كسى كه فهميده نمازش رو
به قبله نبوده
1- در اين صورت چه جاهل باشد و چه فراموش
كرده باشد و چه غافل باشد -البته جهل و فراموشى و غفلت نسبت به موضوع
باشد نه به حكم و چه كسى باشد كه اعتماد به ظن و گمان كرده -در صورتى
كه وظيفه اش بوده و حالا فهميده اشتباه كرده است ، درتمام اين صورتها
نمازش صحيح است ؛منتها اگر در وسط نماز است ، بدون گفتن ذكر، بدنش را
به طرف قبله بر مى گرداند و در صحت اين نماز هم فرقى بين داشتن وقت يا
نداشتن نيست ،ولى مى فرمايند غير از كسى كه براى پيدا كردن قبله كوشش
كرده ، ولى بعد فهميد اشتباه كرده ، بنابر احتياط مستحب نمازها را
دوباره بخواند.
عروة الوثقى ، فى احكام الخلل فى القبلة ، مساله 8، 9
2- اگر وقت وسعت داشته باشد -ولو به اندازه خواندن يك ركعت از نماز در
وقت بايد آن نماز را رها كرده و دوباره نماز را رو به قبله شروع نمايد.
همان جا.
3- بايد بدون گفتن ذكر به طرف قبله برگشته و نماز را تمام كند و احتياط
مستحب آن است كه بعد از وقت قضا نمايد.
همان جا.
4- بايد نماز را اعاده كند.
5بنابر احتياط مستحب اعاده نمايد،ولو پشت به قبله خوانده باشد.
همان جا.
يادآورى 1- تمام مراحلى كه براى تشخيص قبله گفته شد (علم - شهادت دو
نفر عادل و...) همان گونه كه در نمازهاى واجب روزانه جارى بود در بقيه
چيزهايى هم كه رعايت قبله درباره آنها لازم است ، جارى مى باشد و اما
در مواردى كه حتى ظن و گمان هم به قبله بودن يك طرف در نمازهاى روزانه
پيدا نمى كرديم ، فرمودند به چهار طرف نماز خوانده شود، در اين موضوع
بقيه چيزهايى كه رعايت قبله در آنها لازم است ، دو قسمند: يك قسم
چيزهايى است كه تكرارشان امكان پذير است ، مانند:نماز آيات و نماز ميت
وقضاى اجزاى فراموش شده نماز، كه در اينها هم بايستى به چهار طرف تكرار
شود و يك قسم قابل تكرار نيست ، مانند: سربريدن و يا نحر حيوانات و يا
دفن اموات و حال احتضار، در اين موارد اگر نتواند ظن به قبله بودن يك
طرف پيدا كند هر طرف را خواست انتخاب كند، آزاد است .
عروة الوثقى ، فى احكام القبله ، مساله 16. 2 اگر حيوانى عمدا برخلاف
قبله ذبح يا نحر شود جخوردن آن ج حرام مى شود و اما اگر از روى جهل به
قبله يا فراموشى ذبح يا نحر شود و يا نمى شد آن حيوان را رو به قبله
كرد، مانند حيوانى كه داخل چاه افتاده است ، اشكال ندارد.
همان ، مساله 2
3- اگر ميتى روبه قبله دفن نشده باشد -حالا چه عمدا و چه از روى
فراموشى يا به خاطر جهل به قبله بايستى قبر او را نبش كرده و او را رو
به قبله نمود؛ البته در صورتى كه بدنش متلاشى نشده و موجب هتك حرمتش
نگردد.
همان ، مساله 3
پى نوشتها:
1.ر . ك :بقره (2) آيه 144
2.ر . ك : تفسير نمونه ، ج 1، ص 350 به بعد (با تلخيص ).
مكان نمازگزار
مكان نمازگزار داراى شرايطى است و هر كدام از آنها را كه نداشته
باشد، نماز خواندن در آن مكان باطل است ؛اين شرايط عبارتند از:
شرط اول : غصبى نباشد
در جايى انسان مى تواند نماز بخواند كه يا مال خودش باشد و يا
اگر مال ديگرى است ، بداند صاحبش راضى است ، بنابراين نماز خواندن در
مكانهايى كه گفته مى شود باطل است :
1- در جايى كه ملكش از ديگرى است و انسان نمى داند صاحبش راضى است يا
نه ، كه تا علم به رضايت او پيدا نكرده است نماز در آنجا باطل است مگر
در:
الف ) در زمين بسيار وسيعى كه از ده دور و چراگاه حيوانات است ، اگر چه
صاحبانش راضى نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد
و در زمينهاى زراعتى هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد، اگر چه در
مالكان آنها افراد صغير و ديوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئى
اشكال ندارد؛ ولى اگر يكى از صاحبانش ناراضى باشند، تصرف در آن حرام و
نماز باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 789
ب ) در اماكن عمومى براى وارد شوندگان به آنها، مانند: مسافرخانه ها و
هتلها و حمامها و...
توضيح المسائل ، مساله 878
ج ) در خانه هايى كه آيه 61 سوره نور بيان جواز خوردن از آن خانه را
بدون اجازه صاحبان آنها نموده است . همين مقدار كه انسان علم به كراهت
و عدم رضايت آنها نداشته باشد، كه در اين خانه علاوه بر خوردن مى
فرمايند، نماز در آنها هم همين حكم را دارد كه آنها عبارتند از: خانه
پدر، مادر، برادر، عمو، عمه ، خاله ، دايى ، خانه كسى كه كليدش در دست
اوست و خانه دوست .
