با كاروان نور
جغرافياى تاريخى هجرت حضرت معصومه (س)

سيد عليرضا سيد كبارى

- ۷ -


8- عبور از تفرش

در ادامه مسير حضرت فاطمه معصومه(س) به طرف قم، شهرستان تفرش واقع شده است. مؤلف جغرافياى تاريخى تفرش و آشتيان، از وجود امامزاده‏هايى در اين منطقه كه از فرزندان بى‏واسطه و باواسطه حضرت امام كاظم(ع) هستند، خبر مى‏دهد. به احتمال زياد آنان از همراهان حضرت معصومه(س) بوده‏اند كه در اثر حمله‏اى ديگر از سوى عباسيان و يا در اثر جراحتى كه برداشته‏اند در بين راه به شهادت رسيده‏اند.

امامزادگانى كه بدون واسطه از فرزندان امام كاظم(ع) بوده و در روستاهاى تفرش به خاك سپرده شده‏اند عبارتند از:

1-محمد; فرزند امام كاظم(ع)

كه در خاورشهر تفرش در كويى كه به مناسبت مزار همين امامزاده «مشهد» ناميده مى‏شود، دفن شده‏است.

مشهد امامزاده محمد از بناهاى عصر صفويه و آراسته به كاشيكارى، تزئينات، گچ‏برى و نقاشى همان دوره است و داراى بقعه، مرقد، صندوق منبت‏كارى شده، گنبد و چند ايوان و صحن است. به نظر مى‏رسد كه بناى گنبد در سال 950 هجرى آغاز و سال‏956 به پايان رسيده است ولى قسمتى از تزئينات، همزمان بنيان ايوان سردر ورودى صحن سال 1050 پايان يافته‏است.(23)

2 - امامزاده هادى، فرزند امام كاظم(ع)

كه بقعه‏اش زيارتگاه مردم روستاهاى دور و نزديك در دهكده جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان و ساوه است. بر روى پايه‏هاى صندوق عبارت «مرقد امامزاده شاه هادى بن‏امام موسى كاظم عليه السلام‏» و تاريخ تحرير آن كه، سال‏947 هجرى، و نام استادكار آن، قنبر بن‏محمود ساوجى نجار، به چشم مى‏خورد.(24)

3-امامزاده جعفر، فرزند امام كاظم(ع)

اين امامزاده در دهكده مصفاى گيو از روستاهاى دهستان دستگرد به خاك سپرده شده است. بقعه اين امامزاده داراى گنبدى به شكل مخروط است كه از آجر و سنگ ساخته شده و گچ‏اندود مى‏باشد.

بقعه داراى مرقد و صندوق قديمى منبت‏كارى شده با نقوش برجسته گل و بوته است و روى پلها و پايه‏هاى صندوق كتيبه‏هايى به خط برجسته ثلث منبت كارى شده‏اند كه از آن ميان عبارت: «كاتب هذا الصندوق على بن‏عنايت‏الله الحسينى غفر ذنوبه‏» و يا عبارت: «به سعى و اهتمام عاليجناب سعادت نصاب تقوى و ورع دثار خواجه سعد الدين عنايت‏الله ابن‏ملك جلال‏الدين اسكندر» و نيز عبارتهاى: «اين صندوق وقف مرقد امامزاده شاه جعفر بن‏امام موسى الكاظم عليه السلام‏». و «تمام شد فى تاريخ شهر شعبان المعظم سنه اثنى و تسعين و تسعماته نبويه عليه السلام‏». به چشم مى‏خورد. (25)

4-امامزاده زكريا، فرزند امام كاظم(ع)

اين امامزاده بين دهكده عيسى‏آباد و ميدانك در بخش خلجستان قرار دارد.

5- بقعه در بى‏بى

اين امامزاده در مركز شهر تفرش واقع است (26) او خواهر حضرت معصومه(س) بود كه (27) نام اصليش مشخص نيست. (28)

نويسنده عمده الطالب وجود فرزندانى به نامهاى محمد و جعفر را براى امام كاظم(ع) تاييد كرده اما از هادى و زكريا نام نبرده است. چنانكه ذكر شد، ممكن است هادى، تصحيف هارون باشد.

همچنين ابوالعلى مهدى بن‏محمد از نوادگان امام صادق(ع)، امامزاده احمد از احفاد امام كاظم(ع)، قاسم بن‏حمزة بن‏امام كاظم(ع) از نوادگان امام هفتم از ديگر امامزادگانى هستند كه در تفرش و آشتيان دفن شده‏اند. [نقشه ش‏15]

9-آشتيان

آشتيان از شهرهاى استان مركزى ايران است. از شمال و غرب به شهرستان تفرش، از شرق به قم و از جنوب به شهرستان اراك محدود مى‏شود. وجود مرقد مطهر حضرت فاطمه صغرى(ع) (29) نشان مى‏دهد كه كاروان حضرت معصومه(س) پس از ساوه، از تفرش عبور كرده و به آشتيان وارد شده است.

