راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

تقى ژاله فر

- ۱۱ -


افرادى كه اعمالشان بدون تاءييد ولايت باشد، نتيجه اى از اعمال خود خواهند ديد؛ زيرا هيچ عملى بدون تاءييد ولايت ، مورد قبول درگاه الهى قرار نمى گيرد.
ابوحمزه ثمالى گويد:
مولاى بزرگوار امام سجاد عليه السّلام از ما پرسيدند:
چه سرزمينى برترين مكانها است ؟
عرض كردم : خدا و رسول و فرزند رسولش داناترند.
آن بزرگوار فرمودند:
((بهترين مكانها، بين ركن و مقام است . اگر مردى مانند نوح ، نهصد و پنجاه سال در آن مكان روز را به روزه و شب را به عبادت سپرى كند ولى عبادتش ‍ برمحور رهبرى هاى ما نباشد، از عبادت خود بهره اى نخواهد برد.(141)))
كلام ارزنده مولاى بزرگوار، بيانگر حقيقتى شگفت انگيز و هشداردهنده مى باشد؛ زيرا عبادتى كه براساس رهنمودهاى ائمه معصومين عليهما السّلام نباشد، مورد قبول درگاه الهى واقع نخواهد گرديد و بر همين اساس ‍ مى توان گفت كه راه رسيدن به سعادت ، جز از طريق رهنمودهاى ارزنده آن بزرگواران نمى تواند باشد و هر كس بخواهد خود را به سرچشمه اين حقيقت شگفت انگيز برساند، بايد رهنمودهاى آن بزرگواران را چراغ راه خود قرار دهد.
اگر عمل انسان براساس دستورات پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت باشد، آثار آن در زمان مرگ و انتقال به عالم برزخ كاملا آشكار و نمايان مى گردد؛ زيرا شيطان در اين لحظه بسيار حساس ، سعى مى كند انسان را به سوى دوزخ سوق دهد؛ اما وسوسه اش در مقابل افراد باايمان و معتقد به ولايت بى اثر مى گردد.
مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام مى فرمايند:
((شيطان در هنگام مرگ يكى از مواليان ما مى آيد تا او را از ولايت ما باز بدارد؛ از طرف راستش مى آيد، حريف نمى شود و از طرف چپش مى آيد، باز حريف نمى شود. و همين موقف است كه خداى تعالى فرموده است :
يثبّت اللّه الّذين آمنوا بالقول الثّابت فى الحيوة الدّنيا و فى الاءخرة (ابراهيم ، 27)
((خداوند مؤمنان را در زندگانى دنيا و آخرت به سخن استوار، پايدار مى دارد.(142)))
تاءثير عمل به دستورات ائمه معصومين عليهما السّلام و نقش ولايت در زمان مرگ ، در اين روايت به خوبى قابل مطالعه مى باشد؛ زيرا كسى كه دوستدار آن بزرگواران بوده و اعمالش براساس رهنمودهاى آن بزرگواران باشد، بدون ترديد، لطف خداى تعالى در زمان مرگ شامل حالش مى شود و او را در لحظه بسيار حساس ، كه شيطان قصد انحراف او را دارد، از اين خطر هولناك نجات مى بخشد.
بيدار شدن نفس لوامه در عالم برزخ
از ديدگاه روانشناسى اسلامى ، انسان داراى نفس ناطقه قدسيه است كه داراى حالات مختلف مى باشد.
گاهى نفس انسان بدنبال اميال لذت و شهوت مى باشد و عوامل لذت آفرين را دوست دارد و به همين جهت به سوى لذت ها گرايش پيدا مى كند، در چنين حالتى ، نفس را اماره گويند؛ زيرا كه همواره انسان را به سوى لذت هاى نامطلوب سوق مى دهد.
