امام مهدى جلوه جمال الهى

سيد محمد حسينى شيرازى

- ۴ -


چند سخن از رسول خدا درباره حضرت مهدي

رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: (علي از من است، ومن از علي هستم، علي همسر دخترم، پدرِ نوه هايم حسن وحسين است. آگاه باشيد، خداوند متعال، من وآنها را حجت هاي خود بر بندگانش قرار داده واز نسل حسين عليه السلام اماماني قرار داده که آنها براي اجراي فرمان من قيام مي کنند، ووصيّت مرا حفظ مي نمايند، نهمين آنها قائم خاندان من است، که مهدي امت من است، وشبيه ترين انسان ها در شکل وقيافه وگفتار وکردار به من مي باشد، بعد از غيبت طولاني، ظهور مي کند، که دراين مدت مردم در حيرت گمراه کننده به سر مي برند، آن حضرت، پس از ظهور، فرمان خدا را اعلان مي کند، ودين خدا را آشکار سازد، از ناحيه خداوند وفرشتگانش ياري وتأييد مي شود، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد نمايد).(1)

نيز رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به علي عليه السلام فرمود: (امامان بعد از من دوازده نفرند، نخستين آنها تو هستي، وآخرين آنها قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف است، که خداوند به وسيله او سراسر جهان از مشرق تا مغرب را فتح مي کند).(2)

نيز آن حضرت فرمود: (مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از فرزندان من، هم نام وهم کنيه من است، واز نظر صورت وسيرت، شبيه ترين انسان ها به من مي باشد، سپس همانند شهاب ثاقب مي آيد، وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي نمايد).(3)

نيز پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از فرزندان من است، داراي غيبت طولاني وحيرت آور است که امت ها،بر اثر ناآشنايي با او، گمراه مي شوند، او ذخيره پيامبران (يعني امور معنوي وکتاب هاي آسماني آنها) را مي آورد، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي نمايد).(4)

چند سخن از حضرت امام علي درباره مهدي

در حديثي از اصبعْ بن نُباته نقل شده گفت: (به محضر اميرمؤمنان علي عليه السلام رفتم: ديدم در فکر فرو رفته، وچشم بر زمين دوخته است). عرض کردم: (آيا به زمين علاقه يافته اي؟) فرمود: (من هرگز حتي يک روز علاقه به زمين ودنيا نيافته ام، ولي در مورد آن مولود که فرزند دهمين پسرم در فکر فرو رفته بودم، او مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است که سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مي کند، او داراي غيبت حيران کننده اي است که اقوام بسياري درباره آن غيبت گمراه مي شوند، واقوام بسياري هدايت مي گردند).(5)

نيز روايت شده: هر گاه در محضر علي عليه السلام نام حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف برده مي شد، آن حضرت مي فرمود: (مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف غايب مي گردد) تا آن جا که انسان جاهل مي گويد: خداوند مردم را نيازمند آل محمّد صلي الله عليه وآله وسلم ننموده است).(6)

نيز اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود: (براي قائم از ما، غيبت طولاني است، گويي شيعيان را مي نگرم که در عصر غيبت او همانند گوسفند هاي بي چوپان، سرگردانِ بيابان ها هستند، وبه دنبال چوپان مي گردند، ولي او را نمي يابند. مگر آن کسي که در دينش ثابت واستوار است، وطولاني شدن غيبت، قلب او را سخت وتيره نکرده است، چنين کسي با من در درجه من در روز قيامت خواهد بود).

سپس فرمود: (وقتي که قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ما قيام کند، هيچ کسي (از جبّاران وطاغوتيان) در عهده او بيعتي ندارند (وتسليم هيچ کسي نمي شوند) از اين رو ولادتش مخفي، وخودش پنهان است).(7)

سخن حضرت زهرا در شأن مهدي

جابر بن عبدالله انصاري (يکي از اصحاب معروف وخوب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم) مي گويد: (به محضر حضرت زهرا سلام الله عليها شرفياب شدم، در حضورش لوحي(8) را ديدم که نام هاي امامان از فرزندانش در آن نوشته شده بود، آن نام ها را شمردم دوازده نفر بودند، وآخري آنها قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف بود، سه نفر از آنها محمد، وچهار نفر از آنها علِي نام بودند).(9)

