المراقبات

مرحوم آيت الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى (ره )
مترجم : ابراهيم محدث بندرويگى

- ۱۸ -


اگر از مقام ماه رمضان نزد خدا و باندازه فضل و نعمتى كه براى تو داشته است آگاهى داشته باشى متناسب با نيكيهايى كه نسبت به تو انجام داده و رفتار كريمانه اى كه با تو داشته با آن برخورد خواهى كرد. و براى اين كه مقام اين ماه براى تو روشن شود، مى توانى آن را مانند ميهمان بزرگوارى كه بر تو وارد شده بدانى كه با آمدن او سود تو بيشتر شده و مقامت بالاتر رفته است ؛ همانگونه كه در روايات آمده است . اگر بدانى كه اين ميهمان باعث نجات تو از جهنم و رسانيدن تو به بالاترين درجات نزديكى در بهترين مكانهاى صدر نشين بهشت همراه با پيامبران و صديقين شده ، و تو را در مكان صدق همراه پيامبران و رسولان و فرشتگان مقرب خواهد نشاند، چگونه با اين ميهمان برخورد مى كنى و از همراهى آن لذت مى برى و چگونه از او مراقبت كرده و خود، خانواده و تمام چيزهايى را كه براى تو عزيز است فداى آن مى كنى ! و چگونه از جدايى آن به وحشت مى افتى ! در اين هنگام با حالتى با آن وداع مى كنى كه سرور سجده كنندگان (عليه السلام ) با آن وداع نمود؛ و ماه رمضان نيز آنگونه كه با او وداع نمود با تو وداع خواهد كرد. و حتى بهتر از وداع تو با تو وداع مى كند و هنگام وداع با تو بالاتر از آنچه كه تو اظهار كردى ، اظهار مى كند. زيرا هميشه عنايت مقام بالا بهتر و كاملتر از مقام پايين است .
و اگر حال تو در تمام ماه يكسان نبود، يعنى گاهى از وجود ماه رمضان راضى ، از همراهى آن خوشحال ، با نورهاى آن نورانى ، از فيوضات پاك و بركات آن بابهره ، آگاه به فوايد آن ، شكرگزار نعمتهاى آن ، بياد دارنده منت هاى آن ، جدى در مراقبت آن ، از توشه هاى آن بابهره و با اثرهاى بزرگ آن سعادتمند بوده ، و گاهى از اين امور غافل يا مخالف با مقتضاى آن باشد، بايد در آخرين شب با معذرت خواهى صادقانه و اظهار توبه و پشيمانى برخاسته از دل ، نه زبان ، او را راضى كنى . زيرا او مهمان بزرگوارى است كه كريمترين كريمان او را فرستاده تاءخير او به تو برسد و با كمى سخنان لطيف در هنگام معذرت خواهى ، از تو راضى خواهد شد.
مصيبتى را كه در طول اين ماه بر خود وارد كرده اى مى توانى با پشيمانى صادقانه و آمادگى كامل جبران كنى و با اين عبارت لطيف بگويى : ((خدايا! با اين ماه و كرامت بزرگ كه كسى از مقدار آن آگاه نيست ما را بزرگ داشتى ولى ما آن را تباه كرديم . و همانطور كه بهتر از همه مى دانى بر خود ستم كرديم . شبها و روزهاى اين ماه گذشت . اكنون عنايتى از عنايات تو نصيبم گشته ، از خواب غفلت بيدار شده و مصيبت و جنايت بزرگ خود را فهميدم . در حالى كه اكنون به هلاكت نزديك شده ام ، در پيشگاه تو به بدكارى و تباه كردن اين كرامت بزرگ و قرار دادن خود در هلاكت جاويد و افسوس بزرگ ، معترف هستم . اكنون چه كسى مرا از عذابت نجات مى دهد! و چه كسى مرا از آثار اعمال بدم كه در دل قرار دارد رها خواهد نمود! با اين بد حالى و در ميان هلاكت خود با يادآورى تو فهميدم كه مرا به حال خود و غفلتم رها نكرده و درِ ((توبه )) را بر من نبسته اى . بنابراين از رحمتت نوميد نمى گردم . زيرا غير از كافران كسى از بخشش تو نوميد نمى گردد. و از رحمتت ماءيوس نمى گردم زيرا بجز زيانكاران كسى از رحمت تو ماءيوس نمى شود.
پس با رحمتى كه بندگان هلاك شده ات را با آن نجات داده ، با قبولى كه با آن ساحران فرعون را پذيرفته و با اجابتى كه فرعون و بدترين دشمنانت ، شيطان - كه مهلت خواست و به او دادى - را اجابت كردى مرا نيز نجات ده ، با قبول خود مرا بپذير و دعايم را در اين شب اجابت كن و آنگاه گناهانم را به چند برابر اعمال خير مبدل گردان ؛ نامم را در اين ماه مبارك از دفتر سيه روزان جهنم پاك ، و در دفتر رستگاران در بهترين جاى بهشت ثبت بفرما؛ و مرا به دوستان قديمى و برگزيدگان نزديك خود ملحق فرما؛ بحق محمد و آل پاك او - درود تو بر تمامى آنان باد.
خدايا! گناهان و كمى حيايم رويم را نزد تو سياه كرده است . پس با روى نورانى آل محمد - درود تو بر آنان باد - به سويت روى آوردم تا مرا قبول نمايى و پناهم دهى . خدايا! اين ماه سراى ميهمانى تو است و دوست ندارى كه ميهماندار از ميهمان خود پذيرايى نكند؛ گر چه ميهمان از كسانى باشد كه پذيرايى نكردن از او، او را نابود نكرده و ميهماندار از كسانى باشد كه احسان ، دارايى او را كم مى كند. و اگر تو مرا از پذيرايى خود محروم نمايى در پناه تو گرسنه مانده و به هلاكت مى رسم ؛ اى كسى كه احسانش دارايى او را افزايش مى دهد!))

