نماز و عبادت امام حسين عليه السلام

عباس عزيزى

- ۴ -


112- تلاوت قرآن از سَر امام
زيد بن ارقم گويد: من در غرفه خود نشسته بودم كه سر مطهر امام عليه السلام را - كه بر نى بود - از آنجا عبور دادند. چون رو به روى غرفه من رسيد، شنيدم تلاوت مى كند: اءم حسبت اءن اءصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا؛ آيا پنداشتى كه واقعه اصحاب كهف و رقيم از آيات عجيب ماست ؟!))
مو بر بدنم راست شد و ندا كردم : اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله ! به خدا سوگند، سر بريده تو شگفت تر است ، شگفت تر!
ابو مخنف گويد: سر مبارك امام عليه السلام را در بازار صرافان كوفه بر نى داشتند كه (شنيده شد:) آن سر، صدا صاف كرد و سوره مباركه كهف را تا آيه شريفه : انهم فتية آمنوا بربهم وزدناهم هدى تلاوت فرمود و اين واقعه شگفت جز بر گمراهى آنان نيفزود.
در نقل ديگرى آمده است : آنان چون سر مبارك امام عليه السلام را بر درخت آويختند، از او شنيده شد كه : و سيعلم الذين ظلموا اءى منقلب ينقلبون ))؛ و آنان كه ظلم كنند به زودى خواهند دانست كه به چه كيفرگاهى بر مى گردند.))
نيز در دمشق شنيدند كه مى گويد: ((لا قوة الا بالله ))؛ هيچ نيرويى جز از خدا نيست .))
و نيز شنيدند كه تلاوت مى كند: اءم حسبت اءن اءصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا
زيد بن ارقم گفت : كار تو شگفت تر است اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم !(81)
113- تلاوت قرآن در شام
حرث بن وكيده گويد: من در ميان كسانى بودم كه سر مبارك امام عليه السلام را مى بردند، ناگاه شنيدم سوره مباركه كهف را تلاوت مى كند. با خود گفتم : آيا اين صداى دلنشين ابا عبدالله عليه السلام است كه مى شنويم ؟!
ناگاه فرمود: اى ابن وكيده ! آيا نمى دانى ما امامان نزد پروردگار خود زندگانيم ؟! با خود گفتم اين سر مبارك را مى ربايم .
فرمود: ((اى ابن وكيده ! اين كار تو نيست . اينكه خونم را ريختند نزد خداوند متعال عظيم تر از گرداندن سر من (در كوى و برزن ها) است پس ايشان را به حال خود گذار))، فسوف يعلمون اذا الاغلال فى اعناقهم و السلاسل يسحبون ؛ كه به زودى (به كيفر كردارشان ) پى خواهند برد. آنگاه كه گردن هايشان با غل و زنجيرها (ى آتشين ) كشيده شود!
منهال بن عمرو گويد: چون سر مطهر امام عليه السلام را به دمشق آورده بر نى حمل مى كردند من پيش روى او بودم . شخصى سوره كهف برا مى خواند تا رسيد به آيه شريفه اءم حسبت اءن اءصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا؛ آيا پنداشتى كه واقعه اصحاب كهف و رقيم از آيات شگفت ماست ؟!))
به خدا سوگند، ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصيح فرمود:
((شگفت تر از اصحاب كهف واقعه شهادت من و بردن من بر نى است .))
سلمة بن كهيل گويد: سر مطهر امام عليه السلام را ديدم كه بر نى اين آيه را مى خواند: فسيكفيكهم الله و هو السميع العليم ؛ دل قوى داريد كه خداوند از شر و آسيب ايشان شما را نگاه مى دارد و او شنواى داناست .))
114- تلاوت قرآن در نماز
من قراء آية من كتاب الله عزوجل فى صلاته قائما يكتب له بكل حرف مائة حسنة ؛
كسى كه آيه اى از قرآن را ايستاده در نماز خود بخواند، به هر حرفى يكصد حسنه براى او نوشته مى شود.(82)))
115- پرورش با قرآن
امام حسين عليه السلام فرمود: فرزندانتان را با دوست داشتن پيامبر و خاندان او و خواندن قرآن پرورش دهيد كه حاملين قرآن در آن زمان كه جز سايه لطف پروردگار گسترده نباشد همراه پيامبران و برگزيدگان خدا در آن سايه مكان گيرند.(83)
فصل ششم : آثار تربت امام حسين عليه السلام
116- تسبيح با تربت امام حسين عليه السلام
تسبيح فاطمه الزهراء عليها السلام هديه اى از طرف پدر بزرگوارش بود كه مستحب است بعد از نماز يا در وقت خواب خوانده شود.
دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كنار قبر عموى بزرگوارش ‍ جناب حمزة بن عبد المطلب و از تربت شهيد براى خود تسبيح درست كرد؛ اينها معنى دارد!
