اين كتاب مى تواند مقدمه اى براى پرداختن به راه سوم باشد؛ چون اين سه روش در طول هم قرار دارند.
ب - مراد از "سيره "، تنها سيره عملى پيامبر (ص ) و اهل بيت (ع) است ؛ بنابراين شامل روايات نمى شود؛ يعنى به آنچه آن بزرگواران ، هنگام آموزش ‍ مردم ، در عمل ، به كار مى بردند و در رفتار آموزشى آنان ظاهر شده است ، مى پردازيم ؛ از اين رو براى اثبات اصول بحث ها به روايات تمسك نكرده ايم ، مگر پس از اثبات اصل موضوع از راه سيره عملى ، و در توضيح و تبيين بيشتر و يا گسترش بحث و پرداختن به جزئيات بيشترى پيرامون آن موضوع ؛ در نتيجه اگر در موردى كمبود و يا نقصى در نظم و نظام بحث احساس شد، مثل اين كه فلان اصل يا روش را بيان كنيد كه ما در اين كتاب به آن اشاره اى نكرده ايم ، ناشى از اين است كه نخواستيم از اصل بحث كه سيره معصومان (ع) مى باشد، دور شويم .
ج - گر چه با توجه به اين كه بيشتر محتواى آموزشى معصومان (ع) دينى است ، عنوان كتاب نيز "نگرشى بر آموزش با تاكيد بر آموزش هاى دينى " انتخاب شده است ، ولى از آن جا كه اصول و فنون آموزشى در محتواهاى گوناگون تقريبا يكسان است و روش ها و آداب آموزشى نيز در محتواهاى مشابه ، تفاوت چندانى ندارد، مطالبى كه در اين كتاب ارائه شده است به آموزشى دينى اختصاص ندارد، گر چه به كارگيرى همه آن ها، به همين صورت و بى كم و كاست ، در محتواهاى غير دينى نيز توصيه نمى شود.
ح -در اين كتاب ، تنها به چهار مساله از مسائل مهم آموزشى پرداخته ايم و نيز نپرداختن به اهداف ، محتوا، زمان و مكان آموزش و ساير مباحث آموزشى ، دليل بر بى اهميتى آن ها، يا بى توجهى به آن ها نيست ، بلكه چون اين مباحث ، هم در امر آموزش ، از اهميت و كار كرد بيشترى بر خوردار است و هم در سيره عملى معصومان (ع) - كه موضوع بحث ما است - بيشتر مطرح شده است ، به آن ها پرداخته ايم .
د - از آن جا كه تاكيد كتاب بيشتر بر آموزش دينى است ، در اين بخش از مقدمه به اهميت و جايگاه آموزش ، به ويژه آموزش دينى در سيره معصومان (ع)، مى پردازيم .
اهميت و جايگاه آموزش ، به ويژه آموزش دينى
اهميت علم ، تعليم و تعلم در اسلام انكارناپذير است . درباره اهميت علم د اسلام ، همين بس كه قرآن آن را مفروض وجدان ها دانسته ، و مى فرمايد: هل يستوى الذين يعلمون و الذين لايعلمون (8)؛ بگو آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند، يكسانند؛ همچنين قرآن كريم ، عالمان را بر غير عالمان ، بسيار برترى داده ، و مى فرمايد:
يرفع الله الذين ءامنوا منكم والذين اوتوا العلم درجت (9)؛ خداوند كسانى از شما را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنان داده شده ، درجات بزرگى مى بخشد.
پيامبر اكرم (ص ) نيز علم را سر چشمه همه كارهاى نيك ، و جهل را سر چشمه همه كارهاى بد ناميد، و على (ع) نيز آن دو را اصل همه كارهاى نيك و بد دانسته است .(10) در اهميت و برترى علم در اسلام سخن فراوان است ، ولى از آن جا كه بحث اصلى ما درباره آموزش است ، از به دراز كشيده شدن سخن در باره اهميت علم خوددارى كرده ، به بررسى اهميت آموزش مى پردازيم ، گر اهميت هر كدام اهميت ديگرى نيز هست ؛ زيرا علم ، تعليم و تعلم از يكديگر جدا شدنى نيست .