عروة الوثقى ، فى مكان المصلى ، مساله 18. 2 در مكانى كه منافعش از
ديگرى است ، اگر بدون اجازه مالك منافع در آن مكان نماز بخواند، نمازش
باطل است ، بنابراين كسى كه در خانه مستاجرى بدون اجازه مستاجر نماز
مى خواند، اگر چه از طرف مالك واقعى اجازه داشته باشد و يا خود مالك
واقعى نمازش باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 867
3- در مكانى كه حق ديگرى به او تعلق نگرفته باشد، بنابراين در مكانهايى
كه حقوق زير به آنها تعلق گرفته باشد، نمى شود در آنها نماز خواند:
الف ) حق رهن : رهن آن است كه بدهكار مقدارى از مال خود را نزد طلبكار
بگذارد كه اگر طلب او را ندهد، طلبش را از آن مال به دست آورد و طلبكار
و بدهكار نمى توانند در مالى كه گرو گذاشته شده ، بدون اجازه يكديگر،
ملك كسى كنند، مثلا ببخشند و يا بفروشند.
توضيح المسائل ، مساله 2307، 2312.
ب ) حق سبق : كسى كه در مسجد نشسته ، اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در
آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل
ديگرى بخواند.
ج ) حق شريك : كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است ، اگر سهم او جدا
نباشد، بدون اجازه شريكش نمى تواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.
توضيح المسائل ، مساله 872 و عروة الوثقى ، فى مكان المصلى ، مساله 12
د) حق امام و فقرا: اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده ، ملكى
بخرد، تصرف او در آن ملك ، حرام و نمازش هم در آن باطل است و همچنين
است اگر به ذمه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه از مالى كه خمس
يا زكاتش را نداده ، پولش را بدهد؛ مگر اينكه آن مقدار خمس يا زكات را
به وجهى شرعى ، مانند مصالحه با مجتهد به عهده گرفته باشد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 147 مساله 4 و توضيح المسائل ، مساله 873
ه ) حق خود ميت : اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى
برسانند، تا وقتى كه ثلث را جدا نكنند، نمى شود در ملك او نماز خواند.
و) حق ورثه ميت : اگر بعضى از ورثه ميت ، صغير يا ديوانه يا غائب
باشند، تصرف در ملك او حرام ، و نماز در آن باطل است ، ولى تصرفات جزئى
كه براى برداشتن ميت معمول است ، اشكال ندارد.
توضيح المسائل ، مساله 877
ز) حق طلبكارهاى ميت : بدهكاريهاى ميت ، يا از قسم خمس و زكات است كه
تا به حال نمى داده ، يا مدتى نداده و يا از قسم بدهيهاى معمولى است ،
اگر از قسم خمس و زكات باشد، تصرف در ملك او حرام و نماز در آن باطل
است ، مگر آنكه بدهكارى او را داده يا قصد دادن آن را داشته باشند، به
شرطى كه مسامحه در دادن ننمايند و اما اگر بدهيهاى او غير از خمس و
زكات باشد، باز هم تصرف در ملك او حرام و نماز در آن باطل است ؛ولى
تصرفات جزئى كه براى برداشتن ميت معمول است ، اشكال ندارد و نيزاگر
بدهكارى او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند كه بدهى او
را بدهند و مسامحه هم نمى كنند و تصرفشان هم تصرفى نيست كه موجب فروختن
يا از بين بردن مال ميت باشد، اشكال ندارد، ولى بنابر احتياط مستحب ،از
ولى ميت هم رضايت گرفته شود.
عروة الوثقى ، مكان المصلى ، مساله 14 و تحريرالوسيله ، ج 1، ص 147
مساله 4 و توضيح المسائل ، مساله 875 و 876
خلاصه بحث در اين مكانها نمى توان نماز خواند:- مكانى كه ملكش از ديگرى
است - مكانى كه منافعش از ديگرى است - مكانى كه حق ديگرى به آن تعلق
گرفته :- حق رهن - حق سبق - حق شريك - حق امام و فقرا- حق خود ميت - حق
ورثه ميت - حق طلبكارهاى ميت
يادآورى 1- نماز خواندن مواردى كه شمرده شد، باطل است و اين در صورتى
است كه از روى عمد در اين مكانها نماز بخواند و اما اگر ازروى جهل يا
غفلت يا فراموشى در آن مكانها نماز بخواند،باطل نيست ، مگر آنكه خودش
آن مكان را غصب كرده باشد.
عروة الوثقى ، فى مكان المصلى و تحريرالوسيله ، ج 1، ص 147 مساله 1
2- در باطل بودن نماز در موارد غصبى ياد شده فرقى بين نماز واجب و
مستحب نيست .
عروة الوثقى ، فى مكان المصلى .
3- هرگاه خود مكان غصبى نباشد، ولى روى آن فرش غصبى انداخته و نماز
بخوانند، باز هم نماز باطل است و همچنين است عكس آن ، يعنى اگر فرش
مباحى را روى مكان غصبى بيندازند، باز نماز باطل است .
عروة الوثقى ، فى مكان المصلى ، مساله 1
4- ملاك در رضايت ، رضايت باطنى است ، بنابراين اگر صاحب ملك به زبان
اجازه نماز خواندن بدهد، ولى انسان بداند كه قلبا راضى نيست ، نماز
خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه نداده ، ولى انسان يقين دارد كه
قلبا راضى است ، نماز صحيح است ؛ مانند: مسافرخانه ها و حمامها و... و
خلاصه ، اگر از ظاهر حال كسى اطمينان به رضايت او كشف شود، كفايت مى
كند و به احتمال خلاف ، اعتنا نمى شود.
