آثار الصادقين ، جلد ۲۹

صادق احسانبخش

- ۲۶ -


(إثبات الهداة ج 3 ص 476):

عن علي بن أبي حمزة (عن أبي بصير رحمه الله) قال: قال الصادق جعفر بن محمّد عليه السلام في قول الله عزَّ وجلَّ: (يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً) قال: (يعني خروج القائم المنتظر منّا)، ثمّ قال عليه السلام: (يا أبا بصير طوبى لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبته والمطيعين له في ظهوره وأولئک أولياء الله الذين لا خوف عليهم ولا هم يحزنون).

به نقل از علي بن ابي حمزه از ابي بصير رحمه الله گفت: امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه: (يا در روزي که بيايد پاره اي از آيات پروردگار تو که مي آيد پاره اي از آيات پروردگار تو سود ندهد کسي را ايمان آوردنش اگر ايمان نياورد از پيش پا نيندوخته است در ايمان خود خيري را) فرمود: يعني خروج حضرت قائم منتظر از ما سپس فرمود: اي ابوبصير رحمه الله خوشا حال شيعيان قائم ما که در غيبتش منتظر ظهورش مي باشند وفرمانبرداران او در ظهورش شوند (آنان دوستان خدايند که هيچ ترس وحزني براي آنان نيست).

(إثبات الهداة ج 3 ص 525):

عن الحارث بن المغيرة: کنّا عند أبي جعفر عليه السلام فقال: (العارف منکم هذا الأمر المنتظر له المحتسب فيه الخير کمن جالد والله مع قائم آل محمّد بسيفه).

به نقل از حارث بن مغيره گفت: ما در خدمت حضرت امام باقر عليه السلام مشرف بوديم فرمود: کسي که از شما عارف اين امر باشد وانتظار آن را داشته ونگهبان وقوع خير آن باشد به خدا قسم مانند کسي است که با شمشير خود در خدمت حضرت قائم عليه السلام جهاد کند.

(إثبات الهداة ج 3 ص 622):

قال ابن خلکان من العامّة في تاريخه عند ذکر المهدي عليه السلام: هو الثاني عشر الأئمّة الاثنى عشر على اعتقاد الإمامية المعروف بالحيّ، وهو الذي تزعم الشيعة أنَّه المنتظر والقائم المهدي وهو صاحب السرداب عندهم، وأقاويلهم فيه کثيرة، وهم ينتظرون ظهوره في آخر الزمان من السرداب بسُرَّ من رأى، کانت ولادته يوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس وخمسين ومائتين ولمَّا توفّي أبوه کان عمره خمس سنين واسم اُمّه خمط وقيل: نرجس، والشيعة يقولون: إنَّه دخل السرداب في دار أبيه واُمّه تنظر فلم يعد يخرج إليها وذلک في سنة خمس وستّين ومائتين، وقيل: في ثامن شعبان سنة ستّ وخمسين وهو الأصحّ، وأنَّه لمَّا دخل السرداب کان عمره أربع سنين وقيل: خمس سنين، وقيل: إنَّه دخل السرداب سنة خمس وسبعين ومأتين وعمره خمس عشرة سنة. والله أعلم. الخبر.

ابن خلکان که از مورخين سنت وجماعت است در تاريخ خود به هنگام ذکر حالات حضرت مهدي عليه السلام گويد: او دوازدهمين امام از امامان دوازده گانه به مذهب وعقيده اماميه است ومعروف است که زنده مي باشد واو به عقيده شيعه مورد انتظار همگان وقائم مهدي عليه السلام وصاحب سرداب است وگفتارهاي شيعه در مورد او بسيار مي باشد وآنان به انتظار ظهورش در آخرالزمان از سرداب سامراء هستند ولادتش در روز جمعه نيمه ي شعبان المعظم به سال دويست وپنجاه وپنج بود. وچون پدر بزرگوارش عليه السلام رحلت کرد پنج ساله بود واسم مادرش خمط وبه قولي نرجس بود وشيعه مي گويد: او در سرداب خانه ي پدرش داخل شد ومادرش او را مي ديد وبه سوي مادرش برنگشت واين کار در سال دويست وشصت وپنج وبه قولي در هشتم شعبان المعظم دويست وپنجاه وشش صورت گرفت وقول آخر صحيحتر است وبه هنگام داخل شدن در سرداب به سن چهار وبه قولي به سن پنج سالگي بود وگويند حضرت داخل سرداب شد به سال دويست وهفتاد وپنج وبه سن پانزده سالگي وخدا داناتر است.

