الغدير جلد ۹

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه زين العابدين قرباني

- ۲۱ -


نمائيد ".

و اما اگر منظور نهى از زيارت باشد، آن هم مربوط به حال مخصوصى است يعنى: زيارتم را همانند عيد در جمع شدن گرد آن و آرايش كردن پيش آن و نظائر اينها كه در عيدها در جمع انجام مى گيرد، قرار ندهيد، بلكه تنها به خاطر زيارت و دعا و سلام به آنجا برويد و آنگاه بر گرديد.

و در صفحه 577 در شرح حديث فوق گفته است: " يعنى قبرم را همانند عيد در جمع شدن مردم گرد آن قرار ندهيد " و تاويل حديث قبلا گفته شد و تذكر داديم كه اين حديث نمى تواند دليل بر گفته ابن تيميه و ديگران باشد، زيرا اجماع امت بر خلاف او ايجاب مى كند كه را بر خلاف آنچه كه او فهميد است تفسير نمائيم چون كه او فهميده است روى انگيزه شيطانى بوده است.

29- شيخ عبد الرحمن شيخ زاده، متوفى در سال 1087 ه در " مجمع الانهر فى شرح ملتقى الابحر " جلد 1 صفحه 157 گفته است: از نيكو ترين مستحبات كه نزديك به واجبات است زيارت قبر پيامبر بزرگوار، حضرت محمد صلى الله عليه است كه آن حضرت مردم را ترغيب به اين كار فرموده و با عبارتى از قبيل: " من زار قبرى " مبالغه در استحباب آن فرموده است.

او بعد از نقل شش حديث، در مورد زيارت، چنين ادامه مى دهد: اگر حج او واجب باشد بهترين است در صورتى كه مدينه در مسيرش قرار ندارد اول مراسم حج را انجام دهد آنگاه اقدام به زيارت قبر پيامبر اكرم كند و هنگامى كه قصد زيارت آن مى كند شايسته است كه با آن نيت زيارت مسجد النبى را نيز بنمايد.

او بعد از اين بسيارى از آداب زيارت را بيان كرده است.

30- شيخ محمد بن على محمد حصنى، معروف به علاء الدين حصكفى حنفى مفتى دمشق، متوفى در سال 1088 ه در الدر المختار فى شرح تنوير الابصار " در آخر كتاب حج گفته است: زيارت قبر پيامبر اكرم مستحب است، بلكه گفته شده: براى كسى كه گشايشى در كارش هست واجب است.

و اگر حج او واجب باشد و مدينه در مسيرش نباشد ابتداء مراسم حج را انجام دهد و در صورت استحباب مخير است و اگر در مسيرش باشد قطعا اول قبر پيامبر اكرم را زيارت كند و با آن نيت زيارت مسجد را نيز داشته باشد.

31- ابو عبد الله محمد بن عبد الباقى زرقانى مالكى مصرى، متوفى در سال 1122 ه در " شرح المواهب " جلد 8 صفحه 299 گفته است: در زمان بزرگان از صحابه، زيارت آن حضرت مشهور و معروف بوده است.

هنگامى كه عمر بن خطاب با مردم بيت المقدس مصالحه كرد " كعب الاحبار " پيش او آمد و اسلام آورد و اظهار خورسندى كرد و عمر به او كفت: ايا ميل دارى كه با من به مدينه بيائى و قبر پيامبر اسلام را زيارت كرده از آنها بهره مند گردى؟ گفت آرى.

32- ابو الحسن سندى محمد بن عبد الهادى حنفى، متوفى در سال 1138 ه در " شرح سنن ابن ماجه " جلد 2 صفحه 268 گفته است كه " دميرى " گفته است: زيارت قبر پيامبر اكرم از برترين طاعات و بزرگترين عامل تقرب به خدا است، چنانكه خود آن حضرت فرموده است: " كسى كه قبرم را زيارت كند شفاعتم براى او فرض است " اين حديث را دارقطنى و ديگران نقل كرده و عبد الحق آن را صحيح دانسته است.

