الغدير جلد ۹

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه زين العابدين قرباني

- ۱۴ -


و از آنجا، به شهرش "اسفراين" برده و در آنجا دفنش كردند.

38- ابو القاسم الحسين بن على مغربى، متوفى در سال 418 ه در " ميافارقين " وفات يافت، او را به نجف برده و در آنجا دفنش كردند.

39- ابو بكر بيهقى حافظ بزرك، در سال 458 در نيشابور وفات يافت و تابوتش به " بيهقى " حمل گرديد.

40- محمد بن احمد بن مشاره ابو عبد الله اصفهانى شافعى، در سال 464 ه در بغداد وفات كرد و او را به " دجيل " بردند.

41- على بن ابى نصر موصلى، متوفى در سال 479 ه در بغداد وفات كرد و جنازه اش را به موصل بردند.

42- ابو بكر محمد بن عبد الله ناصحى نيشابورى كه در زمانش پيشواى حنفى ها بوده، در سال 484 در راه " رى " وفات يافت و تابوتش به نيشابور حمل گرديد و گفته شده كه جنازه اش را به اصفهان برده و در آنجا دفن گردند.

43- قاضى ابو احمد القسم بن مظفر شهرزورى، متوفى در سال 489 ه در مدائن كسرى وفات يافت، جنازه اش را به اسكندريه برده و در آنجا دفن كردند.

44- ابو بكر احمد بن على علبى حنبلى، در سال 503 ه در عرفات وفات يافت جنازه اش را به مكه بردند و طوافش دادند و كنار قبر " فضيل بن عياض " دفن نمودند و هنگامى كه خبر مرگش به بغداد رسيد، براى او نماز غايب خواندند و مسجد جامع براى اين كار پر از جمعيت شده بود.

45- حافظ ابو الغنائم محمد بن على نرسى كوفى مقرى، در سال 510 ه در حله وفات يافت. جنازه اش را به كوفه برده و در آنجا دفنش كردند.

46- ابو بكر محمود بن مسعود قاضى القضاه الشعيبى حنفى مفتى در سال 514 در سمرقند وفات يافت و تابوتش را به بخارا بردند.

47- ابو اسحاق الغزى ابراهيم بن عثمان در سال 524 ه ميان مرو و بلخ كه از شهرهاى خراسان آن روز بوده وفات يافت و جنازه اش را به بلخ برده و در آنجا دفنش كردند.

48- قاضى بهاء الدين شهروزى، در سال 532 ه در حلب وفات يافت او را به صفين برده و در آنجا دفنش كردند.

49- ابو سعد احمد بن محمد حافظ اصفهانى، در سال 540 ه در نهاوند وفات كرد، و به اصفهان نقل داده شد.

50- احمد بن محمد ابو المعالى بن البسر بخارى، متوفى در سال 542 ه در "سرخس" وفات يافت و جنازه اش را به " مرو " و از آنجا به " بخارا " بردند و در آنجا دفن كردند.

51- المظفر بن اردشير ابو منصور عبادى، در سال 547 ه در لشگرگاه مكرم فوت كرد. جنازه اش را به بغداد برده، و در " دكه جنيد " دفن نمودند.

52- ابو الحسن محمد بن مبارك بغدادى فقيه شافعى، در سال 552 ه در بغداد وفات يافت. و جنازه اش را به كوفه انتقال داده و در انجا دفنش كردند.

53- صدر الدين ابو بكر خجندى اصفهانى شافعى، در سال 552 ه در قريه اى ميام همدان و كرخ وفات يافت، و او را به اصفهان برده، و در " سيلان " دفنش كردند.

54- محمد بن عبد الرحيم انصارى ابو عبد الله مالكى غرناطى، در سال 569 ه در اشبيليه وفات يافت و به غرناطه برده شد، و در آنجا دفن گرديد.

55- عبد اللطيف فقيه شافعى اصفهانى، در سال 580 ه در همدان وفات كرد و جنازه اش را به اصفهان برده، و در آنجا دفنش كردند.

56- ضياء الدين عيسى الهكارى فقيه، در سال 585 ه در " خروبه " نزديك عكا وفات كرد و به قدس حمل شده و در آنجا دفن گرديد.

57- ابو الفضل حسين بن احمد همدانى يزدى كه از پيشوايان مذهب حنفى است، در سال 591 ه در شهر " قوص " واقع در مصر عليا وفات يافت و جنازه اش را به مصر آورده و در خاك " حنيفه " دفنش كردند.