افرادى كه به دنبال لذت هاى نامطلوب متعددى مانند، شراب و قمار و موسيقى هاى لذت آفرين و.... مى باشند و از مشغول شدن با آنها، لذت فراوان مى برند، در اين حالت ، پيرو نفس اماره مى باشند. نفس اماره داراى ويژگى هاى خاصى است كه مطالعه آن مجالى ديگر مى طلبد.(143)
بايد دانست كه نفس انسان با آنكه بدنبال لذت و شهوت است اما بعد از ارتكاب هر عمل زشتى كه براساس نفس اماره صورت مى پذيرد، حالت پشيمانى و احساس ندامت و نفس او پديد مى آيد و انسان از عملى كه انجام داده است ، احساس شرم و پشيمانى مى نمايد. در اصطلاح زبان فارسى در چنين حالتى گويند كه ((وجدان )) انسان بيدار گشته است . مشاهده چنين رفتارى در انسان ، در اصطلاح روانشناسى اسلامى ، بيدار شدن نفس لوامه ناميده مى شود؛ زيرا خداوند متعال براساس قانونى كه بر نفس انسان حاكم گردانيده است ، به دنبال هر عمل زشت و گناه آلودى ، نفس انسان احساس پشيمانى و ندامت مى كند و به سوى خير و صلاح گرايش پيدا مى نمايد.
اگر خداوند متعال لطف خود را شامل بنده اى بگرداند، در همين عالم ، چشم آگاهى بخش و نفس لوامه او را بيدار مى كند و او براساس ادراكات واقعى خود، به جبران آنچه كه از دست داده است ؛ مى پردازد. مشاهده افرادى كه از اعمال ننگين گذشته خود توبه مى كنند و به سوى خدا برمى گردند، درستى اين حقيقت را به خوبى ثابت مى كند.
اما كسانى كه تا لحظات آخرين عمر خود، به آگاهى نرسيده باشند و روز به روز بدنبال اميال لذت جويى افراطى خود باشند، در حقيقت بايد گفت كه مغضوب خداى متعال مى باشند؛ زيرا خداوند متعال در اين دنيا اجازه نداده است كه چشم حقيقت بين آنان گشوده گردد و آنان به جبران گذشته خود بپردازند.
چنين افرادى ، زمانى كه چهره از اين عالم برمى تابند و وارد عالم برزخ مى شوند، خداوند متعال چشم حقيقت بين آنان را مى گشايد و آنها تازه متوجه مى شوند كه در چه گرداب عظيمى فرورفته اند و راه خروج از آن برايشان امكان پذير نمى باشد؛ لذا از خداوند متعال درخواست مى كنند كه بار ديگر آنان را به اين جهان برگرداند تا اعمال شايسته انجام دهند!
اما بدون ترديد، اين آرزوى باطلى است ؛ زيرا براساس قانون مدون الهى ؛ هر كس وارد عالم برزخ شود، امكان بازگشت به اين دنيا برايش ميسر نخواهد بود.
اين افراد همچنان با حالت ندامت و پشيمانى در عالم برزخ بسر مى برند؛ و اين سرنوشت كسانى است كه آگاهانه بدنبال لذت هاى افراطى اين جهان بودند و از مرتكب شدن به گناهان واهمه اى نداشتند.
بيدارشدن نفس لوامه در عالم برزخ براساس آيه (100/99) سوره مومنون ، قابل بررسى مى باشد كه خداى تعالى مى فرمايد:
حتّى اذا جاء اءحدهم الموت قال ربّ ارجعون ، لعلّى اءعمل صالحا فيما تركت كلّا، انّها كلمة هو قائلها، و من وراءئهم برزخ الى يوم يبعثون
((زمانى كه يكى از آنها، مرگش فرارسد، گويد: پروردگارا مرا به دنيا برگردان تا شايد عمل شايسته اى انجام دهم در آنچه فروگذار كرده ام .
حاشا! آن سخنى است كه او گوينده اش مى باشد و از وراى (مرگ آنها) تا روزى كه برانگيخته شوند عالم برزخ است .))
اين آيه شريفه به خوبى چهره ندامت بار افرادى كه در اين دنيا نتوانسته اند اعمال شايسته انجام دهند و پس از مشاهده حقيقت در عالم برزخ ، نفس ‍ لوامه در آنها بيدار شده و براساس ندامتى كه در آنها پديد آمده است ؛ از خداوند متعال طلب بازگشت به اين دنيا را مى نمايند؛ زيرا كه احساس ‍ ندامت و پشيمانى از ويژگيهاى نفس لوامه مى باشد.
