سيماى امام مهدى

سيد محمد رضا طباطبايى نسب

- ۲ -


حضرت مهدى (عج) از نگاه روايات

وجود مقدس حضرت مهدى (عج) از راه اخبار و احاديث اثبات شده است، حال به فهرستى از روايات و احاديثى كه پيرامون حضرت مهدى (عج) نقل شده اشاره مى نماييم.

1ـ امامان دوازده نفرند. اول آنها على بن ابيطالب ع و آخرشان مهدى ع است. (91 حديث)

2 ـ امامان دوازده نفرند و آخرشان مهدى است. (94 حديث)

3 ـ امامان دوازده نفرند ; نُه نفرشان از نسل حسين و نهمى آنان قائم است. (107 حديث)

4 ـ مهدى از عترت پيغمبر اسلام ص است.(389 حديث)

5 ـ مهدى از اولاد على ع است. (214 حديث)

6 ـ مهدى از اولاد فاطمه است.( 192حديث)

7 ـ مهدى از اولاد حسين ع است. (185 حديث)

8 ـ مهدى نهمين اولاد حسين ع است. (148 حديث)

9 ـ مهدى از اولاد على بن الحسين ع است. (185 حديث)

10 ـ مهدى از اولاد امام محمد باقر ع است.( 103 حديث)

11 ـ مهدى از اولاد امام جعفر صادق ع است. (103حديث)

12 ـ مهدى ششمين اولاد امام صادق ع است.(101 حديث)

13 ـ مهدى از اولاد امام موسى بن جعفر ع است. (99 حديث)

14 ـ مهدى پنجمين فرزند موسى بن جعفر ع است. (98 حديث)

15 ـ مهدى چهارمين اولادعلى بن موسى الرضا ع است. (95 حديث)

16 ـ مهدى سومين فرزند امام محمد تقى ع است (90 حديث)

17 ـ مهدى از اولاد امام هادى ع است. (90 حديث)

18 ـ مهدى فرزند امام حسن عسكرى ع است. (145 حديث)

19 ـ مهدى همنام و هم كنيه رسول خدا ص است. (47حديث)

20 ـ نام پدر مهدى ع حسن است. (148 حديث)

حضرت مهدى (عج) و اَدله اثبات ولادت

يكى از مباحث طرح شده اين است كه آيا امام حسن عسكرى ع داراى فرزندى بوده است.

1ـ در احاديث زيادى از پيامبر اسلام ص و ائمه اطهار ع نقل شده است تصريح شده آيا از حسن بن على بن محمد فرزندى به وجود خواهد آمد كه پس از غيبت طولانى براى اصلاح عالم قيام مى كند و زمين را پر از عدل و داد مى كند. اين موضوع با تعبيرات مختلف در روايات وارد شده است:

«مهدى نهمين اولاد حسين است.»

«مهدى شششم از اولاد حضرت صادق ع است. »

«مهدى پنجم از اولاد امام موسى بن جعفر ع است.»

«مهدى چهارمين فرزند على بن موسى بن الرضا ع است.»

«مهدى سومين فرزند امام محمد تقى است.»

2 ـ در احاديث زيادى تصريح شده كه مهدى موعود فرزند امام حسن عسكرى ع مى باشد.

از باب نمونه صقر گويد:

از امام هادى ع شنيده ام كه فرمود: امام بعد از من فرزندم حسن است، بعد از حسن فرزندش همان قائمى است كه زمين را پر از عدل و داد مى كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده باشد.

3 ـ امام حسن عسكرى ع در چندين حديث خبر داده است كه قائم و مهدى فرزند من است و ساحت مقدس امام و پيامبر ص هم از دروغ و خطا منزه مى باشد.

