سنن النبی

علامه سید محمدحسین طباطبائی

- ۱۰ -


11آداب و سنن آن حضرت در امور اموات‏

.227 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه جوش کوچکى در بدن خود مى‏دید به خداوندپناه مى‏برد و اظهار مسکنت و زارى در برابر او مى‏نمود. به او عرضه مى‏داشتند: یارسول اللّه، چیز مهمى نیست؛مى‏فرمود: خدا اگر بخواهد چیز کوچک را بزرگ، وچیز بزرگ را کوچک خواهد نمود.

.228 ابو سعید خدرى در حالى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تب داشت، از روى لحاف‏دست بر بدن آن حضرت گذاشت و حرارت بدن او را دریافت، گفت: یا رسول اللّه، چقدر تب شما شدید است!فرمود: ما چنین هستیم، بلاها بر ما سخت مى‏شود وپاداش ما هم دو برابر است(1)

.229 امام باقر علیه السّلام فرمود: سنّت در حمل تابوت آن است که حمل کننده‏چهار طرف آن را (به ترتیبى که در حدیث بعد ذکر شده) به دوش گیرد. پس از آن‏‏ هر گونه حمل دیگرى مستحب است (2)

.230 امام موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: حمل چهار گوشه تابوت که سنّت برآن جارى شده چنان است که اول طرف دست راست میت را به دوش گیرد، سپس‏طرف پاى راست، سپس پاى چپ و در آخر طرف دست چپ را حمل نماید، تا به‏این ترتیب چهار گوشه آن را به دوش گرفته باشد.

.231 امام باقر علیه السّلام فرمود: امام حسن مجتبى علیه السّلام با گروهى از یاران خودنشسته بود که جنازه‏اى را از آنجا عبور دادند، برخى از یاران برخاستند و امام‏حسن علیه السّلام برنخاست. چون جنازه را بردند برخى از یاران گفتند: خدا شما را سلامتى‏دهد، چرا برنخاستید حال آنکه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله اگر جنازه‏اى را حرکت مى‏دادند ازجا برمى‏خاست؟ !امام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فقط یک بار براى جنازه از جابرخاست، آن هم به خاطر آن بود که جنازه یهودیى را عبور مى‏دادند و جا هم تنگ‏بود، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برخاست، زیرا نمى‏خواست که جنازه بالاتر از سر آن حضرت‏حرکت داده شود .

.232 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه جنازه‏اى را تشییع مى‏نمود اندوه بر او غالب‏مى‏شد و بسیار در خود فرو مى‏رفت و کمتر سخن مى‏گفت.

.233 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از دفن میت سه مشت خاک برروى قبر مى‏ریخت.

.234 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در خصوص اموات بنى هاشم‏کارى مى‏کرد که با دیگر اموات مسلمانان نمى‏کرد. هرگاه بر مرده‏اى از بنى هاشم نمازمى‏خواند و آب بر روى قبر او مى‏پاشید دست خود را بر قبر مى‏نهاد به طورى که اثرانگشتانش در گل دیده مى‏شد، و چون شخص غریب یا مسافر به مدینه وارد مى‏شد وقبر تازه را با اثر دست رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر آن مى‏دید مى‏گفت: تازگى چه کسى از آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله از دنیا رفته است؟

.235 عبد الرحمن بن ابى عبد اللّه گوید : از امام صادق علیه السّلام پرسیدم: دست‏گذاردن آدمى بر روى قبر چه معنى دارد و چرا چنین مى‏کنند؟فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از آنکه بر روى قبر پسرش آب پاشید چنین کرد. پرسیدم: چگونه دستم را بر قبر مسلمانان بگذارم؟حضرت در حالى که مقابل قبله بود[انگشتان‏]دست خود را در زمین فرو برد سپس بر آورد.

.236 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به کسى تسلیت مى‏گفت‏مى‏فرمود : آجرکم اللّه و رحمکم«خدا شما را اجر دهد و بر شما رحمت آورد». وهرگاه تبریک و تهنیت مى‏گفت مى‏فرمود: بارک اللّه لکم و بارک اللّه علیکم«خداوند بر شما برکت دهد و براى شما مبارک گرداند. »

.237 امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: امیر مؤمنان علیه السّلام به مصیبتى دچار نشد جزآنکه در آن روز هزار رکعت نماز مى‏گزاشت و بر شصت مسکین صدقه مى‏داد و سه‏روز هم روزه مى‏گرفت. و به فرزندان خود فرمود: هرگاه به مصیبتى دچار شدیدهمین گونه که من عمل کردم عمل کنید، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را دیدم که چنین مى‏کرد .

