راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

تقى ژاله فر

- ۹ -


من اطمينان دارم كه گاهى چند ساعت بر تو طورى با سرعت گذشته كه گوئى يك ساعت بوده و گاهى يك ساعت ، آنقدر براى تو طولانى شده كه گوئى چند ساعت بر تو گذشته است . تو در شكم مادر، يك انسان زنده و كامل بشمار مى آمدى و داراى شعور بودى و به اين جهت شايد آرزوها داشتى و فعلا از آن خاطرات ، كوچكترين چيزى ياد ندارى ، شما كه مردى دانشمند هستى فكر نمى كنى كه خارج شدنت از شكم مادر، و وارد شدنت به اين جهان ، شايد يك نوع مرگ بوده است ؟
فكر نمى كنى كه در شكم مادر، مايل بودى براى هميشه همانجا باشى ، و تصور مى كردى جهانى بهتر و راحت تر از آنجا وجود ندارد و از خارج شدن از مكان خود چنان خشمگين شدى كه وقتى وارد اين جهان گشتى ، فرياد زدى ؟
ولى امروز تصديق مى كنى ، جهانى كه در آن زندگى مى كنى بهتر از جهانى بود كه در شكم مادر داشتى !
جابر: با اينكه نمى دانم آنجا وضعم چگونه بوده ، تصديق مى كنم جهانى كه اكنون در آن زندگى مى كنم ، بهتر از آنجا هست !
امام عليه السّلام . اين موضوع تاءييد مى كند كه جهان پس از مرگ هم بهتر از اين جهان است .
جابر: اگر بدتر از اين جهان باشد چطور؟
امام عليه السّلام . بدون ترديد جهان ديگر براى كسانيكه به قوانين خداوند عمل نموده اند بهتر از اين جهان است ، چون علاوه بر اينكه خداوند اين موضوع را صريحا به مردم وعده داده و از نظر عقلانى هم غير از اين نمى تواند باشد زيرا خداوند كه دانا و توانا و دادگر است ، كينه و حسد ندارد تا اينكه بندگان خود را از جهان خوب به جهان بد ببرد.
حتى اگر خداوند با صراحت ، وعده هم نداده بود، باز عقل ما حكم مى كرد كه پس از مرگ ، به مناسبت اينكه منظور از خلقت تكامل است ، وضع زندگى انسان بهتر از اين جهان بود...(104)))
اين مناظره بسيار عالى با آنكه داراى سند معتبرى از لحاظ روايات اسلامى ندارد و از منابع غربى گرفته شده است اما با روايات معتبر اسلامى همخوانى دارد و احتمال مخدوش بودن آن نمى رود.
پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تشابه عالم ورود به عالم برزخ را با تولد او در اين جهان بيان نموده و مى فرمايند:
((بيرون آمدن مؤمن را از دنيا به بيرون آمدن طفل از شكم مادر تشبيه مى كنم كه (كودك ) از اين غم و تاريكى (رحم مادر) به راحتى دنيا قدم مى گذارد.(105)))
ارتباط كلام پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با كلام مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام كاملا آشكار است . هر دو بزرگوار، تشابه ورود به عالم برزخ را همانند ورود كودك به اين جهان بيان مى فرمايند و اين حقيقتى بسيار شفاف است ، زيرا انسان در زمانى كه در رحم مادر بسر مى برد، آنجا برايش دنيايى است كه مدتى در آن زندگى خواهد كرد و پس از گذشتن مدت عمر او در آنجا، ناگزير به اين عالم خاكى قدم خواهد نهاد.
زندگى در اين عالم نيز همانند رحم مادر است كه مدتى انسان در رحم طبيعت به زندگى خود ادامه خواهد داد و با عارضه مرگ ، در عالمى ديگر به نام عالم برزخ متولد خواهد گرديد. چنين استدلالى ، آنهم از زبان راستگوترين راستگويان عالم بطور يقين مى تواند قابل قبول باشد.
بنابراين عالم برزخ ، عالمى است كه به جهان مادى ما احاطه دارد و داراى ويژگيهايى است . مطالعه اين ويژگيها مى تواند ما را با خصوصيات اين جهان ناشناخته آشنا سازد.
