2 - 1علايم متصل
و نشانه هاى منفصل
نخست به ذكر
علايم متصل كه همان نشانههاى مقارن ظهور هستند مىپردازيم و سپس علايم منفصل
را در قالب سه دسته بيان مىكنيم.
الف
- علايم پسينى (نشانه
هاى متصل)
1- علامت سال
ظهور آن است كه عدد آن فرد (يعنى مختوم به 7 5 3 1يا 9) مىباشد و علامت روز
ظهور آن است كه شنبه مصادف با عاشورا (دهم محرم) خواهد بود.[1]
2- صبح روز ظهور، افراد زير
بالش خود صحيفهاى مىيابند كه بر آن نوشته شده: (طاعة معروفة).[2]
3 - هنگام ظهور، ملكى (يا
تكه ابرى) بر فراز وجود شريف حضرت بقيةالله الأعظم (عجلالله تعالى فرجه) ندا
در مىدهد: (اين است مهدى (خليفة الله) او را تبعيت كنيد).[3]
4- عيسى بن مريم
عليهما السّلام از آسمان فرود آمده و پشت سر امام
عليه السّلام نماز مىگذارد.[4]
5- جبرئيل
عليه السّلام از سمت راست و ميكائيل
عليه السّلام از چپ، حضرت را مشايعت مىكنند.[5]
و جبرئيل خروش بر مىآورد: (البيعة لله).[6]
6- همزمان با سال ظهور،
مردمان شاهد بيست و چهار نوبت بارش باران و رحمت الهى و سرسبزى و طراوت زمين و
پديد آمدن بركات بيشمار خواهند بود.[7]
ب
- علايم پيشينى (نشانه
هاى منفصل)
علايم منفصل
يا پيشينى ظهور خود به سه دسته
ى (حوادث خارق العاده)،
(اوضاع عمومى اجتمات بشرى) و (متخاصمان؛ نيروها و چهره
ها) انقسام مىيابد كه
در اينجا بخشى از علايم هر دسته را ذكر مىكنيم:
ب
1- حوادث خارق العاده
1- كسوف خورشيد در نيمه
ى رمضان و خسوف ماه در آخر آن ( بر خلاف قوانين
حركات طبيعى اجرام آسمانى).[8]
2 - فرو رفتن زمين در سرزمين
(البيداء) (ميان مكه و مدينه) و قريه ى (جابيه)[9]
و قريه ى (حَرَسْتا).[10]
3 - توقف سير خورشيد در
آسمان از هنگام ظهر تا نيمه
هاى عصر.[11]
4 - ظهور سرخى آفاق گسترى در
آسمان.[12]
5 - ظاهر شدن تصوير صورت و
سينهاى در قرص خورشيد.[13]
6 - صيحه
ى آسمانى در ماه رمضان و نداى غيبى هاتفى كه نام
حضرت و نام پدر بزرگوارشان را فرياد مىكند.[14]
7 - مرگهاى سرخ و سپيدى كه
پيش از ظهور حضرت بسيارى از مردمان را هلاك مىسازد.[15]
2
ب - اوضاع عمومى جوامع بشرى
احاديث بسيارى
در كتب روايى شيعى و سنّى وارد شده كه اوضاع و احوال حاكم بر حيات عمومى نوع
بشر را در سطح بين المللى، تيره و نابسامان و اسفناك ترسيم مىكند. به گوشهاى
از آنها اشاره مىكنيم:
1 - زوال علم و معرفت و
خردورزى و انتشار جهالت و تقليد.[16]
2- شيوع فساد مالى و جنسى و
قتل و غارت و شهادت به دروغ.[17]
3- افزايش قيمتها و صعوبت
معاش و فراوانى مرگ و مير.[18]
4- تكيه زدن
حاكمان فاجر و ظالم بر اريكه ى قدرت.