يعنى چه ؟ خاك شهيد محترم است قبر شهيد محترم است ، من براى عبادت خدا كه مى خواهم اذكار خود را بشماريم نيازمند به سبحه ام (تسبيح )، چه فرقى مى كند دانه هاى تسبيح از سنگ باشد يا چوب يا خاك ، و از هر خاكى آدم بردارد، برداشته است ولى من اين را از خاك تربت شهيد برمى دارم و اين نوعى احترام به شهيد و شهادت است ، نوعى به رسميت شناختن قداست شهادت است ، تا آنكه بعد از شهادت وجود مقدس امام حسين عليه السلام ، خود به خود لقب سيد الشهدا از جناب حمزه گرفته شد و به نوه برادر بزرگوارش حسين بن على عليه السلام داده شده و بعد از آن ديگر اگر كسى بخواهد به خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن على عليه السلام تهيه مى كند.
117- تسبيح از مرقد امام حسين عليه السلام
امام كاظم عليه السلام مى فرمايد:
لا تستغنى شيعتنا عن اربع خمرة يصلى عليها و خاتم يتختم به و سواك يستاك به وسبحة من طين قبر ابى عبدالله عليه السلام ؛
پيروان ما از چهار چيز بى نياز نيستند:
1- سجاده اى كه بر روى آن نماز خوانده مى شود.
2- انگشترى كه در انگشت باشد.
3- مسواكى كه با آن دندان ها را مسواك كنند.
4- تسبيحى از خاك مرقد امام حسين .(84)
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
و من كان معه سبحة من طين قبر الحسين عليه السلام كتب مسبحا و ان لم يسبح بها؛
كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشته باشد تسبيح گوى حق محسوب مى شود گرچه با آن تسبيح نگويد.(85)
در حديثى ديگر امام صادق عليه السلام مى فرمايد: يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين عليه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود.
118- بوى شهيد با تربت امام حسين عليه السلام
اين خاك پاك به گونه اى است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده و با سجده كردن ثواب فراوانى دارد، اگر كسى بخواهد از خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن على عليه السلام تهيه مى كند ما كه مى خواهيم نماز بخوانيم ، و از طرفى سجده بر فرش و بر مطلق ماءكول و ملبوس را جايز نمى دانيم ، با خود خاكى يا سنگى برمى داريم ؛ ولى پيشوايان ما به ما گفته اند:
حالا كه بايد بر خاك سجده كرد، بهتر كه آن خاك ، از خاك تربت شهيدان باشد.
اگر مى توانيد از خاك كربلا براى خود تهيه كنيد كه بوى شهيد مى دهد.
تو كه خدا را عبادت مى كنى سر بر روى هر خاكى بگذارى نمازت درست است ، ولى اگر سر بر روى آن خاكى بگذارى كه تماس كوچكى ، قرابت كوچكى ، همسايگى كوچكى با شهيد دارد و بوى شهيد مى دهد اجر و ثواب تو صد برابر مى شود.(86)
119- اولين نمازگزار بر تربت امام حسين عليه السلام
اولين امامى كه بر تربت امام حسين عليه السلام نماز گزارد، امام زين العابدين عليه السلام بود بعد از آنكه از دفن پدر و اهل بيت و پدر گراميش ‍ فارغ شد، يك مشت از خاك زير جسد شريف پدر كه شمشيرها آن را مانند گوشت روى تخته قصابان پاره پاره كردند برداشت و آن را در كيسه اى بست آنگاه از آن مهر و تسبيحى درست كرد و اين تسبيح همان تسبيحى است كه هنگام ورود به شام در دست داشت و مى گرداند. يزيد از او سوال مى كند كه اين چيست كه در دستانت مى چرخانى ؟
امام عليه السلام در جواب از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله خبرى را نقل مى كنند به اين مضمون كه ، كسى كه تسبيحى در دست داشته باشد و دعاى مخصوص را بخواند تمام آن روز براى او ثواب ذكر سبحان الله نوشته مى شود، اگر چه ذكرى هم نگفته باشد.
و هنگامى كه امام عليه السلام با اهل بيتشان به مدينه برمى گردند با اين تربت خود را متبرك و بر آن سجده و بعضى از بيمارى هاى اهل بيتشان را معالجه مى نمايند. از آن پس اين عمل نزد علويين و اتباع و پيروان آنان رايج شد.(87)
120- همراه داشتن تربت امام حسين عليه السلام
همراه داشتن تربت سيد الشهداء عليه السلام ايمنى بخش است ، چنانكه فرمودند: هرگاه از سلطان يا ديگرى ترس داشتى از منزلت بيرون ميا مگر اينكه تربت همراهت باشد.(88)
121- صورت بر تربت امام حسين عليه السلام
امام صادق عليه السلام در زمان حيات خويش سجده كنان و گريان ، هر كسى را كه چهره بر تربت حسين عليه السلام مى نهد، و هر كسى را كه بر او اشك مى ريزد و هر كسى را كه در سوگ او شيون مى كند همه را دعا مى فرمود.(89)
122- سجده بر تربت امام حسين عليه السلام
امام صادق عليه السلام فرمود:
السجود على طين قبر الحسين عليه السلام ينور الى الارض ‍ السابعة ؛
سجده بر تربت قبر حسين عليه السلام تا زمين هفتم را نور باران مى كند.(90)
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: السجود على تربة الحسين عليه السلام يخرق الحجب السبعة ؛ سجده بر خاك حسين عليه السلام حجاب هاى هفتگانه را مى درد.(91)
در ارشاد القلوب بيان شده : كان الصادق عليه السلام لا يسجد الا على تربة الحسين عليه السلام تذللا لله و استكانة اليه ؛ امام صادق عليه السلام جز بر تربت امام حسين عليه السلام سجده نمى كرد تا در پيشگاه خدا اظهار خوارى و فروتنى كند.(92)
123- شفا گرفتن از تربت امام حسين عليه السلام
در تربت امام حسين عليه السلام شفاى تمام دردهاست مگر مرگ حتمى با چند شرط:
الف : اعتقاد به شفاء بودن تربت داشته باشد، و به قصد شفا بخورد و من اكله لشهوة لم يكن فيه شفاء در روايتى فرمودند: والله هر كس ‍ اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مى بخشد البته منتفع مى شود.