توبه

(5)- آنگاه توجه داشته باش كه با بازگشتى صادقانه ماه را به پايان رسانده و از اين پس با اهداف پروردگار و مولايت مخالفت نكنى .

مناجات با نگهبان روز

(6)- سپس در ساعات پايانى روز آخر، كه روز عرضه اعمال ماه است ، با نگهبان روزت كه از معصومين (عليهم السلام ) مى باشد با رعايت آداب تواضع و توسل ، مناجات نما. و آنگونه بگو كه محبت آنان را برانگيخته و باران رحمت و كرامت آنان بر تو ببارد. و با معذرت خواهى اعمالى را كه در اين ماه انجام داده اى را به آنان واگذار نما و با درخواستى تضرع آميز بخواه كه با شفاعت و دعايشان اعمالت را اصلاح نموده و با تضرع از خدا بخواهند كه با عفو فراوان خود آن را پذيرفته و به چندين برابر، اعمال خير تبديل نمايد. و اگر امور مذكور را در آخر روز در سجده انجام دهى و اين ماه را با حال سجده و گرسنگى به پايان برسانى و با اين حال وارد شب عيد شوى ، اميد است به كرامتى از جانب خداوند متعال برسى كه بالاتر از آرزويت باشد.

فصل دوازدهم : مراقبت شب عيد فطر

حقيقت عيد

عيد زمانى است كه خداوند متعال براى جايزه دادن و بهره مند كردن بندگان از نعمتها، آن را در ميان روزها انتخاب مى كند، تا براى گرفتن خلعتها و عطايا جمع شوند و به همگان اعلام كرده است كه به درگاه او روى آورده و با اعتراف به بندگى و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نيازها و آرزوهايشان براى او تواضع نمايند. خداوند نيز در تمام اين موارد به آنان وعده اجابت و اعطايى بالاتر از آرزوهايشان بلكه بالاتر از آنچه در دل بشرى خطور كرده ، داده است . دوست دارد در چنين روزى به او خوش گمان بوده و جانب اميدوارى به قبول خداوند و آمرزش و عطاى او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجيح بدهند.
و نااميد ورشكسته در اين روز از معنى عيد غافل و سرگرم آرايش خود براى مردم و كف زدن و شانه كردن مو بوده و از امر مهم درخواست عطوفت و رحمت پروردگار غافل است . و بجاى انس در مجالس پاكان و خواص پروردگار جهانيان ، پيامبران و رسولان و شهدا و صديقين ، با چهارپايانى مانند خود خو گرفته و درجات بهترين جاهاى بهشت را رها و به طبقات جهنم چسبيده است . و بالاتر، پناه خداى متعال و جبار آسمانها و زمين را به چسبيدن به زمين و عالم طبيعت فروخته است . چه ورشكستگى آشكار و بزرگى .
خلاصه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عيد فرا خوانده تا براى گرفتن جوايز و هدايا جمع شوند.

