اينجا تا خدا فاصله اي نيست

رئوف پيشدار

- ۷ -


حجي كه آنها مي رفتند

براي همه ي كساني كه در سال هاي اخير به حج و يا عمره مشرف شده اند و سري به بعثه مقام معظم رهبري زده اند ، حجت الاسلام و المسلمين " سيد مهدي قريشي " را از نزدیک دیده اند.

وی متولد 1311 و  اولين سفر حج خود را در سال 1347 هجري شمسي انجام داده است .او از آن سال تاكنون در كسوت روحاني كاروان و يا مسئوليت هايي در بعثه مقام معظم رهبري بارها و بارها توفيق حج وعمره گزاري پيدا كرده است.

پاي صحبت حاج آقا قريشي كه بنشيني گفته هاي بسياري از حج هايي دارد كه آن سالها  با دشواريهاي بسيار صورت مي گرفت و الان به برکت فن آوري ها در ساعتي مي توان همه ي  راه را طي كرد و بي آنكه زحمت فيزيكي خاصي  متحمل شد ، به زيارت نايل گرديد.


 حجت الاسلام قريشي در بيان خاطراتش از حج هايي كه آن سالها رفته ،‌ مي گويد و من خبرنگار مشاهدات امروزم را داخل پرانتزي مي آورم ، تا مقايسه دو موقعيت باشد : در آن زمان مديرها مجري مطلق بودند (الان اين مسئوليت ميان سازمان حج و زيارت و كاروانها توزيع شده است ) .

تعداد زائران محدود نبود ( الان هر كشور براي خود سهميه اي دارد) ،‌مثلا همان سال 1348 دويست وچهل زائر دركاروان ما حضور داشتند و من به عنوان يك روحاني كاروان ، بايد به تنهايي همه ي كارهارا انجام مي دادم . ابتدا به دمشق رفتيم و در شام چند روزي مانديم ، سپس با هواپيما از شام به مدينه منتقل شديم و پس از به جاي آوردن اعمال حج ، مجددا به شام برگشتيم . ( اينك علاوه بر پروازهاي برنامه اي ، در موسم عمره وحج هواپيماهاي دو كشور پروازهاي بسياري ميان ايران وعربستان و بالعكس انجام مي دهند.)

اوضاع بين الحرمين به اين صورت نبود ، زيرا هنوز كوچه هاي بي هاشم و خيابان اباذر وجود داشت و رديف جلوي اين خيابان اباذر ، يعني رو به روي بقيع مغازه بود(كه همه ي آنها اينك تخريب شده است ) .

بيشتر زائران در بقيع تجمع مي كردندو زن و مرد در مسجد النبي ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم )‌ مخلوط بودند و فقط موقع نماز جدا مي شدند.( وهابيون از ابتدا نيز مخالف حضور خانم ها در قبرستان ها از جمله در بقيع بودند و اما اينك در حرم بخش هايي خاص خانم ها وجوددارد .)

آن سالها درهاي حرم فقط روزها باز بود و شب ها تا ساعت 9 يا 10 مي شد زيارت رفت ( درهاي حرم اينك عموما به صورت شبانه روزي باز است )‌. ولي كاروان ها مي توانستند هر جايي ازمحوطه پيرامون حرم بنشينند و روحانيون راهنمايي و ارشاد كنند. آنچه بود حالت ميهمان خانه بود .هتل چنداني وجود نداشت ( اينك صدها هتل در مدينه وجود دارد )  .
  وضعيت اقتصادي ايراني ها آن موقع خيلي خوب نبود ولي افراد متدين با كمترين درآمدي كه داشتند مستطيع شده و به حج مشرف مي شدند . برنامه تشرف  به عمره خيلي كم بود گاهي شايد 5تا 10 كاروان در يك سال براي به جاي آوردن عمره مشرف مي شدند .( درسال جاري 800 ايراني عمره انجام دادند .)

اگر چه آن زمان وضعيت حجاب در ايران مناسب نبود ، ولي زائران حجاب شان كامل و عالي بود و براي مدينه به گونه اي حرمت و عظمت قائل بودند . يادم نمي آيد درباره حجاب تذكري داده باشم يا ناراحت باشم . سطح بهداشت ميهمانسراهايي كه اجاره مي شد بسيار پايين بود . متاسفانه بيرون مسجد النبي ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) حالت زشتي داشت و مردم در آن منطقه و در فضاهايي كه وجود داشت ، رفع حاجت مي كردند .( اين محوطه كاملا بازسازي شده است .)

خود مردم مكه و زائران كشورهاي ديگر هم بهداشت را رعايت نمي كردند . يادم مي ايد در ضلع  شمال غربي بقيع يك در بزرگي بود كه واقعا كثافت خانه بود . مرحوم آقاي بطحايي نزد امير مدينه رفت و گفت :" يك نفر را بفرستيد ببيند كنار در بقيع چه وضعيت رسوايي دارد !!" سريع همان روز آمدند و به اوضاع آنجا رسيدگي كردند .

مكه هم خانه هايش همان خانه هاي قديمي و راه ها دور بود ، ولي نسبتا چون ازدحام نبود ، زائر چه در اعمال مناسك و چه در رفت و آمدها تقريبا راحت بود ، يعني به مجرد اين كه از حرم بيرون مي آمد مي ديد كه معاون كاروان ماشين اجاره كرده و آماده حركت به هتل است .( در دوره عمره و تمتع ايران داراي خطوط 24ساعته اتوبوسراني مخصوص زائران خود در مكه مكرمه است .)  در مسجد الحرام هم مشكلي براي تجمع نبود . دعاي كميل مقابل ناودان طلا و طبقه دوم خوانده مي شد و كاروان ها گاهي همان جا دعاها و مناجات هاي اميرالمومنين ( علیه السلام ) يا دعاهاي امام سجاد ( علیه السلام ) را مي خواندند .(امري كه الان عملا ممكن نيست ومامورين وهابي با اين نوع تجمعات برخورد مي كنند.)

مامورين امر به معروف سعودي فقط به مساله حجاب كار داشتند . آن زمان مامورين از مردان بسيار پير بودند كه كم حوصله هم بودند . ( اينك مامورين زن نيز كه اغلب فارسي را هم در حداقل مورد نياز مي دادند ، در حرم فعال هستند .)  شرايط آن روز و امروز عرفات و مشعر و مني چندان تغييري نكرده ، جز چادر هاي مني كه خيلي عالي شده است .آن زمان تقريبا درعرفات و مني همين چادرهاي معمولي بود اما جاي استقرار حجاج وسيع تر بود و گاهي حوادثي چون آتش سوزي هم رخ مي داد كه متاسفانه تلفات و ضايعات بسياري را نيز بدنبال داشت.

كار پخت و پز براي زائران نيز آن سالها در كاروانها صورت مي گرفت و هر كاروان براي خودش آشپز و كمك آشپز داشت و وسايلي را هم همراه خود مي بردند .( تهيه غذا براي زائران ايراني را امروز آشپزخانه هاي متمركز و مجهز متعلق به كارگزاران سازمان حج انجام مي دهند. اين آشپزخانه ها در موسم حج تمتع با سهميه كنوني زائران – كمي بيشتر از 100 هزار نفر  - روزانه حداقل سيصد و پنجاه هزار پرس غذاي گرم تهيه و عرضه مي كنند .)

قبا ؛ مسجدي كه نماز در آن ثواب عمره را دارد

مسجد قبا در مدینه منوره

در منابع تاريخي درباره ساخت اين مسجد و تاريخ آن از جمله آمده است :

هنگامی که رسول خدا ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) از مکه به سوی مدینه هجرت می‌فرمود، پیش از وارد شدن به مدینه، مدت کوتاهی در قبا منتظر علی بن ابیطالب علیه السلام ماند. میزبان رسول خدا در قبا مربدی (1) در کنار خانه خود داشت.

رسول خدا ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم )آن زمین را از او گرفت و در مدت اقامت خود در قبا، در آن مسجدی بنا کرد که به مسجد قبا معروف شد. خود پیامبر نیز در کار ساختن آن مسجد شرکت می‌فرمود و سنگ و مصالح می‌آورد. هنگامی که قبله مسلمانان از مسجد الاقصی به کعبه تغییر یافت، رسول خدا خود محراب جدید آن را به سوی کعبه ساخت.

پیامبر پس از سکونت در مدینه نیز گاه سواره و گاه پیاده به آنجا می‌رفت و در آن نماز می‌خواند. او همواره بر فضیلت و شرافت این مسجد تأکید می‌کرد و می‌فرمود:«به جا آوردن دو رکعت نماز در مسجد قبا پاداش یک عمره را دارد.»

بسیاری از مفسران گفته اند که آیه 108 و 109 سوره توبه اشاره به مسجد قبا دارد:

«لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه، فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین. افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین.»

«مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنیان نهاده شده، سزاوارتر است که در آن (به نماز) بایستی. در آن (مسجد) مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه باشند؛ و خداوند پاکیزگان را دوست دارد. آیا کسی که شالوده آن را بر پرهیز از خدا و خشنودی او بنا کرده بهتر است، یا کسی که پایه‌اش را بر کنار پرتگاهی سست قرار داده که (به زودی) در آتش جهنم فرو می ریزد؟! و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند.»

مسجد قبا نخستین بار در زمان عثمان بن عفان مرمت شد و گسترش یافت، در زمان عمر بن عبدالعزیز کاملا بازسازی شد و پس از آن نیز بارها تعمیر یا بازسازی شد یا بر مساحتش افزوده گشت. مساحت و شکل امروزی این مسجد، حاصل بازسازی حکومت سعودی است که در سال 1388 ق انجام گرفت.

مربد به حیاط خلوت یا زمینی خارج از محوطه مسکونی خانه گفته می‌شود که به کار نگهداری شتر یا خرمن‌کوبی یا خشک کردن خرما می‌آید.

منابع:‌
مدینه شناسی، ‌ج 1،‌ ص 13 تا 19؛
لغت نامه دهخدا؛
تاریخ طبری؛
سیره ابن هشام، ‌ج 2،‌ ص 13 - 20؛
تفسیر نمونه، ‌ج 8،‌ ص 140.

مسجد ضرار ، نقبي به گذشته و درنگي در امروز ما

داستان مسجد ضرار را دوران دبيرستان بود كه در كتابهاي درسي خواندم و بعدها درباره آن و سرنوشت اين نماد خدعه دشمنان اسلام و پيامبر ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم )  بيشتر و دقيق تر به مطالعه و تحقيق پرداختم . اين بار در سفر به مدينه منوره عزم خود را جزم كردم تا حتما به ديدن اثري از آن اگر باقي مانده باشد ،‌ و اگر هم نه ، به تماشاي محلي بروم كه معاندان آن بناي توطئه و نفاق را در آن به پا ساخته و نام مسجد برآن نهاده بودند.

بر طبق اسناد و مدارك تاريخي ،‌مسجد ضرار در جايي در شمال مسجد قبا و در فاصله اي  حدودا 300 قدمي آن بنا شده بود .

حاج آقاي گلزاده كه بايد او را مدينه شناسي چيره دست دانست ، در اين ديدار همراه من است. براي رفتن به محله قبا وسايل زيادي در دسترس است . از اتوبوس هاي عمومي كه " نقل الجماعي " خوانده مي شوند تا تاكسي يا همان " اجره " و من تاكسي را ترجيج مي دهم كه سريع تر و به نسبت در اين گرماي تابستاني مدينه منوره راحت تر است . در طول راه از حاج آقا گلزاده خواهش مي كنم كه درباره مسجد ضرار توضيحات بيشتري بدهد . من خدمت ايشان و در بيان يكي از دلايل اصرارم به ديدن محلي كه مسجد ضرار در آن بنا شده بود ، به فرازي از سخنان رهبر معظم انقلاب اشاره مي كنم كه در توضيح برخي حوادث اين روزها پيرامون ما ، آنرا به  قضيه ي مسجد ضرار شبيه دانسته اند.

از محل اقامت ما تا مسجد قبا با تاكسي 10دقيقه اي راه است . نزديكي هاي مسجد قبا كه آن را به واسطه معماري زيبايش خوب مي شناسم ، حاج آقاي گلزاده زمين بايري را نشان مي دهد كه هيچ چيز خاصي در آن نيست . مي گويد :  مسجد كذايي در اين محل برپا شده بود .

ضِرار به معنی زیان رسانیدن تعمّدی است. و آیات 107 تا 110 سورة توبه اشاره به ماجرای مسجد ضرار می کند، که خلاصة آن به شرح زیر است :

در سال نهم هجری گروهی از منافقان که به ظاهر مسلمان بودند، نزد پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) آمدند. و عرض کردند که به ما اجازه دهید که مسجدی در میان قبیله بنی سالم (نزدیک مسجدقبا) بسازیم. تا افراد ناتوان و بیمار و پیران از کار افتاده در آن عبادات خود را انجام دهند، و نیز در شبهای بارانی که گروهی از مردم توانایی آمدن به مسجد شما را ندارند، فریضه نماز را آنجا انجام دهند. و این زمانی بود که پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) با گروهی از مسلمانان عازم جنگ تبوک بودند. پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) به آنها اجازه دادند. آنها از پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم )تقاضا کردند که شخصاً بیایند و در آن مسجد نماز اقامه کنند.

پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) فرمودند : "من عازم سفرم، هنگامی که بازگشتم، به خواست خدا چنین خواهم کرد. پس از بازگشت پیامبر از تبوک، آنها مجدداً نزد پیامبر ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) آمده و تقاضای خود را مبنی بر اقامه نماز در مسجد آنها توسط پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) تکرار کردند. و این هنگامی بود که هنوز پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) وارد دروازه های مدینه نشده بود.

دراین هنگام فرشته وحی نازل گشت، و آیات 107 تا 110 سورة توبه را بر پیامبر ( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) وحی کرد، و پرده از اسرار کار آنها برداشته شد. بدنبال این وحی آسمانی، پیامبر( صلَّی اللّه علیه و آله وسلَّم ) دستور دادند که مسلمانان مسجد مزبور را آتش بزنند، و بقایای آن را نیز ویران کنند. (14)

قرآن کریم در این باره می فرماید : " والذین اتخذوا مسجداً ضِراراً و کفراً و تفریقاً بینَ المؤمنین و اِرصاداً لِمَن حارَبَ اللهَ و رسولَهُ مِن قبل و لَتَحْلفُنَّ إن ارَدْنا إلا الحسنی و الله یشهدُ إنَّهم لَکاذبون " (15) یعنی "کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان(به مسلمانان) و تقویت کفر و تفرقه میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود، آنها سوگند یاد می کنند که نظری جز نیکی و خدمت نداشته ایم، اما خداوند گواهی می‌دهد که آنها دروغگو هستند." لا تَقُمْ فیه ابدا... " یعنی "هرگز در آن قیام (و عبادت) مکن... ." (16)

" لا یَزالُ بنیانُهُمُ الذی بَنَوْا ریبةً فی قلوبهم إلا أن تقطَّع قُلُوبُهُم واللهُ علیم حکیم " (17) یعنی " این بنایی را که آنها کردند، همواره به صورت یک وسیله شک و تردید در دلهای آنها باقی می ماند؛ مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود، (و بمیرند، و گرنه از دل آنها بیرون نمی رود). و خداوند دانا و حکیم است." اما این منافقان چه کسانی بودند؟ قبل از هجرت پیامبر( از مکه به مدینه، فردی بود به نام ابوعامر که از راهبان مسیحی و از عبّاد و زهّاد به شمار می رفت. و در میان قبیلة خزرج از نفوذ وسیعی برخوردار بود. هنگامی که پیامبر( به مدینه هجرت کرد، و مسلمانان گرد او را گرفتند، و در جنگ بدر بر مشرکان پیروز شد، ابوعامر که خود روزی از بشارت دهندگان ظهور پیامبراسلام( بود، اطراف خود را خالی دید؛ از اینرو به مبارزه با اسلام برخاست. از مدینه به سوی مشرکان مکه رفت، و برای جنگ با پیامبر از آنهاکمک خواست؛ و حتی در غزوة احد علیه مسلمانان وارد عمل شد.

پس از جنگ احد به سوی فرمانروای روم، هرقل رفت و از او برای مبارزه با پیامبر اسلام کمک خواست. و از طرفی به هواداران خود در مدینه نیز نامه نوشت، که بزودی با لشکری از سوی هرقل به سمت مدینه خواهد آمد، و لازم است که منافقان مدینه کانونی را جهت فعالیتهای آتی او در مدینه برای او آماده کنند. هواداران او نیز چون نمی توانستند علناً خواسته خود را تحقق بخشند، به بهانه ساختن مسجدی برای بیماران و پیران، نیّات شوم خود را عملی ساختند. اما وحی الهی نازل گشت، و خیانت آنها آشکار گردید.

شاید اینکه پیامبر( قبل از رفتن به تبوک با آنها مخالفت نکرد،‌ بدان جهت بود که وضع کار آنها روشن تر شود. و از طرفی شاید نمی‌‌خواست فضای آرام مدینه در آن اوضاع و احوال دچار تشنج شود. با توجه به آیاتی که در این باره نازل گشته، معلوم می گردد که منافقان با این عملشان، در واقع می خواستند مقدمات نابودی پیامبر اسلام( و دین او را فراهم کنند، در میان صفوف مسلمانان ایجاد تفرقه کنند، و کانونی جهت فعالیتهای ضداسلامی خود فراهم کنند.

داستان مسجد ضِرار درسی است برای عموم مسلمانان در هر عصر و دورانی، که هرگز نباید ظاهربین و سطحی نگر باشند، و فریب افراد به ظاهر حق به جانب را بخورند. و چهرة نفاق و منافق در هر رنگ و لباسی ممکن است ظاهر شود، حتی در لباس طرفداری از قرآن و مسجد؛‌ و مخالفین اسلام ممکن است در لباس دین بر ضد دین فعالیت کنند. موضوع اتحاد میان مسلمانان بقدری اهمیت دارد، که حتی اگر ساختن مسجدی در کنار مسجدی دیگر موجب تفرقه و پراکندگی مسلمانان گردد، مسجد تفرقه ‌اندار نامقدس است؛‌خانه خدا نیست، بلکه کانون شیطان است.