صبر وبردبارى
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد:
(طُوبى لِلصَّابِرينَ فى غَيْبَتِهِ! طُوبى لِلْمُقيمينَ عَلى
مَحَبَّتِهِ!؛ خوشا به حال صبركنندگان در دوران غيبت مهدى (عليه
السلام)! خوشا به حال پابرجايان در مقام محبت او!) (الزام الناصب / ص 18
وينابيع المودة / ج 3 / ص 101 وبحار الانوار / ج 36 / ص 306 / ح
144).
ودر جاى ديگر دست به دعا برداشت وعرض كرد: (پروردگارا! برادرانم را
به من بنمايان!)
يكى از ياران پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) كه در جمع حاضر بود
گفت: آيا ما برادران شما نيستيم اى رسول خدا؟!
آن حضرت فرمود: (نه! شما اصحاب من هستيد. وبرادران من قومى در آخر
زمان هستند كه به من، نديده ايمان آورند..).
وبعد چونانكه بخواهد سرّ اين همه تكريم وتعظيم را بنماياند از
استقامت وصبرِ سختِ منتظران فرمود:
(لِاَحَدِهِمْ اَشَدُّ بَقيَّةٍ عَلى دينِهِ مِنْ خَرطِ الْقَتادِ
فِى اللَّيْلَةِ الظَّماءِ اَوْ كَالْقابِضِ عَلى جَمْرِالغَضا
اُولئِكَ مَصابيحِ الدُّجى؛ سختى استقامت هر يك از آنان بر دين خود، بيشتر از سختى كسى است كه در شبى ظلمانى بخواهد بوته
خارى را با دست خود از خار بپيرايد، يا كسى كه بخواهد ذغال گداخته
سوزانى را در مشت بگيرد. آنان چراغ هاى فروزان شبهاى ظلمانى اند).
(بحار
الانوار / ج 52 / ص 123 / ح 8 والزام الناصب / ص 137).
امتحانات الهى يكى پس از ديگرى براى مؤمنين پيش مى آيد وميزان صبر
واستقامت آنان را به بوته امتحان مى گذارد.
امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد:
(امر فَرَج براى شما نمى رسد مگر پس از نابودى، نَه به خدا سوگند!
نمى رسد مگر پس از آنكه خوب وبد از هم جدا شوند، نَه به خدا سوگند!
نمى رسد مگر پس از آنكه در اثر آزمايشات گوناگون، خالص وپاك شويد).
(كمال الدين / ج 2 / ص 346 وبحار الانوار / ج 52 / ص 111 / ح 20).
اساساً انتظار با آن همه فضايل وبركاتى كه دارد جز با صبر وشكيبايى
حاصل نمى شود. پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
(اِنْتِظارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبادَةٌ؛ به وسيله صبر
واستقامت، منتظر فرج بودن، عبادت است). (بحار الانوار / ج 52 / ص 145).
وامام رضا (عليه السلام) مى فرمايد:
(ما اَحْسَنَ الصَّبْرَ واِنْتِظارُ الْفَرَجِ... فَعَلَيْكُمْ
بِالصَّبرِ...؛ چه نيكو است شكيبايى به همراه انتظار فرج... بر شما
باد! استقامت وشكيبايى). (همان / ص 129).
آيا مى توان پذيرفت كه اجر منتظرين برابر اجر هزار شهيد همانند
شهداى بدر واحد باشد، وانتظار، بالاترين عبادت، بلكه بالاترين جهاد
امتِ پيامبر به شمارآيد. با اين همه بدون استقامت وپايدارى لازم، حاصل گردد؟ (بحار
الانوار / ج 51 / ص 156). (همان / ص 125).
آيا مى شود قبول كرد كه منتظران حضرت مهدى (عليه السلام) همچون
مجاهدانِ شهيدِ به خون غلطيده در راه خدا باشند، اما اين درجه والا
را بدون تحمّل سختى ها ومرارت ها وشكنجه هاى فراوان به دست آورند؟ (همان / ج 52 / ص 123).
كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد:
(طُوبى لِلصَّابِرينَ فى غَيْبَتِهِ، طُوبى لِلْمُقيمينَ عَلى
مُحَبَّتِهِم خوشا به حال شكيبايان در غيبت مهدى (عليه السلام)،
خوشا به حال آنانكه بر راه اهل بيت ثابت قدم مى مانند).(همان / ص 143 وبحار
الانوار / ج 36 / ص 306 / ح 144).
