چشم به راه مهدى

جمعى از نويسندگان مجله حوزه

- ۱۹ -


اعلام الورى باعلام الهدى
نوشته : امين الاسلام ، ابى على الفضل بن الحسن الطبرسى .
تصحيح و تعليق : على اكبر غفارى .
ناشر: دارالمعرفه ، بيروت .
شماره صفحه ها: 460.
امين الاسلام طبرسى ، از عالمان ، مفسران ، مجتهدان بنام قرن پنجم و ششم هجرى است .
وى ، به احتمال زياد، به سال 468، يا 469، ديده به جهان گشوده و روزگار جوانى را در مشهد مقدس به فراگيرى دانش گذراند و در رشته هاى علمى متداول : ادبيات عرب ، حديث ، فقه ، اصول ، تفسير و... اطلاعات گسترده اى اندوخت و در اين دانشها، صاحب نظر شد و در سال 523 ه - ق . به شهر سبزوار رفت و تا پايان عمر، در همان جا بزيست و به نشر فرهنگ اسلام پرداخت (694) .
ابوالحسن على بن زيد بيهقى معاصر طبرسى درباره مقام علمى وى مى نويسد:
((در نحو، فريد بود... در علوم ديگر، به درجات افادت رسيد. تصانيف بسيار است او را...(695) ))
مرحوم طبرسى ، پس از سالها تحقيق ، تاءليف ، تدريس ، تربيت شاگردان و... به سال 548 ه - ق . در سبزوار به ديدار حق شتافت .
از وى ، آثار علمى بسيار به جا مانده ، از جمله : اعلام الوارى باءعلام الهدى (696) . وى در اين اثر، زواياى گوناگون زندگى ائمه عليهم السلام را با تتبع وسيع و ژرف ، نماينده و در بيان مطالب ، شيوه استدلال عقلى و نقلى را به گونه بسيار عالمانه و دقيق پى گرفته و با ابتكار در خورى ، مباحث را روشن و به اثبات رسانده است . مطالب كتاب ، از چنان اتقانى برخوردار است كه عالمان بزرگ ، در نوشته هاى خود، فصل ، يا فصلهايى را از آن ، به صورت كامل نقل كرده اند.
نويسنده ، كتاب را در چهار ركن اساسى ، سامان داده ، ركن چهارم آن ، درباره امامت ائمه عليهم السلام بويژه امامت امام زمان عليه السلام است . درباره امام زمان عليه السلام روى مطالب زير، انگشت گذارده است :
اسم ، كنيه ، لقب ، ولادت ، نام مادر گرامى حضرت ، كسانى كه امام را در كوچكى ملاقات كرده اند، اثبات امامت امام عصر، به دليل عقل ، چگونگى غيبت ، دلايل و شواهد بر غيبت ، برخى توقيعات ، نام كسانى كه به ديدار امام توفيق يافته اند، نشانه هاى قيام ، ايام ظهور، سيره عملى حضرت ، به هنگام قيام ، روش حكومت و ويژگيهايى كه در حضرت وجود دارد و...
در پايان ، به پاسخ شبهات مى پردازد:
1. علت طولانى شدن غيبت ؟
2. اگر غيبت ، سودى به حال مسلمانان نداشته باشد، چه تفاوتى بين حيات و مرگ حضرت خواهد بود.
3. حكم حدودى كه بر جنايتكاران در زمان غيبت واجب مى شود، چيست ؟
4. دليل غيبت .
5. آيا ادله اى كه براى غيبت امام عصر (عج ) مورد اسثتناد قرار گرفته ، كافى است .
6. اگر شيعه پذيرفته است كه پس از پيامبر(ص ) نبى خواهد آمد، چگونه در اخبار شيعه ، آمده : مهدى شريعت را نسخ مى كند، به حكم داوود حكم مى كند، جزيه نمى پذيرد و... آيا اينها اثبات نبوت جديد نيست ؟
التذكرة فى احول الموتى و امور الاخرة .
نوشته : امام الحافظ القرطبى .
تصحيح و تعليق : احمد مرسى .
ناشر:
شماره صفحه ها:
قرطبى ، از مفسران بزرگ اهل سنت و پيرو مذهب مالك است . دانشمندانى كه به بيوگرافى وى اشاره كرده اند او را به اوصاف حميده ، تبحر در علوم ، بويژه تفسير، ستوده اند(697) .
زركلى مى نويسد:
((وى ، مرد صالح ، متعبد از اهل قرطبه است كه در شرق مينة ابن خصيب (در شمال اسيوط مصر) اقامت گزيد و در همان جا وفات كرد. انسان پارسا و كم مؤ نه اى بوده كه با يك لباس در جامعه حضور مى يافته و داراى تاءليفات زيادى است ... از جمله : التذكرة باحوال الموتى و احوال الاخرة ))(698)
كتاب التذكره ، در دو جلد، در مصر چاپ شده كه بخشى از جلد دوم آن ، درباره حضرت مهدى (عج ) است .
