سيماى امام مهدى

سيد محمد رضا طباطبايى نسب

- ۱ -


تقديم به:

شيفتگان و عاشقان و منتظران حضرت صاحب الامر امام مهدى (عج)
ارواح طيبه تمامى ارادتمندان به حضرت ولى عصر(عج)
بويژه شهداىعظيم الشأن انقلاب اسلامي و حضرت امام خمينى(ره)
روح پدر شهيدحجة الاسلام و المسلمين حاج سيد حسن طباطبايى نسب

پيشگفتار

مجموعه سيماى امام مهدى (عج)، در مسير معرفى چهره در خشان وجود مقدس امام (عج)، در قالب سه بخش و هر بخش مشتمل بر 14 عنوان شكل گرفته است. در اين مجموعه سعى شده كه از آيات ن ورانى قرآن و روايات و احاديث ائمه معصومين ع و فرمايشات علماء و بزرگان استفاده شود و گامى هر چند كوچك در مسير احياء مكتب خاندان پيامبر اكرم (ص) و وجود مقدس حضرت بقيه الله اعظم (عج) برداشته شود.

اميد كه مقبول درگاه الهى قرار گيرد.12/5/77

قم ـ سيد محمد رضا طباطبايى نسب

بخش اول: ولادت و عظمت

نگاهى كوتاه به زندگانى حضرت مهدى (عج)

1 ـ دوازدهمين پيشواى معصوم (ع)، حضرت حجة بن الحسن المهدى امام زمان (عج)، در نيمه شعبان سال 255 هجرى در شهر سامّراء ديده به جهان گشود. او همنام پيامبر اسلام(ص) و هم كنيه آن حضرت (ابوالقاسم) است.

2 ـ از جمله القاب آن حضرت، حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان، بقية الله و مشهورترين آنها; مهدى مى باشد.

3 ـ پدر بزرگوارش، پيشواى يازدهم، حضرت امام حسن عسكرى ع و مادرش بانوى گرامى، «نرجس» است كه به نام ريحانه، سوسن، صفيل نيز از او ياد شده است.

نرجس خاتون از نظر فضيلت و معنويت تا آن حد والا بود كه «حكيم» خواهر امام هادى ع كه خود از بانوان عاليقدر خاندان امامت بود، او را سر آمد و سرور خاندان خويش و خود را خدمتگزار او مى ناميد.

4 ـ حضرت مهدى (عج) دو دوره غيبت داشت ; يكى كوتاه مدت (غيبت صغرى) و ديگرى دراز مدت (غيبت كبرى)، مرتبه اوّل از سال تولد آن جناب ; 255 يا 256 هـ . ق ; يا از سال وفات پدر بزرگوارش ـ سال 260 ـ شروع شد و تا سال 329 هـ . ق ادامه يافت و در طول اين مدت گرچه از نظر عموم مردم غايب بود ; ليكن ارتباطات كاملا منقطع نبود بلكه نواب خاصّه خدمت حضرتش رسيده و احتياجات مردم را مرتفع مى نمودند، غيبت در اين 74 (يا 69) سال را غبيت صغرى گويند.

غيبت دوم از سال 329 هـ . ق كه سال انقضاى نيابت نواب اربعه بود، شروع شد و تا زمان ظهور آن وجود مقدس امتداد داشت.

القاب و كُنيه هاى حضرت مهدى (عج)

نام اصلى آن حضرت ; محمد است نامى كه پيامبر اكرم ص براى او گذارده و فرمود: اسم او اسم من و كنيه او كنيه من است.

كنيه حضرت، ابوالقاسم است و نيز ابوصالح، ابو عبد الله ، ابو ابراهيم، ابوجعفر و ابوالحسين هم گفته شده است .

القاب آن حضرت بسيار است، از جمله :

1ـ مهدى

مشهورترين لقب آنحضرت است. مهدى كه اسم مصدر هدايت است ، به معنى كسى كه به وسيله خداوند هدايت شده باشد.