ب : بيمار در آستانه اجل حتمى نباشد چون اجل حتمى علاج پذير نيست .
ج : تربت را با وضو بردارد.
د: با دو انگشت بردارد.
ه‍: به اندازه نخود، بلكه احوط آن است كه به قدر عدس مصرف كند، نه بيشتر.
و: آن را ببوسد و برديدگانش بگذارد.
ز: در وقت خوردن يا خورانيدن بگويد: بسم الله و بالله اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء انك على كل شى ء قدير.
ح : آن را سبك نشمارد، در ظروف يا مكان هاى نا مناسب نگذارد، خيلى دست بر آن نمالد. يا جايى كه زياد دست مالى مى شود نگذارد.
ط: فاصله تربتى كه براى شفا استفاده مى كنند از قبر مطهر تا چهار ميل باشد نه بيشتر. و هر چه به قبر شريف نزديك تر باشد بهتر است .
ى : خوب است تربت را در دهان بگذارد و بعد جرعه اى آب بخورد و بگويد: اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء و سقم (93).
124- تاثير تربت امام عليه السلام در قبر
با ميت در قبر گذاشتن و كفن را با آن نوشتن ، يكى از بركات تربت حضرت سيد الشهداء عليه السلام اين است كه اگر با ميت در قبر بگذارند، آن ميت از عذاب و تاريكى قبر در امان خواهد ماند.
از امام موسى عليه السلام روايت شده كه فرموده اند: هرگاه ميت را در قبر گذاشتيد مهرى از تربت امام حسين عليه السلام را مقابل رويش بگذاريد نه زير سرش .
از امام صادق عليه السلام روايت شده نوشتن اعتقادات به وسيله تربت امام حسين عليه السلام بر كفن ميت ، روشنى مومن به هنگام تاريكى قبر و امان در وقت سوال و هول و هراس قيامت است .
ظاهرا روايت محمد بن مسلم كه دلالت دارد خاك قبور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه عليه السلام شفاى دردها و سپر بلاهاست و هيچ چيز با آن برابرى نمى كند مگر دعا، منظور همراه داشتن است نه خوردن ، براى اينكه روايات فراوانى دلالت دارد كه خوردن خاك مثل ميت و خون حرام است و به جز خاك قبر امام حسين عليه السلام كه شفاى تمام دردهاست است ((وهو الدواء الاكبر.(94)))
125- درست كردن تسبيح با تربت
با تربت تسبيح درست كردن كه با آن ذكر گفتن و در دست داشتن فضيلت عظيم دارد. از ويژگى هاى اين تسبيح اين است كه در دست آدمى تسبيح مى گويد بدون آنكه صاحبش تسبيح بگويد. البته اين همان تسبيحى است كه خداوند فرمود: و ان من شى ء الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم (95)؛ هر موجودى تسبيح و حمد او مى گويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد. به هر حال تسبيح تربت ، تسبيحى مى گويد كه ما نمى فهميم .)) و اين ويژگى در تربت حضرت سيد الشهداء ارواحناله الفداء است .(96)
126- ذكر با تربت امام حسين عليه السلام
از امام رضا عليه السلام روايت شده كه هر كس با تربت امام حسين عليه السلام بگويد: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر با هر ذكر، خداوند شش هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براى او مى نويسد.
و از امام صادق عليه السلام نقل شده : هر كس سنگ هايى را كه از تربت امام حسين عليه السلام درست مى كنند (يعنى تسبيح پخته ) بگرداند، به تعداد هر استغفر الله ربى و اتوب اليه هفتاد استغفارى براى او ثبت مى شود و اگر تسبيح در دستش باشد و ذكر نگويد به عدد هر دانه هفت مرتبه استغفار براى او نوشته مى شود.
در روايت ديگر فرمودند: كسى كه با تسبيح تربت يك مرتبه ((سبحان الله )) بگويد چهارصد حسنه براى او نوشته مى شود، چهارصد گناهش ‍ برطرف ، چهارصد درجه اش بالا، چهارصد حاجتش برآورده مى گردد(97)
127-: ماز فرشتگان در كنار قبر امام حسين عليه السلام
امام صادق عليه السلام در ضمن حديثى فرمودند: سوگند به آنكه جانم به دست اوست ، چهار هزار فرشته كنار قبر امام حسين عليه السلام تا روز قيامت خاك عزا بر سر مى ريزند و بر آن بزرگوار گريه مى كنند.
