اينجا تا خدا فاصله اي نيست

رئوف پيشدار

- ۸ -


ظرفيت بسيار عظيمي به نام عمره

عمره يك ظرفيت بسيار عظيم در عرصه فرهنگي و معنوي است . باید در نظر داشت كميت و عده بالاي زائران ، عمره و عمره گزاري مي تواند موج فرهنگي در كشور ايجاد كند.

لازمه اساسي چنين كاري ‌، نگاه فرهنگي عميق به اين سفر الهي و مهندسي نمودن آن ، و برنامه ريزي دقيق و جامع آن است . براي حركت در اين جهت بايد كه ابتدا در نگاه ها و اذهان مان وازه " هزينه "‌ را  از عمره برداريم  و مانند هر مقوله فرهنگي – عبادي  ديگر ، آنرا يك "‌سرمايه گذاري " و صد البته از نوع پر بازده آن بدانيم . عمره گزاري يك سرمايه گذاري فرهنگي و معنوي است  و با اين نگاه هرمقدار سرمايه گذاري بيشتر ، بهره بيشتري عايد مي گردد. برخلاف نگاه  هزينه اي كه هر مقدار هزينه كمتر،  مورد تحسين بيشتر واقع خواهد شد.

هدف اصلي حج اصغر يا همان عمره، مسايل اخلاقي و تربيتي و معنوي است و اين مهم صورت نمي پذيرد مگر نيروي انساني كارآمد و كاردان و مستعد و دانا به علاوه  امكانات مورد نياز – به موقع - در اختيار داشت و براي نيل به اين مهم ، برنامه ريزي كارشناسانه كرد.

اگر چه حج اكبر يا همان حج تمتع كه در سال در يك نوبت و با ظرفيت محدود برگزار مي شود ، عبادتي بسيار بزرگ و عظيم است ، ولي نظر به تعداد حجاج و محدود بودن آن به زماني خاص ، مي توان گفت كه درعمره به لحاظ عده بيشتر مخاطبان و طولاني تر بودن مدت آن ، موفقيت هاي بيشتري در عرصه فرهنگي مي تواند  صورت پذيرد و بدست آيد ، مشروط بر آنكه همه ي نيازهاي نرم افزاي و سخت افزاري آن فراهم شود. براي رسيدن به نقطه مطلوب در برگزاري عمره ، اين عمليات بايد با اهتمام بيشتري همراه با مخاطب شناسي و نياز شناسي و آسيب شناسي پيوسته صورت گيرد و همه ي نيروهايي كه انگيزه وتوانايي كار فرهنگي دارند تحت زعامت و پرچمداري بعثه مقام معظم رهبري به عنوان نهاد متخصص و متولي امر ، بكار گرفته شوند .

پرواضح است تا زماني كه در جامعه ناهنجاري هست ، معني آن اين مي باشد كه درعرصه فرهنگي كمبود وجود داشته و دارد .

بعثه مقام معظم رهبري فعاليت هاي فرهنگي در دوره عمره را بر اساس نقشه و مهندسي فرهنگي به پيش مي برد كه شامل سه محور مي گردد .

محوراول اين نقشه فرهنگي ، ترسيم عمره ايده آل فرهنگي و محور دوم آن ، ترسيم فرهنگي عمره مشتمل بر امكانات ، تقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تنظيم سياست هاي راهبردي جهت رسيدن به مهندسي فرهنگ مي باشد ، و محور سوم پيوست فرهنگي ، و شامل دستورالعمل هايي مي باشد  كه جهت جلوگيري از آثار سوء فرهنگي حركت هاي عمره در ميان عمره گزاران اعم از زائران و روحانيون ، و هدايت و ارتقاي فرهنگ عمره براي رسيدن به نقشه مهندسي فرهنگ عمره از طريق اعمال سياست هاي نقشه مهندسي فرهنگي عمره طراحي و به اجرا گذاشته شده است . هدف اين مهندسي ، ‌رفتن به سوي عمره هاي سراسر فرهنگي است .

مطالعه و تحقيق صورت گرفته نشان مي دهد كه توفيق عمره گزاري تاثيرات بسيار عميقي در روحيه عمره گزار  و بخصوص اقشار خاص جامعه مانند جوانان ،‌دانشجويان و دانش آموزان و تعميق اعتقادات و ايمان آنها  داشته است . تحقيق به عمل آمده در ميان دانشجويان عمره گزار نشان مي دهد كه روح ها و ضمير پاك دانشجويان همواره جستجوگر ، آنها را بيش از هر زماني مشتاق كسب معارف ديني كرده است .دانشجويان و دانشگاهيان از اقشاركاملا  تاثير گذار در جامعه و از نهادهاي اساسي مرجع شناخته مي شوند و بديهي است كه  توجه به اين قشر و سرمايه گذاري روي آن ، بهترين پاسخ ها را خواهد داد. جوانهاي ما قلب هاي پاك و مومن و عاري از غبار دارند . قلب جوان ما مالامال ازايمان به خداوند و عشق به رسول الله ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) و اهل بيت بزرگوار آن حضرت ( علیهم السلام ) است. در سايه حج مي توان انوار الهي را در قلوب آماده و مستعد جوانان دميد . انساني كه به توحيد رسيد خود را كم نمي فروشد . دربرابر ثروت وشهرت وتوهمات سر فرود نمي آورد . او سربلند خواهد زيست و از جاودانه هاي تاريخ و كساني خواهد شد كه مسير تاريخ را عوض مي كنند.

هنر كار فرهنگي  نتيجه بخش بودن ، و نتيجه آن تحول افراد است . سراسر امر حج و عمره و خدمت دهي به زائران طي آن ، كار فرهنگي است . هنر دركار، بخصوص كار فرهنگي اين است كه از امكانات مقدور به سمت بهترين بهره گيريهاي مطلوب حركت كنيم . ياد و ذكر خدا عامل بركت در همه كارها و بخصوص كار فرهنگي است . ايمان داشته باشيم ‌اگر براي خدا حركت كنيم ، خداوند عنايت و بركتي به كارو نتيجه آن خواهد  داد كه بيش ازامكانات ظاهري باشد .عنايت داشته و داريم كه " تحول در خود فرد " ،  "لازمه فرهنگي بودن و كار فرهنگي كردن " است . اگر عنايت خدا را بخواهيم ، بايد قبل از تلاش براي تحول ديگران ، خود را متحول كنيم .

مقوله تحول فرهنگي و نوراني كردن ديگران ، تنها با گزينش آموزش و تلاش ممكن نيست .بلكه خودسازي فرد رابط بيش ازهمه اهميت دارد. كسي كه دل خود را با ياد خدا آباد كند ، خداوند به كارهاي پنهاني و آشكار او بركت مي دهد.

خط قرمز ما كجاست ؟

اگر نگاهي به گفته ها و نوشته هاي بسياري كه متاسفانه اين روزها عليه مذاهب اسلامي و بخصوص شيعه ايراد شده و يا نوشته و نشر گرديده بيندازيم ، خط و ربط استكبار را به وضوح در آنها مي بينيم . بنابر سنت رسول الله ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) شيعيان خود را مقيد و موكلف به موعظه حسنه مي دانند و ديگر فرق اسلامي نيز قطعا به آن مقيد و مكلف هستند و بايد باشند . همه ي مذاهب اسلامي به جهت اتفاق و اتحاد نظر در مورد اساسات اسلام و اصول اساسي آن ، طبيعتا برحق هستند و هيچ كس نمي تواند و نبايد به خود اين اجازه را بدهد كه كسي را كه شهادت به وحدانيت خداوند تبارك و تعالي ، و رسالت رسول الله الاعظم داده "ناحق" ، و خود را به جهت باورهايي كه دارد "حق " و صاحب ترجيح بداند ...

اينجا كه هستيم همه از مديران بعثه مقام رهبري گرفته تا روحاني كاروان ، در هر موقعيت و مناسبت " صبر" به اميد بهبود ، و پرهيز از جدل و منازعه را در برابر توهين ها ، ‌هتاكي ها و گستاخي هاي سازمان يافته وهابي هاي سلفي نسبت به مذاهب اسلامي و پيروان آنها و از جمله شيعيان توصيه مي كنند.

به علاوه هر بار و در پايان هر دوره عمره و تمتع نيز بخصوص در اين سه چهار سال اخير شاهد بوده ام و خوانده ام كه مديران ارشد امور حج گفته اند و تهديد كرده اند كه اگر مقامات عربستان سعودي با اين افراد خودسر! برخورد مناسب نكنند ، ممكن است مثلا در اعزام زائران ايراني به عمره و حداقل تعداد آنها تجديد نظر كنند.

نكته جالب اين است كه در سالهاي گذشته اين تهديد همواره در پايان فصل عمره صورت گرفته و به موازت آن وزارت خارجه نيز دست به اقداماتي زده است ،  اما برخوردهاي هتاكانه با شروع دور بعدي عمره ها باز هم ادامه يافته و ما نه تنها اقدامي از اقداماتي را كه تهديد به انجام آن مي كرديم ، نكرده ايم، كه سال به سال نيز بر عده عمره گزاران افزوده ايم ، و در مقابل سلفي هاي وهابي تا به آنجا پيش آمده اند كه اقدامات تفرقه افكنانه و دشمن شاد كن خود را كاملا سيستماتيك و سازمان يافته ساخته اند . آنها علاوه بر صدها سايت و وبلاگ و فرستنده هاي متعدد تلويزيوني و راديويي كه افكار و باورهاي خود را تبليغ مي كنند ، به شكلي انبوه و در حمايت نيروي پليس سعودي به توزيع كتاب  ، سي دي و ديگر اقلام مكتوب ، صوتي و تصويري عليه مذاهب اسلامي و بويژه مذهب شيعه مي پردازند كه من تعداد زيادي از آنها را به عنوان سند در اختيار دارم .

در اين چند روز كه در مدينه منوره بسر مي برم بارها و بارها در بقيع شريف و نيز در حرم شريف نبوي ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) توهين هاي آشكار و نسبت هاي نارواي بسياري را از زبان سلفي هاي مشهور به ماموران امر به معروف !! سعودي كه مامور رسمي دولت اين كشور هستند ، نسبت به پيروان مذاهب اسلامي و خاصه شيعيان شنيده ام . با اين همه به ما توصيه   مي شود كه حتي اگر به زبان عربي و مفاهيم ديني تسلط كامل هم داريم ، با سلفي ها بحث نكنيم . شايد درست هم همين باشد چون بارها و بارها در همين چند روز ديده ام كه آنها حتي وقتي در بحث كم مي آورند ، اقدام به آزار و اذيت فرد بحث كننده و درمواردي بازداشت او با طرح اتهاماتي خنده دار مانند اهانت به صحابه و يا خلفا مي كنند .

براي نماز مغرب به اتفاق دوست زائري كه دو روز قبل از تهران آمد ، به حرم مي روم . آیت الله ري شهري نيز چند روزي است كه براي رسيدگي به امور زائران و بازديد از كاروان هاي ايراني به مدينه منوره مشرف شده است . نماز كه تمام مي شود به قرائت قرآن مي نشينم تا وقت نماز عشا برسد . در اين جا نمازها را در اوقات جداگانه مي خوانند . جايي كه من و دوستم نشسته ابم به كرسي درس يك وهابي سلفي در حرم آنقدر نزديك است كه تمام حرف هاي او را به وضوح تمام مي شنوم . بعد ازحرف هاي كلي ، آن سلفي شروع به اهانت به عقايد و باورهاي مسلمانان از فرق اسلامي مي كند . او شيعيان را بيشتر از همه مورد تهمت و افترا قرار مي دهد و  با تلويحي آشكار آنها را "‌بدعت گذار"‌در دين مي خواند. چند روحاني ايراني كه در اطراف من نشسته اند ،‌ حرم را ترك مي كنند . رو به مضجع شريف رسول الله ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) و با دستاني رو به آسمان از خداوند تبارك و تعالي مي خواهم كه همه جاهلان را به راه راست هدايت كند و به آنها علم عطا نمايد.

از جمله خبرهايي كه امروز داشتم هم شكايت شماري از روحانيون كاروانهاي ايراني به بعثه مقام معظم رهبري براي : "  رفتار ‌بد " ‌، " نا مناسب " ، ‌" موهن " ‌و "دور از تعاليم اسلامي مامورين سلفي عربستان سعودي با روحانيون و زائران ايراني " بود.

آنها در شكايت خود گفته اند كه : " مامورين سلفي در زيارتگاهها و مشاهد با زائران و از جمله زائران ايراني برخوردهاي نامناسبي دارند و در مواردي مشاهده شده است كه مامورين حتي اقدام به ضبط كتب ادعيه ، ‌قران و مناسك زائران كرده اند."

به گفته روحانيون ، در فرودگاههاي عربستان نيز در مواردي با زائران به گونه اي كه استاندارد همه ي جاي دنياست برخورد نشده و آنها ساعت هاي طولاني در صف كنترل گذرنامه نگه داشته شده اند.

در تماس با حجت الاسلام و المسلمين " حجت الله بيات "‌ نماينده بعثه مقام معظم رهبري در عربستان سعودي از او درباره اقداماتي كه نهادهاي ايراني در مقابله با بي حرمتي به زائران صورت داده اند ، مي پرسم .

او مي گويد كه :" رفتارهاي موهن و نامناسب مامورين سلفي سعودي به همراه اسناد و مدارك لازم به بعثه مقام معظم رهبري در تهران ، وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران و سفارت جمهوري اسلامي ايران در رياض گزارش شده است و در جلسه شورايعالي عمره كه با مشاركت تمامي ارگانهاي مسئول برگزار خواهد شد ، رفتارهاي دور از شان با زائران ايراني از سوي سلفي ها در عربستان سعودي بررسي و نسبت به آن تصميم متناسب گرفته خواهد شد و از عربستان خواهيم خواست تا  رعايت آنها را تعهد و تضمين كند."

وي در ادامه مي گويد كه :" تصميم شورايعالي عمره به واكنش مسئولين سعودي بستگي خواهد داشت و ما به هيچ روي اجازه بي احترامي به زائران خودمان و باورها و مقدسات آنها را نمي دهيم .توهين به شان و شخصيت زائران ايراني خط قرمز ما  است.كارهاي عمليات عمره سال آينده بعد از جلسه اين شورا و دستور آن ، آغاز خواهد شد و مذاكرات با عربستان نيز كاملا به تصميم گيري آن وابسته است در اين جلسه  همه ي گزينه ها از تقليل عده زائران و يا حتي تعطيل عمره از سوي ايران در صورت بي اعتنايي مقامات سعودي به برخوردهاي موهن مامورين  بررسي خواهد شد."

وي مي افزايد كه اگر چه نشانه ها و ادعاهايي وجود دارد كه ذهن را متوجه سيستماتيك بودن برخوردهاي نامناسب و توهين آميز با زائران ايراني مي كند ، ولي ما قائل به اين هستيم كه مقامات ارشد سعودي مايل به اين نوع برخوردها نيستند و مي توانند  سلفي ها را وادار به برخورد مناسب با زائران خانه خدا كنند.

در ميان خبرها اين خبر را نيز به نقل از آیت الله محمدی  ری شهری نماینده  ولی فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی مي خوانم كه گفته است :" مسئله اهانت به روحانیون کاروان ها و زائران به هیچ نحو قابل قبول نیست و هیچ سالی این مقدار اعتزاض نسبت به برخوردهای بد شماری از ماموران سعودی  نداشتیم. این مساله را خدمت مقام معظم رهبری گزارش خواهم کرد .اگر وضع  به همین شکل ادامه یابد ، نظر کارشناسی من این است که عمره را تعطیل کنیم . با این وضع عزت روحانیت و زائران ایرانی از بین می رود . البته تصمیم گیرنده در این مورد دولت و در راس نظام مقام معظم رهبری هستند ."

از آیت الله ری شهری همچنين نقل شده است كه : " توهین خطبای مسجد الحرام و مسجد النبی را نمی توان نادیده گرفت که در این دو مسجد اهانت های بسیاری به اعتقادات شیعه کردند، ما 800 هزار زائر به این سرزمین نمی آوریم که فحش بشنوند. " در سايت هاي اينترنتي از آيت الله مكارم شيرازي هم مي خوانم كه  در ديداري عمومي با اشاره به بي احترامي وهابيون به زائران عمره گزار تاكيد كرده است : اگر با پيگيري مسئولان دولتي اين بي احترامي ها متوقف نشود، عمره را تحريم مي كنيم .

اگر نگاهي به گفته ها و نوشته هاي بسياري كه متاسفانه اين روزها  عليه مذاهب اسلامي  و بخصوص شيعه ايراد شده و يا نوشته و نشر گرديده بيندازيم ، خط و ربط استكبار را به وضوح در آنها مي بينيم . بنابر سنت رسول الله ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) شيعيان خود را مقيد و موكلف به موعظه حسنه مي دانند و ديگر فرق اسلامي نيز قطعا به آن مقيد و مكلف هستند و بايد باشند . همه ي مذاهب اسلامي به جهت اتفاق و اتحاد نظر در مورد اساسات اسلام و اصول اساسي آن ، طبيعتا برحق هستند و هيچ كس نمي تواند و نبايد به خود اين اجازه را بدهد كه كسي را كه شهادت به وحدانيت خداوند تبارك و تعالي ، و رسالت رسول الله الاعظم داده "ناحق" ، و خود را به جهت باورهايي كه دارد "حق " و صاحب ترجيح بداند. دشمن در پي آن است كه اصل مدارا را كه  از اصول مورد تاكيددر اسلام و بخصوص ميان مسلمين است ، از آنها بگيرد . مدارا دستور اسلام است و اين مدارا كردن است كه افراد را دگرگون مي كند ، و اين امر در نگاه به سيره رسول الله ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم )‌و اهل بيت بزرگوار آن حضرت ( علیهم السلام ) كاملا برجسته است و ترديدي نيست كه بسياري از جنگ و نزاع‌ها و مشكلات موجود در جهان با ترويج فرهنگ مدارا دربين مردم قابل حل است.

عده مسلمانان جهان اينك براساس آمارهاي سازمان ملل متحد از يك ميليارد و دويست ميليون نفر گذشته است . اين جمعيت بزرگ اگر چه در بخش هايي از جهان متمركز است ، اما توزيع آنرا مي توان با درصدهاي مختلف در سرتاسر جهان ديد . اين جمعيت بزرگ به چيزي كه دراين مقطع بيش از همه به آن نياز دارد ، يك "‌هويت مشترك "‌با محوريت اسلام است كه در صورت تحقق آن ، مسلمانان را به يك محور و نقطه ثقل در نظام و ساخت جهاني مبدل خواهد نمود. استكبار با شناختي كه از اثرات و پيامدهاي قدرت يابي مسلمين درصورت نيل به هويت مشترك ديني در نظام جهاني سلطه دارد ، حرکت هايي را سالهاست  در جهت تضعيف وحدت و هويت مشترک مسلمانان به پيش مي برد و در سالهاي اخير به آن شدت و حدت هر چه بيشتري هم داده است . چنين شرايطي ،  برقراري تعامل ميان مسلمانان را به عنوان يک جامعه اثرگذار در نظم نوين جهاني که به دهکده جهاني شهرت دارد ، ضروري تر مي نمايد.به لحاظ موقعيت مكاني ، كشورهاي اسلامي  از ويژگي هاي منحصر به فردي در زمينه هاي ژئو استراتژيك ، ژئوپولتيك و ژئواكونوميك برخوردارند . اين قابليت به كشورهاي اسلامي امكان آنرا داده است كه بتوانند در نظام هاي جهاني تاثيرات بسيار داشته باشند .

تهديدي را كه مي توانيم به فرصت بدل كنيم

نسخه اي كه سازمان بهداشت جهاني WHO به كشورهاي مسلمان عضو براي مناسبت حج پيشنهاد كرده ، اين مي باشد ؛ زائراني را به حج اعزام كنيد كه توانايي هاي فيزيكي بيشتري داشته باشد و به زائران مسن نوجوانان و افراد بيمار و با مستعد بيماري و در معرض خطر امكان بدهيد كه در سالهاي آتي به حج مشرف شوند . ...

وقتي اداره ارتباطات بعثه مقام معظم رهبري از من دعوت كرد تا براي كمك به فعاليت هاي آن در دوره عمره يك ماه توفيق تشرف داشته باشم ، من اين دعوت را اول به ديده منت و سپس با اين خواهش پذيرفتم كه ميانه تابستان و در ماههاي شعبان و رمضان باشد . به چند دليل اول اينكه در مورد عمره گذاري در اين دو ماه بسيار تاكيد شده است و دوم اينكه مشغله كاري من كمتر است و دانشگاههاي نيز تعطيل هستند. از شانس خوش من آنفولانزايي كه ماههاست صحبت آن است ، ظاهرا آن چنان اذهان را متوجه خود كرده است كه در اقدامي پيش دستانه مسئولين تصميم گرفته اند تا براي حفظ بهداشت عمومي عمره ماه رمضان را لغو كنند كه دراين صورت دوره سفر من بسيار كوتاه تر از يك ماهي خواهد شد كه از ابتدا گفته شده بود و من براي آن برنامه ريزي كرده بودم . آرزوي من و شايد هزاران هزار نفر مشتاق ديگر اين است كه مسئولين به تصميم گيري در اين باره نرسند و تدبير ديگري را جايگزين كنند كه هم سلامت زائران تامين شود و هم بهداشت عمومي حفظ و ارتقا پيدا كند و هم اينكه عمره رمضانيه داشته باشيم  .

آنطور كه شنيده ام مساله ظاهرا فقط عمره نيست و حج تمتع را نيز شامل مي شود. شنيده مي شود كه بناست محدوديت هايي در اعزام به تمتع اعمال شود كه در اين صورت عده زائران شديدا كاهش يافته و شايد به نصف هر سال برسد كه اولين اثر منفي آن طولاني تر شدن صف منتظران تشرف است.

خبر ديگر اينكه ، اعزام ، ‌چگونگي و تعداد حجاج بيت الله الحرام براي انجام مناسك حج تمتع امسال ، در جلسات اخير به رياست رييس جمهوري ، مورد بحث قرار گرفته است . آنچه موحب شده تا موضوع اعزام حجاج و كم و كيف آن ، امسال تا به اين حد مورد دقت قرار گيرد و نسبت به آن حساسيت هايي ابراز شود ،‌ دل نگراني ها از آنفولانزاي نوع جديد است كه اگر چه كم رنگ شده ، ‌ولي هنوز به عنوان يك مساله بهداشتي مطرح است.

بنا بر اخبار رييس جمهوري در اين جلسات با دقت و حساسيت خاص از وزيران  بهداشت و فرهنگ و ارشاد اسلامي و رييس سازمان حج و زيارت خواسته است دل نگراني ها از اين بيماري و به جا بودن و يا نبودن آنرا از همه ي ابعاد بررسي و به جلسه آتي ارايه كنند كه نشانه توجه و دقت ويژه و خاص دولت و شخص رييس جمهوري به موضوع سلامت عمومي است .

نسخه اي كه سازمان بهداشت جهاني WHO به كشورهاي مسلمان عضو  براي مناسبت حج پيشنهاد كرده ، اين مي باشد ؛ زائراني را به حج اعزام كنيد كه توانايي هاي فيزيكي بيشتري داشته باشد و  به زائران مسن نوجوانان و افراد بيمار و با مستعد بيماري و در معرض خطر امكان بدهيد كه در سالهاي آتي به حج مشرف شوند . به اين ترتيب نه سازمان بهداشت جهاني كه كارگزار بهداشتي ملل متحد است و نه هيچ ارگان مسئول و تخصصي ديگر از توقف حج سخن نگفته و به علاوه ، اين امر موضوعي است كه فقط در صورت جمع بودن همه ي شرايط و ضرورت هاي عقلايي مي تواند مورد بحث قرار گيرد.

حج وجوب خاص خود را دارد، فردي كه شرعا استطاعت حج يافته است بايد كه حج بگذارد و او را نمي توان از انجام اين واجب محروم كرد . بخصوص كه راههاي بيشتر و ممكن براي پاسخ گويي به نگراني ها و غلبه علمي بر آن وجود دارد.

حاصل مطالعه  همه جانبه ، ‌دقيق و توام با تدبر ظريف يك تيم كارشناسي از متخصصان پزشكي و  كارگزاران اجرايي حج و عمره كه در اختيار پايگاه اطلاع رساني حج نيز قرار گرفته ، تاكيد بر تلاش براي واقعي كردن ابعاد مساله و سنجش آن قبل از هر اقدام و تصميم گيري و حتي بحث دارد. به باور اين تيم مطالعاتي ،"  مساله اي كه به نگراني از اعزام حجاج انجاميده درابعاد كنوني آن بيشتر از آنكه واقعي و منطبق بر يافته هاي علمي باشد به باور اغلب متخصصان ، رسانه اي است ." براي شناخت واقعي مساله ، تاكيد روي اعمال نظرات تخصصي سازمان بهداشت جهاني است كه اساس آن مورد اشاره قرار گرفت و آن " محدوديت براي اقشار خاص "  مي باشد.

آنفولانزاي نوع مورد بحث مانند هر بيماري قابل سرايت ديگر و بخصوص بيماريهاي ويروسي  مجاري تنفسي ، مساله اي بهداشتي است كه با آموزش و تدابيري كه قبلا هم بارها و بارها براي مسايل مشابه ديگر تجربه و عملياتي شده  ،‌ مي توان با آن مقابله كرد . اين بيماري گر چه يك مساله با عنوان جديد است ، ‌ولي در مناسبتي مانند حج ،‌ مساله بهداشتي بي سابقه اي نيست . تقليل سطح بهداشت عمومي در گردهم آيي بزرگي چون حج بواسطه جمع آمدن زائران از كشورهاي با سطح بهداشت و آموزش بهداشتي متفاوت ،‌ امري طبيعي است و راه چاره كار نيز همان اقداماتي مي باشد كه سالها صورت گرفته و نتيجه داده است و امسال بواسطه شرايط جديد لازم مي آيد تشديد شود.

عمده راه انتقال ويروس آنفولانزاي نوع جديد ، تماس هاي فردي و عدم رعايت بهداشت عمومي است. به جاي  نگران بودن و نگران كردن ديگران ، آموزش و اتخاذ تدابير عملياتي مناسب ، مي تواند به ما اين امكان را بدهد كه با خسارت كمتر و ضريب خطر پذيري قابل قبول ، هم به اندازه سهميه ، زائرانمان را به حج ببريم و هم اينكه شانس تشرف را از افراد مستطيع و داراي شرايط جسماني لازم و در ليست طولاني انتظار اعزام  ، ‌نگيريم .

براي تحقق اين مهم من توصيه مي كنم :

الف : با افزودن بر سطح خدمات مانند استقرار پزشك در تمامي كاروانها بخصوص از آن عده از پزشكان و متخصصان حرفه هاي پزشكي كه خوشبختانه عده آنها در ليست انتظار تشرف زياد است ،‌ خدمات در دسترس تر پزشكي به همه ي زائران بدهيم .

ب : آن تعداد زائراني كه بواسطه ملاحظات بهداشتي و پزشكي از سهميه كاسته مي شوند را با كادرهاي  پزشكي و صاحبان حرف پزشكي ، دارندگان تحصيلات بالا و جوانان و افراد كمتر در معرص خطر پر كنيم .

اين عمل چند حسن دارد : اول اينكه قدمي بزرگ و اساسي به سمت جوان سازي حج و حج گزاران  مي باشد . دوم ، با حضور اين افراد سطح آموزش عمومي و آگاهي زائران خود به خود بالا خواهد رفت . سوم ، اين افراد ضمن اينكه بهداشت عمومي را در ميان زائران در سطح بالا نگاه مي دارند ، به ديگر زائران نيز براي رعايت آن كمك و آموزش مي دهند. و چهارم ، اين جايگزيني فشار را از روي ليست پرتعداد زائران كه بعضا بايد ساليان بسيار در انتظار تشرف باشند ، مي كاهد و سهميه مقرر نيز به طور كامل مورد استفاده قرار مي گيرد .

ج : به طور معمول در ايام حج تمتع از اتاق هاي بزرگ با ظرفيت اقامت حتي 6 تا 7 زائر استفاده مي شود . مي توان ترتيبي داد كه از عده زائران در اتاق ها كم شود و به اين ترتيب از احتمال بيمار شدن زائران كاست. قطع يقين كسي كه براي تشرف به حج استطاعت مالي دارد ، حاضراست هزينه اضافه شده را در قبال دريافت خدمات بيشتر با طيب خاطر بپردازد.

د  :  با رعايت ملاحظات شرعي ، زمانهاي نقل و انتقال ، زيارت ها ،‌ بيتوته زائران و نيز وقوف در ايام تشريق را به شكلي برنامه ريزي و زمان بندي كرد كه زائران كمتر در معرض تماس هاي عمومي و يا حضور در فضاهايي قرار گيرند كه امكان ابتلا شدن به بيماري از جمله آنفولانزاي نوع جديد وجود دارد.

ه : برنامه اعزام و بازگشت زائران را طوري طراحي كرد كه آنها مدت زمان كمتري را در عربستان سعودي بسر برده  و بالطبع مدت سفر کوتاه گردد.

مساله اي كه در هر مطالعه و تصميم گيري در اين خصوص حائز اهميت و توجه است ، زائراني مي باشند كه از مجاري غير رسمي همه ساله براي انجام مناسك حج به عربستان سعودي مي روند و بين عده آنها و محدوديت ها يك رابطه مستقيم وجود دارد . به اين معني كه هر وقت محدوديت ها بيشتر شده ، عده آنها نيز فزوني گرفته است.  اين دسته از زائران بدون هيچ امكاني معمولا راهي زيارت مي شوند، در محل هاي اقامتي نامناسب استقرار مي يابند و دسترسي آنها به خدمات پزشكي در خوشبينانه ترين شرايط ،‌ناكافي است. اين عده در دوره اقامت خود در عربستان مي توانند دردسرسي بهداشتي براي اين كشور باشند و در بازگشت به كشور خود نيز يك منبع آلوده ساز تلقي شوند .