الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام

جلد چهاردهم
( امام على (ع ) و بهداشت و درمان )

مرحوم محمّد دشتى

- ۶ -


3 - درمان دردها
O قرآن و درمان دردها
(خطبه 176 نهج البلاغه )
وَاعْلَمُوا اءَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللّهِ شَى ء إِلا يَاءْتى فى كُرْهٍ، وَمَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللّهِ شَى ء إِلا يَاءْتِى فِى شَهْوَةٍ.
فَرَحِمَ اللّهُ امْرَاءً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ، وَقَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ، فَإِنَّ هذِهِ النَّفْسَ اءَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعا، وَإِنَّهَا لاَ تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِى هَوًى .
وَاعْلَمُوا - عِبَادَ اللّهِ - اءَنَّ الْمُؤْمِنَ لاَ يُصْبِحُ وَلاَ يُمْسِى إِلا وَنَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ، فَلاَ يَزَالُ زَارِيا عَلَيْهَا وَمُسْتَزِيدا لَهَا. فَكُونُوا كَالسَّابِقِينَ قَبْلَكُمْ، وَالْمَاضِينَ اءَمَامَكُمْ.
قَوَّضُوا مِنَ الدُّنْيَا تَقْوِيضَ الرَّاحِلَ، وَطَوَوْهَا طَيَّ الْمَنَازِلَ.
وَاعْلَمُوا اءَنَّ هذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِى لاَ يَغُشُّ، وَالْهَادِى الَّذِى لاَ يُضِلُّ، وَالُْمحَدِّثُ الَّذِى لاَ يَكْذِبُ.
وَمَا جَالَسَ هذَا الْقُرْآنَ اءَحَدٌ إِلا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ اءَوْ نُقْصَانٍ: زِيَادَةٍ فِى هُدًى ، اءَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمىً.
وَاعْلَمُوا اءَنَّهُ لَيْسَ عَلَى اءَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ، وَلاَ لاَِحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى ؛ فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اءَدْوَائِكُمْ،

ترجمه خطبه 176
آگاه باشيد! چيزى از طاعت خدا نيست جز آن كه با كراهت انجام مى گيرد، و چيزى از معصيت خدا نيست جز اينكه با ميل و رغبت عمل مى شود، پس رحمت خداوند بر كسى كه شهوت خود را مغلوب و هواى نفس را سركوب كند، زيرا كار مشكل ، بازداشتن نفس از شهوت بوده كه پيوسته خواهان نافرمانى و معصيت است .
بندگان خدا! بدانيد كه انسان با ايمان ، شب را به روز، و روز را به شب نمى رساند جز آن كه نفس خويش را متّهم مى داند، همواره نفس را سرزنش مى كند، و گناهكارش مى شمارد، پس در دنيا چونان پيشينيان صالح خود باشيد، كه در پيش روى شما درگذشتند و همانند مسافران ، خيمه خويش را از جا در آوردند و به راه خود رفتند.
O ويژگى هاى قرآن
آگاه باشيد! همانا اين قرآن پند دهنده اى است كه نمى فريبد، و هدايت كننده اى است كه گمراه نمى سازد، و سخنگويى كه هرگز دروغ نمى گويد
كسى با قرآن همنشين نشد مگر آن كه بر او افزود يا از او كاست ، افزودن در هدايت و كاهش از كوردلى و گمراهى .
آگاه باشيد كسى با داشتن قرآن ، نيازى ندارد،
وَاسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لاَءوَائِكُمْ، فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ اءَكْبَرِ الدَّاءِ:
وَهُوَ الْكُفْرُ وَالنِّفَاقُ، وَالْغَيُّ وَالضَّلاَلُ، فَاسْاءَلُوا اللّهَ بِهِ، وَتَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ، وَلاَتَسْاءَلُوا بِهِ خَلْقَهُ، إِنَّهُ مَا تَوَجَّهَ الْعِبَادُ إِلَى اللّهِ تَعَالَى بِمِثْلِهِ.
وَاعْلَمُوا اءَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَقَائِلٌ مُصَدَّقٌ، وَاءَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ، وَمَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صُدِّقَ عَلَيْهِ، فَإِنَّهُ يُنَادِى مُنَادٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ:
((اءَلا إِنَّ كُلَّ حَارِثٍ مُبْتَلًى فى حَرْثِهِ وَعَاقِبَةِ عَمَلِهِ، غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ)).
فَكُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَاءَتْبَاعِهِ، وَاسْتَدِلُّوهُ عَلَى رَبِّكُمْ، وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى اءَنْفُسِكُمْ، وَاتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ، وَاسْتَغِشُّوا فِيهِ اءَهْوَاءَكُمْ.

