آخرين ديدار

نادر فضلي

- ۵ -


همه به ريسمان خدا چنگ زنيد

و اعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا و اذكروا نعمه الله عليكم اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم [ سوره ى آل عمران، آيه ى 102، دنباله ى آيه ى شريفه چنين است: فاصبحتم بنعمته اخوانا و كننتم على شفا حفره من النار فانقذكم منها. كذلك يبين الله آياته لعلكم تهتدون. گفتنى است كه در روايات آمده است كه منظور از 'حبل الله'. يعنى قرآن و يعنى حضرت على عليه السلام و امامان شيعه عليهم السلام. ] به ريسمان خدا سخت چنگ بزنيد و پراكنده نگرديد. و نعمت خدا بر شما را به ياد آريد، آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و خداوند دلهاى شما را به يكديگر مهربان ساخت.

حضرت اميرالمومنين در بيانى شيوا، تصويرى روشن از وضعيت اعراب دوران جاهليت ارائه مى دهد: ' خداوند محمد را- كه درود خداوند بر او و خاندانش باد- برانگيخت، در حالى كه ترساننده تمام عالم بود و امين وحى خداوند، و شما اى گروه عرب بدترين آيين را داشتيد و در بدترين سرزمينها زندگى مى كرديد در ميان صخره هاى سخت و مارهاى خطرناك زندگى مى كرديد، آب كدرى مى نوشيديد و غذاى نامطبوع مى خورديد. خون يكديگر مى ريختيد و پيوند خويشاوندى گسسته مى كرديد. بتها در ميان شما برپا بود و گناهان، شما را سخت در بند كشيده بود.' [ ان الله بعث محمدا صلى الله عليه و آله و سلم نذيرا للعالمين و امينا على التنزيل، و انتم معشر العرب على شر دين و فى شر دار، منيخون بين حجاره خشن و حيات صم. تشربون الكدر و تاكلون الجشب و تسفكون دماءكم و تقطعون ارحامكم. الاصنام فيكم منصوبه و الاثام بكم معصوبه. "نهج البلاغه، خطبه ى 26". ]

به بركت تلاشهاى طاقت فرساى پيامبر رحمت [ و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين. "انبياء/ 107". ]، همان اعراب خونريز و خشن دوران جاهليت به مرتبه اى رسيدند كه خداوند چنين اعلام فرمود: انما المومنون اخوه فاصلحوا بين اخويكم [ حجرات/ 10. ] مومنانى با يكديگر برادرند، پس ميان برادران صلح و آشتى برقرار سازيد.

از همين رو، وقتى پيامبر به مدينه آمد برنامه مواخاه را اجرا فرمود و دستور داد مسلمانان دو به دو با يكديگر عقد برادرى ببندند. و اين پيوند برادرى ميان مسلمانان چنان استوار شد كه انصار با وجود آن كه خود نادار و نيازمند بودند، برادران مهاجر را بر خود مقدم مى داشتند. [ و الذين تبووا الدار و الايمان من قبلهم يحبون من هاجر اليهم و لا يجدون فى صدورهم حاجه مما اوتوا و يوثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه. "سوره ى شرح، آيه ى 90". ] و پيامبر مى كوشيد اين الفت و انس و برادرى ميان مسلمانان دچار خدشه و خطر نگردد. از اين رو دستورهاى فراوانى در تعاليم آن حضرت و امامان پس از آن بزرگوار در اين باره وجود دارد كه دو مورد از آن سفارشها را نقل مى كنيم:

امام صادق از قول پيامبر خدا فرمود: بزرگترين بهره ى مسلمان پس از بهره ى مسلمانى، برادرى است كه از وجود او در پيمودن راه خدا بهره مند شود. [ ما استفاد امرو مسلم فائده بعد فائده الاسلام مثل اخ يستفيده فى الله. "بحارالانوار، ج 71، ص 275". ]

حضرت اميرالمومنين فرمود: در راه خدا و به خاطر او برادرانى براى خود برگزين و شخص صالح و شايسته را به خاطر شايستگى اش دوست بدار. [ و آخ الاخوان فى الله و احب الصالح لصلاحه. "بحارالانوار، ج 76، ص 275". ] در ضمن گفتنى است كه در كتاب شريف بحارالانوار در ابواب حقوق مومنين نسبت به يكديگر عناوين مختلفى آمده كه برخى از آنها را ذكر مى كنيم:

»» برادران نسبت به يكديگر حقوقى دارند كه بايد آن را رعايت كنند و نيز رعايت آن حقوق را به يكديگر يادآورى نمايند.

