آرى ستمکارانى که چون زالو خون بيچارگان را مى مکند وحقوق بينوايان
را لگد مال مى کنند وملتهاى محروم را در صف مرگ به انتظار مرگ مى
نشانند(1)
يک چنين روزى دارند که پرندگان ودرندگان بر فراز جسدهاى آنها شکمى
از عزا در آورند وانتقام بينوايان را از آنها بگيرند.
در حکومت حقه ى حضرت بقية الله روحى فداه حق مظلوم از ظالم گرفته
مى شود، گنجهاى نهفته در زمين ظاهر مى شود، آسمان برکاتش را نازل
مى کند، تمام نقاط روى زمين زير کشت مى رود ديگر گرسنه اى در روى
زمين باقى نمى ماند واحدى زکات وصدقه از کسى نمى پذيرد، چون همگان
از فضل پروردگار بى نياز مى شوند، چنانکه امام حسين عليه السلام مى
فرمايد:
75- (انفاق واحسان کنيد، سوگند به خدايى که دانه را شکافت وانسان
را آفريد، روزى فرا خواهد رسيد که ديگر براى انفاق يک درهم ويا يک
دينار محلى پيدا نشود).(2)
در روايات آمده است که احدى زکات نمى پذيرد ومردم زکاتها را در
طبقى در کنار خيابانها مى گذارند که هر کس مايل باشد از آن بردارد.
76- (قائم هذه الأمة التاسع من ولدى صاحب الأمر، وهو الذى يقسم
ميراثه وهو حى).
- (قائم اين امت نهمين فرزند منست که او صاحب اين امر است وميراثش
تقسيم مى شود در حاليکه او زنده است).(3)
بعد از رحلت امام حسن عسکرى عليه السلام برادرش جعفر با دستيارى
خليفه ى عباسى اموال آن حضرت را تقسيم کرد وبراى وارث حقيقى حصه اى
تعيين نکرد.
77- (للمهدى خمس علامات: السفيانى: واليمانى، والصيحة من السماء،
والخسف بالبيداء، وقتل النفس الزکية).
- (براى مهدى ما پنج علامت است:
1- خروج سفيانى
2- خروج يمانى
3- بانگ آسمانى
4- خسف سرزمين بيدا
5- قتل نفس زکيه).(4)
78- (حارث بن مغيره مى گويد: به خدمت امام حسين عليه السلام شرفياب
شدم وعرض کردم: حضرت مهدى را با چه نشانه هايى بشناسم؟ فرمود:
- (بمعرفة الحلال والحرام وبحاجة الناس اليه، ولا يحتاج الى احد).
- (با شناخت احکام ومعارف ونياز همگان به او، وبى نيازى او از
همه).(5)
79- (يحيى بن يعمن مى گويد: در خدمت امام حسين عليه السلام بودم که
عربى وارد شد وپرسشهايى کرد وامام عليه السلام پاسخ فرمود: تا به
اين پرسش رسيد: اى فرزند پيامبر! به من بگو که تعداد امامان بعد از
پيامبر صلى الله عليه وآله چقدر است؟ فرمود: دوازده نفر هستند به
تعداد نقباى بنى اسرائيل. گفت: آنها را براى من نام ببر.
امام حسين عليه السلام سرش را پايين انداخت وبعد از لحظه اى فرمود:
- (اى برادر عرب امام وجانشين بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله
امير مؤمنان على بن ابى طالب است، سپس برادرم حسن، آنگاه من، ونه
تن از فرزندان من: پسرم على، پسرش محمد، پسرش جعفر، پسرش موسى،
پسرش على، پسرش محمد، پسرش على، پسرش حسن وبعد از او حضرت مهدى که
نهمين فرزند منست؟ در آخر الزمان دين را به پا مى دارد).
آنگاه مرد عرب برخاست واين ابيات را زمزمه مى کرد:
مسح النبى جبينه
فله بريق فى الخدود
ابواه من اعلى قريش
وجده خير الجدود
پيامبر رحمت پيشانى اش را نوازش داده، نور پيامبر از گونه هايش مى
درخشد.