[19]
5- بىرونقى نماز و عبادت و
رونق يافتن دروغگويى و بىثباتى مردم در دين خود.[20]
6- تشبّه زنان به مردان و
مردان به زنان.[21]
3
ب- متخاصمان (نيروها و چهرهها)
در احاديث باب
علايم ظهور، بخشى از نشانه
هاى آغاز قيام حضرت
حجت(عجل الله تعالى فرجه) به تبيين و ترسيم چهره
هاى دو اردوگاه حق و
باطل و رهبران برجسته ى سياسى و فكرى آنها و عملكرد سپاهيان اين دو جبهه
اختصاص يافته است. پاره
اى از آنها را بيان
مىكنيم:
1 - خروج
سفيانى[22]
نام اين فرد پليد كه رهبرى جبهه
ى باطل و نيروهاى مهدى
ستيز را به عهده خواهد داشت، عثمان
بن عنبسةبن ابى سفيان
است كه از ابوسفيان مشرك معروف صدر اسلام نَسَب مىبرد. و همو لشكرى را تجهيز
نموده براى مقابله
ى با امام به سوى مكه
روانه مىكند كه زمين در صحراى البيداء، آنان را در كام خود مىكشد. به مدت
9ماه بر نواحى پنجگانه
ى دمشق، حمص، اردن، حلب
و قنسرين حكومت خواهد كرد و خونهاى زيادى را خواهد ريخت تا اين كه سرانجام در
منطقه
ى فلسطين شرقى به دست سپاهيان
صاحب الزمان (عج) اسير شده و در كنار درياچه
ى (طبريّه) چونان
گوسفندى سر از بدنش جدا مىگردد.
2 - ظهور شصت كذّاب كه مدعى
نبوتاند.[23]
3 - قيام دوزاده تن از آل
ابى طالب كه مردم را به خود مىخوانند و سوداى پيشوايى دارند.[24]
4 - قتل نفس
زكيّه
[25]
( درباره ى او
توضيحى در پايان اين فصل ارايه مىشود).
5- قيام
يمانى
[26] ( در پايان اين
قسمت، توضيحى درباره
ى وى خواهد آمد).
6 - قيام سيد خراسانى (شعيب
بن صالح) و خروج پرچمهاى سياه از خراسان در حمايت از موعود امم.[27]
7 - ظهور مرد مغربى از مصر و
تسلط وى بر شام.[28]
8 - ورود پرچمهاى قيس و عرب
به مصر.[29]
9 - ورود پرچمهاى كنده به
خراسان.[30]
10 - پياده شدن برادران ترك
در (الجزيرة) (علامه سيد محمد صدر معتقد است كه مقصود از جزيره، سرزمين مابين
النهرين در عراق است كه در متون كهن بدين اسم ناميده مىشده است) و پياده شدن
روميان در (الرملة) (آنچنان كه ياقوت حموى در معجم البلدان / ج / 3ص 69آورده
است، الرملة شهر بزرگ و مركزى منطقه ى فلسطين بوده كه از بين رفته است).[31]
(2
- 2 علايم حتمى و غير حتمى
(نشانه
هاى مقطوع و نشانه
هاى مشروط)
مسئله
ى يكم: توضيحى درباره
ى علايم غير حتمى
در برخى
روايات، دستهاى از نشانه
هاى ظهور، علايم قطعى و
تخلف
ناپذير شمرده شده است و چنان
كه شيخ مفيد 1در جلد دوم الارشاد صفحه ى 370و شيخ
الطائفه در الغيبة
صفحات 265 - 263تصريح كرده
اند، اين بدان معناست
كه ساير علايم مذكور در روايات، طبق قانون بداء مشروط و قابل تغييرند. قابل
تغيير بودن نشانه
هاى غير حتمى در منطق
كلامى شيعه، به راحتى قابل توضيح است.
