پوشش:
»يا أَيهَا النَّبىُّ قُل لأَزْوَجِك وَ بَنَاتِك وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ
يُدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِك أَدْنى أَن يُعْرَفْنَ فَلا
يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً«(487)
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: »جلبابها ]= روسرىهاى بلند[
خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار
نگيرند بهتر است؛ )و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند( خداوند
همواره آمرزنده رحيم است.
زمانى كه زنان مسلمان براى اقامه نماز جماعت پشت سر پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله
به مسجد مىرفتند هنگام برگشت از مسجد، بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه
آنها مىنشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مىدادند و مزاحم آنان
مىشدند. آيه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را كامل رعايت كنند تا به
خوبى شناخته شوند و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند(488)
در اينكه منظور از )جَلباب( در آيه چيست مفسران و ارباب لغت چند معنى ذكر
كردهاند:
الف- چادر و پارچه بزرگى كه از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سينهها را
مىپوشاند.
ب - روسرى
ج - پيراهن گشاد
گرچه اين معانى با هم متفاوت هستند ولى قدر مشترك همه آنها اين است كه بدن را به
وسيله آن بپوشاند(489).
نكتهها: 1- حكم پوششِ زنان از احكام اوليه اسلام بوده است زيرا در اين آيه توصيه
به حجاب كامل شده است. در حقيقت اين آيه با بدحجابى مبارزه كرده است .
2- در مبارزه با مفاسد اجتماعى، رهبران مذهبى و شخصيتهاى فرهنگىِ جامعه بايد در صف
اول مبارزه باشند زيرا جامعه به رفتار آنان بعنوان الگو نگاه مىكند. در اين آيه
ابتدا همسران پيامبر اكرم سپس دختران او و بعد زنان با ايمان مورد خطاب قرار
گرفتهاند.
3- پوشش زنان در جامعه مانعى براى فعاليتهاى اجتماعى آنان نيست و محدوديتى ايجاد
نمىكند بلكه براى زن، حجاب مصونيت است و او را از اذيت و مزاحمت افراد پليد حفظ
مىكند و جامعه را از آلودگى جنسى محافظت مىنمايد و لذا، اين آيه نمىگويد زنان
وارد اجتماع نشوند بلكه مىگويد با حجاب كامل در عرصههاى گوناگون جامعه حضور پيدا
كنند تا حضور آنان زمينه رشد و تكامل را بوجود آورد و جامعه از بركات آنان بهرهمند
شود ولى اگر حضور آنان بدون رعايت حجاب باشد حضور آنان نه تنها فايدهاى نخواهد
داشت بلكه زمينه انحطاط و سقوط فرهنگى و انسانى را بوجود مىآورد.
4- در مبارزه با مفاسد اجتماعى ابتدا بايد مسلمانان و مؤمنان دستورات شرعى را رعايت
كنند كه بهانهاى بدست فاسدان ندهند سپس بايد بر اساس اصول تربيتى به سراغ فاسدان
رفت )در بحث امر به معروف و نهى از منكر به كيفيت مبارزه با اهل منكر اشاره
مىشود(.
»وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ يحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ
لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ
عَلى جُيُوبهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ
ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ
بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى
أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِينَ
غَيرِ أُولى الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظهَرُوا عَلى
عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا يَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن
زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمْ
تُفْلِحُونَ«(490)
و به آنان با ايمان بگو چشمهاى خود را )از نگاه هوسآلود( فروگيرند، و دامان خويش
را حفظ كنند و زينت خود را -جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و )اطراف(
روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند )تا گردن و سينه با آن پوشانده شود(، و زينت
خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا
پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران
خواهرانشان، يا زنان همكيششان، يا بردگانشان ]=كنيزانشان[، يا افراد سفيه كه
تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و
هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود )و صداى
خلخال كه برپا دارند به گوش رسد(. و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار
شويد!