اطاعت وپيروى از فقها وعالمان ربانى
(بِنَفْسى اَنْتَ مِنْ مُغَيِّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا، بِنَفْسى
اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنَّا؛ جانم به فداى تو! غايب شده
اى كه بيرون از ما نيست، جانم به فداى تو! دور از وطنى كه از ما دور نيست). (دعاى ندبه).
(اِنْ غابَ عَنِ النَّاسِ شَخْصُهُ فى حالِ هُدْنَةٍ لَمْ يَغِبْ
عَنْهُمْ مَثْبُوتُ عِلْمِهِ؛ اگر چه در آرامش دوران غيبت، شخص او
از ديدگان مردم پنهان است، اما دانش ثابت شده او از ديده بصيرت آنان پنهان نمى ماند). (منتخب الاثر / ص 272).
هم او به حال مردم آگاه است وهم آگاهى هاى به وديعت نهاده شده او
در نزد مردم، حاضر است.
مردم اگر چه او را نمى بينند، اما فرمان هايش را مى پذيرند.
وبدين گونه است كه نقش فقيهان وارسته وبه دور از هوى وهوسهاى
نفسانى - كه نمايندگان امام زمان (عليه السلام) هستند - نمايان مى
گردد.
مردم با فرمانبرى از فقيهان، فرمان امام معصومِ خويش را اطاعت مى
كنند. زيرا امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد:
(واَمَّا مَنْ كانَ مِنَ الْفُقَهاء، صائِناً لَنِفْسِهِ، حافِظاً
لِدينِهِ، مُخالِفاً عَلى هَواه، مُطيعاً لِاَمْرِ مَوْلاهُ
فَلِلْعَوامِ اَنْ يُقَلِّدُوه؛ هر كس از فقيهان كه نگهدارنده دين
و نگاهبان جان ومخالف هواى نفس خود واطاعت كننده فرمان مولاى خويش
باشد، بر مردم است كه از او تقليد وتبعيّت كنند). (بحار الانوار / ج 2 / ص 88).
وهم او شيعيانش را واننهاده ورها نساخته، بلكه تكليف شان را در
دريافت احكامِ دين ومسائل زندگى روشن ومشخص نموده است، در توقيعى
كه براى يكى از عالمان ربانى صادر شده مى فرمايد:
(واَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَة فَارْجِعُوا فيها اِلى رُواةِ
حَديثِنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُم واَنَا حُجَّةُ اللَّهِ
عَلَيْهِم؛ در پيشامدهاى روزگار به راويان حديث ما مراجعه كنيد، زيرا آنان حجت من بر شما هستند ومن حجت خدا بر آنانم).
(همان /
ج 53 / ص 181).
با چنين ديدگاهى است كه (فقيه) استمرار دهنده خط امامت امام زمان
(عليه السلام) وپاس دارنده مرزهاى ولايت آن بزرگوار، ومنعكس كننده
فرمايشات وفرمان هاى او به پيروان وارادتمندان او است. بنابراين بر
هر شيعه منتظرى لازم است كه در به دست آوردن احكام دين وچگونگى
انجام وظايف ومسئوليت هاى دينى، فردى واجتماعى اش به فقيهى - كه
داراى شايستگى هاى مطرح شده از سوى امام (عليه السلام) است -
مراجعه نمايد.
دعا براى امام زمان (عليه السلام)
دعا جلوه گاه نياز است، درى به سوى رحمت پروردگار است، كليد باب
اجابت است. دعا اساس عبادت، روح عبادت ومغز عبادت است. (نهج
الفصاحة).
بدون دعا، لذت انس با خدا، شيرينى ارتباط با معبود، حلاوت قرب به
پروردگار نصيب آفريدگان او نمى شود.
بدون دعا، اوج بندگى خدا دست نيافتنى است.
بدون دعا، بندگان خدا از عنايت او محروم مى مانند.
(قُلْ ما يَعْبَؤُ بِكُمْ رَبِّى لَوْلا
دُعاءُكُم) (سوره فرقان / آيه 77).
در دوران غيبت امام زمان (عليه السلام) نياز منتظرين آن حضرت به
دعا بيش از هر زمان ديگرى است. زيرا از رحمت حضور خليفه رحمان
محروم مانده اند ودرماندگى واضطرار را با تمام وجود حس كرده اند.
(اَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دُعاهُ
ويَكْشِفُ السُّوءَ ويَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْاَرْضَ)
(سوره نمل / آيه 62).
