علايم و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى (عج)
وقت ظهور آن حضرت براى هيچ كس جز خداوند متعال معلوم نيست و كسانى كه وقت ظهور
را تعيين مى كنند، دروغگو شمرده شده اند ولى علايم و نشانه هاى بسيارى براى ظهور آن
حضرت در كتابهاى حديث ثبت شده است كه ذكر تمام آنها از حوصله اين مجموعه خارج است .
علايم ظهور به دو دسته كلى تقسيم مى شوند ; علايم حتمى و علايم غير حتمى چنانكه
فضيل بن يسار از امام باقر ع روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:
نشانه هاى ظهور دو دسته هستند ; يكى نشانه هاى حتمى و ديگرنشانه هاى غير حتمى،
خروج سفيانى از نشانه هاى حتمى است كه راهى جز آن نيست.
منظور از علايم حتمى آن است كه به هيچ قيد و شرطى مشروط نيست و قبل از ظهور بايد
واقع شود مقصود از علايم غير حتمى آن است كه حوادثى به طور مطلق و حتم از نشانه هاى
ظهور نيست بلكه مشروط به شرطى است كه اگر آن شرط تحقق يابد مشروط نيز متحقق مى شود
و اگر شرط مفقود شود مشروط نيز تحقق نمى يابد.
اما علايم غير حتمى بسيارند كه به يك روايت از امام صادق ع اكتفا مى كنيم كه در
اين روايت چنان روى علايم و مفاسد انگشت گذارده شده كه گويى اين پيشگويى مربوط به
13 يا 14 قرن پيش نيست بلكه مربوط به همين قرن است و امروز كه بسيارى از آنها را با
چشم خود مى بينيم، قبول مى كنيم كه به راستى معجزه آساست .
امام صادق ع در اين روايت به 119 نشانه و علامت از علايم ظهور اشاره مى كند ما
در اينجا فقط به ذكر برخى از آن مواد 119 گانه اشاره مى نماييم.
حضرت صادق ع به يكى از يارانش فرمود:
1 ـ هرگاه ديدى كه حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند ;
2 ـ ديدى كه ظلم وستم فراگير شده است ;
3 ـ و ديدى كه قرآن فرسوده و بدعت هايى از روى هوا و هوس در مفاهيم آن آمده است
;
4 ـ و ديدى كه دين خدا(عملا) تو خالى شده و همانند ظرفى آن را واژگون سازند ;
5 ـ و ديدى كه كارهاى بد آشكار شده و از آن نهى نمى شود و بدكاران بازخواست
نمى شوند ;
6 ـ وديدى كه مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند ;
7 ـ و ديدى كه شخص بدكار دروغ مى گويد و كسى دروغ و نسبت نارواى او را ردّ
نمى كند ;
8 ـ و ديدى كه بچه ها به بزرگان احترام نمى گذارند ;
9 ـ و ديدى كه قطع پيوند خويشاوندى شود ;
10 ـو ديدى كه بدكار را ستايش كنند و او شاد شود و سخن بدش بر او نگردد;
11 ـ و ديدى كه نوجوانان پسر همان كنند كه زنان مى كنند ;
12 ـ و ديدى كه زنان با زنان ازدواج كنند ;
13 ـ و ديدى كه انسانها اموال خود را به غير اطاعت خدا مصرف مى كنند و كسى مانع
نمى شود ;
14 ـ و ديدى كه افراد با كار و تلاش نامناسب مؤمن به خدا پناه مى برند ;
15 ـ و ديدى كه مدّاحى دروغين از اشخاص زياد مى شود ;
16 ـ و ديدى كه همسايه همسايه خود را اذيت مى كند و از آن جلوگيرى نمى شود ;
17 ـ و ديدى كه كافر به خاطر سختى مؤمن شاد است ;