مؤ لف در جلد دوم ، تحت عنوان : ((الخليفة الكائن فى آخر الزمان المسمى بالمهدى و علامة خروجه )) رواياتى كه صحابه از رسول خدا(ص ) درباره خليفه آخرالزمان و نشانه هاى ظهور او، نقل كره اند، گرد آورده است .
در بابهاى ديگر، به موضوعاتى به شرح زير اشاره دارد:
فتنه بين مغرب و مشرق ، خروج سفيانى ، جريان لشركشيها و...
در مورد اين گونه روايات ، از قول حافظ ابوالخطاب بن دحيه مى آورد:
((اين گونه مسائل ، از قول پيامبر(ص ) مستند موثقى نداشته و از پيامبر(ص ) نرسيده است و بيان آن ، انسان را از عدالت ساقط مى كند، مگر نقل آن از باب امانت باشد و صحت و سقم به مؤ لف برگردد.))
در اين كتاب ، تناقضها و سازگاريهاى بسيارى ديده مى شود، مثلا آمده : دجال ، در سال سيصد ظهور مى كند، و مسائل ديگرى كه نادرستى آنها آشكار است .
سپس داستان خروج سفيانى و خروج ((دابه )) را كه حذيفه از قول پيامبر(ص ) نقل مى كند، به بوته نقد گذارده و مى نويسد:
((از اين خبر، بوى جعل استشمام مى شود و مساءله پر از جعليات و اسرائيليات است كه انسان از سياه كردن كاغذ به آن ابى دارد.))
سپس روايات ساختگى و دروغ را كه با عقل و فطرت سالم ، ناسازگارند، مشخص مى كند.
باب ديگرى گشوده درباره مهدى (عج ) و كسانى كه زمينه حكومت وى را مهيا مى سازند. در اين باب ، رواياتى كه از على (ع )، ثوبان ، عبدالله بن الحارث بن جز الزبيدى از رسول اكرم (ص ) نقل شده گرد مى آورد.
در باب ديگر، رواياتى از پيامبر(ص ) درباره ويژگيهاى مهدى (عج )، اسم عطايا، درنگ وى ، خروج با عيسى (ع )، كشتن دجال و... نقل مى كند.
آنگاه تحت عنوان : ((فضل ))، روايت ((لا مهدى الا عيسى )) را نقل مى كند و آن را معارض با روايات ديگر مى داند و در مقام نقد، روايت را از نظر سند، ضعيف مى شمرد و رواياتى كه بيانگر ظهور آن حضرت هستند و وى را از عترت پيامبر(ص ) و فرزند زهرا(س ) مى دانند، را صحيح ، متواتر، نص و مقدم بر روايت ((لا مهدى الا عيسى )) مى شمارد.
در پايان ، اين دو دسته از روايات را به اين گونه خواسته جمع كند:
(( يحتمل ان يكون قوله عليه الصلاة و السلام ، و لا مهدى الا عيسى اى لا مهدى كاملا معصوما الا عيسى و على هذا تجتمع الاحاديث و يرتفع التعارض .))
احتمال دارد منظور از روايت : ((لا مهدى الا عيسى ))، يعنى مهدى كامل و معصوم ، جز عيسى نيست . بنابراين ، ميان روايات جمع مى شود و عارض بين روايات بر طرف مى گردد.
البته اين جمع از ديگاه شيعه ، پذيرفته نيست و قابل مناقشه است . در بابهاى ديگر، موضوعاتى به شرح زير آمده :
محل ظهور حضرت مهدى ، نشانه هاى خروج مهدى (عج )، بيعت با حضرت در دو مرحله ، درگيرى و قتل سفيانى ، سرزمين هايى كه حضرت به تصرف در مى آورد، چگونگى فتح قسطنطنيه ، نشانه هاى خروج دجال ، نزول حضرت عيسى (ع )، كشتن دجال ، مقدمات قيام قيامت و نشانه هاى آن .
مؤ لف ، در پايان تحت عنوان : ((فضل )) نشانه هاى قيامت را از نظر علماء يادآور شده و نشانه هاى پايان دنيا را بر شمرده است .
كشف الغمه فى معرفة الائمه
نوشته : ابوالحسن على بن عيسى بن ابى الفتح اربلى .
ناشر: دارالكتاب الاسلامى بيروت .
شماره هاى صفحه :
اربلى از اديبان شيعى قرن هفتم هجرى است ، وى در شهر اربل ، در شمال عراق ، چشم به دنيا گشوده و در هجوم مغول ، از آن جا به موصل كوچ كرده و پس از مدتى ، به اربل بازگشته است . از منابعى كه شرح زندگى او را يادآور شده اند، بر مى آيد، وى در اربل ، رياست ديوان انشار را در زمان ابن الصلايا، بر عهده داشته است . در سال 660 ه - ق به بغداد رفت و رياست ديوان انشاء بغداد را از سوى علاءالدين صاحب ديوان پذيرفت و در سال 693 ه - .ق . در همان جا به درود حيات گفت (699) .
