الغدير جلد ۹

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه زين العابدين قرباني

- ۲۰ -


با علم به اتفاق آنان و همه علماء نداريم " حنفى ها گفته اند: زيارت قبر پيامبر اكرم از فضل مستحبات بلكه نزديك به واجبات است و از كسانى كه به اين حقيقت تصريح كرده اند: ابو منصور محمد بن مكرم كرمانى است در مناسكش و عبد الله بن محمود بن بلدحى در شرح مختار، و ابى الليث سمرقندى در فتاواش در باب اداء حج.

و در صفحه 59 گفته است: " چگونه درباره يكى از گذشتگان تصور مى شود كه زيارت پيامبر اكرم را منع كرده باشد در صورتى كه آنان به اتفاق، زيارت ساير مردگان را جائز مى دانند و به زودى احاديث و آثارى كه درباره زيارت آنان رسيده نقل خواهيم كرد ".

او در صفحه 61 از قاضى عياض و ابى زكريا نووى، اجماع علماء و مسلمين را در مورد استحباب زيارت نقل كرده است و در صفحه 63 گفته است: " وقتى كه زيارت قبر غير رسول خدا مستحب باشد زيارت قبر او به خاطر حقانيت و وجوب تعظيمش اولى خواهد بود.

اگر گفته شود فرق ميان آن دو اين است كه: ديگران به خاطر احتياجشان با طلب مغفرت زيارت مى شوند چنانكه رسول خدا درباره اهل قبور بقيع چنين كرده است اما پيامبر اكرم از اينكه برايش طلب مغفرت شود بى نياز است در پاسخ بايد گفت: زيارت پيامبر اكرم به خاطر تعظيم و تبرك به اوست و براى اينست كه با دورد و سلام ما بر او رحمت خدا شامل حال ما گردد چنانكه ما مامور به درود و سلام فرستادن بر او و درخواست وسيله و غير آن از چيزهائى كه بدون درخواست ما برايش حاصل است هستيم، ليكن پيامبر اكرم ما را به اين كار ارشاد كرده تا با دعا كردنمان براى او مشمول عنايات و رحمت خدا كه براى اين كار مقرر فرموده است گرديم.

اگر گفته شود: در زيارت ديگران، مانعى از جهت مورد پرستش قرار گرفتن وجود ندارد اما در مورد زيارت قبر پيامبر اكرم بيم آن مى رود كه كم كم مورد پرستش قرار گيرد، در پاسخ اين جهت امتياز نيز گفته مى شود: اين بيان به قدرى نادرست است كه آدمى را مى لرزاند و اگر بيم گمراهى جهال نبود آن را ذكر نمى كرديم و اگر آن را بپذيريم بايد ادله شرعى را كه دلالت بر استحباب زيارت قبر پيامبر اكرم مى كرده با اين گونه خيالات فاسده ترك كنيم در صورتى كه چنين كارى ترك ادله شرعى بدون دليل است.

آخر چگونه ممكن است عموم قول پيامبر اكرم را كه فرموده: " قبور را زيارت كنيد " با چنين خيال واهى تخصيص زد و يا گفته آن حضرت را: " كسى مرا زيارت كند شفاعتم براى او واجب است " بدون دليل ترك كرد و بر خلاف اجماع مسلمين رفتار نمود؟

البته زيارت كردن قبور غير اين است كه آنها محل سجده و مورد پرستش قرار گيرند كه قطعا حرام است و لذا صحابه پيامبر اكرم جدا از آن احرازى مى كردند چون در اسلام از آن نهى شده است و ما هيچ گاه حق نداريم از ناحيه خود احكامى وضع كنيم و شريك خدا در دين در امورى كه خدا اجازه نداده است باشيم.

پس كسى كه زيارت قبر پيغمبر اكرم را منع كرده، در دين، احكام جديدى آورده كه خداوند نفرموده است و اين خود بندگى غير خدا است و كسى كه خدا گمراهش كند ديگر كسى نمى تواند هدايتش نمايد، و كسى كه تعظيم و تكريم مشروع پيامبر اكرم را بخيال احترام به خدا ترك كند، به خدا دروغ بسته و حق رسالت را ضايع كرده است، چنانكه كسى افراط در تكريم پيامبران كند و آنان را از مرز انسانيت گذرانده به مقام الوهيت برساند بر آنان دروغ بسته و حق الهى را تضييع كرده است، پس عدالت حفظ دستور خدا در هر دو مرحله است و در زيارت مشروع پيامبر محذور و مانعى وجود ندارد ".