58- مسعود بن صلاح الدين، متوفى در سال 606 ه در مدرسه " راس العين " وفات يافت جنازه اش به " حلب " برده و در آنجا دفن گرديد.

59- ابن حمدون تاج ابو سعد حسن بن محمد، متوفى در سال 608 ه در مدائن وفات يافت، جنازه اش را به مقابر قريش برده و در آنجا دفنش كردند.

60- قطب الدين عادل، متوفى در سال 619 ه در " فيوم " وفات يافت و جنازه اش به قاهره برده شد.

61- ابو الفضائل حسن بن محمد عدوى، در سال 650 ه در بغداد وفات كرد و جنازه اش را به مكه برده و در آنجا دفن كردند.

62- سيف الدين ابو الحسن قيمرى، در سال 653 در " نابلس " وفات كرد. او را در بارگاهش در نزديكى " مارستانه " واقع در " صالحيه " دفن كردند.

63- ابو الفضائل القسم بن يحيى شهرزورى، متوفى در سال 599 ه در " حماه " وفات يافت. او را به دمشق حمل كرده و در آنجا دفن نمودند.

64- الملك الناصر داود بن المعظم، در سال 655 ه در قريه " البويضا " دمشق وفات يافت. و از آنجا به شام برده و در دامنه كوه " قاسيون " دفن گرديد 65. - جمال الدين صرصرى فقيه حنيلى در سال 656 ه در بغداد وفات يافت او را در محلش "صرصر" دفن كردند.

66- شيخ محمد قونوى مصرى، در سال 672 ه در مصر وفات يافت وصيت كرده بود جنازه اش را به دمشق برده كنار شيخ محى الدين عربى استادش دفن نمايند.

67- ابو الخير رمضان ابن الحسين السرمارى مدرس حنفى، در سال 675 ه در دريا وفات كرد. و جنازه اش را پس از نه روز، به شهر انبار رسانده و در آنجا دفن كردند.

68- ملك سعيد بركه، متوفى در سال 678 ه در " كرك " فوت كرد جنازه ش را به دمشق برده، در آنجا دفن كردند.

69- نجم الدين عبد الرحيم القاضى ابن البارزى الشافعى فقيه بصير، در سال 683 ه در تبوك فوت كرد. جنازه اش به مدينه حمل و در آن جا دفن گرديد.

70- يوسف بن ابى نصر دمشقى ابن السفارى، محدث، در سال 699 ه در دمشق در زمان نتار فوت كرد. و او را در تابوتى نهادند تا سر و صدا خوابيد به مدينه اش برده در آنجا دفنش كردند.

71- شرف الدين ابو عبد الله محمد بن محمد الحرانى معروف به اين النجيح فقيه عابد، متوفى در سال 723 ه در وادى بنى سالم فوت كرد. او را به مدينه بردند، پس از غسل و نماز بر او در روضه مباركه " در بقيع دفنش كردند.

72- ابو الحسن على بن يعقوب مصرى نور الدين شافعى پيشواى شافعى ها. متوفى در سال 724 ه دو " ديروط " كه يكى از قراء مصر بوده فوت كرد - و به " قرافه " حمل و در آنجا دفن گرديد.

73- كمال الدين ابن الزملكانى بزرگ شافعى ها، سال 727 ه در شهر " بيس " فوت كرد و به قاهره حمل و در " قرافه " دفن گرديد،

74- عبد القادر بن عبد العزيز حنفى كه يكى از بزرگان اين طائفه است، در سال 737 ه در " رميله " فوت كرد او را به بيت المقدس بردند.

75- محمد بن محمد تلمسانى مقرى. "يكى از مجتهد بن مالكى در قرن هشتم" در " فاس " فوت كرد. او را به محلش " تلمسان " بردند.

76- محمد بن يوسف كرمانى پس بغدادى شمس الدين شارح صحيح بخارى در راه حج سال 786 ه فوت كرد او را به بغداد برده در قبرى كه قبلا براى خود آماده ساخته بود، دفن كردند.

77- عز الدين ابو جعفر احمد بن احمد اسحاقى حلبى شافعى رئيس بزرگوار در سال 803 ه در " مرحلين " حلب فوت كرد او را به حلب حمل نموده در آنجا در مقبره خانواده اش دفن كردند.

78- امير عماد الدين ابو الفداء اسماعيل عنابى دمشقى، در سال 930 ه در قريه " دمر " فوت كرد. او را به دمشق حمل و در " عنابه " دفن كردند.