مشابهت خواب و مرگ
براى شناسايى اين كه در زمان مرگ چه اتفاقى مى افتد كه انسان ديگر نمى تواند به اين جهان برگردد، مطالعه رابطه خواب و مرگ مى تواند ما را در اين زمينه يارى نمايد.
براى فهم عميق اين موضوع ، لازم است روح انسان را بطور اجمال مورد بررسى قرار دهيم و با بررسى آن بتوانيم رابطه خواب و مرگ را بطور علمى بشناسيم .
از ديدگاه روانشناسى اسلامى ، انسان داراى دو نوع روح مى باشد؛ يكى روح بدن و ديگرى روح عقل يا نفس .
زمانى كه انسان به خواب مى رود، روح عقل يا نفس ، از بدن مفارقت مى كند و مشغول مشاهده رؤ يا مى گردد، اما روح بدن همچنان در بدن باقى مى ماند و اعمال اُرگانيكى بدن را عهده دار مى شود.
با روايتى از مولاى بزرگوار، امام موسى بن جعفر عليه السّلام اين موضوع را مورد بررسى قرار دهيم :
آن بزرگوار مى فرمايند:
((وقتى انسان مى خوابد، روح حيوانى در بدن او باقى مى ماند و آنچه از او بيرون مى رود روح عقل است .(106)
راوى حديث ، عبدالغفار اسلمى و يا كسى كه در محضر امام بزرگوار عليه السّلام بود عرض كرد؛ خداى تعالى فرمايد:
اءللّه يتوفّى الاءنفس حين موتها والّتى لم تمت فى منامها فيمسك الّتى قضى عليها الموت و يرسل الاخرى الى اءجل مسمى (زمر، 42)
((يعنى خداست كه جان ها را در زمان مرگ مى ستاند و آنهايى كه نمرده اند در خواب مى گيرد. سپس هر يك از آنها كه مرگش فرا رسيده باشد نگه مى دارد و آن ديگر را (كه زمان مرگش فرا نرسيده است ) به بدنش ‍ برمى گرداند تا زمان معين (كه زمان مرگش فرارسد))
آيا اين طور نيست كه هر دو روح به طرف خدا مى رود و آنچه را كه خدا خواهد نگه مى دارد و آنچه را بخواهد به بدن برمى گرداند؟
امام بزرگوار عليه السّلام فرمودند:
فقط ارواح عقول هستند كه به طرف خدا مى روند و ارواح حيات در بدن ها باقى مى مانند. آنها فقط با مرگ از بدن خارج مى شوند.(107)
بعد امام بزرگوار عليه السّلام اضافه فرمودند:
خداوند براى اين موضوع در قرآن درباره اصحاب كهف ، مثلى زده است . آنجا كه مى فرمايد:
و نقلّبهم ذات اليمين و ذات الشّمال (كهف ، 18)
((و ما ايشان را به راست و چپ مى گردانديم .(108)))
اين روايت ، روح انسان را به دو بخش تقسيم مى كند: روح بدن و روح عقل ، به عبارت ديگر، مى توان گفت كه روح انسان شامل دو روح است ، يكى روح عقل و ديگرى روح بدن ، كه مجموعه هر دو روح ، روح كلى انسان را تشكيل مى دهند. زمانى كه انسان مى خوابد، روح عقل مشغول مشاهده رويا مى شود اما روح بدن همچنان در بدن وجود دارد. روح بدن و روح عقل زمانى بدن را ترك مى كنند كه مرگ انسان فرارسيده باشد.
بنابراين مى توان دريافت كه تشابهى بين خواب و مرگ وجود دارد؛ زيرا كه در زمان خواب تنها روح بدن در بدن انسان باقى مى ماند و همين عامل موجب زنده بودن انسان در زمان خواب مى شود، اما زمانى كه هر دو روح از بدن مفارقت مى كنند، زمان مرگ انسان فرا مى رسد و ديگر بازگشت او به دنيا امكان پذير نيست .
