امتحان و آزمايش در نهج البلاغه
خطبه
فى الاستسقاء و فيه تنبيه العباد الى وجوب استغاثه رحمه الله اذا حبس عنهم
رحمه المطر
الا و ان الارض التى تقلتكم، و السماء التى تظلتكم [ بالاى سر شماست. ]،
مطيعتان لربكم، و ما اصبحنا تجودان لكم ببركتهما توجعا لكم، و لازلفه [ تقرب-
نزديكى. ] اليكم، و لا لخير ترجوانه منكم، وليكن امرتا بمنافعكم فاطاعتا، و
اقيمتا على حدود مصالحكم فقامتا.
ان الله يبتلى عباده عند الاعمال السيئه بنقص الثمرات، و حبس البركات، و
اغلاق خزائن الخيرات، ليتوب تائب، و يقلع مقلع و يتذكر متذكر، و يزدجر مزدجر. و
قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمه الخلق، فقال سبحانه:
'استغفروا ربكم انه كان غفارا. يرسل السماء عليكم مدرارا. و يمددكم باموال و
بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا'. فرحم الله امرا استقبل توبته، و
استقال خطيئته، و بادر منيته!
و قدر الارزاق فكثرها و قللها، و قسمها على الضيق و السعه فعدل فيها ليبتلى
من اراد بميسورها و معسورها، و ليختبر بذلك الشكر و الصبر من غنيها و فقيرها.
فالله الله معشر العباد! و انتم سالمون فى الصحه قبل السقم، و فى الفسحه قبل
الضيق. فاسعوا فى فكاك رقابكم من قبل ان تغلق رهائنها. [ درهاى آزادى. ] اسهروا
عيونكم، و اضمروا بطونكم، واستعملوا اقدامكم، و انفقوا اموالكم، و خذوا من
اجسادكم فجودوا بها على انفسكم، و لا تبخلوا بها عنها، فقد قال الله سبحانه:
'ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم' و قال تعالى: 'من ذا الذى يقرض الله
قرضا حسنا فيضاعفه له، و له اجر كريم'. فلم يستنصركم من ذل، و لم يستقرضكم من
قل، استنصركم 'و له جنود السماوات و الارض و هو العزيز الحكيم'. و استقرضكم 'و
له خزائن السماوات و الارض، و هو الغنى الحميد'. و انما اراد ان 'يبلوكم [ شما
را مى آزمايد. ] ايكم احسن عملا'. فبادروا باعمالكم تكونوا مع جيران الله فى
داره. رافق بهم رسله، و ازارهم ملائكته، و اكرم اسماعهم ان تسمع حسيس [ صداى
آتش. ] نار ابدا، و صان اجسادهم ان تلقى لغوبا و نصبا: [ رنج و سختى. ] 'ذلك
فضل الله يوتيه من يشاء، و الله ذوالفضل العظيم'.
ترجمه
آگاه باشيد اين زمينى كه شما را در بر مى گيرد و آسمانى كه بر شما سايه مى
افكند هر دو مطيع فرمان پروردگار شمايند.
اين دو بركات خود را بر شما نه به خاطر ترس و نه براى تقرب به شما و يا
انتظار نيكى از شما مى بخشند بلكه آنها مامور رساندن منفعت به شما هستند و
اطاعت "فرمان حق" نموده اند به آنها دستور داده شده كه به مصالح شما قيام
نمايند و آنها چنين كردند.
خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه كارهاى بد انجام مى دهند. با كمبود ميوه
ها و جلوگيرى از نزول بركات و بستن در گنجهاى خيرات به روى آنان آزمايش مى كند
"اين آزمايش" به خاطر اين است كه توبه كاران توبه كنند و كسى كهبايد دست از
گناه بكشد خوددارى و پندپذيران پند گيرند و آنكه از گناه مى ترسد از انجام كار
خلاف بازايستد. خداوند پاك و منزه استغفار را سبب فراوانى روزى و رحمت بر خلق
قرار داده است: چنانكه فرموده است:
'از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه آمرزنده است بركات خويش را از آسمان بر
شما فرومى بارد و با بخشش ثروت و فرزندان شما را تقويت مى كند و باغستانها و
نهرهاى آب در اختيار شما مى گذارد'. [ سوره نوح آيه 12 -10. ]
رحمت خداى بر آن كس كه به استقبال توبه بشتابد از خطاهاى خود پوزش طلبد "و
قبل از پايان زندگى عمل صالح كند" و بر مرگ پيشى گيرد. "خطبه ى 143"
روزيها را مقدر و اندازه گيرى كرد: گاهى كم و گاهى زياد و به تنگى و وسعت به
طور عادلانه، تقسيم فرمود، تا هر كه را بخواهد به وسعت روزى و يا تنگى آن
بيازمايد و با آن 'شكر' و 'صبر' غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد. "خطبه ى
191".