امام صادق ع در ضمن حديثى فرموده است:

آن حضرت را مهدى گويند ; زيرا او مردم را به امرى كه گم كرده اند هدايت مى كند.

و نيز امام باقر ع فرموده است : او را مهدى ناميده اند ; براى اينكه به امرى پنهان (اسلام راستين) هدايت مى كند. (2)

2 ـ قائم

يعنى قيام كننده به حق، رسول خدا ص مى فرمايد:

از اين جهت قائم را قائم مى نامند كه پس از فراموش شدن نامش، قيام مى كند.

و امام جواد ع در جواب اين پرسش كه چرا او را قائم مى نامند؟ چنين فرمود:

زيرا بعد از آنكه نامش از خاطره ها فراموش شود و اكثر معتقدين به امامتش از دين خدا بر گردند، قيام مى كند. (4)

3 ـ منتظر

از امام جواد ع پرسيدند: چرا وى را منتظر مى گويند؟ فرمودند: زيرا وى براى مدت طولانى غيبت مى نمايد و علاقه مندان منتظر ظهورش خواهند بود. و آنهاى كه ترديد دارند،انكار مى كنند (5)

4 ـ بقية الله

روايت شده كه چون آن حضرت خروج كند، پشت به كعبه مى كند و سيصد و سيزده مرد به دور او جمع مى شوند و اول چيزى كه تكلم مى فرمايد، اين آيه است: «بَقَيةُ اللهِ خَيْرُ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» آنگاه مى فرمايد «منم بقية الله و حجت او و خليفه او بر شما».

پس هيچ سلام كننده اى به او سلام نمى كند مگر اينكه بگويد:

«السلام عليك يا بقية الله فى اُرضه»

5 ـ حجة الله

حجت به معنى غلبه يا سلطنت خداى بر خلايق است چه اين هر دو به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسيد. و نقش خاتم آن جناب ; اَنا حُجة الله است.

القاب ديگرى چون ; خَلف صالح، منتقم ،ولى الله ، صاحب الامر، صاحب الزمان، منصور و...

قرآن و حضرت مهدى (عج)

يكى از موضوعات قرآنى كه خداوند متعال به آن اشاره فرموده است، مسأله حضرت مهدى (عج) و قيام آن حضرت مى باشد. بايد گفت ; لازم نيست هر موضوع صحيحى با تمام خصوصيات و مشخصاتش در قرآن كريم وارد شده باشد.

چه بسيار جزئيات صحيح و درستى كه آن كتاب آسمانى اصلا متعرض آن نشده است و ثانياً ; آياتى چند در آن كتاب مقدس وجود دارد كه روزى را براى جهان نويد مى دهد كه حق پرستان و حزب خدا پرستان و طرفداران دين و مردم شايسته جهان، قدرت و حكومت زمين را قبضه مى نمايند و دين اسلام بر تمام اديان غالب مى گردد.

از باب نمونه

1 ـ در سوره انبياء آيه 105 مى فرمايد:

وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْد الذِّكْرِ اِنَّ اْلاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحوُن.

ما بعد از آنكه در تورات نوشته بوديم در زبور نوشتيم كه بندگان شايسته من وارث زمين مى شوند.

2ـ در سوره نور آيه 55 مى فرمايد:

خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده اند و عمل شايسته انجام داده اند، وعده داده كه آنها را خليفه زمين گرداند، چنان كه گذشتگانشان را نيز قبلا خليفه گردانيده بود و دينى را كه برايشان پسنديده است، استوار و نيرومند گرداند و ترسشان را به ايمنى تبديل كند تا مرا عبادت كنند و چيزى را شريك قرار ندهند.

3 ـ در سوره قصص آيه 4 مى فرمايد: و نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلىَ الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى اْلاَرضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةََ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين .

ما ارداه كرده ايم كه به ضعيفان زمين منت نهاده، و آنهارا پيشوايان و وارثان زمين گردانيم.

4 ـ در سوره توبه آيه 33 مى فرمايد:

هُوَ الّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهَرَهُ عَلَى الدّين كُلِّهِ وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.

