خورشيد مغرب

محمد رضا حكيمى

- ۵ -


11- اَلاِستيعاب  ابن عبدُ البَرِّ قُرطُبىدر گذشته 463 هـ. ق

12- تاريخ بغدادابوبكر خطيب بغدادى  در گذشته 463 هـ. ق

13- مَصابيحُ السُّنَّة ابو محمد فَرّاء بَغَوىدر گذشته 516 هـ. ق

14- كشفُ الاَسراررشيدُ الدين ميبدى  بعد از520 هـ. ق

15- تاريخُ مواليدِ الائمة ابو محمد ابن الخَشّابدر گذشته567 هـ. ق

16- مفاتيحُ الغيبفخرُ الدّين رازى  در گذشته 606 هـ. ق

17- جامعُ الاصول  مجدُ الدّين ابن اَثير  در گذشته 606 هـ. ق

18- مُعجم البُلْدان  ياقوت حَمَوى  در گذشته 626 هـ. ق

19- فتوحات مَكّيه  محيى الدّين ابن عربى  در گذشته 638 هـ. ق

20- عنقاء المُغربمحيى الدّين ابن عربى  در گذشته 638هـ. ق

21- مطالبُ السُّؤول ابن طلحه شافعىدر گذشته652هـ. ق

22- تذكرةُ خَواصِّ الاُمَّة سبط ابن الجَوزىدر گذشته 654هـ. ق

23- شرح نهج البلاغه  ابن ابى الحديد مدائنىدر گذشته 655هـ. ق

24- فرائدُ السِّمْطين  شيخ الاسلام حمويئى  در گذشته 722هـ. ق

25- شرح الّدائرةصلاحُ الدّينِ صَفَدى در گذشته 764هـ. ق

26- فصلُ الخِطابخواجه پارساى بخارى در گذشته 822هـ. ق

27- الفصولُ المُهمَّة  ابن صَبّاغ مالكى در گذشته 855هـ. ق

28- جواهر العِقْدَين نورُ الدّين سَمهُودى در گذشته 911هـ. ق

29- الجامع الصَّغيرجلالُ الدّين سُيوطى در گذشته 911هـ. ق

30- اليواقيتُ والجَواهرعبد الوهّاب شَعرانى در گذشته 973هـ. ق

31- الصَّواعِقُ المُحرِقَةابن حَجَر هَيتَمى در گذشته 974هـ. ق

32- روضةُ الاَحبابجمالُ الدّين شيرازى  در گذشته 1000هـ. ق

33- كُنوزُ الحقائقزينُ الدّين مُناوى  در گذشته 1031هـ. ق

34- السّيرةُ الحَلَبيةنورُ الدّين على حلبىدر گذشته 1044هـ. ق

35- لوامعُ الانوار البَهية شيخ محمد سفارينىدر گذشته 1188هـ. ق

36- اِسعافُ الرّاغبين  ابو العِرفانِ صبّان در گذشته 1206هـ. ق

37- ينابيعُ المودَّة خواجه كلان قَندوزى  در گذشته 1293هـ. ق

38- الفُتوحاتُ الاسلامية  احمد زَينى دَحْلاندر گذشته 1304هـ. ق

39- المَنار شيخ محمد عبده در گذشته 1323هـ. ق

40- مذاهبُ الاسلاميين  دكتر عبد الرَّحمن بَدَوى معاصر

4- كتابهاى ويژه

آنچه در بخش پيش آمد، شمارى چند بود- نه همه- از كتابهاى عالمان اهل سُنَّت، كه در آنها سخنان وفصلهايى درباره مهدى(عليه السلام) آمده است. عالمان اهل سنت، در اين كتابها، به نقل احاديث مربوط به حضرت مهدى(عليه السلام) پرداخته اند، ودرباره خصائص مهدى سخن گفته اند، ودرباره زندگى وسيرت مهدى، وچگونگى ظهور وحكومت مهدى، و...

در اين كتابها، همچنين، در اين باره سخن گفته شده است كه مهدى(عليه السلام)، از خاندان پيامبر اكرم است، از فرزندان حضرتِ على(عليه السلام) وحضرت فاطمه(عليها السلام).