زنهار! زنهار! اى بندگان خدا! خدا را به ياد آوريد در حال تندرستى پيش از
آنكه بيمار شويد و در حال وسعت پيش از آنكه در تنگناى زندگى قرار گيريد "شما در
گرو اعمال خود هستيد پس" در راه آزادى خويش پيش از آنكه درهاى آزادى بر روى شما
بسته شود سعى و كوشش كنيد در دل شب چشمها را بيدار داريد و شكمها را لاغر و
قدمها را به كار اندازيد و اموال را انفاق كنيد. از جسم و تن خويشتن بگيريد و
بر روان و جان خود بيفزائيد در اين كار بخل نورزيد كه خداوند فرموده است:
'اگر خدا را يارى كنيد او شما را نصرت مى دهد و قدمهايتان را ثابت نگه مى
دارد'. [ محمد- 7. ]
و نيز فرموده است:
'كيست كه به خداوند قرض دهد؟ تا خداوند به او چند برابر عطا كند و براى او
پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد'. [ بقره- 245. ] "خطبه ى 183".
"اما بدانيد" درخواست يارى او از شما نه به خاطر ضعف و ناتوانى است و قرض
گرفتنش از شما نه به خاطر كمبود است، او از شما يارى خواسته در حالى كه
'لشكرهاى آسمان و زمين از آن اوست و عزيز و حكيم است'، درخواست قرض كرده در
حالى كه گنجهاى آسمان و زمين به او تعلق دارد و بى نياز و حميد است "بلى اينها
نه از جهت نيازى است كه او دارد بلكه" خواسته است شما را بيازمايد كه كداميك
نيكوكارتريد.
بنابراين به اعمال نيك مبادرت ورزيد تا از همسايگان خدا در سراى او باشيد!
"در نزد كسانى كه" رفيق پيامبرانند و فرشتگان به ديدارشان مى آيند! "خداوند"
آنچنان اين گروه را گرامى داشته كه حتى گوشهاى انها صداى خفيف آتش را نمى شنوند
و بدنهايشان هيچگونه رنج و ناراحتى نمى بيند 'اين فضل و مرحمت خداوند است كه به
هر كس بخواهد مى دهد و خداوند داراى فضل عظيم است'. [ 'حديد'- 21. ]
شرح و توضيح
انتخاب اين درس به جهت آن است كه توجه داشته باشيم انسان همواره در معرض
آزمايش است، اين آزمايش از جهات گوناگون است و بايد راه و رسم پيروزى در اين
آزمايش را به خوبى بدانيم. در قطعه نخستين از اين درس چنين مى خوانيم: 'آگاه
باشيد اين زمينى كه شما را در بر مى گيرد و آسمانى كه بر شما سايه مى افكند هر
دو مطيع پروردگار و شمايند'.
"الا و ان الارض التى تقلكم و السماء التى تظلكم مطيعتان لربكم".
اما نه به اين معنى كه 'اين دو بركات خود را به خاطر ترس، براى تقرب و يا
توقع نيكى از شما، به شما مى بخشند'.
"و ما اصبحتا تجود ان لكم ببركتهما توجعا لكم. و لا زلفه اليكم و لا لخير
ترجو انه منكم".
'بلكه به آنها امر شده كه در راه منفعت شما به كار افتند، اطاعت فرمان حق را
نموده اند، و به آنها دستور داده شده كه به مصالح شما قيام نمايند و آنها چنين
كردند'. "ولكن امرتا بمنافعكم فاطاعتا، و اقيمتا على حدود مصالحكم فقامتا".