او خدايى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا بر تمام اديان غالب گردد ، اگر چه مشركين آن را مكروه داشته باشند.

از اين آيات شريفه اجمالا استفاده مى شود كه: دنيا روزى را در پيش دارد كه قدرت و اداره زمين به دست مؤمنين و رجال شايسته افتاده، پيشوا و پيشرو تمدنهاى بشرى مى گردند و دين اسلام بر تمام اديان غالب مى شود و يكتا پرستى جايگزين شرك مى گردد. آن عصر در خشان ; همان روز نهضت مصلح غيبى و منجى بشريت و مهدى موعد مى باشد و آن انقلاب جهانگير و همه جانبه توسط مسلمين شايسته انجام مى يابد.

عترت و حضرت مهدى (عج)

1ـ رسول اكرم ص فرموده است: مهدى از فرزندان من است. اسم او،اسم من(محمد) و كنيه اش، كنيه من (ابوالقاسم) است، از نظر اخلاق و خلقت شبيه ترين مردم به من است. براى او غيبت و حيرتى است كه در آن مردم بسيارى گمراه مى شوند. آنگاه مثل شهاب ثاقب مى آيد و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، همچنان كه پر از ظلم و ستم شده بوده. (8)

2 ـ حضرت على ع فرموده است:

قائم ما غيبتى طولانى خواهد داشت.شيعيان را چنان مى بينيم كه براى پيدا كردن او دشت و دَمن را زير پا مى گذارند ولى او را پيدا نمى كنند.

بدانيد آنهاكه در غيبت وى در دين خود ثابت بمانند و در طول مدت غيبتش منكر وى نشوند روز قيامت با من خواهند بود.

آنگاه فرمود:

چون قائم ما ظهور كند. بيعت هيچ كس بر گردن وى نمى باشد. از اين رو ولادتش پوشيده خواهد ماند و خودش از نظرها پنهان مى شود . (9)

3 ـ جابر بن عبدالله مى فرمايد:

خدمت حضرت زهراع شرفياب شدم، در حالى كه در مقابل حضرت لوحى بود كه در آن لوح اسامى اوصياء نوشته شده بود، من شمردم دوازده نام كه آخر آن اسم ها ; قائم بود و سه نام محمد و چهار نام آنها على بود.

4 ـ امام حسن مجتبى ع مى فرمايد:

مگر نمى دانيد كه هيچ يك از ماائمه نيست، جز اينكه بيعت با سلطان جائر و گردنكش زمانش را به گردن دارد (يعنى حقّشان كه امامت و خلافت باشد ظالمانه و غاصبانه پايمال مى شود)، جز آن قائمى كه عيسى بن مريم ع پشت سرش به نماز مى ايستد و خداوند متعال تولدش را مخفى و وجودش را غايب مى فرمايد تا هنگام خروجش، بيعت هيچ كس در گردنش نباشد و او نهمين فرزند برادرم حسين ع فرزند بهترين زنان است، خداوند عمرش را در غيبتش طولانى كند سپس او را به قدرت خود در صورت جوانى كمتر از چهل سال ظاهر كند تا بدانند خدا بر هرچيزى قادر و تواناست . (11)

5 ـ امام حسين ع فرموده است:

در نُهمين فرزند من، سُنّتى از يوسف ع و سُنّتى از موسى ع است و او قائم ما اهل بيت است كه خداوند امر او را در يك شب اصلاح مى فرمايد. (12)

6 ـ امام سجاد ع فرموده است: در قائم ما چند سُنّت از سنّت انبياء است از آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى ،ايوب و محمد ص; اما از آدم و نوح طول عمر است. از ابراهيم ولادت پنهانى است. از موسى ترس و غيبت است. از عيسى اختلاف آراء و نظرات مردم پس از اوست. از ايوب گشايش و فرج بعد از امتحان است و اما از محمد ص خروج با شمشير (13)است.