»» پيوند برادرى را بايد حفظ كرد و حتى دوستيهايى را كه پدران با يكديگر داشته اند، بايد پاس داشت.

»» برادرى به خاطر خدا فضل بسيار دارد و مومنان با يكديگر برادرند و اين برادرى علت و سبب خاصى دارد.

»» دوست داشتن مومنان فضل بسيار دارد و همچنين نگاه كردن به ايشان.

»» چه چيزى باعث مى شود كه برخى از مومنان به برخى ديگر دل مى دهند. و نيز بيان انواع برادران.

»» حاجت مومنين را بايد برآوريم و در اين راه بايد بكوشيم. برادران مومن را بايد گرامى بداريم و دل آنها را شادمان سازيم. بايد ايشان را اكرام كنيم و به آنها لطف و محبت نموده ناراحتيها و گرفتاريها را از ايشان برطرف نمائيم و نسبت به انجام امور آنها اهتمام ورزيم.

ديدار برادران و ملاقات ايشان و نيز تشكيل جلسات براى احياى امر ائمه از سفارشهاى ديگرى است كه در اين باب پيرامون آن گفتگو شده است. [ "بحارالانوار، ج 71، ص 221 تا 420". ]

صلح و آشتى ميان خود برقرار سازيد

فانى سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يقول: 'صلاح ذات البين افضل من عامه الصلاه و الصيام' و ان المبيره الحالقه للدين، فساد ذات البين [ در كتاب من لايحضره الفقيه آمده است: و ان البغضه حالقه الدين و فساد ذات البين. يعنى: كينه توزى موجب نابودى دين و نيز گسسته شدن پيوند خويشاوندى و فساد ميان مردمان مى شود. ] و لا قوه الا بالله العلى العظيم.

من از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود: برقرار ساختن آشتى ميان دو نفر از تمامى نمازها و روزه هاى- مستحبى- برتر است. و آن چيزى كه دين را نابود مى كند و آثار و فوايد دين دارى را از ميان مى برد، همان رواج قهر و كينه توزى ميان شماست- و اين آفتى است عظيم كه باى از آن به خدا پناه برد، همان خدايى كه- هيچ نيرو و توانى نيست جز آنچه كه از اوست.

پيشتر داشتيم يكى از نعمتهايى كه خداوند به وسيله ى پيامبر اسلام نصيب مردم فرمود، نعمت برادرى ميان مسلمانان است. [ فاصبحتم بنعمته اخوانا "آل عمران/ 103". ] اين برادرى آنقدر مهم است كه پيامبر، پاداش پايدار ساختن اين پيوند را از همه نمازها و روزه هاى مستحبى بالاتر شمرده است. يهوديان و منافقان كه دشمنان سرسخت اسلام و مسلمانان بودند از رواج دوستى و مهر، ميا مسلمانان رنج مى بردند و پيوسته در پى آن بودند كه آتش كينه هاى روزگار جاهليت را ميان مسلمانان برافروزند و شعله ور سازند.

براى اين منظور، لشكريان را برمى انگيختند و با بهره ورى از حربه هايى چون رواج بغض و حسد، خشم و غضب، غيبت و تهمت، سوءظن و تجسس، نمامى و دروغ، مى كوشيدند رابطه برادرى ميان مسلمانان را تيره سازند. و از آن سو، آيين مقدس اسلام براى مقابله با اين هجوم گسترده دشمن درون و بيرون، مسلمانان را رفق و مدارا، گذشت و جوانمردى، احسان و حسن خلق، دعوت مى كرد .