همچنين، براين موضوع تاكيد كرده اند كه مهدى(عليه السلام) را پيامبر اكرم ذكر كرده وشناسانده است، واين مسئله مهم، در اسلام، به وسيله آورنده اسلام مطرح گشته است. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خصوصياتِ مهدى را نيز ياد فرموده، وظهور او را در آخرُ الزَّمان بشارت داده است. وبارها با تأكيد گفته است كه مهدى بيايد وجهان را پس از آنكه از بيداد آكنده باشد، از داد ودادگرى آكنده سازد. وپيامبر خود فرموده است:

اگر از عمر جهان، جز يك روز باقى نماند، خداوند همان يك روز را، چنان دراز كند، تا مهدى بيايد، وجهان را از داد ودادگرى لبريز سازد.

ومقصود از اين بيان، تأكيد بر حتمى بودن ظهور مهدى آلِ محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) است.

پس از آنچه گذشت، اكنون، ودر اين بخش از اين فصل، مى خواهيم ياد كنيم كه در فرهنگ پهناور اسلامى، مسئله ديگرى وجود دارد، كه بسيار شايان توجه است. آن مسئله اين است كه عاليمان اهل سُنَّت، به اين اندازه، درباره مهدى(عليه السلام)، بَسَنده نكرده اند كه در كتابهاى گوناگون خود، احاديث مربوط به مهدى را بياورند، واسناد آن احاديث را ضبط كنند، ومسائل وسخنانى در اين باره بنگارند، وفصلهايى چند در اين موضوع بنويسند، وچامه ها وچكامه هايى در مناقب مهدى، وآرزوى دولت او، وتوسُّل به ذيلِ عناياتِ او بسرايند، وحتى عارفانِ ايشان به خصوصياتى چند از (امر مهدى) اشاره كنند،و پيشگوييهايى درباره ظهور او ابراز دارند، آرى، عالمان اهل سنت، به اين امور بَسَنده نكرده اند، بلكه- همانندِ عالمانِ شيعه- كتابهايى چند، خاصِّ مهدى وويژه احوال او، تأليف كرده اند. واگر كسى از ميان آنان، درباره مهدى واحاديث مهدى، نظر مخالف داده است، اين مخالفت را، مخالفت با سُنَّت وحديث وتعاليم پيامبر دانسته اند،(1) واين نادرستگويى را برنتابيده اند،(2) ودر ردِّ او كتاب نوشته اند،(3) وصحت احاديث مربوط به مهدى، وصحتِ امر مهدى را، اثبات كرده اند.(4)

اين مسئله در فرهنگ، ودر تاريخ تأليفات مسلمين، بسيار جالب توجه است، وبسيار مهم است، هم براى ما شيعه، وهم براى خود اهل سُنَّت.

وسعت دامنه اين تأليفات- چه آنهايى كه در بخش پيش آمد وچه آنها كه در اين بخش مى آيد- قطعيت امر مهدى(عليه السلام) را در اسلام، بخوبى مى رساند. ونيز مى فهماند كه مهدى، همان امامى است كه با آنهمه نشانه ها در خودش، وآن همه علامات وعلائمِ پيش از ظهور، ومقارن ظهور، وپس از ظهورش، مشخص ومعين شده است.

بنابراين، هر چه مدعيان مهدويت گفته اند، وآنچه دينسازان، ودكه داران، وايادى سياستهاى بيگانه به هم بافته اند، همه وهمه، ياوه است وبيهوده. كسانى كه خود را به اين عنوان جا زده اند، بيچارگانى بوده اند مجنون، يا جاه پرستانى پست، يا دنيا دوستانى فاسد، يا مأمورانى خائن، ويا آشوب طلبانى فرومايه. چنانكه كسانى كه- بدون تحقق آن علامات، وبدون به سامان رسيدن فرومايه. چنانكه كسانى كه- بدون تحقق آن علامات، وبدون به سامان رسيدن اوضاع بشريت- ادعاهاى واهى را پذيرفته اند، يا گولخوردگانى بوده اند گمراه شده، يا ساده ذهنانى بى اطلاع از امور ومسائل، يا ابلهانى سفيه، ويا مغرضانى مأمور...

ما در اين بخش، از اين فصل، كه از كتابهايى سخن مى گوييم كه عالمان اهل سُنَّت، ويژه وخاص مهدى(عليه السلام) نوشته اند، شمارى از اين كتابها را نيز، نام مى بريم:

1- اِبرازُ الوَهْمِ المَكنون، -  من كلامِ ابنِ خَلدون. احمد محمد صدّيق مغربى.

2- اَخبارُ المَهدى. حَمّاد بن يعقوب.

3- اَلاِذاغَة، -  لِما كانَ وما يكونُ بَينَ يدى السّاعة. محمد صديق خان بخارى هندى.

