تفسير مجمع البيان جلد ۱۷

امين الاسلام طبرسي
ترجمه : علي کرمي

- ۱۶ -


/ سوره حج / آيه هاى 65 - 61

61 . ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِى النَّهارِ وَ يُوْلِجُ النَّهارَ فِى اللَّيْلِ وَ اَنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ.

62 . ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ اَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ اَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِىُّ الْكَبيرُ.

63 . اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْاَرْضُ مُخْضَرَّةً اِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ.

64 . لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِىُّ الْحَميدُ.

65 . اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِى الْاَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِاَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْاَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ اِنَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيْمٌ.

ترجمه

61 - اين [يارى رساندن به ايمان آوردگان ] از آن روست كه خدا [بر هر كارى تواناست، و اوست كه ]شب را در روز فرو مى برد و روز را در شب فرو مى برد؛ و از آن روست كه خدا شنوا و بيناست.

62 - [آرى،] اين [اقتدار و توانايى ] از آن روست كه خداست كه تنها حق است و آنچه جز او مى خوانند [و مى پرستند و آن را شريك و همتاى او مى پندارند ]همان باطل است، و اين خداست كه بلندمرتبه و بزرگ است.

63 - آيا نديده اى كه خدا از آسمان آبى فرو فرستاد، پس زمين [بر اثر آن ]سرسبز [و پرطراوت ]گرديد؟ به راستى كه خدا دقيق و آگاه است.

64 - آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است [همه و همه ] از آن اوست، و به يقين خداست كه خود بى نياز و ستوده است.

65 - آيا نديده اى كه خدا آنچه را كه در زمين است، و [نيز] كشتى ها را كه به فرمان او در دريا روان مى گردند [همه را] براى شما رام گردانيد؟ و [اوست كه ]آسمان را نگاه مى دارد تا - جز به اذن او - به زمين نيفتد، به يقين خدا نسبت به مردم سخت رؤف و مهربان است.

تفسير

پرتوى از نشانه هاى او

در اين آيات، قرآن شريف به ترسيم پرتوى از نشانه هاى يكتايى و قدرت وصف ناپذير او پرداخته و در نخستين آيه مورد بحث مى فرمايد:

ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِى النَّهارِ وَ يُوْلِجُ النَّهارَ فِى اللَّيْلِ

اين يارى رسانى به مردم با ايمان بدان جهت است كه خدا بر هر كارى تواناست، و اوست كه بخشى از ساعت هاى شب را كاهش داده و آن را در روز فرو مى برد و بخشى از ساعت هاى روز را كاسته و در شب فرو مى برد.

وَ اَنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ

و از آن روست كه خدا دعاى مردم با ايمان را مى شنود و به حال آنان بيناست.

در دومين آيه مورد بحث مى فرمايد:

ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُ

اين يارى رسانى به توحيدگرايان به خاطر آن است كه ذات پاك و بى همتاى او در گفتار و كردار، حق و سرچشمه حق است.

به باور پاره اى منظور اين است كه اين به خاطر آن است كه شكوه و عظمت و بزرگوارى و كرامت از آن اوست، و كسى كه به اين حقايق عقيده داشته باشد، به حق عقيده دارد و باور و گرايش و عقيده اش بر اساس حق است.

وَ اَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ

و آنچه را جز او مى خوانند و مى پرستند پوچ و باطل است، چرا كه آن خدايان ساختگى و دروغين نه سودرسان به حال پديده هاى هستى و مردم اند و نه زيان رسان.

وَ اَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِىُّ الْكَبيرُ

و اين خداى يكتاست كه بلندمرتبه و بزرگ است.

در سومين آيه مورد بحث مى فرمايد:

اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْاَرْضُ مُخْضَرَّةً

آيا نديده اى كه خدا از آسمان باران فرو فرستاد و با بارش آن زمين را سرسبز و پرطراوت گردانيد؟

اِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ

به يقين خدا نسبت به بندگانش لطف بسيار دارد و روزى آنان را از راهى كه آنان نمى دانند مى رساند و به اسرار قلبى آنان آگاه است.

واژه «لطيف» به باور پاره اى به مفهوم كسى است كه به تدبير امور و تنظيم شئون هستى دقيق است و احاطه دارد و مى تواند آنچه كه ديگران توان انجام آن را ندارند، بر اساس حكمت و مصلحت انجام دهد.

در چهارمين آيه مورد بحث مى افزايد:

لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الْاَرْضِ

آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است از آن اوست، و اوست كه مى تواند در كران تا كران هستى و همه پديده ها تصرف كند.

