(بحار ج 52 ص 124):
عن يحيى بن أبي القاسم قال: سألت الصادق جعفر بن محمّد عليه السلام قول الله عزَّ
وجلَّ: (الم * ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً
لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ) فقال: (المتّقون شيعة
علي عليه السلام، والغيب فهو الحجّة الغائب وشاهد ذلک قول الله عزَّ وجلَّ: (الْمُنْتَظِرِينَ)
فأخبر عزَّ وجلَّ أنَّ الآية هي الغيب والغيب هو الحجّة وتصديق ذلک قول الله عزَّ
وجلَّ: (وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً)
يعني حجّة).
به نقل از يحيي بن ابي القاسم گفت:
از حضرت امام صادق عليه السلام در تفسير آيه کريمه: (الم اين کتاب شکي در آن نيست
در آن هدايت از براي متقيان است آنانکه ايمان به غيب دارند) پرسيدم، فرمود: متقيان
شيعيان حضرت امير المؤمنين عليه السلام مي باشند وغيبت همان حجت غائب است وشاهد اين
بيان آيه ي شريفه: (مي گويند چر ا بر او آيتي از پروردگارش فرود نمي آيد پس بگو اي
رسول صلَّى الله عليه وآله وسلَّم همانا غيب خاص خدا است پس منتظر باشيد که من هم
با شما از منتظرانم) خداي عزَّ وجلَّ خبرداده که آيت همان غيب وغيب همان حجت باشد
وتصديق اين سخن را آيه مبارکه: (وقرار داديم فرزند مريم ومادرش را آيت) يعني حجت،
مي کند.
(مستدرک سفينة البحار ج 1 ص 88):
في حديث عن مولانا الجواد عليه السلام قال: (أفضل أعمال شيعتنا انتظار الفرج).
در ضمن حديث از حضرت امام جواد عليه السلام فرمود: برترين اعمال شيعيان ما انتظار
فرج مي باشد.
(بحار ج 52 ص 125):
عن علاء بن سيابة قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: (من مات منکم على هذا الأمر
منتظراً له کان كمن کان في فسطاط القائم عجَّل الله تعالى فرجه الشريف).
به نقل از علاء بن سيابه گفت: حضرت
امام صادق عليه السلام فرمود: کسيکه از شما بميرد ودر حالي که منتظر اين امر باشد
مانند کسي خواهد بود که در خيمه قائم عليه السلام بسر برده.
(بحار ج 52 ص 126):
عن عبد الحميد الواسطي قال: قلت لأبي جعفر عليه السلام: أصلحک الله لقد ترکنا
أسواقنا انتظاراً لهذا الأمر حتَّى أوشک الرجل منّا يسأل في يديه، فقال: (يا عبد
الحميد أترى من حبس نفسه على الله لا يجعل الله له مخرجاً، بلى والله ليجعلنَّ الله
له مخرجاً، رحم الله عبداً حبس نفسه علينا، رحم الله عبداً أحيا أمرنا)، قال: قلت:
فإن متُّ قبل أن أدرک القائم، فقال: (القائل منکم: إن أدرکت القائم من آل محمّد
نصرته کالمقارع معه بسيفه، والشهيد معه له شهادتان).
به نقل از عبد الحميد واسطي گفت: به
حضرت امام باقر عليه السلام عرض کردم: خداي اصلاح کار شما را فرمايد به خدا قسم ما
بازارهاي خود را به خاطر انتظار اين امر وانهاديم تا آنجا که نزديک شده برخي از ما
به گدايي افتد. فرمود: اي عبد الحميد آيا ديده اي که کسي در راه خدا خود را دچار
زحمتي کند وخدا براي او راه فرج وگشايش نگشايد؟ آري به خدا قسم البته خدا برايش راه
گشايش باز مي کند خداي رحمت کناد بنده اي را که در راه ما خود را برنج در افکند
خداي رحمت کناد بنده اي را که امر ما را زنده کند. گفت: عرض کردم: پس اگر پيش از
آنکه قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را ادراک کنم بميرم فرمود: گوينده ي شما اگر
بگويد: اگر ادراک قائم آل محمد عجل الله تعالى فرجه الشريف نمايم او را کمک مي دهم
مانند کسي که با شمشير خود در پيشگاه او رزم کرد، وبراي شهيد در حضور او پاداش دو
شهيد دارد.