تحرير الوسيله ، ج 1، ص 148 مساله 5 و توضيح المسائل ، مساله 874
5- در زير سقف يا خيمه غصبى و يا در خانه اى كه بعضى از ديوارهاى آن
غصبى است ، نماز باطل نيست ، اگر چه احتياط در اجتناب است .
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 147 مساله 3
شرط دوم : مكان نمازگزار
در حال اختيار بى حركت باشد
نماز خواندن روى تشك و يا ميزهايى كه ثابت نمى ايستند، يا در
داخل قطار و يا ماشين و كشتى ، در حال اختيار و در حال حركت ، جايز
نيست ، مگر اينكه در قطار و يا ماشين و كشتى همان گونه كه آنها حركت مى
كنند ولى تكان نمى دهند، نمازبخواند، البته با رعايت شروط ديگر، مثل
اينكه در هنگام تكان خوردن بدن چيزى نخواند و هرگاه آنها از قبله منحرف
شدند، به طرف قبله برگرددو اما حركتى كه به تبع حركت قطار و ماشين و
كشتى انسان حركت مى كند، اشكال ندارد و اما در حال اضطرار كه مسلما
نماز خواندن بى اشكال است ، ولى واجب است كه مراعات قبله و استقرار را
به قدر امكان بنمايد.
عروة الوثقى ، فى مكان المصلى (الثانى ) ومساله 24 و تحريرالوسيله ، ج
1، ص 151 مساله 15
شرط سوم : در جايى نماز
خوانده شود كه نمازگزار بتواندافعال نماز رادرست به جا آورد
در جايى كه سقف آن كوتاه است و درست نمى تواند بايستد و يا به
اندازه اى كوچك است كه جاى ركوع و سجود ندارد، نماز خواندن باطل است و
اگر ناچار شود كه در چنين جايى نماز بخواند، بايد به قدرى كه ممكن است
، قيام و ركوع و سجود را به جا آورد.
توضيح المسائل ، (شرط سوم ).
شرط چهارم : مكان
نمازگزار پاك باشد
مكان نمازگزار اگر نجس است ، بايد به طورى تر نباشد كه رطوبت آن
به بدن يا لباس او برسد، ولى جايى كه پيشانى را بر آن مى گذارد، اگر
نجس باشد، در صورتى كه خشك هم باشد، نماز باطل است و احتياط مستحب آن
است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
توضيح المسائل ، (شرط چهارم ).
شرط پنجم : مكان نمازگزار
پست و بلند نباشد
جاى پيشانى نمازگزار از جاى زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته
پست تر يا بلندتر نباشد و احتياط واجب آن است كه از سرانگشتان پا هم ،
بيشتر از اين پست تر و بلندتر نباشد.
توضيح المسائل ، (شرط پنجم ).
يادآورى 1- بعضى از فقها درباره مكان نمازگزار، شرايط ديگرى را هم
متذكر شده اند كه حضرت امام آنها را شرط نمى دانند كه ذيلا به آنها
اشاره مى شود:
الف ) فرموده اند ايستادن در جايى كه توقف در آنجا حرام است ، نماز در
آنجا باطل است و اين حرام بودن توقف هم گاهى به خاطرصرف ايستادن روى آن
مكان است ، مانند ايستادن روى چيزى كه آيات قرآن و يا اسم خداوند متعال
و يا اسامى محترمه بر روى او نوشته شده و گاهى هم حرمت توقف به خاطر آن
است كه توقفش در آن مكان براى او خطر جانى دارد، مانند: ايستادن در زير
سقف يا ديوارى كه احتمال خرابى دارد و يا ايستادن در جايى كه در تيررس
دشمن است (البته در غيرحال دفاع و وظيفه ) ولى حضرت امام مى فرمايند:
ولو توقف حرام است ، ولى نماز را باطل نمى كند.
عروة الوثقى ، مكان المصلى (الرابع والخامس ).
ب ) فرموده اند شخص نمازگزار نبايد مساوى يا جلوتر از قبر معصوم
بايستد، مگر اينكه بين او و قبر معصوم حايل و مانعى باشد،ولى حضرت امام
مى فرمايند: هر چند اين عمل سوء ادب است و احتياط مستحب در دورى جستن
از آن است ، ولى نماز را باطل نمى كند،همچنين مى فرمايند: حايل لازم
نيست ديوار و يا چيز ديگر باشد بلكه داشتن فاصله زيادى كه صدق وحدت
مكان نكند، اين سوء ادب را ازميان مى برد و اما ضريح و پارچه روى آن در
حايل بودن كافى نيست .
عروة الوثقى ، مكان المصلى (السابع ) و تحريرالوسيله ، ج 1، ص 149
مساله 9.
2- نماز خواندن زن و مرد برابر هم يا مقدم بودن زن بر مرد كراهت دارد،
منتها اگر هر دو با هم شروع كنند، نماز هر دو كراهت دارد و اگر با هم
شروع نكنند، كراهت به نماز كسى كه عقب تر شروع كرده تعلق مى گيرد و در
اين مساله فرقى بين محرم و غيرمحرم و بالغ و نابالغ و حتى زن و شوهر و
نماز واجب و مستحب نيست و اين كراهت برداشته مى شود به اين كه مرد
جلوتر ايستاده ، يا اگر برابرند بين آنها حايل و مانعى باشد و يا بين
آنها به اندازه ده ذراع دست (تقريبا پنج متر) فاصله باشد و البته بايد
توجه داشت كه اين در جايى است كه هر دو نفر آنها مشغول نماز باشند و
اما اگر يكى از آنها در حال نماز خواندن نباشد كراهت ندارد.
