احكام فقهي اجرايي حج

محمد حسين فلاح زاده

- ۳ -


7 ـ حرمت زن و شوهر در حال احرام اختصاص به التذاذ دارد، يعنى لذت هايى كه با عقد ازدواج حلال شده بود با احرام حرام مى شود. بنابراين، لمس و نظر بدون التذاذ اشكال ندارد; به عبارت ديگر، زن و شوهر پس از احرام، مانند مادر و پسر و يا خواهر و برادر هستند. (استفتاء)

8 ـ در محرّمات مختص آقايان، بين پوشاندن سر و پوشيدن چيزى كه تمام روى پا را مى گيرد، فرق است; چون درباره سر، پوشاندن آن حرام است با هر چيزى كه باشد، حتى انداختن حوله بر سر، ولى درباره پوشيدن پا منظور پوشيدن چيزى است كه روى تمام پا را مى گيرد، لذا انداختن چيزى مثل حوله روى پا اشكال ندارد و به طور خلاصه فرق است ميان پوشاندن و پوشيدن; به عبارت ديگر پوشيدن جوراب، كفش، چكمه و مانند آن حرام است و لاغير. (مناسك، نهم از محرمات احرام، م 410 و 411)

9 ـ مُحرمى كه خودش تقصير نكرده، نمى تواند موى ديگرى را بچيند، چون ازاله مو از بدن ديگران نيز در حال احرام جايز نيست، ولى مى تواند ناخن ديگرى را بگيرد، چون كوتاه كردن ناخن ديگران بر محرم حرام نيست. (مناسك، شانزدهم از محرمات احرام، م 522، 523 و 1146)

10 ـ حرمت استظلال مختص به حال حركت و سايه متحركِ همراه زائر است. پس سايه سقف ثابت يا درخت يا پمپ بنزين كه از زير آن بگذرد يا نشستن زير سقف و درخت اشكال ندارد. هرچند برخى از فقها نسبت به سايه ثابتى كه محرم خودش اختيار مى كند اشكال كرده اند; مانند راهى كه از تونل عبور مى كند و راهى كه از تونل عبور نمى كند، اگر راه اول را انتخاب كند. ولى به هرحال عبور از زير پل هايى كه در جاده ها است و ماشين از زير آن عبور مى كند اشكال ندارد. (مناسك، م 438 و 488)

11 ـ خاراندن بدن در حال احرام، هرچند بدن سرخ شود، اگر خون نيايد اشكال ندارد. (مناسك، م 450)

12 ـ حرمت كندن و بريدن درخت و گياه حرم اختصاص به درختان و گياهان خودرو و بى ميوه دارد. بنابراين، درختان ميوه و درختانى كه اكنون در خيابان هاى مكّه كاشته اند، مشمول اين حكم نيستند. (مناسك، بيست و سوم از محرمات احرام، م 469، 470 و 471)

13 ـ دو مورد از محرّمات احرام; يعنى «صيد» و «كندن درخت و گياه حرم» دو حيث دارد; احرامى و حرمى، كه پس از تقصير يا حلق، حيث احرامى آن حلال مى شود، ولى حيث حرمى آن باقى مى ماند. بنابراين، كسى كه در حرم است و محرم نيست، باز اين دو كار بر او حرام است.

14 ـ مسائلى كه درباره ضيق شدن وقت عمره يا طواف عمره گفته شده مربوط به عمره تمتع است نه عمره مفرده، چون عمره مفرده وقت معين ندارد، مگر عمره مفرده پس از حجّ اِفراد كه برخى از فقها وقت آن را تا پايان ذى حجّه دانسته اند كه آن نيز احكام جداگانه اى دارد. (مناسك، م 534)

15 ـ بخشى از تلبيه هاى مستحب كه اين جمله را دارد: «لَبَّيْكَ هَذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إِلَى الْحَجِّ لَبَّيْكَ...» ـ ظاهراً اختصاص به عمره تمتع دارد و مربوط به عمره مفرده نيست. (مناسك، م 259)