4- الاربعين. ابو نُعيمِ اصفهانى.

5- البًرهان، -  فى العلامات مهدى آخرِ الزَّمان. على بن حُسام الدّين متّقى هندى، مؤلّفِ(كَنزُ العُمّال).

6- البيان، -  فياخبارِ صاحبِ الزَّمان. ابو عبدالله محمد بن يوسف گنجى شافعى.

7- اَلرَّد، - عليمَن حَكَمَ وقَضى: اَنَّ المهدى الموعود جاءَ ومَضى. ملا على قارى حنفى مكى.

8- العَرْفُ الوَرْدىّ، -  فياَخبارِ المَهدى. جلال الدّين سيوطى.

9- اَلعِطرُ الوَرْدى، - فيشَرحِ القَطْرِ الشَّهْدى،فى اَوصافِ المَهدىَ. محمد بن محمد بلبيسى.

10- اَلقَطْرُ الشَّهْدى، -  فى اوصافِ المَهدى(منظوم). شهابُ الدّين حُلوانى.

11- اَلمَشربُ الوَرْدى، -  فياَخبارِ المَهدى. ملا قارى حنفى مكى.

12- المهدى. شمسُ الدّين ابن قَيم الجوزية.

13- الهَديةُ النَّدِية، -  لِلاُمَّةِ المُحمَّدية، فى فَضلِ الذّاتِ المَهدية. شيخ مصطفى بكرى.

14- تَحديقُ النَّظَر، -  فى اَخبارِ الامامِ المنتظَر. محمد بن عبد العزيز بن مانع (- از علماى نَجد، قرن چهاردهم).

15- تلخيصُ البيان، - فى علاماتِ مهدى آخرِ الزّمان. ابن كمال پاشاى حنفى.

16- عِقْدُ الدُّرَر، -  فى اَخبارِ المَهدى المنتظَر. يوسف بن يحيى مقدسى سلمى.(5)

17- فوائِدُ الفِكَر، فى المهدى المنتظَر. يوسف كرمى مقدسى.(6)

18- مناقبُ المهدى، حافظ ابو نُعيم اصفهانى.

19- نَعْتُ المَهدى، - حافظ ابو نُعيم اصفهانى.

فهرستى كه ديديد، شامل همه كتابهايى كه عالمان اهل سنت، ويژه مهدى(عليه السلام) نوشته اند نيست. هنوز كتابهاى ديگرى هست، كه در اين فهرست نيامده است، مانند كتاب(اَلقولُ المُختَصَر، فى علاماتِ المهدى المنتظَر)، از حافظ ابو العَبّاس احمد، ابن حَجَر هَيتَمى شافعى(در گذشته 974 هـ. ق)(7)، وكتابهايى ديگر، كه بايد تتبع شود، ودر فهرستهاى پژوهشى وارد گردد.(8)

5- نكته اى چند پيرامون كتابها

درباره كتابهايى كه- شمارى چند از آنها- ياد شد، چند نكته هست كه بايد مورد توجه باشد:

1-  اساس كتابهايى كه ويژه مهدى(عليه السلام) نگارش يافته است، يا فصلهايى كه در ديگر كتابها، درباره مهدى آمده است، بر احاديث مبارك نبوى نهاده است.

2-  در اين كتابها، احاديثى بسيار جالب نظر، درباره مسائل مهدى، روايت شده است.

3-  در برخى از اين كتابها ( بويژه كتابهاى تفسير)، آياتى از (قرآن كريم)، كه درباره مهدى وقضاياى مهدى است، مطرح گشته است.

4-  در ميان اين كتابها، كتابهايى است، كه پيش از ميلاد مهدى تأليف يافته است.

5-  در ميان اين كتابها، كتابهايى است، كه در عصر(غيبت صغرى) تأليف گشته است.

6-  در ميان اين كتابها، معتبرترين كتابهاى اهل سُنَّت وجود دارد: مانند (صِحاح سِتَّه) (103) ، و(مُسنَدِ) احمد حَنبَل، پيشواى مذهب حَنبَلى.