عبدالله بن عباس گويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: (من سرور پيامبران، وعلي بن ابي طالب عليه السلام سرور اوصيـا است، واوصيـاي مـن بعد از من دوازده نفـرند، اوّليـن آنها علي بن ابي طالب عليه السلام وآخـرين آنهـا قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف مي باشد).(10)

جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: روز ولادت امام حسين عليه السلام به حضورسرورم حضرت زهرا سلام الله عليها رفتم تا به او تبريک بگويم، ناگاه در دستش لوحي درخشان وسفيد ديدم، نوشته آن را خواندم، ودر آن چنين نوشته شده بود: (ابوالقاسم محمّد بن عبدالله مصطفي، مادرش آمنه دختر وهب؛ ابوالحسن علي بن ابي طالب مرتضي،مادرش فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبدمناف؛ ابو محمّد بن علي نيکوکار، حسن مجتبي؛ ابو عبدالله حسين بن علي پاک سرشت، مادر اين دو، فاطمه دختر محمّد صلي الله عليه وآله وسلم؛ ابومحمّد علي بن حسين عادل، مادرش شهربانو، دختر يزدگردبن شاهنشاه؛ ابوجعفر محمّد بن علي باقر، مادرش ام عبدالله دختر حسن بن علي؛ ابوعبدالله جعفر بن محمّد صادق، مادرش ام فَروَه دختر قاسم بن محمّد بن ابوبکر؛ ابوابراهيم موسي بن جعفر موثّق، مادرش حميده؛ ابوالحسن علي الرّضا، مادرش نجمه؛ ابوجعفر محمّد بن علي پاکيزه، مادرش خيزران؛ ابوالحسن علي بن محمّد امين، مادرش سوسن؛ ابومحمد حسن بن علي ارجمند، مادرش سَمانه با کنيه ام الحسن؛ ابوالقاسم محمد بن حسن، حجّت خدا در روي زمين است، قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف، مادرش نرجس (درودهاي خدا بر همه آنها باد)).(11)

وفي حديث آخر عن جابر ابن عبدالله الأنصاري قال: (دخلت علي فاطمة وبين يديها لوح فيه اسماءِ الأوصيأ فعددت اثني عشر إسماً آخرهم القائم، ثلاثه منهم محمد، واربعة منهم علي صلوات الله عليهم اجمعين).(12)

سخن امام حسن مجتبي درباره مهدي

امام حسن مجتبي عليه السلام در ضمن گفتاري فرمود: (آيا نمي دانيد که هيچ يک از امامان از ما نيست مگر اين که بيعت با طاغوت عصرش (به اجبار) بر عهده اش قرار گيرد، مگر قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف که حضرت عيسي (روح الله) بن مريم در نماز به او اقتدا مي کند، خداوند متعال ولادت او را پنهان داشته، ووجود مبارکش را مخفي نموده، تا هيچ کس بر او براي بيعت گرفتن، دست نيابد، اين شخص نهمين فرزند برادرم حسين عليه السلام است، پسر سرور کنيزان (نرجس سلام الله عليها) مي باشد، خداوند در غيبتش، عمرش را طولاني کند، سپس او را به قدرتش به صورت جوان کمتر از چهل سال آشکار سازد، اين براي آن است که همه بدانند خداوند بر هر چيزي توانا است).(13)

سخن امام حسين درباره مهدي

امام حسين عليه السلام فرمود: (نهمين فرزندم داراي سنتي از يوسف، وسنتي از موسي بن عمران است، او قائم خاندان ما است، خداوند متعال کار او را در يک شب، سامان مي بخشد).(14)