18 ـ و ديدى كه شراب را آشكارا مى آشامند و براى نوشيدن آن كنار هم مى نشينند و
از خداى متعال نمى ترسند ;
19 ـ و ديدى كسى كه امر به معروف مى كند، خوار و ذليل است ;
20 ـ وديدى كه آدم بدكار در آنچه خداوند دوست ندارد، نيرومند و مورد ستايش است ;
21 ـ و ديدى كه اهل قرآن و دوستان آنها خوارند ;
22 ـ و ديدى كه مردم به شهادت و گواهى ناحق اعتماد مى كنند ;
23 ـ و ديدى كه جرأت بر گناه آشكار شود و ديگر كسى براى انجام آن منتظر تاريكى
شب نگردد;
24 ـ و ديدى كه مؤمن نتواند نهى از منكر كند مگر در قلبش ;
25 ـ و ديدى كه واليان در قضاوت رشوه بگيرند ;
26 ـ و ديدى كه پستهاى مهم واليان بر اساس مزايده است نه بر اساس شايستگى ;
27 ـ و ديدى كه مردم را از روى تهمت و يا سوء ظن بكشند ;
28 ـ و ديدى كه شنيدن سخن حق بر مردم سنگين است ولى شنيدن باطل برايشان آسان است
;
29 ـ و ديدى كه همسايه از ترس زبان به همسايه احترام مى گذارد ;
30 ـ و ديدى كه حدود الهى تعطيل مى شود و طبق هوى و هوس عمل مى شود ;
31 ـ و ديدى كه معاش انسان از كم فروشى به دست مى آيد ;
32 ـ و ديدى كه مرد به خاطر دنيايش رياست مى كند;
33 ـ و ديدى كه نماز را سبك شمارند ;
34 ـ و ديدى انسان ثروت زيادى جمع كرده ولى از آغاز آن تا آخر زكاتش را نداده
است ;
35 ـ وديدى كه دلهاى مردم سخت و ديدگانشان خشك و ياد خدا برايشان گران است ;
36 ـ و ديدى كه بر سر كسبهاى حرام آشكارا رقابت مى كنند ;
37 ـ و ديدى نماز خوان براى خود نمايى نماز مى خواند ;
38 ـ و ديدى مردم در اطراف قدرتمندانند ;
39 ـ و ديدى طالب حلال سرزنش و مذمت مى شود و طالب حرام ستايش و احترام مى گردد;
40 ـ و ديدى در مكه و مدينه كارهايى مى كنند كه خدا دوست ندارد و كسى از آن
جلوگيرى نمى كند و هيچ كس بين آنها و كارهاى بدشان مانع نمى شود;
41 ـ و ديدى كه به فقير چيزى دهند كه به او بخندند ولى در غير خدا ترحّم است ;
42 ـ و ديدى كه مردم مانند حيوانات در انظار يكديگر عمل جنسى بجا آورند و كسى از
ترس مردم از آن جلوگيرى نمى كند ;
43 ـ و ديدى كه عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هيچ احترامى براى آنها قائل
نيستند بلكه نزد فرزند از همه بدترند ;
44 ـ و ديدى كه پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد و پدر و مادرش را نفرين كند و از
مرگشان شاد گردد;
45 ـ و ديدى كه اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند
بدكارى، كم فروشى و زشتى انجام نداده، ناراحت است ;
46 ـ و ديدى كه قدرتمندان غذاى عمومى مردم را احتكار كنند ;
47 ـ و ديدى كه اموال خويشان پيامبر ص (خمس) در راه باطل تقسيم مى گردد و با آن
قمار بازى و شرابخورى شود ;
48 ـ و ديدى كه همّ و هدف مردم شكمشان و شهوتشان است ;
49 ـ و ديدى كه صدقه را با وساطت ديگران و بدون رضاى خداوند و به خاطر در
خواست مردم بدهند ;
50 ـ و ديدى كه نشانه هاى برجسته حق ويران شده است، در اين وقت خود را حفظ
كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد.