آموزش ، هدف بعثت پيامبران
قرآن كريم ، آموزش را يكى از اهداف بعثت پيامبران دانسته ، مى فرمايد: لقد من الله على المومنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلوا ءايته ى و يزكيهم و يعلمهم الكتب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين (11)؛ خداوند بر مومنان منت نهاد، هنگامى كه در ميان آنان ، پيامبرى از خودشان بر انگيخت كه آيات او را بر آنان بخواند، و پاكشان كند و كتاب و حكمت بياموزد، و البته پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
در آيه اى ديگر، افزون بر آموزش كتاب و حكمت ، آموزش ((آنچه را كه نمى دانستند)) نيز آمده است : كما ارسلنا فيكم رسولا منكم يتلوا عليكم ءايتنا ويزكيكم و يعلمكم الكتب و الحكمة و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون (12)؛ همان گونه كه رسولى از خودتان در ميان شما بخواند، و شما را پاك كند، و به شما كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را نمى دانستيد، به شما ياد دهد.
روزى پيامبر گرامى اسلام (ص ) وارد مسجد و با دو گروه رو به رو شد؛ گروه اول به تعليم و تعلم و بحث و مذاكره علمى و گروه دوم به نماز، دعا و عبادت خدا مشغول بود. حضرت فرمود: هر دو گروه بر خير و صوابند، ولى من براى تعليم و آموزش فرستاده شده ام (بالتعليم ارسلت )، و سپس در جمع كسانى كه به بحث و مذاكره علمى مشغول بودند، نشست (13)
ارزش آموزش دينى ، فراتر از ماديات است
در، آموزش هر علمى كه مفيد باشد، ارزشمند است ، ولى ارزش همه علوم يكسان نيست . ارزش علم دين با ساير علوم ، قابل مقايسه نيست . آموزش ‍ احكام و معارف دينى ، مقدمه و شرط لازم رهايى انسان از آتش جاودانى و رسيدن به سعادت ابدى است ؛ از اين رو در سيره معصومان (ع) نيز به آن ارزش فراوان داده شده است .
عبدالرحمن سلمى ، سوره حمد را به يكى از فرزندان امام حسين (ع) آموخت . وقتى سوره را بر پدر قرائت كرد، امام (ع) هزار دينار و هزار حله به معلم داد و دهان او را پر از در كرد. برخى بر امام خرده گرفتند كه چرا اين مقدار هديه مى دهيد؟ امام فرمود: ((اين يقع هذا من عطائه (يعنى تعليمه )؛(14) چگونه اين هديه مى تواند با آنچه او به فرزند من عطا كرده ، (يعنى آموزش او) برابرى كند.))
امام عسكرى (ع) نيز مى فرمايد:
زنى نزد فاطمه زهرا (س ) آمد و عرض كرد: مادرى پير، ضعيف و ناتوان دارم ، مساله اى در امر نماز براى او پيش آمده است ، مرا نزد شما فرستاده تا پاسخ آن را بگيرم . حضرت به سوال او پاسخ داد. سوال دوم را طرح كرد، حضرت پاسخ داد. تا ده سوال را مطرح كرد و پاسخ گرفت ؛ سپس عرض ‍ كرد: بيش از اين شما را به زحمت نيندازم ! حضرت فرمود: هر گاه خواستى نزد من بيا و از من بپرس كه جواب خواهم داد. به من بگو آيا اگر كسى خود را يك روز اجير كرده باشد تا بار سنگينى را در برابر هزار دينار روى بام ببرد، آيا براى او مشقت دارد؟ زن عرض كرد: خير. حضرت فرمود: من در برابر هر پرسش پاداشى بيش از مرواريدهاى انباشته ميان زمين تا عرش مى گيرم ، پس سزاوار آن است كه (پرسش تو )بر من دشوار نيايد.(15)
اين كه آن حضرت پاداش پاسخ به يك مساله را اين مقدار جواهر يا بيش از آن بيان مى كند براى بيان ارزش واقعى آن نيست ، بلكه - اين جهت است كه بيان امور معنوى براى بشر مادى جز با توسل به امور مادى ممكن نيست .