گروههاى مختلف در برابر عيد

مردم در رابطه با عيد به چند دسته تقسيم مى شوند:
(1 عده اى روزه را تكليفى بيش ندانسته و فقط با خوددارى از خوردن و نوشيدن و زنان ، خود را به ناراحتى مى اندازند. اما اعضاى بدن خود را از گناهان حفظ نكرده و با دروغ و غيبت روزه خود را نقض كرده و با تهمت ، افترا، فحاشى به خدمتكار و آزار او روزه خود را از بين مى برند. و در عين حال با كمال اطمينان خود را از فرمانبرداران مى پندارند. و گمان مى كنند كه بر پروردگار جهانيان منتى دارند. ولى نمى دانند كه با گناهان و نادانيشان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خداى خدايان قرار نمى گيرد. چنين كسانى اگر در عيد به عنايت خداى متعال خوش ‍ گمان بوده و در مكان نماز گزاردن خود از پروردگارشان آمرزش ‍ بخواهند، شايد خداوند متعال هنگام اعطاى جوايز آنان را نيز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضى از پاداشهاى خود را نصيب آنان نمايد.
(2 دسته اى نيز مى دانند كه اين خداست كه در تكاليف بر آنان منت داشته ، و روزه اى كامل است كه همراه با بازداشتن اعضاى بدن باشد. از اين رو مواظب اعضاى بدن خود نيز هستند؛ اما گاهى خلافى از آنان سر زده و با بيم و اميد مرتكب گناهى مى گردند. با ناراحتى روزه گرفته و باندازه اى كه حال دارند مستحبات را بجا مى آورند. كارهاى خوب و بد را با هم مخلوط نموده و با ترس و خجالت ، حيا و اميدوارى وارد عيد مى شوند. خداوند آمرزش ، پاداش و تبديل گناهان به كارهاى نيك را به آنان وعده داده و با عطاياى خود پاداش عبادتهاى آنان را بطور كامل و بگونه اى كه بالاتر از آرزويشان باشد، به آنان عنايت مى كند.
(3 گروهى از روى عادت و غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نيز مانند ساير ماه ها در غفلت بسر برده ، مرتكب گناهان شده و از روى عادت نيز وارد عيد مى شوند. سرنوشت اين گروه ، به خواست خداوند بستگى دارد. ممكن است عنايت خدا شامل حال آنان شده و فقط بخاطر فرا رسيدن عيد و يا بجهت كرامت بعضى از اعمال نيكوكاران آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، يا بدى كردارشان آنان را از رحمت خداوند خارج نموده و به ورشكستگان ملحق شوند.
(4 دسته اى نداى خداوند را در اين ماه لبيك گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهى تلاش كرده و براى بدست آوردن رضاى خداى متعال در پى بدست آوردن تمامى خيرات هستند و عبادات زيادى بجا مى آورند در حالى كه دلهاى آنان به سبب آگاهى خود به كوتاهى در شكرگزارى نعمت تشريف با اين ندا ترسان بوده ، و قدر منت خداوند متعال بر آنان ، بخاطر اجازه به نزديكى به او و خدمت و عبادت او را مى دانند. خداونند متعال هم خدمت آنان را قبول ، از سعى آنان تشكر مى كند و با كرامتها و انواع عنايات خود آنان را پاداش مى دهد؛ با هدايتهاى بيشتر آنان را بزرگ داشته ، با نور قرب خود آنان را مى پوشاند و آنان را به دوستان برگزيده اش ملحق مى نمايد.
(5 گروهى نيز نداى خداوند متعال ، سختى گرسنگى و شب زنده دارى را براى آنان از بين برده ، با اشتياق و شكرگزارى ، حتى با شادمانى و مستى با آن روبرو شده ، براى رفتن و مسابقه جديت بخرج داده ، با روح و عقل خود بخوبى خطاب خداى خدايان را اجابت مى كنند؛ براى از بين بردن حجاب با بذل جان همت كرده و با قرب به او به مراد رسيده و به پروردگار بندگان متصل شده اند. پروردگارشان آنان را بخوبى پذيرفته ، نزديك كرده و در پناه خود، در جايگاه صدق بهمراه دوستان و برگزيدگانش مى نشاند با جام لبريز خود آنان را سيراب كرده و به زيبايى ، نور، شادمانى و سرورى مى رسند كه كسى توان تصور آن را نداشته ، چشمى آن را نديده و كسى از آن چيزى نگفته است .
روز عيد زمان آشكار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطاى پاداش ‍ عبادتهاى آن مى باشد. بنابراين كسى كه بخوبى از خداوند متعال در شب عيد مراقبت نموده ، كوتاهى هاى خود را در ماه رمضان ، در شب فطر جبران نمايد و خود را براى عيد آماده كند و از بندگان صالح خدا شود، اميد است همانگونه كه خداى متعال آنان را در روز عيد قبول مى كند، او نيز پذيرفته ، و او را از الطاف خاص خود محروم ننمايد؛ و بعد از اعتراف به كوتاهى در عبادت و جبران آن ، خداوند او را مورد محاسبه دقيق قرار نداده و با او نيز مانند بندگان گراميش و شهدا و صديقين كه شايسته بخشش او هستند رفتار كند.

