الگوى برتر
شيوه مبارزه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله با مفاسد اجتماعى

محمدرضا تويسركانى

- ۲۲ -


ضوابط و شرايط حضور زنان در اجتماع

پوشش:
»يا أَيهَا النَّبىُّ قُل لأَزْوَجِك وَ بَنَاتِك وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِك أَدْنى أَن يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً«(487)
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: »جلبابها ]= روسرى‏هاى بلند[ خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اين‏كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ )و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آن‏ها سر زده توبه كنند( خداوند همواره آمرزنده رحيم است.
زمانى كه زنان مسلمان براى اقامه نماز جماعت پشت سر پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به مسجد مى‏رفتند هنگام برگشت از مسجد، بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آن‏ها مى‏نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آن‏ها را آزار مى‏دادند و مزاحم آنان مى‏شدند. آيه فوق نازل شد و به آن‏ها دستور داد حجاب خود را كامل رعايت كنند تا به خوبى شناخته شوند و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند(488)
در اين‏كه منظور از )جَلباب( در آيه چيست مفسران و ارباب لغت چند معنى ذكر كرده‏اند:
الف- چادر و پارچه بزرگى كه از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سينه‏ها را مى‏پوشاند.
ب - روسرى
ج - پيراهن گشاد
گرچه اين معانى با هم متفاوت هستند ولى قدر مشترك همه آن‏ها اين است كه بدن را به وسيله آن بپوشاند(489).
نكته‏ها: 1- حكم پوششِ زنان از احكام اوليه اسلام بوده است زيرا در اين آيه توصيه به حجاب كامل شده است. در حقيقت اين آيه با بدحجابى مبارزه كرده است .
2- در مبارزه با مفاسد اجتماعى، رهبران مذهبى و شخصيتهاى فرهنگىِ جامعه بايد در صف اول مبارزه باشند زيرا جامعه به رفتار آنان بعنوان الگو نگاه مى‏كند. در اين آيه ابتدا همسران پيامبر اكرم سپس دختران او و بعد زنان با ايمان مورد خطاب قرار گرفته‏اند.
3- پوشش زنان در جامعه مانعى براى فعاليت‏هاى اجتماعى آنان نيست و محدوديتى ايجاد نمى‏كند بلكه براى زن، حجاب مصونيت است و او را از اذيت و مزاحمت افراد پليد حفظ مى‏كند و جامعه را از آلودگى جنسى محافظت مى‏نمايد و لذا، اين آيه نمى‏گويد زنان وارد اجتماع نشوند بلكه مى‏گويد با حجاب كامل در عرصه‏هاى گوناگون جامعه حضور پيدا كنند تا حضور آنان زمينه رشد و تكامل را بوجود آورد و جامعه از بركات آنان بهره‏مند شود ولى اگر حضور آنان بدون رعايت حجاب باشد حضور آنان نه تنها فايده‏اى نخواهد داشت بلكه زمينه انحطاط و سقوط فرهنگى و انسانى را بوجود مى‏آورد.
4- در مبارزه با مفاسد اجتماعى ابتدا بايد مسلمانان و مؤمنان دستورات شرعى را رعايت كنند كه بهانه‏اى بدست فاسدان ندهند سپس بايد بر اساس اصول تربيتى به سراغ فاسدان رفت )در بحث امر به معروف و نهى از منكر به كيفيت مبارزه با اهل منكر اشاره مى‏شود(.
»وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ يحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِينَ غَيرِ أُولى الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظهَرُوا عَلى عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا يَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمْ تُفْلِحُونَ«(490)

