زن از زبان قرآن

مركز فرهنگ و معارف قرآن

- ۷ -


فصل هفتم: برخى از احكام ويژه زنان درباره قرآن‏

1. خواندن قرآن در حضور مردان‏

پرسش شماره 58) آيا در مجلسى كه مرد حضور دارد، اگر زن با صداى بلند قرآن بخواند، اشكال دارد؟

بنابر فتواى مراجع عظام، تك خوانى زن، اعم از صوت قرآن سرود، روضه خوانى و نوحه سرايى، اگر موجب ريبه و فساد باشد و جلب توجه نامحرم كند، جايز نيست‏ (272).

پرسش شماره 59) حكم مختلط بودن زن و مرد در كلاس‏هاى قرآنى چيست؟

اگر شركت در اين گونه كلاس‏ها موجب گناه (مثلا نگاه غير شرعى يا...) نشود، بى اشكال است؛ هر چند بهتر است كلاس‏ها مختلط نباشد.

مشابه چنين پرسشى از حضرت امام خمينى (رحمه الله عليه) سوال شد كه تحصيل در رشته‏اى حلال، در كلاس‏هاى مختلط كه با مرد نامحرم روبه‏رو مى‏شود، چه حكمى دارد؟ فرمودند: تحصيل در رشته‏اى حلال، اشكال ندارد، ليكن پوشش از اجانب و خوددارى از اختلاط با آنها لازم است‏ (273).

پرسش شماره 60) اگر در جلسه‏اى زن به طور ساده قرآن بخواند و مرد هم در آن جلسه باشد، آيا مرتكب گناه شده است؟ اگر خواهران در مكانى باشند و يكى از آنها قرآن بخواند و مردى هم گوش بدهد. بدون اينكه آن خواهر متوجه باشد، آيا مرد گنهكار است يا كسى كه قرآن مى‏خواند؟

تلاوت به صورت ساده، البته در صورتى كه قصد التذاذ در بين نباشد، اشكالى ندارد، همچنين درباره بخش دوم، اگر مرد با تلذذ گوش بدهد، مرتكب گناه شده است‏ (274).

پرسش شماره 61) قرائت زنان در اوايل اسلام چگونه بوده است؟ آيا قرائت از همان اوايل به گونه تحقيق از سوى زنان حرام شده است هر چند قرائت زيباتر، تاثير بيشترى داشته باشد؟

تحقيق اصطلاحى در تجويد است؛ يعنى نوعى قرائت كه از نظر سرعت، كندترين نوع آن است و قرآن با كمال آرامش و آهستگى خوانده مى‏شود. هيچ كس چنين قرائتى را بر زنان حرام نكرده است؛ مگر آنكه عنوان حرامى بر آن منطبق شود كه توضيح آن خواهد آمد (275).

مقصود از تحقيق در علم تجويد را چنين نوشته‏اند: تحقيق يعنى رسيدگى و اطلاع يافتن بر حقيقت چيزى و در اصطلاح تجويد، ادا كردن حق حرف است از مخرج مربوط، با رعايت صفات آن؛ مانند تلفظ همزه از مخرج خود با رعايت صفات جهر، شدت، نبر و...؛ به عبارت ديگر، چون بعضى حروف در مخرج، متحد هستند و در صف از يكديگر ممتاز مى‏شوند (مانند تاء و طاء) يا در صفت با هم مشترك هستند و از جهت مخرج از يكديگر متمايز مى‏شوند (مانند تاء و كاف، جيم و دال، ميم و نون) بنابراين بايد حق هر يك از حروف و صفات مربوط به آن را ادا كرد تا خللى در قرائت حاصل نشود (276).

در شيوه قرائت قرآن، تفاوتى بين زن و مرد وجود ندارد، پس اگر قرآن به گونه‏اى خوانده شود كه غنا محسوب گردد، حرام است و فرقى نمى‏كند كه تلاوت كننده، زن باشد يا مرد يا نام تحقيق باشد يا چيز ديگر؛ تنها آنچه درباره زن آمده، رسيدن صداى او به گوش نامحرم يا ترس از ايجاد انحراف و فساد و مانند آن است كه بانوان بايد اين مسائل را رعايت كنند و از قرائتى كه ممكن است موجب گناه نامحرمان را فراهم كند، بپرهيزند.