7 ـ امام باقرع فرموده است: هنگامى كه اوضاع روزگار دگرگون شود و مردم گويند: قائم مرده يا هلاك شده.

يا اينكه بگويند: به كدام بيابان رفته است؟ و آنها كه خواستار نابودى او مى باشند بگويند: كسى كه استخوانهايش پوسيده شده چگونه قيام مى كند؟ شما به ظهور او اميدوار باشيد! و چون بشنويد كه ظهور نموده است، به سوى او بشتابيد، هر چند با خزيدن از روى برف باشد.

8 ـ امام صادق ع فرموده است :

او فرزند پسرم موسى است .او پسر خاتون كنيزان است. غيبتى كند كه اهل باطل در آن به شك افتند. سپس خداوند او را ظاهر نمايد. و شرق و غرب زمين را به دست وى فتح نمايد. عيسى بن مريم فرو آمده و پشت سر او نماز گزارد و زمين به نور صاحبش روشن و مُنوّر مى گردد.

9 ـ امام كاظم ع فرمودند:

آن قائمى كه زمين را از دشمنان خدا پاك و از عدل و داد پُر نمايد، چنانكه از ظلم پُر شده بود، او پنجمين فرزند من است. او را غيبتى طولانى است ; چون بر جان خود خائف است و در آن عصر (غيبت) گروههايى از دين بر مى گردند و جمعى پايدار مى مانند. خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم به ولايت ما چنگ زنند و به دوستى ما و بيزارى از دشمنانمان ثابت بمانند، آنان از مايند و ما نيز ازآنهاييم، ايشان به امامت ما راضى هستند و ما به تشيع آنها. پس خوشا به حال آنها به خدا سوگند آنان در روز قيامت در درجه ما با ما هستند.

10 ـ امام رضا ع فرموده است:

قائم ما كسى است كه چون خروج كند، در سن پيران و سيماى جوانان است... او چهارمين فرزند من است، خداوند او را در حجاب و پرده خود غايب مى كند، سپس ظاهرش نمايد و زمين را از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.

11 ـ امام جواد ع فرمودند:

قائم ما همان مهدى (عج) است، او كسى است كه در زمان غيبتش، واجب است انتظار كشيده شود و هنگامى كه ظهور كرد،اطاعتش كنند و او سومين فرزندان من است. قسم به آن خدايى كه محمد ص را مبعوث به نبوّت فرمود و ما را به امامت انتخاب نمود. اگر از عمر دنيا فقط يك روز مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانى گرداند تا اينكه قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نمايد پس با ظهورش زمين را از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.

12 ـ عبدالله عظيم حسنى به امام هادى ع عرض كرد:

پس از شما چه كسى مولاى من است؟ حضرت هادى ع فرمود: پس از من فرزندم حسن. و مردم نسبت به جانشين پس از او چگونه اند. عرض كرد: براى چه؟ فرمود: براى اينكه شخص وى ديده نشود و حرام است كه او را با اسمش ياد كنند تا اينكه خروج كرده و زمين را پر از عدل و داد نمايد، چنانكه پراز ظلم و ستم شده است.

13 ـ امام حسن عسكرى ع فرموده است:

شما مردم را چنان مى بينم كه بعد از من درباره جانشينم اختلاف پيدا مى كنيد. آگاه باشيد! كسى كه معتقد به امامت امامان بعد از پيغمبر باشد ولى فرزند مرا انكار كند، مانند آن كسى است كه كه تمام پيغمبران را باور دارد ; ولى نبوّت پيامبر اكرم ص را منكر شود. در صورتى كه هر كس منكر رسول خدا ع باشد، در واقع همه پيامبران را انكار نموده است ; زيرا اطاعت آخرين نفرمان، مانند اطاعت اولين آنها است. و هر كس كه منكر اولين معصوم ما شود، آخرين نفر ما را انكار نموده است

اديان و حضرت مهدى (عج)

با تحقيق و جستجو در كتب اديان ومذاهب آسمانى به اين نتيجه قطعى و مسلم مى رسيم كه اعتقاد به آينده نيك و روشن براى جهان و عقيده به پيروزى حق بر باطل اختصاص به مسلمانان ندارد بلكه ساير اديان و مذاهب نيز در اين عقيده با مسلمين شريك مى باشند حال به نمونه هايى اشاره مى نماييم.

1ـ منابع زرتشتى

در «زند» كه كتاب مذهبى زرتشتيان است، درباره انقراض اشرار و وراثت صالحان آمده است:

لشكر اهريمنان با ايزدان (طرفداران يزدان) دايم در روى خاكدان ،محاربه و كشمكش دارند و غالباً پيروزى با اهريمنان باشد اما نه بطورى كه ايزدان را محو و منقرض سازد ; چه در هنگام تنگى از جانب ـ اورمزد ـ كه خداى آسمان است، به ايزدان، كه فرزند اويند، يارى مى رسد و محاربه ايشان نه هزار سال طول مى كشد، آنگاه پيروزى بزرگ از آن ايزدان مى شود واهريمنان رامنقرض مى سازد و تمام اقتدار اهريمنان در زمين است و در آسمان راه ندارند...

و در «جاماسب نامه» نقل شده است:

مردى بيرون آيد از زمين تازيان ،از فرزندان هاشم ،مردى بزرگ ساق و بزرگ سر و بزرگ تن و بر دين جدّ خويش بُوَد...

و در جاى ديگر اين كتاب آمده:

سوشيانس (نجات دهنده بزرگ) دين را به جهان رواج دهد. فقر و تنگ دستى را ريشه كن سازد، ايزدان را از دست اهريمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.

2 ـ منابع هندى

در كتاب «شاكمونى» كه از سردمداران كافران هندو است و به عقيده پيروانش پيامبر و صاحب كتاب آسمانى است، اشاره به وحدت ديانت در زمان آن پرچمدار روحانى جهان نموده، گويد:

پادشاهى و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان، كِشن (به لغت هندو نام پيامبر اسلام ص است) بزرگوار تمام شود. وى كسى باشد كه بر كوههاى مشرق و مغرب دنيا حكم براند و فرمان كند و فرشتگان كاركنان او باشند...

و نيز در كتاب « ديد» كه نزد هندوها از كتب آسمانى است، مى گويد:

پس از خرابى دنيا ،پادشاهى در آخرالزمان پيدا مى شود كه پيشواى خلايق باشد و نام او«منصور»، باشد و تمام عالم را بگيرد و به دين خود آورد...

3 ـ زبور

شريران منقطع خواهند شد، امّا منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود. در مكانش تأمل خواهى كرد و نخواهى بود. و امّا حليمان وارث زمين خواهند شد... و ميراث آنها خواهد بود تا ابد..

4 ـ تورات

و نهالى از تنه ـ بَستى ـ بيرون آمده و شاخه اى از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستى حكم خواهد كرد. (21)

5 ـ انجيل

كمرهاى خود را بسته ،چراغهاى خود را افروخته بداريد و شبها مانند كسانى باشيد كه انتظار آقاى خودشان را مى كشند... خوشا به حال آن غلامان كه آقاى آنها چون آيد، ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد ; زيرا در ساعتى كه گمان نمى بريد ،پسر انسان مى آيد.

اهل سنت و حضرت مهدى (عج)

برخى از پژوهندگان اسلامى تعداد رواياتى را كه از طريق اهل تسنن در اين زمينه وارد شده حدود دويست حديث تخمين زده اند ـ كه در اينجا به نمونه هايى از آن اشاره مى نماييم:

1 ـ حذيفه گويد:

رسول خدا ص خطبه مى خواندند و در خلال سخنان، از آنجه در آينده به وقوع خواهد پيوست سخن گفته و فرمودند: اگر از عمر روزگار جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانى كند كه مردى از فرزندانم كه هم اسم من است، برانگيخته شود. سلمان عرض كرد: اى رسول خدا از كدام فرزندانتان خواهد بود؟ حضرت فرمود: از اين فرزندم. و با دست مبارك به پشت امام حسين ع زدند.

2 ـ عبدالله بن مسعود گويد:

پيامبر خدا ص فرمودند: مهدى موعود از عترت من و از اولاد فاطمه است. (24)

3 ـ ابو سعيد خدرى از پيامبر خدا ص روايت كرده كه فرمودند: در آخرالزمان بلاى سختى از جانب حاكمان بر امّت من نازل مى شود ،بلايى كه سخت تر از آن شنيده نشده است به طورى كه زمين فراخ بر آنها تنگ شده پر از جور و ستم مى شود. مؤمنين پناهگاهى و دادرسى از ظلم وستم نمى يابند،پس خدا مردى از خانواده مرا مى فرستد تا زمين را پر از عدل و قسط كند، چنانكه از ظلم و جور پر شده است. ساكنين زمين و آسمان از او راضى خواهند بود. زمين تمام گياهان خود را برايش مى روياند و آسمان بارانش را پى در پى فرو مى فرستد ; به طورى كه مردگان آرزوى زندگى دوباره مى كنند . (25)

4 ـ و نيز از آن حضرت روايت شده كه فرمودند:

مهدى ما پيشانى بلند و باريك بينى است، زمين را پر از عدل و داد مى كند چنانكه از ظلم و بيدادگرى پر شده است و مدت هفت سال حكومت مى كند. (26)

5 ـ و نيز از ابن عباس روايت شده كه پيامبر خدا ص فرمودند:

مهدى، طاووس اهل بهشت است.

حضرت مهدى (عج) در منابع شيعه

اخبار و روايات فراوانى از پيامبر اسلام ص و ائمه معصومين ع درباره تولد، غيبت، ظهور و قيام جهانى و ساير ويژگيهاى حضرت، مهدى (عج) نقل شده است و در واقع سالها پيش از تولد آن حضرت، خصوصيات و ويژگيهاى آن حضرت از قبيل اينكه: او از خاندان پيامبر ص و از فرزندان فاطمه ع و از نسل حسين ع است و با قيام جهانى خويش زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پيشگويى شده است.

در اينجا بى مناسبت نيست يادآورى كنيم، با آنكه عصر هر يك از ائمه ويژگيهايى داشته و توجه آن بزرگواران قاعدتاً معطوف به مسايل و موضوعات حادّ روز بوده، امّا در اين حال موضوع حضرت مهدى (عج) همواره مورد نظر آنان بوده و به مناسبتهاى گوناگون بيانات و پيشگوييهاى فراوانى نموده اند كه در ذيل به عنوان نمونه آمارى اجمالى از احاديث كه از ائمه در اين زمينه رسيده، از نظر خوانندگان محترم مى گذرانيم.

1 ـ اميرالمؤمنين ع ; 51 حديث.

2 ـ امام حسن ع ; 5 حديث .

3 ـ امام حسين ع ; 14 حديث.

4 ـ امام زين العابدين ع ; 11 حديث.

5 ـ امام باقر ع; 63 حديث.

6 ـ امام صادق ع ; 124 حديث.

7 ـ امام كاظم ع ; 6 حديث.

8 امام رضا ع ; 19 حديث .

9 ـ امام جواد ع ; 6 حديث .

10 ـ امام هادى ع ; 6 حديث.

11 ـ امام حسن عسكرى ع ; 22 حديث.

به عنوان نمونه به نقل دو حديث اشاره مى نماييم.

1ـ حضرت على ع مى فرمايد:

پيامبر اسلام ص فرمودند: عمر جهان به پايان نمى رسد، مگر آنكه مردى از نسل حسين امور امّت مرا در دست مى گيرد و دنيا را پر از عدل مى كند همچنان كه پر از ظلم شده است.

2 ـ حسين بن على ع مى فرمايد: اگر از عمر دنيا تنها فقط يك روز باقى مانده باشد، خداوند آن روز را طولانى مى كند تا آنكه مردى از نسل من قيام كند و دنيا را پر از عدل و داد مى كند، چنانكه از ظلم وستم پر شده است.