عروة الوثقى ، مكان المصلى (العاشر) و مساله 26،27،29
3- بودن زن و مرد نامحرم در جاى خلوت مكروه است و احتياط شديد در ترك
آن است و احتياط در نماز نخواندن در آنجاست ، لكن اگر خواند نمازش
باطل نيست .
توضيح المسائل ، مساله ، 889
4- نماز خواندن در جايى كه تار و مانند آن مى نوازند،باطل نيست ولى گوش
دادن به آنها حرام است .
توضيح المسائل ، مساله 890
5- اگر مكان نمازگزار به قدرى گلى است كه اگر بخواهد براى سجده و تشهد
بنشيند، لباسها و بدنش آلوده مى شود، در اينجا اگر مكان ديگرى براى
نماز ندارد، بايستى در همان جا نماز بخواند، ولى براى سجده و تشهد
اشاره مى نمايد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 150 مساله 12
بعضى از مكانهايى كه نماز
خواندن در آنها مكروه است
در چند جا نماز خواندن مكروه است يعنى ثواب نماز را كم مى كند:
1- در حمام ، ولو در رخت كن آن باشد؛ 2- جاهاى كثيف ؛ 3- خانه اى كه در
او چيز مست كننده اى مانند شراب باشد؛ 4- در آشپزخانه و هركجا كه كوره
آتش باشد؛ 5- زمين نمكزار؛ 6- هر زمينى كه در آن عذاب بر كسى نازل شد؛
7- مقابل انسان ؛ 8-مقابل درى كه باز است ؛ 9- در جاده و خيابان و كوچه
، اگر براى كسانى كه عبور مى كنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد، حرام
است ، ولى نماز را باطل نمى كند؛ 10- مقابل آتش و چراغ ؛ 11- مقابل چاه
و چاله اى كه محل بول باشد؛ 12- روبه روى عكس و مجسمه چيزى كه روح
دارد، مگر آنكه روى آن پرده بكشند؛ 13- در جايى كه عكس باشد، اگر چه
روبه روى نمازگزار نباشد؛ 14- در اتاقى كه جنب در آن باشد؛ 15- مقابل
قبر؛ 16- روى قبر؛ 17- بين دو قبر؛ 18- در قبرستان ؛ 19- جايى كه مقابل
انسان چيزى باشد كه حواس انسان را مشغول كند، مانند نوشته و يا نقاشى
و... 20- خانه اى كه در آن سگ باشد (غير از سگ شكارى ). عروة الوثقى ،
فى الامكنة المكروهه و توضيح المسائل ، مساله 898
يادآورى كسى كه مى خواهد در محل عبور مردم يا جايى كه روبه روى او كسى
نشسته نماز بخواند؛ مستحب است كه جلو خود چيزى بگذارد، و يا خطى بكشد
كه اين كار اشاره به انقطاع از خلق و توجه به خالق است .
عروة الوثقى ، فى الامكنة المكروهة ، مساله 3
بعضى از مكانهايى نماز
خواندن در آنها مستحب است
1- مسجد: در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را در
مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد
پيغمبر -صلى الله عليه وآله وسلم و بعد مسجد كوفه و بعد از آن مسجد بيت
المقدس و بعد از مسجدبيت المقدس ، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد
محله و بعد از آن مسجد بازار است ؛ زيرا نماز در مسجدالحرام برابر با
يك ميليون نماز و مسجدالنبى ده هزار و مسجد كوفه و مسجد الاقصى (بيت
المقدس ) هزار نماز و مسجد جامع صد نماز و مسجدمحله 25 نماز و مسجد
بازار دوازده نماز است و مستحب است انسان در خانه خود جايگاهى را براى
نماز اختصاص بدهد كه البته اين مكان حكم مسجد را ندارد و اما براى زنها
نماز خواندن در خانه -بلكه در صندوقخانه و اتاق عقب بهتر است ، ولى اگر
بتواند كاملا خود را از نامحرم حفظ كند، بهتر است در مسجد نماز بخواند.
عروة الوثقى ، فى الامكنة المكروهه ، مساله 4 و توضيح المسائل ، مساله
894
2- حرم امامان - عليهم السلام و بلكه نماز در حرم امامان -عليهم السلام
از نماز در مساجد برتر است و در روايت است كه نماز در حرم حضرت
اميرالمؤ منين -عليه السلام برابر دويست هزار نماز است .
توضيح المسائل ، مساله 895
3- در حرم انبيا -عليهم السلام و جايگاه اوليا و صلحا و علما و عباد،
نماز خواندن مستحب است و حتى در خانه آنها هم نماز خواندن مستحب است .
عروة الوثقى ، فى الامكنة المستحبه ، مساله 5
4- مستحب است كه انسان نمازهاى خود را در جاهاى متعدد بخواند، تا روز
قيامت شاهدهاى بيشترى داشته باشد.
عروة الوثقى ، فى الامكنة المستحبه ، مساله 6
احكام مساجد
در اسلام براى مسجد احكامى از قبيل وجوب و استحباب و حرمت و
كراهت بيان شده است كه ذيلا آنها را متذكر مى شويم :
احكام وجوبى تظهير مسجد از نجاست واجب است و حرم امامان -عليهم السلام
هم همين حكم را دارد، منتها در مورد آنها مى فرمايند اگربى احترامى
محسوب مى شود، تطهير واجب است والا بنابر احتياط مستحب تطهير نمايند.
توضيح المسائل ، مساله 900، 904
و اگر جايى از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن ياخراب كردن ممكن
نيست ، بايد آنجا را بكنند يا اگر خرابى زيادى لازم نمى آيد، خراب
نمايند و پركردن جايى كه كنده اند و ساختن جايى كه خراب كرده اند واجب
نيست ، ولى اگر آن كس كه نجس كرده ، بكند يا خراب كند، در صورت امكان
بايد پر كرده و يا تعميرنمايد.