16 ـ كسى كه براى رفتن به مسجد الحرام عذرى ندارد، بدون وضو مى تواند طواف مستحب به جا آورد و نماز آن را نخواند يا براى نماز طواف وضو بگيرد يا اگر پس از طواف مستحب متوجه شد وضو ندارد، طوافش صحيح است و براى نماز آن وضو مى گيرد، چون در طواف مستحب طهارت شرط نيست، هرچند مستحب است. (مناسك، م 546)

17 ـ كسى كه در عمره يا حجّى كه به جا آورده، شبهه اى دارد يا در يكى از اعمال آن اشكالى پيش آمده باشد، گاهى با انجام دادن مجدّد عمره يا حجّ اشكالش برطرف نمى شود و تأثيرى ندارد، بلكه بايد همان اشكال را برطرف كند.

18 ـ فرق ميان گمان در تعداد ركعات نماز و گمان در تعداد اشواط طواف، آن است كه در نماز داراى حكم يقين است، ولى در طواف حكم شك را دارد، اما برخى از فقها هر دو را به يك نحو مى دانند. (مناسك، م 629)

19 ـ گاهى برخى افراد در طواف بر اثر فشار جمعيت و حركت بى اختيار، شك مى كنند كه بى اختيار رفته اند يا نه; اين شك اعتبارى ندارد و طواف صحيح است. (استفتاء)

20 ـ كسى كه در اثناى طواف يا سعى از ادامه آن عاجز شود مى تواند براى ادامه، به كسى نيابت دهد; يعنى بعضِ اشواط طواف و سعى نيز نيابت بردار است. (مناسك، م 675)

21 ـ وظيفه زن حائض در عمره مفرده و تمتع و حجّ متفاوت است، زيرا در عمره تمتع نمى تواند با نايب گرفتن براى طواف و نماز آن، بقيه اعمال را انجام دهد بلكه بايد صبر كند تا پاك شود و چنانچه صبر كرد و پاك نشد يا مى داند كه پاك نمى شود، وظيفه او از تمتع به اِفراد تبديل مى شود. ولى در عمره مفرده و حتى اعمال پس از منا (در حجّ) گاهى وظيفه اين است كه براى طواف و نماز طواف نايب بگيرد و بقيه اعمال را خودش انجام دهد.   (مناسك، م 193، 292 و 721)

22 ـ به فتواى بسيارى از فقها زن مستحاصه براى طواف و نماز طواف بايد به طور جداگانه اعمال مستحاضه را انجام دهد، ولى اگر پيش از طواف، آن اعمال را انجام دهد و تا پايان نماز طواف خون قطع باشد، براى نماز لازم نيست آن ها را تجديد كند. (مناسك، م 725 و 727)

23 ـ پوشش زن در طواف و نماز تفاوتى دارد بدين شرح:
الف) در نماز وجه و كفين و قدمين مستثنى است، در صورتى كه نامحرم او را نبيند.
ب) درطواف تنها وجه و كفين مستثنى است. (مناسك، م754)

24 ـ در مواردى كه مى آيد، به جاى آوردن طواف مستحب خلاف احتياط است:
 الف) پس از احرام عمره، پيش از طواف
ب) پس از احرام حجّ و پيش از رفتن به عرفات
ج) پس از اعمال منا و پيش از طواف زيارت
د) بين طواف و نماز طواف. در اين مورد خواندن نماز ديگر غير از نماز طواف نيز خلاف احتياط است. (مناسك، م768، 771، 807 و 1201)

25 ـ فاصله ميان هر يك از اعمال عمره تمتع و نيز ميان اعمال حجّ، بدين شرح است:

* ـ بين احرام و طواف ر؛ هر چه باشد منعى ندارد، ولى وقت عمره تا پيش از ظهر روز عرفه است و تا وقتى كه به وقوف عرفات برسد.

* ـ بين طواف و نماز طواف ر؛ نبايد فاصله شود به طورى كه عرفاً بگويند پس از طواف نماز را خواند.

* ـ بين نماز طواف و سعى ر؛ تا عصر آن روز كه طواف به جا آورده يا شب اشكال ندارد، ولى به فردا نگذارد مگر به طور طبيعى و بدون فاصله به فردا بيفتد.