و به آنان با ايمان بگو چشمهاى خود را )از نگاه هوس‏آلود( فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را -جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و )اطراف( روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند )تا گردن و سينه با آن پوشانده شود(، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم‏كيششان، يا بردگانشان ]=كنيزانشان[، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود )و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد(. و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد!
اين آيه در مورد حجاب و پوشش زنان به نكاتى اشاره مى‏كند:
اول اين‏كه زنان نبايد زينت خود را آشكار سازند مگر آن مقدار كه بطور طبيعى ظاهر است. كه از اين قسمت استفاده شده است پوشش صورت و دو كف )وجه و كفّين( واجب نيست زيرا اين قسمت از بدن زن از زينت‏هايى است كه خود به خود ظاهر است (491). و دليل ديگر اين‏كه آيه شريفه بعد از اين قسمت، مى‏فرمايد )روسريها را بر روى سينه و گريبان قرار دهيد( نمى‏گويد بر روى چهره قرار دهيد، معلوم مى‏شود پوشش بر روى چهره واجب و لازم نيست(492).
)البته در مورد اين آيه شريفه مخصوصاًاين قسمت از آيه در ميان مفسران و فقيهان سخن بسيار است كه ما به نظر مشهور مفسران و فقيهان شيعه اشاره كرديم(
دومين حكمى كه در آيه بيان شده است اين است كه زنان بايد خمارهاى خود را بر سينه‏هاى خود بيفكنند )خِمار بر وزن )حجاب( در اصل به معنى پوشش است ولى معمولاً به چيزى گفته مى‏شود كه زنان با آن سر خود را مى‏پوشانند( (493).
از اين جمله استفاده مى‏شود كه زنان قبل از نزول آيه، دامنه روسرى خود را به شانه‏ها يا پشت‏ها يا سر مى‏افكندند بطورى كه گردن و كمى از سينه آن‏ها نمايان مى‏شد )در آيه 33 سوره احزاب اين فرهنگ را به فرهنگ جاهليت اولى توصيف نموده است(.
قرآن دستور مى‏دهد زنان مسلمان هنگام حضور در اجتماع و در ميان نامحرمان، گردن و سينه خود را مستور سازند.
سومين حكمى كه در آيه بيان شده است در مواردى است كه زنان مى‏توانند در آنجا حجاب خود را برگيرند و زينت پنهان خود را آشكار سازند )اين موارد دوازده گانه در آيه و ترجمه آن بيان گرديده است(.

نگاه كردن زنان و مردان به همديگر
»قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ يحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِك أَزْكى لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا يَصنَعُونَ«(494)
به مؤمنان بگو چشمهاى خود را )از نگاه به نامحرمان( فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند؛ اين براى آنان پاكيزه‏تر است؛ خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است!
مسئله نظر و نگاه در معاشرت اجتماعى و حضور زنان در جامعه از مسائل ديگرى است كه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله با تبيين آيات الهى مسلمانان را به اهميت آن آگاه نمود.
آن حضرت در اين رابطه حكم خدا را اينگونه بيان مى‏كند: مؤمنين و مؤمنان بايد در نگاه كردن به همديگر )غضِّبصر( كنند.
غضِّ بصر يعنى چه؟
عده‏اى گفته‏اند غض بصر يعنى: روى هم نهادن پلك‏هاى چشم. طبق اين معنى، مؤمنين موظف هستند چشم خود را از نگاه كردن به نامحرم، بپوشانند. (495)
بعضى ديگر گفته‏اند:
غض در اصل به معنى كم كردن و نقصان است و در بسيارى از موارد در كوتاه كردن صدا يا كم كردن نگاه گفته مى‏شود بنابراين معنى، آيه نمى‏گويد مؤمنان بايد چشمهايشان را فرو بندند بلكه مى‏گويد بايد نگاه خود را كم و كوتاه كنند و صحنه‏اى را كه ممنوع و حرام است از منطقه ديد خود به كلى حذف كنند(496).
در هر صورت چشم چرانى و نگاه به نامحرم در اسلام تحريم شد زيرا اين عمل زشت، زمينه ساز بسيارى از مفاسد جنسى است. پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله در مورد چشم چرانى مى‏فرمايد:
» براى هر عضوى بهره‏اى از زنا هست و زناى چشم، نگاه كردن به نامحرم است .«(497)
و در بيان ديگرى آن حضرت اين گونه مى‏فرمايد:
»هر كس ديده‏اش را از حرام پر كند، خداوند در قيامت ديده‏اش را از آتش پر نمايد مگر اين‏كه توبه كند و از عمل خود برگردد .«(498)
رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله براى كسانى كه به اين واجب الهى عمل مى‏كنند و از نگاه كردن به نامحرم اجتناب مى‏ورزند، از خداوند متعال نقل مى‏كند كه:
»نظر و نگاه حرام تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است. هر كس از ترس من ديده از نامحرمان بپوشد به جاى آن ايمانى به او بدهم كه لذّت آن ايمان را در قلب خود بيايد .«(499)
نتيجه‏اى كه از اين بحث بدست مى‏آيد اين است كه از شرايط فعاليت اجتماعى زنان و حضور آنان در جامعه اين است كه مردان و زنان نامحرم از نگاه كردن به همديگر اجتناب نمايند تا بتوانند در يك محيط سالم به فعاليت بپردازند. لازم به ذكر است كه رعايت اين شرط، زمانى امكان دارد كه محيط كار زنان با مردان بصورت مختلط نباشد به معنى ديگر زنان در جامعه بايد شغلى را انتخاب نمايند كه تماس با مردان در آن يا لازم نباشد يا در حداقل ممكن آن باشد زيرا حضور زنان در كنار مردان، بطور طبيعى زمينه نگاه كردن به همديگر و سخن گفتن را بوجود مى‏آورد و همين امر موجب مفاسد جنسى خواهد شد.