در روايت ديگر است كه خداوند هفتاد هزار فرشته را بر قبر امام حسين عليه السلام باز داشته كه سوگوارى كرده و نماز مى گزارند و براى زائران آن حضرت (كه عارف به حق آن حضرت باشند) دعا مى كنند و به رئيس آنها منصور گفته مى شود، هيچ زائرى به زيارت امام حسين نمى رود مگر اينكه او را مشايعت مى نمايند، بيمار نمى شود مگر اينكه به عيادت او مى روند، نمى ميرد مگر اينكه بر جنازه اش نماز مى گزارند و بعد از فوتش براى او استغفار مى كنند.(98)
128- شفاى چشم
محدث قمى در فوايد الرضوية آورده كه سيد نعمت الله جزايرى قدس سره در تحصيل علم زحمت بسيار كشيده و رنج فراوان ديده در اوايل تحصيل كه قادر نبوده چراغ تهيه كند به هنگام مطالعه بسيارى از شب ها از نور ماه استفاده مى كرده و شب هاى بى ماه متون محفوظه را مكرر مى كرده لاجرم از كثرت مطالعه در مهتاب و نوشتن دروس و كتاب چشمانش ضعيف شده ، وليكن آن بزرگوار تربت حضرت سيد الشهداء عليه السلام و خاك قبور ساير شهداء كربلا را به چشمان خود كشيده و به بركت آن تربت ها چشمانش ‍ روشن شده است .(99)
129- احترام امام زمان عليه السلام
يكى از بانوان مومنه پرهيزگار به نام خديجه ظهوريان فرزند عباسعلى كه هم اكنون قريب نود سال از عمر با بركت خود را پشت سر گذاشته و با آنكه نزديك ده سال است بر اثر سكته از پا در آمده و با كمك دو عصا خود را به اين سو و آن سو مى كشاند نماز جماعتش ترك نمى شود، نقل مى كند:
حدود سى سال قبل مهر تربتى را كه خود از كربلا آورده بودم كثيف شده بود، آن را بردم در آب روان (آب خيابان وسط شهر مشهد مقدس ) شستشو دادم و در ميان سطل گذاشته برگشتم ، روبروى مسجد دوازده امامى ها كه رسيدم با خود گفتم : خوب است مهر را برگردانم ، تا وقتى كه به منزل مى رسم طرف ديگرش نيز خشك شود، مهر را كه برگردانيدم بر اثر خيس ‍ بودن طرف زيرين مهر قدرى تربت به انگشت بزرگم چسبيده انگشتم را به ديوار رو به روى مسجد ماليده و رفتم .
شب در خواب ديدم آقاى بزرگوارى كه به ذهنم رسيد حضرت حجة بن الحسين امام زمان ارواحنا له الفداء هستند، سرشان را به همان جاى ديوار كه ذكر شد گذاشته و به من مى فرمايند: ((اينجا تربت جدم (حسين عليه السلام را ماليده اى !(100)))
130- بى احترامى به تربت امام حسين عليه السلام
موسى بن عبدالعزيز مى گويد: يوحنّا (طبيب نصرانى ) به من گفت : تو را به حق پيغمبرت و دينت سوگند مى دهم كه بگويى اين كيست كه مردم به زيارت قبر او مى روند؟ آيا او از اصحاب پيغمبر شما است ؟
گفتم : نه ، بلكه او امام حسين عليه السلام پسر دختر پيغمبر ما است . منظورت از اين سوال چيست ؟
گفت : خبر شگفتى دارم و ادامه داد كه : يك شب شاپور، خادم رشيد مرا احضار كرد، نزد او رفتم ، امر مرا به خانه موسى بن عيسى كه از خويشان خليفه بود برد، ديدم موسى بى هوش در رختخواب خود افتاده و طشتى پيش روى او گذاشته اند كه تمام احشاء و امعاء او در آن ريخته بود.
شاپور از خادم موسى پرسيد: اين چه حال است كه براى موسى رخ داده ؟
خادم گفت : يك ساعت قبل حالش خوب و با خوشحالى نشسته بود و با نديمان خود صحبت مى كرد! شخصى از بنى هاشم اينجا بود، گفت : من بيمارى سختى داشتم و با هر چه معالجه كردم مفيد واقع نشد تا اينكه كاتب من گفت : از تربت امام حسين عليه السلام استفاده كنم ، اين كار را كردم و شفا يافتم .
موسى گفت : از آن تربت چيزى نزد تو باقى مانده است ؟
گفت : بله ، شخصى را فرستاد و قدرى از آن تربت را كه باقى مانده بود آورد.
موسى آن را گرفت و از روى بى احترامى در نشيمنگاه خود داخل كرد!
در همان ساعت فرياد او بلند شد كه ((النار، النار؛ آتش ، آتش )) طشتى بياوريد، اين طشت را آوردند و اينها امعاء و احشاء اوست كه از او خارج شده است !