مشابهت خواب و مرگ ، در روايتى از مولاى بزرگوار، امام جواد عليه السّلام به خوبى قابل مطالعه مى باشد. از مولاى بزرگوار عليه السّلام سؤ ال شد: مرگ چيست ؟ فرمودند:
((مرگ همان خوابى است كه هر شب به سراغ شما مى آيد، جز آنكه مدت مرگ طولانى است و انسان از آن تا روز قيامت بيدار نمى شود.(109)))
وجود تشابه خواب و مرگ ، در اين روايت به خوبى قابل بررسى مى باشد زيرا وقتى كه انسان مى خوابد تنها روح عقل يا نفس او از بدن مفارقت مى كند اما به هنگام مرگ ، هر دو روح از بدن جدا مى شوند و در شكلى كه ما خود را در عالم رؤ يا مى بينيم ، وارد عالم برزخ مى شوند.
ويژگيهاى عالم برزخ
مطالعه عالم برزخ به سبب اينكه مشاهده اين عالم براى ما قابل مشاهده نيست و راهى براى ورود به اين عالم جز گذراندن مرحله مرگ وجود ندارد، بسيار مشكل است . اطلاعات ما در مطالعه عالم برزخ ، براساس وجود آيات نورانى قرآن كريم و روايات ائمه معصومين عليهما السّلام مى باشد. براساس آگاهى هايى كه ما در اين زمينه بدست آورده ايم ، مى توان گفت كه عالم برزخ عالمى است كه به عالم ما احاطه دارد و عالم ما زير مجموعه اى از آن عالم مى باشد. بنابراين ، چنين علمى بايد وسيع تر از آن باشد كه در تصور ما درمى آيد.
از طرفى هيچگونه ارتباطى بين عالم مادى ما و اين عالم بسيار وسيع وجود ندارد تا بتوانيم از ويژگيهاى آن آگاهى پيدا كنيم .
بايد توجه داشت كه اطلاعات ما از ويژگيهاى اين عالم براساس رواياتى است كه از ائمه معصومين عليهما السّلام به ما رسيده است ؛ زيرا آن بزرگواران تنها كسانى هستند كه ارتباط مستقيم با اين عالم دارند و مى توانند با انسانهايى كه در اين عالم بسر مى برند، ارتباط برقرار نمايند.
به همين دليل اطلاعات دريافتى ما مبتنى بر اطلاعات آن بزرگواران مى باشد.
روايتى ارزشمند از مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السّلام مى تواند يارى گر ما در اين زمينه باشد.
مولاى بزرگوار عليه السّلام زمانى كه از جنگ صفين برمى گشتند، وقتى به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيدند رو به مردگان كرده و فرمودند:
((اى ساكنان خانه هاى وحشت زا، و محله هاى خالى و گورهاى تاريك ، اى خفتگان در خاك ، اى غريبان ، اى تنهاشدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پيش ‍ از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم و به شما خواهيم رسيد.
اما خانه هايتان ! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و اما زنانتان ! با ديگران ازدواج كردند؛ و اما اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد!
اين خبرى است كه ما داريم ، حال شما چه خبر داريد؟
(مولاى بزرگوار عليه السّلام رو به اصحاب خود كرده و فرمودند): بدانيد اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى دادند كه ؛ تقوى بهترين توشه است .(110)))
اين روايت بسيار جالب كه نكته هاى عميقى در آن نهفته است ، ارتباط ائمه معصومين عليهما السّلام را با افرادى كه در عالم برزخ زندگى مى كنند، مورد تاءييد قرار مى دهد.
روايت ديگرى از آن بزرگوار، ارتباط ائمه معصومين عليهما السّلام را با عالم برزخ بطور كامل مورد بررسى قرار مى دهد.
اصبغ بن نباته گويد:
اميرالمؤمنين عليه السّلام از كوفه بيرون آمدند تا به غريين رسيدند و از آنجا گذشتند و ما به ايشان رسيديم و ديديم كه به پشت بر زمين آرميده و در زير ايشان زيراندازى نيست .
قنبر به او عرض كرد:
آيا لباسم را زير شما پهن كنم ؟
فرمودند:
نه ! اينجا خاك مؤمن است (و اين عمل ) مزاحمت در مجلس اوست .