اهميت عبادت در اين شب

عبادت در اين شب بسيار مهم است . از امام سجاد (عليه السلام ) روايت شده است كه به فرزندانش در مورد اين شب سفارش كرده و مى فرمود: ((اين شب كمتر از آن شب نيست .)) و منظور حضرت (عليه السلام ) شب قدر بود. با اين كلام تصريح مى كند كه شب قدر نيست . بنابراين لازم است عمل كننده در اين شب بيش از شب قدر جديت نمايد. زيرا اين شب علاوه بر اين كه باين جهت شرافت دارد وقت پاداش و آخر كار نيز بوده و بهمين جهت احتياج به جديت زياد دارد.

اعمال شب عيد

(1)مهمترين كارها در اين شب بعد از جستجوى ماه و ديدن آن ، خواندن دعايى است كه هنگام ديدن ماه خوانده مى شود و در صحيفه سجاديه آمده است و نيز سلام و تضرع كامل به نگهبان شبش كه از معصومين (عليهم السلام ) است و توسل به آنان جهت جديت ايشان در اصلاح اعمال اين ماه او. همچنين بايد اعمال ماه رمضان و خود، دل ، روح ، ضمير، ظاهر، باطن ، تمامى وجود و جزء جزء وجود خود را تسليم آنان نموده و از آنان بخواهد كه واسطه شده و از خدا بخواهند او را تا رمضان آينده و تمامى عمر موفق بدارد.
بطور كلى قصد او در اين توسل اصلاح تمام مفاسد ماه ، سال و عمرش ‍ بوده و تمام نواقصش را كامل نمايد. بايد در تملق گفتن و لطيف نمودن معانى تضرع ، توسل و تسليم خيلى جديت كرده و اميدوارى كامل خود را به پذيرش آنان آشكار نمايد؛ و بخاطر آنان به درگاه خداوند شكرگزارى نمايد. آنگاه اين شب را با همان اعمال قلبى و بدنى كه در شبهاى قدر گفتيم ، مگر اعمال مخصوص به هر كدام از آن شبها زنده بدارد.
(2 غسل به هنگام غروب .
(3 بعد از نوافل مغرب در حالى كه دستهاى خود را بلند كرده است بگويد: يا ذالمن و الطول ، يا مصطَفِىْ محمد و ناصره ، صل على محمد و آل محمد واغفر لى كل ذنب احصيته ، و هو عندك فى كتاب مبين آنگاه سجده كرده و صد بار در سجده بگويد: ((اتوب الى الله )) سپس حاجت خود را بخواهد كه اگر خدا بخواهد برآورده مى گردد.
(4 بعد از نماز مغرب ، عشا، صبح و عيد اين تكبير را بگويد: الله اكبر لا اله الا الله و الله اكبر و لله الحمد الله اكبر و الحمد لله على ما هدانا. بهتر است اين تكبير را در پى اين نمازها ترك نكند.
(5 مستحب است بعد از نماز مغرب و عشا دو ركعت بجا آورده در ركعت اول بعد از سوره فاتحه صد بار سوره اخلاص و در ركعت دوم بعد از سوره فاتحه يك بار سوره اخلاص بخواند. آنگاه قنوت خوانده ، به ركوع رود، سجده كند و سلام بدهد. آنگاه سجده كرده و در سجده صد بار بگويد: ((اءتوب الى الله )) از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمودند: ((قسم به كسى كه جانم بدست اوست كسى اين عمل را انجام نمى دهد و چيزى از خدا نمى خواهد مگر اين كه خداوند به او اعطا مى كند گر چه گناهان او بعدد شنهاى ((عالج )) باشد.