او در صفحات 87 - 75 فصلى در مورد اينكه سفر براى زيارت قبر پيامبر اكرم سبب نزديكى به خدا است، منعقد كرده و بطور مفصل درباره آن بحث كرده آن را از نظر كتاب و سنت و اجماع و قياس اثبات نموده است

و از كتاب با اين آيه: " اگر آنان هنگامى كه به خود ستم كرده اند پيشت آمده از خدا طلب مغفرت كنند، و پيامبر نيز بر ايشان درخواست بخشش نمايد، هر آينه خدا را توبه پذير و بخشنده خواهند يافت " استدلال كرده است با اين بيان كه: زائر در كمال خضوع و طلب آمرزش كنار قبرش قرار مى گيرد، او هم كه زنده و مرده اش فرق نمى كند، طبعا برايش طلب مغفرت خواهد كرد و اين همان سبب نزديك به خدا است كه گفتيم.

و از سنت با عموم گفته پيامبر اكرم " هر كسى مرا زيارت كند " و صريح صحيحه ابن سكن: " كسى كه به عنوان زيارتم بيايد وهيچ كارى جز زيارتم او را مشغول ندارد و رفتن پيامبر اكرم براى زيارت قبور " وقتى كه رفتن به جاى نزديك باشد از راه دور نيز جائز خواهد بود، و در روايات صحيحه آمده كه آن حضرت به دستور خدا و براى تعليم عايشه چگونه بر مردگان درود بفرستد به قبرستان بقيع به عنوان زيارت رفته و همچنين به زيارت شهداء "احد" رفته است.

سپس گفته است: " چهارم اجماع است كه همه مسلمين اتفاق بر اين كار داشته اند، زيرا مردم همواره در هر سال بعد از انجام مراسم حج براى زيارت آن حضرت متوجه مدينه مى شدند و بعضى پيش از انجام مراسم به مدينه مى رفتند و اين حقيقتى است كه ما و گذشتگانمان آن را ديده و علما، از اعصار پيش بر ايمان نقل كرده اند چنانكه در باب سوم گفتيم ".

و اين حقيقتى است كه در آن شكى نيست و همه به سوى قبر پيامبر اكرم اگر چه در مسيرشان نبوده، مى شتافتند و تحمل رنج سفر و درودى راه و مخارج سنگين را مى نموده اند و معتقد بودند كه اين كار يك عمل عبادى و سبب نزديكى به خدا است.

و اتفاق همه مسلمين از صدر اسلام تاكنون از علماء و شايستكان و ديگران بر اين اثر محال است كه خطاء و اشتباه باشد در صورتيكه آنان به سر چشمه اسلام نزديكتر بودند و اين كار را بعنوان تقرب به خدا انجام مى دادند و اگر كسى توفيق بر انجام آن پيدا نمى كرد اظهار تاسف مى كرد و آرزوى مى كرد كه بعدا چنين توفيقى نصيبش گردد. و كسى كه ادعا كند كه همه مسلمين از صدر اسلام تاكنون اشتباه مى كرده اند خود اشتباه كار است.

20- زين الدين ابو بكر بن حسين عمر قريشى عثمان مصرى مراغى، متوفى در سال 816 ه در " تحقيق النصره فى تاريخ دار الهجره " گفته است: " شايسته است هر مسلمانى معتقد باشد كه زيارت كردن پيامبر اكرم سبب نزديكى بزركى به خدا است.

و دليل اين مطلب، احاديث زيادى است كه در اين زمينه وارده شده است و همچنين آيه شريفه: " و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول.. " زيرا تعظيم او با مرك از بين نمى رود و گفته نشود كه: طلب مغفرت پيامبر اكرم براى آنان تنها در حال حيات بوده و زيارت چنين نيست، چون همانطور كه بعضى از بزرگان محققين گفته اند: آيه دلالت مى كند بر اينكه توبه پذيرى و بخشش خدا در اين مورد به سه چيز وابسته است: آمدن آنان خدمت پيامبر، طلب مغفرت كرد نشان، طلب مغفرت كردن رسول خدا بر ايشان.