گرچه از تحصيل و رشد علمى او، ارباب تراجم كمتر سخن گفته اند، وى بزرگانى چون : صاحب ((امل الامل )) از وى به عظمت و بزرگى ياد كرده و درباره شخصيت علمى او نوشته است :
(( كان عالما، فاضلا، محدثا، ثقة ، شاعرا، اديبا، و منشاء جامعا للفضائل و المحاسن . له كتب منها ((كشف الغمه فى معرفة الائمه (ع )...)) (700)
(اربلى ) دانشمند، فاضل ، محدث ، ثقه ، شاعر، اديب ، نگارنده و مجمع فضائل و نيكيها بوده و از او نوشته هاى بسيارى ، از جمله : كشف الغمه فى معرفة الائمه ، به جا مانده است .
وى در اين اثر ارزشمند، رواياتى كه درباره سيره ، تاريخ حيات ، فضائل مناقب و معجزات پيامبر(ص )، حضرت زهرا(س ) و ائمه (ع ) رسيده ، از منابع معتبر و مورد اعتماد شيعه و سنى گردآورى كرده ، از جمله : تمامى دو رساله حافظ ابونعيم اصفهانى و برخى متون معتبر ديگر را بر اثر خود افزوده و چون ديده حجم كتاب زياد مى شود در هنگام نقل روايتها، اگر كلمه و جمله اى نياز به توضيح داشته ، به اختصار توضيح داده است و سندهاى روايات را، حذف كرده است .
از آنجا كه اربلى ، از دانش بالايى برخوردار بوده و ذهن نقادى داشته است ، در موارد بسيارى ديدگاهها و استدلالهاى ديگران را آورده و به نقد و بررسى آن پرداخته و به برخى از اخبار نيز، به ديده نقد نگريسته است .
به خاطر ابتكارى بودن اثر و استحكام محتوا و موضع معتدل نويسنده ، اين اثر از جايگاه ويژه اى در ميان جامعه شيعه و سنى و دوستداران اهل بيت برخوردار شده و افراد زيادى از آن نقل كرده اند.
نويسنده ، بخش آخر جزء سوم كتاب خود را به امام زمان (عج ) اختصاص داده و به مباحثى به شرح زير پرداخته است : محل تولد حضرت مهدى (عج ) زمان تولد، نسب ، مادر، اسم ، كنيه ، لقب .
احاديثى كه از پيامبر(ص ) درباره مهدى (عج )به طريق صحيح ابوداود ترمذى از ابو سعيد خدرى و ديگران نقل شده ، گردآورده است ، آنگاه شبهه اى را مطرح مى كند:
((مهدى در اين كه ، با اوصافى كه در روايات بيان شده ، فرزند فاطمه است ، سخنى نيست ، ولى بحث در اين است اين روايت ، دليل نمى شود بر اين كه مهدى ، با آن اوصاف ، همان ((محمد بن الحسن )) باشد. زيرا اولاد فاطمه ، تا قيامت بسيارند. دليل ديگرى جز اين روايات لازم است تا اثبات كند مهدى ، همان حجة بن الحسن العسكرى است ))
سپس از شبهه اين گونه پاسخ مى دهد:
((پيامبر(ص )، مهدى را با اوصاف مشخص كرده و اين نشانه ها و ويژگيهايى كه در روايات آمده ، جز بر امام زمان (عج ) تطبيق نمى كند و گرنه اين نشانه نخواهد بود.))
شبهه را پى مى گيرد و پاسخهاى محكم از آن مى دهد.
سپس به برهانهاى عقلى و نصوصى كه بر امامت امام عصر (عج ) دلالت دارد، استدلال كرده و كسانى كه امام عصر (عج ) را زيارت كرده اند، نام مى برد و...
در پايان ، رواياتى كه حافظ ابونعيم اصفهانى از پيامبر اكرم (ص ) درباره مهدى (عج ) گردآورى كرده و بخشهاى عمده اى از كتاب البيان فى اخبار الزمان شيخ اباعبدالله محمد بن يوسف بن محمد الگنجى الشافعى را در بيست و پنج باب كه شامل بسيارى از مطالب مربوط به غيبت و ظهور است ، نقل مى كند.
فرائد السمطين ، فى فضائل المرتضى والبتول و السبطين و الائمة من ذريتهم ج 2
نوشته : شيخ الاسلام ، صدرالدين ابوالمجامع ابراهيم بن سعدالدين محمد ابن المؤ يد الجوينى الخراسان
تحقيق و تعليق : شيخ محمد باقر محمودى .