براساس تفسيرهايى كه از ائمه معصومين عليهما السّلام در مورد اين آيه بيان گرديده است ، به خوبى مى توان آثار نفس لوامه را در عالم برزخ مورد مطالعه قرار داد.
پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايند:
((ترك كننده نماز درخواست مى كند كه به دنيا برگردد. و اين است سخن خداى متعال : زمانى كه يكى از آنان را مرگش فرارسد گويد: پروردگارا مرا (به دنيا) برگردان تا شايد عمل شايسته اى انجام دهم در آنچه بازگذاردم .
نه چنين است ! آن سخنى است كه او گوينده اش مى باشد و از وراى (مرگ آنها) تا روزى كه برانگيخته شوند عالم برزخ است .(144))) (مؤ منون آيه 100/99)
براساس رهنمود پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى توان دريافت كسانى كه در اين عالم فريضه نماز خود را ترك نموده اند پس از ورود به عالم برزخ ، نفس لوامه در آنها بيدار شده و آروزى بازگشت به اين جهان را مى نمايند.
روايت ديگرى از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه وجود دارد كه روشنگر موضوع بحث ما خواهد بود.
ابوبصير گويد؛ مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام فرمودند:
((هر كس زكات مالش را نپردازد، هنگام مرگ آرزوى بازگشت (به دنيا) مى كند و اين كلام خداى متعال است كه مى فرمايد:
حتّى اذا جاء اءحدهم الموت قال ربّ ارجعون ، لعلّى اءعمل صالحا تركت (145)))
كلام مولاى بزرگوار عليه السّلام نيز بيانگر بيدارشدن نفس لوامه در زمان ورود به عالم برزخ مى باشد؛ زيرا كسى كه زكات مال خود را نپرداخته است ، براساس تمايل و علاقه اى بوده كه به مال دنيا داشته است و به همين جهت نتوانسته حقوق واجب آن را كه خداوند متعال برايش مقرر فرموده است ، ادا نمايد و اكنون كه نفس لوامه و چشم آگاهى بخش او بيدار گشته است ، اين حقيقت را درمى يابد كه بايد حقوق واجب خود را ادا مى نمود و بدين سبب از خداوند متعال درخواست مى نمايد كه او را بار ديگر به دنيا برگرداند تا او عمل شايسته اى كه اداى حقوق شرعى مى باشد، انجام دهد اما قانون حاكم بر خلقت ديگر اجازه نمى دهد چنين پديده اى بوجود آيد؛ زيرا خداوند متعال قوانينى بر اين عالم حاكم گردانيده است كه سرپيچى از آن عواقب ناگوارى دارد.
در قرآن كريم آيات متعدد ديگرى وجود دارد كه بيانگر بيدارشدن نفس ‍ لوامه در عالم برزخ را مورد تاءييد قرار مى دهد.
خداى تعالى در (سوره انعام ، آيه 27) مى فرمايد:
و لوترى اذ وقفوا على النّار فقالوا ياليتنا نردّ و لانكذّب بآيات ربّنا و نكون من المؤمنين
((و اگر آنان را ببينى وقتى كه بر آتش بازداشته شوند، گويند، كاش ما را (به دنيا) بازمى گرداندند تا ديگر آيات پروردگارمان را انكار نمى كرديم و از مؤمنان مى شديم .))
احساس ندامت براساس انكار حقيقت و ارتكاب اعمال نامطلوب گناهكاران ، در اين آيه به خوبى قابل مطالعه مى باشد؛ زيرا وقتى آنها نتيجه اعمال خود را كه منجر به ارائه شدن بر آتش است ، مشاهده مى كنند، از اعمال خود احساس ندامت و پشيمانى مى كنند و آرزو مى نمايند كه اى كاش بار ديگر به دنيا بازگردانده مى شدند تا اعمال نامطلوب خود را جبران مى نمودند.
در روايات متعددى ، بيدارشدن نفس لوامه در عالم برزخ مورد بررسى قرار گرفته است .