علاوه بر اين، با دستورهاى صريح و روشن در اهميت اصلاح ميان مردم، اگر موردى از قهر و دشمنى پيش مى آمد تا با تشويق مردم به اصلاح ميان خود، آن را بطرف مى ساخت. در آيات شريفه اى از قرآن مجيد به اين مهم پرداخته شده است از جمله: لاخير فى كثير من نجويهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلاح بين الناس و من يفعل ذلك ابتغاء مرضات الله فسوف نوتيه اجرا عظيما [ نساء/ 115. ] بسيارى از سخنان در گوشى و نجواهاى مردم بى فايده است مگر آنكه در اين نجواها امر به صدقه يا كار خوبى شود يا اصلاح ميان مردمان باشد، و هركس چنين كند و در پى خشنودى خدا باشد، البته به زودى پاداشى عظيم به او مى دهيم.

و نيز دستور خداوند است كه: فاتقوا الله و اصلحوا ذات بينكم [ انفال/ 1. ] از خدا پروا و پرهيز كنيد و ميان خويش صلح و صفا برقرار سازيد.

از پيامبر خدا نقل است كه فرمود: برترين صدقه ها، صدقه زبان است. عرض شد: يا رسول الله! صدقه زبان چيست؟ آن حضرت فرمود: صدقه زبان آن است كه ميانجيگرى كنى تا اسيرى آزاد گردد،يا از خونريزى جلوگيرى كنى يا امر خيرى را به سوى برادر خويش سوق دهى و يا ناپسند و ناخوشايندى را برطرف سازى. [ افضل الصدقه صدقه اللسان. قيل يا رسول الله و ما صدقه اللسان؟ قال: الشفاعه تفك بها الاسير، و تحقن بها الدم، و تجر بها المعروف الى اخيك، و تدفع بها الكريهه. "بحارالانوار ج 73 ص 44". ]

يكى از شيعيان نقل مى كند كه من با يكى از خويشاوندانم بر سر ميراث مشاجره داشتيم. مفضل بن عمر- از اصحاب و ياران ويژه امام صادق- بر ما گذشت و نزاع ما را شنيد. ايستاد و مدتى به گفتگوى تند ما گوش داد و پس از آنكه موضوع مشاجره را دانست ما را به منزل خويش دعوت كرد و نزاع ميان ما را با چهارصد درهم برطرف ساخت و ما را با يكديگر آشتى داد. سپس به ما گفت: اين پول از آن من نيست، بلكه مولايم حضرت صادق مبلغى پول به من سپرده است تا اگر ميان شيعيان آن جناب به خاطر اينگونه امور نزاعى پيش آمد، ميان آنان صلح و آشتى برقرار كنم. اين پول از آن سپرده ى حضرت صادق است. [ بحارالانوار ج 73 ص 45 باب الاصلاح بين الناس. ]

البته مى بينيم و مى دانيم با وجود اين همه سفارش به اصلاح ذات البين، تفرقه و تشتت، و جنگ و جدال، در ميان مسلمان و نيز خلق جهان، بسيار فراگير است. هرچند وظيفه ما آن است كه بر اساس تعاليم دين، به اصلاح ميان مردم قيام كنيم و از هر تلاش و كوشش فرونگذاريم، اما خوب است بدانيم كه اصلاح كلى در جامعه مسلمانان و بلكه در سراسر گيتى به دست با كفايت موعود امم، حضرت بقيه الله الاعظم، صورت خواهد گرفت.

چنانچه امام صادق در ضمن معرفى حضرت موسى الكاظم، به عنوان امام پس از خود مى فرمايد:

خداوند از فرزندان او كسى را قرار مى دهد كه فريادرسى اين امت به اوست و فريادرسى هم هموست. علم و نور و فهم و حكمتهاى امت اسلام، همه در او جمع است. او بهترين مولود و نيكوترين فرزند امت است. خداوند به وسيله ى او خون مسلمانان را حفظ مى كند. ميان مردم صلح و آشتى برقرار مى سازد. پراكندگيها را برطرف مى كند، نابسامانيها را سامان مى بخشد، برهنگان را مى پوشاند، گرسنگان را سير مى كند، به گل وجود او باران مى فرستد، و بندگان را به فرمانبردارى وامى دارد. [ يخرج الله تعالى منه غوث هذه الامه و غياثها، و علمها و نورها، و فهمها و حكمها، خير مولود و خير ناشى ء، يحقن الله به الدماء، و يصلح به ذات البين، و يلم به الشعث، و يشعب به الصدع، و يكسو به العارى، و يشبع به الجائع، و يومن به الخائف، و ينزل به القطر، و ياتمر له العباد. "بحارالانوار ج 48 ص 12". ]

پيوند خويشاوندى را استوار سازيد

« انظروا ذوى ارحامكم، فصلوهم يهون الله عليكم الحساب » خويشاوندانتان را دريابيد و پيوند خويش با آنان استوار گردانيد تا خداوند روز قيامت حسابرسى را بر شما سبك و آسان گيرد.