و نيز گفته است: " كسى به عنوان زيارت پيشم بيايد و جز زيارتم حاجت ديگرى نداشته باشد به عهده من است كه روز قيامت از او شفاعت نمايم " گروهى از حافظان حديث مانند ابو على ابن السكن، در كتابش موسوم به " سنن الصحاح " آن را نقل كرده اند و اين دو امامند كه اين دو حديث را صحيح دانسته و در دو " صحيح " خود آن را آورده اند و گفتار آنان از كسانى كه آن را مورد طعن قرار داده اند اولى است. 33- شيخ محمد بن على شوكانى، متوفى در سال 1250 ه در " نيل الاوطار " جلد 4 صفحه 324 گفته است: گفتار اهل علم درباره زيارت پيامبر اكرم مختلف است، اكثريت معتقدند كه: آن مستحب است و بعضى از مالكى ها و ظاهريه معتقدند كه: واجب است و حنفى ها مى گويند كه نزديك به واجب است و ابن تيميه حنبلى كه از احقاد مصنف و معروف به شيخ الاسلام است معتقد به عدم مشروعيت آن است.

آنگاه درباره اين اقوال به طور مفصل بحث كرده تا اينكه مى گويد: كسى كه معتقد به مشروعيت آن است نيز استدلال كرده است: همواره در تمام اعصار و قرون روش مسلمانانى كه تصميم حج داشته اند با همه اختلافات مذهبى و منطقه اى اين بوده كه به خاطر زيارت قبر پيامبر اكرم، به مدينه موزه مى رفتند و آن را زيارت مى كردند و اين عمل را از افضل اعمال مى دانستند و از هيج كسى نقل نشده كه آن را بر آنان عيب بگيرند، پس اين كار پيش همه مسلمين در همه اعصار و قرون نيكو و پسنديده بوده است.

34- شيخ محمد امين ابن عابدين، متوفى در سال 1253 ه در " رد المحتار على الدر المختار " جلد 2 صفحه 263 گفته است: زيارت قبر پيامبر اكرم، به اتفاق همه مسلمين مستحب است تا اينكه مى گويد: آيا زيارت قبر پيغمبر براى زنان نيز مستحب است؟ چنانكه بعضى از علماء تصريح كرده اند: صحيح اين است كه با شروطش مستحب است.

اما صحيح تر در مذهب ما چنانكه كرخى و ديگران تصريح كرده اند: اين است كه: رخصت زيارت قبور براى مردان و زنان بدون اشكال ثابت است.

و اما طبق قول غير اصح به دليل اطلاق گفتار اصحاب، زيارت قبور براى زنان نيز مستحب خواهد بود، بلكه گفته شده كه زيارت قبر پيامبر اكرم واجب است. اين نظريه را در شرح اللباب آورده و گفته است: چنانكه در " الدره المضيه فى الزياره المصطفويه " بيان كرده ام. و نيز خير الرملى در حاشيه " المنح " از ابن حجر نقل كرده و گفته است: من اين نظر را تاييد مى كنم.

آرى عبارت " لباب " و " فتح " و شرح مختار چنين است كه: زيارت در صورت گشايشى در زندگى نزديك به وجوب است.

تا اينكه مى گويد: " ابن الهمام " گفته است: اولى پيش اين بنده ضعيف اين است كه زائر نيتش تنها براى زيارت قبر پيامبر اكرم باشد. بعد وقتى كه به آنجا رفت زيارت مسجد را قصد كند يا آنكه از خدا بخواهد به او توفيق دهد دوباره با نيت مستقل به زيارت مسجد نائل آيد و اين كار تعظيم بيشترى به رسول خدا است و اين معنى با ظاهر فرموده پيامبر اكرم: من جائنى زائرا لا تعلمه حاجه الا زيارتى كان حقا على ان اكون شفيعا له يوم القيامه: " كسى به عنوان زيارت پيشم بيايد و نظرى جز زيارتم نداشته باشد بر من كه در قيامت از او شفاعت نمايم " نيز موافق است.

" رحمتى " عارف " ملا جامى " نقل كرده است: كه او زيارت قبر پيامبر اكرم را از عمل حج جدا كرده است تا آنكه مقصدى غير از زيارت قبر رسول خدا در سفر نداشته باشد.

و آنگاه حديث: " لا تشد الرحال الا لثلاثه مساجد " را نقل كرده و گفته است: معنى آن چنان كه در احياء العلوم آمده چنين است جزء براى زيارت اين سه مسجد "مسجد الحرام - مسجد الاقصى - مسجد النبى" نبايد سفر كرد، زيرا تنها در اين مساجد فضيلت بيشتر است و گرنه ديگر مساجد با هم مساوى هستند.

بنابر اين، حديث، سفر كردن براى غير مساجد را از قبيل: صله رحم، فرا گرفتن دانش، زيارت مشاهد مشرفه مثل قبر پيغمبر اسلام - قبر ابراهيم خليل و سائر ائمه را نفى نمى كند، چون در صدر نفى آنها نبوده تنها زيارت مساجد را نفيا و اثباتا شامل است.