نديمانش متفرق شدند و مجلس سرور موسى به ماتم مبدل شد. شاپور به من گفت : بيا نگاه كن ، آيا مى توانى او را معالجه كنى ؟
من چراغ طلبيدم و آنچه در طشت بود به دقت نگاه كردم ديدم جگر، سپرز و شش و دلش همه از او خارج شده است !
تعجب كردم و گفتم : مالا حد فى هذا صنع الا ان يكون لعيسى الذى كان يحيى الموتى ؛ هيچ كس نمى تواند درباره اين شخص كارى بكند مگر حضرت عيسى كه مرده را زنده مى كرد.))
شاپور خادم گفت : راست گفتى ، وليكن اينجا باش تا معلوم شود كه حال موسى به كجا ختم مى گردد.
يوحنّا گفت : من آن شب نزد ايشان ماندم و موسى سحرگاه به جهنم واصل گرديد.
پسر عبدالعزيز مى گويد: يوحنّا با وجودى كه نصرانى بود مدتى به زيارت امام حسين مى آمد، تا اينكه به دين اسلام گرويد و اسلامش نيكو گرديد.(101)
131- قداست تربت امام حسين عليه السلام
او در سرزمين كربلا، در آن بيابان خشك و بى آب به شهادت رسيد.
كربلا فرودگاه حسين بود و سرزمين آن در برگيرنده پيكر حسين عليه السلام و ياران و فرزندان اوست .
مراسم شب عاشوراى حسين و يارانش در آن سرزمين برگزار شد.
صداى زمزمه مناجات او و ياران و اهل خانواده اش آن منطقه و آن سرزمين را عطر آگين كرده بود. فرياد حق طلبى حسين عليه السلام ، صداى هل من ناصر حسين ، حق گويى هاى حماسه آفرين حسين عليه السلام ، احتجاجات خدا پسندانه حسين ، نصايح و مواعظ او در روز عاشورا و قبل از آن همه و همه در آن سرزمين است .
و از همه مهم تر كدام سرزمين است كه آن همه خون هاى مقدس و به راه خدا ريخته ، و توام با خلوص و اخلاص را در خود ذخيره داشته باشد؟ و كدام سرزمين است كه آن همه پيكرهاى مقدس شهيدان و آن همه ثار الله را در خود جاى داده باشد.
پس آن سرزمين به بركت خون مظلومان تاريخ مقدس است ، خاك و تربت آن نيز قد است يافته است . آنچنان كه خداى در تربت او شفا قرار داده است ، و خاك او را حرز و پاسدار جان ها به حساب آورده است .
همچنان خاك او سجده گاه عاشقان است و مهر و تسبيح عبادت كاران است و كام كودكان نوزاد شيعى در ولادت با تربت حسين متبرك و آشنا مى شود و هم در طول مدت عمر يك شيعى ، خاك كربلايش مهر نماز است و در حين دفن زينت بخش كفن و مايه آرامش و امان ميت است . على عليه السلام در گذر از آن سرزمين ، در واقعه صفين فرمود: واها لك ايتها التربة ، ليحشرن منك اقوام يدخلون الجنة بغير حساب ؛
خوشا به سعادت تو اى خاك پاك كربلا! از تو قومى محشور مى شوند كه بدون حساب وارد بهشت مى گردند(102).))
132- بركت تربت امام حسين عليه السلام
در زمان امام صادق عليه السلام زن بدكارى بود كه هرگاه بچه دار مى شد، بچه خود را مى سورانيد. هنگامى كه از دنيا رفت چند مرتبه او را به خاك سپردند وليكن زمين او را قبول نكرد و او را از قبر بيرون افكند!
جريان را به عرض امام صادق عليه السلام رسانيدند، فرمودند: اجعلوا معها شيئا من تربه الحسين ؛ قدرى از تربت جدم حسين عليه السلام را با او دفن كنيد.)) به دستور امام عليه السلام عمل كردند، خاك او را قبول كرد و ديگر او را بيرون نينداخت .(103)
133- سلام امام زمان عليه السلام بر تربت امام حسين عليه السلام
در عظمت حسين و قبول تقرب و اخلاص او در پيشگاه خدا همين بس كه خداى در خاك حسين عليه السلام شفا قرار داده . در اين زمينه اسناد بسيارى وجود دارد كه در دسترس ترين آنها زيارت منسوب به امام زمان عليه السلام است :
السلام على من جعل الله الشفاء فى تربته ؛ سلام بر (حسين ) كسى كه خداوند در تربت او شفاء قرار داده است .
از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود:
ان الله تعالى عوض الحسين من قتله : اءن جعل الامامة فى ذريته و الشفاء فى تربته ، واجابة الدعاء عند قبره ؛
خداوند تبارك و تعالى در پاداش قتل حسين اين عوض را معين فرمود:
كه امامت را در ذريه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در كنار قبرش ‍ وعده اجابت به در خواست ها داد.(104)
فصل هفتم : نماز زيارت
134- تمام خواندن نماز
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
نماز در چهار مكان تمام خوانده مى شود (يعنى اگر چه از حد مسافت شرعى هم بيشتر باشد اما شكسته نمى شود):
1- مسجد الحرام (مكه ).
2- مسجد الرسول (مدينه ).