(بحار ج 51 ص 35):

عن الفضيل بن الزبير، قال سمعت زيد بن علي عليه السلام يقول: المنتظر من ولد الحسين بن علي، في ذرّية الحسين وفي عقب الحسين، وهو المظلوم الذي قال الله تعالى: (وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ) قال: وليه رجل من ذرّيته من عقبه ثمّ قرأ: (وَجَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ) سلطاناً فلا يسرف في القتل قال: سلطانه في حجّته على جميع من خلق الله حتَّى يکون له الحجّة على الناس ولا يکون لأحد عليه حجّة.

به نقل از فضيل بن زبير گفت: از زيد بن علي عليه السلام مي فرمود: (امام) مورد انتظار از فرزندان حضرت امام حسين بن علي عليه السلام در ذريه ودر اعقاب آن حضرت است آن مظلومي که خداي تعالى فرمايد: (وهر کس مظلوم کشته شود محققا براي ولي او) فرمود: ولي او مردي است از ذريه واز اعقاب آن حضرت سپس قرائت فرمود: (وقرار داد آن را کلمه اي که در اعقابش باقي بماند) (تسلط پس نبايد زياده روي در کشتار کند) فرمود: تسلط او در حجت ودليلش بر همه خلق خدا است به گونه اي حجت را بر همه ي مردم تمام کند وکسي را بر او حجتي نباشد.

(إثبات الهداة ج 3 ص 461):

عن سعيد بن جبير عن بن عبّاس قال: قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (إنَّ علي بن أبي طالب إمام أمّتي وخليفتي عليهم بعدي ومن ولده القائم المنتظر المهدي الذي يملأ الله عزَّ وجلَّ به الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلماً...) الحديث.

به نقل از سعيد بن جبير رحمه الله از ابن عباس رضي الله عنه گفت: رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: همانا علي بن أبي طالب عليه السلام امام وخليفه پس از من بر امتم مي باشد واز فرزندان او قائم منتظر مهدي عليه السلام است که خداي عزَّ وجلَّ به وسيله او زمين را پس از آنکه پر از ظلم وجور شده باشد پر از عدل وقسط فرمايد.

غيبت کبراي حضرت مهدي:

(يوم الخلاص ص 202):

قال الصادق عليه السلام: (للقائم غيبتان: إحداهما طويلة والأخرى قصيرة. فالأولى يعلم بمکانه بيها خاصَّة من شيعته، والأخرى لا يعلم بمکانه فيها إلاَّ خاصّة مواليه في دينه).

امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت قائم عليه السلام دو غيبت دارد يکي از آن طولاني وآن دگر کوتاه است در غيبت طولاني مکان او را تنها شيعيان خاصش مي دانند ودر غيبت ديگر ويژگان دوستان شمکان او را مي دانند.

(يوم الخلاص ص 203):

قال الله تعالى: (وَلا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الأَْمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ) نزلت في القائم وأهل زمان الغيبة وأيّامها دون غيرهم والأمد أمد الغيبة... الحديث.

خداي تعالى فرمايد: (ومباشيد مانند اهل کتاب پيش زا اين پس ايام غيبت بر آنها طولاني گشت دلهايشان سخت گرديد وبسياري از آنها فاسق شدند) اين آيه کريمه درباره ي حضرت قائم عليه السلام ومردم وزمان وايام غيبتش نازل شده وکلمه امد به معناي غيبت است.

(يوم الخلاص ص 219):

قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (المهدي من ولدي الذي يفتح الله به مشارق الأرض ومغاربها ذاک الذي يغيب عن أوليائه غيبة لا يثبت على القول بإمامته إلاَّ من امتحن الله قلبه للإيمان).

رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: مهدي عليه السلام از فرزندان من است آنکس که خدا به وسيله او مشرق ومغرب زمين را بگشايد او است همان کس که از دوستانش غائب مي گردد غيبتي که بر عقيده به امامت او ثابت نمي ماند مگر آن کس که خداي تعالى قلبش را براي ايمان آزموده باشد.

