حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

محمد جواد طبسي
مقدمه: استاد آيه الله معرفت

- ۹ -


7- اهميت دادن به نماز فرزندان

يكى از وظايف اصلى پدر ومادر اين است كه به نماز فرزندان خود فوق العاده اهميّت قائل شوند و فرزند خود را از دوران كودكى با اهميّت آن آشنا سازند و به او تعليم دهند كه ، نماز ياد خداست و زندگى بى ياد خدا تاريك است ، نماز تكيه گاه انسان است ، انسان بدون تكيه گاه هراسان و مضطرب است ، نماز اظهار بندگى و سپاسگزارى به درگاه خداوند بخشنده مهربان است . نماز بيمه كننده انسان از لغزش و سقوط است ، جامعه نمازگزار از بسيارى فسادها و تبهكارى ها مصون است . نماز آرامشگر دلهاى مضطرب و خسته و مايه صفاى باطن و روشنى روان است . نماز نور چشم پيامبر اكرم (ص ) و سفارش همه انبيا و اوصيا است ، نماز نردبان تعالى روح به ملكوت معنويت است ، نماز احساس ‍ تنهايى انسان را زايل مى كند، نماز نداى فطرت آدمى معراج مومن است ، نماز سخن گفتن بى واسطه با خالق هستى است ، نماز چون رودى زلال و شفاف است كه آلودگيهاى روحى و روانى را مى شويد و دل را طهارت و نورانيت مى بخشد، نماز كليد بهشت است . نماز جهاد اكبر است ، پيكارى بزرگ با دشمنان انسان ، به همين دليل است كه شيطان بيش از هر زمانى به هنگام نماز به سراغ انسان آمده و مى كوشد ذهن نمازگزار را از خدا غافل سازد و به امور روزمره و مشكلات و نيازهاى آن متوجه سازد.

پسرم نماز را بر پادار

قرآن مجيد در آيات رفراوانى به اين امر مهم و سرنوشت ساز تاكيد فراوان نموده و از جمله از زبان لقمان حكيم به فرزندش نقل مى كند كه فرمود: ((يا بنى اقم الصلاه و امر بالمعروف و انه عن المنكر واصبر على ما اصابك ان ذلك من عزمم الامور.)) )) (371) پسرم ! نماز را بر پادار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مشكلاتى كه به تو مى رسد با استقامت و شكيبا باش كه اين از كارهاى مهم و اساسى است . استاد محقق آيه اللّه مكارم شيرازى در ذيل آيه ((اقم الصلوه )) مى نويسد:
(لقمان ) ((بعد از تحكيم پايه هاى مبدا و معاد كه اساس همه اعتقادات مكتبى است به مهمترين اعمال يعنى مساله نماز پرداخته مى گويد: پسرم نماز را برپادار... چرا كه نماز مهمترين پيوند با خالق است نماز قلب تو را بيدار و روح تو را مصفا، و زندگى تو را روشن مى سازد. آثار گناه را از جانت مى شويد، نور ايمان را در سراى قلبت پرتو افكن مى سازد، و تو را از فحشا ومنكر باز مى دارد. (372)
بنابراين بر پدران و مادران است كه فرزندان خويش را از دوران كودكى با اين وظيفه خطير و مهم الهى آشنا سازند و آنان را نسبت به خطرات آينده ، واكسينه و بيمه سازند، تا از انحراف و فساد مصون بمانند.
آن هنگام كه حضرت ابراهيم (ع ) به همراه فرزندش ، خانه خدا را بنيان نهاد و كار را به اتمام رساند، دستها را به سوى آسمان بلند كرد و از خداوند چنين خواست : (( ((رب اجعلنى مقيم الصلاه و من ذريتى )) (373) پروردگارا مرا و ذريه ام را بر پا كننده نماز قرار ده .

سفارش اميرمومنان (ع ) به فرزندان خود

امير مومنان (ع ) فرزندان خود را چنين به نماز سفارش مى فرمايد: ((اللّه اللّه فى الصلاه فانها خير العمل ، انها عماد دينكم )) (374) خدا را خدا را، درباره نماز، كه بهترين عمل و ستون دين شماست .

نماز ستون دين است

لقمان حكيم به فرزندش چنين وصيت كرد: ((يا بنى اقم الصلاه فان مثل الصلااه فى دين اللّه كمثل عمود الفسطاط فان العمود اذا استقام نفعت الاطناب والوتاد والضلال و ان لم يستقم لم ينفع و تد ولاطنب و لاظلال )) . (375) فرزندم ! نماز را برپادار. زيرا مثل نماز در دين خدا، همانند ستون خيمه است ، اگر ستون برپا باشد خيمه برپا خواهد بود و طناب و ميخ و سايه هاى خيمه سودمند خواهد افتاد. اما اگر ستون خيمه برپا نباشد، از ميخ و طناب و سايه بهره اى نمى برى .