(بحار ج 52 ص 126):
عن الفيض بن المختار قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: (من مات منکم وهو
منتظراً لهذا الأمر کمن هو مع القائم في فسطاطه)، قال: ثمّ مکث هنيئة ثمّ قال: (لا
بل کمن قارع معه بسيفه)، ثمّ قال: (لا والله إلاَّ کمن استشهد مع رسول الله).
به نقل از فيض بن مختار گفت: از
حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمود: هر کس از شما که منتظر اين امر باشد بميرد
همانند کسي است که با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در خيمه اش مانده. سپس
اندکي درنگ کرد وآنگاه فرمود: نه بلکه همچون کسي است که با شمشير خود در خدمتش جهاد
کرده پس از آن فرمود: نه به خدا قسم مانند کسي است که در رکاب حضرت رسول اکرم صلَّى
الله عليه وآله وسلَّم بفيض شهادت رسيده باشد.
(مستدرک سفينة البحار ج 1 ص 89):
في کتاب مولانا العسکري عليه السلام إلى علي بن بابويه: (وعليک بالصبر وانتظار
الفرج فإنَّ النبيّ صلَّى الله عليه وآله وسلَّم قال: أفضل أعمال أمّتي انتظار
الفرج).
در نامه ي حضرت امام حسن عسکري عليه السلام به علي بن بابويه رحمه الله است: بر تو
باد که صبر وانتظار فرج داشته باشي زيرا رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم
فرمود: برترين کارهاي امت من انتظار فرج است.
(بحار ج 52 ص 141):
عن زرارة قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: (إعرف إمامک فإنَّک إذا عرفته لم
يضرّک تقدَّم هذا الأمر أو تأخَّر).
به نقل از زرارة گفت: حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: امام خود را بشناس که چون
او را شناختي مقدم ومؤخر بودن اين امر به تو زياني نرساند.
(بحار ج 52 ص 42):
عن الفضيل بن يسار قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن قول الله عزَّ وجلَّ: (يَوْمَ
نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ)، فقال: (يا فضيل اعرف إمامک فإنَّک إذا
عرفت إمامک لم يضرّک تقدَّم هذا الأمر أو تأخَّر، ومن عرف إمامه ثمّ مات قبل أن
يقوم صاحب هذا الأمر، کان بمنزلة من کان قاعداً في عسکره لا بل بمنزلة من کان
قاعداً تحت لوائه).
به نقل از فضيل بن يسار رحمه الله گفت: از امام صادق عليه السلام تفسير اين آيه
شريفه را: (در روزي که مي خوانيم هر قومي را بوسيله امامشان) پرسيدم فرمود: اي فضيل
امام خود را بشناس که چون او را شناختي مقدم يا مؤخر بودن اين امر به تو ضرري نمي
رساند وهر کس که امام خود را بشناسد وبميرد پيش از اينکه صاحب الامر عجل الله تعالى
فرجه الشريف قيام فرمايد منزلت کسي را دارد که در لشکر او نشسته نه بلکه بمنزله کسي
باشد در زير پرچم او نشسته باشد.
(أصول الکافي ج 1 ص 371؛ وبحار ج 52 ص 142):
عن أبي بصير رحمه الله قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: جُعلت فداک متى الفرج؟
فقال: (يا با بصير أنت ممَّن يريد الدنيا؟ من عرف هذا الأمر فقد فرج عنه بانتظاره).
به نقل از ابي بصير رحمه الله گفت: به حضرت امام صادق عليه السلام عرض کردم: فدايت
شوم فرج چه وقتي واقع مي شود؟ فرمود: اي ابو بصير تو از کساني که دنيا مي خواهند
هستي؟ کسي که اين امر را بداند به سبب انتظارش در فرج است.
(بحار ج 52 ص 145):
عن يحيى ابن العلاء، عن أبي جعفر عليه السلام قال: (کلّ مؤمن شهيد وإن مات على
فراشه فهو شهيد، وهو کمن مات في عسکر القائم عليه السلام)، ثمّ قال: (أيحبس نفسه
على الله ثمّ لا يدخل الجنّة).
به نقل از يحيى بن علاء از حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: هر مؤمني شهيد است
واگر چه در بستر خود بميرد شهيد است واو مانند کسي باشد که در لشکر حضرت قائم عجل
الله تعالى فرجه الشريف حضور دارد سپس فرمود: آيا در راه خدا حبس نفس کند (خويشتن
دار باشد) سپس داخل بهشت نمي شود.