(يوم الخلاص ص 248):

قال الهادي عليه السلام: (لو لا من يبقى بعد غيبة قائمکم من العلماء الداعين إليه والدالّين عليه والذابّين عن دينه بحجج الله والمنقذين للضعفاء من عباد الله من شباک إبليس ومردته لما بقي أحد إلاَّ ارتدَّ عن دين الله ولکنَّهم يمسکون أزمة قلوب ضعفاء الشيعة کما يمسک صاحب السفينة سکّانها أي مقودها الذي يشقّ عباب الماء أولئک هم الأفضلون عند الله عزَّ وجلَّ).

امام هادي عليه السلام فرمود: اگر پس از غيبت قائم عليه السلام شما از علمائي که دعوت به سوي او کنند وراهنمايي به حضرت او نمايند وبا حجتهاي الهي واز دين او دفاع کنند وضعيفان از بندگان خدا را از دامهاي شيطان وپيروان شيطان نجات بخشند باقي نمي ماندند البته هيچکس از مؤمنين پابرجا نبودند مگر آنکه از دين خدا برمي گشت ولي اين علماء بودند که دلهاي ضعفاي شيعه را نگه داشتند همچانکه کشتيان سکان وفرمان کشتي را نگهداري مي کند آن فرماني که کشتي امواج آب را با آن مي شکافد وپيش مي رود آن علماء در پيشگاه خداي عزَّ وجلَّ برتر از همه باشد.

(يوم الخلاص ص 199):

قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم لجابر بن عبد الله الأنصاري: (يغيب عن شيعته غيبة، لا يثبت فيها على القول بإمامته إلاَّ من امتحن الله قلبه بالإيمان... هذا من مکنون سرّ الله ومخزون علمه، فاکتمه إلاَّ عن أهله).

رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم به جابر بن عبد الله انصاري رضي الله عنه فرمود: (مهدي عليه السلام از شيعيان خود غائب مي شود که در آن غيبت قائلين به امامتش ثابت نمي مانند مگر آنکس که خداي تعالى قلب او را به ايمان آزموده باشد... اين از اسرار ورازهاي مکنون وپنهان وعلم محزون الهي است آن را مکتوم نگهدار از ديگران مگر از راهش.

(يوم الخلاص ص 200؛ ومستدرک السفينة ج 10 ص 492):

قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (والذي بعثني بالحقّ بشيراً ليغيبنَّ القائم من ولدي بعهد معهود إليه منّي حتَّى يقول أکثر الناس: ما لله في آل محمّد حاجة، ويشکُّ آخرون بدلائله فمن أدرک زمانه فليتمسَّک بدينه ولا يجعل للشيطان عليه سبيلاً بشکّه فيزيل عن ملَّتي ويخرجه من دين فقد أخرج أبويکم من الجنّة من قبل والله عزَّ وجلَّ جعل الشياطين أولياء للذين لا يؤمنون).

رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: قسم به آنکس که مرا به حق براي بشارت مبعوث فرمود البته قائم عليه السلام از فرزندان من است با عهدي که از من دارد غائب مي شود تا آنجا که بيشتر مردم گويند: خدا احتياجي به آل محمد عليهم السلام ندارد وعده دگر به دلائل او شک کنند پس هر کس ادراک زمان او نمايد بايد متمسک بدينش شود ونبايد براي شيطان راهي براي ايجاد وشک در خود باقي گذارد تا او را از ملت من زائل کند واز دين من بيرون برد همچنانکه پدر ومادر شما (حضرت آدم وحوا) را از بهشت درگذشته بيرون کرد وخداي عزَّ وجلَّ شيطانها را دوست مردم بي ايمان قرار داده است.

(يوم الخلاص ص 200):

قال أمير المؤمنين عليه السلام: (إنَّ لصاحب الأمر غيبة المتمسّک فيها بدينه کالخارط للقتاد بيديه فأيّکم يمسک شوک القتاد بيده؟).