ناشر: مؤ سسه المحمودى ، بيروت
مؤ لف از بزرگان اهل سنت و حافظان حديث است . تذكره نويسان ، او را به عظمت ستوده اند. ذهبى درباره وى مى نويسد:
(( الاماك ام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام ... و كان شديد الاعتنا بالروايه و تحصيل الاجزاء و على يده اسلم غازان الملك ...))(701)
(جوينى ) پيشوا، محدث ، بى همتا، كامل ، فخر اسلام ... به روايت و تحصيل آن ، بسيار عنايت داشته و با تلاش او، غازان الملك اسلام آورد.
وى ، احاديث بسيارى از علماى عرق ، شام ، حجاز و... نقل كرده و از برخى آنان اجازه روايت ، دريافت داشته است .
جوينى ، نوشته هاى بسيارى دارد، از جمله نوشته هاى اوست : فرائد السمطين فى فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الائمه من ذريتهم .
مؤ لف ، بخش زيادى از كتاب خود را به بيان چگونگى ظهور و قيام مهدى منتظر (عج ) اختصاص داده است (از صفحه 310 تا 343، جلد دوم )
نويسنده ، در بيان و اثبات مطالب از منابع روايى بهره مى جويد و عناوين رواياتى كه گردآورى كرده به شرح زير است .
بشارت ظهور مهدى (عج )، مهدى (عج ) از ذريه پيامبر(ص )، قيام براى گسترش قسط و عدل پس از پر شدن دنيا از ظلم و جور، قيام حضرت مهدى پيش از رستاخيز امرى قطعى و حتمى است ، مهدى ، دوازدهمين امام شيعيان است و خداوند امر ظهور او را يك شبه فراهم مى آورد.
امام رضا(ع ) و بشارت ظهور مهدى و نورانى شدن دنيا به نور حضرت و روى آوردن سعادت دنيا و آخرت در ايام ميمون و مبارك ظهور حضرت .
شرعة التسمية حول حرمة التسميه
نوشته : سيد محمد باقر داماد.
تحقيق : رضا استادى .
ناشر: مهديه ميرداماد.
شماره صفحه ها: 155.
محمد باقر داماد، معروف به مير داماد، تحصيل علوم دينى را در مشهد مقدس آغاز كرد و بر اثر هوش و استعداد سرشارى كه داشت ، در اندك زمانى در علوم و فنون گوناگونى ، بويژه فقه ، حكمت و فلسفه ، سرآمد ديگران گرديد و به درجه اجتهاد نائل آمد و استاد فقهاى عصر خويش ‍ شد.
از اين روى ، فقهاى عصر وى ، فتاواى شرعى را به تصحيح وى معتبر مى شمردند.(702) او، افزون بر مقام فقهى ، در مسائل فلسفى و كلامى تبحر خاصى داشته و در اين زمينه از وى نوشته هاى ارزشمندى به جاى مانده است ، از آن جمله رساله : شرعة التسمية حول حرمة التسميه .
از جمله مباحث مربوط به امام عصر(ع ) كه در چندين روايت آمده و محققان درباره آن ، به بحث و گفتگو پرداخته اند، مساءله حرمت ، كراهت يا جواز تصريح به اسم و كينه اصلى امام عصر(ع ) در زمان غيبت است . از دانشمندان بنامى كه در اين موضوع به بحث و بررسى پرداخته اند، ميرداماد را مى توان نام برد.
وى ، اثر مورد بحث را در همين باره نگاشته و در آن ، اين مساءله را يكايك آورده و درباره آنها بحث كرده است .
اين اثر ارزشمند، افزون بر تحقيق و تبيين مساءله ياد شده ، آكنده از فوائد علمى ، ادبى و رجالى است .
تحقيق و تصحيح اين رساله ، بر اساس چهار نسخه معتبر، با تلاش رضا استادى انجام پذيرفته است . در پانوشتها، افزون بر ضبط اختلاف نسخه ها، توضيحاتى درباره برخى روايات داده شده است .
در مقدمه كتاب ، ضمن اين كه از نسخه هاى كتاب ، چگونگى تصحيح ، گزارش شده ، شرح حالى از مؤ لف آمده و فهرستى از آثار وى ، ارائه شده است .
المحجة فيما نزل فى القائم الحجة
نوشته : سيد هاشم بحرانى
تحقيق و تعليق : محمد منير ميلانى ،
شماره صفحه ها: 284.
بحرانى ، فقيه ، مفسر، محدث و صاحب نظر در رجال بوده است .(703)
شيخ يوسف بحرانى ، درباره شخصيت او مى نويسد:
(( ... كان السيد المذكور فاضلا، محدثا، جامعا، متتبعا الاخبار بمالم بسبق اليه سابق سوى شيخنا المجلسى ((ره )) و قد صنف كتبا عديدة تشهيد بشدة تتبعه و اطلاعه ...)) (704)
سيد بحرانى ، فاضل ، محدث ، جامع و پژوهشگر در اخبار بوده است . كسى در اين فن ، جز مجلسى ، بر او پيشى نگرفته . كتابهاى زيادى تصنيف كرده كه گواهى تتبع و آگاهى اوست .