مىدانيم كه
باور داشتن پديده
ى (بداء) يكى از
ويژگىهاى منظومه
ى كلامى شيعى است. در
كتب معتبر و مصادر روايى اصلى شيعه، احاديث بداء فراوان به چشم مىخورد كه هم
از لحاظ سندى و هم از لحاظ دلالى، قطعى و كاملا قابل اعتمادند. مثلا در اصول
كافى، كتاب توحيد، بابى مستقل به مسئله بداء اختصاص يافته كه مشتمل بر هفده
حديث است و نيز جناب صدوق؛ در كتاب التوحيد، باب پنجاه و چهارم، يازده حديث را
در اين خصوص گرد آورده است همچنان كه علامه مجلسى 1در جلد چهارم موسوعه
ى بحار الانوار، هفتاد
حديث در اين باره ذكر مىكند
[32]
بداء در لغت
به معناى (ظهور) است. در باره
ى معناى اصطلاحى آن،
استاد المتكلمين شيخ مفيد؛ مىگويد: بداء ظاهر گشتن امرى است كه وقوعش بعيد
مىنموده است.[33]
همين تعريف از
سوى متكلمان متأخر نيز مورد پذيرش قرار گرفته چنان كه جناب ملاعبدالرزاق لاهيجى
قدس سره مىنويسد: بداء ظهور امرى است كه ظاهر، خلاف آن بوده باشد.[34]
بايد توجه داشت كه:
1- بداء در
خصوص امور مشروط صورت مىپذيرد[35]
و از آنجا كه انسانها به مشروط بودن آن حادثه
ى متوقع و نيز ماهيت
شرط آن آگاهى ندارند، هنگامى كه به جهت فقدان يا انعدام آن شرط خفى و تبدل
مصلحت، رخداد مورد انتظار حاصل نمىشود و يا بالعكس، مردمان آن را غريب
مىشمارند و برخى به استبعادش مىپردازند.
2 - بداء در
مرحله
ى (تقدير) اتفاق
مىافتد و نه در مرحله (قضا) و مربوط به (لوح محو و اثبات) است و نه (لوح
محفوظ).[36]
3 - بداء ويژه ى امور تكوينى بوده[37]
و به مثابه (نسخ) در امور تشريعى است[38]
چنان كه معلم ثالث جناب ميرداماد مىگويد:
فالنسخ كانّه
بداءٌ تشريعى و البداء كانّه نسخٌ تكوينى.
[39]
4 - باور
داشتن (بداء) اوج توحيد نظرى و تعظيم و تقديس حق سبحانه است چه آن كه عصاره
ى ايمان بدين كريمه
قرآنى است كه: (كُلَّ يَوْمِ هُوَ فِى شَأن)[40]
بدين سبب در
اثر وارد شده كه: ما عُظِّمَ اللّهُ بمثل البداء[41]
و عمل بر طبق بداء و مشيت جاريه
ى الهى، نهايت خاكسارى
و كمال عبوديت و تسليم در برابر اراده و فرمان ربوبى است. به راستى كه: ما
عُبِد اللَّهُ بشىءٍ مثل البداء[42]
. مبحث بداء
داراى ظرايف و نكات زيادى است[43]
كه در اينجا
از ذكر آنها صرف نظر مىكنيم و به بحث خود و نشانه
هاى غير قطعى و مشروط
بازى مىگرديم.
بر پايه ى
آنچه گذشت، حدوث برخى از نشانه
هاى ظهور مشروط به
شرايطى است كه ما از آنها بىاطلاعيم و ممكن است با فقدان اين شرايط، آن
نشانهها پديدار نگردد. در اين ميان نكته
ى بسيار ظريف و حائز
اهميت، رابطه
ى ميان نشانه
هاى غير حتمى و مسئله
ى بداء ازيك سو و دعا
براى تسريع ظهور و تعجيل در فرج حضرت صاحب الامرعليه السّلام از سوى ديگر است.
مىدانيم كه
توصيههاى فراوان و سفارشهاى مؤكدى از سوى ائمه هدىعليهم السّلام مبنى بر
لزوم، الحاح و اصرار در دعا براى تسريع فرج ولى عصر(عجل الله تعالى فرجه)
(مانند دعاى معروف اللهمّ عجّل لوليك الفرج و العافية و النصر و امثال آن) به
ما رسيده است.