و در راستاى همان استوار ساختن پيوند برادرى و نيز دورى از قهر و تفرقه، نخست پيوند با خويشاوندان مورد تاكيد قرار گرفته است. خداوند درباره ى 'صله ى رحم' يعنى پيوستن به خويشاوندان، چنين مى فرمايد: 'انما يتذكر اولوالالباب الذين يوفون بعهد الله و لاينقضون الميثاق' 'و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب' [ رعد/ 21 - 19 . ] خداوند فقط به خردمندان تذكر مى دهد و هشيارشان مى سازد، همان كسانى كه به عهد الهى وفادار مى مانند و پيمان خويش با خدا را نمى شكنند. آنان كه به آنچه خداوند فرمان داده است كه بپيوندند، مى پيوندند و از پروردگارشان مى ترسند و از بدى حساب در روز قيامت هراس دارند.

و پس از بيان ويژگيهاى ديگرى از اين گروه خردمندان، ادامه مى دهد: و الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعو ما امر الله به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سوء الدار' [ رعد/ 25. ] و كسانى كه پس از پيمان بستن با خداوند، پيمان مى شكنند و پيوند خويش با خويشاوند مى گسلند و در زمين فساد و تباهى مى كنند، لعنت و نفرين خدا بر آنان باد و جايگاهى دردناك بهره و نصيبشان!

حضرت اميرالمومنين در يكى از سخنان خود، به يكى از ثمرات صله ى رحم اشاره فرموده است، به همان مطلبى كه از رسول خدا شنيده است. امام صادق از پدران خويش، از حضرت على عليه السلام نقل مى كند كه آن جناب از قول پيامبر فرمود: صله ى رحم حسابرسى روز قيامت را آسان مى كند و از مرگ دلخراش پيشگيرى مى نمايد. [ عن ابى عبدالله، عن آبائه، عن على- عليهم السلام- قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: صله الرحم تهون الحساب و تقى ميته السوء. "بحارالانوار ج 71 ص 94". ]

مضمون فوق اينگونه هم نقل شده است: عن ابى جعفر عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله بر الوالدين و صله الرحم يهونان الحساب. ثم تلا هذه الايه:'و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون و الحساب' "تفسير عياشى ج 2 ص 223". سفارش به صله ى رحم آنقدر فراوان است و روايات نقل شده در اين زمينه چنان زياد، كه در اين مختصر جز به برخى از آن بيانات راهگشا نمى توان اشاره كرد: پيامبر درباره ى تاثير صله ى رحم بر فراوانى و تاخير اجل فرمود: هر كس كه شادمان و مسرور مى شود از اينكه روزى اش فراوان شود و اجلش دير فرارسد پس بايد كه صله ى رحم كند. [ من سره ان يبسط له فى رزقه، و ينسا له فى اجله فليصل رحمه، "بحارالانوار ج 71 ص 9". ]

امام باقر عليه السلام نيز درباره ى تاثيرات صله ى رحم فرمود: صله ى ارحام اعمال دينى آدمى را پاكيره مى سازد و دارايى را فزونى مى بخشد و بلا را برطرف مى سازد و حساب روز قيامت را آسان مى كند و مرگ را به تاخير مى اندازد. [ قال ابوجعفر عليه السلام، صله الارحام تزكى الاعمال و تنمى الاعمال، و تدفع البلوى، و تيسر الحساب و تنسى ء فى الرزق. "كافى ج 2 ص 150". ]

صله رحم داراى مراتبى است. پيامبر در اين باره فرمود:

صله ى رحم كن، هر چند به شربتى از آب، برترين چيزى كه مى توان به وسله ى آن صله ى رحم كرد بازداشتن ديگران از آزار اوست. در دنيا صله ى رحم كنيد، هر چند به يك سلام. [ قال رسول الله صلى الله عليه و آله: صل رحمك و لو بشربه من ماء و افضل ما يوصل به الرحم كف الاذى عنها. و قال صلى الله عليه و آله: صلوا ارحامكم فى الدنيا و لو بسلام. "بحارالانوار ج 71 ص 103 و 104". ]