اين آيه در مورد حجاب و پوشش زنان به نكاتى اشاره مىكند:
اول اينكه زنان نبايد زينت خود را آشكار سازند مگر آن مقدار كه بطور طبيعى ظاهر
است. كه از اين قسمت استفاده شده است پوشش صورت و دو كف )وجه و كفّين( واجب نيست
زيرا اين قسمت از بدن زن از زينتهايى است كه خود به خود ظاهر است (491). و دليل
ديگر اينكه آيه شريفه بعد از اين قسمت، مىفرمايد )روسريها را بر روى سينه و
گريبان قرار دهيد( نمىگويد بر روى چهره قرار دهيد، معلوم مىشود پوشش بر روى چهره
واجب و لازم نيست(492).
)البته در مورد اين آيه شريفه مخصوصاًاين قسمت از آيه در ميان مفسران و فقيهان سخن
بسيار است كه ما به نظر مشهور مفسران و فقيهان شيعه اشاره كرديم(
دومين حكمى كه در آيه بيان شده است اين است كه زنان بايد خمارهاى خود را بر
سينههاى خود بيفكنند )خِمار بر وزن )حجاب( در اصل به معنى پوشش است ولى معمولاً به
چيزى گفته مىشود كه زنان با آن سر خود را مىپوشانند( (493).
از اين جمله استفاده مىشود كه زنان قبل از نزول آيه، دامنه روسرى خود را به
شانهها يا پشتها يا سر مىافكندند بطورى كه گردن و كمى از سينه آنها نمايان
مىشد )در آيه 33 سوره احزاب اين فرهنگ را به فرهنگ جاهليت اولى توصيف نموده است(.
قرآن دستور مىدهد زنان مسلمان هنگام حضور در اجتماع و در ميان نامحرمان، گردن و
سينه خود را مستور سازند.
سومين حكمى كه در آيه بيان شده است در مواردى است كه زنان مىتوانند در آنجا حجاب
خود را برگيرند و زينت پنهان خود را آشكار سازند )اين موارد دوازده گانه در آيه و
ترجمه آن بيان گرديده است(.
نگاه كردن زنان و مردان به همديگر
»قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ يحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِك
أَزْكى لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا يَصنَعُونَ«(494)
به مؤمنان بگو چشمهاى خود را )از نگاه به نامحرمان( فروگيرند، و عفاف خود را حفظ
كنند؛ اين براى آنان پاكيزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام مىدهيد آگاه است!
مسئله نظر و نگاه در معاشرت اجتماعى و حضور زنان در جامعه از مسائل ديگرى است كه
پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله با تبيين آيات الهى مسلمانان را به اهميت آن آگاه
نمود.
آن حضرت در اين رابطه حكم خدا را اينگونه بيان مىكند: مؤمنين و مؤمنان بايد در
نگاه كردن به همديگر )غضِّبصر( كنند.
غضِّ بصر يعنى چه؟
عدهاى گفتهاند غض بصر يعنى: روى هم نهادن پلكهاى چشم. طبق اين معنى، مؤمنين موظف
هستند چشم خود را از نگاه كردن به نامحرم، بپوشانند. (495)
بعضى ديگر گفتهاند:
غض در اصل به معنى كم كردن و نقصان است و در بسيارى از موارد در كوتاه كردن صدا يا
كم كردن نگاه گفته مىشود بنابراين معنى، آيه نمىگويد مؤمنان بايد چشمهايشان را
فرو بندند بلكه مىگويد بايد نگاه خود را كم و كوتاه كنند و صحنهاى را كه ممنوع و
حرام است از منطقه ديد خود به كلى حذف كنند(496).