79- شهاب الدين احمد بخارى مكى پيشواى حنفى ها، در سال 938 ه يا 948 ه در بندر جده كه قاضى همانجا بوده وفات كرد. جنازه اش را به مكه برده، و در " المعلى " دفن كردند.

80- ابو الحسن على بن احمد كيزوانى، در سال 955 ه، بين مكه وطائف فوت كرد جنازه اش را به مكه برده و در آنجا دفنش كردند.

2- كسانى كه بعد از دفن، جنازه آنها را بجاى ديگر بردند:

1- عبد الله بن عمرو بن حزام "حرام" انصارى، پدر صحابى بزرگوار " جابر بن عبد الله " كه او و صديقش عمرو بن جموح انصارى در احد شهيد شده و در آنجا ميان يك قبر دفن گرديدند و بعد از شش ماه جابر او را از آنجا بيرون آورد.

جابر مى گويد: با پدرم كسى دفن شده بود كه دلم راضى نمى شد با او در يك قبر باشد، از اين رو او را در اوردم و در قبر جداگانه اى دفنش كردم. ابو داود و بيهقى اضافه مى كنند كه: او را بعد از شش ماه در آوردم و هيج تغيير در او پديد نيامده بود، جز آن قسمت از ريشش كه روى زمين قرار داشت.

حاكم در " مستدرك " جلد 3 صفحه 203 با اسناد صحيحى از جابر آورده است: پدرم اولين شهيد روز " احد " بود او را با يكى ديگر در قبرى گذاردم، بعدا ديدم دلم راضى به اين كار نيست كه او با ديگرى در يك قبر باشد بعد از شش ماه، او را از قبرش در آوردم. گويا مانند روزى بود كه ميان قبرش نهاده بودم غير گوشش.

ناصف در " التاج " جلد 1 صفحه 409 بعد از ذكر حديث جابر و نقل جنازه سعد و سعيد ياد شده مى گويد: از اين حديث فهميده مى شود كه نقل ميت قبل از دفن و بعد از آن به جاى ديگر جائز است.در صورتى كه صاحب قبر طالب آن باشد و يا از فراگفتن آب بر آن و يا خراب شدن آن بترسد، انتقال آن واجب است، و اگر در ميان مردم اشرارى باشد نيز جائز است و بطور كلى در صورت احتياج انتقال جائز است.

2- عبد الله بن سلمه بن مالك بن حارث بلدى انصارى، در جنگ احد گشته شد. مادرش انسيه دختر عدى خدمت رسول خدا رفت و عرض كرد: يا رسول الله پسرم عبد الله بن سلمه از شركت كنندگان جنگ بدر بود، ولى در احد كشته شده ميل دارم جنازه اش را به مدينه برده با آن مانوس گردم، رسول خدا به او اجازه داد از فرزندش را توى عبا پيچيده و روى شترش قرار داد و در طرف ديگر شتر " مجذر بن ديار " را و حركتشان داد و چون عبد الله سنگين و مجذر سبك بود و توازن بهم خورده بود اصحاب رسول خدا از اين منظره به شگفت آمده بودند، پيامبر اكرم فرمود: عملشان ميان آنان توازن بر قرار خواهد كرد.

3- مجذر بن زياد بن عمرو بن احزم بلوى، در جنگ احد كشته شد و انيسه مادر عبد الله بن سلمه او را با پسرش از آنجا با اجازه صريح رسول اكرم به مدينه برد.

4- طلحه بن عبيد الله تميمى "يكى از عشره مبشره" كه در جنك جمل سال 36 ه كشته شده و در بصره در ناحيه ثقيف دفن گرديد.

حافظ بن عساكر آورده است كه: عايشه، دختر طلحه، پدرش را در خواب ديد به او گفت: دخترم مرا از اين مكان به جاى ديگر منتقل كن، زيرا رطوبت اذيتم مى كند، پس از سى سال يا مانند آن در حالى كه بدنش تر و تازه بوده و تغييرى در او پديد نيامده بود از قبر در آورد و در " هجرتين " واقع در بصره دفن كرد.

و در روايت ديگرى آمده است: " خانه اى از خانه هاى آل ابى بكر را خريدند و در آنجا دفنش كردند ".

5- كسانى كه در جوار مسجد رسول خدا بودند: عينى در " عمده القارى " جلد 4 صفحه 63 گفته است: عثمان رضى الله عنه دستور داد: قبرهائى كه نزديك مسجد است خراب كنند و جنازه ها را به قبرستان بقيع منتقل نمايند و گفت: " مسجدتان را وسعت دهيد ".