3- مسجد كوفه .
4- حرم امام حسين عليه السلام .
در روايت آمده كه : ((ابن شبل از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا قبر امام حسين عليه السلام را زيارت كنم ؟
فرمود: پاك و خوب زيارت كن و نمازت را در حرمش تمام بخوان .
پرسيد: نماز را تمام بخوانم ؟
فرمود: تمام .
عرض كرد: بعضى از اصحاب و شيعيان شكسته مى خوانند؟
فرمود: اينان دو چندان عمل مى كنند.(105)
و در رساله هاى عمليه آمده كه در حرم امام حسين عليه السلام مى توان نماز را هم شكسته خواند و هم به بركت آن حضرت تمام به جا آورد.(106)
135- نماز زائر امام حسين
اگر انسان زائر، حق امام را شناخته و با معرفت و ولايت او در كنار قبر مطهرش نماز گزارد مورد قبول حق تعالى قرار مى گيرد. چنانكه امام حسين عليه السلام در شان و مقام كسى كه به مرقد و بارگاه شريف حضرت مشرف شده و نماز بخواند فرمود: خداوند متعال اجر نمازش را قبولى آن قرار مى دهد.(107)
136- نماز حاجت
هرگاه حاجت مهمى داشتى در روز جمعه چهار ركعت نماز امام حسين عليه السلام را كه هشتصد مرتبه حمد و اخلاص دارد بخوان ، در ركعت اول پس از توجه (و تكبيرة الاحرام ) پنجاه مرتبه حمد را و پنجاه مرتبه هم اخلاص را بخوان پس در ركوع ده بار حمد را، و ده بار اخلاص را بخوان ، پس از ركوع ، باز هم حمد را ده بار و اخلاص را ده بار، و اينچنين در احوال ديگر نماز ادامه بده تا در هر ركعتى دويست بار حمد و اخلاص تمام شود.
سپس دعاى نقل شده را مى خوانى (و حاجت خويش را مى طلبى (108))
137-: ماز بر رفع حوائج
از امام حسين عليه السلام روايت شده است كه ، (در حوائج مهمه ) چهار ركعت نماز مى گزارى ، قنوت و اركان آنها را نيكو انجام مى دهى ، در ركعت اول حمد را يك بار و حسبنا الله و نعم الوكيل را هفت بار مى خوانى و در ركعت دوم حمد را يك بار و ماشاء الله لا قوة لا بالله ان ترن اءنا اقل منك مالا و ولدا را هفت بار مى خوانى و در ركعت سوم حمد را يك بار و لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين را هفت بار مى خوانى ، و در ركعت چهارم حمد را يك بار، و اءفوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد را هفت بار مى خوانى ، سپس حاجت خود را مى طلبى .(109)
138- نماز مقدس اردبيلى كنار قبر امام حسين عليه السلام
درباره زهد مقدس اردبيلى نقل شده كه در سفر زيارت مخصوصه حضرت امام حسين كه از نجف مشرف مى شد نماز خود را جمع مى نمود (هم شكسته و هم تمام مى خواند) و مى فرمود: مى ترسم سفرم سفر معصيت باشد؛ چون كه طلب علم واجب است و زيارت امام حسين عليه السلام سنت است .
البته مقدس اردبيلى در اين سفرها حتى الامكان از مطالعه و تفكر در مشكلات علوم فارغ نبود.(110)
فصل هشتم : آثار و بركات زيارت عاشورا
139- تعليم زيارت عاشورا
علقمه بن محمد حضر مى گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم : به من دعايى تعليم بده كه با آن دعا در اين روز (عاشورا) هنگامى كه زيارت مى كنم او را (امام حسين عليه السلام ) بخوانم . و دعايى تعليم بده كه با آن دعا، هنگامى كه او را از نزديك يا هنگامى كه از خانه ام و از راه دور (و به قصد زيارت بدان سو) اشاره مى كنم ، بخوانم . حضرت فرمود: اى علقمه پس از آن كه به آن حضرت با سلام اشاره كردى ، دو ركعت نماز بخوان و پس از آن اين قول (متن زيارت ) را مى خوانى . پس هنگامى كه اين زيارت را خواندى در حقيقت او را به چيزى خواندى كه هركس از ملايكه كه بخواهند او را زيارت كند به آن مى خواند. و خداوند براى تو هزار هزار سيئه محو مى كند، تو را هزار هزار درجه بالا مى برد. جزو كسانى مى باشى كه در ركاب حضرت به شهادت رسيدند، حتى در درجات آنها هم شريك مى شوى و براى تو ثواب هر پيامبر و رسولى و هر كس كه حسين عليه السلام را از زمان شهادتش تا به حال زيارت كرده ، را مى نويسند. مى گويى : ((السلام عليك يا ابا عبدالله .... پس از نقل زيارت مى فرمايد: يا علقمة ان استطعت اءن تزوره فى كل يوم بهذه الزيارة من دهرك فافعل . فلك ثواب جميع ذلك ان شاء الله : اى علقمه ! اگر توانستى هر روز از عمرت آن حضرت را با اين زيارت ، زيارت كنى ، اين كار را انجام بده ، پس براى تو ثواب تمام اين زيارت است )).