و اگر حال عبادت دارد عمل بعد را نيز انجام بدهد.
(6 دو ركعت نماز كه در ركعت اول هزار بار و در ركعت دوم يك بار ((قل هو الله احد)) خوانده و بعد از سلام دادن سجده كرده و در سجده اش صد بار بگويد: ((اءتوب الى الله )) سپس بگويد: يا ذالمن و الجود! يا ذالمن و الطول ! يا مصطَفِىْ محمد! صل على محمد و آل محمد. و حاجات خود را بگويد و بعد دعايى را كه در اقبال روايت شده است بخواند. كسى كه چنين كند، حاجت او برآورده مى گردد.
و اگر براى اين عمل نشاط ندارد عمل بعد را انجام دهد.
(7 ده ركعت نماز بجا آورده ، و در هر ركعت يك بار حمد و ده بار سوره اخلاص خوانده و بجاى ذكر ركوع و سجود ده بار بگويد: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر و بعد از پايان آن هزار بار استغفار نموده و در سجده شكر بگويد: يا حى يا قيوم ! يا ذالجلال و الاكرام ! يا رحمن الدنيا و الاخره و رحيمهما! يا ارحم الراحمين ! يا اله الاولين و الاخرين ، اغفر لى ذنوبى و تقبل صومى و صلاتى . روايت شده است : ((كسى كه اين عمل را انجام بدهد قبل از اين كه سرش را از سجده بردارد، آمرزيده شده ، روزه او قبول و گناهان او بخشيده مى شود.))
اگر هم براى او سخت است عمل بعد را انجام بدهد.
(8 چهارده ركعت نماز، كه در ركعت يك بار ((فاتحه الكتاب )) و ((آيه الكرسى )) و سه بار ((قل هو الله احد)) مى خواند. روايت شده : ((كسى كه اين عمل را انجام دهد، خداوند در مقابل هر ركعت ، عبادت چهل سال و عبادت تمام كسانى را كه در اين ماه نماز خوانده و روزه گرفته اند، به او عطا مى فرمايد)).
و اگر براى اين هم ، حال ندارد، عمل بعد را انجام دهد.
(9 شش ركعت نماز، كه در هر ركعت پنج بار ((قل هو الله احد)) مى خواند. روايت شده : ((كسى كه اين نماز را بجا آورد، شفاعت او در مورد خانواده اش قبول مى گردد، گر چه سزاوار آتش باشند.))
(10 خارج نمودن فطريه . در روايت آمده است : ((اگر فطريه خارج نشود، روزه رد خواهد شد.)) و ((فطريه نقص زكات مال را از بين مى برد. روزه با آن كامل شده و مانند صلوات فرستادن بر پيامبر در نماز است . و همانگونه كه كسى در نمازش بر پيامبر صلوات نفرستد، نماز ندارد، همانگونه هم كسى كه عمدا آن را ترك كند روزه ندارد.))

