چهره هاى درخشان سامرّاء
حضرت امام هادى و امام عسكرى عليهماالسلام

على ربانى خلخالى

- ۲۱ -


ميرزاى بزرگ جريان را كه مى شنوند و از آن با اطلاع مى گردند سر به زير انداخته و كمى درنگ كرده ، سپس سر برداشته و روى به قصاب مى كنند و مى فرمايند: من دختر شما را همين الآن به عنوان زوجه براى فرزندم فلان كه هنوز ازدواج نكرده با اجازه شما عقد مى كنم ، آيا شما از حاج جعفر راضى مى شويد؟
قصاب كه هرگز توقع اين سرافرازى و افتخار وصلت با بيت آيت الله العظمى ميرزاى شيرازى را نداشت بلافاصله در جواب مى گويد: بله از حاج جعفر راضى شدم و از اين وصلت سربلند و مفتخر نيز مى باشم .
در همان مجلس عقد شرعى خوانده مى شود و دختر قصاب عروس آيت الله العظمى ميرزاى شيرازى و زوجه فرزند او مى شود. با اين كار مدبرانه و روشى عاقلانه ميرزاى بزرگ علاج چند مشكل را مى كنند:
1 - فرزند خود را داماد مى كنند.
2 - دختر قصاب را عروس مى كنند.
3 - حاج جعفر را از گرفتارى و وادى برهوت كه جايگاه گنهكاران است نجات داده و به وادى السلام كه جايگاه مؤ منين است ، ارتقا بخشيده اند.
آرى ، به فرمايش آيت الله العظمى حاج سيد محمد شيرازى قدس سره كه در آخر اين داستان متذكر شدند اين بود كه :
آرى ، اين قدر حساب آخرت دقيق است و بايد انسان عبرت بگيرد به حساب خود رسيدگى نمايد و از همت و تدبير ميرزاى شيرازى نيز بايد درس و حكمت آموخت .

سامرّا و عزاداران حسينى عليه السلام
حضرت آيت الله العظمى حاج سيد محمد شيرازى قدس سره در ادامه راه و رفتار جد خود حضرت آيت الله العظمى ميرزاى شيرازى بزرگ نسبت به احيا و تقويت نشانه هاى شيعه و تشيع در سامرّا قدم برمى داشتند و براى از غربت درآوردن حرم عسكريين عليهماالسلام و رونق دادن به زيارت آنان برنامه ريزى مى نمودند.
ايشان افرادى از تجار - مخصوصا تجار كربلاى معلى - را تشويق كرد تا حسينيه اى در سامرّا تاءسيس نمايند و درب هاى آن را بر روى عزاداران حسينى و زائران حرم عسكريين عليهماالسلام باز نگه دارند، بر اثر آن تشويقات حسينيه اى مجلل در محله اى نزديك حرم عسكريين عليهماالسلام واقع به طرف دست راست درب قبله صحن شريف تاءسيس ‍ يافت و راه اندازى شد. يعنى درست در نقطه مقابل مدرسه علميه آيت الله العظمى ميرزاى شيرازى كه به طرف دست چپ درب قبله صحن شريف واقع است قرار داشت .
اين حسينيه به نام حسينيه كربلايى ها فعاليت خود را شروع كرده و شاهد ارج فعاليت خود در ايام مناسبت هاى دينى و مذهبى بود مخصوصا ماه مبارك رمضان كه به تشويق آيت الله العظمى حاج سيد محمد شيرازى قدس سره راهنمايى و كمك ايشان هيئت هايى تشكيل شده بود كه زائران را همه روزه بعد از پايان نماز جماعت آيت الله العظمى شيرازى در صحن مطهر امام حسين عليه السلام توسط اتوبوس هاى زيادى كه در اطراف صحن شريف متمركز كرده بودند از كربلاى معلى به سامرّا منتقل مى كردند، افطار و سحرى در حسينيه كربلايى هاى سامرّا آماده و همه آنان را ميهمان به سفره امام حسين عليه السلام و خوان پربركت عسكريين عليهماالسلام مى نمودند.
زيارت مفصل عسكريين عليهماالسلام سرداب غيبت و همچنين زيارت سيد محمد فرزند برومند امام هادى عليه السلام وسط راه و زيارت كاظمين را نائل آمده و به كربلاى معلى باز مى گشتند.