در هر صورت چشم چرانى و نگاه به نامحرم در اسلام تحريم شد زيرا اين عمل زشت، زمينه
ساز بسيارى از مفاسد جنسى است. پيامبر گرامى اسلامصلى الله عليه وآله در مورد چشم
چرانى مىفرمايد:
» براى هر عضوى بهرهاى از زنا هست و زناى چشم، نگاه كردن به نامحرم است .«(497)
و در بيان ديگرى آن حضرت اين گونه مىفرمايد:
»هر كس ديدهاش را از حرام پر كند، خداوند در قيامت ديدهاش را از آتش پر نمايد مگر
اينكه توبه كند و از عمل خود برگردد .«(498)
رسول گرامى اسلامصلى الله عليه وآله براى كسانى كه به اين واجب الهى عمل مىكنند و
از نگاه كردن به نامحرم اجتناب مىورزند، از خداوند متعال نقل مىكند كه:
»نظر و نگاه حرام تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است. هر كس از ترس من ديده از
نامحرمان بپوشد به جاى آن ايمانى به او بدهم كه لذّت آن ايمان را در قلب خود بيايد
.«(499)
نتيجهاى كه از اين بحث بدست مىآيد اين است كه از شرايط فعاليت اجتماعى زنان و
حضور آنان در جامعه اين است كه مردان و زنان نامحرم از نگاه كردن به همديگر اجتناب
نمايند تا بتوانند در يك محيط سالم به فعاليت بپردازند. لازم به ذكر است كه رعايت
اين شرط، زمانى امكان دارد كه محيط كار زنان با مردان بصورت مختلط نباشد به معنى
ديگر زنان در جامعه بايد شغلى را انتخاب نمايند كه تماس با مردان در آن يا لازم
نباشد يا در حداقل ممكن آن باشد زيرا حضور زنان در كنار مردان، بطور طبيعى زمينه
نگاه كردن به همديگر و سخن گفتن را بوجود مىآورد و همين امر موجب مفاسد جنسى خواهد
شد.
سخن گفتن زنان با مردان
»يَنِساءَ النَّبىِّ لَستنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتنَّ فَلا
تخْضعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطمَعَ الَّذِى فى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً
مَّعْرُوفاً«(500)
اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به
گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد!
در توضيح اين آيه ذكر مقدمهاى ضرورى است و آن اين كه هر چند صدر آيه در مورد
همسران پيامبر اكرم است ولى حكمى كه در آيه آمده است جزو مختصات زنان پيامبر نيست
بلكه شامل همه زنان مىشود و اگر در صدر آيه، سخن از همسران پيامبر آمده است براى
تأكيد است. بر اين اساس، قرآن كريم سخن گفتن زنان با مردان را در صورتى جايز
مىداند كه آنها بطور عادى سخن گويند و اگر سخنان آنان همراه با تعبيرات تحريك
كننده كه افراد شهوتران را به فكر گناه مىافكند باشد.)سخن گفتن با اين كيفيت(
جايز نيست.
طبق اين آيه شريفه، زنان موظفند در جامعه خوب وجدى سخن گويند بصورتى كه نه محتواى
سخنشان محرك باشد و نه كيفيت آن مهيّج.
راه رفتن زنان در جامعه
»ولايَضرِبنَ بِاَرجُلهِنّ لِيُعلَمَ ما يُخفيِنَ من زينَتِهِنَّ«(501).
ترجمه: زنان هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته
شود.
اين قسمت از آيه شريفه 32 سوره نور به مسئله راه رفتن زن در جامعه اشاره مىكند و
دستور مىدهد كه:
زنان در رعايت عفت و دورى از امورى كه آتش شهوت را در دل مردان شعلهور مىسازد و
ممكن است منتهى به انحراف از جاده عفت شود آنچنان بايد دقيق و سختگير باشند كه حتى
از رساندن صداى پاى خود به صورتى كه توجه ديگران را جلب نمايد خوددارى نمايند. در
حقيقت قرآن كريم به روش راه رفتن زنان به اين جهت توجه نموده است كه آرام راه رفتن
آنان در جامعه عاملى در جهت تقويت عفت عمومى و حفظ مردان از آلودگىهاى جنسى است.