گذشته از مرتبه بلند علمى ، امور حسبيه را نيز بر عهده داشته است . در انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر و مبارزه با ستمگران و حاكمان ستم ، هيچ گونه بيم و هراسى به خود راه نداده و عمر پربركت خويش را در راه نشر علوم اهلبيت و خدمت به بندگان خدا به پايان برده است .
وى ، در سال 1107 - 1108 در قريه نعيم در گذشت و در قريه توبلى ، به خاك سپرده شد.
بحرانى از بزرگانى چون : سيد عبدالعظيم بن سيد عباس استرآبادى ، شيخ فخرالدين بن طريحى النجفى ، صاحب مجمع البحرين ، بهره جسته است (705) .
از وى ، نوشته هاى بسيارى به جا مانده از جمله : كتاب : المحجة فيما نزل فى القائم الحجة .
موضوع مورد بحث ، اين اثر، آيات قرآنى است كه در روايات ، به حضرت مهدى تفسير و تاءويل شده . اين آيات ، به 120 عدد مى رسند كه از سوره بقره آغاز و به سوره مباركه عصر، پايان مى پذيرند مطالب كتاب ، به صورت ترتيب سوره هاى قرآنى تنظيم شده اند.
نويسنده ، در مقدمه كتاب مى نويسد:
((در اين كتاب ، آياتى كه در روايات معصومين (ع ) به مهدى (عج ) تفسير شده اند، آورده شده و روايات مربوط به ديگر ائمه (ع ) را در تفسير برهان بايد جست .))
روايات مورد استناد در تفسير و تاءويل آيات قرآن ، از مصادر آنها نقل شده است .
محقق محترم ، افزون بر آياتى كه مؤ لف گردآورى كرده ، با جست و جوى بسيار، به دوازده آيه از قرآن دست يافته كه به گونه اى به امام عصر (عج ) ارتباط دارند و آنها را به صورت استدراك در پايان كتاب ، تحت عنوان : ((مستدرك المحجه )) آورده است .
وى با تلاش فراوان و در خور تحسين ، براى تصحيح كتاب به نسخه خطى موجود در كتابخانه آيت الله مرعشى ، كه به خط خوانا در زمان مؤ لف و از روى نوشته او، نسخه بردارى شده ، تكيه كرده و كتاب را، اصلاح كرده است .
از جمله كارهاى ارزشمند محقق ، تطبيق احاديث با مصادر اصلى آن و نماياندن موارد اختلاف ، از نظر زيادى و نقص است .
برخى روايات ، كه سند مشخصى نداشته اند با جست و جو و تحقيق در منابع گوناگون ، از مصادر ديگرى آدرس داده است .
ينابيع الموده
نوشته : الحافظ سليمان بن ابراهيم بن القندوزى الحنفى
تصحيح و تدقيق : دارالكتب العراقيه .
ناشر: بصيرتى ، قم
شمار صفحه ها: 527
قندوزى ، در سال 1220 ه - . ق . ديده به جهان گشوده در بلخ ، به فراگيرى دانش پرداخت . براى ادامه تحصيل ، به بخارا رفت . سپس به هند و افغانستان رفت و با بزرگان طريقت ، همراه گشت و در سير و سلوك و تفقه در دين ، به درجات عالى نائل آمد، آن گاه ، به قندوز بازگشت . مدت زمانى در آن جا اقامت گزيد و به نشر دانش و هدايت و ارشاد خلق همت گماشت . از آن جا كه شوق زيستن در جوار بيت الله الحرام را در سر داشت ، در سال 1269 ه - . ق . روانه بيت الله شد. به قونيه كه رسيد، سه سال و شش ماه ، در آن جا ماند. كتابهاى شيخ محى الدين بن عربى حاتمى را از روى نسخه دست نوشته وى ، يادداشت كرد. تا اين كه از سوى سلطان وقت ، به مسند مشيخه تكيه شيخ مراد بخارى ماءمور شد و در آنجا به ارشاد مردم و نشر علم حديث و تفسير پرداخت و در سال 294 ه - . ق . در قسطنطنيه ديده از جهان فروبست (706) .
از جمله آثارى كه از وى به جاى مانده ، كتاب : ينابيع الموده است .
اين اثر، بار اول و بار دوم ، در سال 1302 ه - . ق . در استنابول ، پس از گذشت هشت سال از فوت مؤ لف ، از سوى مهدى ملك التجار، در 527 صفحه ، به چاپ رسيده است .
بار سوم ، در مشهد، به سال 1308 ه - . ق . در دو جزء، در 455 صفحه ، به گونه سنگى به تصحيح محمد شفيع اعتماد الدوله .