در همه ماه مبارك رمضان اين برنامه پرفيض ادامه پيدا مى كرد، علاوه بر آن ايام شهادت امام دهم و همچنين ايام شهادت امام عسكرى عليهماالسلام هيئت هاى عزادارى زيادى به توصيه و راهنمايى آيت الله العظمى شيرازى از كربلاى معلى و از نجف اشرف براى عرض تسليت و سوگوارى به ساحت مقدس امام زمان ارواحنا فداه به سامرّا رفته و عزادارى مفصلى در حرم عسكريين عليهماالسلام و صحن شريف انجام داده و پس از زيارت و عتبه بوسى آن بزرگواران به كربلاى معلى بازمى گشتند.
اين برنامه ها روز به روز به همت و تشويق آيت الله العظمى حاج سيدمحمد شيرازى بيشتر و بيشتر مى شد، رونق و عظمت فزون ترى پيدا مى كرد. سنى و شيعه را متحد و برادرى محكم ترى بين آنان برقرار مى كرد.
دشمنان اسلام و مسلمين آن را تحمل نكرده و مشغول توطئه چينى شدند.
ناگاه بعد از پايان مراسم عزادارى در يكى از مناسبت هاى سوگوارى ايام شهادت امامين عسكريين عليهماالسلام برپا مى شد، شعارهايى ناخواسته تفرقه افكن و تحريك آميز در بدگويى به خلفاى سنيان از ميان دسته جات عزادار و در مركز شهر سامرّا بلند و طنين افكن شد. فورى در مقابل اين فريادها و شعارهاى ضد خلفا فريادها و اشعارهايى نيز از همان ميان عليه امامان پاك و معصوم شيعيان بلند گشت و به دنبال آن طرفين سنگ باران شدند و عده اى زخمى و مجروح گشتند و اين فتنه يكى دو سال تكرار شد.
آيت الله العظمى شيرازى قدس سره فرمودند:
در پى اين حوادث غيرمترقبه و براى مهار كردن آن از بعضى افراد هيئتى و دوستان كمك گرفته و خواستيم قصه را دنبال كرده و آن را ريشه يابى كنند و نتيجه را به اطلاع برسانند.
آنان پس از تحقيق و ريشه يابى به اين نتيجه رسيدند كه سفارت استعمار پير انگلستان در عراق تحمل اين اتحاد و همزيستى شيعه و سنى را نداشته ، لذا طبق قاعده معروف خود ((تفرقه افكن و آقايى كن )) يك عده از مزدوران خود را براى برهم زدن نظم و آشوب گرى فرستاده تا خود را ميان عزاداران جا داده به عنوان عزادار اين گونه شعارهاى متضاد و تحريك آميز را سر دهند تا نظم عزا و عزاداران برهم زده و آتش فتنه و تفرقه را بين آنان شعله ور سازند و به عزا و عزادارى پايان دهند.
آرى ، اين گونه استعمارگران على الخصوص استعمار پير انگلستان از وحدت مسلمانان و از شعائر حسينى و عزاداران بالخصوص اگر با راهنمايى علما و مراجع دين مانند خاندان شيرازى بوده باشد بيمناك و سعى در بر هم زدن و از بين بردن آن دارند.
بلى ، استعمار پير انگلستان كه از خاندان شيرازى ضربه هاى سنگينى را مانند قصه تنباكو در ايران كه به دست آيت الله العظمى ميرزا محمدحسن شيرازى ميرزاى بزرگ انجام گرفت و مانند قصه خروج ذلت بار و شكستشان در عراق از فتواى جهاد عليه اشغالگران توسط آيت الله العظمى ميرزا محمدتقى شيرازى ديده ؛ به آشوب گرى و فتنه انگيزى ضد عزاداران حسينى كه به راهنمايى آيت الله العظمى حاج سيد محمد شيرازى قدس ‍ سره بوده ، اكتفا نكردند، بلكه توسط يك كودتاى نظامى مزدوران خود، صدام و حزب كافر بعث را در عراق به حكومت رسانده و دمار از روزگار مردم شيعه عراق بالاخص از روحانيت شيعه و على الخصوص از خاندان شيرازى درآوردند. حال هم كه صدام را خداى متعال خوارى و ذلت بخشيد، دست بردار نيستند و جناياتى بسيار كه يكى از آنها شيعه كشى و هرج و مرج است به وجود آورده و انتقام از مردم شيعه عراق گرفته و مى گيرند.