پدر ومادرش از قله رفيع قريش هستند وجد بزرگوارش شريفترين نياى
انسانى است.(6)
مهدى از ديدگاه امام زين العابدين
(من ثبت على مولاتنا فى غيبة قائمنا، اعطاه الله اجر الف شهيد مثل
شهداء بدر).
(هر کس در زمان غيبت قائم ما در محبت وولايت ما ثابت قدم بماند
خداوند به او پاداش هزار شهيد از شهداى بدر عنايت فرمايد).
(امام زين العابدين عليه السلام).(7)
عصر امام زين العابدين عليه السلام شايد بدترين روزگار در تاريخ
اسلام باشد، خفقان واختناق نفسها را در سينه ها حبس کرده بود، کسى
جرئت نمى کرد به امام سجاد عليه السلام نزديک شود، فقط يک بار
شرايط مساعد شد که امام سجاد عليه السلام براى مردم موعظه کند وآن
سخنرانى معروف آن حضرت در مسجد اموى بود، که امام عليه السلام با
دستهاى بسته وزير غل جامعه(8)
در حضور يزيد وديگر ديپلماتهاى پايتخت اموى آن را ايراد فرمود، که
در آن خطبه، پرده ها را کنار زد وتلاشهاى چهل ساله ى بنى اميه را
خنثى نمود وحقانيت اهل بيت را در نفوذ ناپذيرترين پايگاه دشمن براى
جهانيان به نمايش گذاشت.
بعد از آن سخنرانى، ديگر چنين فرصتى براى آن حضرت پيش نيامد ولى
معارف عاليه ى اسلام را در ضمن دعاها ونيايشها بيان فرمود که قسمتى
از آنها در کتاب پرارج (صحيفه ى سجاديه) گرد آمده است.(9)
روى اين بيان، طبيعى است که احاديث بسيار محدودى از آن حضرت به دست
ما خواهد رسيد، واحاديث مربوط به حضرت بقية الله روحى فداه نيز در
ميان آنها اندک خواهد بود که به برخى از آنها در اين جا اشاره مى
کنيم:
80- (ابو خالد کابلى مى گويد: به خدمت امام زين العابدين عليه
السلام وارد شدم وعرض کردم: اى فرزند پيامبر! به من خبر ده از
کسانى که خداوند اطاعت آنها را بر من واجب کرده ومحبت آنها را بر
من فرض نموده، وبر همگان واجب است که بعد از رسول اکرم صلى الله
عليه وآله از آنها پيروى کنند؟ فرمود:
- (اى کنگر! (اولى الأمر) که خداى تبارک وتعالى آنها را بر مردم،
امام واجب الاطاعه قرار داده، امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه
السلام، سپس امام حسن، آنگاه امام حسين است وبعد از او امر به ما
منتهى شده است).
ابو خالد مى گويد: امام عليه السلام ديگر ساکت شد ومن پرسيدم: اى
سرور من، از امير مؤمنان به ما روايت شده که خداوند هرگز زمين را
خالى از حجت نمى گذارد، بعد از شما امام وحجت کيست؟ فرمود:
- (بعد از من پسرم محمد، که نامش در تورات (باقر) است زيرا علم را
مى شکافد چه شکافتنى، بعد از او پسرش جعفر، که نامش در آسمانها
(صادق) است).
ابو خالد مى گويد: عرض کردم: چگونه است که او را (صادق) مى گويند،
در حاليکه همه ى شما صادق (راستگو) هستيد؟!. فرمود:
- (پدرم از پدرش، از رسول اکرم صلى الله عليه وآله نقل کرد که
هرگاه پسرم: جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب متولد
شود او را (صادق) بناميد، زيرا پنجمين پسرش نيز نامش جعفر خواهد
بود وبه دروغ ادعاى امامت خواهد کرد ونام او در پيش خداى تبارک
وتعالى (جعفر کذاب) است که ادعاى دروغ مى کند، با پدرش مخالفت مى
کند وبر برادرش حسد مى ورزد. وبه هنگام غيبت او تلاش فراوان مى کند
که او را لو دهد).