بار چهارم ، در بمبى ء، به سال 1311 ه - . ق . به اهتمام شيخ على محلاتى ، در 448 صفحه ، به گونه سنگى . در پايان اين چاپ ترجمه مؤ لف آمده است .
بار پنجم ، در تهران ، به سال 1312 ه - . ق . با مفاتيح المحجة ، در 614 صفحه . بار ششم ، در بيروت ، در سه جزء.
بار هفتم ، در نجف اشرف ، به سال 1348 ه - . ق . با تصحيح ، چاپخانه حيدريه .
آنچه در دست داريم ، چاپ هشتم كتاب است .
مؤ لف در اين كتاب ، فضائل پيامبر(ص ) و اهل بيت (ع ) را با استناد به كتابهاى مورد اعتماد، مانند: صحاح ست و... در يك مقدمه و صد باب ، گرد مى آورد.
از باب هفتاد و يك به بعد، مباحثى درباره غيبت امام زمان (عج )، با استفاده از كتابهاى گوناگون مطرح مى كند: از جمله :
آياتى كه بر اساس روايات اهل بيت ، به حضرت مهدى (عج ) تفسير شده ، از كتاب : المحجة فيما نزل فى القائم الحجة نقل مى كند.
رواياتى كه بيانگر نشانه ها و شرطهاى برپايى رستاخيزند، از جواهر العقدين مى آورد.
درباره ويژگيهاى حضرت مهدى (عج ) و اين كه او از اهل بيت است و فرزند زهرا(س ) رواياتى از كتابهاى اهل سنت مانند: كنوز الدقائق ، مسامرة الاخيار، سنن ترمزى ، مناقب لابن المغازلى الشافعى و اسعاف الراغبين درباره حضرت مهدى (عج ) نقل كرده است .
سخنان حضرت امير(ع ) را درباره شاءن و منزلت مهدى (عج ) از نهج البلاغه مى آورد.
از پيامبر(ص ) و ائمه (ع ) درباره گرفتاريهاى اهل بيت تا پيش از ظهور، رواياتى را مى آورد.
روايات بيانگر نام و شمار ائمه (ع ) ظهور حضرت ، دجال و حديث : ((بعدى اثنا عشر خليفه )) را از كتاب فرائد السمطين ، يادآور مى شود.
زمان ولادت حضرت ، كرامات حضرت ، ويژگيهاى ، آنان كه توفيق ديدار او را يافته اند، سخنان اهل الله ، از اصحاب كشف و شهود، تفسير آيه شريفه : (( يوم ندعوا كل اناس بامامهم )) و... از موضوعاتى است كه به آنها مى پردازد.
يكى از مستشرقان ، ينابيع الموده را اين گونه معرفى مى كند:
(( ينابيع المودة و هى شمائل النبى (ص ) و آل بيت فيها اقتباسات كثيرة من المصنفات القديمة و لذالها فائدة كبرى و هى مرغوبة فى بلاد عجم ...)) (707)
ينابيع الموده ، سيره و سيرت پيامبر(ص ) و اهل بيت را در بر دارد و در آن از كتابهاى زيادى از علماى پيشين استفاده شده و داراى فوائد بزرگ و بسيارى است و در بلاد و سرزمين غير عرب رواج دارد.
اين اثر، نه تنها در مناطق شيعه نشين مورد توجه بوده و هست ، بلكه در ديگر شهرهاى اسلامى نيز، از ارزش و اهميت شايانى برخوردار است .
نور الابصار
نوشته : سيد مؤ من بن حسن بين مؤ من الشبلنجى
ناشر: دارالكتب العلميه ، بيروت .
شماره صفحه ها: 248
وى در قريه شبلبخ از قراى مصر پرورش يافت و در ده سالگى تمام قرآن را حفظ كرد و وارد دانشگاه الازهر مصر شد و نزد دانشمندان بزرگى چون : شيخ محمد خضرى ، مياطى ، شيخ محمد الاشمونى ، شيخ محمد الانبايى ، شيخ ابراهيم شرقاوى شيخ محمد مرصفى ، كسب دانش كرد و در علوم و فنون گوناگون ، بويژه علم حديث ، ادب و تاريخ به درجات عالى نائل آمد و آثار ارزشمندى ، عرضه داشت از جمله نوشته هاى وى ، كتاب : نورالابصار فى مناقب آل بيت النبى المختار است (708) .
بخشى از اين اثر، اختصاص به حضرت مهدى دارد كه تحت عنوان : ((فصل فى ذكر مناقب محمد بن الحسن الخالص ...)) آمده است . ذيل اين فصل ، به بحث درباره : ولادت ، كنيه ، القاب ، اوصاف و نايبان حضرت ، چگونگى غيبت ، سال غيبت ، طول عمر، زمان و مكانى كه حضرت غائب شده ، حيات وى پس از غيبت ، محال نبودن غيبت طولانى و... مى پردازد.