نيز آن حضرت فرمود: (ازما دوازده نفر مهدي (هدايت شده) است، نخستين آنها اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام وآخرين آنها، نهمين نفر، از فرزندان من است که امام وقائم به حق مي باشد، خداوند به وسيله او زمين را بعد از مرگش زنده مي کند، وبه وسيله او دين حق را آشکار مي سازد وبر همه آيين ها چيره وپيروز مي نمايد، اگرچه مشرکان نمي پسندند، او داراي غيبتي است که بر اثر طولاني بودنش، عدّه اي مرتد مي شوند، وعدّه اي ديگر ثابت قدم مي مانند، ومورد آزار قرار مي گيرند، به آنها به حالت مسخره، مي گويند: (اگر راست مي گوييد، اين وعده کي محقق مي شود؟) آن کس که در طول غيبتش صبر واستقامت کند، ودر اين راه، آزار ها ورنج ها وتکذيب ها را تحمّل نمايد، پاداشش، همانند مجاهدي است که در رکاب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم با شمشير با دشمنان مي جنگد).(15)

سخن امام سجاد درباره حضرت مهدي

سعيد بن جُبيـر مي گويد: از امام زين العابدين عليه السلام شنيدم فرمـود: (در وجود قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف، سنتي از نوح عليه السلام هست که آن طول عمر آن حضرت مي باشد).(16)

نيز فرمود: قائم از ما، ولادتش بر مردم مخفي است، به طوري که مي گويند: (هنوز متولد نشده است. ووقتي که خروج کرد، هيچ يک از جباران براي بيعت گرفتن به او دست نيابد).(17)

نيز فرمود: (براي قائم ما دو غيبت است، غيبت صغرا وغيبت کبرا، يکي از اين غيبت ها طولاني تر از ديگري است، غيبت اولي شش روز يا شش ماه يا شش سال(18) است، اما ديگري، مدتش طولاني است، تا وقتي که بيشتر معتقدان به او متزلزل شده واز عقيده خود منصرف شوند، آن کس در اين راه ثابت قدم مي ماند که يقين قوي، وشناخت صحيح داشته باشد، ودر انجام آنچه که ما مقرّر کرده ايم، در خود احساس رنج نمي کند، وتسليم ما خاندان است).(19)

سخن حضرت امام باقر درباره امام مهدي

محمّدبن مسلم مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: قائم ما، به وسيله رُعب ووحشتي که خداوند بر دل دشمنانش مي افکند، آن حضرت را ياري مي کند، به ياري اِلاهي تأييد شود، زمين زير پايش مي پيچد (طي الارض دارد)، گنج ها براي او آشکار مي گردد، حکومت او به سراسر مشرق ومغرب مي رسد، خداوند متعال به وسيله او دينش را آشکار کرده، وبر همه اديان پيروز مي کند، اگرچه مشرکان از آن اکراه داشته باشند، در سراسر زمين جاي ويراني باقي نمي نماند، همه را آباد مي نمايد، روح خدا، عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد، ودر نماز به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اقتدا مي نمايد.

محمّد بن مسلم مي افزايد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم: (اي پسر رسول خدا، قائم شما در چه وقت ظاهر شده وقيام مي کند؟).

امام باقر عليه السلام در پاسخ فرمود: (آن هنگام که مردان به زنان وزنان به مردان شبيه شوند، ومردان به مردان، وزنان به زنان اکتفا کنند، زن ها بر اسب ها سوار گردند، وگواهيِ گواهان زور وظلم، پذيرفته شود، ولي گواهي گواهان عادل رد گردد، ومردم گناهان بزرگي مانند: خون ريزي، زنا ورباخواري را سبک بشمرند..).(20)

ابوايّوب مخزومي مي گويد: امام باقر عليه السلام در ضمن گفتار در شأن سيره دوازده امام وقتي که به ذکر آخرين نفر از آنها رسيد، فرمود: (امام دوازدهم کسي است که پس از ظهور او، حضرت عيسي عليه السلام پشت سر او نماز بخواند، بر تو باد، به اطاعت از سنت وروش او، وقرآن کريم).(21)

سخن حضرت امام صادق در شأن حضرت مهدي

امام صادق عليه السلام فرمود: (آگاه باشيد، سوگند به خدا قطعاً مهدي شما، از شما غايب مي گردد، تا اين که افراد نادان مي گويند: (از براي خدا نيازي به آل محمد صلي الله عليه وآله وسلم نيست) سپس همانند شهاب ثاقب مي آيد، وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند).(22)

سيد بن محمّد حِمْيَري در ضمن حديث طولاني مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: (اي پسر رسول خدا، رواياتي از پدران شما در مورد عصر غيبت، وصحت وقوع آن، به ما رسيده است، به من خبر بده در مورد کدام يک از شما واقع مي شود؟).

امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود: (غيبت در مورد ششمين فرزند از نسل من، قرار مي گيرد وآن دوازدهمين امام هدايت است که بعد از رسول خدا هستند، که نخستين آنها اميرمؤمنان علي عليه السلام است، وآخرين آنها قائم به حق است، که ذخيره خدا در زمين وصاحب الزّمان است، به خدا سوگند اگر حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در عصر غيبت خود، به اندازه عمر نوح پيامبر که در ميان قومش زيست، باقي بماند از دنيا نمي رود تا ظهور کند، وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد کند).(23)

ابو بصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم فرمود: (سنت هاي پيامبران در رابطه با غيبت هايي که داشته اند، در مورد قائم ما از اهل بيت عليهم السلام مو به مو رخ مي دهد).

ابو بصير مي گويد: از آن حضرت پرسيدم: (اي پسر رسول خدا، قائم از شما اهل بيت کيست؟ امام صادق عليه السلام فرمود: (اي ابوبصير، او پنجمين نفر از نسل فرزندم موسي وپسر برترين کنيزان است، غيبت طولاني مي کند، به طوري که باطل گرايان درباره او به شک وشبهه مي افتند، سپس خداوند متعال او را آشکار مي سازد، آن گاه خداوند سراسر مشـرق ومغرب زمين را براي او فتح مي نمايد، وروح خدا عيسي بن مريم عليهماالسلام از آسمان فرود آيد، ودر نماز به او اقتدا نمايد، در آن عصر سراسر زمين در پرتو نور پروردگارش، درخشان مي گردد، ودر سراسر زمين مکاني براي غير خداوند باقي نمي ماند، جز اين که خدا در آن زمين عبادت شود، وهمه دين براي خدا مي گردد، ودين باطلي باقي نمي ماند. هرچند مشرکان نپسندند).(24)

سخن حضرت امام کاظم در شأن امام مهدي

علي بن جعفر از برادرش امام کاظم عليه السلام نقل مي کند که فرمود: (هنگامي که پنجمين نفر از فرزندان عباسي(25) از دنيا رفت، خدارا، خدارا، در مورد مراقبت از دينتان، مبادا کسي شما را از دين منحرف سازد، بدان که براي حضرت صاحب الامر غيبتي وجود دارد که بر اثر طولاني بودنش، بعضي از معتقدان به او، از دين اعراض مي کنند، اين غيبت حادثه سختي از طرف خداوند است که خدا به وسيله آن مردم را امتحان کند، اگر پدران واجداد شما ديني را صحيح تر از آن مي يافتند، از آن پيروي مي کردند).

پرسيدم: (اي سرور من، پنجمين نفر از فرزندان عباسي کيست؟ فرمود: عقل هاي شما توان فهميدن آن را ندارد، وانديشه هاي شما کوچک تر از درک آن است، ولي اگر زنده بمانيد، به زودي آن را درک خواهيد کرد).(26)

يونس بن عبدالرحمن مي گويد: به محضر امام کاظم عليه السلام شرفياب شدم، به او عرض کردم: (اي پسر رسول خدا، آيا قائم به حق، تو هستي؟). در پاسخ فرمود: (من قائم به حق هستم، ولي آن قائمي که سراسر زمين را از لوث وجود دشمنان پاک مي سازد، وآن را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند، پنجمين فرزند از نسل من است، غيبت طولاني دارد، به طوري که بعضي از معتقدان به او، مرتد مي شوند وبعضي به امامت ما راضي هستند، وما نيز به شيعه بودن آنها راضي هستيم، خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها، به خدا سوگند آنها در قيامت با ما ودر درجات ما هستند).(27)

سخن حضرت امام رضا در شأن حضرت مهدي

دِعْبل بن علي خُزاعي گويد: قصيده اي براي مولايم حضرت رضا عليه السلام سرودم، که با اين شعر آغاز مي شد:

مدارسُ آياتٍ خَلَتْ مِن تلاوةٍو منزلُ وحيٍ مقفرُ العَرَصاتِ

مدرسه هاي آيات قرآني از تلاوت خالي مانده، وخانه هاي وحي اِلاهي، عرصه اش از سکوت افراد، خالي شده است. وقتي که به اين دو شعر رسيدم:

خُـرُوجُ امامٍ لا محالَةَ خارجٌ(28)

يـُمَيِّزُ فينا کُـلّ حَـقٍّ وباطـلٍ

 

يَقُومُ عَلَي اسم اللهِ والبَرَکاتِ

ويجزي عَلَي النَّعماءِ والنَّقمات

ناگزير، خروج وقيام امام تحقق يابد، واو با نام خدا وبا برکات او قيام مي کند، وبراي ما هرگونه حق وباطل را معرفي کرده وجدا سازد، وبه خوبي ها وزشتي ها جزا وپاداش مي دهد).

امام رضا عليه السلام گريه کرد وسپس، سرش را به طرف من بلند نموده وبه من فرمود: اي خزاعي، روح القدس اين سخنان را بر زبانت جاري ساخته است. آيا مي داني اين امام قيام کننده کيست؟

عرض کردم: (نه، اي مولاي من، جز اين که شنيده ام امامي از شما خروج وقيام کند، وسراسر زمين را از لوث فساد پاک سازد، وآن را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد نمايد).(29)

امام رضا عليه السلام فرمود: (اي دِعْبِلْ، امام بعد از من پسرم محمّد عليه السلام، وبعد از او پسرش علي عليه السلام، وبعد از علي عليه السلام پسرش حسن عليه السلام، وبعد از او پسرش، حجت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف است، که در زمان غيبتش مردم در انتظار ظهور او هستند، هنگامي که ظهور کرد، همه از او اطاعت کنند، اگر از دنيا جز، يک روز باقي نماند، خداوند متعال آن روز را طولاني کند تا آن امام ظاهر شود، وزمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد نمايد).

ريّان بن صَلْت مي گويد: از حضرت رضا عليه السلام پرسيدم: (آيا صاحب اين امر (قائم) تو هستي؟) در پاسخ فرمود: (صاحب اين امر هستم، ولي آن امامي نيستم که سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد کند، چگونه من همان امام باشم، با اين که ضعفِ بدنم را، مشاهده مي کني؟ قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف آن کسي است که وقتي خروج کند، سن وسال پيران دارد، ولي چهره اش جوان است، پيکر نيرومند دارد، به طوري که اگر دستش را به بزرگترين درخت روي زمين دراز کند، مي تواند آن را از ريشه بيرون آورد، واگر در ميان کوه ها فرياد بزند، کوه ها به لرزه درمي آيند وسنگ هايش به سختي کوبيده شوند، عصاي موسي عليه السلام وانگشتر سليمان عليه السلام در دست اوست، اين امام، چهارمين پسر از نسل من است، خداوند با پوشش خود تا آن زمان که بخواهد او را در پشت پرده غيبت نگه مي دارد، سپس آشکار شده، وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد کند).(30)

سخن حضرت امام جواد در شأن امام مهدي

حضرت عبدالعظيم حسني گويد: (به محضر مولايم امام جواد عليه السلام رفتم، قصد داشتم در مورد حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف از او سؤال کنم که آيا از ماست يا ازغير ما؟).

آن حضرت ابتدا به سخن کرده وفرمود: (اي ابوالقاسم، قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ازماست، واو مهدي است که واجب است مردم در غيبتش انتظار او را بکشند، وهنگام ظهور از او اطاعت نمايند، او سومين فرزند از نسل من است، سوگند به خداوندي که محمّد صلي الله عليه وآله وسلم را به پيامبري مبعوث کرد، وما را به مقام امامت، اختصاص داد، اگر از دنيا جز يک روز باقي نماند، خداوند آن روز را طولاني کند، تا مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ظاهر شود وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد نمايد، وخداوند متعال در يک شب، کار وقيام او را سامان بخشد، چنان که قيام هم سُخَنَش موسي عليه السلام را سامان بخشيد، در آن هنگام که موسي عليه السلام در بيابان به طرف آتش رفت تا اندکي از آن براي گرم کردن خانواده اش بياورد، وقتي بازگشت، به عنوان پيامبر ورسول خدا بازگشت).