توضيح المسائل ، مساله 902
واما كسى كه خود نمى تواند تطهير كند، اعلان به ديگرى درصورتى كه نجس
كردن بى احترامى به مسجد باشد، واجب است .
احكام استحبابى
1- ساختن مسجد مستحب است
توضيح المسائل ، مسئله 911
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
من بنى مسجدا فى الدنيا اعطاه الله بكل شبر منه - او قال بكل ذراع منه
مسيرة اربعين الف عام مدينة من ذهب وفضة ودر و ياقوت و زمرد ولؤ لؤ
وسائل الشيعة ، ج 3، ص 486
پيامبر اكرم - صلى الله عليه وآله وسلم - فرموده اند:
هر كس در دنيا مسجدى بسازد، خداوند متعال به هر وجب آن -يا فرمود به هر
ذراع آن - شهرى به اندازه چهل هزار سال راه رفتن از طلا ونقره و
مرواريد و ياقوت زمرد و زبرجد و لؤ لؤ به او عنايت مى فرمايد.
قال ابوعبدالله - عليه السلام - : من بنى مسجدا
بنى الله له بيتا فى الجنة
وسائل الشيعه ، ج 3 ص 485
امام صادق - عليه السلام - مى فرمايد: هر كس مسجدى بسازد خداوند براى
او خانه اى در بهشت خواهد ساخت .
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم : ان
مما يلحق المؤ من من عمله وحسناته بعد موته علما نشره وولدا صالحا تركه
ومصحفا ورثه او مسجدا بناه
بحارالانوار، ج 80 ص 380
پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم فرموده اند:
به درستى و تحقيق از آنچه به مؤ من بعد از مردنش ملحق مى شود از اعمال
و خوبيها، علم و دانشى است كه به وسيله او منتشر شده و فرزند صالحى است
كه از او باقى مانده و كتاب و نوشته اى كه بعد از خود مى گذارد يا
مسجدى است كه بنا نموده است .نهج الفصاحه ، حديث 9006
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
من بنى مسجدا و لو مثل مفحص قطاة بنى الله له
بيتا فى الجنة
نهج الفصاحه ، حديث 2795
پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم مى فرمايند:
هر كس مسجدى بسازد ولو به اندازه جايى كه شتر مرغ در آنجا تخم مى
گذارد، خداوند خانه اى در بهشت براى او مى سازد.
2- تعمير مسجدى كه نزديك به خرابى مى باشد، مستحب است و اگر مسجد طورى
خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد،مى توانند آن را خراب كنند و دوباره
بسازند، بلكه مى توانند مسجدى را كه خراب نشده براى احتياج مردم خراب
كنند و بزرگتر بسازند.
توضيح المسائل ، مساله 911
عن على ((عليه السلام
)) قال :
ان المسجد ليشكو الخراب الى ربه وانه ليتبشبش من
عماره اذا غاب عنه ثم قدم كما يتبشبش احدكم بغائبه اذا قدم عليه
بحارالانوار،ج 80 ص 380
از على -عليه السلام نقل شده كه فرموده اند:
هر آينه مسجد به پروردگارش از خرابى خود شكايت مى كند و به درستى كه
مسجد، از تعمير كنندگانش وقتى كه به آنجا مى روند و بر مى گردند،
خوشحال مى شود همان گونه كه يكى از شما وقتى عزيزش برمى گردد، احساس
خوشحالى مى كند.
ساختن مسجد و تعمير آن از هر كس پذيرفته نيست :
وما كان للمشركين ان يعمروا مساجد الله ...
توبه (9) آيه 17
مشركان را نرسد كه مساجد خدا را تعمير كنند.
ا جعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم
الاخر و جاهد فى سبيل الله لا يستوون عند الله و الله لا يهدى القوم
الظالمين .توبه (9) آيه 19
آيا رتبه سقايت و آب دادن به حاجيان و تعمير كردن مسجدالحرام را بامقام
آن كس كه به خدا و به روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهادكرده
جچون على -عليه السلام ج يكسان مى شمريد؟ هرگز جاين دوج نزدخدا يكسان
نخواهند بود و خداوند ظالمان را هرگز هدايت نخواهد كرد.
3- خدمت كردن به مسجد (نظافت ، روشن كردن چراغ و...).
توضيح المسائل ، مساله 912
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
من قم مسجدا كتب الله له عتق رقبة ومن اخرج منه
مايقذى عينا كتب الله له كفلين من رحمة
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 511
پيامبر گرامى اسلام مى فرمايد: هر كس مسجدى را تميز كند،خداوند براى او
ثواب آزاد كردن بنده اى مى نويسد و هر كس به اندازه خاشاكى كه در چشم
بيفتد،آشغالى را از مسجد خارج كند، خداوند متعال رحمت خودش را بر او
دو برابر قرار مى دهد.
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
من اسرج فى مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل
الملائكة وحملة العرش يستغفرون له مادام فى ذلك المسجد ضوء من ذلك
السراج
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 513
پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند:
هر كس چراغى را در مسجدى از مساجد خداوند روشن كند، تا وقتى كه نورى از
آن چراغ در آن مسجد باقى است ، ملائكه و حاملان عرش خداوند براى او طلب
مغفرت مى نمايند.
4- احياى مساجد و رونق دادن به آنها.