زكات فطره

هدف مهم ما در اين مختصر اين است كه انسان عاقل را توجه بدهيم كه بايد درباره قرار دادن اين حكم انديشه نموده كه در مقابل اين بخشش كم چه فوايد بزرگى قرار داده شده است و سپس خدا را شكر كند. و ببينيد كه آيا ندادن اين مال اندك (حدود سه كيلو و نيم گندم يا جو...) با تصديق دين ، فرمايشات سيد رسولان (صلى الله عليه و آله و سلم ) و سلامت عقل سازگارى دارد يا نه ؟ چگونه ايمان با ندادن يك صاع جو كه دادن آن باعث رستگارى دهنده آن ، ايمنى از خطر مرگ و كامل شدن روزه و زكات است ، و ندادن آن در بردارنده خطر مرگ و رد شدن روزه است ، سازگارى دارد؟ چگونه ممكن است صاحب عقل سليم از دادن اين مال خوددارى كند! حتى ممكن نيست هيچ عاقلى احتياط را در اين مورد از دست بدهد. و اگر اين دفع ضرر و اين استفاده هم نبود، عاقل بايد از مالك دين و دنيايش درباره ندادن اين مال اندك خجالت مى كشيد؛ بعد از اين كه در قرآن روى آن تاءكيد شده و وعده رستگارى به دهنده آن داده شده و بر نماز مقدم شده است ؛ آنجا كه مى فرمايد: ((حتما رستگار شد كسى كه زكات داد و با ذكر نام خدا نماز خواند.)) چرا با دستورات كسى كه تو را مكلف به دادن ذره اى از عطاياى بزرگ و فراوان خود كه نزد تو است نموده است ، مخالفت مى كنى ؛ در حالى كه او ضامن رزق تو و زن و فرزندت مى باشد و مى تواند در صورت مخالفت ، تو را از عطاياى خود محروم نمايد. و علاوه بر عطاياى زيادى كه به تو نموده است ، به تو وعده رستگارى ، كامل شدن روزه و زكات و برطرف نمودن خطر مرگ حاضر تا پايان عمر داده است . منشاء ندادن اين مال چيزى جز ضعف ايمان و اسلام و پستى و زشتى يا واگذارى خاص از جانب خداوند است ! پناه بر خدا از تمام اين امور.
(11 از مهمترين اعمال اين شب زيارت امام حسين (عليه السلام ) است .
(12 و نيز از مهمترين كارها به پايان بردن آن با تسليم اعمال به نگهبان شب است ؛ همانگونه كه شب هاى شريف ديگر را ختم مى نمود و قبلا در مورد آن سخن گفته ايم .

فصل سيزدهم : مراقبات روز عيد فطر

در كتاب فقيه آمده است كه امام حسن (عليه السلام ) روز عيد عده اى را ديد كه مى خنديدند و بازى مى كردند، رو به همراهان خود نموده و فرمود: ((خداى عزوجل ماه رمضان را آفريد تا ميدان مسابقه اى براى خلقش ‍ باشد كه در آن با طاعت و رضايت او با يكديگر مسابقه بدهند. عده اى سبقت گرفته و سعادتمند شدند و عده اى عقب افتاده و نااميد شدند. شگفتا از كسى كه در اين روز مى خندد و بازى مى كند. روزى كه نيكوكاران در آن پاداش يافته و كوتاهى كنندگان زيان مى بينند. بخدا سوگند اگر پرده ها فرو افتد، نيكوكار مى انديشد كه چرا بيشتر عمل نيك انجام ندادم و بدكار مى گويد چرا بد مى كردم ! و از شانه كردن مو و صاف كردن لباس خود باز مى مانند.))

اعمال اين روز

توسل

(1 از كارهاى مهم ، توسل به حامى و نگهبان آن روز و شفيع قرار دادن او در اول آن و مبالغه در آن باندازه بزرگى اين روز است . بزرگى اين روز نيز باندازه بزرگى تمام اوقات و حالات او در ماه رمضان مى باشد. زيرا اين روز وقت آشكار شدن ثمره ، اعطاى جوايز و فهم قبول يا رد شدن ، رضا يا خشم ، نزديكى يا دورى و خوشبختى يا بدبختى است . بدين جهت بنده سعادتمند بايد در اين مقام بخوبى ادب را رعايت نموده و آثار بد تمام گناهان خود را در روزها و شبهاى اين ماه از بين برده و كرامتهاى الهى و الطاف خداوندى را كه در طول ماه ضايع كرده ، اصلاح كند. و خلاصه مى توان با رعايت كامل ادب در يك ساعت تمام كوتاهيهاى خود در اعمال مهم ماه رمضان را جبران و گناهان را تبديل به نيكيها نموده و به درجات بلندى برسد.

غسل

(2 غسل نيز تاءكيد شده است و سزاوار است در رودخانه غسل كند و اگر نباشد در سايه و پشت ديوار اين كارها را انجام بدهد؛ تا كسى او را نبيند. غسل خود را با ((بسم الله )) شروع كرده و بعد از انجام آن بگويد: اللهم اجعله كفاره لذنوبى ، و طهر دينى ، و اذهب عنى الدرن ؛ خدايا! اين را كفاره گناهانم قرار ده ، دينم را پاك گردان و پليديها را در من از بين ببر. آنگاه نماز صبح را آنگونه كه شايسته است بجا آورده و سپس خدا را شكر نموده و دعايى را كه از شيخ بزرگ محمد العمرى - قدس سره العزيز - نقل شده بخواند.