* ـ بين سعى و تقصير ر؛ هر چه باشد اشكال ندارد تا پيش از ظهر روز عرفه كه بتواند تقصير كند و محرم شود به احرام حجّ و قبل از ظهر به عرفات برسد.

* ـ بين تقصير و احرام حجّ ر؛ حكم صورت قبل را دارد.

* ـ بين احرام حجّ و وقوف در عرفات ر؛ حتى اگر پس از خروج از احرام عمره تمتع محرم شود، اشكال ندارد، ولى براى ظهر روز عرفه بايد در عرفات باشد.

* ـ بين وقوف در عرفات و مشعر الحرام ر؛ از مغرب تا طلوع فجر، هر چند احتياط واجب آن است كه وقتى كه به مشعر الحرام رسيد تا طلوع فجر نيز به قصد طاعت الهى در آنجا بماند.

* ـ بين وقوف در مشعر الحرام تا رمى جمره عقبه ر؛ به مقدارى كه بتواند رمى جمره عقبه، قربانى و حلق با تقصير را در روز عيد انجام دهد.

* ـ بين رمى جمره تا قربانى ر؛ فاصله افتادن اشكال ندارد، ولى بايد تا پيش از غروب انجام دهد.

* ـ بين قربانى و حلق يا تقصير ر؛ فاصله افتادن اشكال ندارد، ولى بايد تا پيش از غروب انجام دهد.

* ـ بين حلق يا تقصير و بيتوته ر؛ هر وقت از روز عيد انجام داد، از غروب تا نيمه شب بايد بيتوته كند و به فتواى مراجعى كه حلق در شب را جايز مى دانند، حلق يا تقصير در حال بيتوته هم اشكال ندارد و كسانى كه بيتوته نيمه دوم شب را جايز مى دانند، تأخير بيتوته تا پيش از نيمه شب اشكال ندارد.

* ـ بين بيتوته شب يازدهم و رمى جمرات روز يازدهم ر؛ بايد بيتوته در شب و رمى در روز باشد.

* ـ بين رمى جمرات و بيتوته ر؛ وقت رمى جمرات از طلوع تا غروب آفتاب ادامه دارد و بيتوته از غروب تا نيمه شب و به فتواى برخى از فقها مى تواند از نيمه شب تا صبح باشد.

* ـ بين بيتوته شب دوازدهم و رمى جمرات ر؛ بايد بيتوته در شب و رمى در روز باشد.

* ـ بين رمى جمرات روز دوازدهم و اعمال مكّه ر؛ از روز دوازدهم تا پايان ذى حجّه و برخى از فقها بنابر احتياط به جا آوردن اعمال مكّه را در ايام تشريق لازم مى دانند.

* ـ از طواف زيارت تا پايان سعى ر؛ همانند اعمال عمره است.

* ـ بين سعى و طواف نساء ر؛ هر چه فاصله باشد اشكال ندارد، ولى پيش از اتمام ماه ذى حجّه بايد به جا آورد.

* ـ بين طواف ر؛ بايد فاصله نشود و عرفاً مبادرت شود. نساء و نماز آن (مناسك م 829، 840، 855، 859)

26 ـ عدم مشروعيت طواف تبرّعى براى حاضر در مكّه ثابت نيست، نه حجّ يا عمره تبرّعى، يعنى براى كسى كه خودش در مكّه حاضر است، مى توان طواف تبرّعى به جا آورد، ولى عمره و حجّ تبرّعى معلوم نيست صحيح باشد. (به جز امام عصر(عليه السلام) در حجّ) با اين كه طبق برخى از روايات حضرت در موسم حضور دارند، ولى فقها فرموده اند به جاى آوردن حجّ تبرّعى به نيابت از ايشان اشكال ندارد.   (مناسك، م 166)

27 ـ ترك حجّ مستحب در پنج سال متوالى و نيز قصد بازنگشتن به مكّه مكروه است. (مناسك، م 165)

28 ـ ميقات حجّ افراد حتى براى كسانى كه وظيفه شان تبديل به افراد شده است، يكى از مواقيت پنج گانه است. آرى اگر پس از احرام عمره تمتع به افراد تبديل شود بايد از نيت تمتع به افراد عدول كند و با همان احرام به عرفات برود و اعمال حجّ را انجام دهد. (مناسك، م174)

29 ـ اگر در يكى از دورهاى طواف، داخل حجر اسماعيل برود، بايد آن دور را از سر بگيرد و اعاده اين قسمت صحيح نيست، بر خلاف ساير اشكال ها، مثلا اگر بى اختيار برود، يا پشت به كعبه شود، بايد همان قسمت را اعاده كند. (مناسك، م 587، 590، 594، 641 و 659)

30 ـ تفاوت حجّ افراد با حجّ تمتع در سه چيز است:

الف) محل احرام: محل احرام حجّ تمتع مكّه است و حجّ افراد يكى از مواقيت پنج گانه.

ب) قربانى: در حجّ افراد قربانى واجب نيست و در حجّ تمتع واجب است.

ج) وقتِ عمره: در حجّ تمتع عمره تمتع واجب است و پيش از آن انجام داده مى شود و در حجّ افراد عمره مفرده واجب است و پس از آن انجام داده مى شود.   (مناسك، م 174، 933، 935 و 936)

31 ـ تبديل عمره تمتع به مفرده جايز نيست، ولى تبديل عمره مفرده به تمتع در صورتى كه عمره را در ماه هاى حجّ انجام داده باشد و حجّ استحبابى باشد جايز است.   (مناسك، م 182 و 929)

32 ـ عدول از حجّ افراد واجب به حجّ تمتع جايز نيست، ولى عدول از تمتع به افراد در برخى موارد جايز است. (مناسك، م 934 و 929)

33 ـ در برخى از مناسك ها و كتاب هاى دعا، كلمه «طَلَل» در دعاى طواف به اشتباه «ظُلَل» نوشته شده است.   (مناسك، م 772)

34 ـ پس از تقصير در عمره تمتع همه محرمات احرام حلال مى شود بجز صيد و كندن درخت و گياه حرم و در عمره مفرده، همه محرّمات احرام حلال مى شود به جز دو مورد فوق و زن و مرد بر يكديگر. و در حجّ پس از حلق يا تقصير، همه محرمات حلال مى شود، به جز بوى خوش و سه مورد فوق.   (مناسك، م 893 و 1141)

35 ـ تقصير در عمره تمتع و عمره مفرده مكان معينى ندارد و هرجا كه تقصير كنند اشكال ندارد. (مناسك، م 898)

36 ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست، ولى به جاى آوردن آن اشكال ندارد و به فتواى برخى از فقها موافق با احتياط است. (مناسك، م 892)

37 ـ خارج شدن از عرفات يا مشعر الحرام در وقت وقوف و مجدداً بازگشتن به آن، هر چند بدون عذر جايز نيست، ولى ترك وقوف يا كوچ ازعرفات يا مشعر محسوب نمى شود. (مناسك، م964، 965 و966)

38 ـ محاسبه نيمه شب براى بيتوته با نيمه شب براى تعيين پايان وقت نماز عشا به فتواى برخى فقها تفاوت دارد و برخى از اول غروب تا طلوع آفتاب دانسته اند و احتياط آن است كه از مغرب شرعى حساب كنند كه حدود نيم ساعت با پايان وقت نماز عشا تفاوت پيدا مى كند. (مناسك، م 1226)

39 ـ در شرايط قربانى نسبت به نقايص و عيوب عارضى كه در اصل، حيوان آنگونه نيست، مثل اخته بودن، گر بودن، گوش يا دم بريده بودن، فحص لازم نيست، ولى نسبت به سن حيوان و لاغر نبودن آن در صورت شك، فحص لازم است.   (مناسك، م 1086)

40 ـ گوسفندهايى كه تخم كوچك دارند، خصى يا مرضوض الخصيتين نيستند، بلكه نژاد اين ها در اصل همين گونه است و ذبح چنين حيوان هايى منعى ندارد و مطابق استفتاى جديدى كه از محضر مراجع معظم تقليد شده، ذبح چنين حيوان هايى را كافى مى دانند. (استفتاء)

41 ـ حلق يا تقصير در حجّ، بايد در منا باشد و از آنجا كه مسلخ هاى جديد خارج منا است، برخى از افرادى كه براى قربانى به مسلخ مى روند به اشتباه همان جا كنار مسلخ حلق يا تقصير مى كنند كه صحيح نيست و گاهى توجه ندارند و زمانى كه به منا بر مى گردند غروب شده است. (مناسك، م 1130 و 1149)

42 ـ كسانى كه مُحرم اند و به مسلخ مى روند، بايد مواظبت كنند لباس احرامشان خون آلود نشود، چون پاك بودن لباس احرام لازم است و در صورت نجس شدن بايد آن را تعويض يا تطهير كنند و اين امر براى آن ها دشوار است، ولى چنانچه لباس احرام نجس شد و تطهير يا تعويض نكردند، به احرام ضررى نمى زند و موجب كفاره نيست.

43 ـ بيرون رفتن از حدود منا پيش از ظهر روز دوازدهم و گذشتن از جمره عقبه ـ چون «عقبه» نهايت منا است ـ به قصد بازگشتن به منا، كوچ از منا محسوب نمى شود و اشكال ندارد.

44 ـ اگر ترتيب بين اعمال منا و اعمال پس از منا به هم بخورد; يعنى پيش از حلق يا تقصير، طواف و نماز و سعى را به جا آورد، در هر صورت باطل است، هر چند به اعتقاد صحت باشد و فرق است بين اين اعمال و اعمال عمره تمتع يا عمره مفرده. (مناسك، م 1135، 1138 و 1150)

45 ـ كسانى كه اعمال مكّه را بر وقوف مقدم مى دارند، با طواف و سعى و حتى طواف نساء، هيچ كدام از محرمات احرام بر آن ها حلال نمى شود و بر چنين افرادى تمام محرمات احرام، پس از حلق يا تقصير در منا حلال خواهد شد. (مناسك، م 1180)

46 ـ كسى از رمى در روز معذور است و بايد رمى را در شب انجام دهد، اگر از رمى در شب ناتوان شود، نمى تواند به ديگرى نيابت دهد كه در شب برايش رمى كند و نيز كسى كه نايب است. (مناسك، م 129، 1295)

47 ـ آنچه در برخى از مناسك ها آمده است كه «رمى ديوار سيمانى پشت جمره صحيح نيست» مربوط به حدود چهل سال پيش است كه چنين ديوارى وجود داشته، ولى در سال هاى اخير اثرى از اين ديوار نيست و اين مسأله موضوعاً منتفى است و اكنون هم جمرات تبديل به ديوارهاى چند مترى شده است. (مناسك، م 1294 و 1299)

48 ـ رمى شبانه بانوان ـ هر چند مقدور نباشد ـ اختصاص به رمى جمره عقبه در روز عيد دارد و رمى جمرات روزهاى 11 و 12 ذى حجّه را مجاز نيستند در شب انجام دهند، مگر آن كه از رمى در روز معذور باشند. پس فرق مسأله در عذر و عدم عذر است كه رمى روز عيد را هر چند معذور نباشند مى توانند شب عيد انجام دهند و در روزهاى بعد در صورتى كه از رمى در روز معذور نباشند رمى شبانه جابز نيست. (مناسك، م 1305)

49 ـ كسى در مجموع وقت ـ حتى بعد از ظهر عيد كه جمره خلوت است ـ قادر به رمى است نمى تواند براى رمى نايب بگيرد و اگر نايب بگيرد رمى او باطل است. (استفتاء)

50 ـ تفاوتى بين اعمال عمره تمتع و اعمال مكّه وجود دارد و آن اين كه در عمره تمتع چنانچه پس از اعمال نماز يا طوافش باطل بوده، به فتواى برخى از فقها تنها اعاده همان عمل كافى است و اعمال مترتبه صحيح است ولى در اعمال مكّه، اعمال مترتبه نيز بايد اعاده شود.

بخش چهارم: احكام كلى در حجّ

برخى از احكام عمره و حج بيان كننده چندين فرع فقهى است كه توجّه به آن ها و طرح در جلسات آموزشى، زائران را براى آشنايى بيشتر مناسك كمك مى كند. اكنون به تعدادى از آن ها اشاره مى شود:

1 ـ به نظر همه مراجع، براى ميت در صورتى كه حج بر ميت مستقر شده باشد و وصيتى به حجّ بلدى نكرده باشد، حجّ ميقاتى به نيابت از او كفايت مى كند. (مناسك، م 45)

2 ـ به فتواى تمام مراجع عظام، همه افراد; اعم از معذور و غيرمعذور، مى توانند با نذر پيش از ميقات محرم شوند. (1)

3 ـ به جز ميقات مسير مدينه (مسجد شجره) در هيچ كدام از مواقيت وارد شدن به مسجد براى احرام خصوصيت ندارد، بلكه در منطقه اى كه به نام ميقات است، مى توان محرم شد و نسبت به مسجد شجره نيز برخى از فقها ذوالحُليفه را ميقات مى دانند نه تنها مسجد شجره را.   (مناسك، م 202 و 236)

4 ـ هيچ كدام از محرّمات احرام در صورتى كه سهواً يا جهلا يا غفلتاً انجام شود، كفاره ندارد و نيز ضررى به عمره و حجّ نمى رساند به جز صيد كه سهوى آن نيز كفاره دارد.   (مناسك، م 1320 و 323)

5 ـ به كمر بستن هميانِ دوخته براى مردانِ محرم، به فتواى تمام مراجع معظم تقليد اشكال ندارد.   (مناسك، م 348)

6 ـ قسم خوردن به چيزى ـ به جز كلمه «الله» و مرادف آن و ساير اسماى الهى ـ جدال محسوب نمى شود، مثل قسم به قرآن يا معصومين(عليهم السلام)  .   (مناسك، م 374، 385 و 499)

7 ـ به فتواى تمام مراجع، همه كارهايى كه بر مردان مُحرم حرام است، پسر بچه نيز بايد از آن ها پرهيز كند، يا پرهيز داده شود، به جز زير سايه رفتن كه براى پسر بچه ها اشكال ندارد. و تمام كارهايى كه بر زن محرم حرام است، دختر بچه محرم نيز بايد از آن ها پرهيز كند يا او را پرهيز دهند.   (مناسك، م 437)

8 ـ به زبان آوردن نيّت هيچ كدام از اعمال عمره و حجّ لازم نيست ولى به زبان آوردن نيّت احرام مستحب است.   (مناسك، م 539)

9 ـ تمام صورت هاى شك در تعداد اشواط طواف، مبطل طواف است مگر شك بين هفت و بيش از هفت پس از اتمام شوط هفتم، بدين معنى كه به حجر الاسود رسيده باشد، يا پس از اتمام طواف و انصراف از آن شك كند.   (مناسك، م 624، 625 و 626)

10 ـ در تمام مواردى كه بانوان لكه مى بينند، اگر به طور مستمر نباشد، حيض نيست، هرچند در ايام عادت باشد، يا ساير اوصاف حيض را داشته باشد، چون از شرايط حيض، استمرار خون در سه روز اول است، ولى اگر در ايام عادت باشد و استمرار داشته باشد، حكم حيض را دارد، هرچند نشانه هاى حيض را نداشته باشد. ولى در مورد اخير برخى از فقها امر به احتياط ; يعنى جمع بين تروك حايض و اعمال مستحاضه فرموده اند.   (مناسك، م 728، 734)

11 ـ هيچ يك از اعمالِ واجبِ عمره و حجّ مشروط به طهارت از حدث نيست، مگر طواف و نماز طواف.   (مناسك، م 288)

12 ـ زن يائسه هر خونى ببيند، هرچند اوصاف حيض را داشته باشد، حكم حيض را ندارد، ولى برخى از فقها در صورت داشتن اوصاف حيض امر به احتياط در جمع بين تروك حائض واعمال مستحاضه فرموده اند.   (مناسك، م 726 و 735)

پى‏نوشت:‌


1 . آيت الله زنجانى براى كسى كه از ميقات يا نزديك آن مى گذرد احرام پيش از ميقات حتى با نذر را صحيح نمى دانند.