10-قم

گروههاى مختلفى از اعراب همزمان با فتوحات اسلامى در اقصى نقاط ايران اسكان يافتند. برخى از سپاهيان لشكر اسلام بودند كه ايران را بر عراق و حجاز ترجيح داده و ماندگار شدند. بعضى ديگر در طى مهاجرت‏هاى گوناگون به ايران آمدند. يعقوبى در البلدان در توصيف قم مى‏نويسد، از جمله قم: «و كسى كه قصد قم دارد، چون كسى كه رو به مشرق مى‏رود از همدان بيرون رود و در روستاهاى همدان پيش رود، و از شهر همدان تا شهر قم پنج منزل راه است و «شهر بزرگ قم‏»، به آن «مينجان‏» گفته مى‏شود و شهرى است جليل‏القدر كه گويند در آن هزار گذر است و درون شهر دژى است كهن براى عجم، و در كنار آن شهرى است كه به آن «كمندان‏» گفته مى‏شود و آن را رودخانه‏اى است كه در ميان دو شهر آب در آن جارى است و روى آن پلهايى است كه با سنگ بسته شده و روى آنها از شهر «مينجان‏» به شهر «كمندان‏» عبور مى‏كنند. و اهالى آن كه بر آن چيره‏اند، قومى هستند از «مذحج‏» و سپس از «اشعريان‏» و در آن مردمى از عجمهاى كهن سكونت دارند، و قومى هم از موالى كه خود مى‏گويند كه آنان موالى عبدالله بن‏عباس عبدالمطلب‏اند، و اين شهر را دو نهر است، يكى از آندو در بالاى شهر و معروف است‏به «راس المور» و ديگرى در پايين شهر و معروف به «فوروز» و اين دو نهر از چشمه‏هايى است كه در كاريزهاى حفر شده‏اى جارى مى‏شود، و اين شهر در مرغزار با وسعتى است‏به اندازه ده فرسخ، و سپس به كوههاى آن مى‏رسد، كه از آنها است كوهى معروف به «روستاى سرداب‏» و كوهى معروف به «ملاحه‏» و آن را دوازده روستا است: «روستاى ستاره‏» و «روستاى كرزمان‏» و «روستاى فراهان‏» و «روستاى وره‏» و «روستاى طيرس‏» و «روستاى كوردر» و «روستاى وردراه‏» و «روستاى سرداب‏» و «روستاى براوشتان‏» و «روستاى براحه‏» و «روستاى قارص‏» و «روستاى هندجان‏» و بيشتر آب آشاميدنى اهل شهر در تابستان از چاههاست، و راهها از قم به رى و اصفهان و كرج و همدان از هم جدا مى‏شود و خراج آن چهار ميليون و پانصد هزار درهم است‏». (30)

تشيع در قم از ربع آخر قرن اول هجرى رواج يافت و از سوى امامان شيعه به عنوان پناهگاه شيعيان محسوب شد و خيل عظيمى از پيروان اهل‏بيت(ع) را در خود جاى داد.

دورى قم از مركز خلافت و سابقه تشيع در آن، به راحتى توانست‏شهر را پناهگاهى براى ياران ائمه عليهم السلام سازد. وقتى كاروان مدينه در ساوه مورد هجوم قرار گرفت مردم قم به يارى آنها شتافته و كاروان را به شهر خويش هدايت كردند.

مؤلف تاريخ قم مى‏نويسد:

«ديگر از سادات حسينيه از فرزندان موسى بن‏جعفر (عليهماالسلام) كه به قم آمدند فاطمه بود دختر موسى بن‏جعفر (عليهماالسلام)، چنين گويند بعضى از مشايخ قم كه چون امام على بن‏موسى‏الرضا (عليهماالسلام) را از مدينه بيرون كردند تا به مرو رود از براى عقد بيعت‏به ولايت عهد براى او فى سنة ماتين، خواهر او فاطمه بنت موسى بن‏جعفر (عليهم‏السلام) در سنه احدى و ماتين به طلب او بيرون آمد، چون به ساوه رسيد بيمار شد، پرسيد كه ميان من و ميان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند كه ده فرسخ است. خادم خود را بفرمود تا او را بر دارد و به قم برد. خادم او را به قم آورد و در سراى موسى بن‏خزرج بن‏سعد اشعرى فرود آمد و نزول كرد.