حضرت مهدى (عج) در منابع اهل سُنّت

مهدويّت و اعتقاد به وجود حضرت مهدى (عج) و ظهور او اختصاص به مذهب تشيع ندارد بلكه محدثان بزرگ اهل سنت نيز احاديث مربوط به آن حضرت را از طريق گروهى بسيارى از صحابه و تابعين در كتابهاى خويش نقل كرده اند.

براساس پژوهش برخى از محققان بزرگ، محدثان اهل سنت احاديث مربوط به حضرت مهدى را از 33 نفر از صحابه پيامبر اسلام ص در كتب خود نقل كرده اند. تعداد 106 نفر از مشاهير علماى اهل سنت، اخبار ظهور امام غايب را در كتابهاى خود آورده اند و 32 نفر از آنان مستقلَّا درباره حضرت مهدى (عج) كتاب نوشته اند.

مُسند احمد حنبل (متوفاى 241 هجرى) و صحيح بخارى (متوفاى 256 هجرى) از جمله كتب مشهور اهل سنت است كه قبل از تولد امام مهدى (عج) نوشته شده و احاديث مربوط به آن حضرت در آن نقل شده است .

از جمله احاديثى كه احمد حنبل نقل كرده، اين حديث است.

پيامبر اسلام ص:

اگر از عمر جهان جز يك روز باقى نماند، خداوند حتماً در آن روز شخصى از ما ـ خاندان ـ را بر مى انگيزد و او جهان را پر از عدل و داد مى كند، همچنان كه پر از ظلم شده است.

بر اساس يك بررسى اجمالى، 17 نفر از دانشمنان بزرگ اهل سنت، به متواتر بودن احاديث حضرت مهدى (عج) در كتابهاى خود تصريح كرده اند. «علامه شوكانى» در خصوص اثبات تواتر اين روايات، كتابى به نام «التوضيح فى تواتر ما جاء فىِ المنتظر و الرّجال والمسيح» تأليف كرده است.

بى مناسبت نيست در اينجا به عنوان سخن چند تن از مشاهير علماى اهل تسنّن را در اين زمينه اشاره نماييم.

1 ـ شوكانى ; در كتاب ياد شده پس از نقل احاديث مربوط به حضرت مهدى (عج) مى گويد:

همه احاديثى كه آورديم ،به حد تواتر مى رسد. چنانكه بر مطّلعان پوشيده نيست، بنابراين با توجه به همه اين احاديثى كه نقل كرديم . .مسلّم شد كه احاديث منقول درباره مهدى منتظر متواتر است...

2 ـ حافظ (33) ; ابو عبدالله گنجى شافعى (متوفاى 658 هجرى) در كتاب «البيان فى اخبار صاحب الزمان» (باب 11) مى گويد:

احاديث پيامبر اكرم ص درباره مهدى به دليل راويان بسيارى كه دارد به حد تواتر رسيده است.

3 ـ حافظ مشهور ; ابن حجر عسقلانى شافعى (متوفاى 852 هجرى) در كتاب «فتح البارى» كه در شرح «صحيح بخارى» نوشته است، مى گويد :

احاديث متواترى وجود دارد حاكى از اين كه مهدى از اين امّت است و عيسى ع از آسمان فرود آمده و پشت سر وى نماز خواهد خواند 4 ـ شيخ محمد صبان مى نويسد:

اخبار متواترى از پيامبر ص نقل شده مبنى بر اينكه مهدى (سرانجام) قيام مى كند و اينكه او از خاندان پيامبر است و زمين را پر عدل و داد خواهد كرد.

5 ـ ابن ابى الحديد، يكى از متتبع ترين علماى اهل سنت، در اين زمينه مى نويسد:

تمامى فرق اسلامى اتفاق نظر كه عمر دنيا و تكليف بشر به اجراى احكام الهى، پايان نمى پذيرد، مگر پس از ظهور مهدى.