آنگاه ، ديدگاه كسانى را كه بر اين باورند: مهدى منتظر، محمد بن حنيفه است و باز خواهد گشت و هم اكنون در جبل رضوى ، اطراف مدينه مى زيد، به شدت رد مى كند و مى نويسد:
(( و هذه كلها اقوال فاسدة ... فان محمد بن حنيفه رضى الله عنه توفى بالمدينة المنورة و قيل بالطائف .)) (709)
اين گفتارها تمام فاسد است ... محمد بن حنيفه ، در مدينه منوره و برخى گفته اند در طايف وفات كرده است .
سپس تحت عنوان : ((تتمة )) سخن را درباره اخبار مهدى (عج ) پى مى گيرد ابتدا اشاره دارد به اختلاف بين علماء، درباره اين كه آيا حضرت مهدى (عج )، از اولاد امام حسن است يا امام حسين (ع ) و نظر مى دهد كه حضرت مهدى ، از اولاد امام حسين (ع ) است و ديدگاه صاحب ((يواقبت الجواهر)) را براى تاءييد نظر خود، مى آورد:
(( ... المهدى من ولد الامام الحسن العسكرى بن الحسين و مولده النصف من شعبان ...)) (710)
آنگاه به موضوعات زير مى پردازد.
ويژگيهاى ظاهرى امام : قد و قامت ، رنگ ، سيما و...
زمان و مكان ظهور
چگونگى قيام .
سرزمين كشته شدن سفيانى
چگونگى برخورد با مردم .
و...
الاذاعة لما كان و ما يكون بين يدى الساعة
نوشته : سيد محمد صديق حسن .
ناشر: مؤ سسه سعودى مصر.
شماره صفحه ها:
مؤ لف ، در قنوج هند، چشم به هستى گشود، در دهلى به كسب دانش ‍ پرداخت ، سپس براى امر معاش ، به ((بهوبال )) سفر كرد و با تلاش و پشتكار، ثروت فراوان ، به دست آورد و با ملكه ((بهوبال ))، ازدواج كرد.
با حضور در صحنه افكار جديد و اصلاح طلبانه و در شمار شخصيتهاى دوره نوين نهضت اسلامى قرار گرفت . از وى آثار ارزشمندى در علوم و معارف اسلامى به زبانهاى : عربى ، فارسى و هندى به يادگار مانده است (711) .
از جمله كتاب : ((الاذاعة لما كان و ما يكون بين يدى الساعة )).
اين اثر، همان گونه كه از نامش پيداست ، ملاحم و فتن پيش از قيامت را در بر دارد. نويسنده ، ابتداء احاديثى كه در باب حضرت مهدى و مساءله غيبت در منابع روايى چون : سنن ، معاجم ، مسانيد و... آمده و از آنها استفاده تواتر مى شود، گرد مى آورد.
پس از اثبات تواتر احاديث ، به شبهات و خرده گيريهايى كه از سوى ابن خلدون و... در مورد احتجاج به احاديث حضرت مهدى شده مى پردازد و به ابن خلدون كه مى نويسيد:
((احاديث مربوط به غيبت مهدى ، برخى با برخ ديگر معرض است و راويان بعضى احاديث ، چون حافظه و ضبط قوى نداشته اند مورد طعن و جرح قرار گرفته اند. تنها به رواياتى كه از سوى محققان از محدثان رسيده ، مى شود عمل كرد.))
پاسخ مى دهد:
اولا، در كتابهاى صحيح نيز، راويان مورد طعن و جرح وجود دارد. افزون بر اين احاديث مربوط به مهدى را محدثان مورد اعتمادى ، چون : ترمذى ، ابى داود، ابن ماجه ، حاكم ، طبرانى و ابى يعلى الموصلى به اسناد جماعتى از صحابه نقل كرده اند.
ثانيا، احاديث مربوط به مهدى ، برخى صحيح و بعضى حسن و ضعيف هستند. از آن جا كه برخى احاديث ، به برخ ديگر يارى مى رسانند و به شواهدى نيز، تقويت مى شوند، مى شود بر آنها اعتماد كرد.
ثانيا، مساءله امام زمان (عج ) و ظهور وى ، مشهور بين همه مسلمانان و اهل اسلام است و در طول عصرها و قرنها، زبان به زبان منتقل شده و همه بر آن بوده و هستند كه ناچار در آخر الزمان ، فردى از اهل بيت پيامبر(ص ) ظهور مى كند و دين را تاءييد و عدل را ظاهر مى سازد و مسلمانان از وى پيروى مى كنند و بر بلاد اسلامى مسلط مى شود. اين شخص مهدى ناميده مى شود.