آموزش دينى برتر از خون بهاى انسان ها
در سيره معصومان (ع)، آموزش دينى به قدرى پر ارزش است كه حتى مى تواند با ارزش خون همه اهل زمين - جز پيامبران و ائمه (ع) - برابرى كند. يكى از شيعيان امام زين العابدين (ع) مردى را، به گمان اين كه قاتل پدرش است ، نزد امام آورد. او نيز به قتل اعتراف كرد؛ در نتيجه بايد قصاص ‍ مى شد. امام به آن مرد فرمود:
اگر اين مرد حقى بر تو دارد، او را ببخش و از او در گذر.
آن مرد عرض كرد: او بر من حقى دارد، ولى حق او به اندازه اى نيست كه من از او در گذرم .
- پس چه مى خواهى انجام دهى ؟
- مى خواهم قصاص كنم ، ولى بخاطر حقى كه بر من دارد، در برابر قصاص ‍ او ديه مى گيرم .
- حق او بر تو چيست ؟
- او توحيد، رسالت پيامبر و امامت را به من آموخته است .
- آيا اين با خون پدرت برابرى نمى كند؟! به خدا قسم ! در برابر خون همه اهل زمين - از اول تا آخر - به جز پيامبران و امامان ، برابرى مى كند؛ سپس ‍ به قاتل فرمود: آيا ثواب اين آموزش را به من مى دهى تا من ديه قتل را بپردازم و تو آزاد شوى ؟
- اى فرزند رسول الله !من به اين ثواب نيازمندم ؛ چون گناهانم بسيار است ، ولى شما از آن بى نيازيد! اضافه بر آن ، بر فرض پرداخت ديه ، گناه من نسبت به مقتول هنوز باقى است و بايد در قيامت پاسخگو باشم .
- پس تسليم مرگ شدن براى تو از دادن ثواب ، بهتر است ؟
- آرى !
در اين هنگام ، امام رو به ولى مقتول كرد و فرمود: اى بنده خدا! كار ناشايستى را كه او نسبت به تو روا داشته ، با نيكى اى كه در حق تو كرده است ، مقايسه كن ؛ او با كشتن پدرت ، او را از لذت دنيا و تو را از نعمت پدر، در اين دنيا، محروم ساخته است . كه اگر صبر كنى و به سلامت از دنيا بروى ، در بهشت با پدرت خواهى بود، ولى از سوى ديگر او ايمان را به تو تلقين كرده است و با اين كار تو را از عذاب جاويدان نجات داده و سزاوار بهشت جاويدان ساخته است ؛ پس نيكى او در حق تو چندين برابر كار ناشايستى است كه در حق تو روا داشته ؛ بنابراين ، يا از او، در برابر نيكى كه به تو كرده ، در گذر تا من نيز در برابر آن ، حديثى را از فضل رسول خدا (ص ) براى هر دو نفر شما بيان كنم ، كه براى تو از دنيا بهتر است ، و يا از او در نمى گذرى ، تا من ديه را به تو بدهم و حديث را براى او بيان كنم ، كه در اين صورت ، اين حديث كه براى او از دنيا بهتر است ، از دستت مى رود!
جوان گفت : اى پسر رسول خدا! او را بدونه ديه و تنها براى رضاى خدا و براى اين كه شما از من خواسته ايد، بخشيدم ؛ پس ، آن حديث را براى ما بيان فرماييد، و امام حديث را براى آن ها بيان فرمود.(16)
امام (ع) در اين روايت ، در پاسخ به ولى مقتول ، ارزش آموزش ايمان را كه او به اندازه خون بهاى يك شخص نمى دانست ، با خون همه انسان ها - به جز پيامبر و امامان (ع) - برابر مى داند. در پايان نيز ارزش يك روايت از فضل پيامبر (ص ) را از ارزش دنيا برتر دانسته است .