شيرين ودر عين حال شگفت است كه مردمِ ما در هر بلا ومصيبت وبراى
شفاى هر مريض وحلّ هر مشكل وروا شدن هر حاجتى، آيه اى را مى خوانند
كه به گونه اى صريح آنان را به دعا براى امام زمان (عليه السلام)
وبرطرف شدن بلاى غيبت وبه خلافت رسيدن مؤمنان تشويق مى كند.
(كيست - غير از خدا - آن كس كه درمانده را - وقتى كه دعا مى كند
واو را مى خواند - اجابت كند وگرفتارى او را برطرف كند وشما را
جانشينان زمين قرار دهد؟)
اين آيه به امام زمان (عليه السلام) ومنتظران او تأويل شده است.
(المحجة فى ما نزل فى القائم الحجّة / ذيل آيه شريفه وبحار الانوار
/ ج 51 / ص 48 / ح 11).
بايد براى امام زمان (عليه السلام) دعا كرد، براى سلامتى او، براى
ايمنى او، براى عزّت او، براى نصرت وتأييد او، براى تعجيل ظهور او،
براى تحقق اهداف او، بايد هميشه خدا را خواند.
امامان بزرگوار كه پيشوايان راه سعادت بشريت اند، هم خود براى امام
زمان (عليه السلام) وظهورش دعا كرده اند وهم ديگران را به چنين
دعايى دعوت كرده اند.
يونس بن عبد الرحمان گويد: امام رضا (عليه السلام) همواره به دعا
براى صاحب الامر (عليه السلام) امر مى فرمود: (اِنَّ الرِّضا (عليه
السلام) كانَ يَأْمُرُ بِالدُّعاءِ لِصاحِبِ الْاَمْرِ). (بحار
الانوار / ج 95 / ص 330).
و امام حسن عسكرى (عليه السلام) دعاى براى فرج آن حضرت را راز ورمز
مصون ماندن از فتنه ها، گمراهى ها وضلالت هاى دوران غيبت مى داند
تا آنجا كه مى فرمايد: (به خدا سوگند! (او) غيبتى مى كند كه در آن
غيبت از هلاكت وگمراهى نجات نمى يابد مگر كسى كه خداوند او را براى
مان به امامتش پايدار داشته، وبه دعا براى تعجيل در فَرَجش توفيق
دهد). (همان / ج 52 / ص 23).
دعا براى فرج
دعا براى فرج در بين همه دعاها از ويژگى خاصّى برخوردار است، ده ها
روايت از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) وامامان معصوم
(عليهم السلام): در ترغيب مؤمنين به چنين دعايى وارد شده، وعلاوه
بر آن ده ها دعاى كوتاه وبلند مشتمل بر سوز وگداز براى تعجيل فرج
از ناحيه آن بزرگواران روايت گرديده است كه گواه گويايى بر اهميّت
اين دعا واهتمام آنان به چنين دعايى به شمار مى آيد.
انگيزاننده ترين تعبيرات اين روايات، فرمايشاتى است كه دعاى براى
فرج را قرين وهمراهِ هميشگى انتظار، بلكه مصداق چشم انتظارى وتحقق
بخشِ انتظار فرج مى شمارد، ودعا كننده را از خاصّان ياوران حضرت مهدى (عليه
السلام) به حساب مى آورد. ((عليكم بالدعاء وانتظار الفرج). مهج الدعوات / ص 414
/ وبحار الانوار / ج 95 / ص 336). (بحار الانوار / ج 62 / ص 70 / روايت 23 / باب 50).
امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد:
(هركس بر بلا شكيبا باشد وبه وسيله دعا چشم انتظار فَرَج از سوى
خدا باشد، از خاصّان به شمار مى آيد).
وامام زمان (عليه السلام) خود مى فرمايد:
(أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِكَ
فَرَجُكُم؛ براى تعجيل در فرج وظهور من بسيار دعا كنيد، همانا اين
كار براى خودتان گشايش خواهد بود). (كمال الدين / ج 2 / ص 485).
دعا كنيد؛ اگر شيعه چشم انتظاريد بايد براى نزديك تر شدن فرج دعا
كنيد.
بسيار دعا كنيد؛ اگر فتنه هاى دوران غيبت را دريافته ايد واهميت
ظهور را مى دانيد، بايد بسيار دعا كنيد.
براى تعجيل فرج، بسيار دعا كنيد؛ كه همانا همين دعا كردن فرج
وگشايش شما است.