از جميع مطالبى كه بيان شد به اين نتيجه مىرسيم كه:
پيامبر گرامى اسلامصلى الله عليه وآله زمينه حضور اجتماعى زنان را فراهم نمود به
آنان اجازه حضور در مساجد و صحنههاى مختلفاجتماعى و حتى حضور در هجرت و جهاد را
داد ولى با شرايطى كه اين حضور را مفيد و مؤثر مىكرد. پوشش، نگاه نكردن به مردان
نامحرم، سخن گفتن غير مهيّج، راه رفتن آرام و مناسب از شرايطى بود كه آن حضرت در
مورد حضور اجتماعى زنان مطرح مىنمود و به همين دليل آن حضرت مانع اختلاط زنان و
مردان مىشد و مىفرمود:
» زنان و مردان با يكديگر و در حال اختلاط از يك در خارج نشوند و حتى در كوچه و
خيابان خط عبور مردان از خط عبور زنان جدا باشد.«(502)
نكته آخر در مورد حضور اجتماعى زنان اين است كه رسول گرامى اسلام وظيفه اصلى و ذاتى
زنان را همسردارى و تربيت فرزندان صالح معرفى مىنمود و به آنان توصيه مىكرد از
اين وظيفه اصلى نبايد غفلت كرد به يك حديث در اين مورد كه داراى نكاتى ارزنده است
توجه نماييد:
روزى رسول خداصلى الله عليه وآله در جمع ياران و اصحابش نشسته بود كه اسماء بنت
يزيد انصاريه - يكى از زنان قبيله انصار - به حضور آن حضرت رسيد و عرض كرد:
پدر و مادرم بفدايت، من به نمايندگى از طرف زنان به نزد تو مىآيم. فدايت شوم!
مىدانم كه هيچ زنى در مشرق و مغرب عالم نيست مگر به همين رأيى كه من دارم.
خداوند تو را به حقيقت بر مرد و زن مبعوث نمود ما نيز به تو و به خدايى كه تو را
فرستاده ايمان آورديم. ما طايفه زنان، محدود، محصور و خانه نشين شما هستيم. شهوات
شما را رفع مىكنيم اولاد شما را حمل مىكنيم. شما مردها بر ما برتريها داريد، نماز
جمعه و جماعت مىتوانيد بخوانيد. عيادت مريض و تشييع جنازه مىتوانيد برويد و از پس
حج، حج ديگرى مىتوانيد انجام دهيد و از همه مهمتر در راه خدا به جهاد مىرويد.
وقتى مردان براى حج و عمره يا جهاد از خانه بيرون مىروند، ما اموالشان را حفظ
مىكنيم و لباسهايشان را مىبافيم و اولادشان را تربيت مىكنيم. آيا در اجر و ثواب
شريك مردان نيستم؟
حضرت رسولصلى الله عليه وآله به تمام صورت رو به اصحاب برگشته و فرمود:
»آيا تا به حال در امر دين سخنى به اين خوبى از زنى شنيدهايد؟ پاسخ دادند: يا رسول
الله گمان نداريم زنى چنين سخنى بتواند گفت . سپس حضرت رو به آن زن نمود و فرمود:
اى زن به خانهات برگرد و به زنان ديگر اعلام كن كه نيكو شوهردارى شما زنان و جلب
رضايت مرد و پيروى از او مساوى تمام اعمالى است كه نام بردى. پس آن زن بازگشت و از
اين مژده تكبير و تهليل مىگفت و خوشحال بود.«(503)
نكته مهم در اين روايت اين است كه: روش مورد پسند در زندگى براى زن از نظر آن حضرت،
تدبير منزل و خانه دارى و تربيت اولاد است، در همين رابطه اسلام محروميتهاى زنان را
مانند محروميت از جهاد در راه خدا بدون عوض و جبران نگذاشته، بلكه كمبود آن را
بمعادل آن در فضليت جبران نموده است مثلا شوهردارى نيكو را معادل جهاد قرار داده
است لذا شهادت در ميدان نبرد بر خانه نشينى زن و نيكو همسردارى رجحانى ندارد
تذكر: اهميت مسئله نيكو شوهردارى و تربيت اولاد بخاطر اثرات سازندهاى است كه اين
مسئله در سعادت و خوشبختى جامعه دارد. در حقيقت جامعهاى به سعادت و خوشبختىدست
پيدا مىكند كه خانوادهها از يك محيط گرم و صميمى و انسانى برخوردار باشند و اين
امر زمانى تحقق پيدا مىكند كه زنان به وظيفه خود به طور كامل و دقيق عمل نمايند.