آنگاه امام سجاد عليه السلام به شدت گريست وفرمود:
- (کأنى بجعفر الکذاب وقد حمل طاغية زمانه على تفتيش امر ولى الله،
والمغيب فى حفظ الله والتوکيل بحرم ابيه، جهلا منه بولادته، وحرصا
منه على قتله ان ظفر به وطمعا فى ميراثه حتى يأخذه بغير حقه).
- (گويى جعفر کذاب را با چشم خود مى بينم که طاغوت زمانش را وادار
مى کند که اقامتگاه ولى الله اعظم را تفتيش کند وبه حرم پدرش سپاه
بريزد، در حاليکه آن امام غائب از نظر در حفظ وحراست خداست).
(اين همه تلاش جعفر براى اين است که او از داستان تولد اطلاعى
ندارد وبسيار حريص است که اگر او را بيابد به قتل برساند وچشم طمع
به ميراث او دوخته است که به ناحق آنرا بخورد).(10)
81- (يکى از آقا زادگان امام زين العابدين عليه السلام مى گويد: هر
وقت پدرم مى خواست در مورد برادرم (محمد) سخنى بگويد از او (باقر)
تعبير مى کرد، يک روز پرسيدم: پدرجان! چگونه است که برادرم را
(باقر) تعبير مى فرماييد؟ پدرم تبسمى کرد وبه سجده رفت وسجده اش را
طول داد، شنيدم در سجده عرض مى کند: (بار خدايا! ترا سپاس مى گويم
چه نعمتهايى بر ما اهل بيت ارزانى فرموده اى). اين را چندين بار
تکرار کرد وسر از سجده برداشت وفرمود.
- (يا بنى ان الامامة فى ولده الى ان يقوم قائمنا عليه السلام
فيملأها قسطا وعدلا).
- (پسرجان! امامت در نسل اوست تا روزى که قائم ما که درود خدا بر
او باد ظاهر شود وزمين را پر از عدل وداد فرمايد).
سپس فرمود: او پدر امامان، معدن حلم وبردبارى وشکافنده ى علوم است.
به خدا سوگند او از همه به پيامبر شبيه تر است. پرسيدم: امام بعد
از او چند نفر است؟ فرمود: هفت نفر است که يکى از آنها مهدى آخر
الزمان است که دين را در آخر زمان بپا مى دارد).(11)
82- (يا ابا خالد! لتأتين فتن کقطع الليل المظلم، لا ينجو الا من
اخذ الله ميثاقه اولئک مصابيح الهدى وينبابيع العلم، ينجيهم الله
من کل فتنة مظلمة کأنى بصاحبکم قد علا فوق نجفکم بظهر کوفان فى
ثلاثمأة وبضعة عشر رجلا، جبرئيل عن يمينه وميکائيل عن شماله
واسرافيل امامه، معه راية رسول الله صلى الله عليه وآله قد نشرها
لا يهوى بها الى قوم الا اهلکهم الله عز وجل).
- (امام زين العابدين عليه السلام خطاب به ابو خالد کابلى فرمود:
- (اى ابا خالد! براى شما فتنه هايى چون قطعات شب يلدا پيش خواهد
آمد، از اين فتنه ها نجات نمى يابد جز کسى که خداوند از او پيمان
گرفته باشد، که آنها مشعلهاى هدايت وسرچشمه هاى دانش وفضيلت هستند.
خداوند به وسيله ى آنها از هر فتنه ى ظلمانى نجات مى دهد. گوئى
صاحب شما را مى بينم که در پشت کوفه با 313 نفر در سرزمين نجف حرکت
مى کند، جبرئيل در طرف راست او، ميکائيل در طرف چپ او، واسرافيل در
پيشاپيش او حرکت مى کنند. پرچم رسول اکرم صلى الله عليه وآله با او
هست، چون اين پرچم به اهتزاز در آيد به سوى هر قومى حرکت کنند خداى
تبارک وتعالى آن قوم را هلاک مى کند).(12)
83- (من ثبت على موالاتنا فى غيبة قائمنا، اعطاه الله اجر الف شهيد
مثل شهداء بدر).
- (کسى که در زمان غيبت قائم ما (عجل الله فرجه) بر موالات ما ثابت
بماند خداوند به او پاداش هزار شهيد از شهداى بدر عطا مى فرمايد).(13)
در روايات فراوانى از سختيهاى دوران غيبت گفتگو شده ودر برخى از
آنها آمده است: (در زمان غيبت قائم ما، کسى که بر ايمان خود ثابت
واستوار بماند همانند کسى است که بخواهد خارهاى درخت خاردار را با
دست خود پاک کند). هنگامى که استوار ماندن در آن عصر اين قدر سخت
ودشوار باشد طبعا پاداش بسيار والايى خواهد داشت که حديث فوق عظمت
فوق العاده ى آن را بيان مى کند.
84- (فى القائم سنة من نوح وهو طول العمر).
- (در قائم ما نشانى از حضرت نوح است وآن طول عمر است).(14)
عمر طولانى حضرت نوح عليه السلام از مسلمات تاريخ است پيروان همه ى
اديان آسمانى بر آن ايمان راسخ دارند، از اين رهگذر در دهها حديث
از رسول اکرم صلى الله عليه وآله وپيشوايان معصوم عليهم السلام پيش
از تولد آن مهر تابان تأکيد شده که آن حضرت از نظر طول عمر يادآور
عمر طولانى حضرت نوح است.
در قرآن کريم مدت دعوت حضرت نوح بعد از بعثت وپيش از طوفان 950 سال
آمده است(15)
که با افزودن بقيه ى عمر آن حضرت از پيش از بعثت تا بعد از طوفان
بسيار طولانى خواهد بود که بر اساس برخى از روايات به 2500 سال مى
رسد.(16)
هنگامى که عمر حضرت نوح از طرف همه ى اديان پذيرفته شده، ديگر براى
ترديد در عمر شريف حضرت ولى عصر عجل الله فرجه مورد نمى ماند، هنوز
عمر آن حضرت به نصف عمر نوح نرسيده، که هم اکنون يک هزار ويک صد
وپنجاه سال از عمر شريف آن حضرت مى گذرد.
85- (فى القائم منا سنن من ستة من الأنبياء، سنة من نوح، وسنته من
ابراهيم، وسنته، من موسى، وسنته من ايوب، وسنته من محمد صلوات الله
عليهم. فاما من نوح فطول العمر، واما من ابراهيم فخفأ الولادة
واعتزال الناس، واما من موسى فالخوف والغيبته، واما من عيسى
فاختلاف الناس فيه، واما من ايوب فالفرج بعد البلوى، واما من محمد
صلى الله عليه وآله وسلم فالخروج بالسيف).
- (در قائم ما شش نشانه از شش پيامبر هست، نشانى از حضرت نوح،
نشانى از حضرت ابراهيم، نشانى از موسى، نشانى از حضرت عيسى، نشانى
از حضرت ايوب، ونشانى از حضرت محمد که درود خداوند بر آنها باد.
- نشانه ى او از حضرت نوح، عمر طولانى اوست.
- نشانه ى او از حضرت ابراهيم، تولد پنهانى وکناره گيرى او از ميان
مردم است.
- نشانه ى او از حضرت موسى، ترس ووحشت وغيبت اوست.
- نشانه ى او از حضرت عيسى، اختلاف مردم در حق اوست.
- نشانه ى او از حضرت ايوب، فرج بعد از شدت است.
- واما نشانه ى او از حضرت محمد صلى الله عليه وآله قيام به شمشير
اوست).(17)
86- (زهرى مى گويد: در خدمت امام زين العابدين عليه السلام بودم که
فرزند برومندش محمد باقر وارد شد، امام عليه السلام مطالبى به او
فرمود ودر ضمن آن او را به (حسن خلق) توصيه مى فرمود. با خود گفتم
که نکند امام از رحلت خود خبر بدهد، ولذا پرسيدم: بعد از شما به چه
کسى مراجعه کنيم؟ فرمود: به اين پسرم. وبا دست خود به سوى امام
باقر اشاره کردند وفرمودند: اين پسرم وصى، وارث، مخزن علم من ومعدن
دانش وشکافنده ى علوم است و....
گفتم: چگونه است که به فرزند بزرگترتان وصيت نفرموده ايد؟!
فرمود: امامت با کوچکى وبزرگى سن نيست، بلکه رسول اکرم صلى الله
عليه وآله اين چنين با ما پيمان بسته است ودر لوح وصحيفه اين چنين
يافته ايم.
پرسيدم: رسول اکرم صلى الله عليه وآله به چند نفر جانشين براى خود
تعيين کرده وبه شما عهد فرموده است؟ فرمود:
- (در صحيفه ولوح تعداد دوازده امام با نام ونام پدر نوشته شده که
هفت تن آنها از نسل اين پسرم محمد (امام باقر) خواهد بود که مهدى
يکى از آنهاست).(18)
87- (القائم منا تخفى على الناس ولادته، حتى يقولوا: لم يولد بعد،
ليخرج حين يخرج وليس لأحد فى عنقه بيعة).
- (ولادت قائم ما بر مردم پوشيده مى ماند ومردم مى گويند که هنوز
متولد نشده است. اين براى آن است که به هنگام ظهور بيعت کسى در
گردن او نباشد).(19)
88- (وان للقائم منا غيبتين، احداهما اطول من الاخرى، (اما الاولى
فسته ايام، او ستة اشهر، او سته، سنين. واما الاخرى فيطول امدها
حتى يرجع عن هذا الأمر اکثر من يقول به، فلا يثبت عليه الا من قوى
يقينه وصحت معرفته ولم يجد فى نفسه حرجا مما قضينا وسلم لنا اهل
البيت).
- (براى قائم ما دو غيبت است که يکى از آنها طولانى تر از ديگرى
است. غيبت اولى شش روز، شش ماه وشش سال است، ولى غيبت ديگرى به
قدرى طولانى خواهد بود که بيشتر قائلين به آن از اعتقاد خود برمى
گردند، در امامت او ثابت قدم نمى ماند جز کسى که ايمانش قوى
ومعرفتش کامل باشد ودر برابر داوريهاى ما ترديدى به خود راه ندهد
ودر برابر ما کاملا تسليم باشد).(20)
علامه ى مجلسى در شرح اين حديث مى فرمايد: شايد اين حديث اشاره به
تحولات وضع آن حضرت در غيبت صغرى باشد که در شش روز اول منحصرا اهل
بيت آن حضرت از ولادت آن مهر تابان آگاه بودند ودر شش ماه اول خواص
شيعيان ونزديکان از آن مطلع شدند، ودر شش سال اول غالب شيعيان از
آن آگاه شدند وبعد از شش سال (بعد از رحلت امام حسن عسکرى عليه
السلام) خبر ولادت آن کعبه ى موعود در اقطار جهان اسلام منتشر شد.(21)
89- (اما ان ذا القرنين قد خير بين السحابين، فاختار الذلول وذخر
لصاحبکم الصعب، فقيل له وما الصعب؟ فقال: ما کان من سحاب فيه رعد
وصاعقه وبرق فصاحبکم يرکبه، اما انه سيرکب السحاب ويرقى فى
الاسباب، اسباب السماوات السبع والارضين السيع، خمس عوامر واثنتان
خربتان)..
- (ذوالقرنين در ميان دو نوع ابر مخير شد او ابر رام را برگزيد
وبراى صاحب شما ابر ناآرام را نگهداشت. پرسيدند: ابر ناآرام چيست؟
فرمود: آن ابرى که رعد وبرق وسر وصدا داشته باشد، صاحب شما بر آن
سوار مى شود. آرى او سوار بر ابر مى شود ودر آسمانها بالا مى رود
وبر فراز زمينهاى هفتگانه که 5 تا از آنها آباد ودو تا خراب است،
بالا مى رود).(22)
شايد اين حديث اشاره به مسافرتهاى فضائى وحداقل سفرهاى هوايى با
وسائل امروزى يا وسايل مجهزتر آينده باشد. وشايد از اين حديث
استفاده شود که دو قاره ى زمين پيش از ظهور ويران خواهد شد.
مهدى از ديدگاه امام باقر
(تکون له حيره وغيبة يضل فيها اقوام ويهتدى فيها اقوام، فيا طوبى
لک ان ادرکته ويا طوبى من ادرکه).
(براى او دوران غيبتى است که گروهى در آن گمراه مى شوند وگروهى
هدايت کنند.خوشا به حال تو اگر او را درک کنى، خوشا به حال کسى که
آن روز فرخنده را درک کند).
(امام باقر عليه السلام).(23)
در عهد امام باقر عليه السلام رژيم خون آشام بنى اميه در سراشيبى
سقوط قرار گرفت وکنترل دقيق کشور از دست رژيم خارج شد وشيعيان
توانستند از ناتوانى رژيم استفاده کرده در اطراف امام باقر عليه
السلام گرد آيند واز خرمن علومش خوشه چينى کنند.
امام باقر عليه السلام از فضاى به اصطلاح باز کشور استفاده نموده
به نشر علوم آل محمد پرداخت وشالوده ى دانشگاه عظيم اسلامى را پايه
گذارى کرد که بعدا توسط فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق عليه السلام
به اوج کمال رسيد وحوزه هاى امروزى قم ونجف اشرف ريزه خوار آن
دانشگاه بزرگ است.
از اين رو احاديث فراوانى در تمام رشته هاى معارف اسلامى از امام
باقر عليه السلام به يادگار مانده است که احاديث منجى بزرگ بشريت
نيز يک از آنهاست که نمونه هايى چند در اين بخش براى تيمن وتبرک مى
آوريم:
90- (ام هانى مى گويد از خدمت امام باقر عليه السلام در مورد آيه ى
شريفه ى:
- (فلا اقسم بالخنس): (سوگند به
ناپديد شونده ها)(24)
پرسيدم، فرمود:
- (امام يخنس سنته ستين ومأتين، ثم يظهر کالشهاب يتوقد فى الليلة
الظلماء، فان ادرکت زمانه قرت عينک).
- (او امامى است که در سال 260 از ديده ها مخفى مى شود وسپس چون
ستاره اى فروزان ظاهر شود که در شب تاريک مى درخشد. اگر زمان او را
درک کنى ديدگانت روشن مى شود).(25)
منظور از سال 260 سال رحلت امام حسن عسکرى عليه السلام است(26)
که در عهد پدر بزرگوارش اصحاب مى توانستند به ديدار آن مهر تابان
موفق شوند ولى بعد از رحلت آن حضرت اين سعادت نصيب همگان نمى شد.
91- (کميت اسدى مى گويد: به خدمت امام باقر عليه السلام شرفياب شدم
وعرض کردم اشعارى در حق شما خاندان سروده ام اجازه مى فرماييد در
خدمت شما بخوانم، اجازه فرمودند ومن ابياتى چند خواندم، امام عليه
السلام گريه کردند وآقا زاده ى بزرگوارشان امام جعفر صادق عليه
السلام نيز گريستند وصداى گريه از پشت پرده نيز بلند شد... امام
عليه السلام دست مرا گرفت وگفت: خدايا کميت را بيامرز، گناهان
گذشته وآينده اش را ببخش هنگامى که به اين بيت رسيدم:
- چه وقت حق شما آشکار خواهد شد؟!