نماز را سبك نشماريد كه شفاعت ما

ابو بصير از حضرت ابوالحسن - امام كاظم (ع ) - روايت كرده كه فرمود: پدرم در حال احتضار فرمود: ((يا بنى انه لاينال شفاعتنا من استخف بالصلاه .)) (376) فرزندانم شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نخواهد رسيد.

سفارش امام صادق (ع ) در حال احتضار

ابوبصير از ياران با وفاى امام صادق - عليه السّلام - براى تسليت به خانه امام رفتم ، به حضورام حميده رسيدم همينكه نگاه ام حميده به من افتاد، گريست و من هم به گريه افتادم . ام حميده گفت : ابو محمّد! اگر امام صادق (ع ) را در حال احتضار مى نگريستى ، امر عجيبى را مشاهده مى كردى ! امام در آن حال چشمان خود را باز كرد و فرمود: ((هر كسى را كه با من خوبشى دارد حاضر كنيد.)) ما نيز به دستور آن حضرت همه خويشان او را جمع كرديم . امام بار ديگر چشمان خود را باز كرد و نگاهى به جمع حاضر كرد و فرمود: ((بدانيد، شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد، نخواهد رسيد.)) (377) اين سفارشى بود كه از امام المتقين ، امام صادق - عليه السّلام - در آخرين لحظات عمر پربركتش ‍ به خويشان خود؛ به آنانكه شايد گمان مى كردند تنها خويشاوندى با امام موجب نجات و سعادت آنان خواهد شد و در هر صورت از شفاعت آن حضرت بهره مند خواهند بود! اگر چه با سهل انگارى و كوتاهى در نماز.
و اين سيره همه امامان و پيامبران بوده كه به اين فريضه الهى سفارش ‍ فراوان مى كردند.

تعجب امام رضا(ع ) از كودك تارك نماز

حسن بن قارون مى گويد: از حضرت امام رضا(ع ) پرسيدم ... مردى فرزند خود را به نماز خواندن مجبور مى كند چون گاهى يكى دو روز نماز نمى خواند.
امام فرمود: (فرزندش ) چند سال دارد؟ عرض كردم : هشت سال .
امام فرمود: سبحان اللّه ! نماز را ترك مى كند!!؟
عرض كردم : اگر نماز بخواند احساس نارحتّى مى كند. امام فرمود: به هر صورتى كه مى تواند نمازش را بخواند و آن را ترك نكند. (378)

فرزندم نماز اوّل وقت را فراموش نكن

امام على (ع ) به فرزند خود امام حسن مجتبى (ع ) چنين سفارش ‍ مى كند: ((اوصيك يا بنى بالصلاه عند وقتها.)) (379) فرزندم : تو را به خواندن نماز در اوّل وقت سفارش مى كنم .
مرحوم ميرزاى نورى در مستدرك مى نويسد:
((اما سجّاد عليه السّلام كودكانى را كه نزد او بودند وا مى داشت كه نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم بخوانند. به آن حضرت اعتراض ‍ شد. فرمود: اين عمل براى آنها سبك تر و بهتر است و سبب مى شود كه به خواندن نماز پيشى بجويند و براى خوابيدن يا سرگرمى به كار ديگر نماز را ضايع نسازند، و امام ، كودكان را به چيز ديگرى غير از نماز واجب دستورشان نمى داد و مى فرمود: اگر قدرت و طاقت بر خواندن نمازهاى واجب داشتند آنان را محروم نسازيد.)) (380)
ابن قداح روايت كرده كه امام صادق (ع ) فرمود: ((ان نامر الصبيان ان يجمعوا بين الصلاتين الاولى و العصر و بين المغرب والعشاء الاخره ، ما داموا على وضوء قبل ان يشتغلوا.)) (381) ما به فرزندان خود دستور مى دهيم : مادامى كه در حال وضو هستند و مشغول كار ديگرى نشده اند، نماز ظهر را با نماز عصر، و نماز مغرب را با نماز عشاء بخوانند.
شايد از اين روايت استفاده شود كه شيوه همه معصومين درباره كودكانشان چنين بوده است .

8- آماده سازى فرزندان براى نماز و روزه

دوران كودكى بهترين و مناسبترين زمان اثر گذارى در عقل و انديشه و روح و روان انسان است . به دليل اين آمادگى و پذيرش فراوان است كه دشمن در اين سنين روى كودكان سرمايه گذارى مى كند تا با برنامه ريزى دقيق قالبهاى فكرى و ويژگيهاى رفتارى آنها را دگرگون سازد.
از نظر مذهبى هم بذر هويت دينى و معنوى انسان در بستر كودكى كاشته مى شود و با گذشت زمان و رشد سنى كودك شاخ و برگ و ميوه و ثمر مى دهد و ريشه هايش نيز استوارتر مى گردد. كودكان از آغاز درس ‍ ديندارى وعبادت و نماز را از مشاهدات مستقيم خود در زندگى روزمره خانوادگى به ارث مى برند اگر در مدرسه و محيطهاى آموزشى نيز زمينه علاقه مندى به نماز و عبادت فراهم باشد، گرايش نوجوان به اين امور دو چندان مى شود. زيرا معلم و مربى و دوستان همكلاس خود را نيز همانند والدينش جوياى بندگى خدا مى بيند و در خانه با پدر و در مدرسه پشت سر مربى خود به نماز مى ايستد.وبدين گونه دژهاى مستحكم ايمان ساخته و پابرجا مى گردد.
آرى همانگونه كه قرآن فرموده است : ((نماز از فحشاء جلوگيرى مى كند)) اگر كودك شما از كودكى به نماز علاقه مند شد، و رو به خدا رفت ، پيش بينى قرآن در باره او صددرصد به ثمر خواهد نشست و شما انسان صالحى به جامعه تحويل خواهيد داد چرا كه اعمال صالح و نماز و عبادت و پيامهاى قرآن در فضاى دل كودك بازتاب خواهد يافت و نور الهى بر دلش حكومت خواهد كرد.

رهنمود معصومين عليهم السّلام

1- عبداللّه بن فضاله گويد: از امام صادق (ع ) يا امام باقر(ع ) شنيدم ، كه مى فرمود: ((يترك الغلام حتّى يتم له سبع فاذا تم له سبع سنين قيل له اغسل وجهك و كفيك ، فاذا غسلهما قيل له صل ثم يترك حتّى يتم له تسع سنين ، فاذا تمت له علم الوضوء و ضرب عليه وامر باصلاه و ضرب عليها، فاذا تعلم الوضوء و الصلاه غفراللّه لوالديه ان شاءاللّه )) )) (382) كودك را تا هفت سالگى بحال خود مى گذارند. پس اگر هفت سالش تمام شد به او گفته مى شود كه صورت و دستانت را بشوى و اگر چنين كرد بار ديگر رهايش مى كنند تا اينكه نه ساله شود، پس اگر نه سالش تمام گشت وضو يادش دهند و براى وضو گرفتن (اگر سرپيچى كند) او را بزنند، همچنين به نماز وادارش مى سازند و بر خواندن نماز (اگر سرباز زند) او را بزنند. پس اگر وضو و نماز ياد گرفت خداوند پدر و مادرش را خواهد بخشيد ان شاءاللّه .
2- و از پيامبر بزرگوار اسلام (ص ) روايت شده كه فرمود: ((ادب صغار اهل بيتك بلسانك على الصلاه والطهور فاذا بلغوا عشر سنين فاضرب ولاتجاوز ثلاثا.)) (383) فرزندان خود را با زبان بر نماز و وضو عادت دهيد، و اگر به سن ده سالگى رسيدند آنها را براى واداشتن به نماز بزنيد ولى از سه ضربّه تجاوز نكنيد.
3- معاويه بن وهب گويد: از امام صادق (ع ) پرسيدم : ((فى كم يوخذ الصبى بالصلاه فقال فيما بين سبع سنين و ست سنين .)) (384) در چه سالى كودك را وادار به نماز مى كنند؟ امام فرمود: بين شش و هفت سالگى .
روايات زيادى (در حدود سى روايت ) از معصومين - عليهم السّلام - نقل شده كه فرزندان خود را به نماز وادار كنيد ولى اينكه مشخصا در چه سنى كودك را وادار به نماز كنند در روايات اختلاف است . سالهايى كه بدين منظور در روايات ذكر شده به طور متفاوت . از سن شش تا سيزده سالگى است ، كه از مجموع روايات و جمع بندى آنها مى توان گفت : والدين وظيفه دارند كه قبل از بلوغ فرزند با شيوه هاى مختلف تربيّتى او را به خواندن نماز وادارند و دست آخر اگر احيانا در خواندن نماز سستى و بى اعتنايى كرد مى توانند او را تنبيه كنند. (در حد معقول ).
سنين قبل از بلوغ ، از هفت تا پانزده سالگى در پسران و تا نه سالگى در دختران را شامل مى شود و نمى توان دقيقا مشخص كرد كه در چه سنى بايد كودك را اگر چه با تنبيه ، به نماز وادشت . اما به نظر مى رسد كه سن هفت سالگى مدنظر باشد همچنانكه بيشتر روايات مويد و نشانگر اين نكته است .

روش معصومين نسبت به نماز كودكان خود

روش امامان - عليهم السّلام - بر اين بوده كه فرزندان خود را از سنين پنج سالگى به نماز وا مى داشتند امام خودشان مى فرمودند، لازم نيست شما فرزندان خود را در پنج سالگى وادار به نماز كنيد بلكه آنان را در سن هفت سالگى به نماز تشويق كنيد:
حلبى از امام صادق - عليه السّلام - از پدرش چنين روايت مى كند: ((انا نامر صبياننا اذا كانوا بنى خمس سنين فمروا صبيانكم اذا كانوا بنى سبع سنين .)) (385) ما فرزندان خود را در سن پنج سالگى ، به نماز وادار مى كنيم ، ولى شما فرزندانتان را در هفت سالگى به نماز وادار سازيد.

از آموزش تا تنبيه براى نماز

رواياتى كه در زمينه آموزش نماز، دستور به خواندن آن و تنبيه فرزند براى نماز خواندن ، وارد شده فراوان است كه به سه دسته تقسيم مى شوند:

الف - آموزش نماز

آموزش و آموختن نماز به كودكان ، از وظايف اوليه پدران و مادران است .
سيره از پيامبر(ص ) روايت مى كند: ((علموا الصبى الصلاه ابن سبع سنين واضربوه عليها ابن عشر سنين )) (386) به كودكان در سنين هفت سالگى ، نماز ياد دهيد. و در ده سالگى او را (در صورت سستى ) براى نماز تنبيه كنيد.

ب - دستور به نماز خواندن

دومين مرحله پس از آموزش نماز مرحله الزام و واداشتن كودكان به خواندن نماز است . در اين مرحله نيز سنين متعددى ، از شش تا ده سالگى مطرح گرديده است ، كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1- پيامبراكرم (ص ) فرمود: ((اذا عرف الغلام يمينه من شماله فمروه بالصلاه .)) )) (387) اگر پسر دست راست و چپ خود را از هم تشخيص داد، به او دستور دهيد (و او را واداريد) تا نماز بخواند.
2- پيامبر(ص ) فرمود: ((مروا صبيانكم بالصلاه اذا كانوا ابناء ست سنين .)) (388) فرزندان خود را در شش سالگى به نماز دستور دهيد.
3- امام صادق (ع ) فرمود: ((مروا صبيانكم بالصلاه اذا بلغوا سبع سنين ...)) (389) اگر فرزندانتان به سن هفت سال رسيدند به نماز وادارشان كنيد.
4- على - عليه السّلام - مى فرمايد: ((علموا صبيانكم الصلاه و خذوهم بها اذا بلغوا ثمانى سنين .)) (390) فرزندان خود را نماز تعليم دهيد و در سن هشت سالگى آنها را به نماز خواندن واداريد.
5- امم صادق (ع ) مى فرمايد: ((مروا صبيانكم بالصلاه اذا كانوا ابناء عشرسنين .)) (391) به فرزندانتان در سن ده سالگى دستور دهيد تا نماز بخوانند.

ج - تنبيه براى خواندن نماز

آخرين مرحله اى كه در روايات در رابطه با نماز به چشم مى خورد، مساله تنبيه و زدن كودك به خاطر سستى در امر نماز است . كه پيش از اين روايتهايى در اين باب ذكر كرديم .
البته چون اين روايات در واداشتن كودكان به نماز خواندن به مراحلى اشاره دارد كه از تاديب زبانى آغاز مى شود و در نهايت به تنبيه عملى مى انجامد، پدران و مادران حتما به اين نكته توجه داشته باشند كه : در سنين پايين تنها بايد با تشويق و نرمى و مهر و محبّت ، فرزندان خود را به نماز وادارند و بر آنان سخت نگيرند كه يكباره از نماز بريده و از آن منزجر شوند، امام هر چه سن آنها بالاتر مى رود قدرى لحن آمرانه به خود بگيرند، و به طور كلى در زدن فرزندان به دليل كوتاهى در نماز - بويژه در سنين كنمتر از سيزده سالگى - با احتياط و دور انديشى بيشتر عمل كنند و تنبيه را نه اولين ، كه آخرين راه حل تلقى كنند و يقين داشته باشند كه راههاى تربيّتى بهتر و موثرترى هم هست كه مى توانند با كسب آگاهى بيشتر و مطالعه كتابهاى تربيّتى و گفت وگو با فرزندان و مشاوره با مربيان و آگاهان امر تربيّت و همچنين تامل و تفكر شايسته به آنها پى ببرند. استمداد از خداوند متعال هم در اين ميان مى تواند نقش بسزايى داشته باشد.

9- اهميّت دادن به روزه فرزندان

نسبت به روزه نيز سفارشهاى فراوانى از پيشوايان دينى ما شده است از جمله سفارش شده است كه در ماه رمضان اگر كودك طاقت روزه گرفتن داشته باشد او را به روزه گرفتن تشويق كنيد، و اگر وسط روز گرسنگى به او فشار آورد افطارشان دهيد، چرا كه روزه در ماه رمضان سپر از آتش ‍ است . و بايد فرزندان خود را از آتش سوزان جهنم حفظ كنيم .
على - عليه السّلام - در ضمن سفارشى به امام حسن مجتبى (ع ) مى فرمايد: ((اللّه اللّه فى صيام شهر رمضان فان صيامه جنه من النار.)) (392) خدا را خدا را درباره روزه ماه رمضان . زيرا روزه اين ماه سپر محافظى از آتش جهنم است .

امام صادق (ع ) و تشويق فرزندان نسبت به ماه رمضان

مجلسى از امالى شيخ طوسى نقل مى كند كه مسمعى گويد: هرگاه ماه رمضان فرا مى رسيد صداى امام صادق (ع ) را مى شنيدم كه فرزندان خود را به اهميّت دادن به ماه رمضان سفارش مى فرمود و مى گفت : پس ‍ با نفس خويش بستيزيد، زيرا در اين ماه رزق و روزى شما تقسيم مى شود و لحظات مرگ هر كس معين مى شود. همچنين در اين ماه ميهمانان خدا را كه بر او وارد مى شومد مى نويسند، و در اين ماه شبى هست كه عمل در آن برابر است با عمل هزار ماه . (393)

روزه هاى تمرينى

معاويه بن وهب مى گويد از امام صادق (ع ) پرسيدم : در چند سالگى فرزندان خود را به روزه وادار كنيم ؟ امام فرمود: ((ما بينه و بين خمس عشره سنه و اربع عشره سنه فان هو سام قبل ذلك فدعه ، ولقد صام ابنى فلان قبل ذلك فتركته .)) (394) بين پانزده و چهارده سالگى ؛ و اگر پيش از رسيدن به اين سن هم روزه گرفت او را به حال خود بگذار و مانع روزه او نشو. يكى از فرزندانم ، پيش از رسيدن به اين سن روزه گرفت و من او را به حال خود گذاشتم و مانعش نشدم .
حلبى از امام صادق (ع ) روايت كرده كه حضرت فرمود: ما فرزندان خود را در سن هفت سالگى در حدى كه تاب و توان آن را دارند به روزه گرفتن وا مى داريم ، گر چه تا وسط روز يا بيش از آن و يا كمتر از آن و هرگاه تشنگى و گرسنگى بر آنها غلبه كرد، افطار مى كردند (و اين دستور به روزه گرفتن بخاطر آن بود كه ) بر روزه گرفتن انس و عادت و توانايى پيدا كنند. پس شما فرزندان خود را در سن نه سالگى به روزه گرفتن واداريد و به هر اندازه كه توانستند روزه بگيرند و اگر تشنگى بر آنها غلبه كرد افطار كنند. (395)

10- آموزش قرآن

قرآن آخرين كتاب آسمانى است كه تمام قوانين هدايت و سعادت انسان ها را در بر دارد. قرآن سفره گسترده و غذاى آسمانى و گنجينه حقايق و اسرار الهى است ، قرآن بهار دلهاى خزان زده و مايه طراوت انديشه هاى افسرده و راكد است . قرآن شفاى دلها و ريسمان الهى است . و هر كس به آن چنگ زند نجات يابد و هر كس آن را رها كند هلاك گردد.
قرآن هدايتگر جهانيان است و تضمين كننده سعادت پيروان آن ، تلاوت قرآن كليد ارتباط با حق است ، و تدبر در آيات آن سبب بيدارى دلها و شكوفايى مغزهاست .
حضرت امام رضا - عليه السّلام - مى فرمايد: ((قرآن ريسمان محكم خداست ، وسيله اطمينان بخش و راه مستقيم اوست ، راهى است كه به بهشت منتهى مى شود و سبب نجات و رهايى از آتش دوزخ است و قرآن با گذشت زمان كهنه و فرسوده نمى شود و بحث و گفتگو از آن سبب كاستى آن نمى گردد، زيرا كه به زمان معينى اختصاص ندارد...)) (396)
از اين رسول خدا(ص ) بسيار به قرآن اهتمام مى ورزيد و خلق و خويش ‍ تجلى معارف قرآن بود. ائمه طاهرين - عليهم السّلام - نيز علاوه بر اين كه خود به قرآن عنايت بسيار داشتند، فرزندان خود را به قرائت ، حفظ و آموزش قرآن و عمل به آن بشويق و توصيه مى كردند، و آموزش قرآن را يكى از حقوق مسلم فرزند بر گردن والدين مى دانستند.

1- سفارش به قرآن

امير مومنان - عليه السّلام - فرزندش امام حسن (ع ) اين چنين به قرآن سفارش كرد: (( ((اللّه اللّه فى القرآن فلا يسبقنكم الى العلم به غيركم .)) (397) خدا را خدا را درباره قرآن ، مبادا ديگران در فهم قرآن بر شما پيشى بگيرند.

2- آموزش قرآن

آموزش اين كتاب آسمانى ، از حقوق مسلم فرزندان است كه پدران بايد از عهده آن برآيند، و آنان را با قرآن آشنا سازند بدين معنى كه يا خود بشخصه قرآن را به آنان بياموزند يا براى آنان معلم بگيرند. رسول خدا(ص ) فرمود: ((حق الولد على والده ان يحسن اسمه ... و يعلمه الكتاب .)) (398) حق فرزند بر پدر آن است كه به او قرآن بياموزد.
امام صادق - عليه السّلام - فرمود: ((علموا اولادكم يس فانها ريحانه القرآن .)) )) (399) به فرزندانتان سوره يس بياموزيد زيرا اين سوره ، گل (باغ ) قرآن است .
پيامبر(ص ) فرمود: ((حق الولد على والده اذا كان ... انثى ... يعلمها سوره النور.)) )) (400) حق فرزند بر پدر آن است كه اگر دختر بود سوره نور را به او تعليم دهد.

سفارش اميرمومنان (ع ) به حفظ قرآن

ابو عمر نحوى گويد: ((جاء غالب الى على بن ابى طالب (ع ) بالفرزدق بعد الحمل بالبصره فقال ان ابنى هذا من شعراء مضر فاسمع منه قال ((علمه القرآن )) فكان ذلك فى نفس الفرزدق فقيد نفسه فى وقت والى ان لايحل قيده حتّى يحفظ القرآن .)) (401) روزى غالب ، پدر فرزدق شاعر، به همراه فرزندش پس از جنگ جمل در بصره به حضور على (ع ) رسيد. به حضرت عرض كرد: فرزندم از شعراى مضر است . به شعرهايش گوش بفرماييد. على (ع ) فرمود: به او قرآن تعليم ده . اين سخن در روح فرزدق موثر افتاد و در زمانى - مناسب - ريسمانى يه پاى خود بست و با خود عهد كرد كه تا قرآن را حفظ نكند هرگز آن را باز نكند.
ابن ابى الحديد مى گويد: تا زمانى كه فرزدق قرآن را حفظ نكرده بود پاى خود را باز نكرد. (402)

3- پاداش آموزش قرآن در قيامت

از پيامبر بزرگوار و اهل بيت عصمت - عليهم السّلام - روايات زيادى وارد شده كه خداوند در برابر آموزش قرآن به فرزندان عنايت خاصى در روز قيامت به پدران و مادران دارد.

الف - تاج گذارى پدران و مادران از طرف خداوند

معاذ گويد از رسول خدا(ص ) شنيدم مى فرمود: ((ما من رجل علم ولده القرآن الا توج اللّه ابويه يوم القيامه بتاج الملك و كسيا حلتين لم ير النّاس مثلهما.)) (403) هيچ مردى فرزند خود را قرآن نياموزد مگر اينكه خداوند پدر و مادر كودك را در روز قيامت تاج پادشاهى عطا كند و دو لباس بهشتى به آنان بپوشاند كه هرگز مردم مانند آن را نديده باشند.

ب - لباس بهشتى جايزه تعليم قرآن :

امام صادق (ع ) فرمود: ((... و من علمه القرآن دعى الابوان فكسيا حلتين يضى ء من نورهما وجوه اهل الجنه )) (404) هر كس به فرزند خود قرآن ياد دهد روز قيامت پدر و مادرش را فراخوانند و دو لباس ‍ بهشتى به آنان بپوشانند كه از نور آن چهره بهشتيان روشن و پر فروغ گردد.

ج - پاداش شگفت انگيز:

عايشه از رسول خدا(ص ) نقل كند كه فرمود: ((من علم ولدا له القرآن قلده اللّه عزوجل يوم القيامه بقلاده يعجب منه الاولون ولاخرون .)) (405) هر كه فرزند خود را قرآن بياموزد خداوند روز قيامت حلقه افتخارى به گردن او آويزد كه باعث حيرت اوّلين و آخرين شود.

د - سيماى اخروى آموزش قرآن :

امام صادق (ع ) فرمود: ((تعلموا القرآن فانه ياتى يوم القيامه صاحبه فى صوره شاب جميل شاحب اللون فيقول له : انا القرآن الذى كنت اسهرت ليلك و اظمات هو اجرك و اجففت ريقك و اسبلت دمعك فابشر فيوتى بتاج فيوضع على راسه و يعطى الامان بيمينه والخلد فى الجنان بيساره ويكسى حلتين ثم يقال له : اقرا وارق ، فكلما قرا آيه صعد درجه ، و يكسى ابواه حلتين ان كانا مومنين ، ثم يقال لهما هذا لما علمتماه القرآن .)) (406) قرآن را بياموزيد زيرا روز قيامت قرآن به صورت جوانى زيبا و سفيد روى به سوى صاحبش آمده به او مى گويد: من همان قرآنى هستم كه شبهايت را به بيدارى كشانده و در وسط روز تشنه ات گذاشته و آب دهانت را خشك كرده و اشك چشمت را جارى ساخته بودم . پس (امروز) شاد و مسرور باش ، سپس تاجى بياورند و بر سر او بگذارند و بات رهايى از آتش جهنم را به دست راست او و جاودانگى در بهشت را به دست چپش بدهند، و دو لباس بهشتى به او بپوشانند و به او گفته شود بخوان و بالا برو، و او به هر آيه اى كه بخواند درجه اى بالاتر رود، سپس اگر پدر و مادرش مومن بوده اند دو لباس ‍ بهشتى بر آنان بپوشانند و به آنان گفته شود اين پاداش براى آن است كه به فرزندتان قرآن ياد داديد.

ه - سنگينى نامه عمل و تذكره عبور از صراط

رسول خدا(ص ) فرمود: ((من علم ولده القرآن ... ويثقل ميزانه و يجاوز به على الصراط كالبرق الخاطف و لم يفارقه القرآن حتّى ينزل من الكرامه افضل ما يتمنى .)) (407) هر كس به فرزند خود قرآن تعليم دهد... (همان قرآن ) نامه عملش را (در روز قيامت ) سنگين كند و او را از پل صراط همانند برق جهنده عبور دهد و هيچ گاه از او جدا نگردد تا از طرف خداوندبهترين چيزى كه آرزو مى كرد بر او نازل شود.

4- تشويق معلم قرآن

محمّد بن على بن شهر آشوب روايت مى كند كه : ((ان عبدالرحمن السلمى علم ولد الحسين (ع ) الحمد فلما قراها على ابيه اعطاه الف دينار و الف حله و حشافا درا، فقيل له فى ذلك فقال عليه السّلام و اين يقع هذا من عطائه يعنى تعليمه .)) (408) عبدالرحمن سلمى به يكى از فرزندان امام حسين - عليه السّلام - به آموزگار فرزند خود، هزار دينار و هزار دست لباس عطا كرد و دهان او را پر از جواهرات كرد.
به حضرت اعتراض شد: كه آموزش يك سوره ، اين همه عطا و تشويق لازم نداشت ! حضرت در پاسخ فرمود: اين عطا و بخشش چگونه مى تواند با تعليمى كه او مى دهد برابرى كند!

5- آثار آموزش قرآن

تاخير عذاب

شيخ صدوق گويد: ((روى ان اللّه تبارك و تعالى ليريد عذاب اهل الارض جميعا حتّى لايحاشى منهم احدا، فاذا نظر الى الشيب ناقلى اقدامهم الى الصلوات والولدان يتعلمون القرآن رحمهم اللّه فاخر ذلك عنهم .)) (409) روايت شده : خداوند تبارك و تعالى وقتى اراده كند كه تمام اهل زمين را بى استثنا (بخاطر گناهشان ) عذاب كند. چون به پيرانى نظر افكند كه در حال گام برداشتن و رفتن به سوى مساجدند و نونهالان را ببيند كه مشغول تعليم قرآن هستند بر مردم رحم آورد و عذاب آنان را به تاخير مى اندازد.

ثواب ده هزار مرتبه حج و عمره

رسول گرامى (ص ) فرمود: ((من علم ولده القرآن فكانما حج البيت عضره آلاف حجه و اعتمر عشره آلاف عمره واعتق عشره آلاف رقبه من ولد اسماعيل ، و غزا عشره آلاف غزوه واظعم عشره آلاف مسكين مسلم جائع و كانما كسا عشره آلاف عار مسلم و يكتب له بكل حرف عشر حسنات و يمحواللّه عنه عشر سيئات و يكون معه فى قبره حتّى يبعث ...)) (410) هر كس فرزند خود را قرآن بياموزد مثل آنست كه ده هزار بار به خانه خدا مشرف شود و ده هزار بار عمره به جا آورد، ده هزار بنده از نسل فرزندان اسماعيل آزاد كند. و ده هزار بار به جهاد برود و ده هزار فقير مسلمان گرسنه را اطعام كرده باشد و همانند آن است كه ده هزار مسلمان برهنه را پوشانه باشد و براى او رد مقابل هر حرفى ده حسنه نوشته شود و خداوند ده گناه از گناهانش را محو سازد و در قبر با او خواهد بود تا آنگاه كه مبعوث شود.

6- تشويق به قرائت قرآن

الف - تاديب فرزندان با تلاوت قرآن

پيامبر(ص ) فرمود: ((ادبوا اولادكم على ثلاث خصال : حب نبيكم و حب اهل بيته و قراءه القرآن فان حمله القرآن فى ظل اللّه يوم لاظل الا ظله مع انبياءه و اصفياءه .)) (411) فرزندانتان را بر سه ويژگى تربيّت كنيد: محبّت پيامبرتان ، محبّت اهل بيت و قرائت قرآن .
زيرل حاملان قرآن در سايه خدايند؛ در آن روز كه هيچ سايه اى جز سايه خدا نيست و در كنار پيامبران و برگزيدگان او جاى دارند.

ب - تلاوت سوره كافرون به هنگام خواب

از رسول گرامى (ص ) روايت شده كه آن حضرت به برخى از يارانش ‍ فرمود: (( ((اذا اردت امنام فاقرا هذه السوره يعنى الجحد...(412) و قال (ص ) قولوا لصبيانكم اذا ارادوا المنام ان يقروا هذه السوره حتّى لايتعرض لهم الجن .)) (413) هرگاه خواستى بخوابى سوره كافرون را بخوان ... همچنين فرمود: وقتى فرزندانتان خواستند بخوابند به آنان نيز بگوييد همين سوره را بخوانند تا جنينان به آنان آسيبى نرسانند.

ج - تلاوت قرآن در سحرگاهان

امام صادق - عليه السّلام - فرمود: ((كان ابى كثير الذكر... و كان يجمعنا فيامرنا بالذكر حتّى تطلع الشمس و يامر بالقراءه من كان يقرا و من كان لايقرا منا امره بالذكر.)) (414) پدرم كثير الذكر بود... سيره او چنين بود كه هر روز پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب ما را جمع مى كرد، هر كه قرآن ياد داشت او را به خواندن قرآن وا مى داشت و هر كس كه سنش كمتر بود و قرآن نمى خواند دستور مى داد تا ذكر خدا گويد.

د - دستور امام صادق (ع ) به فرزند خود اسماعيل

حريز درباره امام صادق (ع ) روايت مى كند كه : ((كان اسماعيل بن ابى عبداللّه (ع ) عنده فقال : يا بنى اقرا المصحف . فقال : انى لست على وضوء فقال : لاتمس الكتابه و مس الورق )) (415) روزى اسماعيل فرزند امام صادق (ع ) نزد پدر بود، امام به او فرمود: فرزندم قرآن بخوان ، اسماعيل گفت : وضو ندارم ، امام فرمود به نوشته ها دست نزن و (به هنگام قرآن خواندن ) فقط به (كناره هاى سفيد) كاغذ آن دست بزن .

ه - تلاوت با صوت بلند

معاويه بن عمار نقل كند كه امام صادق (ع ) فرمود: ((ان على بن الحين كان احسن النّاس صوتا بالقرآن حتّى يسمعه اهل الدار.)) (416) على بن الحسين (ع ) به هنگام قرآن خواندن از خوش صداترين مردم بود؛ به حدى كه اهل خانه صداى او را مى شنيدند.

7- آثار تلاوت قرآن در خانه

در خانه اى كه قرآن تلاوت شود، آثار نيكويى در آن خانه ظاهر مى گردد و اهل آن خانه غرق در نور مى شوند، پس چه خوب است كه به فرزندانمان بياموزيم تا هر روز در خانه كمى قرآن بخوانند و با صوت زيبا آيات الهى را تلاوت كنند و به آنها انس بگيرند. اينك به برخى از آثار نيكوى تلاوت قرآن اشاره مى كنيم :

الف - ازدياد بركت

پيامبر(ص ) مى فرمايد: ((اجعلوا لبيوتكم نصيبا من القرآن فان البيت اذا قرء فيه تيسر على اهله و كثر خيره و كان سكانه فى زياده .)) (417) در خانه هايتان سهمى براى قرآن قرار دهيد، زيرا خانه اى كه در آن قرآن خوانده شود. بر اهلش گشايش داده مى شود و خير آن زياد گشته ، افراد آن خانواده فزونى مى يابند.

ب - محل تردد فرشتگان

امام صادق (ع ) فرمود: ((البيت الذى يقرا فيه القرآن و يذكر اللّه عزوجل فيه تكثر بركته و تحضره الملائكه و تهجره الشياطين و يضى ء لاهل السماء كما تضى ء الكواكب لاهل الارض .)) (418) در خانه اى كه قرآن خوانده شود و خدا ياد شود خير وبركتش زياد گردد، فرشتگان در آنجا حضور يابند و شياطين آنجا را ترك گويند و آن خانه براى اهل آسمان چنان بدرخشد كه ستارگان براى اهل زمين نور افشانى مى كنند.

8- آثار ترك قرائت قرآن در خانه

همچنانكه خواندن قرآن موجب نورانيت و بركت اهل خانه مى شود و آن خانه محل رفت و آمد فرشتگان مى شود، ترك قرائت قرآن نيز آثارى دارد كه به آن اشاره مى كنيم :

الف - كم شدن بركت خانه

پيامبر اكرم (ص ): ((اجعلوا لبيوتكم نصيبا من القرآن فان البيت ... اذا لم يقرء فيه القران ضيق على اهله و قل خيره و كان سكانه فى نقصان .)) (419) در خانه هايتان سهم و نصيبى براى قرآن قرار دهيد زيرا خانه اى كه در آن قرآن خوانده نشود مايه فشار و سختى اهلش ‍ خواهد شد و خيرش كم مى گردد و افرادش رو به كمى و كاستى مى روند.

ب - محل رفت و آمد شياطين

امام صادق - عليه السّلام - فرمود: ((ان البيت الذى لايقرا فيه القرآن و لايذكر اللّه عزوجل تقل بركته و تهجره الملائكه و تتحضره الشياطين .)) (420) در خانه اى قرآن خوانده نشود و خداى متعال ياد نشود خير وبركتش بكاهد، فرشتگان از آن دورى جويند و محل حضور شياطين گردد.