علايم و نشانه هاى حتمى ظهور امام زمان (عج)
علايم و نشانه هاى حتمى، آن است كه به هيچ قيد و شرطى مقيّد و مشروط نيست و
قبل از ظهور بايد واقع شود با استفاده از روايات معصومينع علايم حتمى الوقوع
عبارتند از:
1ـ امام صادق ع فرمود:
پيش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمى است: خروج يمانى و سُفيانى، صيحه
آسمانى، قتل نفس زكيّه، و فرو رفتن در بيابان.
2 ـ و نيز در جاى ديگر امام صادق ع فرموده است:
وقوع ندا از امور حتمى است و سفيانى از امور حتمى است و يمانى از امور حتمى
است و كشته شدن نفس زكيه از امور حتمى است و كف دستى كه از افق آسمان بيرون
مى آيد، از امور حتميه است.
و اضافه فرمود:
و نيز وحشتى در ماه رمضان است كه خفته را بيدار مى كند و شخص بيدار را به
وحشت انداخته و دوشيزگان پرده نشين را از پشت پرده بيرون آورد.
3 ـ حضرت على ع از رسول خدا ص روايت نموده كه فرمود: ده چيز است كه پيش از
ظهور به وقوع خواهد پيوست.
1ـ سفيانى ;
2 ـ دجّال ;
3 ـ دخان ;
4ـ دابّه ;
5 ـ خروج قائم ;
6 ـ طلوع خورشيد ازمغرب ;
7 ـ نزول عيسى ;
8 ـ خسوف در مشرق ;
9 ـ خسوف در جزيرة العرب ;
10 ـ آتشى كه از مركز عدن شعله مى كشد و مردم را به سوى بيابان محشر هدايت
مى كند.
تفاوتهاى علايم ظهور و شرايط ظهور امام زمان (عج)
شرايط ظهور با علايم ظهور داراى تفاوتهايى است كه عبارتند از: وابستگى ظهور
به شرايط، يك نوع وابستگى واقعى است، ولى وابستگى به نشانه ها و علايم از جهت
كشف و اعلام است، نه به عنوان يك امر واقعى و ارتباط حقيقى.
علايم ظهور عبارتند از چندين رويداد و حادثه است كه گاهى نيز به ظهور
پراكنده پديد آمده و تنها ارتباط واقعى در بين آنهاو ظهور تحقق همه آنها پيش از
ظهور مى باشد، اما شرايط ظهور به اعتبار برنامه ريزى طولانى الهى با ظهور
ارتباط واقعى داشته و سبب پيدايش آن مى باشند.
نشانه ها لزومى ندارد حتماً در يك زمان با يكديگر واقع شوند ; بلكه يك نشانه
در يك زمان پديد مى آيد و پايان مى پذيرد. البته گاهى هم به طور تصادفى در يك
زمان چندين نشانه با هم پديد مى آيند ; اما شرايط بايد با يكديگر مرتبط باشند و
در آخر كار موجب ظهور شوند و بتدريج ايجاد شده و آنچه وجود مى يابد استمرار
داشته و از بين نرود.
تمامى علامات پيش از ظهور پديد آمده و از بين مى رود ليكن شرايط به طور كامل
به وجود نمى آيد، مگر نزديك ظهور و يا هنگام وقوع آن و ممكن نيست كه از بين
بروند، علايم ظهور را مى توان شناسايى كرد و مى توانيم بفهميم كدام يك از آنها
موجود شده و كداميك هنوز موجود نگشته است اما به شرايط نمى توان
كاملا و در يك زمان پيش از ظهور دست يافت ويا آنهارا حاصل كرد ; زيرا برخى از
آن شرايط وجود تعداد كافى از افراد آزموده و با اخلاص در سطح جهان بوده و بررسى
درست و شناسايى آن براى اشخاص عادى امكان پذير نيست.