صحاح، جمع صحيح است، مانند (عظام) ، جمع (عظيم)،و (كرام)، جمع (كريم). و(ستّة) يعنى: شش. پس صحاح ستّة، يعنى: شش صحيح، صحيحهاى ششگانه.(صحاح ستّه، عنوان عمومى شش مجموعه بزرگ، از كتب حديث است، كه در نزد اهل سنّت، موثّق ترين كتابهاى حديث بشمارند. يعنى كتابهاى صحيح بخارى، صحيح مسلم، سنن ابو داود، سنن ابن ماجه، سنن نسائى، جامع ترمذى). اهل سنّت، احاديث نقل شده در اين كتابها را، (صحيح) مى شناسند، وسخن پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى دانند، وپس از (قرآن كريم)، آنها را بويژه (صحيح بخارى)، و(صحيح مسلم) معتبرترين كتاب مى خوانند. مؤلفان اين كتابها، موثق ترين ومعتبرترين محدثان وعالمان جهان تسنّنند، برخى از (صحاح ستّه) را- چنانكه ديده شد- (سنن) (جمع سنّت) ناميده اند، مانند(سنن ابو داود)، زيرا اين كتابها شامل حديث وسنت پيامبر (صلى الله عليه وآله) است. در بخش 3، از اين فصل، از شماره2 تا 7، نام اين كتابها همراه تاريخ درگذشت مؤلفان، ذكر گرديد.

7-  بسيارى از اين كتابها (و چه بسا بتوان گفت: نوع آنها)، در محيطهايى فارغ از هر گونه بستگى به شيعه، واجتماعات وحوزه هاى تشيع، تأليف يافته است.(9) وبنابراين، اين همه، حاصل جريان تَسَنُّن وفرهنگ اسلامى وميراث علمى وحديثى وروايى خود تَسَنُّن است.

8-  در اين كتابها، مسائل گوناگون، وحقايق ومطالبِ بسيارى كه در اسلام، درباره مهدى(عليه السلام) آمده است، درج گشته است، وهمچنين كلمات وتأييدها وسخنانى بسيار جالب توجه، از خود عالمان ومحدِّثان ومفسِّران اهل سُنَّت، در اين باره، ذكر شده است.

6- سخنان عالمان اهل سنت

اكنون خوب است، چند سخن، از عالمان اهل سُنَّت، وبرادران اهل قبله، درباره حضرت مهدى(عليه السلام)، بياوريم. آنچه آورده مى شود، نمونه اى است از دهها ودهها سخن، كه عالمان ياد شده، در طول سَدَه ها، وعصرها، در كتابهاى خويش ابراز داشته اند.

1- ابن حَجَر هَيتَمى شافعى:

ابو القاسم، محمّد، الحُجَّة، عمر او پس از درگذشت پدرش پنج سال بود. خداوند در همين عمر، به او (حكمت ربّانى) را عطا كرد. او را (قائم مُنتَظَر) گويند. اخبار متواتِرَه رسيده است كه مهدى از اين امت است. وعيسى(عليه السلام) از آسمان فرود خواهد آمد، وپشت سر مهدى نماز خواهد خواند.(10)

يار صفحة:‌


(1) كتاب(موسوعةُ الامام المهدى)، به كوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى، انتشارات(مكتبة الامام امير المؤمنين على)، اصفهان.

(2) كتاب(موسوعةُ الامام المهدى)، به كوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى، انتشارات(مكتبة الامام امير المؤمنين على)، اصفهان.

(3) كتاب(موسوعةُ الامام المهدى)، به كوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى، انتشارات(مكتبة الامام امير المؤمنين على)، اصفهان.

(4) كتاب(موسوعةُ الامام المهدى)، به كوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى، انتشارات(مكتبة الامام امير المؤمنين على)، اصفهان.

(5) ظاهرا همين كتاب در (كتابخانه آستان قدس)- مشهد، به نام (عقد الدّرر فى المهدى المنتظر)، تأليف : يحيى السّلمى الشّافعى، به شماره 184 حديث خطى ضبط است.

(6) اين كتاب، در رساله عبد المحسن عباد سعودى، اينگونه ذكر شده است:(فوائد الفكر فى ظهور المهدى المنتظر)، ومؤلف آن، مرعى بن يوسف حنبلى خوانده شده است. (موسوعة الامام المهدى)، ج1، ص 597- 598، وظاهرا هر دو يك كتاب است.

(7) (كتابنامه امام مهدى-عليه السلام-)،ص8.

(8) (موسوعة الامام المهدى).

(9) وبرخى در محيطها وفضاهايى تدوين يافته است مضادّ با تشيع، مانند رساله(عقيدة اهل السّنّة والاثر فى المهدى المننتظر)، از شيخ عبد المحسن عباد سعودى، استاد دانشگاه اسلامى مدينه منوّره.

(10) (المهدى الموعود...)،ج1،ص200.