6- شهداء احد: ابن جوزى در صفه الصفوه جلد 1 صفحه 147 از جابر روايت كرده: هنگامى كه معاويه تصميم گرفت چشمه اش را در احد جارى سازد، به او نوشتند: اين كار مقدور نيست، مگر آنكه آن را بر روى قبور شهداء احد جارى سازيم. او در جواب نوشت: قبرها نبش كنيد ".

و در نوادر الحكيم ترمذى صفحه 277 اماده است او به منادى اى دستور داد در ميان مردم ندا دهد كه: " هر كس كشته اى دارد جنازه اش را در آورد و به جاى ديگر ببرد ". جابر مى گويد: آنان را ديدم كه روى گردن هاى رجال حمل مى شدند و گويا كه خوابيده بودند. و كلنك به گوشه پاى حمزه عليه السلام اصابت كرد و خون از آن جارى گرديد.

ابن جوزى در صفحه 194 در كتابش از جابر آورده است كه: " از طرف معاويه ما را در مورد كشته هاى احد هنگام جريان آب چشمه ندا دادند، آنها را بعد از چهل سال تر و تازه از قبرها بيرون آورديم ".

7- جعفر بن منصور، متوفى در سال 150 ه ابتداء در قبرستان بنى هاشم بغداد دفن گرديد، آنگاه از آنجا به جاى ديگر منتقل شد.

8- در سال 647 ه تابوت هاى جمعى از خلفاء را به خاك " رصافه " به خاطر بيم از آب گرفتن منتقل كردند، يكى از آنها " المقتصد بن الامير ابى احمد المتوكل " است كه بعد از سيصد و پنجاه و چند سال از دفن او را به آن جا منتقل كردند و همچنين پسرش " المكتفى " و " المقتفى " پسر المقتدر بالله را.

9- ابو النجم بدر الكبير در سال 311 ه در شيراز فوت كرد، پس از مدتى قبرش را نبش كرده و جنازه اش را به بغداد حمل نمودند.

10- محمد بن ابو على ابن مقله بغدادى، در سال 328 ه وفات يافت، و در دار السلطان دفن گرديد، آنگاه خانواده اش درخواست كردند جنازه اش را به آنها تسليم كنند، قبرش را شكافته جسدش را به آنها تسليم نمودند، پسرش ابو الحسين او را در خانه اش دفن كرد پس زن معروفش " ديناريه " قبر او را شكافته و در خانه خود دفن نمود.

11- جعفر بن الفضل ابو الفضل معروف به ابن " خنزابه " وزير و محدث، در سال 371 ه يا 391 ه فوت كرد و در " قرافه " و گفته شده در خانه اش، دفن گرديد.

و گفته شده كه او در مدينه خانه اى خريده و قبرى در آن براى خود تعبيه كرده بود.

وقتى كه او را به آنجا بردند، چون بزرگان آنجا متنعم به نعمت هايش بودند جنازه اش را به مكه برده مراسم حج و وقوف به عرفات را درباره اش انجام دادند،انگاه او را به مدينه برگردانده و در آنجا دفنش نمودند.

12- ابن سمعون محمد بن احمد پيشوا و واعظ شهير، در روز پنجشنبه 14 ذى القعده سال 387 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در خيابان " الغتابيين " دفن گرديد همجنان در آنجا بود تا آنكه پنجشنبه يازده رجب سال 426 ه از آنجا منتقل گرديد و در مقبره احمد بن حنيل پيشواى حنبلى ها دفن شد در صورتى كه كفنش رطوبت برنداشته بود

13- ابو الحسن محمد بن عمر كوفى، در سال 390 ه در بغداد وفات كرد و بعد از يك سال يا كمتر جنازه اش را به مقبره خانوادگيش واقع در كوفه برده و در آنجا دفن كردند.

14- ابو بكر محمد بن طيب باقلانى متكلم اشعرى شافعى در سال 403 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در كوچه مجوس از نهر " طابق " دفن گرديد آنگاه از آنجا به " باب الحرب " منتقل و در آنجا دفنش كردند.

15- ابو بكر محمد بن موسى خوارزمى فقيه حنفى كه رياست مذهب به او منتهى گرديده بود در سال 403 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در كوجه " عيده " مدفون گرديد و در سال 408 ه به خاكش واقع در " بازارچه غالب " منتقل و در آنجا