- چه وقت مهدى شما قيام خواهد کرد؟!
امامباقر عليه السلام فرمود: انشاء الله به زودى، به زودى. سپس فرمود:
اى ابا المستهل!(27)
قائم ما نهمين فرزند امام حسين است. زيرا امام بعد از پيامبر صلى
الله عليه وآله وسلم دوازده تن مى باشند. دوازدهمين آنها قائم
آنهاست.
پرسيدم: اين دوازده تن کيانند؟ فرمود: على بن ابى طالب، بعد او حسن
وحسين، بعد از حسين، على بن الحسين ومن. آنگاه دست مبارکشان را بر
شانه ى امام صادق نهادند وفرمودند: بعد از من، او. گفتم: بعد از او
کيست؟ فرمود: پسرش موسى، سپس پسرش على، آنگاه پسرش محمد، سپس پسرش
على، آنگاه پسرش حسن، که او پدر همان قائم است که جهان را پر از
عدالت مى کند وقلب شيعيان ما را روشن مى کند. پرسيدم: کى خروج مى
کند؟ فرمود: اين پرسش را از رسول اکرم صلى الله عليه وآله نمودند،
فرمود:
- (انما مثله کمثل الساعة لا تأتيکم الا بغتة.
- (مثل او چون مثل رستاخيز است، جز به طور ناگهانى نيايد).(28)
92- (صاحب اين امر چهار نشانه از چهار پيامبر دارد: نشانى از حضرت
موسى، نشانى از عيسى، نشانى از يوسف ونشانى از حضرت محمد صلى الله
عليه وآله:
- نشانه اش از حضرت موسى، وحشت ونگرانى است.
- نشانه اش از حضرت يوسف، زندانى شدن اوست.
- نشانه اش از حضرت عيسى، اختلاف مردم در حق اوست که مى گويند:
مرده است وبرخى گويند نمرده است.
نشانهاش از رسول اکرم صلى الله عليه وآله قيام به شمشير اوست).(29)
بار خدايا يوسف زندانى ما تا به کى در زندان غيبت خواهد بود
وديدگان نگران مشتاقان چشم به راه او خواهد بود؟! ترا به حق حضرت
زهرا در فرج عزيز زهرا تعجيل بفرما.
پاورقى:
(1)
اکنون که اين سطور را مى نويسم هر لحظه خبر تأثر انگيز
تازه اى از گرسنگان (اتيوپى) به گوش مى رسد ووجدان جهانى
آزرده نمى شود!.
(8)
زنجيرى که دستها را به گردن مى بندد.
(9)
علاوه بر صحيفه ى معروف امام سجاد عليه السلام، چهار صحيفه
ى ديگر به ترتيب زير در دست داريم که هر کدام قسمتى از
دعاهاى آن حضرت را در بر دارند:
1- صحيفه ى ثانيه، گرد آورى شيخ حر عاملى، صاحب وسائل
الشيعه.
2- صحيفه ى ثالثه، گردآورى ميرزا عبد الله افندى، صاحب
رياض العلماء.
3- صحيفه ى رابعه، گردآورى ميرزاى نورى، صاحب مستدرک.
4-صحيفه ى خامسه، گردآورى سيد محسن امين، صاحب اعيان
الشيعه.
(12)
بحار الانوار، ج 51 ص 135.
(14)
کمال الدين صدوق، ص 322.
(16)
رجوع شود به کتاب (طول عمر امام زمان از ديدگاه علوم
واديان).
(17)
المحجة البيضاء، ج 4 ص 338.
(21)
بحار الانوار، ج 51 ص 135.
(23)
بحار الانوار، ج 51 ص 137.
(25)
اصول کافى، ج 1 ص 276.
(27)
کنيه ى کميت اسدى است.
(29)
الامامة والتبصرة، ص 94.