عروة الوثقى ، فى الامكنة المستحبه ، مساله 8
عن ابى عبد الله -عليه السلام - قال :
ثلاثة يشكون الى الله عزوجل : مسجد خراب لايصلى
فيه اهله وعالم بين جهال ومصحف معلق قد وقع عليه الغبار لايقرء فيه
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 484
امام صادق -عليه السلام مى فرمايند:
سه چيزند كه به خداوند متعال شكايت مى كنند: مسجدى كه خراب باشد و كسى
در آن نماز نخواند و دانشمندى كه بين افرادناآگاه قرار گرفته باشد
-يعنى از او هم استفاده نشود و قرآنى كه روى آن را غبار گرفته و خوانده
نمى شود.
5- زياد رفت و آمد كردن به مسجد.
عروة الوثقى ، فى الامكنة المستحبة ، مساله 9
قال على -عليه السلام :
الجلسة فى الجامع خير لى من الجلسة فى الجنة
فيها رضى نفسى والجامع فيه رضى ربى
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 482
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد: نشستن در مسجد جامع بهتراست براى من
، از نشستن در بهشت ؛زيرا نشستن در بهشت مراخشنود مى سازد، ولى نشستن
در مسجد جامع مورد رضايت خداوند.
عن رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم قال :
من مشى الى مسجد من مساجد الله فله بكل خطوة
خطاها حتى يرجع الى منزله عشر حسنات ومحى عنه عشر سيئات ورفع له عشر
درجات )).
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 483
پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم مى فرمايد:
هركس به طرف مسجدى از مساجد خداوند برود، خداوند براى هر قدمى كه بر مى
دارد تا به منزلش برگردد، ده حسنه براى اونوشته و ده سيئه را از او محو
مى كند و ده درجه به مقامش مى افزايد.
عن ابى عبد الله -عليه السلام قال :
من مشى الى المسجد لم يضع رجله على رطب ولا يابس
الا سبحت له الى الارضين . بحارالانوار،ج 81 ص 13
امام صادق صادق -عليه السلام مى فرمايد:
هر كس به طرف مسجدى برود، پايش را روى هيچ تر و خشكى نمى گذارد، مگر
آنكه تا اعماق زمين براى او استغفار مى كند.
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
بشر المشائين فى ظلم الليل الى المساجد بالنور
التام يوم القيمة
نهج الفصاحة ، حديث 1090
پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم مى فرمايد:
بشارت بده به افرادى كه زياد در تاريكى شب به سوى مساجد مى روند، به
اينكه در روز قيامت با نور تمام محشور مى گردند.
6- جلوتر از همه رفتن پس از همه بيرون آمدن .
توضيح المسائل ، مساله 912
قال اميرالمؤ منين -عليه السلام :
جاء اعرابى الى النبى -صلى الله عليه وآله وسلم
فساله عن شر بقاع الارض وخير بقاع الارض فقال له رسول الله -صلى الله
عليه وآله وسلم شر بقاع الارض الاسواق (الى ان قال ) وخير البقاع
المساجد واحبهم الى الله اولهم دخولا وآخرهم خروجا منها
وسائل الشيعة ، ج 3، ص 554
اميرالمؤ منين -عليه السلام مى فرمايد:
شخص عربى نزد پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم آمد و از حضرتش درباره
بدترين و بهترين جاهاى زمين سؤ ال كرد؟ پس حضرت فرمودند: بدترين
مكانهاى روى زمين بازارها است جچون اكثرا در آنهاازخداوند غفلت ورزيده
و گول شيطان را مى خورندج و بهترين مكانهاى روى زمين مساجدند و از همه
مردم محبوب تر نزد خداوند،كسى است كه از همه زودتر وارد مسجد شده و از
همه ديرتر خارج گردد.
يا اباذر طوبى لاصحاب الالوية يوم القيمة
يحملونها فيسبقون الناس الى الجنة الا هم السابقون الى المساجد
بالاسحار وغيرها
بحارالانوار، ج 80 ص 369
پيامبر گرامى اسلام -صلى الله عليه وآله وسلم به ابوذر فرمودند: خوشا
به حال صاحبان پرچمها كه روز قيامت آنها را حمل مى كنند و به سوى بهشت
از ديگران سبقت مى گيرند، آگاه باشيد كه آنها كسانى هستند كه در
سحرگاهان و غير سحرگاهان به طرف مسجدها سبقت مى گرفته اند.
7- با طهارت وارد شدن .
عروة الوثقى ، فى بعض احكام المسجد، ص 369
8- براى رفتن به مسجد، خود را خوشبو نموده و لباسهاى پاكيزه و قيمتى
بپوشد.
توضيح المسائل ، مساله 912
9- قبل از ورود كفشها را وارسى نمودن .
توضيح المسائل ، مساله 912
10- در هنگام ورود، ابتدا پاى راست را داخل گذاردن ، با گفتن صلوات و
در وقت خروج به عكس ، با گفتن صلوات .
توضيح المسائل ، مساله 912 وسائل الشيعه ، ج 3، ص 517
11- بعد از ورود دو ركعت نماز تحيت خواندن ، ولى اگر نماز واجب يا
مستحبى ديگرى بخواند، كافى است .
توضيح المسائل ، مساله 913
احكام حرام
1- زينت كردن مسجد:
بنابر احتياط واجب ، مسجد را نبايد به طلا زينت نمايند و همچنين
نبايد صورت چيزهايى كه مثل انسان و حيوان ،روح دارد، در مسجد نقش كنند
و نقاشى چيزهايى كه روح ندارد، مثل گل و بوته ، مكروه است .
توضيح المسائل ، مساله 908
2- فروختن يا از بين بردن
مسجد و يا لوازم آن .