فرض اين است كه طلب مغفرت كردن پيامبر اكرم، براى جميع مومنان طبق آيه شريفه: و استغفر لذنبك و للمومنين و المومنات ": " براى آمرزش گناهت و گناه مردان و زنان با ايمان طلب مغفرت كن " حاصل است وقتى كه آمدن مومنان و طلب آمرزش آنان نيز حاصل گردد در اين صورت هر سه عامل پذيرش توبه و بخشش پروردگار حاصل خواهد بود.

21- سيد نور الدين سمهودى، متوفى در سال 911 خ در " وفاء الوفاء " جلد 2 صفحه 412 بعد از ذكر احاديت باب گفته است: و اما اجماع، تمام علماء اتفاق دارند كه زيارت قبور براى مردان مستحب است، چنانكه نووى گفته است، بلكه ظاهريه، حكم به وجوب كرده اند.

و درباره زنان اختلاف نموده، اما زيارت قبر پيغمبر "ص" طبق ادله خاصه چنانكه گذشت امتياز خاصى دارد.

سبكى گفته است: " براى همين جهت است كه مى گويم، در مورد زيارت قبر پيامبر اكرم فرقى ميان زنان و مردان نيست "

جمال الريمى در " التقفيه " گفته است: از محل خلاف، قبر پيامبر اكرم و همراهانش استثناء شده است، زيرا زيارت آنان بدون گفتگو براى زنان مستحب است چنانكه گفتار فقهاء درباره حج: براى كسى كه حج كرده مستحب است قبر پيامبر اكرم را زيارت كند " شامل آناننيز مى شود. "

روى اين حساب، استحباب زيارت مصاحبان رسول خدا امرى اتفاقى است و " دمنهورى " بزرگ به اين حقيقت تصريح كرده و بر آنها اضافه نموده است: قبور اولياء و صالحين و شهداء را، آنكاه درباره اينكه مسافرت به خاطر زيارت. همانند خود زيارت سبب تقرب به خدا است، مفصل بحث كرده است.

22- حافظ ابو العباس قسطلانى مصرى، متوفى 923 ه در " المواهب اللدنيه " فصل دوم درباره زيارت قبر شريف پيغمبر و مسجدش گفته است: " بدان زيارت قبر شريف پيغمبر از بزرگترين عوامل تقرب به خدا و اميدوار ترين طاعات و راه به سوى بالاترين درجات است. و هر كس غير اين عقيده داشته باشد از جرگه اسلام بيرون است و با خدا و پيامبر و عموم بزرگان علماء مخالفت كرده است.

بعضى از مالكى ها، مانند ابو عمران الفاسى، چنانكه در " المدخل " از " تهذيب الطالب " عبد الحق آمده است، به طور مطلق حكم به وجوب كرده اند.

او گفته است: شايد منظورش از آن، وجوب سنن موكده است. قاضى عياض مى گويد: آن از سنت هاى مورد اتفاق مسلمين و فضيلت مورد ترغيب است، انگاه مقدارى از احاديث وارده درباره زيارت پيامبر اكرم را آورده، سپس گفته است: " تمام مسلمان ها بر استحباب آن اتفاق دارند چنانكه نووى گفته و طاهريه آن را واجب دانسته اند.

پس زيارت قبر پيامبر اكرم، چنانكه گذشت به طور عموم و خصوص مطلوب است و زيارت قبور يك نوع تعظيم به شمار مى رود و تعظيم رسول خدا واجب است، لذا برخى از علماء گفته اند: در زيارت پيامبر ميان زن ها و مردها فرقى نيست، گرچه مورد اجماع بر استحباب زيارت قبور، تنها مردها است و در زن ها مساله خلافى است. مشهور تر در مذهب شافعى كراهت است.

ابن حبيب مالكى مى گويد: زيارت قبر پيامبر اكرم و نماز در مسجدش را ترك مكن، زيرا چنان مطلوب است كه هيچ كس از آن بى نياز نيست.