و بدون قرآن بى نياز نخواهد بود، پس درمان خود را از قرآن بخواهيد، و در سختى ها از قرآن يارى بطلبيد، كه در قرآن درمان بزرگ ترين بيماريها يعنى كفر و نفاق و سركشى و گمراهى است ، پس به وسيله قرآن خواسته هاى خود را از خدا بخواهيد، و با دوستى قرآن به خدا روى آوريد، و به وسيله قرآن از خلق خدا چيزى نخواهيد، زيرا وسيله اى براى تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد.
آگاه باشيد، كه شفاعت قرآن پذيرفته شده ، و سخنش تصديق مى گردد، آن كس كه در قيامت ، قرآن شفاعتش كند بخشوده مى شود، و آن كس كه قرآن از او شكايت كند محكوم است ، در روز قيامت ندا دهنده اى بانگ مى زند كه :
((آگاه باشيد امروز هر كس گرفتار بذرى است كه كاشته و عملى است كه انجام داده ، جز اعمال منطبق با قرآن ))
پس شما در شمار عمل كنندگان به قرآن باشيد، از قرآن پيروى كنيد، با قرآن خدا را بشناسيد، و خويشتن را با قرآن اندرز دهيد، و راءى و نظر خود را برابر قرآن متّهم كنيد، و خواسته هاى خود را با قرآن نادرست بشماريد.
خطبه 110 نهج البلاغه (ارزش قرآن )
O قيمة القرآن
وَتَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ اءَحْسَنُ الْحَدِيثِ، وَتَفَقَّهُوا فِيهِ فَإِنَّهُ رَبِيعُ الْقُلُوبِ، وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ، وَاءَحْسِنُوا تِلاَ وَتَهُ فَإِنَّهُ اءَنْفَعُ الْقَصَصِ. وَإِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بَغَيْرِ عِلْمِهِ كَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِى لاَ يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ؛ بَلِ الْحُجَّةُ عَلَيْهِ اءَعْظَمُ، وَالْحَسْرَةُ لَهُ اءَلْزَمُ، وَهُوَ عِنْدَ اللّهِ اءَلْوَمُ.
ترجمه خطبه 110
O ارزش قرآن
و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است ، و آن را نيك بفهميد كه بهار دلهاست ، از نور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه هاى بيمار است ، و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سودبخش ترين داستانهاست ، زيرا عالمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت ، بلكه حّجت بر او قوى تر و حسرت و اندوه بر او ثابت و در پيشگاه خدا سزاوار سرزنش است .
قسمتى از خطبه 152 نهج البلاغه
Oخصائص القرآن
اصْطَفَى اللّهُ تَعَالَى مَنْهَجَهُ.
وَبَيَّنَ حُجَجَهُ، مِنْ ظَاهِرِ عِلْمٍ، وَبَاطِنِ حِكَمٍ.
لاَ تَفْنَى غَرَائِبُهُ، وَلاَ تَنْقَضِى عَجَائِبُهُ. فِيهِ مَرَابِيعُ النِّعَمِ، وَمَصَابِيحُ الظُّلَمِ، لاَ تُفْتَحُ الْخَيْرَاتُ إِلا بِمَفَاتِيحِهِ، وَلاَ تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلا بِمَصَابِيحِهِ.
قَدْ اءَحْمَى حِمَاهُ، وَاءَرْعَى مَرْعَاهُ. فِيهِ شِفَاءُ الْمُسْتَشْفِى ، وَ كِفَايَةُ الْمُكْتَفِى .

قسمتى از ترجمه خطبه 152
O ويژگى هاى قرآن
راه روشن آن را خدا برگزيد، و حجّت هاى آن را روشن گردانيد.
قرآن را فرو فرستاد كه ظاهرش علم ، و باطنش حكمت است ، نوآوريهاى آن پايان نگيرد و شگفتى هايش تمام نمى شود، در قرآن بركات و خيرات چونان سرزمين هاى پُر گياه در اوّل بهاران ، فراوان است ، و چراغ هاى روشنى بخش تاريكى ها فراوان دارد، كه دَرِ نيكى ها جز با كليدهاى قرآن باز نشود، و تاريكها راجز با چراغ هاى آن روشنايى نمى توان بخشيد، مرزهايش محفوظ، و چراگاه هايش را خود نگهبان است ، هر درمان خواهى را درمان ، و هر بى نيازى طلبى را كافى است .
O رابطه تقوا و درمان :
(قسمتى از خطبه 198 نهج البلاغه )
فَإِنَّ تَقَوْى اللّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ، وَبَصَرُ عَمَى اءَفْئِدَتِكُمْ، وَشِفَاءُ مَرَضِ اءَجْسَادِكُمْ، وَصَلاَحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ، وَطُهُورُ دَنَسِ اءَنْفُسِكُمْ، وَجِلاَءُ عَشَا اءَبْصَارِكُمْ، وَاءَمْنُ فَزَعِ جَاءْشِكُمْ، وَضِيَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِكُمْ.
فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللّهِ شِعَارا دُونَ دِثَارِكُمْ، وَدَخِيلا دُونَ شِعَارِكُمْ، وَلَطِيفا بَيْنَ اءَضْلاَعِكُمْ، وَاءَمِيرا فَوْقَ اءُمُورِكُمْ، وَمَنْهَلا لِحِينِ وُرُودِكُمْ، وَشَفِيعا لِدَرَكِ طَلِبَتِكُمْ، وَجُنَّةً لِيَوْمِ فَزَعِكُمْ، وَمَصَابِيحَ لِبُطُونِ قُبُورِكُمْ، وَسَكَنا لِطُولِ وَحْشَتِكُمْ، وَنَفَسا لِكَرْبِ مَوَاطِنِكُمْ.

