آثار و برکات تربت امام حسین (ع)

سیدحسن سیدی

- ۱ -


پیشگفتار

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم. و صل علی علی امیرالمؤمنین و صل علی الصدیقة الطاهره فاطمة الزهراء و صل علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و صلی علی الأئمة المعصومین من وُلد الحسین. علی بن الحسن و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علیبن محمد و الحسن بن علی و الحجة بن الحسن المهدی علیهم السلام.

در همه ادیان و جوامع مختلف مردم آن جوامع یک نوع اعتقادات و سنت هایی دارند که آنها را ملجأ و پناهگاه خود می دانند و برای نجات خود و حل پاره ای از مشکلات خود به آن اعتقادات پناه می برند و رفع مشکل می کنند در نزد مسلمانان خصوصا شیعه اثنی عشریه این اعتقادات فراوان است. به برکت منبع عظیم معنوی و الهی که در خدمت داریم خصوصا وجود نازنین ائمه معصومین علیهم صلوات اللّه از خاتم انبیا صلی الله علیه و آله تا وجود نازنین حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف که پیشوایان و رهبران ما شیعیان هستند و در همه امور زندگی ما خودمان را جدای از آنان نمی دانیم و در همه احوال خودمان را در محضر آنان می بینیم و در همه احوال نیاز به وجود عزیز آنان داریم و در تمام کارها از آنان و نام آنان مدد می جوئیم حتی فرزندانمان که تازه تکلم کردن را می آموزند هنگام بلندشدن از زمین نام علی علیه السلام و یا نام امام حسین علیه السلام را جهت یاری طلبیدن به زبان می آورند.

و در خیلی از اوقات برای غلبه و پیروزی بر چیزی و کسی نام مبارک حضرت مهدی علیه السلام را می بریم که این اعمال و کردار جزء اعتقادات لاینفک از زندگی ما شیعیان است و به این عمل تا روز قیامت افتخار می کنیم.

یکی از آن برنامه ها که مورد توجه مسلمین خصوصا شیعیان است و از قدیم هم بوده تبرّک جستن از تربت پاک و مطهر سرور آزادگان حضرت امام حسین علیه السلام است. که همواره ائمه علیهم السلام سفارش به این مسئله می کردند همان طور که از کلام گهربار آنان استفاده می شود، بزرگان دین ما هم به این مسئله سفارش فراوان می کنند و خود هم از تربت آن حضرت جهت استشفاء و حل مشکلات کمک می گرفتند و احترام خاصی برای تربت حضرت حسین علیه السلام قائل بودند اینجانب هم بر این آمدم تا پاره ای از روایات، قضایا و معجزاتی که در کتب مختلف آمده است را جمع آوری کنم باشد که انشاءاللّه مورد قبولی آن حضرت قرار بگیرد امیدوارم که همواره پیرو ائمه معصومین علیهم صلوات اللّه باشیم. و مشمول عنایات و توجهات خاصه حضرت بقیه اللّه الاعظم ارواحنا له الفدا قرار بگیریم.

مقدمه

خاک که هیچ ارزشی ندارد اما چه چیزی باعث می شود که این قدر مقام پیدا می کند و باعث شفاء می گردد. خاکی که بدن نازنینی را در خود می گیرد و به آن بها می دهد و آن را در نزد همه عزیز می کند بدنی که به خاطر او و عوض قطعه قطعه شدنش خالق او استجابت دعا را در حرمش و شفاء را در تربتش و امامت را در نسلش قرار می دهد.

هیچ جای تعجب نیست که خدا خاک را اینقدر با ارزش کند چه بسا گیاهانی جهت دوای امراض از زمین روئیده شدند و خدا این خاصیت را در آنان قرار داده است و در تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام شفاء قرار داده است.

چه رازی در تربت کربلا نهفته است، تربت کربلا خاکی آمیخته با خون خدا است. و شگفت نیست که خون به خاک اعتبار بخشد و شهادت در زمین و در و دیوار آبرو و قد است بیافزاید و خاک کربلا مهر نماز عارفان گردد و در سجاده عطر شهادت از تربت حسین علیه السلام به مشام عاشقان برسد و شفاءبخش دردها شود.