به دنبال اين قسمت به اين نكته اشاره كرده كه بايد همه بدانند بخشيدن اين
همه نعمت و قرار دادن آسمان و زمين در خدمت اين موجود بدون امتحان و آزمايش نمى
تواند باشد و نمى شود اين همه نعمت را استفاده كنند و شكرگذارى نكنند و يا آنها
را در راه معصيت به كار گيرند مى فرمايد: 'خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه
اعمال بد انجام مى دهند با كمبود ميوه ها، جلوگيرى از نزول بركات، و بستن در
گنجهاى خيرات آزمايش مى كند'.
"ان الله يبتلى عباده عند الاعمال السيئه بنقص الثمرات، و حبس البركات و
اغلاق خزائن الخيرات".
و هدف اين است كه 'توبه كاران، توبه كنند، آنان كه بايد دست از گناه بكشند
خوددارى، پندپذيران پند گرفته متذكر گردند و آنكه از گناه مى ترسد از انجام
خلاف بازايستد'.
"ليتوب تائب و يقلع مقلع و يتذكر متذكر و يزدجر و مزدجر".
بنابراين خود نقص ها و كاهش نعمتها، نيز نعمت ديگرى هستند زيرا هدف آن است
كه انسانهاى از راه به در رفته بازگردند و گرفتار مشاكل خطرناك تر نگردند.
آنگاه راه بازگشت و توبه را نشان مى دهد و نتايج و ثمرات آن را نيز بيان كرده
مى گويد: 'خداوند- كه پاك و منزه است- استغفار را سبب فراوانى روزى و رحمت بر
خلق قرار داده است'.
"و قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمه الخلق".
آرى خداوند سبحان فرموده: 'از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار
آمرزنده است "اگر چنين كنيد" بارانهاى پر بركت آسمان را پى در پى بر شما فرومى
فرستد اموال و فرزندانتان را افزون مى كند و براى شما باغهاى خرم و سرسبز و
نهرهاى آب جارى قرار مى دهد'.
"فقال سبحانه استغفروا ربكم انه كان غفارا، يرسل السماء عليكم مندرارا. و
يمددكم باموال و بين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا". "نوح: 10 -12".
سپس اضافه مى فرمايد: 'رحمت خداوند بر آن كس كه به استقبال توبه بشتابا، از
خطاهاى خود پوزش طلبد "و با انجام اعمال صالح" بر مرگش پيشى گيرد'.
"فرحم الله امرءا استقبل توبته و استقال خطيئته، و بادر منيته!". "خطبه ى:
143".
در بخش ديگرى از خطبه ديگر درباره ى امتحان و آزمايش نسبت به روزى و مقدرات
زندگى انسانها چنين فرموده است: 'خداوند روزيها را مقدر و اندازه گيرى كرده
گاهى كم و گاهى زياد قرار داده و آن را با تنگى و وسعت به طر عادلانه تقسيم
فرموده است':
"و قدر الارزاق فكثرها و قللها و قسمها على الضيق و السعه فعدل فيها".
و اين به آن خاطر است: 'هر كه را بخواهد با وسعت روزى و هر كه را بخواهد با
تنگيآن بيازمايد'.
"ليبتلى من اراد بميسورها و معسورها".
همچنين: 'به وسيله ى آن شكر و صبر از ناحيه ى غنى و فقير را نيز مورد امتحان
قرار دهد'.
"و ليختبر بذلك الشكر و الصبر من غنيها و فقيرها".
به دنبال آن مجموعه اى از امور دنيوى كه براى امتحان و آزمايش به كار گرفته
مى شوند چنين برمى شمارد: 'سپس روزى وسيع را با فقر و بيچارگى درآميخت، تندرستى
را با حوادث دردناك، دوران شادى و سرور را با غصه و اندوه مقرون ساخت' "همه
اينها براى امتحان و آزمايش است".
"ثم قرن بسعتها عقابيل فاقتها و بسلامتها طوارق آفاتها و بفرج افراحها غصص
اتراحها". "خطبه ى: 91 ص 11".
در سومين قسمت انتخاب شده، چنين مى فرمايد: 'زنهار! زنهار! اى بندگان خدا !
خدا را به ياد آوريد، در حال تندرستى پيش از آنكه بيمار شويد، و در حال وسعت
پيش از آنكه در تنگناى زندگى قرار گيريد'.