2 - حقوق زن در خانواده
»وَ أَنكِحُوا الأَيَمَى مِنكمْ وَ الصلِحِينَ مِنْ عِبَادِكمْ وَ إِمَائكمْ إِن
يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَ اللَّهُ وَسِعٌ
عَلِيمٌ«(504)
مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان
را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد؛ خداوند
گشايشدهنده و آگاه است!
اصلاح روابط خانوادگى از جمله اقدامات سرنوشت ساز پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله
در مبارزه با مفاسد اجتماعى بود. در بخش اول مطالب فراوانى پيرامون آداب و رسوم
جاهلى در امر ازدواج و تشكيل خانواده و انواع نكاح و طلاق مطرح شد خلاصه آن مطالب
اين بود كه: در عصر جاهليت كمترين توجه و عنايتى به اراده و خواست دختر در امر
ازدواج نمىشد او مجبور به ازدواج با كسى مىشد كه پدر يا رؤساى قبائل تصميم گرفته
بودند. زن هيچ سهمى از مهر و صداق نداشت و در حقيقت او را مىفروختند و بعد از
ازدواج و تشكيل خانواده، زن مقهور اراده و تمايلات مرد بود. او كنيزى بود كه مطابق
هوسهاى شوهرش بايد عمل مىنمود و اين ازدواج در نهايت يا به مرگ شوهر خاتمه پيدا
مىكرد يا به طلاق، هر كدام كه اتفاق مىافتاد آغاز يك بدبختى جديد براى زن بود.
بديهى است اين آداب و رسوم در جامعه منشأ بسيارى از مفاسد اجتماعى بود و به همين
جهت رسول اكرمصلى الله عليه وآله با تبيين آيات قرآن اقدام به اصلاح روابط
خانوادگى نمود و يك نظام انسانى براى زن و مرد در خانواده ايجاد نمود كه با اجراى
آن، خانواده به كانونى جهت رشد و تعالى و سرچشمه فضايل انسانى تبديل شد.
خلاصه تعاليم آسمانى قرآن در امر ازداوج :
سرشت و طبيعت مخلوقات در اين جهان، همسرگيرى و ازدواج است همسرگيرى همراه با وجود
يافتن و هستى انسان شروع مىشود(505)
زن و مرد با ازدواج، آرامش و قرار را در وجود ديگرى مىيابند و ازدواج به دوستى و
مهربانى ميان آن دو منجر مىشود.
»وَ مِنْ ءَايَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجاً لِّتَسكُنُوا
إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فى ذَلِك لاَيَتٍ
لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ«(506)
و از نشانههاى او اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان
آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانههايى است براى
گروهى كه تفكّر مىكنند! و از آيات او، آفرينش آسمانها و زمين، و تفاوت زبانها و
رنگهاى شماست؛ در اين نشانههايى است براى عالمان!