با همين بسيارى دعا است؛ كه بصيرت شما افزايش مى يابد ودر شناخت
عوامل فتنه تواناتر مى شويد.
با همين بسيارى دعا است؛ كه اميدتان به پيروزى فزونى مى گيرد
وتوانِ استقامتِ بيشتر مى يابيد.
با همين بسيارى دعا است؛ كه بازوان همّت تان قدرتمندتر مى شود وروح
مقابله با باطل در درون تان اوج مى گيرد.
با همين بسيارى دعا است؛ كه خدا عنايت خاصّه اش را شامل حال شما مى
گرداند وتأثيرات وتوفيقاتش را نصيب شما مى سازد.
واين ها خود والاترين مصاديق فرج وروشن ترين جلوه هاى گشايش اند.
(در كتاب مكيال المكارم / ج 1 / موردِ 90، از ثمرات وفوايدى كه از
ديدگاه مؤلف آن، بر دعا براى تعجيل فرج مترتب است بر شمرده شده
است).
وظايف ما در غيبت امام زمان (عليه السلام)
وظايف وتكاليف ما شيعيان را در دوران پر رنج ومحنت غيبت به چهار
دسته مى توان تقسيم كرد:
1 - آنچه در روايات اين باب، با لفظ امر وارد گرديده به عنوان
تكليف شمرده شده است. مانند:
(اَكْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ؛ براى تعجيل فرج بسيار
دعا كنيد). (كمال الدين / ج 2 / ص 485).
(فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَباحاً ومَساءً؛ هر صبح وشام چشم انتظار
فرج باشيد). (همان / ج 2 / ص 337 / ح 10).
(فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِءٍ مِنْكُمْ بِما يَقْرُبُ بِهِ مِنْ
مُحِبَّتِنا؛ هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به مقام محبّت ما
نزديك مى كند، عمل نمايد). (احتجاج طبرسى / چاپ اسوه / ج 2 / ص 599 وبحار الانوار / ج 53 / ص
175 / ح 7).
2 - آنچه در باب صفات شيعيان ومنتظران، مورد تأكيد اهل بيت (عليهم
السلام): قرار گرفته است، مانند:
(طُوبى لِلصَّابِرينَ فِى غَيْبَتِهِ، طُوبى لِلْمُقيمينَ فى
مَحَبَّتِهِ؛ خوشا به حال شكيبايان در غيبت او، خوشا به حال
دوستداران او). (الزام الناصب / ص 18 وينابيع المودة / ج 3 / ص 101 وبحار الانوار
/ ج 36 / ص 306 / ح 144).
(اَلْمُنْتَظِرُونَ لِظُهورِهِ... الدُّعاةُ اِلى دينِ اللَّهِ
سِرّاً وجَهْراً؛ منتظران ظهور امام زمان (عليه السلام) در پنهان
وآشكار، مردم را به دين خدا دعوت مى كنند). (بحار الانوار / ج 52 / ص 122).
3 - آنچه به طور منطقى با بررسى ابعاد غيبت وانتظار وظهور، به دست
مى آيد، مانند:
الف - دفاع از آرمان هاى امام زمان در دوران غيبت.
ب - دشمن شناسى ومراقبت بر تحريف نشدن معنا ومسير انتظار توسط
دشمن.
ج - آماده سازى زمينه ظهور.
د - تطبيق دادن خود وجامعه بر معيارهاى ارائه شده نسبت به دوران پس
از ظهور.
4 - آنچه در تأسّى به بزرگان وعالمان دينى در حدّ وظيفه بايد مورد
پيروى قرار گيرد، مانند:
الف - مواظبت بر اذكار وزيارت هايى خاصّ.
ب - مداومت بر انجام اعمال مستحبّى در جهت ايجاد قرب معنوى به امام
زمان (عليه السلام).
در اين بخش هشتاد مورد از وظايف شيعيان ومنتظران امام زمان (عليه
السلام) در دوران غيبت آن حضرت - كه در كتاب شريف (مكيال المكارم)
تأليف مرحوم حاج ميرزا محمد تقى موسوى اصفهانى، با بهره گيرى از
احاديث گوناگون گردآورى شده - بيان مى شود؛ اميد آنكه خداوند در
اداى تكليف نسبت به ساحت مقدّس آن يگانه دوران وجان جانان، همه
شيعيان ومنتظرانش را توفيق داده ويارى فرمايد:
1 - شناخت امام (عليهم السلام):
* شناخت صفات آن بزرگوار
* شناخت آداب آن حضرت
* شناخت ويژگى هاى آن حضرت
* شناخت علائم حتميه ظهور
2 - رعايت ادب نسبت به او، آنگاه كه با ذكر نام هاى شريفش از آن
بزرگوار، ياد مى شود.