امير المؤمنين عليه السلام فرمود: صاحب الامر عليه السلام غيبتي دارد شخص که در آن ايام تمسک بدين جويد مانند کسي باشد که خارهاي درخت خاردار را که خارهايش سر به بالا کشيده باشند با دست خود از بالا به پايين دست بکشد پس کدام يک شما قدرت اين کار را دارد؟

(يوم الخلاص ص 201):

قال الباقر عليه السلام: (المهدي يغيب عن الناس غيبة طويلة يرجع عنها قوم ويثبت آخرون وذلک قول الله تبارک وتعالى: (أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً)).

امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت مهدي عليه الصلوة والسلام با غيبت طولاني خود از مردم غايب مي شود گروهي از آن برمي گردند وگروه دگر در ايمان به او ثابت مي کنند که قرآن کريم فرمايد: (بگو اي رسول صلَّى الله عليه وآله وسلَّم بمن خبر دهيد اگر آب شما فرو رود وغايب گردد).

(يوم الخلاص ص 248):

قال العسکري عليه السلام في حديث طويل: (مثله (يعني قائم) في هذه الأمّة مثل الخضر ومثله مثل ذي القرنين والله ليغيبنَّ غيبة لا ينجو من الهلكة فيها إلاَّ من ثبَّته الله عزَّ وجلَّ القول بإمامته ووفَّقه الله فيها للدعاء بتعجيل فرجه).

حضرت امام حسن عسکري عليه السلام در ضمن حديث طولاني فرمود: مثل حضرت قائم عليه السلام در اين امت مثل حضرت خضر وذوالقرنين است بخدا قسم البته غيبتي مي کند که در آن نجات ورهائي از نابودي کسي پيدا مي کند خداي عزَّ وجلَّ او را به عقيده امامتش ثابت نگه داشته وبراي تعجيل فرجش او را توفيق دعاء کردن ارزاني فرموده باشد.

(منتخب الأثر ص 269):

عن علي بن رثاب عن زرارة قال: (إنَّ للقائم غيبة قبل ظهوره)، قلت: لِمَ؟ قال: (يخاف القتل).

بنقل از علي بن رثاب از زراره رضي الله عنه گفت: براي حضرت قائم عليه السلام قبل از ظهورش غيبت است علي گفت من گفتم: چرا؟ فرمود: بترس از کشته شدن.

(إثبات الهداة ج 3 ص 526؛ وکشف الغمّة ج 2 ص 529):

عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت: کان أبو جعفر عليه السلام يقول: (لقائم آل محمّد عليهم السلام غيبتان واحدة طويلة والأخرى قصيرة)، قال: فقال لي: (نعم يا أبا بصير إحديهما أطول من الأخرى ثمّ لا يکون ذلک يعني ظهوره حتَّى يختلف ولد فلان وتضيق الخليفة ويظهر السفياني ويشتدّ البلاء ويشمل الناس موت وقتل ويلجئون منه إلى حرم الله تعالى وحرم رسوله).

بنقل از ابي بصير رحمه الله به حضرت امام صادق عليه السلام عرض کردم: حضرت امام باقر عليه السلام مي فرمود: براي قائم آل محمد عليه السلام دو غيبت خواهد بود يک غيبت طولاني ويک غيبت کوتاه ابو بصير رحمه الله گفت: حضرت به من فرمود: آري اي ابو بصير دو غيبت دارد که يکي از دگري طولاني تر باشد تا آنکه اولاد فلان پشت سر هم آيند وکار خليفه به مشکل رفته وسفياني آشکار گردد وگرفتاري سخت پديد آيد ومرگ وقتل فراگير همه مردم شود واز بيم آن به حرم خداي تعالى وحرم رسولش صلَّى الله عليه وآله وسلَّم پناهنده گردند.

(إثبات الهداة ج 3 ص 465):

عن رجل من همدان قال: سمعت الحسين بن علي عليه السلام يقول: (قائم هذه الأمّة هو التاسع من ولدي وهو صاحب الغيبة وهو الذي يقسّم ميراثه وهو حيّ).

بنقل از مردي از همدان گفت: از حضرت امام حسين بن علي صلوات الله وسلامه عليهما السلام مي فرمود: قائم اين امت نهمين فرزند من است واو صاحب غيبت وکسي است که در حال حياتش ميراثش را تقسيم کردند.