آن گاه امام جواد عليه السلام فرمود: (اَفضل اَعمالِ شيعتنا اِنتظارُ الفَرَجِ؛ برترين اعمال شيعيان ما، انتظار فرج امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است).(31)

صقر بن ابي دُلف مي گويد: از امام جواد عليه السلام شنيدم فرمود: (امام بعد از من، پسرم علي عليه السلام است، امر او امر من، وسخن او سخن من، واطاعت او اطاعت من است، امام بعد از او پسرش حسن عليه السلام است، امر او امر پدرش، وسخن او سخن پدرش، واطاعت او اطاعت از پدرش مي باشد. سپس، سکوت نمود). عرض کردم: (اي فرزند رسول خدا، امام بعد از امام حسن عليه السلام کيست؟).

امام جواد عليه السلام گريه سختي کرد، وآن گاه فرمود: (بعد از حسن عليه السلامفرزندش قائم به حق ومورد انتظار است).

عرض کردم: اي پسر رسول خدا، چرا او به قائم ناميده شده است؟ فرمود: (زيرا پس از آن که ذکر ويادش از زبان ها مي افتد، وبيشتر معتقدان به امامتش مرتد مي شوند، قيام مي کند).

عرض کردم: چرا به او منتظر مي گويند؟ فرمود: (زيرا، او داراي غيبتي طولاني است، افراد مخلص همواره در انتظار خروجش به سر مي برند، واشخاص شَکّاک او را انکار کنند، ومنکران، ياد او را به مسخره مي گيرند، وتعيين کنندگان وقت خروجش، دروغ مي گويند، شتاب زدگان براي خروج او، به هلاکت مي رسند. ودر ميان اينها مسلمانان راستين نجات مي يابند).(32)

سخن حضرت امام هادي در شأن امام مهدي

ابوهاشم جعفر مي گويد از امام هادي عليه السلام شنيدم فرمود: (جانشين من بعد از من، پسرم حسن عليه السلام است، حال شما چگونه است در مورد جانشين بعد از او؟).

عرض کردم: براي چه، خدا مرا فدايت کند؟ فرمود: (زيرا شما شخص او را نمي بينيد، وتلفظ به نام او براي شما حرام است).(33) عرض کردم: چگونه او را ياد کنيم؟ فرمود: بگوييد (حجّت از آل محمّد صلي الله عليه وآله وسلم).(34)

سخن امام حسن عسکري در شأن فرزندش مهدي

احمد بن اسحاق(35) مي گويد: (به محضر امام حسن عسکري عليه السلام رسيدم با اين قصد که از جانشين بعد از او بپرسم، آن حضرت قبل از سؤال من گفت: اي احمدبن اسحاق، خداوند متعال از آن زمان که آدم عليه السلام را آفريده تا روز قيامت زمين را خالي از حجّت قرار نداده است، که خداوند به وسيله او بلا را، از اهل زمين دفع مي کند، وبه وسيله او باران را نازل مي کند، وبه وسيله او برکات زمين را خارج مي سازد.

احمد بن اسحاق مي گويد: به امام حسن عليه السلام عرض کردم: اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم، امام وخليفه بعد از تو کيست؟ امام حسن عليه السلام با سرعت برخاست ووارد خانه شد، سپس بيرون آمد، وبر شانه اش کودکي بود که صورتش هم چون ماه شب چهارده مي درخشيد، حدود سه سال داشت، امام حسن عليه السلام به من فرمود: اي احمد بن اسحاق، اگر در پيشگاه خداوند متعال، کرامت نداشتي، ودر محضر حجّت هاي خدا، داراي احترام نبودي، اين پسرم را به تو نشان نمي دادم، اين پسر هم نام وهم کنيه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم است، همان کسي است که سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مي کند. (تا آخر حديث که مشروح آن بعداً ذکر مي شود).(36)

روايات در اين مورد بسيار است ودر کتاب هاي کمال الدين شيخ صدوق (ره) وغيبة الطوسي، وغيبة النّعماني وبحار الانوار ذکر شده اند.