من عرض كردم :
يا اميرالمؤمنين ، تربت مؤمن را مى شناسيم ، اما مزاحمت مؤمن حالا هست يا در آينده ؟ آيا در مجلس وى چيست ؟ امام عليه السّلام فرمودند:
((اى پسر نباته ، اگر براى شما كشف شود، ارواح مؤمنين را در اين پشت كوفه ، حلقه حلقه مى بينيد كه به زيارت همديگر مى روند و با هم گفتگو مى كنند و در پشت اين كوفه روح هر مؤمن است ؛ و در بيابان برهوت ، روح هر كافر است .(111)))
مطالعه اين روايت ثابت مى كنند كه آن بزرگواران با افرادى كه در عالم برزخ زندگى مى كنند، كه در ارتباط هستند و بدين جهت مى توان دريافت كه اطلاعاتى كه ما از طريق آن بزرگواران در زمينه عالم برزخ دريافت مى كنيم مى تواند صحيح و قابل قبول باشد.
براساس اين اطلاعات ، مى توان ويژگيهاى عالم برزخ را مورد بررسى قرار داد و بر همين اساس مى توان گفت افرادى كه در عالم برزخ زندگى مى كنند، مى توانند موجودات عالم ما را مشاهده كنند در حالى كه ما قادر به ديدن آنها نيستيم .
روايتى از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام درستى اين موضوع را مورد تاءييد قرار مى دهد. آن بزرگوار مى فرمايند:
((مومن به ديدار خانواده خود مى آيد، آنچه را كه دوست دارد به او نشان مى دهند و آنچه را كه از احوال خانواده خود ناپسند است از او پنهان مى دارند.
و كافر به ديدار خانواده خود مى آيد آنچه را كه ناپسند است به او نشان مى دهند و آنچه را كه دوست دارد از او پنهان مى دارند.
سپس فرمودند: بعضى از آنان هر روز جمعه به ديدار خانواده خود مى آيند و بعضى از آنان به اندازه عملش به ديدار آنها مى آيند.(112)))
براساس اين روايت مى توان دريافت ، افرادى كه در عالم برزخ مى باشند، به ديدار خانواده خود مى آيند و آنها را مى بينند بى آنكه خانواده آنها از وجود آنان آگاهى داشته باشند و اين موضوع يكى از ويژگيهاى عالم برزخ را مورد بررسى قرار مى دهد و از قانونى كه بر اين عالم حاكم است ، خبر مى دهد.
از ويژگيهاى ديگر عالم برزخ ، وجود ارتباط افراد با يكديگر در اين عالم مى باشد؛ زيرا افرادى كه در عالم برزخ زندگى مى كنند، با همديگر ملاقات مى كنند و همديگر را مى شناسند؛ درست به همان حالتى كه در اين جهان زندگى مى كردند و همديگر را مى شناختند.
در روايتى ارزنده ، اين موضوع بطور دقيق مورد بررسى قرار گرفته است . در اين روايت ، وجود زندگى در اين عالم و ديدن افراد يكديگر را كه در اصطلاح روايات اسلامى به آن قالب مثالى گفته مى شود، مورد بررسى قرار گرفته است .
افرادى كه بعد از مرگ به عالم برزخ منتقل مى شوند، همديگر را با همين شكلى كه امام بزرگوار عليه السّلام بيان فرمودند، مشاهده مى كنند و مى شناسند.
حمّاد بن عثمان از مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام نقل مى كند كه آن بزرگوار در مورد ارواح مؤمنين فرمودند:
((مؤمنين ) همديگر را ملاقات مى كنند.
عرض كردم : ملاقات مى كنند؟
فرمودند: بله ، از همديگر سؤ ال مى كنند و همديگر را مى شناسند، حتى زمانى كه او را مى بينى مى گويى فلانى است ؟(113)))
اين روايت نيز قابل مشاهده بودن افراد را در عالم برزخ با تاءكيد بيشترى مطرح مى سازد. و اشاره مى كند كه ديدن و شناختن افراد به توسط قالب مثالى است .
روايت ارزنده ديگرى ، زندگى انسانها را در عالم برزخ با قالب مثالى ، مورد تاءييد قرار مى دهد.
مولاى بزرگوار، امام صادق عليه السّلام در اين روايت مى فرمايند:
((زمانى كه خداى عزوجل ، اين روح قالبى را مانند شكلى كه در دنيا داشت ، تغيير مى دهد، پس (در آنجا) مى خورند و مى آشامند و زمانى كه كسى پيش آنها مى آيد، با اين صورتى كه در دنيا بود، مى شناسند.(114)))
اين روايات وجود زندگى در عالم برزخ را مورد تاءييد قرار مى دهند؛ زيرا افرادى كه در آن زندگى مى كنند، در ارتباط با همديگر مى باشند، درست همانند زمانى كه در اين عالم زندگى مى كردند.