35- شيخ محمد بن سيد درويش الحوت البيروتى، متوفى در سال 1276 ه در حاشيه " حسن الاثر " صفحه 246 گفته است: زيارت پيامبر اكرم چيز مطلوبى است چون او واسطه ميان خالق و خلق است و زيارت او بعد از وفاتش همانند مهاجرت بسوى او در حال حياتش مى باشد.

و كسى كه آن را انكار كند يا آن را بطور كلى انكار مى كند اشتباه چنين كسى بسيار بزرگ و آشكار است و اگر انكار از اعمال ابلهانه برخى از نادانان است البته بايد حقيقت به آنها تفهيم شود.

36- شيخ ابراهيم باجورى شافعى، متوفى در سال 1277 ه در حاشيه اش بر شرح " ابن الغزى " بر متن شيخ ابى شجاع در فقه شافعى جلد 1 صفحه 347 گفته است: زيارت قبر پيامبر اكرم براى همه حتى غير از كسانيكه حج و عمره انجام مى دهند مستحب است، و كسى كه تصميم دارد به مدينه به خاطر زيارت قبر پيامبر اكرم برود مستحب است بين راه سلام و درود زياد بر حضرتش بفرستد و اين كار را هنگامى كه مدينه و درختانش را مى بيند افزايش دهد و از خدا بخواهد كه آن را از وى پذيرفته و از آن بهره مندش فرمايد، آنگاه مقدارى زيادى از آداب زيارت و الفاظ آن را ذكر كرده است.

37- شيخ حسن عدوى حمزاوى شافعى، متوفى در سال 1303 ه خاتمه اى در كتابش " كنز المطالب " صفحه 239 - 179 براى زيارت قبر پيامبر اكرم قرار داده و در آن به طور تفصيل درباره آن بحث كرده و مطلوبيت آن را از نظر كتاب و سنت و اجماع و قياس به ثبوت رسانده و درباره سفر كردن به سوى قبر آن حضرت بسط كلام داده و مقدارى از آداب زائر و زيارت را بيان كرده است.

او در صفحه 195 همان كتاب، بعد از نقل مقدارى از احاديث وارده درباره اينكه پيامبر اكرم سلام زائرش را مى شنود و جوابش را مى دهد، گفته است: هنگامى كه اين را دانستى، اين حقيقت را فهميدى كه پاسخ دادن آن حضرت به سلام زائر حقيقتى است كه در آن شكى نيست، خلافت در اين كه آيا او به سلام غير زائر پاسخ مى دهد يا نه؟

و اين حقيقت، فضيلت ديگرى براى زائرين آن حضرت است، پس خداوند براى آنان ميان شنيدن آن حضرت صداى زائرين را پاسخ دادن به آنها جمع فرموده است على هذا كسى كه اين دو فصيلت را درك كرده، كجا از زيارتش كوتاهى خواهد كرد بخدا قسم جز كسى كه محروم از خيرات است در صورت گشيايش، تاخير در زيارت آن بزرگوار نخواهد كرد خداوند ما را در زمره محرومان و طردشدگان از رحمت واسعه اش قرار ندهد.

و از اين احاديث نيز دانسته شده كه، آن بزرگوار، همواره زنده است زيرا محال عادى است كه جهان از سلام فرستنده بر او خالى گردد، پس ما ايمان داريم كه او زنده روزى خوار است و بدنش را زمين نمى خورد و به اجماع مسلمين بدن سائر انبياء نيز چنين است.

38- سيد محمد بن عبد الله جردانى دمياطى شافعى، متوفى 1307 ه در مصباح الظلام جلد 2 صفحه 145 گفته است: " براى زائر قبر پيامبر اكرم ده كرامت است: 1 - بالاترين مراتب به او داده مى شود 2 - به بالاترين مطالب نائل مى گردد 3 - حوائجش بر آورده مى شود 4 - مواهبى به او بذل مى گردد 5 - از ناگوارهاى در امان خواهد بود 6 - از عيبها پاك خواهد شد 7 - مصيبت ها بر او آسان خواهد گرديد 8 - ناگوارى هايش پايان خواهد پذيرفت 9 - عاقبتش نيكو خواهد گرديد 10 - مشمول رحمت پروردگار مشارق و مغارب خواهد بود.