اميدواريم با بيدارى ملت ها و شناخت نيرنگ هاى استعمارگران خداى متعال از ظالمان انتقام گرفته عزت و آقايى را به مسلمانان برگرداند ان شاءالله تعالى
يكى از شاگردان مرحوم آيت الله العظمى آقاى سيد محمد شيرازى قدس ‍ سره
15 شوّال المكرّم 1427
بخش هشتم : آستان مقدسه سامرّا : از گذشته تا كنون
آستانه مقدسه سامرّا در گذشته
عمارت اول آستانه سامرّا
عمارت دوم آستانه سامرّا
عمارت سوم آستانه سامرّا
عمارت چهارم آستانه سامرّا
و...

فصل يكم : آستانه مقدسه سامرّا در گذشته
آستانه مقدسه سامرّا مدفن مطهر دو پيشواى نور حضرت امام هادى عليه السلام و حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام است .
همچنين مقبره نرجس عليهاالسلام همسر امام حسن عسكرى عليه السلام ، حكيمه خاتون عليهاالسلام ، حسين فرزند امام هادى عليه السلام ، جعفر كذاب (236) و ابوهاشم جعفرى در اين آستانه قرار دارد.
در ضلع غربى آستانه سرداب معروف به غيبة المهدى ، محل غيبت كبرى حضرت مهدى عليه السلام امام دوازدهم شيعيان جهان واقع است .
عمارت اول آستانه سامرّا
اتفاق نظر كاملى است بين علماى فريقين كه حضرت امام هادى عليه السلام پس از شهادت در خانه خويش دفن گشت و حضرت اين خانه را از دليل ، فرزند يعقوب نصرانى خريدارى فرموده بودند و چنانچه از متن روايات ((كافى )) و ((ارشاد)) و نيز كتب عامه استفاده مى گردد، اين خانه بسيار وسيع بوده و ظاهرا تمامى صحن شريف امروزى ، خانه آن حضرت را در برمى گيرد.
در متون تاريخ چنين تصريح گشته كه پيكر مقدس حضرت امام هادى عليه السلام را در وسط حياط خانه خود دفن نمودند و پس از شهادت حضرت ، مادر امام حسن عسكرى عليه السلام نيز در جنب قبر شريف پدرش به خاك سپردند.
ولى چون در اطراف آن پادگان نظامى بود شيعيان و محبين خاندان عصمت و نبوت مخفيانه به زيارت مى شتافتند و پنجره اى به سمت خيابان باز نموده بودند كه زايرين از آن پنجره زيارت مى كردند و داخل خانه نمى شدند.
البته توليت آن به دست شيعيان بود. حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام داراى خادمى بود كه ساكن اين خانه بود و هر قسمت از اين خانه كه خراب مى گشت آن را مرمّت مى كرد و اين حالت تا سال 328 هجرى كه پايان عصر غيبت صغرى است ، ادامه داشت .
عمارت دوم آستانه سامرّا
عمارت دوم آستانه سامرّا در سال 33 هجرى توسط ابومحمد الحسن مشهور به ناصرالدوله فرزند ابى الهيجاء عبدالله آل حمدان انجام شد.
ولى او اولين فرمانرواى شيعه بود كه حرم و گنبد بر مزار امام هادى و امام عسكرى عليهماالسلام بنا كرد و بر شهر سامرّا حصار نهاد و منازلى در اطراف آستانه بنا نمود و شيعيان را تشويق به سكونت در آن سامان كرد و كوشش فراوانى در آبادانى شهر سامرّا كرد، ولى بر اثر جنگ هايى كه بين وى و معزالدوله بويه اى رخ داد، اكثر برنامه هاى عمرانى او ناتمام باقى ماند.
عمارت سوم آستانه سامرّا
در سال 377 هجرى ابى الحسين احمد بن بويه ، پس از پيروزى بر ناصرالدوله آل حمدان و وقوع صلح بين او و ناصرالدوله وارد شهر سامرّا شد و اموال زيادى در عمران شهر صرف نمود. گنبد بزرگى بر مزار امام هادى عليه السلام و امام حسن عسكرى عليه السلام برآورد و حرم مجللى اطراف قبر مطهر تاءسيس نمود و صحنى براى آستانه احداث كرد.
به دستور او ضريحى از چوب ساج ساخته و بر قبر مطهر نهادند و سرداب غيبة المهدى عليه السلام را كه حوض آب جارى در آن بود، با خاك پر نمودند و حقوق ماهانه از براى خدمه آستانه تعيين نمود و تمام تاسيسات ناصرالدوله آل حمدان را به اتمام رساند.