از ويژگيهاى ديگر عالم برزخ ، ادامه سير تكاملى انسان در اين عالم مى باشد.
براساس قوانينى كه بر اين عالم حاكم است ، انسانها با آموزش هاى خاصى كه براى افراد وجود دارد، به تكامل خود ادامه مى دهند و حتى آموزش هاى خاصى براى آنان در اين عالم وجود دارد.
در روايتى از مولاى بزرگوار، امام موسى بن جعفر عليه السّلام اين موضوع بطور صريح مورد بررسى قرار گرفته است .
حَفص گويد:
از امام موسى بن جعفر عليه السّلام شنيدم كه به مردى مى فرمود:
آيا ماندن در اين دنيا را دوست دارى ؟
آن مرد عرض كرد: آرى .
فرمودند: براى چه ؟
عرض كرد؛ براى خواندن ((قل هو اللّه احد))
حضرت سكوت نمود و پس از ساعتى به من فرمود:
((اى حفص ، هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند، در قبر (عالم برزخ ) به او ياد مى دهند تا خداوند بدان وسيله درجه اش را بالا برد؛ زيرا درجات بهشت برابر با آيات قرآن است ؛ به او گفته شود: بخوان و بالا برو، پس مى خواند و (مرتبه اش ) بالا مى رود.... (تا آخر حديث )(115)
با بررسى روايات ارائه شده ، مى توان دريافت كه قانون حاكم بر عالم برزخ ، قانون ويژه اى است و زندگى در اين عالم براساس قوانين خاصى ادامه دارد.
آموزش قرآن براى شيعيان ، يكى از يادگيرى هايى است كه در اين عالم وجود دارد و اين موضوع ، سير تكاملى انسان را در اين عالم بسيار وسيع ، مورد تاءييد قرار مى دهد.
يكى ديگر از ويژگيهاى بسيار جالب عالم برزخ ، وجود شب و روز در اين عالم مى باشد. آيات و روايات متعددى وجود دارد كه اين موضوع را مورد تاءييد قرار مى دهد.
مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السّلام در روايتى ارزشمند براساس آيات قرآن كريم به اثبات اين موضوع پرداخته و مى فرمايند:
((اما ردّ بر (سخن ) كسى كه ثواب و عذاب را در دنيا پس از مرگ ، پيش از قيامت را انكار كرده ، آن است كه ؛ پروردگار عالم مى فرمايد:
يوم ياءت لاتكلّم نفس الّا باذنه فمنهم شقىّ و سعيد، فاءمّا الّذين شقوا ففى النّار لهم فيها زفير و شهيق خالدين فيها ما دامت السّماوات و الاءرض الّا ما شاء ربّك انّ ربّك فعّال لما يريد، و اءمّا الّذين سعدوا ففى الجنّة خالدين فيها ما دامت السّماوات و الاءرض الّا ما شاء ربّك (هود، 105 الى 108)
((روزى بيايد كه هيچ كس جز به اذن او سخن نگويد و از مردمان (بعضى ) بدبخت و بعضى نيكبخت باشند.
و اما كسانى كه بدبخت شده اند، در آتش دوزخند و آنان را آه و ناله هاست ، پيوسته تا زمانى كه آسمان ها و زمين وجود دارد، در آن هستند مگر آنچه پروردگارت بخواهد؛ كه پروردگارت هر چه خواهد همان تواند كرد.
و اما كسانى كه نيكبخت شده اند، پيوسته تا زمانى كه آسمانها و زمين وجود دارد، در بهشت هستند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد....))
(منظور) آسمانها و زمين پيش از قيامت است ؛ زيرا آنگاه كه قيامت شد، آسمانها و زمين تغيير خواهد يافت .
و آن همانند كلام خداى تعالى است كه مى فرمايد:
و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون (مؤمنون ، 100)
((و پيشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.))
و آن امرى است ميان دو امر و آن ثواب و عذاب ميان دنيا و آخرت است .