وَ اِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِىُّ الْحَميدُ

و بى گمان خداست كه خود از همگان بى نياز و صفات و كردارش در خور ستايش است.

در آخرين آيه مورد بحث به نشانه و نمونه شگفت انگيز ديگرى از قدرت بى پايان خدا اشاره كرده و مى فرمايد:

اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِى الْاَرْضِ

آيا نمى بينى كه خدا آنچه را كه در زمين است، براى شما رام گردانيد؟!

وَ الْفُلْكَ تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِاَمْرِهِ

و آيا نمى نگرى كه كشتى را بر پهنه آب هاى دريا و اقيانوس براى شما رام ساخت تا روان گردند و با شكافتن سينه آب ها شما را به سوى هدف پيش برند؟!

وَ يُمْسِكُ السَّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْاَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ

و آسمان را در جاى خود و درست همان گونه كه خود مقرر داشته و خواسته است نگاه مى دارد تا جز به اذن او بر زمين فرو نيفتد.

آرى، اين نظام شگرف به خواست او برپاست و اگر او بخواهد كه اين نظام به هم بخورد و نابود گردد، آن گاه است كه آسمان بلند بر زمين فرو مى غلطد و كهكشان ها و ستارگان و خورشيد و ماه و عالم بالا در هم فرو مى ريزند و اين نظم بهت آور و تفكرانگيز و دلربا واژگون مى گردد.

اِنَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيْمٌ

راستى كه خدا نسبت به مردم رؤوف و مهربان است، و از سر مهر و رأفت و لطف است كه پديده ها و موجودات گوناگونى را در زمين و كشتى را در دريا براى آنان رام گردانيد و آسمان ها را نظام بخشيد و نگاه داشت و آنها را اجازه سقوط و واژگون شدن نمى دهد.

پرتوى از آيات

در آياتى كه گذشت، افزون بر آنچه در ترجمه و تفسير آنها آمد، دو نكته ديگر در خور تعمق و تدبر بسيار است:

1 - زنجيره اى از صفات خدا

در اين آيات، قرآن شريف در پرتو يك سلسله از نشانه هاى يكتايى و بى همتايى خدا و دانش بى كران و حكمت وصف ناپذير او، به شمارى از صفات آن ذات پاك توانا توجه مى دهد كه تفكرانگيز است.

اين صفات بسيار كه در چشم انداز ژرف نگران و تعالى جويان قرار مى گيرد عبارتند از:

1 - دانايى ذات پاك او،

2 - فرزانگى و حكمت او،

3 - گذشت او،

4 - آمرزندگى او،

5 - شنوايى او،

6 - بينش و بينايى او،

7 - برترى و بلندمرتبه بودن او،

8 - لطيف و دقيق بودن او،

9 - آگاهى او،

10 - بى نيازى او،

11 - ستودگى و در خور ستوده بودنش،

12 - رؤوف بودن او،

13 - مهر و بخشايندگى او،

14 - و ديگر بزرگى ذات پاك و بى همانند او.

2 - آراستگى به اخلاق الهى

منظور از ترسيم اين صفات و ويژگى هاى آفريدگار هستى براى توحيدگرايان و پرواپيشگان و تكامل خواهان چيست؟

آيا تنها براى اين است كه او را اين گونه و با اين صفات بشناسند؟

آيا براى اين است كه در اين محورها داد سخن بدهند و كتاب ها بنويسند؟

آيا براى اين است كه به باور قلبى در اين محورها نايل آيند؟

يا فراتر از همه اينها براى اين است كه از اين صفات بلند و ويژگى هاى ارجمند و سازنده محبوب و معشوق و معبود و سالار و هستى بخش خويش، درس گيرند و در مسير بندگى او خود را به آن ويژگى ها نزديك ساخته و نور گيرند، و ذرّه اى از آن صفات را در وجود خويش بيابند و خود را بسازند؟

به باور ما همه آنها براى اين آخرين هدف و والاترين هدف است؛ و اين مفهوم همان بيان ارزشمند است كه: تخلّقوا باخلاق الله...

هان اى بندگان خدا! بكوشيد كه در مسير بندگى و پرستش، شمعى از صفات خدا را در كانون جان روشن سازيد و به اخلاق الهى تخلّق يابيد كه بندگى و ايمان و پرواى واقعى اين است و بس.

/ سوره حج / آيه هاى 70 - 66

66 . وَ هُوَ الَّذى اَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ اِنَّ الْاِنْسانَ لَكَفُورٌ.