جعفر جعفى گويد:
مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام از پدرشان نقل كرده كه پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده اند:
((هر كس گناهى كند و خندان باشد، به دوزخ رود در حالى كه گريان باشد.(146)))
اين روايت نيز بطور تلويحى ، بيدارشدن نفس لوامه را در عالم برزخ و قيامت به خوبى بيان مى دارد؛ زيرا كسى كه در اين جهان گناهى انجام دهد كه موجب لذت او باشد، آثار همين گناه در عالم برزخ و روز قيامت بصورت عذاب كه براساس بيدارشدن نفس لوامه مى باشد، آشكار خواهد گرديد.
اگر ميل لذت جويى و انگيزه شهوت در تمام زمينه ها از حد تعادل خارج گردد، به آتشى مى ماند كه در دل انسان شعله ور مى گردد. اين آتش همان شعله اى است كه جان را مى سوزاند اگر چه بظاهر بسيار شوق انگيز باشد. كسى كه پيرو لذات شهوت انگيز افراطى در همه زمينه ها مى باشد در حقيقت آتشى را دنبال مى كند كه روزى او را در شعله هاى سوزان خود فرا خواهد گرفت . چنين فردى با عمل نامطلوب خود، آتشى با خود حمل مى كند. همچنان كه در اين دنيا از تمايل به آن سير نمى شد و نمى توانست از آن دل بكند، تجسم همين عمل پس از مرگ و پس از بيدارشدن نفس لوامه ، به آتشى سوزان مبدل خواهد گرديد كه او نمى تواند از آن بگريزد.
مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السّلام مى فرمايند:
((تلخكامى دنيا، شيرينى آخرت ؛ و شيرينى دنيا حرام ، تلخى آخرت است .(147)))
كلام ارزشمند مولاى بزرگوار عليه السّلام نيز بيدارشدن نفس لوامه را در عالم برزخ و روز قيامت ثابت مى كند؛ زيرا كسى كه شيرينى و لذت عمل حرام را بچشد، همين عمل موجب تلخكامى و عذاب نفس او در جهان برزخ و قيامت خواهد بود.
گرايش انسان به گناه براساس ميل شهوت و لذت ، عذاب خواركننده اى در عالم برزخ به همراه خواهد داشت ؛ زيرا خداوند متعال با آنكه به انسان در اين دنيا اراده اى عطا فرموده است كه هر عمل دلخواهش را انجام دهد، اما به او عقلى نيز عطا فرموده است كه به وسيله آن بسنجد و تشخيص دهد كه كدامين عمل را انتخاب كند تا موجب عذاب وى نشود. كسى كه بى اعتنا به قوانين حاكم بر خلقت باشد، بدون ترديد بايد منتظر عواقب خفت بار و خواركننده آن نيز باشد.
زندگى در عالم برزخ
براساس مطلبى كه تاكنون مورد بررسى قرار گرفته ، متوجه شده ايم كه عالم برزخ در بعضى روايات ، با اصطلاح ((قبر)) بيان شده است كه مكان زندگى انسانها بعد از مرگ آنها مى باشد.
كسى كه در اين جهان مى ميرد، در حقيقت در عالم برزخ متولد مى شود؛ زيرا كه مرگ اين عالم ، همراه با تولد او در عالم برزخ مى باشد؛ همانطورى كه خارج شدن كودك از رحم مادر، تولد او در اين عالم مى باشد.
و گفتيم كه عالم برزخ ، داراى وسعت بيش از آن است كه ذهن ما بتواند آن را تصور كند؛ زيرا انسانهايى كه تا زمان ما مرده اند و انسانهايى كه بعد از ما خواهند مُرد، همگى در اين عالم استقرار دارند و چنين مكانى بايد وسعتى غيرقابل تصور داشته باشد.
اكنون مى خواهيم بدانيم كه زندگى در عالم برزخ بر چه اساسى است و زندگى افراد آن چگونه سپرى مى شود.
پيامبر بزرگوار، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايند:
((قبر (عالم برزخ ) باغى از باغات بهشت و يا گودالى از گودال هاى دوزخ است .(148)))
براساس كلام ارزنده پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عالم برزخ براى افراد نيكوكار، يكى از باغات بهشت و براى افراد گناهكار و مشرك و كافر، گودالى از آتش است .