"فالله الله معشر العباد! و انتم سالمون فى الصحه قبل السقم و فى الفسحه قبل
الضيق".
شما در گروه اعمال خود هستيد 'بنابراين در راه آزاديخويش پيش از آنكه درهاى
آن بر روى شما بسته شود- سعى و تلاش كنيد'.
"فاسعوا فى فكاك رقابكم من قبل ان تغلق رهائنها".
براى اين آزادى، لازم است رفتارى از اين قبيل داشته باشيد:
'در دل شب چشمها را بيدار داريد، شكمها را لاغركنيد، قدمها را به كار
اندازيد و اموال را انفاق كنيد: از جسم و تن خود برگيريد، بر روان و جان خود
بخشش نمائيد و در اين كار بخل نورزيد'.
"اسهروا عيونكم، و اضمروا بطونكم و استعملوا اقدامكم و انفقوا اموالكم، و
خدوا من اجسادكم فجود وابها على انفسكم و لا تبخلوا بها عنها".
اينگونه باشيد كه 'خداوند سبحان فرموده است: اگر خدا را يارى كنيد او شما را
نصرت مى دهد، و قدمهايتان را ثابت نگه مى دارد'.
"فقد قال الله سبحانه: ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم" "محمد: 7".
و نيز فرموده است: 'كيست كه به خداوند قرض الحسنه دهد، تا خداوند به او چند
برابر عطا كند، و براى او پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد'.
"و قال تعالى: من ذاالذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له، و له اجر كريم"
"بقره: 245".
امام توجه مى دهد 'مطمئنا درخواست يارى او از شما نه به خاطر ضعف و ناتوانى
است و نه قرض گرفتنش به خاطر كمبود'.
"فلم يستنصركم من ذل و لم يستقرضكم من قل".
'او از شما يارى خواسته در حالى كه لشكرهاى آسمانها و زمين از آن او و عزيز
و حكيم است'.
"استنصركم و له جنود السماوات و الارض و هو العزيز الحكيم".
او 'از شما قرض خواسته در حالى كه گنجهاى آسمانها و زمين همه از آن او است و
بى نياز و حميد است'.
"و استقرضكم 'و له خزائن السماوات و الارض، و هو الغنى الحميد'".
پس روشن مى شود 'همه اينها براى آن است كه شما را بيازمايد تا معلوم گردد
كداميك نيكوكارتريد'.
"انما اراد ان يبلوكم ايكم احسن عملا".
'حال كه مسئله از اين قرار است به اعمال نيك مبادرت ورزيد تا با همسايگان
خدا، در سراى او باشيد'.
"فبادروا باعمالكم تكونوا مع جيران الله فى داره".
آزمونها در چهره هاى مختلف
سخن از امتحان و آزمايش بشر كمتر مورد توجه است، در حالى كه توجه به آن
كارساز و حركت آفرين و كنترل كننده است به همين جهت ما اين بحث را به آن اختصاص
داده ايم.
گرچه بيان عموميت امتحان براى تمام اقوام و جمعيتها، اثر سازنده ى بسيار
قابل ملاحظه اى براى مومنان دارد ولى اين منحصر به مومنان نيست بلكه هرگروه و
جمعيتى به نوعى در اين سنت الهى شريك و سهيمند و امتحانات خداوند در چهره هاى
گوناگون به سراغ آنها مى آيد.
گروهى در محيطهائى قرار مى گيرند كه از هر نظر آلوده است، وسوسه هاى فساد از
هر طرف آنها را احاطه مى كند، امتحان بزرگ آنها اين است كه در چنين جو و شرائطى
همرنگ محيط نشوند و اصالت و پاكى خود را حفظ كنند.
گروهى در فشار محروميتها قرار مى گيرند، در حالى كه مى بينند اگر حاضر به
معاوضه كردن سرمايه هاى اصيل وجود خود باشند، فقر و محروميت آنها به سرعت درهم
مى شكند، اما به بهاى از دست دادن ايمان و تقوا و آزادگى و عزت و شرف و همين
آزمون آنها است. گروهى ديگر بر عكس غرق در نعمت مى شوند و امكانات مادى از هر
نظر در اختيارشان قرار مى گيرد، آيا در چنين شرائطى، قيام به وظيفه شكر نعمت مى
كنند؟ يا غرق در غفلت و غرور و خودخواهى و خودبينى، غرق در لذات و شهوات و
بيگانگى از جامعه و از خويشتن مى شوند؟! و اين آزمايش آنها است.