نتيجه آنكه قرائت زيباى قرآن خوب است؛ اما نبايد باعث گناه و انحراف گردد؛ حتى اين شرط بايد براى مردان لحاظ شود؛ يعنى قرائت زيباى آنان تا وقتى جايز است كه به مرحله غنا نرسد و اين مسئله درباره خانم‏ها حساس‏تر است.

خداوند متعال به بانوان با ايمان درباره اهميت تاثير صداى آنان بر نامحرمان چنين مى‏فرمايد: فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض و قلن قولا معروف (277)؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيمار دلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد.

در پايان يادآور مى‏شويم كه بحث جواز يا عدم جواز قرآن خواندن در حضور نامحرم، بحثى فقهى است كه با توجه به اختلاف فتاوا لازم است از مرجع تقليد سوال شود.

2. احكام قرآنى زنان، هنگام عادت ماهيانه‏

پرسش شماره 62) زنان چه گناهى دارند كه چند روز در ماه را نمى‏توانند با خداى خويش راز و نياز كنند و نماز بخوانند؟ چرا در ايام حيض، خواندن قرآن براى زنان مكروه است؟

1. زمانى كه پذيرفتيم بنده و مطيع خدا هستيم، همين براى ما كافى است و عمل به اين وظيفه، تكليف ما است. همان شارعى كه به نماز و روزه در مواقع خاص امر كرده، اكنون مى‏گويد نماز را به جا نياور. ملاك، عمل به وظيفه است نه آنچه دل مى‏گويد؛ چنان كه روزه گرفتن فضيلت فراوانى دارد، ولى همان خداوندى كه در قرآن به مومنان دستور مى‏دهد روزه بگيرند (278) در آيه ديگرى از مومنان مى‏خواهد كه هنگام مسافرت روزه نگيرند (279)، همچنين در مورد شكسته خواندن نماز مسافر، مسئله همين گونه است؛ يعنى همان خداوندى كه به مومنان دستور داده است نماز بخوانند، از مسافران مى‏خواهد نمازشان را با شرايطى شكسته بخوانند.

2. در رساله‏هاى عمليه در اين هنگام اعمالى را براى خانم‏ها ذكر كرده‏اند: مستحب است زن حايض در وقت نماز، خود را تميز كند و وضو بگيرد و اگر نمى‏تواند وضو بگيرد، تيمم كرده، در جاى نماز، رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.

3. قرائت قرآن براى كسى كه در عادت ماهيانه است، اشكال ندارد؛ تنها قرائت سوره‏هاى سجده دار و به فتواى برخى مراجع، فقط خود آيات سجده دار جايز نيست و اين كه فقها مى‏فرمايند: قرائت قرآن در زمان عادت ماهيانه كراهت دارد، يعنى ثواب چنين قرائتى از قرائت در زمان پاكى، كمتر است‏ (280).

پرسش شماره 63) اگر زنانى كه عادت ماهيانه دارند در مجالسى باشند كه سوره سجده دار خوانده مى‏شود، وظيفه آنها چيست؟ آيا بايد سوره را بخوانند و سجده را به جا نياورند يا اصلا نبايد هيچ كدام از آنها دهند و اگر كسى آيه سجده به گوشش رسيد، چه بايد بكند؟ آيا مرتكب گناه شده است؟

زنانى كه عادت ماهيانه هستند، نبايد حتى حرفى از سوره‏هايى كه سجده واجب دارند، بخوانند؛ ولى اگر آيات سجده دار را شنيدند، بايد سجده كنند و سجده كردن بر آنها واجب است و نيازى كه مجالس ياد شده را ترك كنند.

اگر كسى به آيه سجده دار گوش دهد، سجده بر او واجب است‏ (281).

آنچه گذشت، فتواى امام امت (قدس السره) بود و مى‏توان با مراجعه به رساله توضيح المسائل، فتواى ديگر مراجع تقليد را بررسى كرد.