(بحار ج 52 ص 145):
عن جابر عن أبي جعفر عليه السلام أنَّه قال: يأتي على الناس زمان يغيب عنهم إمامهم،
فيا طوبى للثابتين على أمرنا في ذلک الزمان، إنَّ أدنى ما يکون لهم من الثواب أن
يناديهم الباري عزَّ وجلَّ: عبادي آمنتم بسرّي وصدَّقتم بغيبي، فأبشروا بحسن الثواب
منّي، فأنتم عبادي وإمائي حقّاً، منکم أتقبَّل وعنکم أعفو، ولکم أغفر، وبکم أسقي
عبادي الغيث، وأدفع عنهم البلاء، ولولاکم لأنزلت عليهم عذابي)، قال جابر: فقلت: يا
بن رسول الله فما أفضل ما يستعمله المؤمن في ذلک الزمان؟ قال: (حفظ اللسان ولزوم
البيت).
به نقل از جابر از حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: زماني بر مردم رخ نمايد که
امام عليه السلام آنان از ايشان غائب گردد اي خوشا حال ثابت قدمان در امر ما در آن
زمان همانا نزديکترين ثوابي که دارند پروردگار عزَّ وجلَّ به ايشان نداء فرمايد: اي
بندگان من ايمان به سر از من آورديد وبه غيب من تصديق نموديد پس شما را بشارت باد
به ثواب خوب از من شما بندگان وکنيزان من هستيد حقا. از شما مي پذيرم واز شما عفو
مي کنم وشما را مي آمرزم وبوسيله شما به بندگانم باران مبذول وبلاء از آنان دفع مي
کنم واگر شما نبوديد عذابم را بر آنها نازل مي کردم. جابر گويد: عرض کردم: يا بن
رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم چه چيزي برتري دارد که مؤمن در آن زمان بکار
گيرد؟ فرمود: نگهداشتن زبان ودر خانه نشستن.
(بحار ج 52 ص 145):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (أقرب ما يکون العباد إلى الله عزَّ وجلَّ وأرضى
ما يکون عنهم إذا افتقدوا حجّة الله، فلم يظهر لهم، ولم يعلموا بمکانه، وهم في ذلک
يعلمون أنَّه لم تبطل حجّة الله، فعندها فتوقَّعوا الفرج کلّ صباح ومساء، فإنَّ
أشدّ ما يکون غضب الله على أعدائه إذا افتقدوا حجَّته، فلم يظهر لهم، وقد علم أنَّ
أولياءه لا يرتابون ولو علم أنَّهم يرتابون لما غيّب حجَّته طرفة عين، ولا يکون ذلک
إلاَّ على رأس شرار الناس).
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: چيزي که بندگان را به خداي عزَّ وجلَّ نزديکتر
سازد وخدا را راضي تر نمايد هنگامي که مردم حجت خدا را نيابند وبراي ايشان ظاهر
نگرد وجايش را ندانند وآنان با اين حال مي دانند که حجت خدا باطل نگرديده پس در اين
وقت هر صبح وشام توقع وانتظار فرج داشته باشد زيرا شديدترين غضب خدا بر دشمنانش
وقتي باشد که حجت او را نيابند وبر آنها ظاهر نگردد وخدا داند که دوستانش شک وترديد
نيستند واگر خدا بداند که در شک وترديدند هيچوقت ولو به يک لحظه حجت خود را غائب
نمي سازد واني کار نمي شود مگر بسر مردم شرير وبد.
(نهج الفصاحة ص 110):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (انتظار الفرج بالصبر عبادة).
حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: انتظار فرج بوسيله صبر کردن
عبادت است.
(نهج الفصاحة ص 110):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (انتظار الفرج من الله عبادة).
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: انتظار فرج از خدا عبادت است.
(إثبات الهداة ج 3 ص 446):
عن أيّوب بن نوح عن أبي الحسن الثالث قال: (إذا رفع علمکم من بين أظهرکم فتوقَّعوا
الفرج من تحت أقدامکم).
به نقل از ايوب بن نوح از حضرت امام هادي عليه السلام فرمود: وقتي که علم از ميان
شما رخت بربندد توقع وانتظار فرج از زير قدمهاي خود داشته باشيد.