آثار صله ى رحم چنان است كه همه را دربرمى گيرد. چنانچه حضرت على از پيامبر نقل مى كند كه فرمود: صله ى رحم سرزمينها را آباد مى كند و عمرها را طولانى مى سازد، هر چند كه اهل آن سرزمين خوبان نباشند. [ عن على عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: صله الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاعمار، و ان كان اهلها غير اخيار. "بحارالانوار ج 71 ص 94". ]

همچنين از پيامبر نقل است كه فرمود: ان القوم ليكونون فجره و لايكونون برره. فيصلون ارحامهم فتنمى اموالهم و تطول اعمارهم." شرط صله ى رحم عمل متقابل نيست. يعنى ما وظيفه داريم صله ى رحم كنيم، هرچند متقابلا اين امر صورت نگيرد.

دستور صريح در اين مورد اين است كه اميرالمومنين فرمود: به خويشاوندان بپيونديد، هر چند آنها از شما بگسلند. [ صلوا ارحامكم و ان قطعوكم. و قال ابوذر: اوصانى رسول الله صلى الله عليه و آله ان اصل رحمى و ان ادبرت. "بحارالانوار ج 72 ص 91 و 92". ]

به همان شدت و اهميت كه درباره صله ى رحم سخن گفته اند، درباره قطع رحم نهى اكيد فرموده، آثار سوئى براى آن برشمرده اند. از جمله آنكه:

- قاطع رحم به بهشت درنمى آيد. [ بحارالانوار ج 71 ص 91. ]

- قطع رحم موجب سرعت مرگ و كوتاهى عمر مى شود. [ بحارالانوار ج 71 ص 94 و 138. ]

- قطع رحم داراييها را به باد مى دهد. [ بحارالانوار ج 71 ص 138. ]

- سرزمينها را ويران مى سازد. [ بحارالانوار ج 71 ص 134. ]

- نسل آدمى را منقطع مى كند. [ بحارالانوار ج 71 ص 134. ]

سخن آخر و آخر سخن آنكه، پيامبر خدا فرمود:

يكى از صفات خداوند رحمان است، صفت بسيار ويژه اى كه برگرفته از رحمت واسعه خداست و رحم نيز كلمه اى است كه رحمن از آن مشتق شده است. از اين روست كه هركس به رحم خويش بپيوندند خدا به او مى پيوندد و رحمتش شامل حال او مى گردد و هر كس كه قطع رحم كند از رحمت خدا دور مى ماند. [ تفسير امام حسن عسكرى/ 34. ]

به اين ترتيب معلوم مى گردد كه مهر و محبتى كه ميان خويشاوندان است بهره اى و جلوه اى است از رحمت و لطف خداوند. اينك سخن در آن است كه آن كدام رحمى است كه هر كس به آن بپيوندد به خدا پيوسته است و هر كس از آن دست بردارد، از خدا بريده است ؟ بى ترديد حقى كه پيامبر به گردن مومنين دارد از حقوق هر خويشاوندى بالاتر است. از اين رو حق رحم پيامبر از حق ديگر ارحام نيز بالاتر است. يعنى رحم رسول الله شايسته تر است از پيوستن به خويشاوندان و گناه قطع رحم از آن حضرت، بسيار بزرگتر از قطع رحم معمولى.

و جالب آنكه علاوه بر عترت رسول اكرم كه بى ترديد رحم آن حضرت هستند شيعيان اميرالمومنين جزء خويشاوندان پيامبر محسوب مى شوند و پيوستن به شيعيان مومن همان صله رحم محمد و آل محمد است. [ [برگرفته از حديث مفصلى از حضرت على عليه السلام. "تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام/ 36 -34". و نيز بحارالانوار ص 115 حديث 75 همراه با بيان مرحوم مجلسى. البته اين مضمون در روايات ديگرى هم آمده است. به همان ج 71 باب صله رحم مراجعه شود. احاديث"97، 93 ،53 ،40 ،39 ،37 ،25 ،8 ،3". ] ]