افرادى كه وارد عالم برزخ مى گردند، پس از سؤ الات فرشتگان و تعيين درجه ايمان آنها در باغهايى از باغ بهشت برزخى مستقر مى گردند و به سير تكاملى خود ادامه مى دهند و از نعمت هاى آنجا بهره مند مى شوند.
ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام درباره چگونگى ارواح مؤمنين سؤ ال كردم .
آن بزرگوار فرمودند:
(((مؤمنين ) در حجره هاى بهشت (برزخى ) مستقرند از غذاهاى آن مى خورند و از نوشيدنيهاى آن مى نوشند و از خداوند درخواست مى كنند هر چه زودتر قيامت را برپا نمايد.(149)))
اين روايت نيز، زندگى پرنعمت و با بركت را در عالم برزخ براى افراد مؤمن ، مورد تاءييد قرار مى دهد.
افراد مؤمن در مكان خاصى در عالم برزخ به زندگى پرنعمت خود ادامه مى دهند و آن جايى به نام ((وادى السلام )) مى باشد كه در پشت كوفه قرار دارد.
در روايتى از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام اين موضوع مورد بررسى قرار گرفته است .
احمد بن عمر از فردى نقل مى كند كه گويد؛ به مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام عرض كردم ؛ برادرم در بغداد است ، مى ترسم در آنجا بميرد.
آن بزرگوار فرمودند:
((باك نداشته باش از اينكه هرجا بميرد؛ آگاه باش ، هيچ مؤمنى در مشرق و مغرب زمين نمى ماند، مگر اينكه خداوند عزوجل او را به وادى السلام گرد آورد(150)))
عرض كردم ؛ وادى السلام كجاست ؟
فرمودند: پشت كوفه .
آگاه باش ، گويى آنها را مى بينم حلقه حلقه نشسته اند و با هم گفتگو مى كنند.(151)))
با توجه به اين روايت ارزنده ، مى توان دريافت كه مؤمنين در جايگاه با بركتى در جوار همديگر در نعمت هاى الهى غوطه ورند و با همديگر در ارتباط هستند و از مصاحبت يكديگر برخوردارند و از آن لذت مى برند.
يكى از نعمت هاى عالم برزخ كه در قرآن از آن با اصطلاح ((روح و ريحان )) نام برده شده است ، از نعمت هايى است كه مؤمنين از آن برخوردارند.
ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام درباره اين آيه سؤ ال كردم :
فاءمّا ان كان من المقرّبين فروح و ريحان (واقعه ، 89/88)
((سپس آنگاه اگر از مقربان باشد، روح و ريحان براى آنان است .))
فرمودند؛
((روح و ريحان در قبر (عالم برزخ ) است ....(152)))
براساس اين روايت ارزنده ، نعمت هاى عالم برزخ بايد بسيار ارزشمند باشد كه خداوند متعال آن را براى افراد باايمان عطا مى فرمايد. اطلاعات ما درباره نعمتهاى برزخى كه عبارت از روح و ريحان است ، بسيار ناقص ‍ مى باشد؛ زيرا نمى توان اصطلاحات خاصى كه در قرآن كريم بكار رفته است ، با راءى و نظر خود تفسير نمود. اما بايد توجه داشت كه منظور از روح و ريحان ، نعمت هاى بسيار مهمى مى باشد كه شايسته مؤمنينى است كه به عالم برزخ وارد مى شوند و از آن برخوردار مى گردند. بدين جهت مفهوم اين اصطلاحات بايد بسيار عميق باشد.
اما بايد دانست كه علاوه بر روح و ريحان ، مصاحبت با افراد مؤمن و بهره مند شدن از اطلاعات و افكار آن ها، خود نعمتى عظيم بشمار مى رود كه افراد مؤمن از آنها برخوردار مى گردند.
موقعيت زندگى كافران و مشركين نيز در عالم برزخ ، براساس آيات و روايات اسلامى ، مورد بررسى قرار گرفته است .
مكانى كه كافران و مشركين در آنجا به زندگى خود ادامه خواهند داد، در مكانى به نام ((برهوت )) مى باشد.
مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام ويژگيهاى اين مكان را در روايتى بيان نموده و مى فرمايند:
((در وراء يمن ، بيابانى است كه آن را برهوت مى گويند. در اين بيابان جز مارهاى سياه و جغد از پرنده ها نمى باشد.
در اين بيابان چاهى است كه آن را ((بَلَهوت )) مى گويند.
ارواح مشركين صبح و شام به آنجا برده مى شوند و از آب چركين به آنان مى نوشانند.(153)))
براساس اين روايت ، منكران و مشركين در مكانى به نام برهوت با وضعيتى نامطلوب به زندگى خود ادامه خواهند داد.
بايد توجه داشت كه خداوند متعال به هيچ يك از بندگان خود ستم روانمى دارد و آنانكه در برهوت با دشواريهاى زيادى روبرو مى شوند، براساس اعمال و تفكرات نامعقولى است كه در اين جهان با اراده خود انتخاب نموده اند و اين انتخاب سرانجامى جز عذاب در عالم برزخ نخواهد داشت .
ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام درباره ارواح مشركين سؤ ال كردم .
فرمودند:
(((مشركين ) در آتش معذبند و مى گويند؛ پروردگارا، قيامت را برپا نما، و وعده اى از عذاب كه به ما داده اى قطعى مساز، و آينده ما را به گذشته ما ملحق مفرما(154)))
زندگى مشركان و كافران در برزخ ، با عذابهايى همراه است كه آنان از آن به تنگ آمده و آرزوى برپاشدن قيامت را نمى نمايند زيرا مى دانند كه عذاب آخرت بسى دشوارتر است . يكى ديگر از عذاب هاى افرادى كه در برهوت زندگى مى كنند، عرضه نمودن آب جوشان (حميم ) بر آنان مى باشد.
...ابوبصير گويد؛ درباره اين آيه ، از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام سؤ ال كردم :
واءمّا ان كان من المكذّبين الضّالّين ، فنزل من حميم (واقعه ، 93/92)
((و اما اگر از منكران گمراه باشد، پذيرائيش از آب جوشان است ))
امام عليه السّلام فرمودند؛ (ارائه آب جوشان ) در عالم برزخ است ....(155)))
براساس آيات و رواياتى كه در زمينه زندگى در عالم برزخ ارائه گرديد، تا حدودى طريقه زندگى در اين عالم براى ما آشكار و مشخص مى گردد. افراد باايمان ، همراه با نعمتهاى بهشتى برزخى به سير تكاملى خود در اين عالم ادامه خواهند داد و مشركان و منكران نيز براساس انتخاب طريقى كه در اين جهان نموده بودند، آثارش را در عالم برزخ مشاهده خواهند نمود.
نمونه هاى عذاب برزخى
بدون ترديد، براى افرادى كه در اين جهان اعمال شايسته اى انجام دهند و اعمالشان براساس دستورات ولايت باشد، هيچگونه ناراحتى در عالم برزخ نخواهند داشت ؛ زيرا آنان راهى را انتخاب كرده اند كه كژى و سستى در آن راه ندارد و اعمالشان مورد قبول درگاه حضرت احديت مى باشد.
اما كسانى كه در اين جهان خود را آلوده به انواع گناهان نموده و اعمالى قابل قبول و قابل ارائه در پيشگاه حضرت بارى تعالى ندارند و همواره در راه كفر و ضلالت قدم برداشته اند، پس از ورود به عالم برزخ ، قيامتشان برپا مى شود و براساس عقايد نادرست و اعمال ناشايسته اى كه داشتند، مورد بازخواست قرار مى گيرند.
پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايند:
((هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود....(156)))
زندگى در عالم برزخ براى مؤمنان و مشركان و كافران همچنان ادامه دارد و هر كدام در سير تكاملى خود به تكامل مى رسند.
افرادى كه باايمان هستند، بر ايمانشان افزوده مى شود و كافران و مشركان به حقايقى دست پيدا مى كنند كه در اين جهان به آن نرسيده بودند. و افرادى كه داراى اعمال ناشايسته اى بودند، عملشان در عالم برزخ تجسم مى يابد و بر همين اساس به عذاب گرفتار مى شوند؛ به لحاظ اينكه ، هيچ عملى در جهان بى پاسخ نمى ماند و قانون خداى تعالى چنين حكم مى كند هر فردى كه كوچكترين خطايى از او سرزده است و به جبران آن نپرداخته است ، بايد نتيجه اعمالش را مشاهده كند.