درس گرفتن از تربت و فرات تنها در مکتب زیارت میسّر است و سخن خاک را با دل تنها گوش حسینیان کربلائی می شنود. (1)

در آنجا تربتی است گویا معدن مغناطیسی، که افراد عاشق را که قابل جز بند مانند ذرات کوچک آهن به سوی خود جذب می کند آنجا مضجع مقدس سرباز فداکاری است که رؤسای جمهور و پادشاهان قبل از آنکه رسم سرباز گمنام و نهادن دسته گل معمول گردد عصاره گل بهترین عطر را آوردند و بوسیدن و بوئیدند و پاشیدند و آرزوی این کردند که کاش در برابرش جنگیده و اسلام را یاری می کردند و کشته می شدند. (2)

هم نام حسین علیه السلام هم کلامش هم بدنش هم خونش و هم تربتش همه و همه حلال مشکلات و شفای همه دردهاست منتهی آنچه مهم است بستگی به اعتقاد اشخاص دارد که امیدواریم خداوند ما را در راه شناخت ائمه علیهم السلام عموما و حضرت حسین علیه السلام خصوصا موفق بگرداند.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست

پاسخ به یک شبهه

آیا اینگونه اعتقاد به تربت امام حسین علیه السلام شرک نیست. این از جمله شبهاتی است که ذهن برادران دینی ما را مشغول نموده گاهی سجده بر آن را کفر و گاهی شرک و گاهی خروج از دین می دانند بعضی از روی جهالت فکر می کنند که ما تربت می پرستیم لذا بعضی تهمت بت پرستی می زنند. البته این مسئله معلوم و شفاف است اما برای ناآگاهان لازم است قدری بحث کنیم.

اولاً: اگر کسی سجده بر تربت یا خاک دیگر و یا هر چه بکند به عنوان اینکه آن یا صاحب آن خداست و پرستش و عبادت قبر یا صاحب قبر کند مشرک و کافر است.

ولی اگر به خاک قبر یا قبر سجده برای خدا کند و امر خدا را اطاعت کند شرک که نیست بلکه عین توحید و خداپرستی است.

اکنون از صد میلیون جمعیت شیعه بلکه بیشتر سؤال کنید که سجده بر تربت کربلا برای چه می کنید؟ آیا حسین بن علی علیه السلام را خدا یا پسر خدا، یا دستگاه او را مقابل دستگاه خدا می دانید و او را مستقل در تأثیر می دانید و او را می پرستید. اگر از عوام شیعه هم سؤال کنید چنین ادعائی را ندارد.

و قطعا تصدیق می کنید که سجده شیعه بر تربت سیدالشهداء علیه السلام برای خداست منتهی اینکه بر تربت سجده می کنند برای کسب ثواب بیشتر است (3)

ثانیا: تربت حسینی از خاک کربلاست و با هیچ چیز مخلوط نیست، تربت را با آب مخلوط می کنند و در قالب های مختلفی می ریزند و مهر می شود.

ثالثا: باید دانست که شیعه سجده را منحصر بر تربت امام حسین علیه السلام نمی داند. بلکه معتقد است که هر چه بشود بر آن زمین اطلاق کرد سجده بر آن جایز است.

بنابراین بر سنگ و شن و ریگ می توان سجده کرد البته طبق مذهب اهل بیت سجده بر لباس و فرش و سجاده ممنوع است که بین شیعه و سنی اختلاف است اما شیعه و سنی معتقدند که سجده بر زمین جایز و خاک از بارزترین مصادیق زمین است و چنانچه گفته شد تربت امام حسین علیه السلام هم از خاک است بنابراین سجده بر تربت امام حسین علیه السلام سجده بر خاک و بلا اشکال است. سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هم سجده بر خاک بوده که در این باب روایات فراوان است. که به عده ای از روایات از کتب اهل سنت اشاره می کنیم.

1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: جعلت لی الارض مسجدا و طهورا. (4)

زمین برای من سجده گاه و مایه طهارت قرار داده شده.

2- در حدیث مسلم آمده که جعلت لنا الارض کلها مسجدا و جعلت تربتها لنا طهورا (5) کل زمین برای ما سجده گاه و تربت آن مایه طهارت است.

3- ابن عباس می گوید: ان النبی صلی الله علیه و آله سجد عل الحجر (6) پیامبر صلی الله علیه و آله بر سنگ سجده می کردند.