(کمال الدين وإتمام النعمة ص 404):

عن أبي جعفر محمّد بن علي الباقر عليه السلام عن أبيه سيّد العابدين علي بن الحسين عن أبيه سيّد الشهداء الحسين بن علي عن أبيه سيّد الأوصياء أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام قال: قال رسول الله: (المهدي من ولدي تکون له غيبة وحيرة تضلّ فيها الأمم يأتي بذخيرة الأنبياء عليهم السلام فيملأها عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلماً).

حضرت امام ابو جعفر محمد بن علي باقر عليه السلام از پدر بزرگوارش عليه السلام پيشواي عابدان امام علي بن الحسين عليه السلام از والد ماجدش سيد الشهداء امام حسين بن علي عليه السلام از پدر بزرگوارش، سرور اوصياء امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام صلوات الله وسلامه عليهم اجمعين فرمود: حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمودند: مهدي عليه السلام از فرزندان من است براي او غيبت موجب حيرتي است که امتها در آن گمراه مي مانند ذخيره پيغمبران را بهنگام ظهورش مي آورد وزمين را پس از آنکه پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد خواهد کرد.

(بحار ج 51 ص 134؛ وکمال الدين وتمام النعمة ص 440):

عن ثابت الثمالي عن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليه السلام أنَّه قال: (فينا نزلت هذه الآية: (وَأُولُوا الأَْرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ) (الأحزاب: 6)، وفينا نزلت هذه الآية: (وَجَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ) (الزخرف: 28)، والأمّة في عقب الحسن عليه السلام إلى يوم القيامة وإنَّ للقائم منّا غيبتين أحدهما أطول من الأخرى أمَّا الأولى فستّة أيّام أو ستّة أشهر أو ستّة سنين وأمَّا الأخرى فيطول أمدها حتَّى يرجع عن هذا الأمر أکثر من يقول به فلا يثبت عليه إلاَّ من قوي يقينه وصحَّت معرفته ولم يجد في نفسه حرجاً ممَّا قضيناه وسلَّم لنا أهل البيت).

بنقل از ثابت ثمالي رحمه الله از حضرت امام سجاد علي بن الحسين عليه السلام فرمود: اين آيه کريمه: (وارحام در کتاب خدا برخي بر برخي دگر اولي مي باشند) درباره ي ما نازل گرديده ونيز آيه ي شريفه: (وقرار داد آنرا سخن باقي در عقبش) نيز در حق ما نازل شده وامامت در اعقاب حضرت امام حسين عليه السلام تا روز قيامت باقي است وهمانا قائم ما دو غيبت دارد که يکي طولاني تر از دگري است غيبت اولي که (غيبت صغرى است) شش روز يا شش ماه يا شش سال است وغيبت بزرگ که مدت آن طولاني مي باشد تا آن حد است که اکثر افرادي که معتقد به ولايت مي باشند از اين عقيده برمي گردند وبر آن اعتقاد باقي نخواهد ماند مگر کسي که يقينش قوي ومعرفتش صحيح باشد ودر خود حرجي از آنچه حکم فرموده ايم نيابد وتسليم ما اهل بيت عليهم السلام باشد.

(إثبات الهداة ج 3 ص 442):

عن المفضَّل بن عمر قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: (إيّاکم والتنويع أمَا والله ليغيبنَّ إمامکم سنيناً من دهرکم ولتمحصنَّ حتَّى يقال: مات، قتل، هلک).

بنقل از مفضل بن عمر رحمه الله گفت: از حضرت امام صادق عليه السلام شنيدم مي فرمود: از انکار نمودن حذر کنيد هان بخدا قسم امام شما ساليان درازي از روزگار شما غايب مي شود والبته شما آزمون مي شويد تا آنجا که گفته شود: او مرده، کشته شده هلاک گشته.

(بحار ج 52 ص 157؛ وإثبات الهداة ج 3 ص 445):

عن علي بن أبي حمزة عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (لا بدَّ لصاحب هذا الأمر من غيبة ولا بدَّ له في غيبته من عزلة ونعم المنزل طيبة وما بثلاثين من وحشة).