دعاى ندبه

(3 اندوه بخاطر غيبت امام زمان و دعا براى فرج او و خواندن دعاى ندبه . آنگاه مؤ منى كه صاحب الزمان (عليه السلام ) را امام خود مى داند - كسى كه حجت خدا، امام زمان ، ناموس دنيا، سلطان امتها، عدل كامل خدا، خورشيد تاريكيها و ماه كامل ، گشايش نزديك خدا، نشانه بزرگ خدا، خليفه بزرگ خدا، امام ، پسر امام ، پسر ائمه ، پسر پيامبر، پسر پيامبران - جان تمامى جهانيان فداى او باد - كسى كه خداوند بوسيله او به وعده هايش جامه عمل مى پوشاند وعده هايى از قبيل : گسترش عدل ، از بين بردن ظلم ، گستراندن فضل و غلبه قدرت او بر تمام قدرتها و دين او بر تمام اديان و به هنگام غيبت امام خود، غصب حاكميت او از طرف دشمنان ، سختى شيعيان در سلطنت كفار و بدكاران و قتل ، از بين بردن آبرو، غصب اموال ، بدحالى و ذلت آنان را مى بينيد، بايد خوشحالى او به غمى سنگين ، خنده او به گريه و عيد او به عزا تبديل شده و دعاى ندبه بخواند و مانند مادر بچه مرده گريه كند و براى فرج او دعا كند.

آداب نماز عيد

(4 -نماز عيد) قبل از خروج از منزل بنيت انجام دستور خداوند، با يك يا چند دانه خرما افطار نموده ، و دعايى را كه در اين مورد رسيده است بخواند. زيرا در اين دعا نيز امامش - درود و سلام خدا بر او و پدران و فرزندانش - ذكر شده و بايد در مضمون دعا تاءمل كند. زيرا دعا بروشنى بايد نشانه ديدار با خدا را داشته باشد. اگر بتواند بايد باندازه بزرگى خدا و شناخت منت او، در اجازه ديدارش بلكه دعوت به اين كرامت ، آنگونه كه شايسته است ادب اين مقام را رعايت كند. ولى خيلى بعيد است اين مخلوق ضعيف بتواند آنگونه كه شايسته اين مجلس است تواضع و احترام و شكرگزارى نمايد. بنابراين بايد همراه با اعتراف به ناتوانى باندازه اى كه مى تواند سپاسگزار و متواضع باشد.
و اگر نتواند، نبايد حضور در اين مجلس براى او سبكتر از حضور در مجلس سلطان زمانش باشد. زيرا از سلطان غفلت نمى كند؛ بخصوص ‍ هنگام سخن گفتن با او. اگر سلطان بداند كه دل رعيتش جاى ديگر است او را از مجلس خود طرد، از حضور او جلوگيرى و او را از عطاياى خود محروم مى نمايد. بخصوص كه بداند اين غير، دشمن سلطان است ؛ كه در اين حالت بشدت بر او خشم مى گيرد. و اگر از ياد و احترام به خدا غفلت كردى بايد بدانى كه اين همه غفلت از پروردگار چيزى جز دوستى دنيا نمى باشد؛ دنيايى كه دشمن خدا و دوستانش مى باشد.
بپرهيز از اين كه اين مجلس را كوچك شمارى . زيرا اهل آن ، فرشتگان مقرب ، پيامبران مقرب ، پيامبران و رسولان ، شهدا و صديقين و بندگان صالح خدا هستند. شرمسار باش كه حاضرين مجلس در بهترين حالات باشند - همگى پاك ، مقدس ، آراسته ، بر سر ايشان تاج كرامت مراقبت خداى جليل بوده ، بر بدنهاشان لباس توجه به خدا، بر دلهاشان جامه اشتغال به خدا و بر بدنهاشان لباس بازداشتن از نافرمانى خدا، بر دستهايشان انگشتر نگشودن دست به نافرمانى خدا و بر پاهايشان كفش ‍ منع از رفتن در حرامهاى خدا - و سر تو برهنه از عمامه مراقبت و قلب تو آلوده به دوستى دشمن خداوند، بدنت برهنه از لباس نگهداشتن از مخالفت با خدا و بر دستت انگشتر ستم بر بندگان خدا بوده و پايت برهنه از رفتن به سوى طاعت خدا باشد.