پس از اثر پیامبرتان پیروى کنید و مخالفت نورزید که خدا هم با شما مخالفت‏خواهد کرد، خداى متعال فرموده: «و هر که صبر کند و گذشت نماید[بسیار شایسته‏است‏]که این از امور جدّى است. »امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: پس من همیشه مانندامیر مؤمنان علیه السّلام عمل مى‏کنم.

ملحقات‏

231) انس بن مالک گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از بیمار عیادت مى‏کرد و به تشییع‏جنازه مى‏رفت. ‏

232) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به عیادت بیمارى مى‏رفت چنین‏دعا مى‏کرد: اذهب الباس ربّ الباس، و اشف انت الشّافى، لا شافى الاّ انت«بیمارى‏را ببر اى که بیمارى در دست توست، و شفا ده که تنها تو شفا دهنده‏اى، و جز تو شفادهنده‏اى نیست».

233) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه خود یا یکى از خانواده یااصحابش چشم درد مى‏گرفتند این دعا را مى‏خواند: اللّهمّ متّعنى بسمعى و بصرى، و اجعلهما الوارثین منّى، و انصرنى على من ظلمنى، و ارنى فیه ثارى«خداوندا، مرا از گوش و چشمم بهره‏مند گردان، و آن دو را وارث من قرار ده (پیش از مردنم‏آنها را از من مگیر) ، و مرا بر کسى که به من ستم کرده پیروز کن، و انتقامم را از او به‏من بنما» .

234) ابن عباس گوید: پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله براى رهایى از همه دردها و تب وسردرد این دعا را مى‏آموخت: باسم اللّه الکبیر، اعوذ باللّه العظیم من شرّ کلّ عرق‏نعّار، و من شرّ حرّ النّار«به نام خداى بزرگ، از شرّ هر رگ زننده که خون به شدت‏در آن جریان دارد و از شرّ آتش دوزخ به خداى بزرگ پناه مى‏برم».

235) پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هرگاه چیزى او را اندوهگین مى‏ساخت با روزه گرفتن ونماز خواندن بر دفع آن یارى مى‏جست.

236) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه به مصیبتى دچار مى‏شد برمى‏خاست، وضومى‏گرفت و دو رکعت نماز مى‏خواند و چنین دعا مى‏کرد: اللّهمّ قد فعلت ما امرتنا، فانجز لنا ما وعدتنا«خدایا، من آنچه را به ما دستور داده بودى انجام دادم، پس‏آنچه را به ما وعده داده‏اى محقق فرما».

237) علاء بن کامل گوید: نزد امام صادق علیه السّلام نشسته بودم که از درون خانه‏زنى صدا به شیون بلند کرد، امام صادق علیه السّلام (از ناراحتى) برخاست، سپس نشست وگفت: إنّا للّه و إنّا الیه راجعون، و به سخن گذشته خود ادامه داد تا حرفش تمام شد، ‏سپس فرمود: ما دوست داریم که جان و اولاد و اموالمان سالم باشد، ولى هرگاه‏سرنوشت الهى واقع شد دیگر سزاوار ما نیست که آنچه را خدا براى ما دوست‏نداشته، دوست داشته باشیم .

238) امام علیه السّلام فرمود: سنّت در کافور براى میت حداکثر مقدار سیزده درهم‏و ثلث درهم است‏[زیرا]جبرئیل براى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حنوطى آورد که چهل درهم‏وزن داشت، آن حضرت آن را سه قسمت کرد، یک جزء براى خود، یک جزء براى‏على علیه السّلام و جزء دیگر براى فاطمه علیها السّلام.

239) زراره و محمّد بن مسلم گویند: به امام باقر علیه السّلام گفتیم: آیا عمامه براى‏میت از کفن محسوب است؟فرمود: نه، کفن واجب سه پیراهن است (لنگ، جامه، سرتاسرى) یا یک پوشش سرتاسرى که تمام بدنش را بپوشاند نه کمتر از آن (3). و بیش‏از اینها تا پنج جامه سنّت است، و زیادتر از آن بدعت خواهد بود، و عمامه سنّت‏است .

240) در حدیثى وارد است که جریده (دو قطعه چوب تر خرما، که همراه‏میت دفن مى‏کنند) از سنّت است.

241) موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: ما خاندانى هستیم که مهریه زنان و مخارج‏حج واجب و کفن امواتمان از پاکیزه‏ترین اموال ما تهیه مى‏شود، و من کفن خود راآماده دارم.

242) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه بر جنازه‏اى نماز مى‏خواند، اگرمیت مرد بود مقابل سینه او، و اگر زن بود مقابل سر او مى‏ایستاد.

243) ابو سعید خدرى گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در تشییع جنازه و یا بیرون رفتن‏براى نماز عید هرگز سواره نرفت.

244) امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: سنّت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر این جارى شده که زن‏ را کسى در قبر گذارد که در زمان حیاتش مى‏توانسته او را ببیند (محرم او باشد. وشوهر از دیگران اولویت دارد) .

245) امام کاظم علیه السّلام مى‏فرمود: با عمامه و شب کلاه و نعلین و طیلسان (جامه‏گشاد و بلندى که تمام بدن را مى‏پوشاند) وارد قبر نشو، و به هنگام وارد شدن‏دکمه‏هایت را باز کن، زیرا سنّت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر این جارى شده، و دفن کننده باید«اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم»بگوید، و سوره«فاتحه»و«قل اعوذ بربّ الناس»و«قل اعوذ بربّ الفلق»و«قل هو اللّه احد»و«آیة الکرسى»بخواند.

246) عمر بن اذینه گوید: دیدم امام صادق علیه السّلام خاک بر قبر میّتى مى‏ریخت وپیش از آن خاک را لحظاتى در دست نگاه مى‏داشت سپس روى قبر مى‏ریخت وبیش از سه مشت هم بیشتر نمى‏ریخت. علت آن را از ایشان پرسیدم، فرمود: اى عمر، داشتم این دعا را مى‏خواندم: ایمانا بک، و تصدیقا ببعثک، هذا ما وعد اللّه ورسوله، و صدق اللّه و رسوله، و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما. «خداوندا، به توایمان دارم و به برانگیختن تو مردگان را در قیامت باور دارم. این چیزى است که خداو رسولش ما را وعده داده‏اند، و خدا و رسولش راست گفته‏اند . و گفته آنان جز برایمان و تسلیم ما نیفزود». رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چنین مى‏کرد و سنّت هم بدان جارى شده‏است.

247) على علیه السّلام فرمود: سنّت است که بر روى قبر آب بپاشند.

248) امام صادق علیه السّلام فرمود: سنّت در پاشیدن آب بر روى قبر آن است که‏رو به قبله بایستد و از طرف سر میّت شروع کند به ریختن آب تا به طرف پایش‏برسد، سپس از همان‏جا دور زند و آب بریزد تا به طرف دیگر سر برد، و در آخرمقدارى آب بر وسط قبر بپاشد، سنّت در این کار چنین است.

249) حضرت رضا علیه السّلام فرمود: سنّت آن است که قبر به قدر چهار انگشت‏باز از زمین بلندتر ساخته شود و اگر بیشتر هم شد مانعى ندارد، و نیز باید قبر مسطح‏ باشد و مانند کوهان شتر (یا گرده ماهى) برآمده ساخته نشود.

250) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى که جعفر بن ابى طالب علیه السّلام شهید شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فاطمه علیهما السّلام را امر کرد که سه روز براى اسماء بنت عمیس (همسرجعفر) غذا تهیه کند و خودش با زنان دیگر سه روز نزد او بمانند. از این رو سنّت براین شد که براى مصیبت‏زدگان تا سه روز غذا ببرند.

251) امام باقر علیه السّلام وصیت کرد که هشتصد درهم در مخارج ماتم او مصرف‏کنند، و این عمل را از سنّت مى‏دانست، زیرا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرموده بود: براى‏خانواده جعفر[بن ابى طالب‏]غذا تهیه کنید، که آنان گرفتار مصیبت‏اند.

252) امام صادق علیه السّلام فرمود: نزد مصیبت‏زدگان غذا خوردن از عمل جاهلیت‏است، و سنّت آن است که غذا به خانه آنان بفرستند(4)

پاورقي‌


[1] در باب شمایل آن حضرت، حدیث 40 و در باب معاشرت آن حضرت، حدیث 70 گذشت که‏آن حضرت از بیماران عیادت مى‏کرد. (مؤلف)
[2] یعنى پس از آنکه چهار طرف را دور زد اگر باز هم زیر تابوت را بگیرد مستحب است.
[3] این در صورتى است که پیراهن پیدا نشود.
[4] امروزه متأسفانه به عکس این دستور عمل مى‏شود، از این رو مصیبت‏زدگان مصیبت اصلى خود رافراموش نموده، گرفتار مصیبتى بزرگتر مى‏شوند که آن خرج دادن به شرکت کنندگان در تشییع و غیره‏است!