امام
صادق عليه السلام : شادابى در ده چيز است : ... و شستن سر با
خطمى در حمام و غير آن .
خضاب كردن
امام صادق عليه السلام : حنا كردن
در پى نوره كشيدن ، مايه ى ايمنى از جذام و پيسى است .
آغاز كردن غذا با نمك
امام صادق عليه السلام : بر شما
باد آن دو سفيد: نان و نمك ... كه ايمنى از جذام و پيسى و ديوانگى ، در
نمك است .
نوشيدن سويق با روغن
زيتون
امام صادق عليه السلام : نوشيدن
(سويقى ) كه با روغن زيتون فراهم آمده باشد، گوشت را مى روياند،
استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى
افزايد.
سنجد
امام صادق عليه السلام : سنجد،
گوشتش گوشت مى روياند، هسته اش استخوان را رشد مى دهد، پوستش پوست را
مى پرورد... رگ جذام را به كلى از ميان مى برد.
گياه انيسون و گردو
امام صادق عليه السلام : چهار چيز
چشم را جلا مى دهد، سودمند است و هيچ زيانى ندارد.
درباره آنها از امام پرسيدند. فرمود: ((آويشن و
نمك ، وقتى باهم باشند، و انيسون و گردو، وقتى با هم باشند.))
به آن حضرت گفتند: اين چهار چيز وقتى با هم باشند، به چه كار مى آيند؟
فرمود: ((نانخواه و گردو، بواسير را مى سوزانند،
باد را دور مى كنند و رنگ پوست را زيبا مى سازند...))
پياز
امام صادق عليه السلام : پياز،
دهان را خوشبو مى كند، پشت را قوى مى سازد و پوست را نرمى مى دهد.
گياه سنا
امام صادق عليه السلام : اگر مردم
مى دانستند گياه سنا چه خواصى دارد، ارزش هر مثقال آن را به اندازه
دو مثقال طلا مى رساندند. هان ! بدانيد كه اين گياه ، مايه ايمنى يافتن
از بَهَك ، پيسى ، جذام ، ديوانگى ، فلج و لقوه است . بايد آن را با
كشمش سرخ و بدون هسته ، همراه با مقدارى برابر از هليله ى كابلى ، زرد
و سياه و به صورت ناشتا، به اندازه سه درهم ، مصرف كرد و هنگامى كه به
بستر خواب مى روى نيز، همين اندازه مصرف كن ، كه اين ، مهتر همه ى
داروهاست .
مكارم الاخلاق :
از امام صادق (ع) روايت شده كه مردى در حضور ايشان از خارش (كهير)،
اظهار ناراحتى كرد. امام (ع) فرمود: ((سه بار در
هر دو پا، در فاصله ى ميان پِى پا و استخوان قوزك ، حجامت كن
)).
آن مرد، اين كار را انجام داد و خارش بدن وى از ميان رفت .
مردى ديگر نيز اظهار ناراحتى كرد.
امام (ع) فرمود: ((در پىِ پا (يكى از پاها يا هر
دو پا ) سه بار حجامت كن كه به خواست خداوند، بهبود يابى
)).
تاءثير برخى از ذكرها در
بهداشت پوست
امام صادق عليه السلام : هر كس
پيش از نماز صبح و پيش از آنكه با كسى سخن بگويد، هفت بار بگويد:
بسم
الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم
خداوند، هفتاد گونه بلا را از او دور كند، و هر كس اين (ذكر) را پس از
نماز مغرب و پيش از آنكه با كسى سخن بگويد، بر زبان آورد، هفتاد گونه
بلا را كه كمترين آنها جذام و پيسى است ، از او دور كند.
عوامل بيمارى هاى پوستى
به جوش آمدن خون
امام صادق عليه السلام : خون و جوش آمدنش
سه نشانه دارد: جوشى كه از اندام بر آيد، خارش (كهير) و حركت جنبندگان
(مورمور شدن بدن ).
عوامل ابتلا به جذام
خوردن تره تيزك به هنگام شب
امام صادق عليه السلام : هر كس شب هنگام
، تره تيزك بخورد، رگ جذام به بينى او حمله كند چون شب بخوابد، خون
دماغ شود.
خوردن شلغم
امام صادق عليه السلام : هيچ كس نيست كه
در او ريشه اى از جذام نباشد. اين ريشه را با (خوردن ) شلغم بسوزانيد.
خوردن چغندر
امام صادق عليه السلام : خوردن چغندر در
برابر جذام ايمنى مى دهد.
امام صادق عليه السلام : خداوند، جذام را
از ميان يهوديان برداشت ، بدان سبب كه چغندر مى خوردند و رگ ها را
بيرون كشيدند.
خوردن حَوك
امام صادق عليه السلام : حوك (بادروج )
سبزى پيامبران است ... و امان انسان از جذام است . چون در درون انسان
جاى مى گيرد، همه ى بيمارى ها را فرو مى نشاند.
خوردن هزار اسپند
امام صادق عليه السلام : در پاسخ پرسشى
درباره هزار اسپند و كُندر -: اما هزار اسپند، هيچ ريشه اى از آن در
زمين فرو نمى رود و هيچ شاخه اى از آن به آسمان بلند نمى شود، مگر اين
- خداوند، فرشته اى را بر آن گمارد تا آن هنگام كه خشك شود با به
سرنوشتى ديگر در آيد. شيطان نيز از خانه اى كه در آن هزار اسپند است ،
هفتاد خانه دور مى شود، و آن ، شفاى هفتاد بيمارى است كه كمترين آنها
جذام است . پس مبادا كه آن را از دست بدهيد.
تاءثير زكام در پيشگيرى از جذام
امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا،
زكام را درمان نمى كرد و مى فرمود: ((هيچ كس
نيست كه رگى از جذام در او نباشد؛ اما چون زكام به او رسد، اين رگ را
مى زدايد)).
امام صادق عليه السلام : گرفتن سبيل و
ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ايمنى از جذام است .
عوامل ابتلا به پيسى
ماليدن سفال بر بدن در حمام
امام صادق عليه السلام : در حمام ، تكيه
نزن ؛ چرا كه چربى كليه ها را ذوب مى كند. در حمام ، شانه مزن ؛ چرا كه
مو را باريك مى كند. سفال (سنگ پا) را به تن ممال ؛ چرا كه پيسى مى
آورد. لُنگ را نيز بر خود مكش ؛ چرا كه آب روى را مى برد.
پيشگيرى از پيسى
الف - استفاده از خطمى
امام صادق (ع): شستن سر با خَطمى در هر جمعه ، مايه ى ايمنى از پيسى و
ديوانگى است .
ب - خوردن بادمجان
امام صادق عليه السلام : بر شما باد
بادنجان (/بادنجان ) بورانى ؛ زيرا شفايى است كه از پيسى ايمنى مى دهد.
بادنجانى هم كه به روغن زيتون سرخ شود، چنين است .
سودمند براى درمان پيسى
الف - خوردن گوشت گاو با چغندر
امام صادق عليه السلام : آب گوشت چغندر
با گوشت گاو سفيدى را از ميان مى برد.
ب - آب گوشت گاو
امام صادق عليه السلام : آب گوشت گاو،
پيسى را از ميان مى برد.
ج - سويق
امام صادق عليه السلام : سويق خشك (قاووت
گندم و جو)، سفيدى و پيسى را از ميان مى برد.
سودمند براى درمان ترك
پوست
الكافى - به نقل از عمر بن اُذَينَه -: مردى از تَرَك پوست دست
و پاى خود نزد امام صادق (ع) اظهار ناراحتى كرد. امام به او فرمود:
((پنبه اى بردار و يك گياهِ بان در ميان آن قرار
ده و آن را در ناف خود كن )).
اسحاق بن عمار گفت : فدايت شوم ! گياهِ بان را در ميان پنبه اى بپيچد و
آن را در ناف خود قرار دهد؟
فرمود: ((اما تو اى اسحاق ! بان را در ناف خود
بريز، كه بزرگ است (و گنجايش دارد) )).
ابن اذينه مى گويد: پس از آن ماجرا، آن مرد را ديدم و به من گفت كه آن
كار را يك بار انجام داده و ناراحتى او از ميان رفته است .
سودمند براى درمان كك و
مك صورت
امام صادق عليه السلام : هر كس بر
نخستين لقمه ى غذاى خود نمك بپاشد، كَك و مك صورت او از ميان مى رود.
مفيد براى درمان سبوسه
(شوره سر)
امام صادق عليه السلام : شستن سر
با خطمى ، مايه ى ايمنى از سردرد، بركنار ماندن از فقر، و پاكيزگى سر
از سبوسه است .
سودمند براى درمان بدبويى
عرق
امام صادق عليه السلام : حنا، بوى
بد عرق را از ميان مى برد. بر طراوت صورت مى افزايد، دهان را خوش بو مى
كند و فرزند را نيكو مى سازد.
اشاره به حكمت نهفته در مو
بحارالانوار - به نقل از محمد بن
سنان ، از مفضل بن عمر، در گفتگو با امام صادق (ع) (در بيان نعمتهايى
كه خداوند متعال به انسان بخشيده است ): - امام صادق (ع) فرمود:
((در اين بنگر و تامل كن كه چه حسن تدبيرى در
آفرينش موها و ناخن هاست . از آن رو كه آنها از چيزهايى اند كه بلند
مى شوند و زياد مى شوند، به گونه اى كه نياز هست پيوسته از آنها كاسته
شود، فاقد حس آفريده شده اند، تا انسان از كوتاه كردن آنها احساس درد
نكند؛ در حالى كه اگر مو و ناخن از چيزهايى بودند كه حس داشتند انسان
در كوتاه كردن و چيدن آنها ميان دو ناخوشايند مى ماند، يا اين كه آنها
را واگذارد تا بلند شود و بر او سنگينى كنند و يا آن كه با تحمل درد و
رنجى كه او را مى آزارد آنها را كوتاه كند.))
مفضل مى گويد: گفتم : چرا اصولا اينها به گونه اى آفريده نشده اند كه
زياد و بلند نشوند تا انسان به كوتاه كردن آنها نيازمند نگردد؟
فرمود: ((خداوند را در اين باره بر بنده
نعمتهايى است كه آنها را نمى شناسد تا او را بر آنها سپاس گويد. بدان
كه دردها و بيماريهاى بدن همراه با درآمدن موها از بستر خود و درآمدن
ناخن ها از انگشتان ، از بدن بيرون مى روند. از همين رو انسان به نوره
كشيدن ، سرتراشيدن و كوتاه كردن ناخن در هر هفته فرمان يافته تا موها
رشد شتابان ترى يابند و با درآمدن آنها دردها و بيمارى ها از تن بيرون
بروند. اما هنگامى كه بلند شوند، سرگردان مى مانند و در آمدنشان كاهش
مى يابد و بدين سبب ، مايه هاى دردها و بيمارى ها در بدن حبس شوند و
دردها و بيمارى هايى را پديد آورند. افزون بر اين ، موها از جاهايى كه
به انسان زيان مى رسانند و تباهى و ضرر براى او پيش مى آورد، باز
داشته شده اند. اگر مو در چشم مى روييد، آيا ديده را نابينا نمى كرد؟!
اگر در دهان مى روييد، آيا خوردنى ها و نوشيدنى ها را بر انسان ،
ناگوار نمى ساخت ؟! اگر در كف دست مى روييد، آيا مانع لمس صحيح توسط
انسان و مانع از برخى ديگر كارها نمى شد؟ ! و اگر در شرمگاه زن يا بر
آلت مرد مى روييد، آيا لذت آميزش را بر آنها تباه نمى كرد؟ ! پس بنگر
كه چگونه به واسطه ى مصلحتى كه بوده ، مو بر اين جاها نروييده است .
ديگر آن كه اين پديده ، ويژه انسان نيست ، بلكه آن را در چارپايان ،
درندگان و ديگر جانوران پستاندار نيز مى يابى . مى بينى كه تن آنها به
مو شكوهى يافته و جاهاى ياد شده ، عينا به همان علت ، تهى از موست . در
آفرينش ، تامل كن كه چگونه از نقطه هاى خطا و زيان دورى مى گزيند و
درستى و سودمندى را مى آورد.
منانيه (مانويان ) و طوايف همانندشان ، آنگاه كه كوشيده اند عيبى در
كار آفرينش بيابند، بر موهاى عانه و زير بغل ، خُرده گرفته اند و
ندانسته اند كه رويش اين موها از رطوبتى است كه بدين مواضع مى ريزد و
در نتيجه ، آن سان كه در هر نقطه آبگير علف مى رويد. مگر نمى بينى كه
اين مواضع ، از ديگر جاها پوشيده تر و براى پذيرش اين زياده ، آماده تر
است ؟
ديگر آن كه اين موى (موى عانه و زيربغل ) از هزينه ها و تكاليف اين بدن
است ، بدان واسطه كه در ميان آنها مصلحتى است ؛ زيرا اهتمام انسان به
تميز كردن بدن و گرفتن موهايى كه بر آن مى رويد، از چيزهايى است كه
غرور انسان را مى شكند، او را از ستم باز مى دارد، و وى را از بخشى از
سرمستى و بطالتى كه از بيكارى حاصل مى آيد، مى رهاند.
حفظ گرماى بدن
امام صادق عليه السلام : در تبيين علت
روئيدن مو بر روى سر-: مو بر بالاى سر قرار داده شده است تا با بن خود،
روغن ها به مغز برساند و با سر خود (سر موها) بخار را از مغز خارج كند
و گرما و سرمايى را كه بدان مى رسد، دفع كند.
پيشگيرى از جذام
امام صادق (ع): ((گشادى گريبان و روئيدن مو در
بينى مايه ى ايمنى از جذام است )).
سپس فرمود: ((مگر نشنيده اى سخن شاعر را كه مى
گويد: ((پيراهن مرا تنها گشاده گريبان و گشاده آستين مى بينى ؟))
بهداشت مو
الكافى - به نقل از ابوالعباس
بقباق -: از امام صادق (ع) در اين باره پرسيدم كه اگر مردى موى فراوان
داشته باشد، آيا ميان موها فرق باز كند يا آنها را واگذارد؟
فرمود: ((فرق باز كند.))
خضاب كردن با و وَسمِه
(كَتَم )
الكافى - به نقل از ابوشيبه ى
اسدى -: از امام صادق (ع) درباره خضاب كردن موها پرسيدم .
فرمود: ((حسين و ابوجعفر (باقر) - كه درود خدا
بر آنها باد - به حنا و وسمه خضاب مى كردند)).
الكافى - به نقل از حلبى : از امام صادق
(ع) درباره خضاب مو پرسيدم . فرمود: ((پيامبر
خدا، حسين بن على و ابوجعفر، به وسمه ، خضاب مى كرده اند.))
شانه كردن مو
امام صادق عليه السلام : شانه
كردن فراوان ، از بلغم مى كاهد.
مكارم الاخلاق :
امام صادق (ع) فرمود: (( شانه كردن سر، بلغم را
از ميان مى برد. شانه زدن ابروها، مايه ى ايمنى از جذام است ، و شانه
كردن رُخساره ، دندان ها را استحكام مى بخشد.))
از ايشان ، درباره تراشيدن سر پرسيدند.
فرمود: ((خوب است .))
امام صادق عليه السلام :
((جامه ى پاكيزه ، دشمن را درهم مى شكند، چرب كردن پوست ، سختى
را از ميان مى برد و شانه كردن سر، وبا را دور مى كند.))
راوى گويد كه پرسيدم : وبا چيست ؟
فرمود: ((تب . شانه كردن ريش ، دندان ها را
استحكام مى بخشد.))
امام صادق عليه السلام : از شانه كردن در
حمام بپرهيز، چرا كه وباى مو مى آورد.
كوتاه كردن مو
الكافى - به نقل از اسحاق بن عمار
-: امام صادق (ع) به من فرمود: ((موى خود را از
ته بزن تا آلودگى اش و جنبندگان و چرك آن ، كم شود، گردنت ستبر گردد و
ديده ات جلا يابد.)) و در روايت ديگرى است :
((و تنت راحت شود.))
الكافى - به نقل از ابن سنان : به امام
صادق (ع) گفتم : درباره بلند كردن موها چه مى فرمايى ؟
فرمود: ((ياران محمد، موهاى خود را مى زدند))،
يعنى كوتاه مى كردند.
تراشيدن موها
الكافى - به نقل از اسحاق بن
عمار، از امام صادق (ع)-: به امام صادق (ع) گفتم : فدايت شوم ! گاه
موهاى پشت گردنم زياد مى شود و به سختى مرا اندوهگين مى كند. مرا
فرمود: ((اى اسحاق ! آيا نمى دانى كه تراشيدن
(موهاى ) پشت گردن اندوه را از ميان مى برد؟))
امام صادق عليه السلام : در تفسير آيه ى
(واذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات )-: آن گاه كه خداوند او را به رؤ ياى
ذبح نياى عرب ، اسماعيل ، آزمود و وى اين آزمون را به درستى پشت سر
نهاد و تسليم فرمان خدا شد و آهنگ انجام دادن خواسته ى او كرد، چون
خداوند به پاداش صدق و راستى و عمل او برايش چنين مقرر ساخت كه
((من تو را براى مردم ، امام قرار مى دهم .))
آيين حنفى را كه همان پاكى و طهارت است ، بر او فرستاد. اين طهارت ده
چيز است : پنج مورد از آن در سر، و پنج مورد ديگر در تن . اما آن پنج
مورد كه در سر است ، عبارتند از: گرفتن سبيل ، واگذاردن ريش ، كوتاه
كردن موها، مسواك زدن و خلال كردن . آن پنج مورد كه در تن است نيز
عبارتند از: تراشيدن موهاى بدن ، ختنه كردن ، كوتاه كردن ناخن ها، غسل
جنابت و طهارت گرفتن با آب ، اين ، همان آيين حنيف پاكى است كه ابراهيم
آورد و نه نسخ شده است و نه تا روز قيامت ، نسخ خواهد شد. اين معناى
كلام خداوند است كه فرمود: ((از آيين حنيف
ابراهيم ، پيروى كن .))
كتاب من لا يحضره الفقيه :
امام صادق (ع) موى زير بغل خود را در حمام نوره مى كشيد و مى زدود. مى
فرمود: ((از ريشه كندن موهاى زير بغل ، شانه ها
را ضعيف مى كند و بينايى را سست و كم قدرت مى سازد.))
الكافى - به نقل از عبدالله بن ابى
يعفور: در مدينه بوديم كه ميان من و زُراره ، بر تراشيدن يا كندن موهاى
زير بغل ، بحث پيش آمد. من گفتم : تراشيدن آنها بهتر است . زُراره گفت
: كندن آنها بهتر است . آنگاه از امام صادق (ع) اجازه ديدار خواستم .
در حالى كه در حمام ، موزدايى مى كرد و موهاى زير بغل خود را زدوده
بود، به ما اجازه ديدار داد. به زُراره گفتم : تو را بس است ؟
گفت : نه ، شايد اين كار را به جهتى انجام داده است كه انجام دادنش
براى من از آن جهت ، درست نيست . پس امام (ع) پرسيد: ((درباره
چه گفتگو مى كنيد؟))
گفتم : زُراره در مورد كندن يا تراشيدن موهاى زير بغل ، با من مخالفت
كرده است . من گفته ام كه تراشيدن و زدودن آنها بهتر است و زُراره گفته
است كه كندن آنها بهتر است .
فرمود: ((تو به سنت راه يافته اى و زُراره بدان
نرسيده است . تراشيدن آنها از كندن شان بهتر است و زدودن (به نوره و
همانند آن )، از تراشيدن نيز بهتر)).
سپس به ما فرمود: ((موزدايى كنيد.))
گفتيم : سه روز پيش اين كار را انجام داده ايم .
فرمود: دوباره انجام دهيد، چرا كه موزدايى ، خود نوعى طهارت است .))
امام صادق عليه السلام : قطع كردن و كندن
تار موهاى سفيد، اشكال ندارد، اما قطع كردن آنها از كندن شان بهتر است
.
گرفتن سبيل
الكافى - به نقل از ابن فضّال ،
از راوى كه خود از وى نام برده است -: (نزد امام صادق (ع) ) از كوتاه
كردن سبيل سخن به ميان آورديم .
فرمود: ((اين عمل ، نوعى پيشگيرى از بيمارى و
عمل به سنت پيامبر(ص) است .))
به كار گرفتن نوره براى
زدودن موهاى بدن
امام صادق عليه السلام : پيامبر
خدا در هر جمعه ، موى زَهار و زير سرين را نوره مى كشيد.
امام صادق عليه السلام : زدودن موها با
تيغ در هر هفت روز، و با نوره در هر پانزده روز پسنديده است .
امام صادق عليه السلام : سنّت در مورد
نوره ، آن است كه هر پانزده روز يك بار انجام شود. اگر بيست روز بر تو
گذشت و اين كار را انجام ندادى و هيچ چيز هم براى خريد آن نداشتى ، به
حساب خداوند قرض كن .
الكافى - به نقل از عبدالرحمن بن ابى
عبدالله -: روزى با امام صادق (ع) به حمام رفتم . به من فرمود:
((اى عبدالرحمن ! موزدايى كن .))
گفتم : چند روز پيش موهاى خود را زدوده ام .
فرمود: ((موزدايى كن ، چرا كه اين يك طهارت است
)).
امام صادق عليه السلام : يك بار نوره
كشيدن در تابستان ، از ده بار در زمستان بهتر است .
سودمند براى درمان كم
مويى
امام صادق عليه السلام : سرمه ،
مو بر مى روياند، ديده را تيزى مى بخشد و انسان را بر طولانى ساختن
سجده يارى مى رساند.
امام صادق عليه السلام : سرمه ى اِثمِد،
چشم را جلا مى دهد، مو مى روياند و اشك را مى بَرد.
ناخن
امام صادق عليه السلام : خطاب به
مفضّل بن عمر: اى مفضّل ! در اين بينديش كه چرا ناخن ها در سر انگشت
ها واقع شده اند. جز براى آن كه از انگشت محافظت كنند و در انجام دادن
كارها يارى دهند.
كوتاه كردن ناخن
امام صادق عليه السلام : پوشيده
ترين و پنهان ترين جايى كه شيطان براى چيره شدن بر آدميزاد مى يابد،
اين است كه در زير ناخن ها جاى گيرد.
امام صادق عليه السلام : كوتاه كردن ناخن
ها از سنت است .
امام صادق عليه السلام : كوتاه كردن ناخن
ها، گرفتن سبيل و تراشيدن (موى ) عانه در احرام ، از سنت است .
كوتاه كردن ناخن در روز
جمعه
امام صادق عليه السلام : گرفتن
سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ى ايمنى از جذام است .
امام صادق عليه السلام : در هر جمعه ،
اندكى از سبيل و ناخن هاى خود را بگير، و اگر هم چيزى وجود نداشته
باشد، جاى آن را بساى ، تا ديوانگى و جذام و پيسى به تو نرسد.
دفن ناخن هاى گرفته شده
امام صادق عليه السلام : در تفسير
آيه ى (مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم ، چه براى زندگان ، چه براى
مردگان ؟) -: مقصود به خاك سپردن مو و ناخن است .
امام صادق عليه السلام : مرد، چون ناخن و
موى خود را مى گيرد، آنچه را گرفته است ، به خاك بسپارد، و اين كار،
سنت (مستحب ) است .
استخوان ها - اشاره به حكمت نهفته در استخوان ها
امام صادق (ع) - خطاب به طبيب
هندى -: تا خوردنِ زانو، به سمت عقب قرار داده شده است ، چرا كه انسان
به سمت جلو راه مى رود و حركات او با تعادل همراه است ، امّا اگر اين
نبود، انسان در هنگام راه رفتن (بر زمين ) مى افتاد.
در كف پا، گودى اى قرار داده شده است ؛ زيرا هر چيز، چون به تمامى سطح
بر زمين قرار گيرد، به اندازه سنگ آسياب سنگين مى شود. اگر بر لبه اش
بر روى زمين باشد، يك كودك هم مى تواند آن را (از جاى خويش ) برانَد.
اگر هم كه چيزى به روى بر زمين قرار گيرد، جابه جا كردن آن ، حتى بر يك
مرد، سنگين مى آيد.
امام صادق عليه السلام : خطاب به مفضّل
بن عمر -: اى مفضّل ! بنگر كه چگونه انسان در خلقتش ويژگى هايى يافته
است تا بر چارپايان ، برترى و مِهترى داده شود. او به گونه اى آفريده
شده است كه راست مى ايستد و راست مى نشيند تا با دستان و اندام ها،
روياروى چيزها قرار گيرد و بتواند با آنها در آويزد و كارى انجام دهد.
اگر او به سانِ چارپايان ، صورت به سوى زمين داشت ، نمى توانست هيچ يك
از كارها را انجام دهد... .
چرا انسان بر ران و سرين خود، اين گوشت را حمل مى كند، جز براى آن كه
او را از (درشتى ) زمين نگه دارد تا از نشستن بر آن ، احساس درد نكند،
آن سان كه چون انسان نحيف و كم گوشت بنشيند و ميان او و زمين حائلى
نباشد كه او را از درشتى زمين ، نگه دارد، احساس درد كند؟...
در ساختار بدن جانوران و سامان يافتن آنان بر وضعى كه دارند، انديشه كن
. آنها نه به سانِ سنگ ، سخت آفريده شده اند؛ و اگر چنين بودند، نه خم
مى شدند و نه مى توانستند به انجام دادن كارى دست بزنند. همچنين ، آنها
بسيار نرم و سست آفريده نشده اند كه نتوانند سنگينى خود را حمل كنند و
نه به خويش اتّكا ورزند. آنها از گوشتى نرم آفريده شده اند كه خم مى
شود و در درون آن نيز استخوانهايى سخت است و عصب و رگ آن را نگه مى
دارد و اينها همه را به يكديگر پيوند مى زند و در كنار هم نگه مى دارد.
بر روى همه ى اينها غلافى از پوست قرار گرفته است كه همه ى بدن را در
بر مى گيرد.
حكايت بدن ، حكايت اين تنديس هاست كه از چوب ساخته و در آن ها پارچه اى
بر اطراف چوب پيچيده و به كمك نخ ، به هم بسته مى شود و آن گاه لايه اى
از صَمغ نيز آنها را مى پوشاند. چوب ها به منزله ى استخوان ، پارچه ها
به منزله گوشت ، و نخ ها به منزله عصب و رگ و آن لايه نيز به منزله ى
پوست است . اگر اين احتمال روا باشد كه جانوران متحرّك ، به خودى خود و
بدون آفريدگار، پديد آمده باشند، چنين چيزى درباره اين تنديس هاى بى
جان نيز روا خواهد بود؛ امّا اگر اين احتمال درباره تنديس روا نباشد،
سزامندتر آن است كه درباره جانوران نيز روا نيست ...
انسان ها چون توانسته اند صاحب ذهن و زيركى و توان دست يازيدن به حرفه
هايى چون : بنا ساختن ، تجارت ، رنگرزى و جز آن باشند، برايشان كفِ
دستانى بزرگ و برخوردار از انگشتان درشت ، قرار داده شده است تا
بتوانند چيزها را در دست گيرند و لازم ترين آنها همين حرفه هاست .
مناقب آل اءبى طالب - به نقل از سالم ضرير -: مردى مسيحى از امام صادق
(ع) درباره تشريح بدن پرسيد.
فرمود: ((خداوند متعال ، انسان را بر دوازده
اندام اصلى ، بر 246 استخوان و بر سيصد و شصت رگ آفريد. رگ ها همه بدن
را آبيارى مى كنند، استخوان ها اندام ها را نگه مى دارند، گوشت ،
استخوان ها را نگه مى دارد و عصب ، گوشت را نگه مى دارد.
در دستان انسان ، 82 استخوان قرار دارد: در هر دست ، 41 استخوان از اين
تعداد، 35 استخوان در كف ، دو استخوان در فاصله ى ميان مچ و آرنج ، يكى
در بازو و سه تا در شانه ى اوست ؛ و به همين اندازه نيز در دست ديگر.