سخن گفتن زنان با مردان
»يَنِساءَ النَّبىِّ لَستنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتنَّ فَلا تخْضعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطمَعَ الَّذِى فى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً«(500)
اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد!
در توضيح اين آيه ذكر مقدمه‏اى ضرورى است و آن اين كه هر چند صدر آيه در مورد همسران پيامبر اكرم است ولى حكمى كه در آيه آمده است جزو مختصات زنان پيامبر نيست بلكه شامل همه زنان مى‏شود و اگر در صدر آيه، سخن از همسران پيامبر آمده است براى تأكيد است. بر اين اساس، قرآن كريم سخن گفتن زنان با مردان را در صورتى جايز مى‏داند كه آن‏ها بطور عادى سخن گويند و اگر سخنان آنان همراه با تعبيرات تحريك كننده كه افراد شهوت‏ران را به فكر گناه مى‏افكند باشد.)سخن گفتن با اين كيفيت( جايز نيست.
طبق اين آيه شريفه، زنان موظفند در جامعه خوب وجدى سخن گويند بصورتى كه نه محتواى سخنشان محرك باشد و نه كيفيت آن مهيّج.

راه رفتن زنان در جامعه
»ولايَضرِبنَ بِاَرجُلهِنّ لِيُعلَمَ ما يُخفيِنَ من زينَتِهِنَّ«(501).
ترجمه: زنان هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود.
اين قسمت از آيه شريفه 32 سوره نور به مسئله راه رفتن زن در جامعه اشاره مى‏كند و دستور مى‏دهد كه:
زنان در رعايت عفت و دورى از امورى كه آتش شهوت را در دل مردان شعله‏ور مى‏سازد و ممكن است منتهى به انحراف از جاده عفت شود آن‏چنان بايد دقيق و سختگير باشند كه حتى از رساندن صداى پاى خود به صورتى كه توجه ديگران را جلب نمايد خوددارى نمايند. در حقيقت قرآن كريم به روش راه رفتن زنان به اين جهت توجه نموده است كه آرام راه رفتن آنان در جامعه عاملى در جهت تقويت عفت عمومى و حفظ مردان از آلودگى‏هاى جنسى است.
از جميع مطالبى كه بيان شد به اين نتيجه مى‏رسيم كه:
پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله زمينه حضور اجتماعى زنان را فراهم نمود به آنان اجازه حضور در مساجد و صحنه‏هاى مختلف‏اجتماعى و حتى حضور در هجرت و جهاد را داد ولى با شرايطى كه اين حضور را مفيد و مؤثر مى‏كرد. پوشش، نگاه نكردن به مردان نامحرم، سخن گفتن غير مهيّج، راه رفتن آرام و مناسب از شرايطى بود كه آن حضرت در مورد حضور اجتماعى زنان مطرح مى‏نمود و به همين دليل آن حضرت مانع اختلاط زنان و مردان مى‏شد و مى‏فرمود:
» زنان و مردان با يكديگر و در حال اختلاط از يك در خارج نشوند و حتى در كوچه و خيابان خط عبور مردان از خط عبور زنان جدا باشد.«(502)
نكته آخر در مورد حضور اجتماعى زنان اين است كه رسول گرامى اسلام وظيفه اصلى و ذاتى زنان را همسردارى و تربيت فرزندان صالح معرفى مى‏نمود و به آنان توصيه مى‏كرد از اين وظيفه اصلى نبايد غفلت كرد به يك حديث در اين مورد كه داراى نكاتى ارزنده است توجه نماييد:
روزى رسول خداصلى الله عليه وآله در جمع ياران و اصحابش نشسته بود كه اسماء بنت يزيد انصاريه - يكى از زنان قبيله انصار - به حضور آن حضرت رسيد و عرض كرد:
پدر و مادرم بفدايت، من به نمايندگى از طرف زنان به نزد تو مى‏آيم. فدايت شوم! مى‏دانم كه هيچ زنى در مشرق و مغرب عالم نيست مگر به همين رأيى كه من دارم.
خداوند تو را به حقيقت بر مرد و زن مبعوث نمود ما نيز به تو و به خدايى كه تو را فرستاده ايمان آورديم. ما طايفه زنان، محدود، محصور و خانه نشين شما هستيم. شهوات شما را رفع مى‏كنيم اولاد شما را حمل مى‏كنيم. شما مردها بر ما برتريها داريد، نماز جمعه و جماعت مى‏توانيد بخوانيد. عيادت مريض و تشييع جنازه مى‏توانيد برويد و از پس حج، حج ديگرى مى‏توانيد انجام دهيد و از همه مهمتر در راه خدا به جهاد مى‏رويد. وقتى مردان براى حج و عمره يا جهاد از خانه بيرون مى‏روند، ما اموالشان را حفظ مى‏كنيم و لباسهايشان را مى‏بافيم و اولادشان را تربيت مى‏كنيم. آيا در اجر و ثواب شريك مردان نيستم؟
حضرت رسول‏صلى الله عليه وآله به تمام صورت رو به اصحاب برگشته و فرمود:
»آيا تا به حال در امر دين سخنى به اين خوبى از زنى شنيده‏ايد؟ پاسخ دادند: يا رسول الله گمان نداريم زنى چنين سخنى بتواند گفت . سپس حضرت رو به آن زن نمود و فرمود:
اى زن به خانه‏ات برگرد و به زنان ديگر اعلام كن كه نيكو شوهردارى شما زنان و جلب رضايت مرد و پيروى از او مساوى تمام اعمالى است كه نام بردى. پس آن زن بازگشت و از اين مژده تكبير و تهليل مى‏گفت و خوشحال بود.«(503)