پرسش شماره 64) چرا زنان در حالت حيض نمى‏توانند به قرآن دست بزنند؟

يكى از آداب قرآن كريم آن است كه بدن انسان بدون طهارت با آيات آن تماس پيدا نكند؛ از اين رو دست زدن انسان بى وضو يا جنب (چه مرد و چه زن) و همچنين زنان حائض به آيات قرآن، حرام است. دليل اين حكم، آيه 79 سوره واقعه و رواياتى است كه از پيشوايان معصوم (عليهم السلام) رسيده است. قرآن كريم مى‏فرمايد: لايمسه الا المطهرون؛ جز پاكان نمى‏توانند به آن دست بزنند.

امام رضا (عليه السلام) مى‏فرمايد: قرآن را بدون طهارت مس نكن و نه در حال جنابت و...؛ زيرا خداى متعال مى‏فرمايد: لايمسه الا المطهرون‏ (282).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: بدن حائض نبايد با آيات قرآن تماس پيدا كند (283).

پرسش شماره 65) چرا خواندن سوره يوسف براى زنان منع شده است؟ اگر كسى آن را بخواند، گناه محسوب مى‏شود؟

در برخى از روايات از آموزش دادن سوره يوسف به زنان، نهى‏ (284) و بر آموزش سوره نور تاكيد شده است‏ (285)؛ اما در بعضى روايات عكس اين مطلب آمده است‏ (286). درباره چگونگى جمع بين اين دو دسته از روايات، از يك نظر مى‏توان چنين گفت كه قرآن براى هدايت همه انسان‏ها آمده و در همه آيات آن، نور و هدايت است؛ بنابراين درست نيست كه به عده‏اى بگويند خواندن فلان سوره گناه است و اگر احتمال سوء استفاده يا سوء برداشت براى عده‏اى وجود داشته باشد، اين درباره همه آيات صدق مى‏كند.

قرآن كتاب هدايت مردم است و هر كس به اندازه‏اى كه مى‏خواند و به آن عمل مى‏كند، از هدايت آن بهره‏مند مى‏شود و در اين مسئله، فرقى بين زن و مرد يا بين سوره يوسف با ديگر سوره‏ها نيست؛ بنابراين رواياتى كه زنان را از خواندن سوره يوسف منع مى‏كند، معتبر نيست.

وجه جمع ديگر بين روايات اين است كه بگوييم: با توجه به مباحثى كه در سوره يوسف (عليه السلام) آمده (مانند فريفته شدن زليخا و آوردن يوسف به اتاق خلوت و دربسته، كام خواهى، حيله گرى و انداختن گناه به گردن حضرت و...) ممكن است اين مطلب براى برخى از زنان فتنه ساز باشد؛ از اين رو شايسته است ديگر سوره‏هاى قرآن به زنان آموزش داده شود؛ چنانكه در روايت مرفوعه‏اى (حديثى كه نام برخى از راويان آن حذف شده) از امير مومنان آمده است: سوره يوسف (عليه السلام) را به زنان تان نياموزيد و آن را براى شان نخوانيد؛ زيرا در آن (امكان) فتنه وجود دارد (287).

نتيجه آن كه خواندن اين سوره براى دختران و زنان جوانى كه ممكن است دچار لغزش شوند، مناسب نيست؛ ولى براى ساير زنان مناسب است.

پرسش شماره 66) خواندن كدام سوره به زنان سفارش شده است؟

سوره نور بيشتر سفارش شده است؛ چون آياتى در آن است كه زنان بيشتر در معرض ابتلا به آن هستند؛ از جمله: تهمت ارتباط با نامحرم، نسبت ناروا زدن بدون هيچ اينكه هيچ شاهدى وجود داشته باشد و بر اساس شنيده‏ها حكم كردن، بحث حجاب و گفت و گو با نامحرم و... اسن مسائل بين زنان و مردان، مشترك است؛ اما زنان بيشتر به آن مبتلا مى‏شوند؛ به همين جهت به آنها توصيه شده است كه اين سوره را بيشتر بخوانند؛ به همين جهت به آن توصيه شده است كه اين سوره را بيشتر بخوانند؛ اما بايد به اين نكته توجه داشت: كسانى كه مى‏خواهند به بصيرت برسند و راه خود را بيابند و آنها كه مى‏خواهند از هدايت قرآن بهره‏مند شوند، بايد به تمامى قرآن توجه داشته باشند نه اينكه تنها به يك سوره اكتفا كنند (288).