4- ابوسعید خدری می گوید با دو چشم خود دیدم اثر آب و گل بر پیشانی و بینی پیامبر صلی الله علیه و آله بود. ابصرت عینای رسول الله صلی الله علیه و آله و علی أنفه و جبهته اثر الماء و الطین. (7)

5- در حدیث بیهقی آمده که: با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواندم مشتی ریگ در کف دست می گرفتم خنک می کردم و از شدت حرارتش می کاستم تا بتوانم هنگام سجده پیشانی بر آن نهم در ذیل این حدیث بیهقی می گوید شیخ گفته اگر سجده بر لباس جایز بود بر لباس سجده می کردند زیرا این آسان تر از این است که ریگ های داغ را دست به دست کنند تا خنک شود.

6- خباب بن ارت می گوید به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت بردیم که ریگ های داغ دست ها و پیشانی ما را می سوزاند حضرت توجهی به شکایت ما نکردند. (8)

7- عمر بن خطاب می گوید شبی باران آمده بود بامداد برای نماز صبح بیرون شدیم مردم از مسیل عبور می کردند سنگریزه ها را برمی داشتند و در جیب خود می گذاشتند برای اینکه روی آن نماز بخوانند وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله دیدند فرمودند چه خوب فرشی است و این ابتدا شروع سنگریزه ها بود. (9)

8- عیاض بن عبداللّه قرشی می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی را دیدند که بر گوشه عمامه اش که به پیشانی او افتاده بود سجده می کند با دست اشاره فرمودند که گوشه عمامه را بالا بزن. (10)

و در کتب اهل سنت دسته ای روایات هست که در صورت داشتن عذر سجده به غیر زمین را جایز می شمارد که استفاده می شود اصل سجده بر زمین باید باشد اما در حال عذر بر غیر زمین اشکالی ندارد.

روایات در کتب صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ابی داود، سنن دارمی، مسند احمد، سنن الکبری و... موجود است.

پیشوا و مرجع اهل سنت در عصر خویش ابوبکر ابی شیبه در جلد دوم المصنف (11) در باب کسانی که در کشتی برای سجده کردن چیزی با خود برمی داشتند روایاتی نقل کرده این اصلی است که شیعه بدان تکیه می نماید اصلی است که در زمان صحابه اولین و تابعین نیز سابقه داشته است.

این بود بخشی از روایاتی که در صحاح و مسانید اهل سنت درباره موضوع سجده وارد شده بود که سجده باید بر زمین باشد و آنچه از روئیدنی های زمین است.

این صحاح سته است که عهده دار بیان احکام دین است مخصوصا بیان احکام نماز ، در تمام آنها اثری که بتوان بر جواز سجده بر فرش بدان دلالت کند دیده نمی شود. بنابراین امری نامشروع است که بگوئیم سجده بر فرش و سجاده صحیح است ابوبکربن ابی شیبه در المصنف (12) از سعیدبن مسیب و از محمدبن سیر ین چنین نقل می کند

که در نماز خواندن بر فرش، موضوع تازه ای است که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله حادث گشته است. و از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که بدترین امور موضوعات تازه است و این بدعت است.

پس نمی توان به شیعه خورده گرفت که چرا به خاک سجده می کند و چرا بر تربت سجده می کند که گفته شد به خاطر قداست آن و جهت ثواب بردن است که شیعه بر تربت امام حسین علیه السلام سجده می کند پس شرک نیست.

رابعا: دانشمند محترم انصاری زنجانی می نویسد آثاری که شیعه برای تربت حضرت امام حسین علیه السلام قائل است مثل اینکه مریض را شفاء می دهد ممکن است دو توجیه داشته باشد.

1- توجیه مادی: به این معنی که به قول آقای دکتری که می گوید در خاک کربلا یک اثر شیمیایی و خواص فیزیکی یک اکسیر کیمیایی مثل یک دوا که به مریض می رسد روی آن عمل می کند و شفا می دهد مثل یک اسید که وقتی به روی یک جنس ریخته می شود و یا به فلزی می رسد آن را آب می کند و با فعل و انفعالات شیمیایی بر آن اثر می گذارد. و با آن میل ترکیبی خاص پیدا می کند البته در این توجیه عقیده به دین و تقدس و امام حسین علیه السلام مطرح نیست.