نكته مهم در اين روايت اين است كه: روش مورد پسند در زندگى براى زن از نظر آن حضرت، تدبير منزل و خانه دارى و تربيت اولاد است، در همين رابطه اسلام محروميتهاى زنان را مانند محروميت از جهاد در راه خدا بدون عوض و جبران نگذاشته، بلكه كمبود آن را بمعادل آن در فضليت جبران نموده است مثلا شوهردارى نيكو را معادل جهاد قرار داده است لذا شهادت در ميدان نبرد بر خانه نشينى زن و نيكو همسردارى رجحانى ندارد
تذكر: اهميت مسئله نيكو شوهردارى و تربيت اولاد بخاطر اثرات سازنده‏اى است كه اين مسئله در سعادت و خوشبختى جامعه دارد. در حقيقت جامعه‏اى به سعادت و خوشبختى‏دست پيدا مى‏كند كه خانواده‏ها از يك محيط گرم و صميمى و انسانى برخوردار باشند و اين امر زمانى تحقق پيدا مى‏كند كه زنان به وظيفه خود به طور كامل و دقيق عمل نمايند.

2 - حقوق زن در خانواده
»وَ أَنكِحُوا الأَيَمَى مِنكمْ وَ الصلِحِينَ مِنْ عِبَادِكمْ وَ إِمَائكمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِيمٌ«(504)
مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز مى‏سازد؛ خداوند گشايش‏دهنده و آگاه است!
اصلاح روابط خانوادگى از جمله اقدامات سرنوشت ساز پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله در مبارزه با مفاسد اجتماعى بود. در بخش اول مطالب فراوانى پيرامون آداب و رسوم جاهلى در امر ازدواج و تشكيل خانواده و انواع نكاح و طلاق مطرح شد خلاصه آن مطالب اين بود كه: در عصر جاهليت كمترين توجه و عنايتى به اراده و خواست دختر در امر ازدواج نمى‏شد او مجبور به ازدواج با كسى مى‏شد كه پدر يا رؤساى قبائل تصميم گرفته بودند. زن هيچ سهمى از مهر و صداق نداشت و در حقيقت او را مى‏فروختند و بعد از ازدواج و تشكيل خانواده، زن مقهور اراده و تمايلات مرد بود. او كنيزى بود كه مطابق هوسهاى شوهرش بايد عمل مى‏نمود و اين ازدواج در نهايت يا به مرگ شوهر خاتمه پيدا مى‏كرد يا به طلاق، هر كدام كه اتفاق مى‏افتاد آغاز يك بدبختى جديد براى زن بود. بديهى است اين آداب و رسوم در جامعه منشأ بسيارى از مفاسد اجتماعى بود و به همين جهت رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله با تبيين آيات قرآن اقدام به اصلاح روابط خانوادگى نمود و يك نظام انسانى براى زن و مرد در خانواده ايجاد نمود كه با اجراى آن، خانواده به كانونى جهت رشد و تعالى و سرچشمه فضايل انسانى تبديل شد.