3 - محبت خاص نسبت به آن حضرت
4 - محبوب ساختن آن عزيز، در نزد مردم
5 - انتظار فرج وظهور آن بزرگوار
6 - اظهار شوق براى ديدن آن حضرت
7 - ذكر فضايل ومناقب او در بين مردم
8 - اندوه در فراق آن بزرگوار
9 - حضور در محافل ذكر فضايل آن بزرگوار
10 - برپايى مجالسى به نام صاحب الزمان (عليه السلام)
11 و12 - سرودن شعر وقرائت آن در فضايل مولا
13 - برخاستن در هنگام ذكر اسم شريف والقاب آن بزرگوار
14، 15 و16 - گريستن، گرياندن وخود را به گريه وادار كردن در فراق
آن امام همام
17 - درخواست معرفت وشناخت از خداى عزّ وجل نسبت به آن حضرت
18 - مداومت بر اين دعا:
(اَللَّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى
نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِيَّكَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنى
رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ
أَعْرِفْ حُجَّتَكَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ
اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى؛ بارخدايا! تو
مرا به خود شناسا كن كه اگر خودت را به من نشناسانى پيغمبرت را
نخواهم شناخت، بارخدايا! تو رسولت را به من بشناسان كه اگر رسول
خود را به من نشناسانى حجّتت را نخواهم شناخت، پروردگارا! حجّت
خودت را به من بشناسان كه اگرحجّت خود را به من نشناسانى از دين
خود گمراه خواهم شد). (اصول كافى / ج 1 / ص 337 وبحار الانوار / ج 52 / ص 146 / ح 70).
19 - مداومت بر دعاى غريق:
(يا اَللَّهُ يا رَحْمانُ يا رَحيمُ يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبُ
ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ؛ اى خداوند! اى رحمان! اى مهربان! اى
دگرگون كننده دلها! مرا بر دينت پايدار كن). (اكمال الدين / ج 2 / ص 351 / باب 33 / حديث 49).
20 - مداومت بر دعايى كه مرحوم ابن طاووس نقل نموده است:
(اَللَّهُمَّ اَنْتَ عَرَّفْتَنى نَفْسَكَ وعَرَّفْتَنى رَسُولَكَ
وعَرَّفْتَنى مَلائِكَتِكَ وعَرَّفْتَنى وُلاةَ أَمْرِكَ،
اَللَّهُمَّ لا آخُذُ اِلّا ما اَعْطَيْتَ ولا أَقى اِلّا ما
وَقَيْتَ اَللَّهُمَّ لا تُغَيَّبَنى عَنْ مَنازِلِ اُولِيائِكَ
ولا تُزِغْ قَلْبى بَعْدِ اِذْ هَدَيْتَنى اَللَّهُمَّ اهْدِنى
لِوِلايَةِ مَنْ اِفْتَرَضْتَ طاعَتَه...؛ بارخدايا! تو خودت
وفرستاده ات وفرشتگانت وپيغمبرت وواليان امرت را به من شناسانيدى،
بار خدايا! من نگيرم جز آنچه تو عطا كنى، وهيچ نگهدارنده اى جز تو
برايم نيست، بارخدايا! مرا از منازل دوستانت دور مگردان ودلم را پس
از آن كه هدايت كرده اى منحرف منماى، بارخدايا! مرا به ولايت كسى
كه اطاعتش را بر من واجب ساخته اى هدايت فرما). (مهج الدعوات / سيد بن طاووس / ص 332 وبحار الانوار / ج 95 / ص 336
/ ح 6).
21 - شناخت علامت هاى ظهور آن حضرت.
22 - تسليم امر الهى بودن نسبت به مسئله غيبت وظهور آن حضرت وعجله
نكردن.
23 - صدقه دادن به نيابت از امام زمان (عليه السلام).
24 - صدقه دادن براى سلامتى امام زمان (عليه السلام).
25 و26 - رفتن به حج وفرستادن ديگران به حج به عنوان نيابت از امام
زمان (عليه السلام).
27 - طواف مستحبّى خانه خدا به نيابت از آن حضرت.