از طرف ديگر، عالىترين هدفى كه ازدواج موجب تحقق آن مىشود حبّ بقاء است. چه اين
كه انسان با علاقهاش به زندگى طولانى مىداند كه بطور طبيعى در عرض زوال است لذا
مىكوشد بقاى خود را از طريق فرزندان و نوادگانش كه در حقيقت ادامه وجود او محسوب
مىشوند تأمين كند و با تحقق بخشيدن به اين هدف، هستى هميشه در آبادانى و عمران
خواهد بود. خداوند متعال اين واقعيت را اين گونه بيان مىكند:
»وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكمْ أَزْوَجاً وَ جَعَلَ لَكُم مِّنْ
أَزْوَجِكم بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُم مِّنَ الطيِّبَتِ أَ فَبِالْبَطِلِ
يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ«(507)
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد؛ و از همسرانتان براى شما فرزندان
و نوههايى به وجود آورد؛ و از پاكيزهها به شما روزى داد؛ آيا به باطل ايمان
مىآورند، و نعمت خدا را انكار مىكنند؟!
در جاى ديگر از زبان بندگان صالح حق، اين حبّ بقاء به صورت درخواست از خداوند، اين
چنين مطرح مىشود
»وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَب لَنَا مِنْ أَزْوَجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا
قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً«(508).
و كسانى كه مىگويند: »پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار
ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!«
قرآن مجيد ازدواج را يك وسيله براى اطفاى شهوت نمىداند بلكه غريزه جنسى را عاملى
براى ايجاد پرورش فرزندان شايسته مىداند و در اين رابطه زن و ازدواج را يك زمينه
پاك و وسيله پاكيزهاى براى حفظ حيات نوع بشر معرفى مىكند و به همين دليل از آميزش
با زن به عنوان يك ذخيره آخرت نام مىبرد:
»نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا
لأَنفُسِكمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكم مُّلَقُوهُ وَ بَشّرِ
الْمُؤْمِنِينَ«(509)
زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهيد، مىتوانيد با آنها
آميزش كنيد. و )سعى نماييد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح( اثر
نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد
كرد و به مؤمنان، بشارت ده!
پيامبر گرامى اسلامصلى الله عليه وآله براى زنان و مردان در انتخاب همسر به
استقلال آنان حكم نمود. مخصوصاً در مورد زنان، ازدواج تحميلى را باطل اعلام نمود.
ابن عباس روايت مىكند: دخترى نزد پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله آمد و عرض كرد:
اى رسول خدا؛ پدرم مرا به پسر برادرش شوهر داده تا به واسطه من قدر و منزلت او را
بالا برد. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله اختيار را به او داد كه اگر خواست ازدواج
را تثبيت كند وگرنه آن را باطل كند. آن دختر عرض كرد: من كار پدرم را تثبيت مىكنم؛
اما مىخواهم زنان بدانند امر ازدواج دختران به دست پدران نيست.(510)
روايت شده است مردى به نام خزوم دختر خود را به نكاح مردى در آورد در حالى كه از
كار پدرش ناراضى بود پس به حضور رسول خداصلى الله عليه وآله آمد و جريان را عرض كرد
پيامبر اكرم تزويج پدر را ردّ و باطل اعلام كرد(511)
و به اين صورت پيامبر گرامىصلى الله عليه وآله اسلام اولين مرحله ازدواج را اصلاح
نمود و زن را از زنجيرهاى جاهلى پدر و قبيله آزاد نمود.
تذكر: ازدواج دختران باكره طبق نظر امام خمينى )ره(، بايد با اذن پدر باشد ولى اگر
پدر با ازدواج دختر با كفو و مردى كه از هر نظر شايستگى همسرى او را دارد ممانعت به
عمل آورد و براى مخالفت خود دليل قانع كنندهاى نداشته باشد و از طرف ديگر دختر
نياز به ازدواج داشته باشد و مىترسد كه اگر از اين ازدواج صرف نظر كند شوهر خوبى
براى او پيدا نشود در چنين وضعيتى اذن پدر ساقط مىشود و دختر مىتواند تصميم به
ازدواج با مرد مورد علاقه خودش بگيرد.((512)
و در مجموع موضوعاتى مانند: اقسام نكاح، تعدد زوجات، سرپرستى در نظام خانواده،
مهريه زن، ارث زنان، مردان - نفى رفتار ظالمانه با زن، ازدواج با غير مسلمانان،
مفاسد جنسى زنان و مردان همسردار، رفتار با زنان غير مطيع، رفتار با مردان غير
صالح، حل اختلافات خانوادگى، حقوق مرد بر زن، حقوق زن بر مرد، طلاق و انواع آن،
احكام بعد از طلاق و مرگ همسرو... با يك نگرش دقيق مطابق آفرينش توسط آن حضرت در
جامعه آن عصر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و احكام آنها از طرف آن حضرت به اجرا
گذاشته و گام بزرگى در جهت اصلاح وضعيت آن عصر برداشته شد.