از باب نمونه; محمد بن عثمان از پدرش نقل كرده كه مى گفت:

خدمت امام حسن عسكرى ع بودم كه از وى راجع به حديثى از پدرانش سؤال شد كه نقل شده كه تا قيامت زمين از حجت خالى نمى ماند و هر كس بميرد در حالى كه امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهليت مُرده است.آن حضرت پاسخ داد: آرى اين موضوع همچون روز روشن وحقّ ق است .عرض شد: يا بن رسول الله ص بعد از شما حجت و امام كيست؟ فرمود: بعد از من محمد فرزندم امام و حُجت است و هر كس بميرد و او را نشناسد به مرگ جاهليت از دنيا مى رود.

آگاه باشيد كه فرزندم را غيبتى خواهد بود كه جهانيان در آن زمان سرگردان مى شوند .اهل باطل هلاك مى گردند و كسانى كه وقت ظهورش را تعيين كنند، دروغ مى گويند. بعد از آنكه مدت غيبتش پايان يافت، نهضت و قيام مى كند. گويا پرچمهاى سفيدى را كه در نجف بر سرش در اهتزار است مشاهده مى كنم.

4 ـ امام حسن عسكرى ع تولد فرزندش را به چند نفر بشارت داده است، از باب نمونه:

1 ـ فضل بن شاذان كه بعد از ولادت حضرت حجت و قبل از وفات امام حسن عسكرى ع در گذشته است، در كتاب «غيبت» از محمد بن على بن حمزه نقل كرده كه گفت:

از امام حسن عسكرى شنيدم كه مى فرمود: حجت خدا و جانشين من در شب نيمه شعبان سال 255 در هنگام طلوع فجر ختنه شده به دنيا خواهدآمد.

2 ـ احمد بن اسحاق مى گفت:

از امام حسن عسكرى ع شنيدم كه مى فرمود: سپاس خداى را كه مرا از دنيا بيرون نبرد تا جانشينم را به من نشان داد. او از حيث اخلاق و خلقت شبيه ترين مردم است به رسول خدا ص، خداوند مدتى وى را در حالت غيبت نگهدارى مى كند، سپس ظاهرش مى نمايد تا زمين را از عدل و داد پر كند. (41)

حضرت مهدى (عج) و كسانى كه او رادر كودكى زيارت كرده اند

از آنجاكه خلفاى بنى عباس دانسته بودند ; دوازدهمين امام شيعيان همان مهدى موعود است كه زمين را پر از عدل و داد مى كند و دژهاى گمراهى و فساد را درهم مى كوبد و نيز مى دانسته كه او از فرزندان امام حسن عسكرى ع است ; در صد برآمدند اين نور را خاموش كنند، از اين رو امام مهدى ع از نخستين روز ولادت در پنهان مى زيست و مردم به طور عموم او را نمى ديدند ولى با اين وجود عده اى از اصحاب امام حسن عسكرى ع بودند كه توفيق شرفيابى و معرفى را يافته بودند. برخى از آنها عبارتند از:

1 ـ حكيمه خاتون; دختر امام جواد، خواهر امام هادى و عمه امام حسن عسكرى ع كه شب تولد امام مهدى ع او را زيارت كرد. تا آن كودك متولد شد به خاك سجده كرد و انگشت سبابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و گفت: «الحمد الله رب العالمين و صَلّى الله على محمد و آله.»

2 ـ ابو بصير خادم گفت: بر صاحب الزمان (عج) وارد شدم در حالى كه درون گهواره بود، نزديك رفتم و سلام كردم. حضرت فرمود مرا مى شناسى؟ عرض كردم: آرى تو بزرگ و سيد من، فرزند امام من هستى. حضرت فرمود:

«اَنا خاتَمُ الاوصياء و بى يُرفع البلاء من اهلى و شيعتى.»

3 ـ سعد بن عبدالله قمى ـ با نامه هاى فروان با جمعى براى زيارت آن حضرت به سامراء رفته و طرف راست امام حسن ع كودكى را ديدند كه چون ماه درخشان بود، پرسيدند: اين كيست؟ گفته شد: مهدى قائم آل محمد ص است.