اگر مسجد خراب هم بشود، نمى توانند آن را بفروشند يا داخل ملك و
جاده نمايند و همچنين فروختن در و پنجره و چيزهاى ديگرمسجد حرام است و
اگر مسجد خراب شود، بايد اينها را صرف تعمير همان مسجد كنند و چنانچه
به درد آن مسجد نخورد،بايد درمسجدديگر مصرف شود، ولى اگر به درد
مسجدهاى ديگر هم نخورد،مى توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن
است صرف تعمير همان مسجد، وگرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.
توضيح المسائل ، مساله 909، 910
3- نجس كردن مسجد.
نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است و هر
كس بفهمد كه نجس شده ، بايد فورا نجاست آن را بر طرف كند و احتياط واجب
آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند و اگر نجس شود،
نجاستش را بر طرف نمايند، مگر آنكه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده
باشد.
توضيح المسائل ، مساله 900
و همچنين نجس كردن حرام امامان -عليهم السلام حرام است .
توضيح المسائل ، مساله 904
4- بيرون بردن سنگريزه
هاى آن .
بنابر احتياط واجب ، جايز نيست كه سنگريزه هاى داخل مسجد را
بيرون ببرند و اگر بيرون برده شود، بايستى اگر امكان دارد، به همان
مسجد و الا به مسجد ديگر برگردانند، ولى بيرون بردن خاكروبه و مانند آن
اشكال ندارد.
عروة الوثقى ، فى بعض احكام المساجد (الرابع ).
5- دفن ميت در مسجد:
دفن كردن ميت در مسجد جايز نيست ، هرچند ضررى به مسلمانان نزده
و مزاحمتى براى نمازگزاران نداشته باشد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 89 مساله 8
6- بردن عين نجس يا چيزى
كه نجس شده ، به مسجد.
بردن عين نجس ، مانند خون و يا چيزى كه نجس شده -اگر بى احترامى
به مسجد باشد حرام است .
توضيح المسائل ، مساله 906
7- كارهايى كه مانع نماز
خواندن بشود.
اگر مسجد را براى روضه خوانى چادر بزنند و فرش كنند و سياهى
بكوبند و اسباب چاى در آن ببرند،در صورتى كه اين كارها به مسجد ضرر
نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشكال ندارد.
توضيح المسائل ، مساله 907
احكام مكروه
1- نقاشى كردن چيزهايى كه روح ندارد، مانندگل و
بوته ، مكروه است .
توضيح المسائل ، مساله 908
2- خوابيدن در مسجد اگر
ناچار نباشد، مكروه است .
توضيح المسائل ، مساله 914
قال الصادق -عليه السلام :
ان المساكين كانوا يبيتون فى المسجد على عهد
رسول -صلى الله عليه وآله وسلم
بحارالانوار، ج 80 ص 357
امام صادق -عليه السلام مى فرمايد: به درستى كه مساكين شبها در زمان
پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم در مسجد مى خوابيدند.
3- صحبت كردن راجع به
كارهاى دنيا.
توضيح المسائل ، مساله 914
4- خواندن شعرى كه نصيحت
و مانند آن نباشد.
توضيح المسائل ، مساله 914
عن ابى عبدالله -عليه السلام قال :
ان امير المؤ منين -عليه السلام راى قاصا فى
المسجد فضربه بالدره وطرده
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 515. امام صادق -عليه السلام مى فرمايد:
اميرالمؤ منين شخصى را ديدند كه در مسجد براى مردم قصه مى گفت ، پس
او را با شلاق زد و از مسجد بيرون كرد.
5- انداختن آب دهان و
بينى و اخلاط سينه در مسجد.
توضيح المسائل ، مساله 914
قال على -عليه السلام :
من وقر المسجد من نخامته لقى الله يوم القيامة
ضاحكا قد اعطى كتابه بيمينه وان المسجد ليتلو عند النخامة كتلوى احدكم
بالخيزران اذا وقع به
بحار، ج 80 ص 381
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد:
هر كس مسجد را احترام كند از اينكه آب دهان يا بينى خود را در آن
بيندازد، خداوند را با خشنودى در قيامت ملاقات كرده و كتابش به دست
راستش داده مى شود و به درستى كه مسجد به خود مى پيچد، وقتى كسى آب
بينى يا دهانش را در آن بيندازد، مانند به خود پيچيدن يكى از شما، وقتى
تازيانه به او زده مى شود.
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم :
من رد ريقه تعظيما لحق المسجد جعل الله ريقه صحة
فى بدنه وعوفى من بلوى فى جسده
بحار، ج 81 ص 13
هر كس آب دهانش را به خاطر احترام مسجد فرو برد، خداوند آن آب دهان را
وسيله سلامت بدن و عافيت از بلاهاى جسمى قرار مى دهد.
6- طلب كردن گمشده
سمع النبى -صلى الله عليه وآله وسلم رجلا
ينشد ضالة فى المسجد فقال قولوا له لا راد الله عليك فانها لغير هذا
بنيت
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 508
پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم شنيدند كه شخصى گمشده اى را در مسجد
اعلان مى كرد، حضرت فرمودند:به او بگوييد كه خداوند گمشده ات را به تو
برنگرداند؛ زيرا مسجد براى غير اين كار ساخته شده است .
7- بلند كردن صدا، مگر
براى اذان و مانند آن .
توضيح المسائل ، مساله 914
8- خريد و فروش .
توضيح المسائل ، مساله 914
9- داخل شدن كسى كه سير و
پياز و مانند اينها خورده ،به طورى كه بوى آن موجبآزار ديگران مى شود و
يا با پاى عرق كرده به مسجد وارد شدن .