2- توجیه دینی و اعتقادی: به این معنی که باز به قول همان دکتر در خاک کربلا یک روح، یک نیروی غیبی، یک خاصیت معجزه آسای ماوراء طبیعی یک کرامت ذاتی و فضیلت نفهمیدنی نهفته است که به آن تقدس دینی داده است. البته توجیه اول که معلوم است نادرست است چرا که اولاً روایات ما تصریح می کنند که تقدس خاک کربلا به خاطر وجود حضرت امام حسین علیه السلام است که این قدر ارزش پیدا کرده است و شفاءبخش است ثانیا اگر در خاک کربلا این اثر فیزیکی هست پس چرا قبل از اینکه حضرت سیدالشهداء در این مکان دفن شود اینگونه خاصیتی نبوده است. و کسی نقل نکرده است به هر حال این توجیه اول با دید مادی گری است.

اما توجیه دوّم توجیه درستی است اما اینکه گفته است در تربت فضیلتی نفهمیدنی نهفته است خیر خیلی هم فهمیدنی است برای کسی که اعتقاد به حضرت امام حسین علیه السلام داشته باشد. و به دین اعتقاد داشته باشد. اگر اعتقاد باشد برای ما حل است این قضیه ، چرا که فقط اعتقاد به اینکه چطور می شود نفس بشری یک فرد مرده را زنده کند (حضرت مسیح) و یا خاک پای ملک (جبرئیل) جماد (گوساله سامری) را به صدا در بیاورد احتیاج به این دارد که به قدرت خداوند و ارتباط جبرئیل به خدا و تقرب حضرت مسیح در نزد خدا معتقد باشیم.

لذا خدا قادر است در تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام شفاء قرار دهد که این فقط و فقط به اذان و قدرت خداوند است کمااینکه در قرآن راجع به حضرت عیسی علیه السلام است که در نفس او شفاء قرار می دهد. «یا عیسی ابن مریم اذکر نعمتی علیک و علی والدتک إذ أیدتک بروح القدس تکلم الناس فی المهد.. و إذ تخرج الموتی باذنی». (13)

که به اذن من خداوند می فرماید عیسی مرده را زنده می کند.

و در آیه ای دیگر «و رسولاً الی بنی اسرائیل ان قد جئتکم بآیة من ربکم انی اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن اللّه...». (14)

به اذن خدا است که از گل مجسمه بسازد و در آن پیامبر بنی اسرائیل بدمد و روح در او ایجاد شود. همه و همه به اذن خداست و هر کاری از خداوند ممکن است.

این کار را اگر کسی بگوید شرک است اینگونه با آیات جواب داده می شود نه تنها شرک نیست بلکه عین ایمان است عین اعتقاد به توحید و نبوت و امامت و پیروی از دستورات قرآن کتاب آسمانی ما است. (15)

در باب تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام روایات فراوان است تا جایی که عمادالدین حسین اصفهانی صاحب کتاب تاریخ جغرافیای کربلای معلی می نویسد مجلسی در جلد 23 مزار در بحارالانوار قریب 80 روایت در باب فضیلت تربت سیدالشهداء و استشفاء به آن نقل کرده است.

که ما به تناسب موضوعات مطرح شده به بخشی از آن روایات اشاره می کنیم.

آوردن تربت امام حسین برای پیامبر قبل از شهادت توسط جبرئیل

قبل از وقوع شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا در سال 61 هجری جبرئیل علیه السلام این خبر را از طرف خداوند متعال برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آورد وقتی خاکی را جبرئیل برای رسول اللّه صلی الله علیه و آله آورد که آن خاکی بود که حضرت امام حسین بعدها در آن به شهادت رسیدند که آنچه از روایات استفاده می شود و مکتوب است این است که این خاک را پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله به زوجه خودشان اُم سلمه دادند و فرمودند که وقتی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم حسین علیه السلام را به شهادت رساندند و این بود نزد ام سلمه تا سال 61 هجری روز عاشورا که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. که در احادیث فراوانی این مطلب آمده است.