67 . لِكُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِى الْاَمْرِ وَ ادْعُ اِلَى رَبِّكَ اِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقيمٍ.

68 . وَ اِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ اَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ.

69 . اَللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كُنْتُمْ فِيْهِ تَخْتَلِفُونَ.

70 . اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّماءِ وَ الْاَرْضِ اِنَّ ذلِكَ فى كِتابٍ اِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ.

ترجمه

66 - و اوست كه به شما زندگى ارزانى داشت، آن گاه [پس از عمر مقرر] شما را مى ميراند، آن گاه در روز رستاخيز [دگرباره ] شما را زنده مى سازد؛ راستى كه انسان سخت ناسپاس است.

67 - براى هر [جامعه و] امّتى از جامعه هاى پيشين [شريعت و] آيينى قرار داديم كه آنان بدان [پاى بندند و] عمل مى كنند، بنابراين [شرك گرايان ] نبايد در اين مورد با تو ستيزه نمايند؛ [پس به كشمكش آنها بها مده ] و مردم را به سوى پروردگارت فراخوان، چرا كه تو بر راهى مستقيم [و بى انحراف ] قرار دارى.

68 - و اگر [حق ستيزان ] با تو به مجادله برخاستند، بگو: خدا به آنچه انجام مى دهيد داناتر است.

69 - خداست كه در روز رستاخيز در آنچه بر سرش كشمكش مى كرديد، ميان شما داورى خواهد كرد.

70 - آيا ندانسته اى كه خدا آنچه را كه در آسمان وزمين است مى داند؟! بى گمان اين [ها همه ] در كتابى [به ثبت رسيده ] است؛ به يقين [ثبت همه ] اينها بر خدا آسان است.

تفسير

خداى زندگى بخش و ارزانى دارنده نعمت حيات

در اين آيات به ترسيم دلايل ديگرى بر يكتايى و بى همتايى خدا و قدرت وصف ناپذير او پرداخته، و در نخستين آيه مورد بحث مى فرمايد:

وَ هُوَ الَّذى اَحْياكُمْ

و اوست آن خدايى كه به شما زندگى ارزانى داشت و پس از آن كه نطفه اى بى جان بوديد، به شما حيات بخشيد.

ثُمَّ يُميتُكُمْ

آن گاه زمانى كه دوران زندگى مقرر و معلوم شما سپرى گرديد، شما را مى ميراند.

ثُمَّ يَحْييكُمْ

سپس در روز رستاخيز برمى انگيزد.

از آيه شريفه اين نكته دريافت مى گردد كه آن قدرت فرزانه و بى كرانى كه آفرينش نخستين را پديد آورد و پديده هاى گوناگون را هستى بخشيد و به انسان ها زندگى ارزانى داشت، همو مى تواند دگرباره در آستانه رستاخيز به همگان حيات بخشد.

اِنَّ الْاِنْسانَ لَكَفُوْرٌ

راستى كه انسان سخت كفرانگر و نا سپاس است.

لا براى هر جامعه اى دين و آيينى است

لا در دومين آيه مورد بحث در اشاره به برنامه رشد و تكامل اديان و مذاهب در تاريخ پرفراز و نشيب انسان مى فرمايد:

لِكُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ

براى هر جامعه و امّتى از جامعه ها و امت هاى پيشين، دين و آيينى قرار داديم كه به آن عمل مى كردند.

به باور پاره اى منظور اين است كه براى هر جامعه اى قرارگاه و مكانى قرار داده ايم كه به آن جا انس و الفت گرفته اند و در آن جا خدا را مى پرستند، چرا كه «منسك» به مفهوم جايگاه عبادت خدا، و «مناسك» به معناى جايگاه هايى است كه براى عبادت در نظر گرفته شده است.

و به باور «قتاده» و «مجاهد» منظور اين است كه براى هر جامعه و مردمى جايگاهى - بسان قربانگاه منى - براى قربانى به خاطر تقرب به خدا و عبادت قرار داديم.

فَلا يُنازِعُنَّكَ فِى الْاَمْرِ

بنابراين شرك گرايان و بهانه جويان نبايد در اين مورد با تو به ستيزه و كشمكش برخيزند و تو نيز نبايد با آنان به بحث و كشمكش بپردازى.

ذكر اين نكته لازم است كه شرك گرايان با ستيزه جويى و حق ناپذيرى به پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله مى گفتند: چرا شما توحيدگرايان گوشت دام هايى را كه به دست خود سر مى بريد و ذبح مى كنيد مى خوريد، اما مردارهايى را كه در حقيقت به خواست خدا كشته شده اند حرام مى دانيد و از آنها بهره نمى بريد؟

آيه شريفه ناظر به كشمكش اين شرك گرايان است و روشنگرى مى كند كه شما نبايد در اين مورد با پيامبر به ستيزه و اختلاف بپردازيد.

به باور پاره اى منظور اين است كه دين و آيين گذشتگان نسخ شده است، بنابراين برنامه مورد قبول پس از بعثت پيامبر راه و رسم اسلام و قرآن است. با اين بيان شما شرك گرايان نبايد با پيامبر به ستيزه برخيزيد.

در ادامه آيه شريفه روى سخن را به پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله مى كند و مى فرمايد:

وَ ادْعُ اِلَى رَبِّكَ

هان اى پيامبر! تو به سخن آنان گوش مده و به دعوت خود به سوى توحيد و تقوا ادامه بده.

اِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقيمٍ

چرا كه تو بر راهى راست و بى انحراف قرار دارى.

در ادامه سخن در اين مورد مى فرمايد:

وَ اِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ اَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ

اما اگر آنان در مورد قربانى و ديگر مسائل و موضوعات همچنان با تو به حق ستيزى و كشمكش ادامه دادند، به آنان بگو: خدا از آنچه شما انجام مى دهيد و وحى و رسالت را دروغ مى انگاريد داناتر است و او شما را كيفر خواهد داد.

ذكر اين نكته لازم است كه آيه مورد بحث در باره فرمان جهاد و رويارويى با شرك و بيداد، فرود آمده است.

به باور پاره اى منظور اين است كه: اى پيامبر ما! اگر اينان از روى كينه توزى و لجبازى با تو به كشمكش پرداختند، تو به سبك آنان رفتار نكن و از جدال و ستيزه دورى گزين و به آنان بگو كه خدا از كردار ناپسندشان آگاه است و سرانجام آنان را به كيفر اين بدانديشى و بهانه جويى و بيداد مجازات خواهد كرد.

و به باور پاره اى ديگر منظور اين است كه اگر آنان در مورد نسخ و به پايان رسيدن دوران رسميت دين و آيين خويش با تو به كشمكش و ستيزه جويى پرداختند و حق را نپذيرفتند، تو با آنان بگومگو و جدال منما و كارشان را به خدا واگذار كن.

داور نهايى

در چهارمين آيه مورد بحث، قرآن، هشدار خود به ستيزه جويان را پى مى گيرد و مى فرمايد:

اَللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كُنْتُمْ فِيْهِ تَخْتَلِفُونَ

اين تنها خداست كه در روز رستاخيز ميان شما گروه ها و دسته هاى متنوّع و مختلف، در مورد آنچه بر سرش به كشمكش و اختلاف مى پرداختيد داورى مى كند و آن گاه است كه هم راستگويان شناخته مى شوند و هم دروغ پردازان و فريبكاران و ظالمان، و هر گروه ثمره عملكرد شايسته و خداپسندانه و انسانى، يا عملكرد تجاوزكارانه و ابليسى خود را دريافت خواهد كرد.

در آخرين آيه مورد بحث، به ظاهر روى سخن را به پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله نموده و در حقيقت به تك تك خردمندان و حق طلبان مى فرمايد:

اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّماءِ وَ الْاَرْضِ

آيا شما نمى دانيد كه خدا آنچه در آسمان ها و زمين و زمان است همه را مى داند و از چگونگى روند تاريخ، سير جامعه ها، رشد و شكوفايى يا سقوط و انحطاط تمدن ها آگاه است؟!

و آيا نمى دانيد كه هر كم و بيش و نيك و بد و كردار پسنديده و ناپسند و گفتار و انديشه خوب و يا بدى كه در قلمرو آسمان ها و زمين است بر خدا - كه آفريدگار و گرداننده دانا و فرزانه و تواناى هستى است - پوشيده نيست و او به هرآنچه روى دهد دانا و از همه نهان ها و رازها آگاه است؟

اِنَّ ذلِكَ فى كِتابٍ

آرى، همه اين رويدادهاى كوچك و بزرگ در لوح محفوظ ثبت و ضبط است.

اِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ

بى گمان نوشتن و به ثبت رساندن آنها در لوح محفوظ براى خدا بسيار آسان است و نيازى به خطوط و واژه ها ندارد، چرا كه او به آنچه فرمان پيدايش دهد، بى درنگ پديدار مى گردد.

به باور پاره اى منظور اين است كه: داورى ميان شما مردم در روز رستاخيز و پايان بخشيدن به كشمكش ها، براى خدا بسيار سهل و آسان است.