[44]
و شايد از
همه مهمتر دستور صادره از ناحيه مقدسه
ى شخص امام زمان
عليه السّلام باشد كه
در توقيع ارسال شده براى اسحاق بن يعقوب وارد شده است؛ حضرت در آنجا
مىفرمايند: (...واكثروا الدعاء بتعجيل الفرج...)[45]
و بيش از پيش براى تعجيل فرج دعا كنيد.
و از طرفى نيز
مىدانيم كه دعا -مانند صدقه و برّ به والدين- بر مقدّرات تكوينيه (امور محتمل
الوقوع و مشروط
ى كه در لوح محو و
اثبات، درج شده و عواملى چون دعا و صدقه در شروط آنها تغييراتى را ايجاد
مىكنند) تأثير مىگذارد.
رُوِىَ عَن النبىصلى الله
عليه و آله انه قال: (لايَنْفَعُ الحَذَرُ مِن
القَدَرِ ولكنَّ اللّهَ يَمْحُو بالدعاءِ ما يَشاءُ مِن القَدرِ)[46]
از رسول
خداصلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: (فرار از تقدير الهى سودى ندارد ولى
خداوند با دعا مقدراتى را كه بخواهد محو مىسازد).
(عالم عامل و
حكيم متأله جناب ميرداماد 2رساله ى وزين خود را چنين ناميده: (نبراس الضياء در
شرح باب بداء و اثبات سودمندى دعا) تا اين نكته را به مخاطب بفهماند كه دعا بر
پايه
ى قانون بداء مىتواند
كارگر افتد و سودمند واقع شود).
پىنوشتها:
[1]
الارشاد / مفيد / ج / 2ص
379اِعلام
الورى بأعلام الهدى / طبرسى / ص
429الغيبة
/ طوسى / صص 452و
453كشف
الغمة / ج / 2صص 360و
459القطر
الشهدى فى اوصاف المهدى / الحلوانى / ص
50الفصول
المهمّة / ابن صبّاغ مالكى / ص
291نوادر
الاخبار فى ما يتعلق باصول الدين / فيض كاشانى / ص
299بحارالانوار
/ مجلسى / ج / 52ص
291العطر
الوردى / بلبيسى / ص 51
[2]
إكمال
الدين/ صدوق / ج / 2ص
654نوادر
الاخبار / ص
300العدد
القوية / على بن يوسف الحلى / ص
66بحارالانوار
/ ج / 52ص
305منتخب
الانوارالمضيئة / ص .311
[3]
كشف
الغمة / الأربلى / ج / 3صص 373و 379و
389نوادر
الاخبار / ص 300و در منابع اهل سنت: القطر الشهدى / ص
53العطر
الوردى/ ص
54تاريخ
الخميس / ج / 2ص
288جواهر
العقدين / ص
435لسان
الميزان / ج /1ص
105البيان
/ ص 93الفصول
المهمّة / ص
288اسعاف
الراغبين / ص
137ينابيع
المودة / ص .476
[4]
إكمال
الدين / ج / 1صص 251و
331اعلام
الورى / ص
463بشارة
المصطفى / طبرى / ص
381تفسير
القمى/ ج / 1ص
198مختصر
البصائر / ص
32كشف
الغمة / ج / 3ص
378الملاحم
و الفتن / سيد بن طاووس / باب 186و / 187صص 84 - 82و در منابع اهل
سنت: صحيح مسلم / ج / 1ص
95سنن
ابن ماجة / ج / 9ص
519البيان / صص 76و
86تيسير
الوصول / ج / 2ص
237عقد
الدرر / صص
297
-
291الصواعق المحرقة / ص
98مصابيح
السنة / ج / 2ص
141الحاوى
للفتاوى / ج / 2ص
64روح
المعانى / ج / 25ص
95غاية