(إثبات الهداة ج 3 ص 576):
وجدت بخطّ بعض علمائنا على ظهر کتاب ثواب الأعمال نسخة مکتوب أبي محمّد الحسن بن
علي العسکري عليه السلام إلى أبي الحسن علي بن الحسين بن بابويه القمي وهو طويل
يقول فيه: (وعليک بالصبر وانتظار الفرج فإنَّ رسول الله صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم قال: أفضل أعمال أمّتي انتظار الفرج، ولا تزال شيعتنا في حزن حتَّى يظهر
ولدي الذي بشَّر به النبيّ صلَّى الله عليه وآله وسلَّم وقال: إنَّه يملأ الأرض
قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً. فاصبر يا شيخي أبا الحسن علي بن الحسن، ومُرْ
جميع شيعتي بالصبر فإنَّ الأرض لله يورثها من يشاء من عباده والعاقبة للمتّقين).
صاحب کتاب اثبات الهداة رحمه الله فرمايد: به خط برخي از علماء ما بر پشت کتاب ثواب
الاعمال نسخه نامه حضرت امام حسن بن علي عسکري عليه السلام را که به ابو الحسن علي
بن الحسين بابويه قمي رضي الله نوشته بود وآن بسيار طولاني بود در آن نامه فرمود:
وبر تو باد که صبر وانتظار فرج داشته باشي زيرا رسول الله صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم فرمود: برترين اعمال امتم انتظار فرج است وهميشه شيعيان ما در حزن واندوه
بسر مي برند تا فرزندم عليه السلام ظاهر شود که رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم بشارت او را داده وفرموده: او زمين را لبريز از عدل وداد مي کند همچنانکه پر
از ظلم وجور شده باشد پس اي شيخ من از ابو الحسن علي بن الحسين صبرکن وهمه شيعيانم
را نيز به صبر فرمان ده زيرا زمين ملک خدا است آنرا به ارث به هر کس از بندگانش
بخواهد دهد وسرانجام کار با متقيان است.
(أصول الکافي ج 1 ص 372):
عن فضيل بن يسار قال: سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول: (من مات وليس له إمام فميتته
ميتة جاهلية ومن مات وهو عارف لإمامه لم يضرّه تقدَّم هذا الأمر أو تأخَّر ومن مات
وهو عارف لإمامه کان کمن هو مع القائم في فسطاطه).
به نقل از فضيل بن يسار رحمه الله گفت: از حضرت امام باقر عليه السلام شنيدم مي
فرمود: کسيکه بميرد وبراي امامي نباشد مردنش مانند مردن دوران جاهليت. وهرکس بميرد
در حالي که امام خود را بشناسد همچنان کسي باشد که با حضرت قائم عجل الله تعالى
فرجه الشريف در خيمه اش حضور دارد.
(المحاسن البرقي ص 173):
قال أبو عبد الله عليه السلام: (من مات منکم على هذا الأمر منتظراً له کان کمن کان
في فسطاط القائم عجَّل الله تعالى فرجه الشريف).
امام صادق عليه السلام فرمود هر که بميرد با اعتقاد به امر ولايت ومنتظر حضرت مهدي
عليه السلام باشد مثل کسي است که با حضرت مهدي عليه السلام همراه در خيمه مخصوص آن
حضرت باشد.
(المحاسن البرقي ص 173):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (من مات على هذا الأمر کان بمنزلة من حضر مع
القائم وشهد مع القائم عليه السلام).
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: هر کس بميرد با اعتقاد به امر ولايت منزلت کسي
را دارد که در محضر قائم عليه السلام حاضر شده ودر پيشگاه او به شهادت رسيده باشد.
(المحاسن البرقي ص 174):
قال أبو عبد الله عليه السلام: (إنَّ الميّت منکم على هذا الأمر بمنزلة الضارب
بسيفه في سبيل الله).
امام صادق عليه السلام فرمود: شخصي که از شما با اعتقاد به امر ولايت بميرد منزلت
کسي را دارد که در راه خدا شمشير زده باشد.
(المحاسن البرقي ص 290):
قال أبو عبد الله عليه السلام: (أفضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله).
امام صادق عليه السلام فرمود: برترين عبادت مؤمن انتظار فرج وگشايش خدا است.
(بحار ج 52 ص 131):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (من عرف هذا الأمر ثمّ مات قبل أن يقوم القائم
عليه السلام کان له مثل أجر من قتل معه).