عمارت چهارم آستانه سامرّا
عمارت چهارم آستانه عسكريين عليهماالسلام به دست عضدالدوله بويه اى (م 372 ه ) انجام گشت . عضدالدوله پس از ورود به بغداد و زيارت از عتبات مقدسه دستور داد تا تمام عمارت آنها را خراب كرده و طبق يك نقشه سنجيده ، آستانه هاى كربلا، نجف ، كاظميه و سامرّا را بنا نمايند.
تجديد بناى آستانه سامرّا از سال 367 تا 372 هجرى - كه سال وفات عضدالدوله بويه اى است - در نهايت شكوه و جلال و عظمت به اتمام رسيد و اين عظيم ترين عمارتى بود كه بر مزار عسكريين عليهماالسلام بنا گشت و تا عصر حاضر پا برجا مى باشد.
وى هم چنين حصار محكمى جهت امنيت شهر سامرّا بنا كرد و خانه هايى در اطراف آستانه تاءسيس نمود و حقوق مستمرى جهت خدمه آستانه تعيين كرد و كوشش فراوانى در آبادانى شهر سامرّا به خرج داد و اين همه باعث شد كه شيعيان از اطراف و اكناف به اين شهر هجرت كنند.
آستانه سامرّا در قرن پنجم هجرى
ابوالحرث ارسلان فرزند عبدالله بساسيرى در سال 450 هجرى بغداد را به تصرف خويش درآورد و دستور داد كه در اذان مساجد بغداد حى على خيرالعمل را - كه در نزاع بين شيعه و سنى حذف شده بود - بگويند.
به گفته قاضى نورالله شوشترى : وى عمارتى عالى بر قبر منور امامين همامين ، على الهادى و امام حسن بن على عليهماالسلام در سامرّا بنا نهاد و هدايايى به آستانه تقديم نمود.
در سال 495 هجرى قمرى سلطان بركيارق سلجوقى توسط وزير خويش ‍ مجدالدوله درهاى آستانه را تجديد نمود و تعميراتى توسط ناصربالله ، خليفه عباسى در آستانه انجام گرفت كه از آن جمله در سرداب غيبت حضرت المهدى عليه السلام مى باشد كه تا عصر حاضر باقى است و تاريخ 606 هجرى قمرى و بعضى از آيات و نقش هاى ديگر بر آن نمايان است .
آستانه سامرّا در قرن هفتم
در سال 640 هجرى بر اثر سقوط شمع بزرگى كه حرم شريف را روشن مى كرد، آتش سوزى در حرم رخ داده و ضريحى كه بساسيرى در سال 450 هجرى قمرى به آستانه عسكريين عليهماالسلام اهدا نموده بود، دچار حريق گشت .
سپس خليفه عباسى ، المستنصر بالله جبران خسارات وارده به عمارت آستانه مقدسه و دو ضريح شريف نموده و آنها را به زيباترين شكل خود بازگرداند.
آستانه سامرّا در قرن هشتم
پس از تاءسيس دولت جلايريان در ايران به دست شيخ حسن ايلكانى در سال 740 هجرى قمرى ، همو تعميرات وسيعى در آستانه عسكريين عليهماالسلام به سال 750 هجرى قمرى انجام داد كه شامل گنبد، گلدسته ها، حرم و رواق هاى مطهر آستانه مى شد و همچنين ضريح مطهر را تزئين كرد و در خارج از شهر، محلى را جهت دفن اموات اختصاص داد و دستور داد تا ديگر در صحن مطهر كسى را دفن نكنند.
آستانه سامرّا در قرن صفويه
پس از به قدرت رسيدن سلسله صفويه در ايران ، شاه اسماعيل صفوى در روز 25 جمادى الثانى سال 914 قمرى به عنوان فاتح بغداد وارد اين شهر گشت و شيعيان عراق از وى استقبال نمودند.
سپس راهى كربلا و نجف شد و بعد به سمت كاظميه و سامرّا شتافت و هداياى ارزنده اى به عتبات مقدسه اهدا كرد، و در سامرّا تمام حرم و رواق هاى اين آستانه را با فرش هاى ابريشمى مفروش ساخت . قنديل هاى طلا و نقره به حرم آستانه اهدا كرد و دستور تعميرات اين آستانه را صادر نمود.
وى پس از مراجعت از زيارت عتبات مقدسه تعيين نمود و دستور داد كه درودگران ، مهندسان و معماران را از اطراف و اكناف بلاد جمع كنند تا شش ‍ عدد صندوق خاتم داراى نقش هاى خطايى و اسليمى در نهايت ابداع و استوارى بسازند و آنها را در حرم آستانه هاى مشرف بگذارند.
آتش سوزى دوم آستانه سامرّا
در سال 1106 هجرى قمرى فتنه بزرگى در سامرّا از طرف سلاطين عثمانى به راه افتاد و اكثر شيعيان را قتل عام نمودند، چنان كه شهرت دارد، يك نفر از شيعيان در شهر سامرّا نماند و از روى سهو يا عمد آستانه مقدس سامرّا را آتش زدند.
موقعى كه اين خبر موحش به اصفهان رسيد، شاه سلطان حسين صفوى دخالت نمود و جمعى از علما و اعيان اصفهان را به سامرّا گسيل داشت كه تمام خرابى ها را ترميم نمودند و تزيين و تعميرات وسيعى را در آستانه انجام دادند.
وى ضريحى از فولاد به حرم مطهر اهدا نمود و صندوق مطهر را تعمير كرد و كف حرم شريف و صحن را با سنگ مرمر مفروش ساخت .
آستانه سامرّا در عصر نادرشاه
در سال 1156 هجرى قمرى هنگامى كه نادرشاه افشار به زيارت عتبات مقدسه عراق شتافت ؛ تعميراتى در آستانه سامرّا انجام داد.
همچنين همسر وى ، رضيه بيگم ، دختر شاه سلطان حسين صفوى كاشيكارى هاى صحن و گنبد مطهر را ترميم نمود.
آستانه سامرّا در قرن سيزده هجرى
در مطلع قرن سيزدهم هجرى تعميرات آستانه سامرّا توسط احمدخان برمكى آل دنبلى ، از امراى آذربايجان شد. او احمدخان ميرزا محمد رفيع فرزند ميرزا محمد شفيع مستوفى الممالك را با مبالغى عظيم از وجوه نقدى به سامرّا گسيل داشت .
در سال 1200 هجرى قمرى به مباشرت وكيل وى ، شيخ محمد آل سلماسى و فرزند او شيخ زين العابدين كاظمى آل سلماسى ، تعميرات وسيعى را در صحن ، حرم و سرداب غيبت ، انجام دادند؛ ولى اجل به احمدخان مهلت نداد.
سپس فرزند وى حسين خان برمكى آل دنبلى اين كار عظيم ميرزا محمد تقى خان اميركبير در سال 1268 هجرى قمرى شيخ عبدالحسين شيخ ‌العراقين (م 1286 هجرى قمرى ) كه وصى وى بر ثلث ماترك بود، اموال مذكور را صرف تعميرات عتبات مقدسه عراق نمود.
از جمله در آستانه سامرّا صحن شريف را توسعه داد و پس از تعميراتى در حرم ، ضريح نقره اى بر مزار مقدس نهاد و به همت او گنبد آستانه سامرّا طلاپوشى شد و صحن و گلدسته ها و سرداب غيبت كاشيكارى گرديد. كف حرم و صحن با سنگ مرمر مفروش شد. شروع اين تعميرات در سال 1270 هجرى قمرى و پايان آن در سال 1286 هجرى قمرى و پايان آن در سال 1286 هجرى قمرى بود.
بعضى از مورخان به اشتباه ، اين تعميرات را به ناصرالدين شاه قاجار نسبت داده اند.
آستانه سامرّا در قرن چهاردهم هجرى
در مطلع قرن چهاردهم هجرى در عصر ميرزاى اول مجدد شيرازى (م 1312 هجرى قمرى ) حرم و رواق ها آيينه كارى گشت و سنگ هاى كف صحن شريف ترميم شد و ساعت بزرگى بر در قبله نصب نمودند.
در اواخر سال 1355 هجرى قمرى جمعى هنگام شب به آستانه سامرّا حمله ور شده و مقدارى از طلاهاى گنبد را به سرقت بردند.
و در ماه صفر سنه 1356 هجرى قمرى در شب ، قفل در آستانه را شكستند و شمعدان هاى آستانه را - كه از نقره خالص بود و هر يك هشتاد كيلو وزن داشت - ربودند.
در سال 1380 هجرى قمرى تعميرات وسيعى توسط حاج على اصفهانى آل كهربائى از تجار معروف كربلا در آستانه عسكريين عليهماالسلام شروع گشت كه اولين آن ضريح نقره و طلاى مزار مطهر است كه فعلا بر مرقد شريف نصب مى باشد. بر سردر ضريح مقدس ذكر شده كه يك چهارم آن توسط حاج على اصفهانى كهربائى تاءمين شده است .
سپس در سال 1387 ق هر دو گلدسته آستانه به هزينه شخصى وى تذهيب گشت و هم چنين خانه هاى قسمت شمال و شرق صحن شريف را خريدارى نمود و صحن آستانه عسكريين عليهماالسلام را توسعه داد.

فصل دوم : آستانه سيد محمد عليه السلام
ابى جعفر محمد فرزند حضرت امام هادى عليه السلام در سال 228 قمرى به دنيا آمد. وى در يكى از مسافرت هاى خويش بين سامرّا و بغداد در سال 252 قمرى وفات يافت .
وى از برادر خود حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام بزرگتر بوده ، مقام امامت با ايشان بود كه پس از حصول بداء يك و يا دو سال - به اختلاف روايات - قبل از پدر خود فوت نمود.
مدفن آن بزرگوار به آستانه سيد محمد عليه السلام معروف مى باشد و در هشت فرسخى شرق شهر سامرّا و نزديك شهر بلد، از نواحى دو جبل در پنج كيلومترى غرب شط دجله بين راه بغداد سامرّا واقع است .
امروزه يكى از عظيم ترين زيارت گاهاى شيعيان است و اعراب عراق عقيده خاصى به اين آستانه دارند.
عمارت اول :
اين آستانه مباركه چون در مسير اصلى راه سامرّا نبوده و با راه اصلى فاصله داشته بر اثر ناامن بودن آن منطقه تا عصر صفويه متروك مانده بود از اين رو به طور دقيق از تاريخ بناى آن اطلاعى در دست نيست ، جز اين كه در تعميرات اساسى كه در سال هاى 1379 - 1384 هجرى قمرى در اين آستانه انجام گشت .
از قرائن و پى هايى كه مشاهده شد، بعضى از اهل اطلاع اظهار مى دارند كه عمارت اول اين آستانه متعلق به قرن چهارم است كه توسط عضدالدوله ديلمى انجام گرفته است .
عمارت دوم :
عمارت دوم در قرن دهم هجرى توسط شاه اسماعيل صفوى پس از فتح بغداد انجام گشت كه در آن هنگام قسمتى هم جهت سكونت زائرين اين آستانه بنا شد.
از اين قرن به بعد آستانه سيد محمد عليه السلام رفته رفته روى به عمران و آبادى نهاد و تمامى زائرينى كه قصد زيارت سامرّا را داشتند از اين آستانه زيارت كرده و در آنجا توقف مى نمودند.
عمارت سوم :
عمارت سوم در سال 1198 قمرى توسط ملامحمد رفيع فرزند محمد شفيع خراسانى تبريزى ، به هزينه احمدخان دنبلى انجام گشت . سيد حسن امين در ((دائرة المعارف الاسلامية الشيعية )) به نقل از كتاب ((تحفة العالم )) ميرزا عبداللطيف تسترى آن را عمارت اول ثبت كرده است .(237)
عمارت چهارم :
اين عمارت در سال 1208 قمرى توسط شيخ زين العابدين كاظمى آل سلماسى انجام گرفت و گنبدى از گچ و آجر بر روى قبر شريف بنا شد و همچنين كاروان سراى بزرگى در قسمت شرقى آستانه براى سكونت زائرين ايجاد گرديد كه قسمتى از هزينه آن را احمدخان دنبلى تقبل كرد.
اين عمارت را شيخ ذبيح الله محلاتى در كتاب خود ((تاريخ سامرّا)) به عنوان عمارت اول ثبت كرده و سيد حسن امين به نقل از ((مآثرالكبراء)) شيخ ذبيح الله محلاتى در ((دائرة المعارف الاسلامية الشيعية )) عمارت سوم آستانه سيّد محمد عليه السلام ثبت نموده است .
عمارت پنجم :
عمارت پنجم در سال 1244 هجرى قسمت توسط ملامحمد صالح برغانى فزوينى حائرى و با نظارت سردار حسن خان و حسين خان قزوينى حائرى و با نظارت سردار حسن خان و حسين خان قزوينى انجام گشت كه تمامى عمارت سابق را خراب نمودند و آستانه مجللى با گنبد بزرگ كاشى كارى بنا كردند، كه شروع آن در سال 1244 هجرى قمرى و پايان عمارت در سال 1250 هجرى قمرى بود.
تاريخ مذكور بر روى سنگ مرمر به خط ثلث در دو طرف ايوان آستانه نصب است . سيد حسن امين بر آن است كه در سال 1250 هجرى قمرى سردار حسين خان آن را تعمير نموده و اين عمارت در سال 1310 قمرى توسط ميرزا حسين نورى تعمير گشت و قسمت هايى از كاشى كارى گنبد كه ريخته بود، مرمت شد و تاريخ آن در پيشانى گنبد ثبت شده و هشت حجره در جنوب صحن شريف جهت سكونت زائرين احداث گرديده بود.
پس از هجرت ميرزاى شيرازى رحمة الله به سامرّا، در يكى از مسافرت هاى ميرزا كه همراه شاگردانش پياده از سامرّا به آستانه سيدمحمد مشرف گشتند، تعميراتى انجام داده و چند حجره به حجرات صحن افزودند. سپس ميرزا محمد تهرانى عسكرى صحن شريف را توسعه داد و حجراتى بدان اضافه نمود.
آستانه سيد محمد عليه السلام در عصر مرجعيت حاج آقا حسين قمى رحمة الله
در عصر مرجعيت حاج آقا حسين قمى رحمة الله جمعى از مردم ايران اموال زيادى جهت تعميرات آستانه سيد محمد ارسال داشتند و به خصوص بين سال هاى 1308 تا 1384 هجرى قمرى اين آستانه به شكل باشكوهى تكامل يافت .
عمارت جديد داراى صحن مربع شكل به ضلع 150 متر است و در وسط صحن شريف حرم مطهر واقع است كه گنبد كاشى كارى آن نظر هر بيننده را به خود جلب مى دارد.
محيط گنبد حدود 50 متر و ارتفاع آن 40 متر است و در كنار آن مناره اى به ارتفاع 40 متر در سال 1379 قمرى برافراشته اند. در مقابل حرم يك ايوان مسقف با ستون هاى باشكوه خودنمايى مى كند.
حرم مطهر با كاشى كارى و آيينه كارى هنرمندان ايرانى مزيّن شده و آيتى از هنر اسلامى را منعكس مى كند. قبر مطهر در وسط حرم واقع است و بر روى آن صندوق نفيس و ضريح نقره نصب است .(238)

فصل سوم : چهره هاى درخشان ديگر
چهره هاى درخشان زيادى از سادات علوى و دانشمندان و دانشوران بسيارى از علماى اسلام در سرزمين سامرّا عمرى را سپرى كرده يا در حول و حوش تربت عسكريين عليهماالسلام دفن گشته اند كه ما تنها فهرستى از آنها را در اين بخش تقديم مى كنيم :
1 - محمد بن حسين ، از نوادگان امام حسن عليه السلام .
2 - محمد بن صالح از سادات حسنى و از شاعران شهيد شيعه .
3 - عبيدالله بن عبدالله ، از سادات حسنى كه روزگارى نيز در كوفه امير بوده است .
4 - ابوالفضل محمد بن جعفر فرزند حسن مثنّى پسر امام حسن مجتبى عليه السلام كه در زندان عباسيان شهيد شد.
5 - موسى بن محمد، فرزند سليمان بن داوود پسر حسن المثنّى بن الامام الحسن عليه السلام .
6 - محمد بن قاسم ، از نوادگان امام سجاد عليه السلام .
7 - قاسم بن عبدالله ، فرزند حسين بن على زين العابدين عليه السلام .
8 - على المكفّل از نوادگان زيد شهيد فرزند امام سجاد عليه السلام .
9 - على بن ابراهيم بن على بن عبيدالله فرزند حسين اصغر پسر امام سيدالساجدين عليه السلام كه در جلو خانه جعفر فرزند معتمد خليفه عباسى ، او را كشتند و قاتلش شناخته نشد.
10 - زيد بن موسى معروف به زيدالنّار، فرزند امام موسى كاظم عليه السلام .
11- عبدالله بن حسين ، از نوادگان جعفر طيّار عليه السلام .(239)