و روايت صحيح و درست آن است كه چون خبر به آل سعد رسيد، همه اتفاق كردند كه قصد ستى فاطمه كنند و ازو درخواست نمايند كه به قم آيد از ميانه ايشان موسى بن‏خزرج تنها هم در آنشب بيرون آمد و چون به شرف ملازمت‏ستى فاطمه رسيد زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بكشيد و به سراى خود او را فرود آورد...» (31)

در اين بيان سال هجرت حضرت فاطمه(س)، بيمارى وى در ساوه، انصراف از سفر به خراسان و قصد رفتن به قم از جانب ايشان در روايتى ذكر شده كه با ذكر روايت ديگرى كه آن را صحيح مى‏دانيم آگاهى قميان از كاروان مدينه، و حضور حضرت معصومه(س) در ساوه و بيرون رفتن موسى بن‏خزرج از قم جهت استقبال از ايشان و آوردن كاروان به قم خبر مى‏دهد. همچنين در روايت اول از وجود خادمى همراه حضرت معصومه(س) آگاه مى‏شويم كه گويا در نايين مدفون است. (32)

با توجه به اين نكته كه خاندان اشعرى از مهمترين خاندانهاى عرب مقيم قم بودند و تا قرن چهارم قدرت مهم شهر محسوب مى‏شدند (33) بزرگ اشعريان كه به استقبال كريمه اهل بيت مى‏شتابد و آن بانوى مكرمه در خانه وى منزل مى‏كند.

حضرت فاطمه معصومه(س) پس از روزها طى طريق با شهادت ياران در منازل بين ساوه و قم، در پايگاه تشيع اسكان مى‏يابد و پس از هفده روز به شهيدان مى‏پيوندد. حسب معمول آن روز كه فاصله دو منزل در يك روز طى مى‏شد و منازل مدينه تا قم حدود 54 منزل بود از اين روى اگر توقف بيش از معمولى در بين راه صورت نگيرد طى اين مسافت‏به حدود دو ماه زمان نياز دارد.

از حضرت فاطمه معصومه(س) هيچ حديث و روايتى از امام كاظم و امام رضا(ع) نقل نشده و تنها چهار روايت وى از طريق فاطمه بنت على بن‏موسى‏الرضا(ع) و بكر بن‏احمد قصرى به دست ما رسيده است. (34)

مفاهيم حديثى اين روايات بر محور ولايت استوار است و معانى زير را القا مى‏كند:

1. وصايت‏حضرت اميرالمؤمنين على بن‏ابى‏طالب(ع).

2. تثبيت جايگاه غدير در فرهنگ تشيع.

3. هشدار به جامعه شيعى از فراموشى روز غدير خم.

4. موقعيت على(ع) نسبت‏به رسول اعظم الهى(ص).

5. برابرى دوستى خاندان عصمت و طهارت با شهادت در راه خدا.

شخصيت معنوى

حضرت امام موسى كاظم(ع) نسبت‏به ديگر خاندان امامت و اهل بيت عصمت و طهارت فرزندان بيشترى دارند. چند شخصيت مهم خاندان موسوى عبارتند از:

1. حضرت امام على بن‏موسى‏الرضا(ع).

2. حضرت احمد بن‏موسى(ع).

3. حضرت فاطمه معصومه(س).

حضرت معصومه(س) پس از امام رضا(ع) دومين شخصيت ملكوتى اين خاندان به شمار مى‏آيد و به القاب والايى چون «معصومه‏»، «كريمه اهل بيت‏»، «طاهره‏»، «حميده‏»، «بره‏»، «رشيده‏»، «تقيه‏»، «نقيه‏»، «رضيه‏»، «مرضيه‏»، «سيده‏» و «اخت الرضا(ع)» خوانده شده است كه همه به واسطه مقامات عالى عرفانى و سلوك معنوى ايشان در طول حيات و يا ظهور كرامات عديده از سوى آن بانوى مكرمه است.

شخصيت معنوى و ملكوتى حضرت فاطمه معصومه(س) به اندازه‏اى است كه زيارت وى از سوى امام معصوم(ع) ترغيب شده است. امام رضا(ع) در جواب سعد بن‏سعد فرمود.

«من زارها فله الجنة‏» (35) «هر كس او را زيارت كند، ثوابش بهشت‏خواهد بود».

«من زار عمتى بقم فله الجنة‏» (36) «هر كه عمه‏ام را در قم زيارت كند، بهشت از آن اوست‏».

ازدواج نكردن حضرت معصومه(س)

هيچ يك از دختران امام كاظم(ع) ازدواج نكردند و امام كاظم(ع) ازدواج نمودن آنها را به اجازه برادر بزرگوارشان حضرت امام رضا(ع) موكول كرده بود.