عوامل مهم زمينه ساز ظهور حضرت مهدى (عج)
از آنجا كه انقلاب حضرت مهدى (عج) همان انقلاب اسلامى است; منتهى در سطح
وسيعتر و عميق تر و از آنجا كه اين انقلاب تكميل كننده انقلاب پيامبر اسلام ص
است يازده عامل مهم در زمينه سازى انقلاب حضرت مهدى (عج) نقش بسزايى دارند.
1 ـ جاذبه قرآن و حقانيت اسلام
همان گونه كه در مثلها آمده «سرانجام حقيقت جاى خود را باز مى كند» تكيه بر
حقايق نورانى و استوار و منطقى قرآن و اسلام، اين مكتب زنده و غنى و حياتبخش و
سازنده، يكى از عوامل مهم پيروزى است.
امروز تكيه بر چنين مكتب پر مايه و استوار و مقايسه علمى و منطقى آن بر ساير
مكتب ها از نظر معنوى بزرگترين عامل حركت و زمينه سازى براى يك حكومت عدل جهانى
دارد.
2 ـ علم و انديشه و به كار انداختن آن
پيشرفت و زمينه سازى براى حكومت ايده آل جهانى اسلام و به رهبرى امام مهدى
(عج) يكى از راههاى تحصيل علم ودانش و كاراندازى آن است در صورتى كه اين دو بر
اساس شناخت و اولوّيتها و كارهاى مثبت و عادلانه به كار رود.
در اين مورد اسلام اكيداً سفارش فرموده است. پيامبر خدا ص فرمود:
هر چيز اساس و پايه اى دارد. پايه اين دين (اسلام) فهم و شناخت است و
موضع گيرى يك مسلمان فهيم و داراى شناخت در برابر شيطان و هرگونه فساد، محكمتر
و بيشتر از هزاران مسلمان بدون شناخت است.
3 ـ استقامت و پايدارى و شجاعت
در صدر اسلام ; استقامت و پايدارى و شهامت پر توان مسلمانان در برابر
تندبادهاى حوادث، از عوامل پيروزى بود. اينك نيز براى پيروزى در نيل به تكميل
اسلام به حضرت مهدى (عج) نياز به صبر و پايدارى است .
4 ـ زهد و رعايت اخلاق و حقوق
رعايت اخلاق نيك نسبت به يكديگر در برخوردها و تمام ابعاد زندگى و رعايت
حقوق جانى و مالى و عرضى و...
كه عاليترين نقش را در جذب ديگران و نفوذ در دلها دارد، از عوامل مهم گسترش
اسلام در صدر اسلام بوده است. اخلاق پيامبر ص و امامان ع و شاگردانشان بسيارى
از گردنكشان را به سوى اسلام پر مهر و صفا جلب كرد و موجب تقويت مسلمانان
گرديد.
براستى اگر همه شاخه هاى اخلاق اسلامى، رعايت گردد، بهترين زمينه سازى براى
ظهور امام زمان (عج) خواهد بود.
5 ـ ايمان و توكل به خدا
روحيه قوى و اطمينان قلب و اعتماد به نفس از عوامل سازنده و پيش برنده و
زمينه ساز و سوزاننده موانع سر راه است، يك چنين روحيه و آرامش و استوارى قلب
در سايه ايمان به خدا و توكل به او به دست مى آيد كه دعا و مناجات و نماز و
روزه تقويت كننده چنين ايمان و توكلى است.
6 ـ تعاون و همكارى
7 ـ برخوردها و روشهاى منطقى با يكديگر
8 ـ توجّه به طبقه و قشر مستضعف
9ـ اتحاد و انسجام مسلمانان
10 ـرهبر شايسته
11 ـ لزوم برنامه ريزى
عناصر اصلى برنامه ريزى قيام و ظهور حضرت مهدى (عج)
براى ظهور و قيام حضرت ولى عصر (عج) بايد براى تحقق آن يك برنامه ريزى حساب
شده و جامع در سطح كل جهان صورت بگيرد. باتوجه به اهميت فوق العاده آن بايد در اين برنامه ريزى امور
بسيارى به طور عملى و جدّى و حساب شده تعقيب شود كه ما در اينجا به امور نه
گانه اى كه پايه هاى اصلى اين برنامه ريزى است و بايد به همت مسلمانان تحقق
پيدا كند تا زمينه ساز ظهور گردد! اشاره نماييم.