1- عن ابی عبداللّه علیه السلام : اما الملک الذی اخذها فهو جبرئیل علیه السلام اراها النبی صلی الله علیه و آله فقال تربة ابنک تقتله امتک من بعدک و النبی الذی قبضها محمد صلی الله علیه و آله و الوصی الذی حل فیها فهو الحسین صلی الله علیه و آله. (16)

از امام صادق علیه السلام روایت شده: فرشته ای که تربت کربلا را به دست گرفت جبرائیل بود که آن را به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نشان داد پس گفت: این تربت فرزند تو است که به دست امت تو بعد از توکشته می شودو پیغمبری که آن را گرفت حضرت محمد صلی الله علیه و آله بودند و وصیی که در آن تربت کشته شد او امام حسین علیه السلام بود.

2- عن ابی الجارود عن ابی عبداللّه علیه السلام : قال کان النبی صلی الله علیه و آله فی بیت ام سلمه فقال لها: لایدخل علی احد فجاء الحسین علیه السلام و هو.. ملکت معه شیئا حتی دخل علی النبی صلی الله علیه و آله فدخلت ام سلمه علی أثره فاذا الحسین علیه السلام علی صدره و اذا النبی صلی الله علیه و آله یبکی و اذا فی یده شیء یقبله النبی صلی الله علیه و آله فقال یا ام سلمة ان هذا جبرئیل یخبرنی ان هذا مقتول و هذه التربة الّتی یقتل علیها فضعته عندک (17)

از امام صادق علیه السلام روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خانه ام سلمة بودند و به او فرمودند که کسی بر من وارد نشود سپس امام حسین علیه السلام آمدند... و همراه خود شیء داشته تا اینکه وارد بر پیغمبر صلی الله علیه و آله شدند و ام سلمة به دنبال ایشان وارد شد دید که امام حسین علیه السلام بر سینه پیغمبر صلی الله علیه و آله نشسته اند و پیغمبر مشغول گریه کردن هستند و چیزی در دستشان بود که آن را می بوسیدند سپس به ام سلمة گفتند: ای ام سلمة این جبرائیل است که مرا خبر می دهد که این پسر کشته خواهد شد و این خاکی است که در آن کشته خواهد شد باشد نزد تو.

3- عن ابن عباس قال: الملک الذی جاء الی محمد صلی الله علیه و آله یخبره بقتل الحسین علیه السلام کان جبرئیل الروح الأمین منشور الاجنحة، باکیا صارخا قد حمل من تربته و هی تفوح کالمسک، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و تفلح أمة تقتل فرخی او قال: فرخ ابنتی. (18)

از ابن عباس روایت شده ملکی که به سوی پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و او را به قتل حسین علیه السلام خبر داد جبرائیل روح الامین بود که در حال آمدن بال های خود را باز می کرد و در حال گریه و استغاثه بود و از تربت امام حسین علیه السلام همراه داشت در حالی که مانند مشک خوشبو بود پس رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: آیا رستگار می شود امتی که فرزند مرا بشکد (یا فرزند دختر مرا بکشد).

4- عن انس بن مالک عن النبی صلی الله علیه و آله : ان جبرئیل أخبرنی أنَّ ابنی الحسین علیه السلام یقتل و هذه تربة تلک الارض. (19)

انس بن مالک از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت می کند. که ایشان فرمودند: همانا جبرئیل مرا خبر داده که پسرم حسین علیه السلام کشته می شود و این تربت آن زمینی است که ایشان در آنجا کشته می شود.

با ذکر این چند حدیث که از کتب شیعه و اهل تسنّن نقل شده است معلوم می شود که قبل از اینکه حضرت حسین علیه السلام به شهادت برسند جبرئیل خاک قبر آن بزرگوار را برای رسول الله صلی الله علیه و آله آورده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را لمس کرده و بوسیده اند. که در حدیثی که از ابن عباس نقل شد می فرماید بوی خوشی از آن خاک که جبرئیل برای پیامبر آورد به مشام می رسید که خداوند به برکت اینکه آنجا محل دفن امام حسین علیه السلام خواهد شد این خصوصیت را در آن قرار داده است.

که این خاک در نزد ام سلمه بود تا روز شهادت حضرت امام حسین علیه السلام که تبدیل به خون شد و ام سلمه فهمید که حضرت حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند.