خلاصه تعاليم آسمانى قرآن در امر ازداوج :
سرشت و طبيعت مخلوقات در اين جهان، همسرگيرى و ازدواج است همسرگيرى همراه با وجود يافتن و هستى انسان شروع مى‏شود(505)
زن و مرد با ازدواج، آرامش و قرار را در وجود ديگرى مى‏يابند و ازدواج به دوستى و مهربانى ميان آن دو منجر مى‏شود.
»وَ مِنْ ءَايَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجاً لِّتَسكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فى ذَلِك لاَيَتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ«(506)
و از نشانه‏هاى او اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند! و از آيات او، آفرينش آسمانها و زمين، و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست؛ در اين نشانه‏هايى است براى عالمان!
از طرف ديگر، عالى‏ترين هدفى كه ازدواج موجب تحقق آن مى‏شود حبّ بقاء است. چه اين كه انسان با علاقه‏اش به زندگى طولانى مى‏داند كه بطور طبيعى در عرض زوال است لذا مى‏كوشد بقاى خود را از طريق فرزندان و نوادگانش كه در حقيقت ادامه وجود او محسوب مى‏شوند تأمين كند و با تحقق بخشيدن به اين هدف، هستى هميشه در آبادانى و عمران خواهد بود. خداوند متعال اين واقعيت را اين گونه بيان مى‏كند:
»وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكمْ أَزْوَجاً وَ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَجِكم بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُم مِّنَ الطيِّبَتِ أَ فَبِالْبَطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ«(507)
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد؛ و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه‏هايى به وجود آورد؛ و از پاكيزه‏ها به شما روزى داد؛ آيا به باطل ايمان مى‏آورند، و نعمت خدا را انكار مى‏كنند؟!
در جاى ديگر از زبان بندگان صالح حق، اين حبّ بقاء به صورت درخواست از خداوند، اين چنين مطرح مى‏شود
»وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَب لَنَا مِنْ أَزْوَجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً«(508).
و كسانى كه مى‏گويند: »پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!«
قرآن مجيد ازدواج را يك وسيله براى اطفاى شهوت نمى‏داند بلكه غريزه جنسى را عاملى براى ايجاد پرورش فرزندان شايسته مى‏داند و در اين رابطه زن و ازدواج را يك زمينه پاك و وسيله پاكيزه‏اى براى حفظ حيات نوع بشر معرفى مى‏كند و به همين دليل از آميزش با زن به عنوان يك ذخيره آخرت نام مى‏برد:
»نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لأَنفُسِكمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكم مُّلَقُوهُ وَ بَشّرِ الْمُؤْمِنِينَ«(509)
زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آن‏ها آميزش كنيد. و )سعى نماييد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح( اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده!

پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله براى زنان و مردان در انتخاب همسر به استقلال آنان حكم نمود. مخصوصاً در مورد زنان، ازدواج تحميلى را باطل اعلام نمود.
ابن عباس روايت مى‏كند: دخترى نزد پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا؛ پدرم مرا به پسر برادرش شوهر داده تا به واسطه من قدر و منزلت او را بالا برد. پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله اختيار را به او داد كه اگر خواست ازدواج را تثبيت كند وگرنه آن را باطل كند. آن دختر عرض كرد: من كار پدرم را تثبيت مى‏كنم؛ اما مى‏خواهم زنان بدانند امر ازدواج دختران به دست پدران نيست.(510)
روايت شده است مردى به نام خزوم دختر خود را به نكاح مردى در آورد در حالى كه از كار پدرش ناراضى بود پس به حضور رسول خداصلى الله عليه وآله آمد و جريان را عرض كرد پيامبر اكرم تزويج پدر را ردّ و باطل اعلام كرد(511)
و به اين صورت پيامبر گرامى‏صلى الله عليه وآله اسلام اولين مرحله ازدواج را اصلاح نمود و زن را از زنجيرهاى جاهلى پدر و قبيله آزاد نمود.
تذكر: ازدواج دختران باكره طبق نظر امام خمينى )ره(، بايد با اذن پدر باشد ولى اگر پدر با ازدواج دختر با كفو و مردى كه از هر نظر شايستگى همسرى او را دارد ممانعت به عمل آورد و براى مخالفت خود دليل قانع كننده‏اى نداشته باشد و از طرف ديگر دختر نياز به ازدواج داشته باشد و مى‏ترسد كه اگر از اين ازدواج صرف نظر كند شوهر خوبى براى او پيدا نشود در چنين وضعيتى اذن پدر ساقط مى‏شود و دختر مى‏تواند تصميم به ازدواج با مرد مورد علاقه خودش بگيرد.((512)
و در مجموع موضوعاتى مانند: اقسام نكاح، تعدد زوجات، سرپرستى در نظام خانواده، مهريه زن، ارث زنان، مردان - نفى رفتار ظالمانه با زن، ازدواج با غير مسلمانان، مفاسد جنسى زنان و مردان همسردار، رفتار با زنان غير مطيع، رفتار با مردان غير صالح، حل اختلافات خانوادگى، حقوق مرد بر زن، حقوق زن بر مرد، طلاق و انواع آن، احكام بعد از طلاق و مرگ همسرو... با يك نگرش دقيق مطابق آفرينش توسط آن حضرت در جامعه آن عصر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و احكام آن‏ها از طرف آن حضرت به اجرا گذاشته و گام بزرگى در جهت اصلاح وضعيت آن عصر برداشته شد.
آيات سوره نساء / 24 22 19 4 3 و 34، گوشه‏اى از تعاليم آسمانى اسلام )از اول نكاح و مراحل مختلف آن و پايان آن اگر طلاق باشد( را نمايان مى‏كند كه با دقت و تأمل در آن‏ها مى‏توان به حركت تحول آفرين مكتب اسلام در امر ازدواج آگاه شد حركتى كه كانون خانواده را منشأ بركات براى جامعه نمود.
و اما سخنان رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله پيرامون نظام حقوقى خانواده!
1- بهترين شما خوش رفتارترين شما براى خانواده‏اش مى‏باشد و من خوش رفتارترين شما هستم با خانواده‏ام.(513)
2- برادرم جبرئيل به من خبر مى‏داد و همواره سفارش زنان را مى‏نمود تا آنجا كه گمان كردم براى شوهر جايز نيست به زنش حتى )اُفّ( هم بگويد.(514)
3- هر مردى كه همسرش را بيش از سه بار در عمرش بزند خداوند او را ميان تمام مردم محشر چنان رسوا مى‏كند كه اولين و آخرين به وى بنگرند.(515)
4- بدانيد خداى عزوجل و پيامبرش از كسى كه زنى را زير فشار گذارد تا مَهْرش را بخشيده و مرد او را طلاق دهد بيزارند.(516)
5- حق مرد بر زن اين است كه زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستى و محبت كند و از خشم او دورى نمايد و آنچه را مورد رضايت اوست انجام دهد و به پيمانها و وعده‏هاى وى وفادار باشد.(517)
6- هر زنى كه شوهرش را با زبانش بيازارد خداوند هيچ كار واجب و مستحبى را از او نمى‏پذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمى‏كند تا وقتى كه شوهرش را راضى كند اگر چه روزها روزه بگيرد و شبها به عبادت مشغول شود.(518)
7- بهترين زنان شما آن زنى است كه بيشتر براى شوهرش آرايش و زينت مى‏كند امّا از بيگانگان خود را مى‏پوشاند.(519)
دقت در اين سخنان، بيانگر روح حاكم بر نظام حقوقى خانواده در اسلام است و اگر بخواهيم قدر و منزلت اين نظام را درك كنيم، يك مقايسه‏اى بين اين تعاليم و ميان آنچه كه در جاهليت صورت مى‏گرفت كافى است كه به ارزش تلاش پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله آگاه شويم.
اصلاح حقوق خانواده در عصر بعثت، از اقدامات مهم پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله در مبارزه با مفاسد اجتماعى بود كه توسط آن حضرت صورت گرفت هر چند مسلمانان به جهت عوامل مختلفى هنوز نتوانسته‏اند اين تعاليم را در جامعه بطور كامل اجرا نمايند و از بركات آن بهرمند شوند كه اين عيب بزرگ ربطى به اسلام ندارد بلكه مربوط به ما مسلمانان است كه نتوانسته‏ايم و نخواسته‏ايم آن گونه باشيم كه اسلام و پيامبر عظيم الشأن آن خواسته‏اند. اميد است با ظهور حضرت مهدى ارواحناه. زمينه تحقق قوانين اسلام در همه ابعاد فردى و اجتماعى فراهم گردد كه انسانها شاهد خوشبختى و سعادت همديگر در جامعه باشند. ان شاءاللَّه.