المأمول / ج / 5ص
365العطر
الوردى / ص .45
[5]
إكمال
الدين / ج
268
/
1الارشاد / ج / 2ص
380اعلام
الورى / ص 460 بحار الانوار / ج / 52ص
336نوادر
الاخبار / ص 301و 308و در منابع اهل سنت با اختلافى اندك: القطر
الشهدى / ص
64العطر
الوردى / ص
64عقد
الدرر / صص 136و .157
[6]
الارشاد
/ ج / 2ص
379اعلام
الورى / ص
429كشف
الغمة / ج / 2ص
460نوادر
الاخبار / ص
299بحار
الانوار / ج / 52ص .291
[7]
الارشاد
/ ج / 2ص
370اعلام
الورى / ص 429بشارة المصطفى / ص
383كشف
الغمة / ج / 3ص
356الغيبة
/ طوسى / ص
443نوادر
الاخبار / ص 290و ظهور بركات بيشمار: القول المختصر / ابن حجر هيتمى /
ص 56تذكرة
الحفاظ / الذهبى / ج / 3ص
838ينابيع
المودة / ص
467منتخب
كنزالعمال / ج / 6ص
32مشكاة
المصابيح / خطيب تبريزى / ج / 3ص
24الصواعق
المحرقة / ابن حجرهيتمى / ص
97المستدرك
على الصيحين / حاكم نيشابورى / ج / 4صص 557و
558البيان
/ كنجى / ص
316مشارق
الأنوار / حمزاوى / ص
152اسعاف
الراغبين / صبان / ص
148مصابيح
السنة / بغوى / ج / 2ص
134عقد
الدرر / صص 73و
92الفصول
المهمّة / صص 288و 289و .300
[8]
الارشاد/
ج / 2ص
368اعلام
الورى / ص
429الكافى
/ كلينى / ج / 8صص 179و
180الغيبة
/ نعمانى / ص
181الغيبة
/ طوسى / ص
444العدد
القويّة / ص
66الخرائج
/ ج / 3ص
1158الصراط
المستقيم / زين الدين نباطى / ج / 2ص
249نوادر
الاخبار / ص
288منتخب
الانوار المضيئة / ص
312بحار
الانوار / ج / 52ص 213و در منابع اهل سنت قريب به آن: القطر الشهدى /
ص 63العطر
الوردى / ص
63عقد
الدرر / ص 98و در برخى نصوص اهل سنت به جاى ماه (رمضان)، ماه (شعبان)
ذكر شده است: العرائس الواضحة / ص
106جالية
الكدر / ص 208
[9]
الارشاد
/ ج 2ص
368اعلام
الورى / ص
429الغيبة
/ نعمانى / صص 175و
187مجمع
البيان / طبرسى / ج / 4ص
398الخرائج
/ ج / 3ص
1156اكمال
الدين / ج / 2صص 649و
650بحارالانوار
/ ج / 52ص 221و در منابع اهل سنت: عقد الدرر / مقدسى / صص 85و
117و 118و 124و
129سنن
ابن ماجة / ج / 2ص
1351القول
المختصر / ص
56سنن
ابى داود / ج / 4ص
152مسند
احمد بن حنبل / ج / 6ص
316منتخب
كنز العمّال / ج / 6ص
31جالية
الكدر / ص
208العرائس
الواضحة / ص
106مجمع
الزوائد / ج / 7ص
316اشعّة
اللمعات / ج / 4ص 338
[10]
الغيبة
/ طوسى / ص
461الخرائج
/ ج / 3ص 1151و در منابع اهل سنت: القطر الشهدى / الحلوانى / ص
61العطر
الوردى / بلبيسى / ص 61به نقل از: القول المختصر هيمتى؛ عقد الدرر / ص
127
[11]
الارشاد
/ ج / 2ص
373اعلام
الورى / ص
428كشف
الغمّة / ج / 3ص
352اثبات
الهداة / ج / 3ص
732منتخب
الانوار المضيئة / ص