گروهى- همچون غرب و شرق زده هاى عصر ما- با كشورهائى روبرو مى شوند كه در
عين دورى از خدا و فضيلت و اخلاق، از تمدن مادى خيره كننده اى بهره مندند و
رفاه اجتماعى قابل ملاحظه اى دارند، در اينجا جاذبه نيرومند مرموزى آنها را به
سوى اين نوع زندگى مى كشاند كه به قيمت زير پا نهادن همه ى اصولى كه به آن
اعتقاد دارند و به قيمت تن دادن به ذلت وابستگى، چنان زندگى را براى خود و
جامعه ى خويش فراهم مى سازند، اين نيز يكنوع آزمون است.
مصيبتها، در دو رنجها، جنگ و نزاعها، قحطى و گرانى و تورم، حكومتهاى خودكامه
اى كه انسانها را به بردگى و اسارت خود دعوت مى كنند و آنها را به تسليم در
برابر برنامه هاى طاغوتى خود فرامى خوانند، و بالاخره امواج نيرومندهواى نفس و
شهوت، هر يك از اينها وسيله آزمايشى است بر سر راه بندگان خدا و در همين صحنه
ها است كه ايمان و شخصيت و تقوى و پاكى و امانت و آزادگى افراد مشخص مى شود.
اما براى پيروزى در اين آزمونهاى سخت، جز تلاش و كوشش مستمر و تكيه بر لطف
خاص پرورگار راهى نيست.
جالب اينكه در حديثى كه در اصول كافى از بعضى از معصومين در تفسير آيه:
'احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون' "عنكبوت: 1" آمده
چنين مى خوانيم:
"يفتنون كما يفتن الذهب، ثم قال يخلصون كما يخلص الذهب".
'آزمايش مى شوند همانگونه كه طلا در كوره آزمايش مى شود و خالص مى شوند
همانگونه كه فشار آتش ناخالصيهاى طلا را از بين مى برد و آن را خالص مى كند'. [
'اصول كافى' طبق نقل تفسير نور الثقلين ج 4 ص 148. ] به هر حال عافيت طلبانى كه
گمان مى كنند همين اندازه كه اظهار ايمان كنند در صف مومنان قرار مى گيرند و در
اعلى عليين بهشت همنشين پيامبران و صديقين و شهداء خواهند بود سخت در اشتباهند.
به گفته اميرمومنان على "ع" در نهج البلاغه:
"والذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبله، و لتغربلن غربله، و لتساطن سوط القدر، حتى
يعود اسفلكم اعلاكم و اعلاكم اسفلكم":
'سوگند به كسى كه پيامبر "ع" را به حق مبعوث كرده به شدت مورد آزمايش قرار
مى گيريد، و غربال مى شويد، و همانند محتويات يك ديگ به هنگام جوشش، زير و رو
خواهيد شد، آنچنان كه بالاى شما پائين و پائين شما بالا قرار خواهد گرفت'!. [
نهج البلاغه خطبه 16. ]
امام اين سخن را هنگامى مى گويد كه تازه مردم با او بيعت كرده اند و در
انتظار اين هستند كه بينند او با تقسيم اموال بيت المال و مقامها چه مى كند؟!
آيا با همان معيارهاى گذشته و تبعيضها يا بر معيار تلخ عدالت محمدى؟!
و قرآن كريم با صراحت مى فرمايد:
"و لنبلونكم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و
بشر الصابرين. "بقره- 155"
اين آيه مى گويد جهان صحنه ى آزمايش الهى است.
ملاحظه مى فرمائيد، در اين آيه به مسئله ى 'آزمايش به طور كلى' و چهره هاى
گوناگون آن اشاره مى كند و به عنوان يك امر قطعى و تخلف ناپذير مى فرمايد: 'به
طور مسلم ما همه ى شما را با امورى همچون ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و
كمبود ميوه ها آزمايش مى كنيم'.
"و لنبلونكم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات".