4 ـ روزى جمعى از شيعيان (چهل نفر) نزد امام يازدهم آمدند و از آن امام تقاضا كردند تا حجت پس از خويش را به آنان بنماياند و بشناساند و امام چنان كرد. آنان پسرى را ديدند كه بيرون آمد همچون پاره ماه ـ شبيه به پدر خويش.

امام حسن عسكرى ع فرمود:

پس از من اين پسر امام شماست و خليفه من در ميان شماست. امر او را اطاعت كنيد از گرد رهبرى او پراكنده نگرديد كه هلاك مى شويد و دينتان تباه مى گردد. اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد تا اينكه زمان طولانى بگذرد، بنابراين از نايب او عثمان بن سعيد اطاعت كنيد.

حضرت مهدى (عج) و شباهتهاى او با پيامبران

در خصوص اين موضوع به چند روايت از ائمه معصومين ع توجه نماييد.

1 ـ امام زين العابدين ع فرموده است:

در قائم ما چند سنت از سنتهاى پيغمبران است. اّما سنتى كه از آدم ونوح دارد، طول عمر است و سنتى كه از حضرت ابراهيم دارد، پنهان بودن ولادتش و دورى گزيدن از مردم است. سنتى كه از موسى دارد ترس و غيبت از مردم و از عيسى، اختلافى كه مردم درباره او دارند از ايوب فرج بعد از شدّت، اما سنتى كه از محمد ص دارد قيام با شمشير است.

2 ـ محمد بن مسلم روايت نموده كه:

خدمت امام باقر ع رسيدم تا درباره قائم آل محمد از آن حضرت پرسشى كنم، پيش از آن كه سؤالى بنمايم، فرمود: اى محمد بن مسلم در قائم آل محمد پنج شباهت از پيغمبران است.

شباهت يونس بن متى، يوسف بن يعقوب، موسى، عيسى و محمدص .

1 ـ شباهتى كه به يونس دارد، غيبت اوست كه بعد از پيرى به صورت جوانى به سوى قومش بازگشت .

2 ـ شباهتى كه به يوسف دارد، غيبت و پنهانى او از خواص خود و عموم مردم و برادرانش است.

3 ـ شباهتى كه به موسى دارد، ترس مُمتد او از مردم و غيبت طولانى و مخفى بودن ماجراى ولادتش و پنهان گشتن پيروان او به واسطه آزار و خوارى كه بعد از او به آنها رسيد تا جايى كه خداوند متعال فرمان را صادر كرد و بر دشمنانش پيروز داشت.

4 ـ شباهت او به عيسى ; اختلافى است كه مردم درباره او دارند ; زيرا جماعتى گفتند كه او متولد نشده، عده اى گفتند او مُرده است و گروهى نيز گفتند: او را كشتند و به دار آويختند.

5 ـ امّا شباهتى كه به جّد خويش حضرت محمد ص دارد، قيام با شمشير و كشتن دشمنان خدا و رسول و جباران و گردنكشان و پيروزى وى به وسيله شمشر و رعبى است كه در دلها پديد مى آورد.

از جمله علامات او خروج سفيانى از جانب شام و شخص يمنى از يمن و صداى آسمانى در ماه مبارك رمضان و ندا كننده اى است كه او را به نام و نام پدرش صدا مى زند.

ولادت حضرت مهدى (عج) از ديدگاه علماى اهل سُنّت

گروهى از دانشمندان اهل سنت قضيه تولد فرزند امام حسن عسكرى ع و سرگذشته تاريخ او را در كتابهاى خود نگاشته و بدان اعتراف دارند ـ كه ما در اينجا به ذكر برخى از آن اشاره مى نماييم .

1 ـ محمد بن طلحه شافعى نوشته است :

ابوالقاسم محمد بن الحسن در سال(258) در سامره متولد شد، نام پدرش حسن خالص است و حجت و خلف صالح و منتظر از القاب اوست.