140- سفارش امام صادق عليه السلام
امام صادق عليه السلام به صفوان مى فرمايند:
زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت كن ، به درستى كه من چند چيز را براى خواننده آن تضمين مى كنم .
1- زيارتش قبول شود.
2- سعى و كوشش او مشكور باشد.
3- حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه خدا برنگردد....
بعد فرمود: اى صفوان ! هرگاه حاجتى براى تو به سوى خداوند متعال روى داد. پس به وسيله اين زيارت به سوى آن حضرت توجه كن از هر جا و مكانى كه هستى و اين دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه برآورده مى شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد كرد.
آرى ، هر كس حاجت بزرگى داشته باشد حوايج و خواسته هايش با چهل روز خواندن زيارت عاشورا برآورده مى شود. تجربه گواه هر عارف و عامى است كه ما در اين جا نمونه هايى از حكايات را خواهيم آورد.
141- سيره شيخ مرتضى انصارى (رحمة الله عليه )
در شرح احوال مرحوم شيخ مرتضى ، نواده شيخ انصارى آورده اند كه ؛
((از جمله عاداتش خواندن زيارت عاشورا بوده كه در هر روز، دو بار صبح و عصر آن را مى خواند و بر آن بسيار مواظبت مى نمود. بعد از وفاتش كسى او را در خواب ديد و از احوالش پرسش كرد؛ در جواب سه مرتبه فرمود: ((عاشورا، عاشورا، عاشورا،))
142- سيره ميرزاى قمى
اين مرد بزرگ ، هرگز نماز شب و زيارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرد، و هرگاه به مسجد نمى رفت ، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مى خواند. بسيار با انصاف بود و با افراد مستمند مواسات مى ورزيد. و در اصلاح امور مسلمان ها، اهتمامى عجيب داشت . حاكم دهكده خوانسار دستور داد مخصوص وى ، يك مسجد جامع ساختند كه هميشه نماز جمعه و جماعتش در آن مسجد برپا مى شد.
143- سيره شهيد قدوسى
شهيد آيت الله قدوسى (رحمة الله عليه ) به خاندان عصمت و طهارت عشق مى ورزيد، به زيارت جامعه و عاشورا، و توسل به خاندان پيغمبر و شركت در جلسات روضه و سوگوارى حضرت سيد الشهداء مقيد بود.
مرحوم قدوسى مى فرمود: علامه طباطبايى ، به اين معنا تاكيد دارد و در ايام محرم و صفر، زيارت عاشورايش ترك نمى شود و به زيارت جامعه اهتمام دارد.
144- دريافت علوم خاص
يكى از دوستان مرحوم قدوسى مى نويسد:
... ظاهرا ايشان نسبت به ((زيارت عاشورا)) مواظبت داشت . چون ، موقعى كه دادستان كل بود، من در خواب ديدم كه بر اثر خواندن زيارت عاشورا، به ايشان علوم خاصى داده شده ، وقتى به ايشان عرض كردم ، متاءثر شد و گفت : مدتى است توفيق پيدا نكرده ام . و اين بر اثر كثرت كارشان در دادستانى بود، و آن كارها را ولى مى دانست ؛ از اين رو بود كه فرمود:
مدتى است كه به خواندن زيارت عاشورا، موفق نشده ام .
145- سيره ميرزاى محلاتى
مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش ، زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيمارى يا امرى ديگر نمى توانست بخواند، نايب مى گرفت .
146- رفع بيمارى و بلا
شهيد دستغيب مى نويسد: از مرحوم آيه الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى نقل شده است : اوقاتى كه در سامراء مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى ، عده اى از اهل علم جمع بودند، ناگاه مرحوم آقاى ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟
همه اهل مجلس پاسخ دادند بلى . فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند، و ثواب آن را به روح نرجس خاتون ، والده ماجده حضرت حجة ابن الحسن عليه السلام هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند.
از فرداى آن روز تلف شدن شيعه موقوف شد و همه روزه ، تنها عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد. برخى از سنى ها از آشنايان شيعه خود پرسيدند؛ سبب اين كه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم بر طرف گرديد.
در منزل ميرزاى شيرازى در كربلا ايام عاشورا، روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيد الشهدا و حضرت اباالفضل مى رفتند و عزادارى مى نمودند. عادت ميرزا اين بود كه هر روز در غرفه خود، زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمد و در مجلس عزا شركت مى كرد. يكى از بزرگان مى گويد: روزى خودم حاضر بودم كه پيش از وقت پايين آمدن ، ناگاه ميرزا با حالت غير عادى و پريشان و نالان از پله هاى غرفه به زير آمد و داخل مجلس شد و فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش ‍ حضرت سيد الشهدا بگوييد و عزادارى كنيد. تمام اهل مجلس منقلب شدند و بعضى بيهوش شدند. سپس با همان حالت به اتفاق ميرزا به صحن و حرم مقدس مشرف شديم ، گويا ميرزا به اين تذكر مامور شده بود.