اين سخن امام مبالغه آميز نيست ؛ زيرا كه قرآن كريم مى فرمايد:
من قتل نفسا بغير نفس او فساد فى الارض فكانما قتل الناس جميعا و من احياها فكانما احيا الناس جميعا؛(17) هر كس انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين ، بكشد، چنان است كه گويى همه انسان ها را كشته ، و هر كس انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه انسان ها را زنده كرده است .
روشن است كه مراد از ((احيا)) در اين آيه تنها زندگى مادى نيست ، بلكه زندگى معنوى و ايمان است . مقصود در حديث ياد شده نيز همين مضمون است ؛ چنان كه آن شخص ، ((ايمان)) را به صاحب خون آموخته بود.
فوايد دنيوى آموزش
آموزش احكام و معارف دينى ، افزون بر اجر اخروى ، داراى فوايد اخروى نيز هست براى آموزش دهنده كه در اين جا به برخى از آن ها اشاره مى كنيم : 1. تقويت و افزايش علم : آموزش دادن ، موجب تصحيح و تقويت دانش در ذهن آموزش دهنده مى شود. حضرت على (ع) در وصيت خود به كميل ، مى فرمايد:
المال تفنيه النفقة و العلم يزكو على الانفاق ؛(18) مال با هزينه و خرج كردن از بين مى رود و تمام مى شود، در حالى كه علم ، با انفاق و آموختن به ديگرى ، پاك و تصفيه مى شود و نا خالصى ها و اشتباهات آن برطرف مى گردد.
اين اصلاح از دو جهت مى تواند انجام پذيرد: اول آنكه عالم با آموزش علم خود به ديگران ، مرورى دوباره بر آموزه هاى خود دارد و عيب هاى آن را در مى يابد و چه بسا زواياى ديگرى از آن برايش كشف و روشن شود؛ دوم آن كه وقتى علم به ديگران منتقل شد، آنان نيز در آن دقت كرده يا با سوالاتى كه در برابر آن مطرح مى كنند و كوششى كه براى فهم و تدبر در آن به كار مى گيرند، تصحيح و پيشرفت آن را سرعت مى بخشند؛ افزون بر آن ، زمينه تامل بيشتر معلم را فراهم كرده ، سبب رشد و ارتقاى او و دانش ‍ مى شوند.
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: ((زكاة العلم تعليمه من لا يعلمه ؛(19) زكات علم ، آموزش آن به كسى است كه آن را نمى داند.))
((زكات)) معناى گوناگونى دارد و دو معناى آن كه به اين روايت مربوط مى شود، ((تطهير)) و ((رشد و نمو))؛ زيرا يا مصدر زكى ، است كه به معناى رشد و نمو است و يا مصدر زكا كه به معناى تطهير.(20) تطهير علم ، با زدودن نا خالصى ها و اشتباهاتى كه علم پنداشته شده ، انجام مى پذيرد و رشد و نمو آن ، به پيشرفت علم و كشف روز به روز مجهولات است . ((زكات)) در اصطلاح ، به انفاق و صدقه مال گفته مى شود، ولى انفاق را از آن جهت زكات مى گويند كه موجب پاك شدن و افزايش مال مى شود؛ بنابراين ، مى توان گفت : آموزش علم به ديگران ، هم باعث اصلاح و منقح شدن آن مى شود، و هم زمينه رشد و توسعه را فراهم مى سازد.
2. تزكيه و تقويت عقل : آموزش ، افزايش بر تقويت و پاك سازى علم ، موجب تزكيه و تقويت عقل نيز مى شود. حضرت على (ع) مى فرمايد:
((اعون الاشياء على تزكيتة العقل التعليم ؛(21) يارى كننده ترين چيز بر تزكيه عقل ، آموزش دادن است .)) تزكيه نيز - چنان كه گفتيم - به معناى پاكيزگى يا افزايش است . پس آموزش موثرترين عامل در تصفيه و پاكيزگى يا افزايش عقل است .