نتيجه عمل انسان در عالم برزخ به اشكال گوناگون ظاهر مى گردد كه با قانون اين جهان متفاوت است .
مولاى بزرگوار، خطاب به فردى به نام اسماعيل بن صيرفى مى فرمايد:
((...اى اسماعيل ، هر كه براى حاجتى نزد برادرش رود كه او توانايى انجام آن را داشته باشد، و انجام ندهد، خداوند در قبر (عالم برزخ ) مارى بر او مسلط كند كه انگشت ابهامش را تا روز قيامت بگزد، چه آنكه آن فرد آمرزيده شده يا معذب باشد.(157)))
عذابى كه انسانها براساس اعمالشان مشاهده مى كنند، متفاوت است . در روايات اسلامى ، نمونه هاى بارزى از اين نوع عذاب ها بيان گرديده است كه مطالعه آنها مى تواند ما را با اين ويژگى عالم برزخ آشنا سازد.
مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السّلام مى فرمايند:
((هر كسى با زنى مسلمان يا يهودى يا مسيحى يا زرتشتى ، آزاد يا بنده ، زنا كند و توبه ننمايد و با اصرار بر آن بميرد، خداوند، سيصد باب در قبرش باز كند كه مار و عقرب و اژدهاى دوزخى از آن درآيد و تا روز قيامت بسوزد و چون از قبرش برآيد، مردم از بوى گندش در آزار باشند(158)))
بطور يقين ، عالم برزخ جايگاه تكامل واقعى انسانها مى باشد، حتى براى كسانى كه اعمال ناشايست و نامطلوب انجام داده باشند؛ زيرا تاءديب انسان موجب رشد و كمال وى مى گردد و انسان را به آگاهى مى رساند.
افرادى كه در عالم برزخ عذاب مى بينند، در حقيقت تجسم اعمال خودشان در اين دنيا مى باشد كه بازتابش در عالم برزخ ، بصورت عذاب خودنمايى مى كند و افرادى كه عذاب مى بينند، به حقانيت عذاب خود واقف مى گردند؛ زيرا مى دانند اعمالى كه در دنيا انجام داده بودند، نتيجه اى جز اين عذابها نخواهد بود.
حقيقت زندگى در عالم برزخ ، واقعيتى انكارناپذير است زيرا عدالت خداى تعالى ايجاب مى كند كه افراد ستمگر بالاخره روزى نتيجه اعمال خود را بطور مجسم مشاهده كنند.
روايت تكان دهنده اى از پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در زمينه عذاب در عالم آخرت بيان گرديده است كه مى تواند نمونه اى از عذاب برزخى بشمار آيد.
عبدالعظيم حسنى از مولاى بزرگوار، امام جواد عليه السّلام روايت كرده كه فرمود؛ پدرم بواسطه آباء گراميش از اميرالمؤمنين عليه السّلام نقل كرد كه فرمودند من و فاطمه عليها السّلام به حضور رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيديم ، در حالى كه ايشان سخت مى گريستند.
عرض كردم ؛ پدر و مادرم فدايتان باد، چه چيزى موجب شده است كه اينگونه گريه مى كنيد؟
در پاسخم فرمودند:
((ياعلى ! شبى كه مرا به آسمان (به معراج ) بردند، زنانى از امتم را در عذابى شديد مشاهده كردم و آن وضع بر من سخت گران آمد، و گريه ام به جهت عذاب سخت آنان است كه به چشم خويش وضعشان را ديدم .
زنى را ديدم با مويش در دوزخ معلق آويخته بودند كه مغز سر او مى جوشيد.
و زن ديگرى را ديدم كه به زبانش در جهنم آويزان بود و آتش در حلقوم او مى ريختند.
زن ديگرى را مشاهده كردم كه با پستانهايش آويخته بودند،
و ديگرى را ديدم كه پاهايش را به دستهايش زنجير كرده بودند و مارها و عقرب ها بر او مسلط بودند.