فقالت ام سلمة: فلما کان یوم عاشورا نظرت الی القاروتین بعد الظهر فاذا هما قد فاضتا دما، فصاحت و لم یقلب فی ذلک الیوم حجر و لامدر الا وجد تحته دم بسیط . (20)

ام سلمة گوید زمانی که روز عاشورا شد نگاه کردم به دو ظرف شیشه که تربت داشت بعدازظهر پس در این هنگام آن دو پر از خون شده بودند پس صیحه ای زد. و در آن روز هیچ سنگی و کلوخ جابجا نشد مگر اینکه در زیرآن خون تازه جمع شده بود.

فضیلت زمین و خاک کربلا

در اینکه زمین کربلا و خاک کربلا بهترین زمین و خاک است شکی در این نیست و به همین جهت روایات فراوانی هست که برتری و فضیلت زمین کربلا را ثابت می کند بر بقیه زمین ها. حتی فضیلت خاک و زمین کربلا بر زمین کعبه ، عن ابی عبداللّه علیه السلام : قال ان ارض الکعبه قالت من مثلی و قد بنی بیت اللّه علی ظهری یا تینی الناس من کل فج عمیق و جعلت حرم اللّه و امنه فاوحی اللّه الیها ان کفی و قری ما فضل ما فضلت به فیما اعطیت ارض کربلا الا بمنزلة الابره غرست فی البحر فحملت من ماء البحر و لولا تربة کربلا ما فضلتک و لولا من تضمنه ارض کربلا ما خلقتک و لا خلقت البیت الشی ء به افتخرت فقری و استقری و کونی ذنبا متواضعاذلیلامهینا غیر مستنکف و لامستکبر لارض کربلا و الا سخت بک و هویت بک فی نار جهنَّم. (21)

از امام صادق علیه السلام است که فرمودند زمین کعبه به خود افتخار کرد و گفت کیست مانند من در حالی که خداوند خانه خویش را بر روی من بنا نموده و مردم از راه های دور به جانب من می آیند و من حرم خدا و محل امن او شده ام پس خداوند به او وحی نمود که ساکت باش سوگند به عزّت و جلالم که فضیلت تو در مقایسه با آنچه به زمین کربلا عطا نموده ام نیست مگر به مقدار رطوبتی که یک سوزن به هنگام فرو رفتن در دریا به خود می گیرد و اگر خاک کربلا نبود تو را فضیلت نمی دادم و اگر نبود آن کسی که سرزمین کربلا او را در بر گرفته تو را نمی آفریدم پس آرام، خاموش، متواضع و خاشع باش هرگز به زمین کربلا فخرفروشی مکن و گرنه تو را در زمین فرو می برم و در آتش جهنّم سرنگونت می نمایم.

1- عن ابی جعفر علیه السلام قال: خلق اللّه تبارک و تعالی ارض کربلا قبل ان یخلق الکعبه باربعة و عشرین الف عام و قدسها و بارک علیها . (22)

امام باقر علیه السلام فرمودند خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از خلقت کعبه زمین کربلا را آفرید و آن را مقدّس و مبارک قرار داد.

2- عن ابی عبداللّه علیه السلام قال: خرج امیرالمؤمنین علیه السلام یسیر با الناس حتی اذا کان من کربلا علی میسره میل او میلین فتقدم بین ایدیهم حتی اذا صار بمصارع الشهداء قال قبض فیها مائتا نبی و مائتا وصی و مائتا سبط شهداء باتباعهم فطاف بها علی بغلته خارجا رجلیه من الرکاب و انشا یقول مناخ رکاب و مصارع شهداء لایسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من اتی بعدهم . (23)

امام صادق علیه السلام فرمودند حضرت علی علیه السلام با عده ای از شهر بیرون رفتند مقداری به کربلا مانده آن حضرت از رفقای خود پیشی گرفت و خود را به محل قتل شهداء رساند سپس فرمودند دویست پیامبر و دویست وصی پیامبر و دویست سبط در اینجا دفن هستند و اینجا شهید شده اند پس در حالی که سوار بر مرکب بودند طواف می کردند و این شعر را زمزمه می کردند.

مناخ رکاب و مصارع شهداء لایسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من اتی بعدهم

محل پیاده شدن سواران و بر زمین افتادن شهیدانی است که از گذشتگان کسی از آنها جلو نیفتاد از آیندگان هم کسی به مقام آنها نخواهد رسید.