و چه نيكو گفته شده است: گوارا باد براى كسى كه بهترين انسان ها را زيارت كرده است كه با اين عمل، گناهانش ريخته مى شود، زيرا كسى كه به زيارتش برود سعادت برايش تضمين شده و گناهان سنگينش به آسانى فرو مى ريزد. "

كوتاه سخن اينكه: زيارت قبر پيامبر اكرم از بزرگترين طاعات و برترين عبادات است تا جائيكه بعضى گفته اند: زيارت آن حضرت واجب است، پس سزاوار است كه در انجام آن كوشا باشند و از سرپيچى در انجام آن در صورت قدرت مخصوصا بعد از حجه الاسلام، خوددارى ننمايد، زيرا او حق بزرگى بر امتش دارد و هرگاه كسى از راه بسيار دور با سر و يا چشمش به زيارتش برود كاملا حقش را اداء نكرده است، خداوند از ناحيه مسلمين به او كاملترين جزاها را عنايت فرمايد اينست كه گفته اند:

" كسى را كه دوست دارى زيارتش كن، اگر چه خانه اش با تو فاصله زيادى داشته، خاك و سنگ هاى فراوانى ميان تو و او حائل باشد هيچ گاه دورى راه ترا از زيارتش باز ندارد، زيرا دوست دارنده براى كسى كه مى خواهدش، زيارت كننده است ".

و براى كسى كه قصد مدينه را دارد وظايفى است آنگاه به طور تفصيل در باره آداب زيارت بحث كرده و سلام كردن بر خليفه اول و دوم و زيارت كردن فاطمه زهرا سلام الله عليها و اهل بقيع و مزارهاى مشهور را كه در حدود سى موضوع هست نقل نموده است.

39- شيخ عبد الباسط بن شيخ على فاخورى، مفتى بيروت در " الكفايه لذوى العنايه " صفحه 125 گفته است: فصل دوازدهم در زيارت پيامبر اكرم است كه مطلوب و محبوب و مستحب موكدا است.

و زيارت قبر رسول خدا همانند زمان حياتش مستحب است، زيرا او در حجره اش زنده است و جواب سلام زائران را مى دهد و اين كار از بهترين كارها و مهمترين عوامل تقرب به خدا و برترين اعمال و پاكترين عبادت است كه خود آن حضرت فرموده است: " هر كس قبرك را زيارت كند شفاعتم براى او واجب خواهد بود. " و معنى وجوب در اين حديث اين است كه با وعده راست كه قطعا واقع خواهد شد، شفاعتم ثابت است، و در هر وقت مى شود او را زيارت كرد اما بعد از اتمام حج بهتر است، و لازم است بر كسى كه مى خواهد زيارتش كند از همه گناهان و اعمالى كه بر خلاف سنت آن حضرت است، توبه نمايد.

آنگاه مقدارى زيادى از آداب زيارت و زيارت اولى كه بعدا خواهد آمد آورده و گفته است: كسيكه عاجز از حفظ اين است اكتفاء به بعضى از آن نمايد كه كمترين آن " السلام عليك يا رسول الله " است.

آنگاه زيارت شيخين را ذكر كرده تا اينكه مى گويد: مستحب است تبرك به اسطوانه هائى كه براى آنها فضيلت و شرافت است و آنها هشت عدد هستند: اسطوانه محل نماز رسول خدا، اسطوانه عايشه كه به آن ستون " قرعه " مى گويند، اسطوانه توبه كه محل اعتكاف رسول خدا بوده است، اسطوانه سرير، اسطوانه على رضى الله عنه، اسطوانه وفود، اسطوانه جبرئيل و اسطوانه تهجد.

40- شيخ عبد المعطى سقا در " الارشادات السنيه " صفحه 260 گفته است " هنگامى كه حاجى يا عمره كننده خواست از مكه برگردد شايسته است كه به مدينه برود تا از نعمت زيارت پيامبر اسلام برخوردار گردد زيرا اين عمل از بزرگترين عوامل تقرب به خدا و بهترين طاعات و نافع ترين كوشش ها است، اما اين شايستگى اختصاص به كسى كه به مكه براى انجام مراسم حج و عمره رفته است ندارد نهايت آنكه براى او مطلوب تر است بهترين است كه زيارت در صورتى كه وقت، وسعت داشته باشد بر عمل حج مقدم شود زيرا چه بسا ممكن است مانعى پيش آيد. و روايات زيادى درباره فضيلت زيارت پيامبر اكرم وارد شده و از آن جمله است: " كسى كه قبرم را زيارت كند شفاعتم براى او واجب خواهد بود."