بنقل از علي بن ابي حمزه از ابي بصير رحمه الله از امام صادق عليه السلام فرمود: ناگزير صاحب الامر عليه السلام غيبت مي کند وناچار در غيبت خود عزلت مي گزيند وطيبه (مدينه منوره) جايگاه خواب است وبه سي وحشتي نيست.

(إثبات الهداة ج 3 ص 445):

...

عن اسحاق بن عمار رحمه الله گفت: امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت قائم عليه السلام دو غيبت دارد يکي از دگري طولاني تر باشد در غيبت اولي تنها شيعيان خاص جاي حضرت را دانند ودر غيبت دويم مکانش را دوستان ويژه اش خواهند دانست.

(إثبات الهداة ج 3 ص 457):

عن الحسن بن علي بن فضال قال: قال الصادق عليه السلام: (طوبى لمن تمسَّک بأمرنا في غيبة قائمنا فلم يزع قلبه بعد الهداية).

بنقل از حسن بن علي بن فضال گفت: امام صادق عليه السلام فرمود: خوشا حال کسي که در غيبت قائم ما عليه السلام متمسک به امر ما باشد وقلبش پس از هدايت منحرف نگردد.

(بحار ج 52 ص 101؛ وبحار ج 51 ص 119):

عن ابن نباته، عن أمير المؤمنين عليه السلام أنَّه ذکر القائم عليه السلام فقال: (أمَا ليغيبنَّ حتَّى يقول الجاهل: ما لله في آل محمّد حاجة).

بنقل از ابن نباته از حضرت امير المؤمنين عليه السلام که ذکر قائم عليه السلام مي نمود فرمود: هان که او البته غائب مي شود تا آنجا که نادانان گويند: خدا به آل محمد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم احتياجي ندارد.

(إثبات الهداة ج 3 ص 488؛ وبحار ج 52 ص 91):

عن عبد الله بن الفضل الهاشمي قال: سمعت الصادق جعفر بن محمّد عليه السلام يقول: (إنَّ لصاحب هذا الأمر غيبة لا بدَّ منها يرتاب فيها کلّ مبطل)، فقلت له: ولِمَ جُعلت فداک؟ قال: (لأمر لم يؤذن لنا في کشفه لکم)، قلت: فما وجه الحکمة في غيبته؟ فقال: (وجه الحکمة في غيبته وجه الحکمة في غيبات من تقدَّمه من حجج الله تعالى ذکره، إنَّ وجه الحکمة في ذلک لا ينکشف إلاَّ بعد ظهوره کما لا ينکشف وجه الحکمة لما أتاه الخضر عليه السلام من خرق السفينة، وقتل الغلام، وإقامة الجدار لموسى عليه السلام إلاَّ وقت افتراقهما. يا بن الفضل إنَّ هذا الأمر أمر من أمر الله، وسرّ من سرّ الله، وغيب من غيب الله ومتى علمنا أنَّه عزَّ وجلَّ حکيم، صدَّقنا بأنَّ أفعاله کلّها حکمة وإن کان وجهها غير منکشف لنا).

بنقل از عبد الله بن فضل هاشمي گفت: از حضرت امام صادق عليه السلام شنيدم مي فرمود: همانا براي صاحب الأمر عليه السلام ناگزير غيبتي باشد که هر باطل پرستي در آن به شک وريب در افتد من عرض کردم: فدايت شوم چرا؟ فرمود: بخاطر امري که ما مأذون به کشف آن براي شما نيستم عرض کردم: حکمت غيبتش چيست؟ فرمود: حکمت غيبتش همان حکمتي است که در غيبت هاي حجت هاي ديگر خدا که پيش او بودند وجود داشته، همانا حکمت آن کشف نخواهد شد مگر پس از ظاهر شدنش همچنانکه حکمت سوراخ کردن خضر عليه السلام کشتي را وکشتن پسر را وبرپاي داشتن ديوار راکه براي موسى عليه السلام انجام داد نگفت مگر وقتي که خواستند از يکديگر جدا شوند. اي پسر فضل اين امر امري از خدا وسري از اسرار حق وغيبي از غيب هاي خداي تعالى است وقتي که دانستيم خداي عزَّ وجلَّ حکيم است تصديق داريم که تمام کارهاي خدا بر اساس حکمت استوار است اگر چه راه آن بر ما مکشوف نباشد.