امام صادق عليه السلام فرمود: هر کس امر ولايت را بشناسد وپيش از اينکه حضرت قائم
عليه السلام قيام کند بيمرد وبراي پاداش کسي ثابت است که در رکاب او به شهادت رسيده
باشد.
(بحار ج 52 ص 138):
عن أبي المرهف قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: (هلکت المحاضير)، قلت: وما
المحاضير؟ قال: (المستعجلون، ونجا المقرَّبون، وثبت الحصن على أوتادها، کونوا أحلاس
بيوتکم، فإنَّ الفتنة على من أثارها، وأنَّهم لا يريدونکم بحاجة إلاَّ أتاهم الله
بشاغل لأمر يعرض لهم).
به نقل از ابي مرهف گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: محاضير نابود شدند. عرض
کرديم: محاضير چيست؟ فرمود: شتابگران ورهايي يافتند کساني که مي گويند فرج نزديک
است وانتظار نزديک بودن آنرا دارند دژ وقلعه مخالفين اساسش ثابت است شما در خانه
هاي خود بنشينيد. وزيان فتنه بيشتر به کسي مي رسد که آنرا برانگيخته است ومخالفين
به سبب حاجتي اراده شما نکنند مگر خدا آنها را سرگرم کاري کند که عارض آنها شود.
(بحار ج 52 ص 149):
عن أبي عبد الله عليه السلام أنَّه قال: (کيف أنتم إذا بقيتم دهراً من عمرکم لا
تعرفون إمامکم؟)، قيل له: فإذا کان ذلک کيف نصنع؟ قال: (تمسَّکوا بالأمر الأوّل
حتَّى يستيقن).
امام صادق عليه السلام فرمود: چگونه خواهيد بود هنگامي که روزگاري از عمر خود را
بگذرانيد وامام خو د را نشناخته باشيد؟ عرض کردند: چون اينگونه شود ما چه کار کنيم؟
به امر اول مستمسک شويد تا يقين حاصل گردد.
بشارت وجود حضرت قائم ومدت حکومت حضرت:
(کشف الغمّة ج 2 ص 473):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (لو لم يبقَ من الدنيا إلاَّ ليلة لملک
فيها رجل من أهل بيتي عليهم السلام).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: اگر از عمر دنيا باقي نماند مگر يک
شب البته مردي از اهل بيت عليه السلام من مالک وحاکم دنيا شود.
(يوم الخلاص ص 377؛ بحار ج 52 ص 391؛ منتخب الأثر ص 483):
عن الصادق عليه السلام قال: (إنَّ المومن في زمان القائم وهو بالمشرق ليرى أخاه
الذي في المغرب، وکذا الذي في المغرب يرى أخاه الذي بالمشرق).
امام صادق عليه السلام فرمود: همانا مؤمن در زمان قائم عليه السلام اگر در مشرق
باشد برادر خود را در مغرب مي بيند وهمچنين کسي که در مغرب باشد برادر خود را در
مشرق مشاهده نمايد.
(يوم الخلاص ص 386):
قال الصادق عليه السلام: (اعلموا أنَّ الله يحيي الأرض بعد موتها، کفر أهلها،
فيحيهما الله بالقائم).
امام صادق عليه السلام فرمود: بدانيد که خدا زمين را پس از مردنش يعني کفر ساکنان،
زنده مي کند وخدا آنرا با دست قائم عليه السلام زنده فرمايد.
(يوم الخلاص ص 387):
قال الصادق عليه السلام: (إذا قام القائم عليه السلام جاء بأمر جديد، کما دعا رسول
الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم في بدء الإسلام إلى أمر جديد).
امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي که قائم عليه السلام قيام کند امر تازه
وجديدي آورد همچنانکه رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم در آغاز اسلام
دعوت فرمود.
(يوم الخلاص ص 388):
قال الصادق عليه السلام: (إنَّ قائمنا إذا قام، أشرقت الأرض بنور ربّها، واستغنى
الناس).
امام صادق عليه السلام فرمود: همانا قائم ما عليه السلام چون قيام فرمايد زمين بنور
پروردگارش درخشان گردد ومردم بي نياز شوند.