و از انجا كه پيروزى در اين امتحانات جز در سايه مقاومت و پايدارى ممكن نيست
در پايان آيه مى فرمايد: 'و بشارت ده صابران و پايداران را' گرچه امتحانات الهى
متفاوت است، بعضى مشكل و بعضى آسان و قهرا نتائج آنها نيز با هم فرق دارد، اما
به هر حال آزمايش براى همه هست.
طرق آزمايش
در آيه فوق همانند آنچه در نهج البلاغه خوانديم نمونه هائى از امورى كه
انسان با آنها امتحان مى شود بيان شده از قبيل: ترس، گرسنگى، زيانهاى مالى، و
مرگ... ولى وسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست بلكه امور ديگرى نيز در
قرآن به عنوان وسيله امتحان آمده است، مانند فرزندان، پيامبران، و دستورات
خداوند، حتى بعضى از خوابها ممكن است از وسائل آزمايش باشد، 'شرور و خيرها نيز
از آزمايشهاى الهى محسوب مى شوند'.
"و نبلوكم بالشر و الخير فتنه".
"انبياء 35"
رمز پيروزى در امتحان
در اينجا سوالى پيش مى آيد و آن اين است: حال كه همه ى انسانها در يك امتحان
گسترده ى الهى شركت دارند، راه موفقيت در اين آزمايشها چيست؟ پاسخ اين سوال را
همانطور كه مشاهده شد قسمت آخر آيه ى مورد بحث و آيات ديگر قرآن مى دهد:
نخستين و مهمترين گام براى پيروزى همان است كه در جمله كوتاه و پر معنى "و
بشر الصابرين" آمده.
آنها هستند كه از عهده ى اين آزمايشهاى سخت به خوبى برمى آيند و بشارت
پيروزى متعلق به آنها است، اما سست عهدان بى استقامت از بوته ى اين آزمايشها
سيه روى درمى آيند.
چرا خدا مردم را آزمايش مى كند؟
در زمينه مسئله ى آزمايش الهى، نخستين سوالى كه به ذهن مى آيد اين است مگر
آزمايش براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از
ميزان جهل و نادانى خود بكاهيم؟ اگر چنين است خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه
دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است چيزى بر او مخفى نيست
كه با امتحان آشكار شود؟!.
پاسخ به اين سوال مهم را در اينجا بايد جستجو كرد كه مفهوم آزمايش و امتحان
در مورد خداوند با آزمايشهاى ما بسيار متفاوت است.
آزمايش هاى ما همانست كه در بالا گفته شد يعنى براى شناخت بيشتر و رفع ابهام
و جهل است، اما آزمايش الهى در واقع همان 'پرورش و تربيت' است.
توضيح اينكه در قرآن متجاوز از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است،
اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى
نهفته "و ازقوه به فعل رساندن آنها" و در نتيجه پرورش دادن بندگان آنان را مى
آزمايد، يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى گدازند تا به
اصطلاح آبديده شود، آدمى را نيز در كوره ى حوادث سخت پرورش مى دهد تا مقاوم
گردد.
در واقع امتحان خدا به كار باغبانى پرتجربه شبيه است كه دانه هاى مستعد را
در سرزمينهاى آماده مى پاشد، اين دانه ها با استفاده از مواهب طبيعى شروع به
نمو و رشد مى كنند، تدريجا با مشكلات مى جنگند و با حوادث پيكار مى نمايند، در
برابر طوفانهاى سخت و سرماى كشنده و گرماى سوزان ايستادگى به خرج مى دهند تا
شاخه ى گلى زيبا يا درختى تنومند و پرثمر بارآيد كه بتواند به زندگى و حيات خود
در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
سربازان را براى اينكه از نظر جنگى نيرومند و قوى شوند به مانورها و جنگهاى
مصنوعى مى برند و در برابر انواع مشكلات: تشنگى، گرسنگى، گرما و سرما، حوادث
دشوار، موانع سخت، قرار مى دهند تا ورزيده و آبديده شوند و موفق به نجات خود،
كشور مكتب گردند.
و اين است رمز آزمايشهاى الهى.
اميرمومنان على "ع" تعريف بسيار پر معنى در زمينه ى فلسفه ى امتحانات الهى
دارد مى فرمايد:
"و ان كان سبحانه اعلم بهم من انفسهم ولكن لتظهر الافعال التى بها يستحق
الثواب و العقاب".