147- مداومت به خواندن زيارت عاشورا
يكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آيه الله حاج آقا حسين خادمى و حاج شيخ عباس قمى و حاج شيخ عبدالجواد مداحيان روضه خوان امام حسين را در خواب ديدم كه در غرفه هاى بهشتى دور يكديگر جمع بودند. از آية الله خادمى احوالپرسى كردم و گفتم :
با هم بودن شما يك آية الله و آقاى حاج شيخ عباس قمى يك محدث و حاج شيخ عبدالجواد روضه خوان امام حسين عليه السلام چه مناسبتى دارد كه با يكديگر يك جا قرار گرفته ايد؟
جواب دادند: ما همگى مداومت به زيارت عاشورا داشتيم و در مقدار خواندن زيارت عاشورا مثل هم بوديم .
148- توسعه رزق و روزى
عالم جليل و زاهد مسلم حاج آقاى شيخ عبدالجواد حايرى مازندانى فرمود:
روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شيخ الطائفه زين العابدين مازندرانى (رحمة الله عليه ) شكايت از تنگى معاش خود كرده ، شيخ به او فرمود: برو حرم حضرت ابا عبدالله عليه السلام زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به تو خواهد رسيد اگر نرسيد بيا نزد من ، من خواهم داد.
آن بنده خدا رفت . بعد از زمانى آمد خدمت آقا، آقا فرمود: چه كار كردى ؟ گفت : در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كسى آمد و وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم .
149- بهترين عمل براى سفر آخرت
مرحوم آية الله سيد محمد حسين شيرازى نوه مرحوم آية الله العظمى ميرزاى شيرازى بزرگ بعد از وارد شدن به ايران و مسدود شدن راه عراق در اثر جنگ جهانى دوم به اينجا آمد و براى خانواده اش كه در نجف بودند، فوق العاده ناراحت مى شود مراجعه مى كند به كسى كه ارتباط با ارواح بر قرار مى كرده - نه به وسيله هيپنوتيزم ... دو سوال مى كند مطابق با واقع جواب مى آيد، علاقمند مى شود، سوال سوم مى كند: بهترين عمل براى سفر آخرت چيست ؟ بعد از موعظه ها چنين جواب مى آيد بهترين عمل براى سفر آخرت زيارت عاشورا است . بدين جهت مرحوم آية الله سيد محمد حسين شيرازى تا آخر عمر ملتزم و مداوم به زيارت عاشورا بود.
150- رفع گرفتارى
يكى از علما و حجج اسلام و از ذريه رسول الله صلى الله عليه و آله در يادداشتهاى خود چنين فرموده بود: شبى از طريقى به من الهام شد كه مبلغ چهل و پنج هزار تومان بر درب مغازه يكى از بندگان خدا كه مرد محترمى از اهل اصفهان است (و نخواسته اسمش گفته شود) صبح متحير بودم چه كنم ، آيا آنچه فهميديم صحيح است يا نه و نمى دانستم چقدر پول دارم ؟ وقتى مراجعه كردم ديدم موجودى من چهل و پنج هزار تومان است ، اول وقت رفتم درب مغازه آن آقا كه از محترمين آن شهر بود، ديدم دو نفر درب مغازه او ايستاده اند، به آن آقا گفتم : من با شما كارى دارم ، مى خواهم با هم برويم جايى و برگرديم .
گفت : بسيار خوب . من ايشان را بردم مسجدالنبى واقع در خيابان جى ، آنجا عمله و بنا كار مى كردند، لب ايوان طرف قبله نشستيم .
من به ايشان گفتم : من مامور هستم گرفتارى شما را اصلاح كنم ، مشكلى دارى بگو، هر چه اصرار كردم نگفت ، بالاخره آن مبلغ را به ايشان دادم ولى نگفتم چقدر است . ايشان بى اختيار به گريه افتاد و گفت :
من چهل و پنج هزار تومان قرض داشتم ، چهل زيارت عاشورا نذر كردم بخوانم و امروز بعد از اذان آخر آن را خواندم و از آقا ابى عبدالله الحسين عليه السلام خواستم رفع گرفتاريم شود كه بحمد الله گره باز گرديد.
151- شفاى بيمار
يكى از فاميلهاى نزديك آقا سيد زين العابدين ابرقويى سخت دچار دل درد مى شود تا حدى كه خون از گلوى او بيرون مى آيد، دكترها مايوس شده و دستور حركت به تهران و عمل جراحى را خبر دادند، خبر را به آقا سيد زين العابدين رساندند و درخواست دعا و توسل نمودند، ايشان به فرزندان خود دستور دادند وضو بگيرند و در ميان آفتاب مشغول مى شوند، پس از ساعتى ناگهان از اطاق خود بيرون آمده و گفتند:
شفا حاصل شد، برخيزيد و مژده دهيد به مادرتان كه خداوند برادرت را شفا داد.
يكى از علماى اصفهان كه از ملازمين ايشان بودند گفتند:
آقاى سيد زين العابدين ختم زيارت عاشورا برداشته بودند براى كمالات نفسانى و رسيدن به درجه يقين ، بدين جهت آن حالات براى ايشان پيدا شده بود. شرح حال سيد زين العابدين ابرقويى طباطبايى مولف كتاب ولاية المتقين .