سپس چندين حديث راجع به مهدى نقل كرده، بعد از آن مى گويد:

مصداق اين احاديث، فرزند امام حسن عسكرى است كه اكنون غايب است و بعداً ظاهر مى گردد.

2 ـ محمد بن يوسف بعد از ذكر وفات امام حسن عسكرى ع مى نويسد:

فرزندى جز محمد نداشت وگفته شد كه او همان امام منتظر است.

3 ـ ابن صبّاغ مالكى مى نويسد:

فصل دوازدهم در احوال ابى القاسم، محمد، حجت، خلف صالح، فرزند ابى محمد حسن خالص است و آن جناب امام دوازدهم شيعيان است سپس تاريخ آن حضرت را نوشته و اخبارى راجع به مهدى نقل مى كند.

4 ـ ابن حجر در كتاب «الصواعق المحرقة» بعد از بيان احوال امام حسن عسكرى ع نوشته است:

فرزندى جز ابوالقاسم كه محمد و حجت ناميده مى شود، باقى نگذاشت .آن كودك در هنگام وفات پدرش پنج ساله بود.

5 ـ شعرانى در كتاب «اليواقيت و الجواهر» نوشته است:

مهدى فرزند امام حسن عسكرى ع است كه در نيمه شعبان سال 255 متولد شده است، او زنده و باقى خواهد ماند تا با عيسى ظهور كند و اكنون كه سنه 958 است 703 از عمر شريفش مى گذرد .

6 ـ يوسف بن قزاوغلى بعد از بيان احوال امام حسن عسكرى ع نوشته:

نام فرزندش محمد و كنيه اش ابوالقاسم و عبدالله است، اوست حجت و صاحب الزمان و قائم و منتظر و امامت به وى ختم شده.

پس احاديثى راجع به مهدى نقل نموده است.

حضرت مهدى (عج) در كتابهايى كه قبل از ولادتش تأليف شده اند كتابهاى كه پيش از تولد مهدى درباره او تأليف شده است، بسيار است بايد گفت موضوع غيبت و قيام حضرت مهدى (عج) در اسلام به قدرى قطعى و مسلم بوده كه كتابهاى متعددى درباره آن تأليف شده و تاريخ نگارش برخى از آنها سالها پيش از تولد آن حضرت بوده است.

به عنوان نمونه ; 1 ـ حسن بن محبوب زراد (م 224) يكى از محدثان و منصفان موثق شيعه كتاب «المشيخه» را يكصد سال قبل از غيبت كبرى نوشته واخبار مربوط به غيبت امام مهدى (عج) را در آن نقل كرده است.

2 ـ مرحوم طبرسى مى نويسد:

محدثان شيعه در زمان امام محمد باقر و امام صادق ع اخبار غيبت را در تأليفات خود آورده اند .

3 ـ همچنين برخى از اصحاب ائمه كه درباره آن حضرت و قيام او كتاب نوشته اند، عبارتند از:

1 ـ ابراهيم بن صالح انماطى ; از ياران امام محمد باقر ع .

2 ـ حسن بن محمد بن سماعه ; از اصحاب موسى بن جعفر ع .

3 ـ محمد بن حسن بن جمهور ; از ياران امام رضا ع .

4 ـ على بن مهزيار ; از ياران امام جواد ع .

5 ـ فضل بن شاذان نيشابورى ; از شاگردان امام رضا و امام جواد و امام هادى ع .