(إثبات الهداة ج 3 ص 466؛ کمال الدين وتمام النعمة ص 338؛ کشف الغمّة ج 2 ص 522):
عن الحسين عليه السلام قال: (في القائم منّا سنن من الأنبياء، سُنّة من نوح عليه
السلام، وسُنّة من إبراهيم، وسُنّة من موسى عليه السلام، وسُنّة من عيسى عليه
السلام، وسُنّة من أيّوب عليه السلام، وسُنّة من محمّد صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم، فأمَّا من نوح عليه السلام فطول العمر، وأمَّا من إبراهيم فخفاء الولادة
واعتزال الناس، وأمَّا من موسى فالخوف والغيبة، وأمَّا من عيسى عليه السلام فاختلاف
الناس فيه، وأمَّا من أيّوب فالفرج بعد البلوى، وأمَّا من محمّد صلَّى الله عليه
وآله وسلَّم فالخروج بالسيف).
حضرت سيد الشهداء امام حسين عليه السلام فرمود: در قائم ما عليه السلام سنتهائي از
پيغمبران موجود است: سنتي از نوح عليه السلام وسنتي از ابراهيم عليه السلام وسنتي
از موسى عليه السلام وسنتي از عيسى عليه السلام وسنتي از ايوب عليه السلام وسنتي از
محمد عليه السلام اما از نوح عليه السلام طول عمر واز ابراهيم عليه السلام پنهان
بودن ولادت وعزلت گزيني از مردم واز موسى عليه السلام ترس وغائب بودن واز عيسى عليه
السلام اختلاف مردم درباره ي او واز ايوب عليه السلام فرج بعد از گرفتاري واما از
محمد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم با شمشير خروج کردن.
(عقد الدرر ص 226):
عن عبد الله بن عطاء، قال: قلت لأبي جعفر عليه السلام: أخبرني عن القائم عليه
السلام، قال: (والله ما هو أنا ولا الذي تمدّون إليه أعناقکم ولا يعرف ولا يؤبه
له)، قلت: بما يسير؟ قال: (بما سار به رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم).
بنقل از عبد الله بن عطاء گفت: به حضرت امام باقر عليه السلام عرض کردم: مرا از
حضرت قائم عليه السلام با خبر کن، فرمود: بخدا قسم آن قائم من نيستم ونه کسي
که شما براي او گردن مي کشيد واو شناخته نمي شود، عرض کردم: روش او چيست؟ فرمود:
روش رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم را دارد.
(منتخب الأثر ص 289):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (يقوم القائم عليه السلام وليس لأحد في عنقه عقد
ولا عهد ولا بيعة).
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: قائم عليه السلام قيام مي کند در حالي که کسي بر
گردن او عهد وعقد وبيعتي ندارد.
(منتخب الأثر ص 289):
عن أبي عبد الله عليه السلام أنَّه قال: (يقوم القائم وليس في عنقه بيعه لأحد).
امام صادق عليه السلام فرمود: قائم عليه السلام قيام مي کند در حالي که بر گردن او
بيعتي براي کسي نيست.
(منتخب الأثر ص 289):
قال أمير المؤمنين عليه السلام: (صاحب هذا الأمر ليس لأحد في عنقه عهد، ولا عقد ولا
ذمّة).
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: بر صاحب الامر عليه السلام کسي حق عهد وعقد
وبيعتي ندارد.
(منتخب الأثر ص 294):
عن زين العابدين عليه السلام وعن الباقر قال: (إنَّ الإسلام قد يظهره الله على جميع
الأديان عند قيام القائم عليه السلام).
حضرت امام زين العابدين عليه السلام وحضرت امام باقر عليه السلام فرمودند: همانا
بهنگام قيام قائم عليه السلام خدا اسلام را بر همه اديان پيروز مي کند.
(منتخب الأثر ص 294):
عن ابي بصير عن جعفر الصادق عليه السلام قال: (عند قيام القائم عليه السلام يفرح
المؤمنون بنصر الله).
بنقل از ابي بصير رحمه الله از امام صادق عليه السلام فرمود: بهنگام قيام قائم عليه
السلام مؤمنين به نصرت خدا خشنود مي شوند.
(نور الثقلين ج 4 ص 86):
أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام أنَّه قال عن القائم عليه السلام: (ما يخرج
إلاَّ في أولي قوّة وما يکون أولوا قوّة إلاَّ عشرة آلاف).