3. برترين صدقه : آموزش ، در روايات ، نوعى صدقه ، بلكه برترين صدقه ها است . صدقات افزون بر آثار اخروى ، آثار مادى و معنوى دنيوى نيز دارند: ((من الصدقة ان يتعلم الرجل العلم و يعلمه الناس ؛(22) از انواع صدقه اين است كه مسلمان ، دانش بياموزد و آن را به مردم بياموزند.)) همچنين فرمود: افضل الصدقة ان يتعلم المرء المسلم علما ثم يعلمه اخاه المسلم ؛(23) برترين صدقه ها اين است كه انسان علمى را بياموزد و آن را به برادر دينى خود بياموزاند. افزون بر اين ، مى توان گفت : چون هدف از خلقت انسان ، تربيت او در راستاى معرفت و عبوديت است و تربيت ، عبادت و معرفت بدون آموزش ، نه معنى دارد و نه ممكن است ، پس تامين هدف خلقت ، بر آموزش استوار است و آموزش ، در متن و معناى تربيت ، عبادت و معرفت نهفته است و اهميت آن كمتر از اهميت تربيت ، عبادت و معرفت نيست ، و حتى بر آن ها تقدم رتبى نيز دارد.
پرسشى را كه در اين جا لازم است ياد آور شويم ، اين است كه آيا اهميتى كه براى آموزش ذكر شد، ويژه آموزش دينى است ، يا هر نوع آموزشى را، هر چند غير دينى ، شامل مى شود؟
در پاسخ بايد گفت : آنچه مسلم است ، اين است كه آموزش دينى داراى اين اهميت مى باشد، ولى اين ، نه گوياى بى ارزشى آموزش غير دينى است ، و نه بيانگر اين كه هر نوع آموزش دينى ، داراى بالاترين مراتب ارزش دينى است ؛ چنان كه در سيره امام سجاد (ع) گذشت . علت اينكه امام (ع) كار خير قاتل براى فرزند مقتول را از خون بهاى تمامى انسان ها برتر دانست ، اين بود كه قاتل اصول اعتقادى را به او آموخته بود؛ بنابراين ، مى توان گفت : ارزش آموزش به تبع نقش محتواى آموزشى در تحقق هدف از خلقت ، و انگيزه آموزش دهنده ، متفاوت است .
فصل يكم : مفهوم شناسى
در اين فصل ، به تعريف و تبيين مفاهيم اساسى مطرح شده در اين كتاب مى پردازيم . اين مفاهيم عنوان هاى فصل هاى اين كتاب را تشكيل مى دهد. براى تعريف و تبيين اين مفاهيم ، لازم است كه ابتدا آنچه را كه آموزگار در فرايند آموزش انجام مى دهد، تحليل و بررسى كرد تا جايگاه هر يك از آن ها روشن شود و سپس به تعريف آن ها پرداخت ؛ ولى پيش از هر چيز، لازم است مفهوم آموزش تعريف و تبيين شود، تا فهم مشتركى از اين مفهوم نيز ما را يار و همراه باشد؛ بنابراين ، در اين فصل به تعريف و تبيين مفاهيم پنج گانه زير مى پردازيم : آموزش ، اصل ، روشن ، شيوه و آداب .
1. مفهوم آموزش
كلمه "آموزش " معادل واژه انگليسى "Instruction" يا "Teaching" است . اين دو واژه در انگليسى به معناى آموزش ، تعليم و تدريس آمده است . تدريس و آموزش ، در اصطلاح ، از هم متفاوتند كه به آن اشاره خواهيم كرد. آموزش ، در اصطلاح به چند معنا آمده است :
- تحريك و راهنماى يادگيرى ؛
- هنر كمك كردن به يادگيرى در ديگرى ؛
- فراهم آوردن شرايط و اوضاع و احوالى كه يادگيرى را براى دانش آموزان و دانشجويان ، در داخل و خارج مدرسه ، آسان سازد.(24)
در اين سه تعريف ، دو ويژگى "عمدى بودن " و "از پيش برنامه ريزى شدن " براى آموزش لحاظ نشده است ، ولى تعريف هاى ديگرى نيز براى آموزش ‍ ارائه شده كه در آن ها اين دو ويژگى لحاظ شده است .