بخش دوم :غيبت و ابعاد مختلف آن

علل غيبت حضرت مهدى (عج)

شكى نيست كه رهبرى پيشوايان الهى، به منظور هدايت مردم به سر منزل كمال مطلوب است و اين امر در صورتى مُيسّر است كه آنها آمادگى بهره بردارى از اين هدايت الهى را داشته باشند، اگر چنين زمينه مساعدى در مردم وجود نداشته باشد، حضور پيشوايان آسمانى در بين مردم ثمرى نخواهد داشت. متأسفانه فشارها و تضييقاتى كه بويژه از زمان امام جواد ع به بعد بر امامان وارد شد و محدوديتهاى فوق العاده اى كه برقرار گرديد ـ به طورى كه فعاليتهاى امام دهم و يازدهم را به حداقل رسانيد ـ نشان داد كه زمينه مساعد جهت بهره مندى از هدايتها و راهبريهاى امامان در جامعه (در حد نصاب لازم )وجود ندارد .

از اين رو حكمت الهى اقتضا كرد كه پيشواى دوازدهم، غيبت اختيار كند تا موقعى كه آمادگى لازم در جامعه به وجود آيد.

البته بايد گفت همه اسرار غيبت بر ما روشن نيست ولى شايد نكته اى كه گفته شد، رمز اساسى غيبت باشد، در روايات ما زمينه و علل و اسباب غيبت، روى سه موضوع تكيه شده است:

1 ـ آزمايش مردم

چنانكه مى دانيم يكى از سنتهاى ثابت الهى، آزمايش بندگان و انتخاب صالحان و گزينش پاكان است. صحنه زندگى همواره صحنه آزمايش است تابندگان از اين راه در پرتو ايمان و صبر و تسليم خويش در پيروى از اوامر خداوند تربيت يافته و به كمال برسند و استعدادهاى نهفته آنان شكوفا گردد .

آرى غيبت آن حضرت سبب مى شود تا نفاق پنهان عده اى، آشكار شود و ايمان حقيقى محبّان و شيعيان واقعى امام ع در كوره ولايت امام غايب از ناخالصى ها و دورويى ها و سست مايگى ها جدا و پاك شود و در يك كلام مؤمن از منافق شناخته گردد.

2 ـ حفظ جان امام

خداوند بوسيله غيبت، امام مهدى ع را قبل از قتل حفظ كرده است ،زيرا اگر آن حضرت از همان آغاز زندگى در ميان مردم ظاهر مى شد، او را مى كشتند .

بر اين اساس اگر پيش از موعد مناسب نيز ظاهر مى شد، باز جان او به خطر مى افتد و به انجام مأموريت الهى و اهداف بلند اصلاحى خود موفق نمى گردد.

«زراه» يكى از ياران امام صادق ع مى گويد:

امام صادق ع فرمود: امام منتظر، پيش از قيام خويش مدتى از چشمها غايب خواهد شد .عرض كردم: چرا؟ فرمود:

به جان خويش بيمناك خواهد بود.

3 ـ آزادى از يوغ بيعت با طاغوتهاى زمان

امام مهدى ع هيچ رژيمى را حتى از روى تقيه به رسميت نشناخته و نمى شناسد ; او مأمور به تقيه از هيچ حاكم و سلطانى نيست و تحت حكومت و سلطنت هيچ ستمگرى در نيامده و در نخواهد آمد. چرا كه مطابق وظيفه خود عمل مى كند و دين خدا را به طور كامل و بى هيچ پرده پوشى و بيم و ملاحظه اى اجرا مى كند، بنابراين ; جاى هيچ عهد و ميثاق و بيعت با كسى و مراعات و ملاحظه نسبت به ديگران باقى نمى ماند.

«حسن بن فضال» مى گويد:

امام هشتم ع فرمود: گويى شيعيان را مى بينم كه هنگام مرگ سومين فرزندم (امام حسن عسكرىع) در جستجوى امام خود همه جا را مى گردند، اما او را نمى يابند. عرض كردم چرا غايب مى گردد؟ فرمود: براى اينكه وقتى با شمشير قيام مى كند كه بيعت كسى در گردن وى نباشد.