بنقل از ابي بصير از امام صادق عليه السلام که درباره ي قائم عليه السلام مي فرمود:
خروج نمي کند مگر در صاحبان قوت ونيرو وصاحبان نيرو ده هزار تن مي باشند.
(بحار ج 52 ص 95):
عن جميل بن صالح، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (يبعث القائم وليس في عنقه لأحد
بيعة).
بنقل از جميل بن دراج از امام صادق عليه السلام فرمود: قائم عليه السلام قيام مي
کند در حالي که کسي حق بيعت بر او ندارد.
(عيون أخبار الرضا عليه السلام ج 1 ص 46):
عن جابر بن عبد الله الأنصاري، قال: دخلت على فاطمة بنت رسول الله صلَّى الله عليه
وآله وسلَّم وقدامها لوح يکاد ضوئه يغشي الأبصار وفيه اثنا عشر اسماً ثلاثة في
ظاهره وثلاثة في باطنه وثلاثة أسماء في آخره وثلاثة أسماء في طرفه فعددته فإذا هي
اثنا عشر، قلت: أسماء من هؤلاء؟ قالت: (هذه أسماء الأوصياء أوّلهم ابن عمّي وأحد
عشر من ولدي آخرهم القائم)، قال جابر: فرأيت فيه محمّداً محمّداً محمّداً في ثلاثة
مواضع وعلياً علياً علياً علياً في أربعة مواضع.
بنقل از جابر بن عبد الله انصاري رضي الله عنه گفت: بخدمت حضرت فاطمه زهرا عليه
السلام دختر رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم رسيدم روبروي حضرت لوحي ديدم که
نورش چشمها را خيره مي ساخت ودر آن دوازده اسم بود سه اسم در ظاهر وسه اسم در باطن
وسه اسم در آخر وسه اسم در کنارش چون شماره کردم دوازده اسم بود. عرض کردم: اين
اسمهاي چه کساني است؟ فرمود: اسامي اوصياء مي باشد اولشان پسر عم عليه السلام من
ويازده فرزند من عليه السلام آخرشان قائم عليه السلام است. جابر گفت: ديدم نام محمد
صلَّى الله عليه وآله وسلَّم ومحمد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم ومحمد صلَّى الله
عليه وآله وسلَّم در سه جا وعلي عليه السلام وعلي عليه السلام وعلي عليه السلام
وعلي عليه السلام در چهار جا.
(کمال الدين وتمام النعمة ج 378؛ عيون أخبار الرضا ج 1 ص 48):
عن الشعبي عن عمّه قيس بن عبد الله، قال: کنّا جلوساً في حلقة فيها عبد الله بن
مسعود فجاء أعرابي فقال: أيّکم عبد الله بن مسعود؟ فقال عبد الله: أنا عبد الله بن
مسعود، قال: هل حدَّثکم نبيّکم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم کم يکون بعده من
الخلفاء؟ قال: نعم، اثنا عشر عدّة نقباء بني إسرائيل.
شعبي از عمويش قيس ابن عبد الله گويد: ما در جمعي با عبد الله بن مسعود ره نشسته
بوديم مرد اعرابي رسيد وگفت: کدام يک از شما عبد الله بن مسعود است؟ عبد الله گفت:
من مي باشم. اعرابي گفت: پيغمبر شما به شما خبر داد که خلفاي پس از او چند تن مي
باشند؟ عبد الله گفت: آري خبر داده که دوازده نفرند بشماره ي نقيبان بني اسرائيل.
(عيون أخبار الرضا ج 1 ص 69):
عن أبي بصير، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: (منّا اثنا عشر مهدياً،
مضى ستّة وبقى ستّة، ويصنع الله في السادس ما أحبّ).
بنقل از ابي بصير گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم مي فرمود: از ما دوازده مهدي
خواهد بود شش مهدي عليه السلام گذاشته اند وشش مهدي عليه السلام باقي است خدا در
مهدي عليه السلام ششمين باقي هرگونه که دوست مي دارد رفتار فرمايد.
(أصول الکافي ج 1 ص 538):
عن الحسن بن مياح عن أبيه قال: قال لي أبو عبد الله عليه السلام: (يا مياح درهم
يوصل به الإمام أعظم وزناً من اُحُد).
بنقل از حسن به مياح از پدرش گفت: حضرت امام صادق عليه السلام به من فرمود: اي مياح
يک درهم اگر بدست امام عليه السلام برسد وزنش از کوه احد بزرگتر باشد.