306نوادر
الاخبار / ص
289بحار
الانوار / ج / 52ص
221عقد
الدرر / ص .156
[12]
الارشاد
/ ج / 2ص 368اعلام الورى / ص
429بحار
الانوار / ج / 52ص
221نوادر
الاخبار / ص 289و در منابع اهل سنت: القطر الشهدى / ص
60جالية
الكدر / ص
208العرائس
الواضحة / ص
106عقد
الدرر / ص .145
[13]
الارشاد
/ ج / 2ص
373اعلام
الورى / ص
428كشف
الغمة / ج / 3ص
356منتخب
الأنوار المضيئة / ص
306إثبات
الهداة / شيخ حرّ عاملى / ج / 3ص
732بحار
الانوار / ج / 52ص
221إلزام
الناصب في إثبات الحجّة الغائب / حائرى / ص 185
[14]
الارشاد
/ ج / 2ص
372اكمال
الدين / ج / 1ص
328اعلام
الورى / ص
426الغيبة
/ نعمانى / ص
170الغيبة
/ طوسى / صص 433و
434كشف
الغمة / ج / 3صص 355و
360اثبات
الهداة / ج / 3ص
428الكافى
/ ج / 8صص 209و
258تفسير
العياشى / ج / 1ص
64الاختصاص
/ مفيد ص
255بحار
الانوار / ج / 52ص 288و در منابع اهل سنت: الفصول المهمّة / ص
310عقد
الدرر / صص 139و 140و 144و 145
[15]
إكمال
الدين / ج / 2ص
655اعلام
الورى / ص
427العدد
القويّة / ص
61الغيبة
/ نعمانى / ص
185اثبات
الهداة / ج / 3ص
723الغيبة
/ طوسى / ص
438بحار
الانوار/ ج / 2ص
211و
در منابع اهل سنت: الفصول المهمّة / ص .301
[16]
الكافى
/ ج / 1صص
36
-
31الملاحم والفتن / سيد ابن طاووس / صص 105و
157بحارالانوار
/ ج / 52ص 212و ج / 53صص 140و
141الزام
الناصب / ص
64و
درمنابع اهل سنت: صحيح مسلم / ج / 8ص 57
[17]
الكافى
/ ج / 8صص
36
-
31تحف العقول / حرّانى / ص
43اعلام
الورى / ص
431كشف
الغمة / ج / 3ص
324بحار
الانوار / ج / 52ص 192و در منابع اهل سنت: العطر الوردى / ص
58عقد
الدرر / ص
155مسند
احمد بن حنبل / ج / 2ص
418نور
الابصار / شبلنجى / ص 172
[18]
الارشاد
/ ج / 2ص
378دلائل
الامامة / طبرى / ص
259اكمال
الدين / ج / 2ص
649الغيبة
/ نعمانى / صص 167و
178اعلام
الورى / ص
427تحف
العقول / ص
43العدد
القويّة / ص
66منتخب
الانوار المضيئة / ص 313و در منابع اهل سنت: العطر الوردى / صص 54و
55
[19] الخرائج
/ ج / 3ص
1134تحف
العقول / ص
43المحجّة
البيضاء / فيض كاشانى / ج / 1ص
125بشارة
الاسلام / الكاظمى / صص 76و
77الزام
الناصب / ص
195بحار
الانوار / ج / 52ص
263الملاحم
و الفتن / باب / 171ص
77و
در منابع اهل سنت: عقد الدرر / ص
155الحاوى
للفتاوى / جلال الدين سيوطى / ج / 2ص 135
[20]
الغيبة
/ نعمانى / ص
138بحار
الانوار / ج / 52صص 101و 257و
264الكافى
/ ج / 8ص
34
و در
منابع اهل سنت: العطر الوردى / ص
55الحاوى
للفتاوى / ج / 2ص
159عقد
الدرر / ص 155
[21]
اعلام
الورى / ص
433المحجّة
البيضاء / ج / 3ص