آيات سوره نساء / 24 22 19 4 3 و 34، گوشهاى از تعاليم آسمانى اسلام )از اول نكاح
و مراحل مختلف آن و پايان آن اگر طلاق باشد( را نمايان مىكند كه با دقت و تأمل در
آنها مىتوان به حركت تحول آفرين مكتب اسلام در امر ازدواج آگاه شد حركتى كه كانون
خانواده را منشأ بركات براى جامعه نمود.
و اما سخنان رسول گرامى اسلامصلى الله عليه وآله پيرامون نظام حقوقى خانواده!
1- بهترين شما خوش رفتارترين شما براى خانوادهاش مىباشد و من خوش رفتارترين شما
هستم با خانوادهام.(513)
2- برادرم جبرئيل به من خبر مىداد و همواره سفارش زنان را مىنمود تا آنجا كه گمان
كردم براى شوهر جايز نيست به زنش حتى )اُفّ( هم بگويد.(514)
3- هر مردى كه همسرش را بيش از سه بار در عمرش بزند خداوند او را ميان تمام مردم
محشر چنان رسوا مىكند كه اولين و آخرين به وى بنگرند.(515)
4- بدانيد خداى عزوجل و پيامبرش از كسى كه زنى را زير فشار گذارد تا مَهْرش را
بخشيده و مرد او را طلاق دهد بيزارند.(516)
5- حق مرد بر زن اين است كه زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستى و محبت كند و از
خشم او دورى نمايد و آنچه را مورد رضايت اوست انجام دهد و به پيمانها و وعدههاى وى
وفادار باشد.(517)
6- هر زنى كه شوهرش را با زبانش بيازارد خداوند هيچ كار واجب و مستحبى را از او
نمىپذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمىكند تا وقتى كه شوهرش را راضى كند اگر چه
روزها روزه بگيرد و شبها به عبادت مشغول شود.(518)
7- بهترين زنان شما آن زنى است كه بيشتر براى شوهرش آرايش و زينت مىكند امّا از
بيگانگان خود را مىپوشاند.(519)
دقت در اين سخنان، بيانگر روح حاكم بر نظام حقوقى خانواده در اسلام است و اگر
بخواهيم قدر و منزلت اين نظام را درك كنيم، يك مقايسهاى بين اين تعاليم و ميان
آنچه كه در جاهليت صورت مىگرفت كافى است كه به ارزش تلاش پيامبر گرامى اسلامصلى
الله عليه وآله آگاه شويم.
اصلاح حقوق خانواده در عصر بعثت، از اقدامات مهم پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله در
مبارزه با مفاسد اجتماعى بود كه توسط آن حضرت صورت گرفت هر چند مسلمانان به جهت
عوامل مختلفى هنوز نتوانستهاند اين تعاليم را در جامعه بطور كامل اجرا نمايند و از
بركات آن بهرمند شوند كه اين عيب بزرگ ربطى به اسلام ندارد بلكه مربوط به ما
مسلمانان است كه نتوانستهايم و نخواستهايم آن گونه باشيم كه اسلام و پيامبر عظيم
الشأن آن خواستهاند. اميد است با ظهور حضرت مهدى ارواحناه. زمينه تحقق قوانين
اسلام در همه ابعاد فردى و اجتماعى فراهم گردد كه انسانها شاهد خوشبختى و سعادت
همديگر در جامعه باشند. ان شاءاللَّه.