قسمتى از ترجمه خطبه 198
همانا تقوا و ترس از خدا، داروى بيمارى هاى دل ها، روشنايى قلب ها، و درمان دردهاى بدن ها، مرهم زخم جانها، پاك كننده پليدى هاى ارواح ، و روشنايى بخش تاريكى چشم ها، و امنيّت در ناآرامى ها، و روشن كننده تاريكى هاى شماست . پس اطاعت خدا را پوشش جان قرار دهيد، نه پوشش ظاهرى ، و با جان فرمانبردار باشيد نه با تن ، تا با اعضا و جوارح بدنتان درهم آميزد، و بر همه امورتان حاكم گردانيد، اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات ، شفيع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب ، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت هاى طولانى دوران برزخ ، و راه نجات لحظات سخت زندگى ، قرار دهيد زيرا اطاعت خدا، وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده ، و جايگاه هاى وحشتناك كه انتظار آن را مى كشيد، و حرارت آتش هاى برافروخته مى باشد.
4 - شناخت طبيبان
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم طبيب دردها:
O وصف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم
(قسمتى از خطبه 108 نهج البلاغه )
اخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الاءَنْبِيَاءِ، وَمِشْكَاةِ الضِّيَاءِ، وَذُؤَابَةِ الْعَلْيَاءِ، وَسُرَّةِ الْبَطْحَاءِ، وَمَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ، وَيَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ.
و منها : طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ اءَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ، وَاءَحْمَى مَوَاسِمَهُ، يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ، مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ، وَ آذَانٍ صُمٍّ، وَاءَلْسِنَةٍ بُكْمٍ؛ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ، وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ.

قسمتى از ترجمه خطبه 108
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را از درخت تنومند پيامبران ، از سرچشمه نور هدايت ، از جايگاه بلند بى همانند، از سرزمين بطحاء، از چراغ هاى برافروخته در تاريكى ها، و از سرچشمه هاى حكمت برگزيد.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم طبيبى است كه براى درمان بيماران سيّار است ، مرهم هاى شفابخش او آماده ، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته ، براى شفاى قلب هاى كور، و گوشهاى ناشنوا، و زبانهاى لال ، آماده است و با داروى خود در پى يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است .
O آنجا كه طبيبان درمانده اند :
(قسمتى از خطبه 121 نهج البلاغه )
فَإِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَيْتُكُمْ وَإِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُكُمْ، وَإِنْ اءَبَيْتُمْ تَدَارَكْتُكُمْ، لَكَانَتِ الْوُثْقَى .
وَلكِنْ بِمَنْ؟ وَإِلَى مَنْ؟ اءُرِيدُ اءَنْ اءُدَاوِى بِكُمْ وَاءَنْتُمْ دَائى ، كَنَاقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَةِ، وَهُوَ يَعْلَمُ اءَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا!
اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ اءَطِبَّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِى ، وَكَلَّتِ النَّزْعَةُ بِاءَشْطَانِ الرَّكِى !

قسمتى از ترجمه خطبه 121
اگر مقاومت مى كرديد، شما را راهنمايى مى كردم و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى گرداندم ، اگر سرباز مى زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى كردم ، در آن صورت وضعيتّى مطمئن داشتيم .
امّا دريغ ، با كدام نيرو بجنگم ؟ و بچه كسى اطمينان كنم ؟ شگفتا، مى خواهم به وسيله شما بيماريها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده ايد، كسى را مى مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى خواهد آن را بيرون كشد، در حالى كه مى داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند.
خدايا! پزشكان اين درد مرگبار به جان آمده ، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است .