آنگاه مى نويسد: خروج دجال و فرود آمدن عيسى و وقايع پس از آن ، از نشانه هاى رستاخيزند و روايات صحيح و در حد تواتر، بر آنها دلالت مى كنند و جايى براى انكار آنها نيست و براى تاءييد ديدگاه خود سخن شوكانى را گواه مى آورد:
(( قال : و الاحاديث الوارده فى المهدى التى امكن الوقوف عليها منها خمسون حديثا فيها الصحيح و الحسن و الضفيف المنجبر و هى متواترة بلا شك و لا شبهة ، بل يصدق و صف التواتر على ما هو دونها على جميع الاصلاحات المحررة ى الاصول و اما الآثار عن الصحابة المصرحة بالمهدى فهى كثيرة ايضا...))(712)
احاديثى كه درباره حضرت مهدى (عج ) رسيده و امكان دسترسى به آنها وجود دارد، از جمله پنجاه حديث است كه در بين آنها، صحيح ، حسن ، ضعيف و منجبر وجود دارد و اينها متواترند، بدون شك و شبهه ، بلكه كمتر از اينها بنابر همه اصطلاحاتى كه در اصول بدان اشاره شده ، تواتر صدق مى كند. اما آثار صحابه كه در آنها تصريح به مهدى شده نيز، زياد است .
در اينجا اشاره اى دارد به كتاب سيد علامه بدرالملة المنير محمد بن اسماعيل اليمانى و رواياتى كه وى گردآورى كرده درباره : ظهور مهدى از آل محمد در آخر الزمان ، مشخص نبودن زمان ظهور و اشاره به روايتى كه مى گويد: ((پيش از ظهور مهدى دجال خروج مى كند)).
آنگاه ، احاديث رسيده درباره حضرت مهدى را اين گونه دسته بندى مى كند:
1. درباره اسم ، نسب ، مولد، بيعت كنندگان ، هجرت كنندگان باورى ، سيره و صفات وى .
2. برشمارندگان ويژگيها حضرت و نشانه هاى ظهور.
3. درباره فتنه ها و حادثه هايى كه پيش از ظهور پديد مى آيد.
4. ملاحمى كه در زمان حضور حضرت ، واقع مى شوند و نشانه نزديكى رستاخيزند.
نويسنده در ذيل هر حديثى كه مى آورد، نكاتى را درباره حديث و راويان آن ، يادآورى مى شود. از باب نمونه ، در ذيل روايت طلحة بن عبدالله مى نويسد:
(( اخرجه الطبرانى فى الاوسط و فيه مثنى بن الصباح و هو متروك و ضعيف جدا و وثقه ابن معين رواية و ضعفه ايضا و ليس فى الحديث تصريح بذكر المهدى ...))
طبرانى در الاوسط، روايت را آورده است . در سند روايت ، مثنى بن الصباح ، كه كنار گذاشته شده و جدا ضعيف شمرده شده ، وجود دارد. در روايتى ، ابن معين ، او را توثيق كرده و ضعيف نيز دانسته است . در حديث ، تصريح نام مهدى نشده است .
به ديدگاههاى متصوفه و شيخيه اشاره مى كند و ابزار مى دارد:
((آنان ديدگان درستى نسبت به مساءله مهدى ندارند و مبناى سخنان خود را از اصول واهى گرفته اند.))
مى نويسد:
((ما، در اعتقادات و ديدگاههاى مذهبى خويش ، جز به قرآن و احاديث تمسك نمى جوييم و دين را جز از اين دو راه اثبات نمى كنيم .))
در مورد رد كسانى كه استدلال به اين روايات را درباره مهدى ، نادرست مى پندارد، بويژه ابن خلدون ، افزون بر آنچه يادآور شده مى نويسد:
((اين احاديث ، كمتر از احاديثى كه در باب احكام شرعى مورد استناد قرار مى گيرد، نيست و معمول است كه فقها به اينگونه روايات استدلال مى كنند و آنچه راجع به جرح و تعديل راويان گفته شده ، در ساير سندهاى روايات نيز، وجود دارد.
بنابراين ، مساءله مهدى جاى شك و شبهه ندارد و با وجود دليلهاى بسيار، انكار آن ايستادگى در برابر نصوص مستفيضه اى است كه به حد تواتر نيز مى رسد.))
سپس استناد مى كند به ديدگاه شيخ علامه محمد بن احمد السفارينى حنبلى كه مجموع احاديث را موجب علم قطعى دانسته و ايمان به خروج حضرت را واجب شمرده است .
(( ... ما يفيد مجموعة العلم القطعى فالايمان بخروج المهدى واجب كما هو مقرر اهل العلم و مدون فى عقائد اهل سنة و الجماعة .)) (713)
مجموع احاديث ، مفيد علم قطعى به وجود قيام مهدى است . از اين روى ، ايمان به قيام مهدى ، واجب است همان گونه كه نزد اهل دانش ثابت شده و در عقايد اهل سنت و جماعت تدوين شده است .
سخن آخر را به حوادثى كه پيش از خروج حضرت مهدى ، رخ خواهد داد و نشانه ظهور و... اختصاص مى دهد.

next page

fehrest page

back page