و سزاوار است كه مردم عند القدره و الاستطاعه از انجام اين وظيفه مخصوصا بعد از حجه الاسلام كوتاهى ننمايند، زيرا حق رسول خدا بر امتش فوق العاده زياد است و نيز سزاوار است كسى كه مى خواهد به زيارتش برود در بين راه درود و تحيت فراوان بر حضرتش بفرستد و هنگامى كه به مدينه رسيد غسل كند سپس وضوء بگيرد يا در صورت عذر تيمم نمايد. آنگاه مقدار زيادى از آداب زيارت و الفاظ مخصوص آن را نسبت به رسول خدا و شيخين بيان كرده است.

41- شيخ محمد زاهد كوثرى در " تكمله السيف الصقيل " صفحه 156 گفته است: احاديث درباره زيارت پيامبر اكرم فوق العاده زياد است كه حافظ صلاح الدين علائى چنانكه گذشت طرق آن احاديث را در مجلدى گرد آورده است و همواره امت اسلام بر طبق آن عمل مى كرده تا آنكه ابن تيميه بر خلاف همه مسلمين در براه آن اظهار نظر كرده است.

على قادرى در شرح الشفاء گفته است: ابن تيميه كه از حنبلى ها است تفريط كرده در وقتى كه سفر براى زيارت پيامبر اكرم را حرام كرده است، چنانكه ديگران افراط نموده گفته اند: زيارت رسول خدا عامل تقرب به خدا و جزء ضروريات دين مبين اسلام است و منكر آن محكوم به كفر است.

و شايد كه نظر دوم به صواب نزديكتر است، زيرا تحريم چيزى كه علماء بطور اتفاق درباره آن حكم به استحباب كرده اند كفر است چون اين كار، فوق تحريم مباح متفق عليه است "يعنى تحريم مستحب مورد اتفاق است"

پس كوشش او در منع مردم از زيارت رسول خدا دليل اين است كه در اعماق دلش دشمنى اى نسبت به پيامبر اكرم وجود داشته است و گرنه چگونه ممكن است به سبب زيارت و توسل، تصور شرك درباره مسلمانى كه معتقدند: پيامبر اسلام، عبد و رسول خدا است و در شبانه روز اقلا بيست بار در نمازشان آن را تكرار مى كنند نمود؟

و همواره اهل علم كه عوام را از بدعت در همه شئونشان باز مى دارند و آنان را ارشاد به سوى سنت در زيارت و غير آن در صورتى كه از آنان بدعتى صادر گردد، مى كنند، هيچ گاه آنان را به خاطر زيادت و توسل مشرك نخوانده اند چگونه ممكن است آنان مشرك باشند در صورتى كه خداوند آنان را از شرك نجات داده و در دلهايشان ايمان داخل كرده است؟

و نخستين كسى كه آنان را بدين جهت رمى به شرك كرده ابن تيميه است و كسى كه بعد از او به خاطر انگيره روانى جان و مال مسلمين را مباح ساخته است و او "ابن تيميه" از خدا نترسيده در اينكه از امام ابن الوفاء ابن عقيلى حنبلى روايت كرده كه: سفرى براى زيارت پيامبر اكرم معصيت است و بايد نماز را در آن تمام خواند در صورتى كه هرگز او چنين حرفى نزده است.

به كتاب " التذكره " او مراجعه كن تا ببينى كه او تا چه اندازه به زيارت پيامبر اكرم و توسل به آن حضرت، جنانكه مذهب حنبلى ها به آن ترغيب مى كند، عنايت دارد.

آنگاه كلامش را نقل كرده است و در آن است: قول به استحباب رفتن به مدينه و زيارت پيامبر اكرم و چگونگى زيارت او و زيارت شيخين و چگونگى زيارت آنها و رفتن به مسجد قبا و نماز در آن و رفتن به زيارت قبور شهداء و زياد دعا كردن در آن مشاهده مشرفه و...

سپس گفته است: و تو نص گفتارش را در اين مساله بر خلاف نسبت ابن تيميه ديدى.

42- فقهاء مذاهب چهارگانه مصر، در " الفقه على المذاهب الاربعه " جلد 2 صفحه 590گفته اند: " زيارت قبر پيامبر بزرگوار اسلام از برترين مستحبات است و درباره آن احاديث فراوانى رسيده است.

آنگاه شش عدد از احاديث باب و مقدارى از آداب زائر و زيارت رسول خدا و شيخين را ذكر كرده اند.

و هدوا الى الطيب من القول و هدوا الى صراط الحميد:

" انان به سوى گفتار پاكيزه و راه ستوده هدايت شده اند " "سوره حج آيه 24"