'گرچه خداوند به روحيات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مى
كند تا كارهاى خوب و بد كه معيار پاداش و كيفر است از آنها ظاهر گردد'. [ نهج
البلاغه كلمات قصار جمله 93. ]
اگر آزمايش الهى نبود اين استعدادها شكوفا نمى شد و بر شاخسار درخت وجود
آنان ميوه هاى اعمال نمايان نمى گشت و اين است فلسفه ى آزمايش الهى در منطق
اسلام.
آزمايش خدا همگانى است
از آنجا كه نظام حيات در جهان هستى نظام تكامل و پرورش است و تمامى موجودات
زنده مسير تكامل را مى پيمايند، حتى درختان استعدادهاى نهفته خود را به شكل
ميوه بروز مى دهند همه ى مردم از انبياء گرفته تا ديگر طبق اين قانون عمومى مى
بايست آزمايش شوند و استعدادهاى خود را شكوفا سازند.
عوامل پيروزى در آزمايشهاى الهى
1- گفتيم جمله و بشر الصابرين با صراحت مى گويد: رمز پيروزى در آزمايشات صبر
و پايدارى است، و به همين دليل بشارت پيروزى را تنها به صابران و افراد با
استقامت مى دهد.
2- از طرفى توجه بگذرا بودن حوادث اين جهان و سختيها و مشكلاتش و اينكه اين
جهان گذرگاهى بيش نيست عامل ديگرى براى پيروزى محسوب مى شود كه در جمله انا لله
و انا اليه راجعون "ما از آن خدا هستيم و به سوى خدا بازمى گرديم"
"بقره: 156" آمده است.
اصولا اين جمله كه از آن به عنوان 'كلمه ى استرجاع' ياد مى شود، عصاره اى
است از عاليترين درسهاى توحيد و انقطاع الى الله و تكيه بر ذات پاك او در همه
چيز و در هر زمان، و اگر مى بينيم بزرگان اسلام به هنگام بروز مصائب سخت اين
جمله را با الهام از قرآن مجيد تكرار مى كردند براى اين بوده است كه شدت مصيبت
آنها را تكان ندهد و در پرتو ايمان به مالكيت خداوند و بازگشت همه ى موجودات به
سوى او، اين حوادث را در خود هضم كنند.
اميرمومنان على "ع" در تفسير اين جمله مى فرمايد: ان قولنا انا لله اقرار
على انفسنا بالملك و قولنا و انا اليه راجعون اقرار على انفسنا بالهلك: 'اينكه
ما مى گوئيم 'انا لله' اعتراف به اين حقيقت است كه ما مملوك او هستيم و اينكه
مى گوئيم 'و انا اليه راجعون' اقرار به اين است كه ما از اين جهان خواهيم رفت و
جايگاه ما جاى دگر است' "نهج البلاغه كلمات قصار شماره: 99".
3- علاوه بر اينها استمداد از نيروى ايمان و الطاف الهى عامل مهم ديگرى است،
كسانى هستند كه هر وقت دستخوش حوادث مى گردند، اعتدال خود را از دست داده
گرفتار اضطراب مى شوند، اما دوستان خدا چون برنامه و هدف روشنى دارند بدون حيرت
و سرگردانى، مطمئن و آرام به راه خود ادامه مى دهند، خدا نيز روشن بينى بيشترى
به آنها مى دهد كه در انتخاب راه صحيح دچار اشتباه نشوند، قرآن مى گويد:
"والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا":
'كسانى كه در راه ما به جهاد برخيزند ما آنها را به راههاى خود هدايت مى
كنيم'.
"عنكبوت- 69"
4- توجه به تاريخ پيشينيان و بررسى وضع آنان در برابر آزمايشهاى الهى براى
آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسيار موثر است.
اصولا اگر انسان در مسائلى كه براى او پيش مى آيد احساس تنهائى كند از
مقاومتش كاسته خواهد شد، اما توجه به اين حقيقت كه اين مشكلات طاقت فرسا و
آزمايشهاى سخت الهى براى همه ى اقوام و ملتها در طول تاريخ وجود داشته مقاومتش
بيشتر خواهد شد قرآن مجيد كرارا براى دلدارى پيامبر "ص" و تقويت روحيه ى او و
مومنان اشاره به تاريخ گذشتگان و حوادث دردناك زندگى آنها مى كند.
5- توجه به اين حقيقت كه همه ى اين حوادث در پيشگاه خداوند رخ مى دهد و به
همه چيز آگاه است عامل ديگرى براى پايدارى است.
كسانى كه در يك مسابقه مشكل و طاقت فرسا شركت دارند همين كه احساس مى كنند
جمعى از دوستانشان در اطراف ميدان مسابقه آنها را مى بينند تحمل مشكلات براى
آنها آسان مى شود و با شوق و عشق بيشترى به مسابقه برمى خيزند.
قرآن مى گويد: به هنگامى كه نوح "ع" تحت شديدترين فشارها از سوى قومش واقع
شد مامور به ساختن كشتى شد خداوند به او دستور داد.
'و اصنع الفلك باعيننا':
'در برابر ديدگان ما اقدام به ساختن كشتى كن'.
"هود- 37"
جمله 'باعيننا' "در برابر ديدگان علم ما" چنان قوت قلبى به نوح "ع" بخشيد كه
فشار و استهزاى دشمنان، كمترين خللى در اراده ى نيرومند او ايجاد نكرد.
از سالار شهيدان و مجاهدان راه خدا امام حسين "ع" نقل شده كه در صحنه ى
كربلا به هنگامى كه بعضى از عزيزانش با فجيعترين وجهى شربت شهادت نوشيدند
فرمود:
هون على ما نزل بى انه بعين الله":
'همين كه مى دانم اين امور در برابر ديدگان علم پروردگار انجام مى گيرد تحمل آن
بر من آسان است'. [ لهوف ص 49. ]
آزمايش به وسيله ى نعمت و بلا
همانطور كه در خطبه نيز خوانديم امتحانات الهى هميشه به وسيله ى حوادث سخت و
ناگوار نيست، بلكه گاه خدا بندگانش را با وفور نعمت و كاميابيها آزمايش مى كند،
چنانكه قرآن مى گويد:
"و نبلوكم بالشر و الخير فتنه":
'ما شما را به وسيله ى بديها و خوبيها امتحان مى كنيم'.
"انبياء- 35"
توجه به چند نكته ديگر نيز در اينجا ضرورى است:
يكى اينكه لازم نيست همه ى مردم با همه ى وسائل آزمايش شوند، بلكه ممكن است
امتحان هر گروهى به چيزى باشد، چرا كه تناسب با روحيه ها و وضع فردى و اجتماعى
مردم در اينجا شرط است.
ديگر اينكه ممكن است انسان از عهده ى پاره اى از امتحانات به خوبى برآيد در
حالى كه در برابر امتحانات ديگر سخت رفوزه شود.
و نيز ممكن است امتحان فردى، وسيله ى امتحان ديگرى باشد، مثلا خداوند كسى را
با مصيبت فرزند دلبندش مورد آزمايش قرار مى دهد. اين آزمايش پاى ديگران را هم
به ميدان امتحان مى كشد كه آيا آنها در مقام همدردى برمى آيند و در تخفيف آلام
شخص مصيبت زده مى كوشند يا نه؟
آخرين نكته اينكه: همانگونه كه اشاره كرديم امتحانات الهى جنبه ى عمومى و
همگانى دارد و حتى پيامبران نيز از آن مستثنى نيستند بلكه آزمايش آنها با توجه
به سنگينى مسئوليتشان به درجات، سخت تر از آزمايش ديگران است. [ توضيح آزمايشات
را از تفسير نمونه استفاده كرده ايم براى آگاهى بيشتر مراجعه فرمائيد جلد 1 ذيل
آيه ى 155 -157. ]
سوال و تحقيق
1- لغات پيچيده ى خطبه ها را با توجه به كتب لغت و شروح معنى فرمائيد.
2- درباره آزمايش و امتحانات الهى به نهج البلاغه و قرآن مراجعه كرده مقاله
ى فشرده اى تهيه كنيد.
3- تعدادى از افراد موفقى كه در تاريخ از آزمايش سربلند درآمده اند را نام
ببريد؟
4- شما در برابر آزمايشهاى الهى چه تصميمى اتخاذ كرده اند؟ آيا تا به حال
روى اين قسمت تمرين نموده ايد؟! چرا؟