و نيز همانند كلام خداى تعالى است كه مى فرمايد:
النّار يعرضون عليها غدوّا و عشيّا و يوم تقوم السّاعة اءدخلوا آل فرعون اءشدّ العذاب (غافر، 46)
((آتش دوزخ كه بامدادان و شامگاهان ، ايشان را بر آن عرضه دارند؛ و روزى كه قيامت برپا شود (گويند) آل فرعون را به سهمگين ترين عذاب وارد كنيد.))
در قيامت ، بامداد و شامگاهى نيست كه در آن داخل شوند براستى كه آن (بامداد و شامگاه ) در دنياست .
و خداى تعالى در مورد اهل بهشت مى فرمايد:
و لهم رزقهم فيها بكرة و عشيّا (مريم ، 62)
((و بامدادان و شامگاهان در آنجا رزقشان براى آنها برقرار است .))
اين بامداد و شامگاه از شب و روز بهشت زندگى (عالم برزخ ) پيش از قيامت است .
و اين همانند كلام خداى تعالى است كه مى فرمايد:
و لاتحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه اءمواتا بل اءحياء عند ربّهم يرزقون ، فرحين بما آتيهم اللّه من فضله (آل عمران ، 170 / 169)
((و كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپنداريد، بلكه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزى دارند. و از آنچه خداوند از لطف خويش به آنان بخشيده است ، شادمانند.(116)))
كلام ارزشمند مولاى بزرگوار عليه السّلام بطور دقيق ، وجود شب و روز در عالم برزخ را مورد تاءييد قرار مى دهد و هيچگونه شكى باقى نمى ماند كه اين عالم داراى شب و روز مى باشد.
افرادى كه در عالم برزخ زندگى مى كنند، اگر از اهل ايمان و تقوى باشند، صبح و شام ، براساس اعمالى كه انجام داده اند، در آنجا متنعم مى شوند و اثر اعمال خود را در آنجا مشاهده مى كنند، و كسانى كه اهل شقاوت هستند و حقيقت را انكار كرده اند و پيروى طاغوت نموده اند، بر اثر نتيجه اعمالشان ، در هر شب و روز عالم برزخ ، به آتش عرضه مى شوند و اين امر موجب عذاب آنان مى شود.
روايتى از پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درستى اين حقيقت را بطور تلويحى مورد تاءييد قرار مى دهد.
آن بزرگوار مى فرمايند:
((هرگاه يكى از شما مى ميرد، صبح و شام جايگاه وى به او نشان داده مى شود. اگر از اهل بهشت باشد از بهشت (نشان داده مى شود) و اگر از اهل آتش باشد، از آتش (نشان داده مى شود) و به او مى گويند: اين جايگاه تو است تا خداوند عالم ، تو را برانگيزد.(117)))
با توجه به كلام پيامبر بزرگوار صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز مى توان دريافت كه عالم برزخ داراى شب و روز مى باشد و انسانهايى كه در آن بسر مى برند، اگر از اهل بهشت باشند جايگاهشان را در بهشت نشان مى دهند و اگر اهل دوزخ باشند، جايگاهشان در دوزخ به آنان نشان داده مى شود.
اين روايت بطور تلويحى بيان مى دارد افرادى كه اهل بهشت هستند، در عالم برزخ متنعم هستند و آنانى كه اهل جهنم مى باشند، در اين عالم به عذاب گرفتارند.
براساس رواياتى كه در ويژگيهاى عالم برزخ مطرح گرديد، اهميت آماده شدن براى ورود به اين عالم ، آشكار مى شود؛ زيرا انسان به مكانى مى خواهد برود كه اطلاعات چندانى از آن ندارد. بنابراين ، لازم است كه خود را براى رفتن به اين ديار ناشناخته آماده تر سازد.
آماده شدن براى ورود به عالم برزخ
براى ورود به عالم برزخ ، لازم است انسان به ناچار از پلى به نام مرگ عبور كند تا خود را به عالم برزخ برساند؛ زيرا بدون عارضه مرگ ، نمى توان وارد اين عالم بسيار وسيع شد.
با توجه به اهميتى كه عامل مرگ براى ورود به عالم برزخ دارد، لازم است انواع مرگ را مورد بررسى قرار دهيم و بدين وسيله خود را براى ورود به اين عالم وسيع ، بيشتر آماده كنيم .