و سزاوار است كسى كه تصميم زيارت قبر پيامبر اكرم را دارد، نيت زيارت مسجد شريف و نماز در آن را نيز داشته باشد، زيرا آن يكى از سه مسجدى است كه شايسته است براى انجام فرائض به سوى آنها شتافت و مسجد النبى پيش مالك از همه آنها برتر است و غير از اين سه مسجد چنين فضيلتى را ندارند چون در شرع وارد نشده و قياس هم در اين مورد جائز نيست، زيرا شرافت مكان با نص صريح دانسته مى شود، و نص تنها در مورد مساجد سه گانه است مه غير آنها.

و از عمر بن عبد العزيز آمده است كه: افرادى را به مدينه مى فرستاد تا سلامش را به پيامبر اكرم برسانند.

پس مسافرت به سوى قبر پيامبر اكرم، طبق عموم ادله، موجب تقرب به خدا است و كسى كه نذر كرده باشد بر او واجب خواهد بود چنانكه " ابن كج " از اصحاب ما، به آن جزم كرده است و عبارتش اين است: " هنگامى كه نذر كند زيارت قبر را پيغمبر بدون اختلاف بايد به آن وفا كند.

تا اينكه مى گويد: براى شيخ تقى الدين ابن تيميه، در اين مورد كلام زشت عجيبى است كه مى گويد: نبايد مردم براى زيارت قبر پيامبر اكرم بروند.

اين عمل نه تنها مايه تقرب نيست، بلكه مايه دورى از رحمت خدا است شيخ تقى الدين سبكى در " شفاء السقام " اين عقيده غلط را رد كرده و دل هاى مومنان را شفا بخشيده است.

23- شيخ الاسلام ابو يحيى زكريا انصارى شافعى متوفى در سال 925 ه در " اسنى المطالب " شرح " روض الطالب " تاليف شرف الدين اسماعيل ابن مقرى يمنى جلد 1 صفحه 501 درباره چيزى كه براى حج كننده مستحب است مى گويد: " سپس قبر پيامبر اكرم را زيارت مى كند و بر او و همراهانش در مدينه منوره درود مى فرستد " آنگاه مقدارى از ادله استحباب زيارت و آداب آن را بيان كرده است. 24

24- ابن حجر هيثمى مكى شافعى، متوفى در سال 973 ه در كتابش " الجوهر المنظم فى زياره القبر المكرم " صفحه 12 چاپ سال 1279 ه در مصر بعد از استدلال بر مشروعيت زيارت قبر پيامبر اكرم با دلائل زياد، گفته است: يكى از آن دلائل اجماع است.

اگر بگوئى چگونه ادعاى اجماع بر مشروعيت زيارت و سفر به خاطر آن مى كنى، در صورتيكه ابن تيميه از متاخرين حنبلى ها منكر مشروعيت تمام آنچه كه گفته شده، هست چنانكه سبكى خطش را در اين مورد مشاهده كرده است؟ و ابن تيميه براى اثبات نظريه خود، دلائلى اقامه كرده كه گوش از شنيدن آنها ناراحت و طبع تنفر دارد، بلكه او پنداشته است: سفر براى آن به اجماع علماء حرام است و نماز در آن نبايد قصر شود و تمام احاديث وارده اين باب ساختگى است و بعضى از هم مذهبانش بعد از او نيز از وى پيروى كرده اند.

در پاسخ بايد گفت: ابن تيميه كيست كه در امور مذهبى به او و گفته اش توجه و اعتماد شود؟ و آبا او غير آن است كه جمعى از بزرگان هذهب، گفتار فاسد و دلائل بى اساسش را تعقيب نموده زشتى اوهام و افكار پليدش را آشكار نموده اند؟

چنانكه " عز بن جماعه " درباره اش گفته است: " او بنده اى است كه خدا او را گمراه كرده و به او لباس خوارى و ذلت پوشانده و در اثر كثرت دروغ و افتراء او را در پستى و محرمان جاى داده است.

و شيخ الاسلام و عالم انام كه همه بر جلالت مقام و اجتهاد و صلاح و پيشوائيش اتفاق دارند يعنى آقاى سبكى كه خدا روحش را مقدم و ضريحش را منور فرمايد، و در صدد پاسخگوئى معتقدات فاسدش بر آمده و كتاب مستقلى در اين باره نگاشته و با بهترين و منطقى ترين و روشنترين دلائل راه صواب را نشان داده است.

آنگاه گفته است: آنچه كه از ابن تيميه نقل شده اگر چه لغزش جبران ناپذير است و مصيبتى است كه همواره آثار شومش باقى است، اما خيلى شگفت - انگيز است، ويرا هواى نفس و شيطانيش چنان بر او چيره شده كه وادارش نموده به سوى اسلام و پاسدارانش تير اندازى نمايد بيچاره نفهميده است كه زشت ترين معايب را آورده است، زيرا در بسيارى از مسائل، با اجماع علماء مخالفت كرده و اعتراضات سخيف مشهورى نسبت به پيشوايان مذهب مخصوصا خلفاء راشدين نموده است تا جائى كه نسبت به خدا نسبتهاى ناروا داده براى او جهت و جسم قائل شده است و به كسانى كه اعتقاد به مذهبش نداشته نسبت گمراهى داده است.

و بالاخره علماء عصرش، عليه او قيام كرده حكومت را ملزم نمودند كه: يا او را بكشد يا حبسش نمايد. حكومت نيز او را به زندان افكند و در آنجا مرد، و اين بدعت ها خاموش گرديد و گمراهى ها از بين رفت.

آنگاه پيروانش به ياريش شتافتند، اما خداوند نگذاشت آنان سر بلند كنند و شخصيت و قدرتى به دست آورند، بلكه: " ذلت و مسكنت به نام آنان ثبت شده و به خاطر گناه و عداوتشان به خشم خدا گرفتار شده اند. " 25- شيخ محمد خطيب شربينى، متوفى در سال 977 ه در " مغنى المحتاج " جلد 1 صفحه 357 گفته است: " مورد بحث اين قوال "زيارت قبور براى زنان مستحب است يا مباح يا مكروه و يا حرام" در غير از زيارت قبر پيامبر اكرم است، اما زيارت قبر آن حضرت از بزرگترين عوامل تقرب به خدا براى مردان و زنان است.

" دمنهورى " قبور ديگر انبياء و صالحان و شهيدان را نيز به او ملحق كرده و ظاهرا هم حق با اوست، اما " اذرعى " گفته است از پيشينيان كسى را نديدم كه چنين عقيده اى داشته باشند. " ابن شبهه " گفته است: اگر اين حرف صحيح باشد، پس زيارت قبر پدر و مادر و برادر و خواهر و ديگران از فاميل ها نيز بايد جائز باشد، زيرا اينان به صله رحم از صالحان اولى هستند، ولى بهتر عدم الحاق اينان به آنان است به خاطر آن دليلى كه براى كراهت قبلا ذكر كرديم.

و در صفحه 494 همان كتاب بعد از بيان استحباب زيارت قبر پيامبر اكرم و نقل مقدارى از ادله آن مى گويد: منظور اين نيست كه استحباب زيارت قبر پيغمبر اكرم اختصاص به حاجى دارد، خير، چنانكه گذشت اين عمل مطلقا مستحب است قبل از حج و عمره و چه بعد از آن و يا بدون مراسم حج و عمره و اينكه مصنف آن را بعد از فراغ از حج آورده به خاطر شدت استحباب اين عمل براى حاجيان است به دو دليل: اول اينكه غالبا حاجيان از راه دور براى انجام مراسم حج مى آيند، وقتى كه نزديك مدينه مى آيند زشت است كه زيارت نكرده برگردن. دوم به خاطر فرموده خود آن حضرت است. " هر كس حج كند و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است " كه ابن عدى آن را در كامل و غيره آورده است و اين حديث دلالت مى كند كه زيارت قبر پيامبر اكرم براى حاجى از ديگران مستحب تر است و حكم عمره كننده در شدت استحباب همانند حج كننده است ".

26- شيخ زين الدين عبد الرووف مناوى، متوفى در سال 1031 ه در شرح الجامع الصغير جلد 6 صفحه 140 گفته است: و زيارت قبر پيامبر اكرم از كمالات حج است، بلكه زيارت آن نزد صوفيه فرض است و به نظر آنها مهاجرت به سوى قبر آن حضرت همانند تشرف در حال حيات اوست.

حكيم گفته است زيارت قبر مصطفى صلوات الله و سلامه عليه مهاجرت بيچارگان است كه به سويش مهاجرت مى كنند و او را مرده يابند و بر مى گردند، پس سزاوار است آنان را محروم نكند، بلكه بر ايشان شفاعت را به خاطر احترام زيارتشان پاداش قرار دهد.

او در شرح حديث " من زار قبرى وجبت له شفاعتى، گفته است: اثر زيارت. يا مرگ با اسلام است براى هر زائر؟ و يا شفاعت مخصوصى است براى زائر بيش از شفاعت عموميش براى همگان؟

اينكه فرموده است: " شفاعتم " در اين اضافه شرافتى است كه در ديگر شفاعت ها از قبيل شفاعت فرشتگان و خواص اولياء چنان شرافت نيست و شخص پيامبر از زائر شفاعت مى كند و اين يك نوع تعظيم متقابل است براى جبران عوض اخلاص زائر.

27- شيخ حسن بن عماد شرنبلانى، در مراقى الفلاح بامداد الفتاح " فصلى درباره زيارت قبر پيامبر اكرم نگاشته و در آن فرموده است: " زيارت قبر پيامبر اسلام از برترين عوامل تقرب به خدا و نيكوترين مستحبات است كه از لحاظ درجه نزديك به واجبات است، زيرا پيامبر اكرم مردم را به آن تحريص فرموده و مبالغه در استحباب آن كرده است.

او گفته است: " هر كس گشايشى در كارش باشد و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است - هر كس مرا زيارت كند شفاعتم براى او واجب است - هر كس بعد از مرگ زيارتم كند همانند آن است كه در حياتم زيارتم كرده باشد و.. "

و از چيزهائى كه پيش همه دانشمندان مسلم است اين است كه رسول خدا هم اكنون زنده و روزى بگير و بهره رسانند به همه پناهندگان و بندگان است نهايت آنكه پرده ها مانع ديدن مقامات عاليه اوست و چون مى بينم كه بيشتر مردم از اداء حق زيارت آن حضرت غافل هستند و جزئيات و كليات مربوط به زيارت را نمى دانند از اين رو تصميم گرفتم بعد از احكام مناسك حج مقدارى از آداب زيارت را نيز ذكر كنم تا فائده كتاب تمام باشد.

آنگاه مقدار زيادى از آداب زائر و زيارت را چنانكه خواهد آمد بيان كرده است.

28- قاضى القضاه شهاب الدين خفاجى حنفى مصرى، متوفى در سال 1069 ه در شرح الشفاء جلد 3 صفحه 566 گفته است: " بدان كه اين حديث "حديث شد رحال به سوى مساجد" ابن تيميه و هم مذهبانش مثل ابن قيم را وارد به آن گفتار زشت و كفر آميز كرده تا جائى كه او را تكفير نموده اند و سبكى كتاب مستقلى در رد عقائد سخيفش نوشته است.

عقيده و اين بوده كه نبايد قبر اكرم را زيارت كرد و شد رحال به سوى آن نمود در صورتى كه گفته شده: " افراد نجيب به سوى قبر پيامبر اكرم كه حقا مهبط وحى است مى شتابند و در آن جا حاجات و اميدها بر آورده مى شود ".

او پنداشته است كه با اين گفتارش از توحيد حمايت مى كند در صورتى كه گفته هايش شايسته ذكر نيست و آنها از عاقلى صادر نمى شود تا چه رسد به - شخص فاضلى خدا از سر تقصيرش در گذرد.

و اما اينكه رسول خدا فرموده است: لا تتخذوا قبرى عيدا: " قبرم را عيد قرار ندهيد " منظور يا اين است: " با هيئت خاصى در روز معين كنار قبرم جمع نشويد و يا اين كه: " در سال تنها يك روز زيارتم نكنيد بلكه هرچه بشتر زيارتم