3- قال الصادق علیه السلام : زوروا کربلا و لاتقطعوا فان خیر اولاد الانبیاء ضمنته، الا و ان الملائکه زارت کربلا الف عام من قبل ان یسکنه جدّی الحسین علیه السلام و ما من لیلة تمضی الاّ و جبرئیل و میکائیل یزورانه، فاجتهد یا یحیی ان لاتفقد من ذلک المواطن . (24)

امام صادق می فرمایند زیارت کنید کربلا را و آن را ترک نکنید همانا زمین کربلا بهترین اولاد انبیاء را در بر دارد. آگاه باشید که ملائکه هزار سال قبل از اینکه جدّم حسین علیه السلام در آنجا دفن شود کربلا را زیارت کردند.

هیچ شبی نمی گذرد مگر اینکه جبرائیل و مکائیل آن را زیارت می کنند پس بکوش ای یحیی که جایت در آنجا خالی نماند.

4- عن عبداللّه بن سنان عن ابی عبداللّه علیه السلام : قال: قبر الحسین بن علی علیه السلام عشرون ذراعا فی عشرین ذراعا مکسّرا، روضة من ریاض الجنّة و منه معراج الملائکة الی السماء و لیس من مَلَک مقرّب و لانبّی مرسل الاّ و هو یسئل اللّه ان یزُوره ففوج یهبط و فوج یصعَدُ . (25)

حضرت صادق علیه السلام فرمودند قبر جدم حسین بن علی علیه السلام 20 زراع در 20 زراع از چهار طرف است، باغی از باغ های بهشت و محل صعود ملائکه به آسمان است و هیچ ملک مقربی و نبی مرسلی نیست مگر آنکه از خداوند می خواهد تا آن حضرت را زیارت کند پس گروهی از آنها برای زیارت پائین می آیند و گروهی بالا می روند.

5- عن مجاهد عن ابن عباس قال کنت مع امیرالمؤمنین علیه السلام فی خرجته الی صفین فلما نزل بنینوی و هو بشط الفرات قال بأعلی صوته یا ابن عباس اتعرف هذا الموضع قلت له ما اعرفه یا امیرالمؤمنین فقال علیه السلام لو عرفته کمعرفتی لم تکن تجوزه حتی تبکی کبکائی قال فبکی طویلا حتی اخضلت لحیته و سالت الدموع علی صدره و بکینا معا و هو یقول أوه أوه مالی و لآل ابی سفیان.

مرحوم شیخ صدوق به سند معتبر از ابن عباس روایت کرده است که گفت در جنگ صفین در خدمت علی علیه السلام بودم چون به کربلا رسیدیم حضرت فرمودند ابن عباس این زمین را می شناسی گفتم نه امیرالمؤمنین فرمودند اگر این موضع را می شناختی از آن گذر نمی کردی تا همانند من گریه کنی آن بزرگوار خیلی گریه کرد تا اینکه محاسن مبارکشان تر شد و اشک بر سینه جاری شد حضرت فرمودند آه آه مرا با آل ابی سفیان چکار؟

سپس آب طلب کردند و وضو گرفتند چند رکعت نماز خواندند و بعد از نماز گریستند.

6- عن هرثمة بن سلیم قال: غزونا مع علی علیه السلام صفین فلما نزل بکربلاء

صلی بنا فلما سلم رفع الیه من تربتها فشمها ثم قال: و اهالک یا تربة لیحشرن معک قوم یدخلون الجنّة بغیر حساب . (26)

هرثمة بن سلیم می گوید در جنگ صفین با امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودیم وقتی به کربلا رسیدیم نماز خواندیم با حضرت بعد از نماز مقداری از خاک کربلا را حضرت برداشتند بوئیدند سپس خطاب به خاک فرمودند. ای تربت با تو قومی محشور می شوند که داخل بهشت می شوند بدون حساب.

7- عن مخرمة بن ربعی قال: قال ابو عبداللّه صلی الله علیه و آله «شاطی ء الوادی الایمن» الذی ذکره اللّه تعالی فی القرآن هو الفرات «و البقعة المبارکة» هی کربلا . (27)

کربلا بقعه مبارکی است که در قرآن یاد شده است چنانکه در حدیث امام صادق علیه السلام می فرمایند (در تفسیرآیه 30 سوره قصص).

منظور از «شاطی ء الواد الایمن» در قرآن فرات است و منظور از «البقعة المبارکة» همان کربلا می باشد.