مولاى بزرگوار، امام رضا عليه السّلام از پدرشان امام كاظم عليه السّلام نقل مى فرمايند كه به امام صادق عليه السّلام گفته شد؛ مرگ را براى ما توصيف فرما.
آن بزرگوار فرمودند:
(((مرگ ) براى مؤمن خوشبوترين گل ها است كه آن را مى بويد و از بوى خوش آن از حال مى رود و خستگى درد از او منقطع مى شود و براى كافر نيش افعى و عقرب ، بلكه سخت تر است .(118)))
سؤ ال شد: بعضى مى گويند، مرگ از تكه تكه شدن با اره و قيچى و كوبيده شدن با سنگ و چرخاندن سنگ آسيا بر حدقه چشم ، سخت تر است !
امام عليه السّلام فرمودند:
((براى بعضى از كافران و فاجران همينطور است . آيا از اين افراد كسى را كه اين سختى ها را مى كشد، نديده ايد؟
و آن چيزى كه از اين هم شديدتر است ، عذاب آخرت است زيرا از عذاب دنيا سخت تر و شديدتر است .(119)))
گفته شد: پس چرا ما مى بينيم ، جان كندن بر بعضى از كفار آسان است در حالى كه مى خندد و سخن مى گويد، مى ميرد؟!
و بعضى از مؤمنين هم همينطورند؛ ولى بعضى از مؤمنين و كافران در هنگام سكرات موت ، دچار اين سختى ها مى شوند؟
امام عليه السّلام فرمودند:
((راحتى مؤمن در آن حال ، ثواب زودرس است و سختى هنگام مرگ براى او باعث پاك شدن از گناه است تا پاكى و تميزى (از گناهان ) به آخرت وارد شود و بدون هيچ مانعى ، استحقاق ثواب ابدى را داشته باشد؛ و اما راحتى كافر در آن حال ، به خاطر آن است كه اجر نيكى هاى خود را بطور تمام و كمال ، در دنيا دريافت دارد و وقتى وارد آخرت مى شود، جز عذاب نبيند و سختى حال كافر در موقع مرگ ، آغاز عذاب اوست و اين به خاطر آن است كه خداوند عادل است و ظلم نمى كند.(120)))
بدون ترديد در زمان مرگ ، قانون خداى تعالى حاكم بر انسانها مى باشد و هيچ كس را قدرت مقابله با آن نيست . افراد مؤمن براساس عمل شايسته خويش اگر دچار سختى سكرات مرگ شوند، بطور يقين خداى تعالى با اين عمل اراده فرموده است كه گناهان او را بدين وسيله از بين ببرد و او زمانى كه وارد عالم برزخ مى گردد، پاك و بى آلايش از گناهان ، وارد اين عالم گردد، و اگر كافران و ظالمانى كه به هنگام مرگ خوشحال و شادمان مى ميرند، خداى تعالى به خاطر اينكه آنها اعمال نيكى كه در دنيا انجام داده اند، سكرات مرگ را از آنان برمى دارد تا آنان در عالم برزخ هيچگونه انتظار پاداشى از خداوند متعال نداشته باشند.
قضاى خداى تعالى بر اين مقدر گرديده است كه مؤمن گناهكار، آنگونه وارد عالم برزخ شود و افراد كافر و فاجر، با چنين وضعى زندگى را وداع كنند و به عالم برزخ وارد شوند.
بدون ترديد اعمال انسان در زمان مرگ سرنوشت ساز است ؛ زيرا كه اعمال شايسته اهل ايمان ، آنان را اميدوار مى سازد كه با خاطرى آسوده ، زندگى را وداع كنند، اگر چه با مرگى سخت مواجه شوند؛ اما اگر اعمال افراد شايسته نباشد، بدون ترديد از روبروشدن با عارضه مرگ ، دچار وحشت خواهد گرديد و اين عامل بر اضطراب وى در چنين لحظاتى ، تاءثيرگذار خواهد شد.
از مولاى بزرگوار، امام حسن مجتبى عليه السّلام سؤ ال شد، مرگى كه مردم از آن بى خبرند، چيست ؟
امام عليه السّلام فرمودند: