همسردارى

ابراهيم امينى

- ۱۱ -


از همسرت پرستارى كن

زن و شوهر هميشه به تعاون و اظهار محبت احتياج دارند.ليكن‏اين احتياج در بعضى مواقع شديدتر ميشود.انسان در موقع گرفتارى وبيمارى بيشتر از ساير اوقات احتياج به دلجويى و پرستارى دارد.بيمارهمان مقدار كه به دكتر و دوا احتياج دارد به همان مقدار بلكه زيادتر به‏مراقبت و پرستارى احتياج دارد.پرستار خوب با دلجويى و نوازش‏اعصاب بيمار را آرامش ميدهد و به زندگى اميدوارش ميگرداند.

زن از شوهرش انتظار دارد كه در موقع بيمارى به ياريش بشتابد وبهتر از پدر و مادرش از او پرستارى كند.نوازشها و همدرديهاى او را ازعلائم صفا و محبت مى‏شمارد.

زنى كه شبانه‏روز مانند يك كلفت در خانه زحمت ميكشد حق دارداز شوهرش انتظار داشته باشد كه در موقع بيمارى به فريادش برسد و درمعالجه‏اش كوشش نمايد.

پول دوا و دكتر نيز يكى از مخارج رسمى زندگى و از نفقه‏هايى‏است كه تامين آن بر مرد واجب است.

زنى كه شبانه‏روز بدون مزد و مواجب در خانه زحمت ميكشد آيااين مقدار بر شوهرش حق ندارد كه در موقع بيمارى به دادش برسد؟

در بين مردها افرادى ديده ميشوند كه اصلا انصاف و وجدان وعاطفه ندارند.

در موقعى كه همسرشان سالم است‏حداكثر استفاده را از اومى‏برند اما وقتى مريض شد براى چند تومان كه براى بهبود او ميخواهندخرج كنند هزار مرتبه جان ميدهند!!و اگر بيمارى او طول كشيد يا مخارج بيشترى لازم داشت او را به كلى رها ميكنند.آيا رسم وفا و مردانگى همين‏است؟

به نمونه زير توجه فرماييد:

«زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شده‏ام‏مرا از خانه بيرون كرده ميگويد:زن بيمار نمى‏خواهم (1) ».

آقاى محترم!اگر به زندگى و خانواده‏ات علاقه دارى وقتى‏همسرت بيمار شد و به طبيب و دوا احتياج پيدا كرد فورا او را نزد دكترببر.دواهاى لازم را برايش تهيه كن.دكتر و دواى تنها هم كافى نيست‏بلكه‏بايد در يك چنين موقعى مانند پدر و مادر مهربان از او پرستارى كنى. پدرو مادرش را رها كرده و بدان اميد هستى‏اش را در اختيارت نهاده كه از پدرو مادر برايش بهتر باشى.شريك زندگى،مادر اطفال،يار و غمخوار تومى‏باشد.در موقع بيمارى بيشتر از سابق اظهار محبت كن.از بيمارى ودرد و ناله‏اش اظهار تاسف و همدردى كن دلداريش بده، به زندگى و بهبوداميدوارش كن.بر طبق دستور دكتر غذايش را تهيه كن.اگر به غذا با ميوه‏مخصوصى ميل دارد و دكتر آنرا تجويز نموده به هر طور شده برايش تهيه‏كن.سعى كن دوا و غذا را با دست‏خودت به او بدهى،زيرا همين عمل‏باعث دلخوشى و آرامش اعصاب او است.

بچه‏ها را آرام كن سر و صدا راه نيندازند.رختخوابت را نزديك‏بسترش بينداز و در شب كاملا مراقب او باش.گاهى كه از خواب بيدارمى‏شوى اگر بيدار است احوالش را بپرس.اگر از شدت درد خوابش نمى‏برد سعى كن حتى القوه بيدار بمانى.و اگر خواستى بخوابى با يكى ازفرزندانت‏يا پرستار ديگرى كه دارى نوبت‏بگذار كه هميشه يك نفرتان‏بيدار بماند و از بيمار مراقبت كند.مبادا از سر شب تا صبح راحت‏بخوابى‏و همسرت از شدت درد بنالد.

اگر در يك چنين موقعى از همسرت كاملا پذيرايى و دلجويى‏نمودى به زندگى دلگرم ميگردد،به وفادارى و صميميت تو اطمينان پيداميكند،محبت و علاقه‏اش زيادتر ميشود.

وقتى از بستر بيمارى برخاست‏بيشتر از سابق در خانه‏ات زحمت‏ميكشد.محبتها و نوازشهاى ترا هرگز فراموش نمى‏كند و اگر بيمار شدى‏كاملا از تو پرستارى و دلجويى خواهد كرد.

پيغمبر اسلام (ص) فرمود:بهترين شما كسى است كه براى اهل‏بيتش خوبتر باشد و من نسبت‏به خانواده‏ام از همه بهتر هستم (2) .

رسول خدا (ص) فرمود:هر كس براى بر آوردن حاجت‏بيمارى‏كوشش كند،موفق شود يا نه،از گناهانش خارج مى‏شود مانند روزى كه ازمادر متولد شده است.يكى از انصار عرض كرد:پدر و مادرم به قربانت‏يارسول الله اگر مريض از اهل بيتش باشد آيا ثواب زيادترى ندارد؟فرمود:

چرا (3) .

اقتصاد خانواده

نفقه زن بر شوهر واجب است‏يعنى قانونا و شرعا مرد موظف است كليه مخارج خانواده را از قبيل خوراك و پوشاك و مسكن و حتى پول‏دكتر و دوا را تامين كند.و در صورت امتناع يا كوتاهى شرعا و قانونا موردبازخواست قرار خواهد گرفت.

زن و بچه،نيست و ندارم سرشان نمى‏شود،به هر حال ميخواهند.وخواسته‏هايشان حد و انتها ندارد.حس رقابت و چشم و همچشمى در آنان‏بسيار قوى است.بدين جهت مرد نمى‏تواند و صلاح هم نيست كه بدون قيدو شرط مطيع خواسته‏هايشان باشد.

مرد خردمند و با تدبير حساب خرج و دخل خانواده را به طور دقيق‏ميكند.اشياء و لوازم زندگى را به نسبت لزوم و احتياج درجه‏بندى ميكند.

حوائج ضرورى زندگى مانند خوراك و پوشاك را بر ساير چيزها مقدم‏ميدارد.مقدارى از درآمدش را براى حوادث روزگار از قبيل بيمارى وبيكارى و كسادى كنار ميگذارد.

مقدارى از آن را براى اجاره يا خريد خانه ذخيره ميكند.به فكرپول آب و برق و تلفن و ماليات و شهريه بچه‏ها نيز هست.اسباب و اثاث‏ضرورى زندگى را نيز در نظر ميگيرد.آنگاه درآمدش را با رعايت الاهم‏فالاهم بر آنها تقسيم ميكند.از اسراف و تبذير خوددارى ميكند.

سعى ميكند پايش را از گليم خويش درازتر نكند.هر خانواده‏اى كه‏دخل و خرجشان حساب داشته باشد.و با عقل و تدبير و رعايت اقتصادخرج كنند نه تنها دچار قرض و ورشكست نخواهند شد بلكه به زودى‏زندگى آبرومند و نسبتا خوبى پيدا خواهند كرد.

خداوند كريم اقتصاد و ميانه‏روى را از علائم ايمان شمرده در قرآن‏مجيد مى‏فرمايد:كسانى كه چون خرج كنند اسراف نكنند و بخل نورزند و ميان اين دو معتدل باشند (4) .

امام صادق (ع) فرمود:من براى كسى كه اقتصاد را رعايت كندضامن مى‏شوم كه فقير نشود (5) .

امام صادق (ع) فرمود:چهار دسته مردم دعايشان به هدف اجابت‏نخواهد رسيد.يكى از آنها كسى است كه مالش را بيهوده تلف كند آنگاه‏بگويد:خدايا روزى مرا برسان.پس خدا ميفرمايد: مگر به تو دستور ندادم‏كه اقتصاد را رعايت كنى؟ (6)

عبد الله بن ابان ميگويد:از موسى بن جعفر (ع) راجع به انفاق برخانواده سؤال كردم.فرمود: اسراف و تنگ‏گيرى هر دو مكروه هستند.

ميانه‏روى را نبايد از دست داد (7) .

مرد خردمند و عاقبت‏انديش حتى القوه از قرض و نسيه خوددارى‏ميكند.و براى مصارف غير ضرورى خودش را به وام نمى‏اندازد.

اقتصادى كه بر پايه وامهاى بانكها و ساير مؤسسات استوار باشد شرعا وعقلا پسنديده نيست.

خريد اشياء قسطى گر چه ممكن است ظاهر زندگى را زيبا گردانداما خوشى و آسايش را از خانواده سلب ميكند.خانه قسطى،فرش قسطى،يخچال قسطى،بخارى قسطى،اتومبيل قسطى،تلفن قسطى،تلويزيون‏قسطى،ووووو اين هم شد زندگى؟!آخر چه لزومى دارد كه انسان اشياءغير ضرورى را به قيمتهاى گزاف بخرد و مقدارى از درآمدش را به‏صندوق بانكها و ساير مؤسسات بريزد؟آيا بهتر و عقلايى‏تر نيست كه قدرى صبر كند تا اوضاع اقتصاديش بهتر شود و همان اجناس را با قيمت‏ارزانتر به طور نقد خريدارى كند؟

درست است كه پول پيدا كردن خيلى در زندگى انسان تاثير داردليكن علم معاش و راه خرج كردن خيلى از آن مهمتر ميباشد.بسيارندخانواده‏هايى كه با وجود درآمد خوب هميشه گرفتار و مقروضند و به‏اصطلاح هميشه هشتشان گرو نهشان مى‏باشد.بر عكس،بسيارى ازخانواده‏ها با اينكه درآمد فوق العاده‏اى ندارند اما وضعشان از هر جهت‏خوب و آبرومند است و در كمال رفاه و آسايش زندگى ميكنند.تفاوت اين‏دو دسته در تدبير زندگى و علم معاش مى‏باشد.

بنابراين صلاح خانواده در اينست كه مرد با عقل و احتياط ياشخصا امور اقتصادى منزل را بر عهده بگيرد و اگر خريد و فروش دست‏ديگرى است‏به كار او نظارت داشته باشد.

در خاتمه تذكر اين مطلب لازم است كه گر چه رعايت اقتصاد كارى‏خوب و به صلاح خانواده است ليكن سختگيرى هم خوب نيست.اگروضع مالى مرد خوب است‏بايد در مخارج اهل و عيالش توسعه بدهد.به‏مقدار توانائى خويش لباس و خوراك خوب و منزل راحت‏برايش تهيه‏كند.

مال و ثروت براى خرج كردن و تامين مخارج زندگى است نه براى‏جمع كردن و باقى گذاشتن.بايد آثار و علائم مال و ثروت در زندگى انسان‏و خوراك و پوشاك خانواده‏اش نمايان باشد.آخر چه فائده‏اى دارد كه‏مرد شبانه‏روز زحمت‏بكشد و به خودش و خانواده‏اش سختى بدهد واموالى را روى هم بگذارد و از اين دنيا برود؟!ماداميكه زنده است زن و فرزندش آرزوى يك لباس زيبا و يك خوراك خوب داشته باشند و ازكمبود مواد غذايى هميشه بيمار و رنجور باشند ليكن بعد از مرگش درتقسيم اموال به سر و كله يكديگر بزنند؟!اگر خدا به انسان نعمت داده بايدبه همان نسبت در مخارج خانواده‏اش توسعه بدهد.غذا و لباس خوب‏برايشان تهيه كند.به مقدار توانايى خويش در هر فصلى ميوه‏هاى آن فصل‏را در اختيارشان بگذارد.

پيغمبر اسلام (ص) فرمود:از ما نيست كسى كه از جهت مال وثروت در وسعت‏باشد ليكن بر اهل و عيالش سخت‏بگيرد (8) .

موسى بن جعفر (ع) فرمود:عيال مرد اسيران او هستند.پس‏هر كس خدا به او نعمتى داده بايد در مخارج اسيرانش توسعه بدهد و الاممكن است نعمتهايش گرفته شود (9) .

امام رضا (ع) فرمود:سزاوار است مرد در مخارج اهل و عيالش‏توسعه دهد تا منتظر مرگش نباشند (10) .

امير المؤمنين (ع) فرمود:هر جمعه براى اهل و عيالتان ميوه تهيه‏كنيد تا به فرا رسيدن جمعه خوشنود گردند (11) .

در كارهاى خانه كمك كن

درست است كه كارهاى خانه‏دارى بر عهده زنها است و در اين‏باره حرفى ندارند،ليكن بايد توجه داشت كه اداره يك منزل كار آسانى نيست.

يك بانوى خانه‏دار اگر شبانه‏روز هم در منزل كار كند باز هم‏مقدارى از كارها لنگ ميماند. مخصوصا در مواقع غير عادى مانندمهمان‏دارى كارها روى هم متراكم ميگردند و كدبانوى خانه را خسته ووامانده مى‏سازند.زن در انجام كارهاى خانه حرفى ندارد ليكن ازشوهرش انتظار دارد كه گاه گاه او را كمك كند و دستى به بالش بگيرد.

وقتى مرد وارد خانه مى‏شود و مى‏بيند كارها از چپ و راست‏همسرش را احاطه نموده‏اند سزاوار نيست‏برود در گوشه‏اى استراحت‏كند و انتظار داشته باشد فورا چاى و ناهار حاضر شود.بلكه مقتضاى‏محبت و صفاى خانوادگى اينست كه در چنين مواقع به يارى همسرش‏بشتابد و هر كارى را كه از عهده‏اش ساخته است انجام دهد.

زن اين عمل را دليل صفا و محبت مى‏شمارد و به خانه و زندگى‏علاقه‏مند ميگردد.

مردانگى به اين نيست كه وقتى وارد خانه شد دست‏به سياه و سفيدنگذارد و فقط امر و نهى كند.خانه ستاد فرماندهى نيست‏بلكه كانون صفاو محبت و محل همكارى و تشريك مساعى است.پيش خود نگو:اگر درمنزل كار كنم از ابهت و جلالم كاسته مى‏شود و موقعيتم متزلزل ميگردد.

ابدا چنين نيست‏بلكه در نظر همسرت مردى با صفا و در نظر ديگران‏دلسوز و مهربان معرفى مى‏شوى.

پيغمبر اسلام (ص) با آن عظمت و جلالش در منزل كار ميكرد (12) .

عايشه همسر پيغمبر ميگويد:وقتى خلوت مى‏شد رسول خدا لباسش را ميدوخت و كفشش را وصله ميكرد و مانند ساير مردها در منزل‏كار ميكرد (13) .

و همچنين على بن ابيطالب و ساير امامها (ع) در امور خانه‏دارى به‏همسرانشان كمك ميكردند.

باردارى و زايمان

دوران باردارى،دوران بسيار حساس و سرنوشت‏سازى است.

وضع تغذيه مادر و حالات روانى و حركات جسمانى او،هم نسبت‏به آينده‏خودش اثر دارد هم براى كودكى كه در رحم او پرورش مى‏يابد تاثيرفراوانى دارد.سلامت‏يا بيمارى،نيرومندى يا ناتوانى،زشتى يا زيبايى،خوش اخلاقى يا بد اخلاقى،مقدار هوش و فهم كودك،در همين زمان و دررحم مادر پايه‏گذارى ميشود.يكى از دانشمندان مى‏نويسد:والدين طفل‏مى‏توانند او را در كاخى از سلامت مزاج نشو و نما دهند يا در بيغوله‏اى‏خراب و نمناك بپرورانند.و مسلم است كه چنين مكانى در خور زيستن‏روح جاودان بشرى نيست.به همين جهت،پدر و مادر بزرگترين‏مسؤوليتها را در مقابل بشريت‏به عهده دارند (14) .

بنابراين دوران باردارى را نمى‏توان يك زمان عادى محسوب‏داشت و نسبت‏به آن بى‏تفاوت بود.بلكه با شروع اين دوران مسؤوليت‏بسيار سنگينى بر عهده پدر و مادر خواهد افتاد.كه اگر اندكى غفلت كنندبا مشكلات صعب العلاج يا غير قابل جبرانى مواجه خواهند شد.در اينج تذكر چند مطلب ضرورت دارد.

1-برنامه غذائى-كودكى كه در رحم مادر زندگى ميكند از خون‏مادر تغذيه مينمايد و رشد ميكند.بنابراين غذاى مادر بايد آن چنان غنى وكامل باشد كه از يك طرف احتياجات غذايى خودش را تامين كند و بتواندصحيح و سالم به زندگى خويش ادامه دهد،و از طرف ديگر مواد غذائى ومصالحى را كه براى پرورش جسم و جان كودك ضرورت دارد دراختيارش قرار دهد تا بتواند بخوبى و تندرستى پرورش يابد.بنابراين‏برنامه غذائى يك خانم آبستن بايد كاملا حساب شده و دقيق باشد.زيرافقدان يا كمبود بعض مواد غذائى،مانند انواع مختلف ويتامينها و موادمعدنى و آلى و پروتئينها و چربيها و مواد قندى و نشاسته‏اى،هم نسبت‏به‏سلامت مادر لطمه وارد ميسازد هم كودكى كه از خون مادر تغذيه مينمايد.

امام صادق عليه السلام در حديثى مى‏فرمايد:غذاى كودك در رحم‏مادر،از آنچه مادر مى‏خورد و مى‏آشامد تامين ميشود (15) .

در اينجا مشكل ديگرى هم وجود دارد كه اكثر خانمها در تمام‏دوران باردارى يا در اكثر آن،از يك مزاج عادى و معمولى برخوردارنيستند.بلكه نسبت‏به بعض غذاها تنفر پيدا ميكنند (ويار) و بهر حال كم‏خوراك‏تر ميشوند،در صورتيكه نياز غذايى آنها بيشتر است.و بهمين‏جهت‏بايد غذاهايى را ميل كنند كه در عين حال كه از لحاظ مواد مختلف‏غذايى غنى است،حجم كمترى هم داشته باشد.و تنظيم چنين برنامه‏غذايى كار دشوارى است‏بالاخص براى افراد كم بضاعت و كم اطلاع ازخواص و آثار غذاها و بهداشت عمومى.در اينجاست كه مسؤوليت‏بسيار سنگينى بر عهده پدر كودك نهاده ميشود.اوست كه بايد بمقدار توان‏خويش تلاش كند و براى همسر باردارش و كودكى را كه در رحم پرورش‏مى‏دهد برنامه غذايى مناسب و حساب شده‏اى را تهيه و در اختيارش قراردهد.و اگر در انجام اين مسؤوليت‏بزرگ كوتاهى كند هم به سلامت آينده‏همسرش و هم سلامت كودكش لطمه وارد خواهد شد،كه در همين دنيانتيجه‏اش را خواهد ديد و هم در جهان آخرت مورد بازخواست الهى قرارخواهد گرفت.

2-آرامش فكرى-زن در زمان باردارى نياز شديدى به آرامش‏فكرى و عشق و علاقه به زندگى دارد.زيرا اعصاب راحت و آرامش فكرو شوق و علاقه به زندگى،هم در سلامت‏خودش تاثير دارد هم در جسم وروان كودكى كه در رحم پرورش مى‏يابد تاثير بسزايى خواهد داشت.

و تهيه و تامين چنين محيط امن و با آرامشى نيز بر عهده شوهراست.شوهر هميشه بايد با محبتها و نوازشها و دلجوييهايش دل همسرش‏را گرم و آرام نگهدارد ليكن در زمان باردارى بايد اين برنامه را دو چندان‏كند.رفتار شوهر بايد آن چنان باشد كه همسرش از حادثه جديد احساس‏غرور و شادمانى كند و بر خويشتن ببالد كه مسؤوليت پرورش يك انسان‏خوب و سالم بر عهده‏اش نهاده شده است.و بخوبى دريابد كه شوهرش باتمام وجود او را دوست دارد و به فرزندش نيز كاملا علاقه‏مند ميباشد.

3-خوددارى از حركات شديد-زن در زمان باردارى نياز به‏استراحت و اجتناب از كارهاى سنگين و دشوار دارد.حمل اشياء سنگين‏و حركتهاى تند مى‏تواند براى سلامت‏خودش و كودكش زيانهاى غير قابل‏جبرانى را ببار آورد.خانمهاى باردار بايد كاملا باين نكته توجه داشته باشند.شوهران نيز وظيفه دارند كه به همسران باردارشان توصيه كنند كه‏از حمل اشياء سنگين و انجام حركتهاى تند جدا اجتناب نمايند و لازم‏است مردها در اين دوران، انجام كارهاى سنگين را كه براى زندگى‏ضرورت دارد خود متحمل شوند،و بهمسرشان اجازه انجام آنها را ندهند.

4-يكى از مشكلات دوران باردارى ترس و اضطرابى است كه‏خانمها از زايمان دارند.مخصوصا خانمهاييكه زايمان اولشان باشد،يازايمان غير طبيعى داشته باشند.در اين مورد نيز شوهران بايد به يارى‏همسرانشان بشتابند.به او دلدارى و تسليت‏بدهند.بگويند:اگر رعايت‏بهداشت و حفظ الصحه را بكنى زايمان امر چندان دشوارى نيست.يك‏امر طبيعى است كه براى همه بانوان واقع شده و ميشود.تحمل آن چندان‏سخت نيست،در عوض يك فرزند خوب و سالم پيدا مى‏كنيم كه مايه‏افتخار ما خواهد بود.من نيز همواره مراقب تو خواهم بود و از هيچگونه‏كمكى دريغ نخواهم كرد.

5-زايمان-عمل زايمان بر رويهم دشواريهايى را در بر دارد. غالبا با يك دوره دردهاى شديد همراه است.خانمهاى باردار غالبا ازخطرهاى احتمالى و عواقب آن بيمناكند.بعد از وضع حمل هم يك دوران‏ضعف و نقاهت را بايد بگذرانند.گر چه خانمها دوران باردارى و زايمان وشير دادن را بايد تحمل كنند ليكن شوهر نيز در انعقاد نطفه و بوجود آمدن‏كودك كاملا دخيل بوده است.در واقع پدر و مادر،در بوجود آمدن كودك‏بطور اشتراك سهيم هستند.گر چه مركز اين موجود جديد رحم مادرميباشد.بنابراين شوهر نيز بر طبق وظيفه وجدانى و انسانى و اسلامى‏موظف است در موقعيت‏حساس زايمان به يارى همسرش بشتابد،و سعى و تلاش كند تا عمل زايمان بخوبى انجام بگيرد.اگر نياز به دكتر و دارو وزايشگاه دارد،وسيله‏اش را فراهم سازد.با اظهار محبت دلگرم واميدوارش سازد.هنگامى كه در زايشگاه است مراقب احوال او باشد.وحضورا يا بوسيله تلفن از احوالش جويا شود.بعد از وضع حمل،درصورت امكان فورا بملاقاتش برود،و اگر ممكن نيست،يكى از خانمهاى‏بستگان را بملاقاتش بفرستد و از احوالش جويا شود.وقتى مى‏خواهنداو را به منزل بياورند بهتر ست‏خودش نيز بهمراه باشد.وقتى به منزل آمداسباب و وسايل استراحت او را فراهم سازد.در دوره نقاهت اجازه ندهدبه كارهاى سنگين و دشوار اقدام نمايد.سعى كند بمقدار توان، غذاهاى‏خوب و مقوى برايش تهيه كند.تا نيروهاى از دست داده خود را دوباره‏بازيابد و با سلامتى به زندگى و پرورش نوزاد مشغول گردد.

مرد با چنين رفتارى به اخلاق اسلامى عمل كرده و نزد خدا ماجورخواهد بود.رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:بهترين شما مردى است‏كه با همسرش به خوبى رفتار كند و من از همه شما نسبت‏به همسرم‏خوشرفتارتر هستم (16) و حضرت صادق عليه السلام فرمود:خدا رحمت كندمردى را كه رابطه بين خودش و همسرش را نيكو گرداند.زيرا خداوندمتعال مرد را اختياردار و سرپرست او قرار داده است (17)

بعلاوه،بدين وسيله كانون گرم خانواده را گرمتر از سابق نموده وبنياد ازدواج را استوار ميگرداند.در اينصورت خانم چنين مردى نيزمحبتها و نوازشها و دلجوئيها و زحمتهاى شوهر مهربانش را هيچگاه فراموش نخواهد كرد.و با دلگرمى و اميد بيشترى در اداره زندگى تلاش‏خواهد كرد.

كمك در بچه‏دارى

فرزند ثمره مشترك ازدواج زن و مرد است.هر دو نفر در پيدايش‏كودك دخالت داشته‏اند،و در منافع و زيانهايش نيز شريك ميباشند.

بنابراين بچه‏دارى نيز يك وظيفه مشترك زن و شوهر است.نه وظيفه زن‏تنها.درست است كه مادران با ميل و رغبت از بچه نگهدارى ميكنند وامور نظافت و تر و خشك كردن و تغذيه و شير دادن و ديگر امور مربوط به‏كودك را از جان و دل مى‏پذيرند.و براى پرستارى و نگهدارى او هر گونه‏رنج و زحمتى را تحمل مينمايند.براى پرستارى از كودك چه شبهائى راتا صبح بيدار ميمانند و گريه و جيغ و شيون و نحسيهاى او را تحمل‏ميكنند.ليكن شوهر هم نبايد فداكاريها و زحمات همسرش را ناديده بگيردو بگويد:بچه‏دارى وظيفه زن است.و من در اين باره مسؤوليتى ندارم.

وقتى ديد بچه آرام نمى‏گيرد،مادر را با بچه بگذارد و خودش برود در اتاق‏ديگر راحت‏بخوابد. نه،برادر!اين بچه مشترك بين شما است.پرستارى‏و نگهدارى از او نيز يك وظيفه مشترك است.مگر تو عاطفه و وجدان‏ندارى؟آيا انصاف است كه تو بروى در گوشه‏اى استراحت كنى، وهمسرت را در اين غوغا تنها بگذارى؟آيا اين رسم زندارى و مهر و صفاى‏خانوادگى است؟اگر تو روز كار كرده و خسته هستى همسرت نيز در تمام‏روز بكارهاى خانه‏دارى اشتغال داشته و خسته است.اگر تو خوابت مى‏آيداو نيز خوابش مى‏آيد.اگر جيغ و شيونهاى بچه اعصاب ترا خسته ميكند، مادر بيچاره هم همينطور است ليكن جز تحمل چاره‏اى ندارد.

برادرم!انصاف و عاطفه و اخلاق اسلامى و رسم همسردارى‏اقتضا دارد كه در چنين مواقع حساسى در بچه‏دارى همسرت را كمك‏كنى.يا با هم بچه را آرام كنيد سپس بخوابيد.يا مقدارى از شب را توبخواب و همسرت از بچه پرستارى كند آنگاه تو از بچه پرستارى كن وهمسرت بخوابد.و اگر همسرت در اثر كم خوابى،بعد از نماز صبح‏استراحت كرده انتظار نداشته باش مانند ديگر روزها صبحانه را برايت‏حاضر كند.چه مانع دارد خودت چاى و صبحانه حاضر كنى،خودت ميل‏كنى و بيرون بروى و براى همسرت نيز آماده باشد.وقتى مى‏خواهيد به‏سفر يا مهمانى برويد ضرورت ندارد كه هميشه همسرت بچه را بغل كند،در جاهاى مناسب تو اين عمل را انجام بده و در اين باره همكارى نمائيد.وبطور كلى در همه حال در پرستارى و نگهدارى از كودك تعاون و همكارى‏داشته باشيد.رسم زندارى و اخلاق اسلامى چنين است.به زندگى شماصفا و محبت و رونق ميدهد.

البته به بانوان نيز توصيه ميشود كه در اين باره از شوهرانشان‏انتظارات زياده از حد نداشته باشند.گرفتاريها و مشكلات كسب و كار وتامين نيازمنديهاى زندگى را همواره منظور داشته باشند.و بدانند كه مرددر خارج منزل با صدها مشكل روبروست و با اعصاب خسته،و بمنظوراستراحت‏بمنزل مى‏آيد.و انتظار نداشته باشند كه وقتى بمنزل آمدلباسهايش را در آورد و فورا مشغول بچه‏دارى و امور خانه‏دارى شود.دراين مورد بيش از مقدار ضرورت و در مواقع غير عادى،توقع كمك نداشته‏باشند.

زود به منزل بيا

مرد ماداميكه زن نگرفته آزاد است.مى‏تواند دير به خانه بيايد يازود.اطلاع بدهد كجا مى‏روم يا نه.اما هنگامى كه ازدواج كرد خواه ناخواه‏بايد برنامه‏اش را تغيير دهد و زودتر به منزل بيايد.

بايد توجه داشته باشد كه همسرش از صبح تا غروب در منزل‏زحمت كشيده خانه را مرتب نموده،غذا پخته،لباس شسته،منزل را تميزكرده اكنون چشم براه است كه شوهرش به منزل بيايد،با هم بنشينندصحبت كنند و از انس و محبت لذت ببرند.بچه‏هايش نيز همين انتظار رادارند.دور از انسانيت و انصاف است كه مرد شب دنبال خوشگذرانى وشب‏نشينى برود و همسر بيچاره و كودكانش را در انتظار بگذارد!!

مگر زن‏دارى فقط به اين است كه غذا و لباسش را بدهى؟زن‏شريك زندگى است نه لفت‏بدون مزد و مواجب.به خانه شوهر نيامده كه‏شبانه‏روز زحمت‏بكشد و لقمه نانى بخورد. بلكه بدان اميد آمده كه انيس وهمنشين دائم داشته باشد.

بعض مردها واقعا انصاف و عاطفه و شعور ندارند.زن پاكدامن وعفيف و فرزندان معصوم خويش را در خانه ميگذارند و شب تا به سحردنبال عياشى و ولگردى ميروند.

پولهايى را كه بايد در خانه خرج كنند در خارج منزل بيهوده تلف‏ميكنند.اين بيچاره‏ها هنوز لذت انس و محبت را درك نكرده‏اند كه‏عياشيهاى كثيف را خوشگذرانى مى‏شمارند.هيچ فكر نمى‏كنند كه با اين‏رفتار آبرو و حيثيت‏خويش را از دست ميدهند.و در نزد مردم، افرادى‏هوسباز و سبك مغز معرفى مى‏شوند.خودشان را بدبخت و بيچاره و زن و فرزندشان را بدبخت‏تر ميگردانند.كارى ميكنند كه همسرانشان از دردناچارى تقاضاى طلاق و جدايى ميكنند و كاخ زناشويى را متلاشى‏مى‏سازند.

به داستانهاى زير توجه فرماييد:

مردى كه زنش را طلاق داده بود در دادگاه گفت:در ابتداى ازدواج‏به خاطر جوانى و معاشرت با دوستان بد هر شب همسرم...را تنها در خانه‏ميگذاشتم و براى تفريح و خوشگذرانى از خانه بيرون مى‏رفتم و نزديك‏صبح به خانه مى‏آمدم.همسر جوانم كه از رفتار من ناراحت‏بود عاقبت‏بستوه آمده طلاق گرفت.ده فرزند داشتيم قرار شد ماهى دو مرتبه آنها راببينم.مدتى بدين نحو گذشت ولى اكنون مدتى است از من مخفى شده‏اند.

براى ديدن فرزندانم خيلى ناراحت هستم. (18)

زنى مى‏گويد:از تنهايى ديگر حوصله‏ام سر رفته دارم دق ميكنم.

شوهرم اصلا به فكر من و تنهايى كشنده من نيست،هر شب تا بعد از نيمه‏شب در پى تفريح و شادى خودش است. (19)

آقاى محترم،تو كه داراى زن و بچه هستى ديگر حق ندارى مانندسابق بى‏قيد و بند باشى.به فكر آينده خودت و خانواده‏ات باش.دست ازولگردى و عياشى بردار.دوستان ناباب را رها كن. از كار كه فارغ شدى‏يك سر به خانه بيا.با زن و فرزندانت‏بنشين،كانون خانوادگى را گرم وبا صفا كن و از لذت انس و محبت‏برخوردار شو.ولگردى و شب‏نشينى برفرض اينكه سالم و بدون مفسده هم باشد باز به حال تو سودى ندارد وزندگى‏ات را متلاشى مى‏سازد.

باوفا باش

وقتى ميان زن و مرد پيمان زناشويى بسته شد زندگى انفرادى آنان‏به يك زندگانى مشترك اجتماعى تبديل مى‏شود.آن پيمان مقدس بدان‏معنا است كه زن و شوهر قول ميدهند كه تا آخر عمر با هم باشند.در اداره‏زندگى تشريك مساعى كنند.براى رفاه و آسايش همديگر كوشش نمايند.

يار و مونس و غمخوار هم باشند.در جوانى و پيرى،در توانايى و ناتوانى،در موقع سلامت و بيمارى،در سختيها و خوشيها،در حال فقر و غنا،در همه‏حال با هم باشند.

انسانيت و شرافت اقتضا دارد كه زن و شوهر تا آخر عمر بدين‏پيمان مقدس وفادار باشند.و در مشكلات زندگى و حوادث روزگار عهدخويش را فراموش نكنند.دخترى كه در موقع جوانى و شادابى خواهان‏دارد دست رد به سينه همه مى‏زند و هستى خويش را تنها در اختيار شوهرقرار ميدهد بدان اميد كه تا آخر عمر در پناه او زندگى كند.رسم مردانگى‏نباشد كه در موقع پيرى و زوال شادابى همسرش را تنها بگذارد و به فكرتجديد فراش يا ولگردى برآيد.

در موقع ندارى و تنگدستى با شوهرش مى‏سازد و در خانه‏اش‏زحمت مى‏كشد و بخور و نخور ميكند بدان اميد كه زندگى آنان‏سر و صورتى پيدا كند و تا آخر عمر در رفاه و آسايش باشند، رسم وفانباشد كه مرد وقتى وضع اقتصادى خويش را مرتب ديد و ثروتى ذخيره كردبه فكر زن گرفتن بيفتد يا همسرش را در خانه گذاشته دنبال خوشگذرانى‏برود.

در موقع سلامت و توانايى بدون مزد و مواجب به اندازه چند كلفت‏در خانه شوهر زحمت مى‏كشد بدان اميد كه بهنگام ناتوانى و بيمارى ازكمكها و پرستاريها و دلجوييهاى او برخوردار گردد نه اينكه او را رها كندو به فكر خوشگذرانى خودش باشد.

بعضى مردها واقعا عاطفه و مردانگى ندارند.در موقعى كه‏همسرشان جوان و شاداب و سالم است از او استفاده ميكنند ليكن بعدا اورا رها كرده دنبال خوشگذرانى مى‏روند.يا به بهانه‏هاى بسيار پوچ او راطلاق ميدهند.به نمونه‏هاى زير توجه فرماييد:

مردى زنش را به بهانه شومى طلاق ميدهد.زيرا بعد از عروسى پدرشوهر وفات ميكند و دايى او به ورشكست مبتلا ميگردد. (20)

مردى در بيان علت طلاق زنش ميگويد:چه علتى بهتر از اينكه ترادوست ندارم.با اينكه قبلا به عنوان عشق با او ازدواج نموده بود (21) .

زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شده‏ام‏مرا از خانه بيرون كرده ميگويد:زن بيمار نمى‏خواهم (22) .

آقاى محترم،تو حيوان نيستى كه جز خودخواهى و خوردن وشهوترانى چيزى سرش نمى‏شود.تو انسان هستى.انسان بايد وجدان ورحم و عاطفه و از خودگذشتگى داشته باشد.

دختر معصومى بخاطر تو دست از پدر و مادر و تمام خويشان برداشت و جوانى و شادابى و سرمايه عفت‏خويش را در اختيار تو نهاد.

بهتر از كلفت در خانه‏ات زحمت كشيد،با دار و ندار تو ساخت و هر گونه‏رنج و محروميتى را تحمل كرد،آيا سزاوار است او را رها كنى و دنبال‏عياشى بروى؟بدين عمل به او ستم ميكنى و ستمكار در همين دنيا سزاى‏اعمالش را خواهد ديد.اگر تجديد فراش كنى در مقابل چند دقيقه لذت،آسايش روحى و آسودگى خاطر را از دست ميدهى.به صدها گرفتارى وفشارهاى روحى مبتلا خواهى شد.آبروى خويش را از دست ميدهى و درنزد مردم مردى خودخواه و بى‏عاطفه معرفى خواهى شد.

فرزندانت از اين كار رنجيده خاطر مى‏شوند و هر روز به يك جوراسباب مزاحمت و ناراحتى برايت فراهم خواهند ساخت.اگر همسرت‏بيمار است معالجه‏اش كن تا سالم شود و از فرزندانش پرستارى كند.اگرهم قابل علاج نيست مردانگى و فداكارى نشان بده و تا زنده است زن‏ديگر نگير.وجدانت راضى نشود آن بيچاره را آزرده خاطر گردانى.اگرخودت جاى او بودى و به بيمارى سختى مبتلا مى‏شدى چه انتظارى از اوداشتى؟او هم همين انتظار را از تو دارد.

اگر موقع بيمارى تو همسرت بناى ناسازگارى را بگذارد و تقاضاى‏جدايى كند آيا كار خوبى ميكند؟يا اينكه نزد تو و سايرين زن خودخواه وبى‏وفايى معرفى مى‏شود؟

اگر وفادارى و از خودگذشتگى خوب است تو هم وفادار باش.

تعليم و تربيت

دخترى كه وارد خانه شوهر مى‏شود مسؤوليت اداره يك منزل بر عهده‏اش مى‏افتد.و براى اداره يك منزل اطلاعات مختلفى لازم است.

بايد غذا پختن،لباس شستن،روفت و روب،اتو كردن،دوخت و دوز،مرتب كردن اثاث منزل، آداب مهماندارى،آداب معاشرت و رفت و آمد،شوهردارى،و بالاخره بچه‏دارى،و دهها مانند اينها را بداند.مرد از همسرتازه واردش انتظار دارد همه اينها را بداند و يك زن تربيت‏يافته كامل‏عيار باشد.ليكن متاسفانه اين همه انتظار جامه عمل نمى‏پوشد و تازه‏عروس يا اصلا آداب زندگى را بلد نيست‏يا اگر چيزى بلد باشد خيلى‏محدود است.

چه كنيم؟اين هم يكى از نواقص اجتماعى ما است.نه پدر و مادرمقيد هستند آداب زندگى را به دخترشان ياد بدهند،نه برنامه آموزش وپرورش دختران چنان است كه به جاى مطالب بى‏ثمر،آداب زندگى را به‏دختران بياموزد.به هر حال چاره‏اى نيست،بايد در صدد علاج بر آمد.

مرد چون مى‏خواهد عمريرا با همسرش زندگى كند ناچار است درتعليم و تربيت او كوشش نمايد تا نواقص و عيوبش را برطرف سازد.اتفاقامرد هم از جهت‏سن بر همسرش فزونى دارد هم از لحاظ تجربيات واطلاعات.

اگر قدرى صبر و حوصله بخرج بدهد مى‏تواند نواقص او رابرطرف سازد و مطابق دلخواه تربيت كند.كارهايى را كه خودش بلد است‏با زبان خوش و نرمى به او ياد بدهد.در اين باره مى‏تواند از زنان كاردان وبا تجربه‏اى كه در خانه هستند مانند مادر و خواهر و عمه و خاله، استفاده كندو از راهنماييهاى آنان بهره‏مند گردد.مى‏تواند كتابهايى را كه در فن‏طباخى، خانه‏دارى،مهمان‏دارى،شوهردارى،آداب معاشرت،نوشته شده تهيه كند و در دسترسش قرار دهد.

كتابهاى اخلاقى را خريده به خواندن تشويقش نمايد.آداب‏معاشرت و رفت و آمد را به او ياد بدهد.اگر بد اخلاقى و خلاف ادب ديد بازبان خوش و دلسوزى متذكرش سازد.ليكن بايد از روى تفاهم و به‏صورت دلسوزى و مهربانى باشد نه به عنوان اعتراض و ايراد و نق نق و الاممكن است عكس العمل خوبى نداشته باشد.

مرد اگر در يكى دو سال اول زناشويى صبر و حوصله به خرج بدهدو با عقل و تدبير به تعليم و تربيت همسرش همت گمارد مى‏تواند او رامطابق دلخواه تربيت كند اگر هم موفقيت او صد در صد نباشد اما بدون‏شك مى‏تواند تا حدودى او را تكميل كند.

درست است كه براى اين كار صرف وقت و صبر و حوصله لازم‏است ليكن هر چه در اين باره عنايت‏بخرج بدهد ارزش دارد.زيرا شريك‏زندگى و مربى فرزندانش را تكميل نموده و تا آخر عمر از ثمرات اين كاربهره‏مند خواهد شد.

يكى از موضوعات مهمى كه مرد بايد بدان توجه داشته باشد اينست‏كه همسر تازه عروسش كه يك نفر مسلمان است و قاعدتا بايد احكام وقوانين دين اسلام را بداند غالبا از آنها بى‏اطلاع است.حتى احكام ودستورات ابتدائى اسلام مانند وضو و نماز و غسل و تيمم را بلد نيست.

البته قبلا پدر و مادر وظيفه داشتند كه دخترشان را با احكام و قوانين اسلام‏آشنا سازند و وظائف دينى را به او ياد بدهند ليكن اكنون كه آنان در انجام‏وظيفه كوتاهى نموده‏اند و دوشيزه ساده‏لوح بيگناهى را به خانه بخت‏فرستاده‏اند اين وظيفه سنگين بر عهده تو مى‏افتد. بايد او را به وظائف دينى آشنا سازى و واجبات و محرمات اسلام را يادش بدهى.عقائد و اخلاق‏اسلامى را به طورى كه مطابق فهم او باشد تعليمش كنى.اگر خودت‏مى‏توانى اين كار را بر عهده بگيرى چه بهتر.و الا بايد با مشورت اهل‏اطلاع كتابها و مجلات سودمند علمى و اخلاقى اسلام را تهيه نموده دراختيارش بگذارى و به خواندن تشويقش كنى.

رساله عمليه ساده‏اى را در اختيارش بگذارى.و در صورت لزوم‏مى‏توانى يك شخص متدين مورد اعتماد اهل اطلاع را براى تعليم وتربيتش انتخاب كنى.

به هر حال،امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و راهنمايى زن‏وظيفه حتمى شوهر است.اگر بدين وظيفه عمل كرد همسرى متدين وعفيف و مهربان و خوش اخلاق و دانا و زندگى كن خواهد داشت كه علاوه‏بر ثوابهاى اخروى در همين دنيا نفعش عائد او خواهد شد.و اگر در انجام‏وظيفه كوتاهى نمود در اين دنيا همسر بى‏اطلاع و ضعيف الايمانى خواهدداشت كه مصونيت دينى و اخلاقى ندارد و در قيامت نيز مورد بازخواست‏خداوند قهار قرار خواهد گرفت.

خداوند بزرگ در قرآن مجيد مى‏فرمايد:

اى كسانى كه ايمان داريد خودتان و خانواده‏تان را از آتشى كه‏هيزم آن انسانها و سنگ است محفوظ بداريد. (23)

امام صادق عليه السلام فرمود:وقتى آيه مذكور نازل شد يكى ازمسلمانان گريه مى‏كرد و مى‏گفت:من عاجزم كه نفس خودم را از آتش‏محفوظ بدارم در عين حال مامور شده‏ام كه اهل بيتم را نيز از دوزخ نگهدارم!!پيغمبر اكرم (ص) فرمود:همين مقدار كافى است كه آنان را امركنى به كارهايى كه خودت ماموريت دارى آنها را انجام دهى و نهى كنى ازكارهايى كه خودت بايد آنها را ترك كنى. (24)

پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:مرد به سرپرستى خانواده‏گمارده شده است و هر سرپرستى نسبت‏به زيردستانش مسؤوليت دارد (25) .

رسول خدا (ص) زنها را ياد نموده فرمود:پيش از اينكه شما را به‏كارهاى بد وادار كنند،به كارهاى نيك دعوتشان كنيد (26) .

پاورقى:‌


1- اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.
2- وسائل ج 14 ص 122
3- وسائل ج 2 ص 643
4- فرقان آيه 67
5- وسائل ج 15 ص 258
6- وسائل ج 15 ص 261
7- وسائل ج 15 ص 261
8- مستدرك ج 2 ص 643
9- بحار ج 104 ص 69
10- وسائل ج 15 ص 249
11- بحار ج 104 ص 73
12- بحار،ج 16 ص 227.
13- بحار الانوار ج 16 ص 230
14- راز آفرينش انسان ص 108
15- بحار الانوار ج 60 ص 342.
16- وسائل ج 14 ص 122
17- وسائل جلد 14 ص 124
18- اطلاعات 11 تير ماه 1349.
19- و نميدانند چرا؟ص 138.
20- اطلاعات 25 ديماه 1350
21- اطلاعات 26 شهريور 1348.
22- اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.
23- سوره تحريم آيه 6
24- وسائل ج 11 ص 417.
25- مستدرك ج 2 ص 550
26- بحار ج 103 ص 227