فصل هشتم: سرنوشت زنان با ايمان در قيامت‏

پرسش شماره 67) آيا بهشت تنها براى مردان است كه خداوند در آيه 25 سوره بقره مى‏فرمايد: (ازدواج مطهره)؟ مگر زنان به بهشت نمى‏روند؟

با توجه به آيات قرآن كريم، شكى نيست كه بهشت هم براى مردان مومن و هم براى زنان با ايمان است: وعدالله المومنين و المومنت جنت تجرى من تحتها الانهر خلدين فيها و مسكن طيبه فى جنت عدن و رضون من الله اكبر ذلك هو الفور العظيم‏ (289)؛ خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغ‏هايى از بهشت وعده داده كه زير درختانش نهرها جارى است و جاودانه در آن خواهند بود و مسكن‏هاى پاكيزه در بهشت جاودان دارند، همچنين خشنودى پروردگار كه از همه اينها بالاتر است و اين است رستگارى بزرگ. خداوند در آيه ديگرى مى‏فرمايد: ليدخل المومنين و المومنت جنت تجرى من تحتها الانهر خلدين فيها ويكفر عنهم سياتهم‏ (290)؛ هدف (ديگر از فتح مبين) اين بود كه مردان و زنان با ايمان را در باغ‏هايى (از بهشت) وارد كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است؛ در حالى كه جاودانه در آن مى‏مانند و گناهان شان را مى‏بخشد.

پس مقصود خداوند متعال از آيه ازواج مطهره، زن‏هاى بهشتى هستند كه مردان بهشتى با آنان ازدواج مى‏كنند و اين خود دليلى است بر اينكه زنان نيز به بهشت مى‏روند (291).

برترى زنان با ايمان بر زنان بهشتى‏

پرسش شماره 68) آيا زنان دنيا در بهشت بر حوريان بهشتى برترى دارند؟

از منابع اسلامى برمى‏آيد كه همسران بهشتى دوگرنه‏اند؛ برخى از آنان همين زنان مومن دنيوى هستند كه در آن جهان به شكل حوريه، بلكه بهتر با شوهران مومن شان زندگى مى‏كنند يا به ازدواج افراد مومن ديگر در مى‏آيند و عده‏اى از حوريه‏ها نيز آفريده شده‏اند تا در اختيار بهشتيان قرار گيرند.

از روايات استفاده مى‏شود كه مقام زنان مومن دنيوى برتر از حوريان بهشتى است. در روايتى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيده شده است كه آيا زنان دنيا برترند يا حوريان؟ پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: زنان دنيا برتر از حوريان هستند، سپس آن حضرت درباره علت آن فرمودند: خداوند به خاطر نماز، روزه و عبادت شان صورت‏هاى شان را از نور و تن شان را از حرير مى‏پوشاند (292).

همچنين در روايتى در بحار الانوار، مراد از خيرات حسان در آيه 70 سوره الرحمن، زنان دنيا دانسته شده و تاكيد شده است كه اين زنان از حوريان برترند (293).

حورالعين‏

پرسش شماره 69) چرا خداوند در قرآن هميشه حوريان بهشتى را نعمتى براى مردان قرار داده و براى زنان چنين خطابى ذكر نشده است؟

نعمت‏هاى بهشت فقط به مردها اختصاص ندارد؛ بلكه قرآن مى‏فرمايد: هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد و مومن باشد، خواه مرد يا زن، وارد بهشت مى‏شود و روزى بى حساب به او داده مى‏شود (294). زن مومن در بهشت با شوهرش در بهترين شرايط و حالات زندگى مى‏كند و اگر شوهرش بهشتى نباشد، همسر يكى از مردان بهشتى مى‏شود كه هم شان او باشد. همه مردان و زنان بهشتى، جوان، زيبا و مهربان هستند و چهره‏اى جذاب و اخلاقى نيكو دارند (295).

حور العين تنها به مردان اختصاص ندارد؛ بلكه كلمه حور و عين، شامل زنان و مردان مى‏شود (296)؛ يعنى خداوند براى زنان نيز حور العين قرار داده؛ اما عدم ذكر همسران زنان بهشتى، ممكن اس از باب عنايت ويژه به حفظ حياى زن باشد كه در احكام اسلامى، از قبيل: خواستگارى، ازدواج و... متجلى شده است.

پايان