پى‏نوشتها:‌


(1) کمال الدين: ص 245، باب 24 ح 2.

(2) همان، ص 267 ـ 268، باب 24، حديث 35.

(3) کمال الدين، ص 271، باب 25، حديث 1.

(4) همان، ص 272، باب 25، حديث 5.

(5) کمال الدين، ص 274، باب 26، حديث 1.

(6) همان، ص 285، باب 26، حديث 9.

(7) همان، ص 286 و287، باب 26، حديث 14.

(8) صفحه نوشته شده اي.

(9) کمال الدين، ص 256، باب 24 حديث 13.

(10) همان، ص 266، باب 24، حديث 29.

(11) همان، ص 289، باب 27، حديث 1، حديث لوح به صورت مفصل تر، دراصول کافي، ج1، ص 527 و528 آمده است. (مترجم).

(12) کمال الدين، ص 294، باب 27 حديث 4.

(13) کمال الدين، ص 297، باب 29، حديث2.

(14) همان، ص 297، باب 30، حديث 1.

(15) کمال الدين، ص 298، باب 30، حديث3.

(16) همان، ص 302، باب 31، حديث 4.

(17) همان، حديث 6.

(18) علامه مجلسي (ره) در شرح اين سخن مي نويسد: (شايد شش روز و...، اشاره به حالات مختلف حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در عصر غيبتش باشد، در شش روز اول، هيچ کس از ولادت او، جز بستگان واصحاب بسيار خـاص، با خبر نشدند، وبعد از شش ماه، عده اي از خـواص با خبر مي گردند، وپس از شش سال، هنگام وفات پدرش امام حسن عسکري عليه السلام، امر او براي بسياري از مردم آشکار مي شود. ويا اشاره به اين است که پس از امامتش، تا شش روز کسي به آن مطلع نمي شود، سپس بعد از شش ماه، شهرت مي يابد، وبعد از شش سال، امر سفيران او (نواب چهارگانه خاص او) آشکار وگسترش مي يابد. (منه رحمه الله).

(19) کمال الدين، ص 303، باب 31، حديث 8.

(20) کمال الدين: ص 310 باب 32 حديث 16.

(21) کمال الدين، ص 310 ـ 311، باب 32، حديث 17.

(22) همان مدرک، ص 321، باب 33، حديث 22.

(23) همان، حديث 23.

(24) کمال الدين، ص 324، باب 33، حديث 31.

(25) يعني خليفه پنجم، هارون الرشيد عباسي.

(26) کمال الدين، ص 336ـ 337، باب34، حديث 1.

(27) کمال الدين، ص 338، باب 34، حديث 5.

(28) در بعضي از روايات،واژه (واقعٌ) به جاي (خارجٌ) ذکر شده است.

(29) کمال الدين، ص 347، باب 35، حديث 6.

(30) کمال الدين: ص 350 ـ 351 باب 35 حديث 7.

(31) کمال الدين، ص 351، باب 36، حديث 1.

(32) کمال الدين: ص352ـ 353 باب 36 ح3.

(33) همان، ص 355، باب 37، حديث4.

(34) در مورد حرمت وجواز نام بردنِ نام آن حضرت مطالبي واحاديثي در صفحات گذشته ذکر شد ودر نهايت حضرت آيةالله العظمي شيرازي فتوا به حرمت نداده اند واين حديث را به نوعي تأويل کردند. وقطعاً اين حديث هم از جمله احاديث صحيح السند است ولي، صِرفاً در زمان تقيّه واختصاص به همان زمان خاص دارد که حاکمان زور وزر وتزوير در پي جان آن حضرت بودند، لذا ائمه بزرگوار دستور دادند که دوستان نامي از او نبرند تا آن بزرگ در دام آنها نيفتد. وچنين شد. (ويراستار).

(35) وکيل امام حسن عسکري عليه السلام در قم، که مرقدش درشهر سرپل ذهاب است. (مترجم).

(36) کمال الدين، ص 357، باب 38، حديث 1.