فوايد ارزشمند امام غايب(عج)

بايد دانست مفهوم غايب بودن امام مهدى (عج) اين نيست كه وجود نامرئى دارد و به يك وجود پندارى شبيه ترازيك وجود عينى باشد، بلكه او نيز از يك زندگى طبيعى عينى خارجى برخوردار است و تنها استثنايى كه در زندگى او وجود دارد، عمر طولانى اوست و گرنه آن وجود نازنين در جامعه انسانى بطور ناشناس زندگى مى كند، چنانكه خواهدآمد. پس از بيان اين مسئله كه مهدى ع يك پندار نيست بلكه يك حقيقت عينى است، مى گوييم، اگر چه حضور شخص امام ع در بين مردم سبب مى شود كه مسلمانان از بركات بيشترى و در سطح بسيار وسيعترى بهره مند شوند وليكن اين چنين نيست كه اگر شخص امام ع غايب بود، هيچ گونه فايده و ثمره اى براى امّت اسلام و مردم نداشته باشد بلكه مردم را تحت تأثير و نفوذ وشخص خود مى گيرد.

در روايات ما كه پيرامون فلسفه و فايده وجود امام (عج) در دوران غيبت به ما رسيده، فوايد گوناگونى را عنوان فرموده اند كه ما در اينجا به طور اختصار به برخى از آنها اشاره مى نماييم.

1 ـ امام غايب واسطه فيض عالم وجود است

در روايات آمده است كه امامان معصوم ع و امام زمان (عج) امان اهل زمين هستند و اگر زمين از اين حجتهاى الهى خالى بماند، دنيا و اهلش نابود خواهند شد، لذا وجود امام ع موجب بركات بسيارى مى باشد، حال به ظاهر حاضر باشد يا غايب فرقى در اين زمينه نمى كند.

پيامبر اكرم ص رمز و راز مسئله را با بيانى پر معنى بيان كرده و در پاسخ اين سؤال كه وجود مهدى ع در عصر غيبت چه فايده اى دارد ; مى فرمايد:

آرى به خداوندى كه مرا به پيامبرى مبعوث گردانيده است، آنها از وجود او منتفع مى شوند و از نور ولايتش در طول غيبت بهره مى گيرند ،همان طور كه از آفتاب پشت ابر استفاده مى شود.

2 ـ اثر اميد بخشى به مسلمين

ايمان و اعتقاد به امام غايب ع سبب اميدوارى مسلمانان نسبت به آينده پر مهر و صفاى خويش در عصر ظهور امامشان مى گردد، هر چند او را در ميان خود نمى بينند، اما خود را تنها و جدايى از او نمى دانند. آرى امام غايب همواره مراقب حال و وضع شيعيان خويش مى باشد و همين مسئله باعث مى گردد كه پيروانش به اميد لطف و عنايت حضرتش براى رسيدن به يك وضع مطلوب جهانى تلاش كرده و در انتظار آن منتظر به سر برند.

چنانكه خود فرموده است:

ما در رسيدگى و سرپرستى شما كوتاهى نكرده وياد شما را از خاطر نبرده ايم پس تقواى الهى پيشه كنيد و ما را يارى كنيد تا از فتنه اى كه به شما روى مى آورد، شما را نجات بخشيم.

3 ـ پاسدارى از آيين اسلام و دين خدا

از جمله آثار و فوايد امام غايب ع اين است كه عاشقان و سربازان آن حضرت خود را به اميد عصر ظهور براى دفاع از دين آماده مى نمايند.

حضرت على ع در اين رابطه مى فرمايد:

به بركت آن امام، گروهى از مردم براى دفاع از دين و درهم كوبيدن فتنه ها آماده مى شوند چنان كه شمشير زير دست آهنگر تيز مى گردد چشم آنها به واسطه قرآن روشن است، تفسير و معانى قرآن در گوششان گفته مى شود و شب و روز از جام حكمت و علوم الهى سيراب مى شوند.

فوايد ديگرى نيز براى وجود نازنين آن امام در پس پرده غيبت بيان شده كه ما در اينجا به همين چند فايده اكتفا نموديم.