342الكافى
/ ج / 8ص
33نهج
الفصاحة / ج / 2ص
474مثير
الأحزان / الجواهرى / ص
298الزام
الناصب / ص
180بشارة
الاسلام / صص 26و
44بحار
الانوار / ج / 52صص 263و
264الخرائج
/ ج / 3ص 1134
[23]
الارشاد
/ ج / 2ص
369الغيبة
/ طوسى / ج / 4ص
434اعلام
الورى / ص
426الخرائج
/ ج / 3ص
1149نوادر
الاخبار / ص
289بحار
الانوار / ج / 52ص 209و در منابع اهل سنت: جالية الكدر / ص
208العرائس
الواضحة / ص
106عقد
الدرر / ص 154
[24] الارشاد
/ ج / 2ص
372اعلام
الورى / ص
426الغيبة
/ طوسى / ص
437نوادر
الاخبار / ص
293الخرائج
/ ج / 3ص
1162بحار
الانوار / ج / 52ص 209
[25]
الارشاد / ج / 2ص 368اكمال
الدين / ج / 2ص
649الغبية
/ طوسى / صص 436و 437و
445اعلام
الورى / ص
427الغيبة
/ نعمانى / صص 169و 172و
176الكافى
/ ج / 1ص 337و ج / 8ص
258الخصال
/ ص 303الخرائج
/ ج / 3صص 1154و
1162منتخب
الانوار المضيئة / ص
310بحارالانوار
/ ج / 52ص
203و
در منابع اهل سنت: عقد الدرر / ص 100
[26] اكمال
الدين / ج / 2ص
649الكافى
/ ج / 8صص 189و
258الخصال
/ ص 303الخرائج
/ ج / 3ص
1163الغيبة
/ نعمانى / صص 171و
180الغيبة
/ طوسى / ص
446اعلام
الورى / ص
429الارشاد
/ ج / 2ص
375بحارالانوار
/ ج / 52ص 210و در منابع اهل سنت: عقد الدرر / ص
151البيان
/ ص 77جالية
الكدر / ص
208نورالابصار
/ ص 172العرائس
الواضحة / ص 106
[27]
الارشاد
/ ج / 2ص
375الملاحم
و الفتن / ابواب 92و 93و 94و / 95صص 52و
53الغيبة
/ نعمانى / صص 171و
173الغيبة
/ طوسى / صص 444و
452كشف
الغمة / ج / 3صص
377
-
375الحجة البيضاء / ج / 4صص 243و
343بحارالانوار
/ ج / 52ص
210اعلام
الورى / ص 429و در منابع اهل سنت: سنن ترمذى / ج / 3ص
362البيان
/ ص 17الصواعق
المحرقة / ص
163منتخب
كنزالعمال / ج / 6ص
29ذخائر
العقبى / محبالدين طبرى / ص
117الحاوى
للفتاوى / ج / 2صص 139و 141و
145عقد
الدرر / صص 90و .174 - 166
[28]
الارشاد/
ج / 2ص
368فلاح
السائل / سيد ابن طاووس / ص
309الغيبة
/ طوسى/ ص
463الملاحم
و الفتن / ص
77المحجة
البيضاء / ج / 4ص
342بحارالانوار
/ ج / 52صص 214و 237و در منابع اهل سنت: الحاوى للفتاوى / ج / 2صص
140و 144العرائس
الواضحة /
106جالية
الكدر / ص
208عقد
الدرر / ص .156
[29]
الارشاد
/ ج / 2صص 369و 376و
377اعلام
الورى / ص
429الغيبة
/ طوسى / صص 448و
449الخرائج
/ ج / 3ص
1165كشف
الغمة / ج
358
/
3منتخب الانوار المضيئة / ص
66اثبات
الهداة / ج / 3ص
728بحارالانوار
/ ج / 52ص 214و در منابع اهل سنت: عقد الدرر /
83الفصول
المهمة / ص
290جالية
الكدر / ص
208العرائس
الواضحة / ص 106
[30] پيشين.
[31] الارشاد
/ ج / 2صص 368و
372الاختصاص
/ صص 255و
256اعلام
الورى / ص
427تفسيرالعياشى
/ ج / 1ص
64الغيبة
/ طوسى / صص 441و
442الخرائج
/ ج / 3صص 1156و
1157الغيبة
/ نعمانى / ص
187كشف
الغمة / ج / 3ص
356الصراطالمستقيم
/ ج / 2ص
249منتخب
الانوار المضيئة / صص 62و
305نوادر
الاخبار / ص
289بحارالانوار
/ ج /52صص 212و 222و 237و در منابع اهل سنت: الفصول المهمة / ص
290عقد
الدرر / ص .124
[32]
ص 122 - 94
[33]
ر.ك.
تصحيح الاعتقاد/ صص 51و 52
[34]
ر.ك.
گوهر مراد / ص 292
[35]
ر.ك.
تصحيح الاعتقاد / ص
52مصابيح
الانوار/ سيدعبدالله بشر / ج / 1ص
40علم
اليقين / فيض كاشانى / ج /1ص 177
[36]
مرآة العقول / علامه مجلسى / ج / 2ص
132مصابيح
الانوار / همانجا و شرح آن از فاضل طيبى؛ تصحيح الاعتقاد / همانجا.
[37]
نبراس
الضياء و تسواء السواء فى شرح باب البداء و اثبات جدوى الدعاء /
ميرداماد / ص 56و همين مضمون در: اوائل المقالات / امام محمد بن محمد
بن نعمان العكبرى/ ص 94و الياقوت فى علم الكلام / ابواسحاق ابراهيم بن
نوبخت / ص 58
[38]
اوائل
المقالات / صص 46و
80جوابات
المسالة الرازية / سيد مرتضى علم الهدى / ص
117نبراس
الضياء / ص 55و قريب به آن عدة الاصول / طوسى/ ج / 2ص 29و الغيبة /
همو / صص432 - 429
[39] نبراس
الضياء / ص 56
[40]
الرحمن/ 29براى آگاهى بيشتر: ر.ك. التوحيد / صدوق
/ ص 335
[41]
الكافى
/ ج / 1باب البداء / ح
2التوحيد
/ صدوق / باب / 54ح 2
[42]
الكافى / همان / ح
1التوحيد
/ همان / ح 1
[43]
براى آشنايى بيشتر نگاه كنيد به: تمهيد الاصول /
شيخ طوسى / فصل دوم / ص
710شرح
اصول الكافى / صدرالمتألهين / ص
381الاسفار
الاربعة / همو / ج / 6ص
399حاشية
الميرزا الاشكورى على فصوص القونوى / ص
116الحدود
و الحقائق / علمالهدى / ص
154رسائل
الشريف المرتضى / ج / 1صص 116و
117اللوامع
الالهية / صص 235و 322و رسالههاى مستقل: هداية الورى فى شرح البداء
/ سيد كهنگى؛ اجابة الدعاء فى مسألة البداء / سيد كاظم عصار؛ بحوث حول
البداء / بحرانى؛ البداء عند الشيعة / السيد الفانى.
[44]
ر.ك. مكيال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم / موسوى
اصفهانى، مؤلف جليلالقدر اخبار و ادعيه ى ماثوره ى بسيارى را در اين
خصوص ذكر كرده است.
[45] اكمال
الدين / ج / 2ص
485الاحتجاج
/ طبرسى / ج / 2ص
281نوادر
الاخبار / ص 274
[46] الدر
المنثور/سيوطى/ج /4ص 66و نيز نگاه كنيد به: التاج الجامع للاصول /
منصور على ناصف / ج /5صص 100و
101بحار
الانوار / ج / 90باب شانزدهم و ج / 4صص 122 - 94