28 و29 - زيارت مشاهد پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ومعصومين
(عليهم السلام): به نيابت از آن حضرت.
30 - فرستادن ديگران به زيارت آن مقامات به نيابت از امام زمان
(عليه السلام).
31 - تلاش در راه خدمت به آن حضرت، از هر طريقى كه ممكن باشد.
32 - كوشش در راه يارى امام زمان (عليه السلام).
33 - نيّت قطعى داشتن براى يارى آن بزرگوار در زمان ظهور.
34 - بعد از هر نماز واجب، با آن حضرت به وسيله عبارات ودعاهاى
خاص، تجديد بيعت نمودن.
35 - مصرف اموال در راه هايى كه مورد رضايت امام زمان (عليه
السلام) است.
- ارتباط با شيعيان ودوستان امام زمان (عليه السلام) وكمك مالى
به آنان.
- شاد وخوشحال نمودن شيعيان.
- خيرخواهى براى امام زمان (عليه السلام).
- زيارت كردن او، وسلام دادن بر او در هر مكان وزمان.
- زيارت مؤمنين وصالحين به قصد ثواب زيارت مولا.
- صلوات فرستادن بر آن حضرت.
- اهداى ثواب صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) به آن
بزرگوار.
- نماز خواندن واهداى ثواب آن به امام زمان (عليه السلام).
- نمازِ هديه، به كيفيّت خاص در وقت معين.
- قرائت قرآن واهداى ثواب آن به امام زمان (عليه السلام).
- توسّل به آن حضرت وشفيع قرار دادن ايشان در نزد خدا.
- توجّه واستغاثه به آن حضرت وحاجت خواستن از ايشان.
- دعوت وراهنمايى مردم به سوى آن حضرت.
- رعايت حقوق آن بزرگوار.
- خشوع قلبى داشتن، در هنگام يادكردن آن بزرگوار.
- اظهار كردن دانش در برابر ظهور بدعت ها.
- تقيّه در برابر اشرار، وكتمان سرّ در مقابل اغيار.
- شكيبايى در مقابل اذيت ها وتكذيب ديگران، وتحمّل محنت ها.
- درخواست صبر از خدا در دوران غيبت آن جانِ جانان.
- يكديگر را به صبر دعوت كردن.
- شركت نكردن در مجالسى كه در آنها استهزاء به امام زمان (عليه
السلام) مى شود.
- مدارا با اهل باطل.
- ناشناس ماندن ودورى از شهرت.
- تهذيب نفس وپاكسازى درون از صفات پليد وزينت دادن آن به وسيله
اخلاق پسنديده.
- همبستگى واتحاد براى يارى آن بزرگوار.
- توبه واقعى وبازگرداندن حقوق مردم به آنان.
- پيوسته به ياد امام زمان (عليه السلام) بودن.
- پيوسته عمل نمودن به آداب آن حضرت.
- درخواست از خدا نسبت به يادآورى هميشگى امام زمان (عليه السلام)
وفراموش نكردن آن بزرگوار.
- خشوع وخضوع در برابر آن يگانه دوران.
- طلب رضايت امام زمان (عليه السلام).
- بزرگداشت كسانى كه از نظر سيادت يا روحانيت به امام (عليه
السلام) نزديك هستند.
- بزرگداشت مكان هاى منتسب به آن حضرت مانند: مسجد مقدس جمكران،
مسجد سهله، سرداب مقدس در شهر سامراء.
- اجتناب از تعيين وقت براى ظهور.
- تكذيب تعيين كنندگان وقتِ ظهور آن حضرت.
- تكذيب مدّعيان وكالت ونيابت خاصّه آن بزرگوار.
- دعا براى توفيق ديدار صاحب الزمان (عليه السلام)
- اقتدا وتأسّى نمودن به اخلاق واعمال امام زمان (عليه السلام)
وترك اظهار خوشايندى از آنچه نزد دشمنان آن حضرت است.
- حفظ زبان از غير ياد خداوند وفضيلت سكوت.
- به جا آوردن نماز حضرت حجت (عليه السلام).
- گريه بر مصائب مولاى مان، شهيد مظلوم امام حسين (عليه السلام).
- زيارت قبر امام حسين (عليه السلام).
- زياد نفرين ولعن كردن بر بنى اميّه در آشكار وپنهان.
- كوشش كردن در اداى حقوق برادران دينى به عنوان يارى امام زمان
(عليه السلام).
- فراهم آوردن وآماده كردن سلاح به نيّت يارى نمودن آن بزرگوار.