1 ـ هدفدارى
حضرت امام خمينى در يكى از سخنرانى هاى خود كه در نيمه شعبان 1360 شمسى
ايراد نمود، فرمودند:
بايد خودمان را مهيّا كنيم براى آمدن آن حضرت، من نمى توانم اسم رهبر روى
ايشان بگذارم، بزرگتر از اين است. نمى دانم بگويم كه شخص اول است، براى اينكه
دوّمى در كار نيست ايشان را نمى توانيم ما با هيچ تعبيرى، تعبير كنيم الّا همين
كه مهدى موعود (عج) است، آن كسى كه خداوند متعال ذخيره كرده است براى بشر...
آرى اين عنوان (مهدى موعود (عج)) هدف دار بودن اين عقيده را مشخص مى كند و
هدف است كه قيام ها را خط و جهت داده و از سرنگونى در مى آورد و به راه صاف و
راست رهنمون مى نمايد، بنابراين بايد در اين برنامه ريزى به اين هدف توجه گردد.
2 ـ توجه به جهانى بودن ظهور
پايه دوم اين برنامه ريزى اين است كه ظهور امامت امام زمان (عج) مربوط به كل
جهان است و پس از ظهور اسلام حقيقى با تمام ابعادش در همه جهان به دست با كفايت
آن حضرت در سطح جهان حاكم و پياده مى شود.
امام صادق ع فرمود:
اذا قام القائم لا يبقى ارض الا نودى فيها شهادة لا اله الا الله و أن
ّمحمّد رسول الله ص .
وقتى كه قائم (عج) قيام كند هيچ نقطه اى از زمين نيست مگر اينكه آواى توحيد
و پذيرش رسالت پيامبر ص در آن بلند است .
3 ـ جهش و انقلاب
همان گونه كه از نام انقلاب حضرت مهدى (عج) پيدا است، بايد براى وصول به اين
انقلاب به صورت انقلابى كار كرد. دقت در اين نكته كه در روايات اسلامى وارد شده
در شب تولد امام زمان (عج) زيارت امام حسين ع را بخوانيد، با توجه به محتواى
اين زيارت و ارتباط اين دو نتيجه مى گيريم كه مسئله راحت طلبى در كار نيست بلكه
مسئله قيام و انقلاب و شهادت طلبى و جهاد تا سر حد شهادت و نفرت شديد از دشمنان
است و بايد با چنين روشى خود را به امام زمان (عج) نزديك كنيم.
4 ـ پيشرفت عميق و استوار
در برنامه ريزى لازم است توجه كامل شود كه در تمام ابعاد به طور صحيح و عميق
و استوار به پيش رفت و واحدهاى اين بناى عظيم را از اساس و پايه درست و محكم و
خلل ناپذير ساخت.
5 ـ اخلاص
براى پيشروى و دست بازى در مقدمات ظهور، هيچ عاملى دركاربرد امور و پيمودن
پله ها و مراتب و پشت سر گذاشتن موانع مانند اخلاص، در كار نيست، اخلاص در
كارها روح و نشاط مى بخشد. در اين برنامه ريزى بايد اخلاص در كارها سرلوحه
برنامه قرار بگيرد.
6 ـ تخصّص و تعّهد
تخصّص و تعّهد و به عبارت ديگر علم و ايمان و توسعه دادن به اين دو در
همه ابعاد زندگى بهترين زمينه ساز براى فراهم شدن ظهور امام زمان (عج) است.
7 ـ مانع شناسى
8 ـ هوشيارى و هوشمندى
9 ـ دور نمايى از امكانات عظيم دنياى اسلام