يعقوبى مى‏گويد:

«موسى بن‏جعفر وصيت كرد كه دخترانش شوهر نكنند و هيچ يك از آنان شوهر نكرد مگر ام‏سلمه در مصر به ازدواج قاسم بن‏محمد بن‏جعفر بن‏محمد (37) درآمد و در اين باره ميان قاسم و خويشانش جريان سختى پيش آمد تا آنجا كه قاسم قسم خورد ... جز آنكه او را به حج‏برد، منظورى نداشته است‏». (38)

شيخ صدوق متن كامل وصيت‏نامه امام كاظم(ع) را نقل كرده است. در بخشى از آن حضرت به ازدواج دخترانش اشاره كرده، مى‏فرمايد:

در مورد اموال و خانواده و فرزندانم، او بمنزله خود من است، و اگر صلاح ديد كه برادرانش را - كه در آغاز اين نوشته از آنها نام برده‏ام - «به همان صورت كه من در اينجا ذكر مى‏كنم‏» باقى بگذارد، مى‏تواند اين كار را بكند و اگر نخواست، مى‏تواند آنها را كنار بگذارد و كسى حق اعتراض به او را ندارد، و اگر كسى از آنها بخواهد خواهر خود را عروس كند، بدون اجازه و دستور او اين حق را ندارد، و هر نيرو و قدرتى بخواهد او را از اختياراتى كه در اينجا ذكر كرده‏ام، كنار بزند و مانع او بشود، با اين كار از خدا و رسولش فاصله گرفته و بركنار شده است و خدا و رسولش نيز با او رابطه‏اى نخواهند داشت، و لعنت‏خداوند و تمام لعنت‏كنندگان و ملائكه مقرب و انبياء و مرسلين و مؤمنين بر چنين شخصى باد، و هيچ يك از سلاطين و نيز هيچ يك از فرزندانم حق ندارند او را از اموالى كه نزد او دارم بركنار كنند، من نزد او اموالى دارم، و سخنان او در مورد مبلغ آن، كاملا مورد قبول من است چه كم بگويد، چه زياد، و علت ذكر اسامى ساير فرزندانم فقط اين بود كه نام آنها و اولاد صغيرم در اينجا با احترام ذكر شود و آنها شناخته شوند.

آن همسرانم كه «ام ولد» (39) هستند، هر كدام كه در منزل باقى ماندند، داراى همان حقوق و مقررى خواهند بود كه در زمان حياتم از آن برخوردار بودند، به اين شرط كه او مايل باشد، و آنهايى كه ازدواج كنند ديگر نمى‏توانند بازگردند و مقررى دريافت دارند مگر اينكه «على‏» صلاح بداند، دخترانم نيز همين گونه‏اند.

امر ازدواج دخترانم بدست هيچ يك از برادران مادرى‏شان نيست و دخترانم نبايد كارى انجام دهند جز با صلاح ديد و مشورت او، و اگر برادران مادرى دخترانم (بدون اجازه «على‏») در مورد ازدواج آنان كارى انجام دهند خداوند تعالى و رسولش - صلى الله عليه و آله - را مخالفت و نافرمانى كرده‏اند، او نسبت‏به مسائل ازدواج قوم خود داناتر است اگر خواست تزويج مى‏كند و اگر نخواست، نمى‏كند، و من آنان را نسبت‏به آنچه در اين نوشته ذكر كرده‏ام وصيت نموده‏ام و خداوند را بر آنها گواه مى‏گيريم.

حضرت موسى بن‏جعفر عليهما السلام و شهود، مهر كردند.

به طور يقين منع امام كاظم(ع) بنا بر مصالح ويژه عصر خويش بود چه شيعيان در تقيه به سر مى‏برند و امكان داشت افرادى بيگانه كه هيچ مناسبتى با اهل‏بيت ندارند با خانواده تقوا و عفاف رابطه نسبى پيدا كنند. به همين دليل اين منع آغاز نهضت‏بانوان موسوى بر عليه عباسيان تلقى شد و اين خاندان بزرگ با مبارزه منفى خود ساختار اجتماعى عصر عباسى را زير سؤال بردند كه حضرت فاطمه معصومه(س) در اين نهضت نقش ويژه‏اى داشت، همانگونه كه كاروان مدينه به نام ايشان مشهور است‏به صراحت نامى از ديگر خواهران ايشان برده نشده است و تنها آرامگاههاى منسوب به آنان در طول مسير ما را به نام بانوان موسوى كه همراه حضرت معصومه(س) بودند، هدايت مى‏كند.