توضيح المسائل ، مساله 915
عن على -عليه السلام قال :
من اكل شيئا من المؤ ذيات ريحها فلا يقربن
المسجد
وسائل الشيعه ، ج 3، ص 503
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد: هر كس چيزى بخورد كه بوى او مردم را
اذيت مى كند، نبايد به مسجد نزديك شود.
10- راه دادن بچه و
ديوانه به مسجد.
توضيح المسائل ، مساله 915
قال المجلسى -ره :
لاخلاف فى كراهة تمكين المجانين والصبيان لدخول
المساجد وربما يقيد الصبى بمن لايوثق به اما من علم منه ما يقتضى
الوثوق به لمحافظته على التنزه من النجاسات واداء الصلوات فانه لايكره
تمكينه بل يستحب تمرينه ولاباس به
بحار، ج 80 ص 349
مرحوم مجلسى مى فرمايد:
خلافى نيست در اينكه ديوانه ها و بچه ها را نبايد در مسجد جاى داد، ولى
چه بسا كه بچه اى كه اينجا گفته شده بچه اى باشد كه مورد اعتماد نيست ،
اما بچه اى كه مواظب طهارت و نجاست و اداى نماز است ، نه تنها كراهت
ندارد، بلكه مستحب است كه براى تمرين دادن او، وى را به مسجد ببرند.
11- اجرا كردن حد در
مسجد.
عروة الوثقى ، فى بعض احكام المسجد.
12- مشغول شدن به صنعت .
توضيح المسائل ، مساله 914
13- راه محل عبور
قراردادن مساجد، مگر اينكه دو ركعت نماز بخواند.
عروة الوثقى ، فى بعض احكام المسجد.
14- مسجد را محل قضاوت و
مرافعه قراردادن .
عروة الوثقى ، فى بعض احكام المسجد.
نقش مسجد در اسلام
مسجد مكانى براى بحث آزاد
1- كان ابوالحسن -عليه السلام يامر محمدبن حكيم ان يجالس اهل
المدينة فى مسجد رسول الله وان يكلمهم ويخاصمهم ....
بحارالانوار، ج 1، ص 137
حضرت موسى بن جعفر -عليه السلام به شخصى به نام محمدبن حكيم -كه يكى از
اصحاب دانشمند آن حضرت بودند مى فرمودند كه در مسجد پيامبر بنشيند و با
كسانى كه جدر مسائل دينى ج اشكالاتى دارند، به بحث و مناظره
بپردازد....
مسجد، مركز پيدا كردن
دوست خوب
1- قال اميرالمؤ منين -عليه السلام :
من اختلف الى المسجد اصاب احدى الثمان ... اخا
مستفادا فى الله
بحار، ج 80 ص 351
حضرت اميرالمؤ منين -عليه السلام مى فرمايند:
هر كس به مسجد رفت و آمد كند حداقل يكى از هشت چيز نصيبش مى شود:
دوستى خوب و خدايى ...
مسجد مركز هدايت قال اميرالمؤ منين -عليه السلام :
من اختلف الى المسجد اصاب احدى الثمان ... كلمة
ترده عن ردى او يسمع كلمة تدله على هدى
بحار، ج 80،ص 351
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد:
هر كس به مسجد رفت و آمد كند جحداقل ج يكى از هشت چيز نصيبش مى
شود... جمله اى كه او را از بدبختى نجات بخشد يا كلمه اى كه راه مستقيم
را به او نشان دهد.
مسجد جايگاهى براى
خودسازى
قال اميرالمؤ منين -عليه السلام :
من اختلف الى المسجد اصاب احدى الثمان ... او
يترك دنيا خشية او حياء
بحار، ج 80 ص 351
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد:
هر كس به مسجد رفت و آمد كند جحداقل ج يكى از هشت چيز نصيبش مى شود.
يا خودش را از دنيا و پستيها نجات مى دهد، چه ازترس خدا و چه به خاطر
خجالت كشيدن از مردم ....
مسجد ضرار قال اميرالمؤ منين -عليه السلام :
ان بالكوفة مساجد مباركة ومساجد ملعونة ....
بحار، ج 80 ص 360
حضرت على -عليه السلام مى فرمايد:
بدرستى كه در شهر كوفه مسجدهاى پربركتى است و مسجدهايى هم هستند كه
مورد لعن خداوند قرار دارند....
مقدمات ركنى و غير ركنى (توجهى و غير توجهى )
از اين شش مقدمه اى كه براى نماز ذكر شد، بعضى مقدمات ركنى و
بعضى غير ركنى هستند و اما مقدمات ركنى آن مقدماتى هستند كه چه شخص
بداند يا نداند (توجه داشته باشد يا نه ) بايستى آنها را دارا باشد و
آنها عبارتند از:
الف - طهارت داشتن (وضو، غسل و تيمم ) كه چه عمدا و چه سهوا بدون وضو
نماز خوانده باشد، نماز باطل است .
ب - داخل شدن وقت ، كه چه عمدا و چه سهوا قبل از وقت نماز بخواند،
نمازش باطل است .
عروة الوثقى ، فى الخلل الواقع فى الصلوة ، مساله 6
ج - غصبى نبودن مكان نمازگزار، درصورتى كه خودش غصب كرده باشد، كه چه
عمدا در آنجا نماز بخواند و چه سهوا و از روى فراموشى ، نمازش باطل
است .
عروة الوثقى ، مكان المصلى و تحريرالوسيله ، ج 1، ص 147
د - رو به قبله بودن ، كه اگر نمازش را طورى بخواند كه به طرف راست يا
چپ قبله ياپشت به قبله باشد و در وسعت وقت بفهمد، چه در وسط نماز
بفهمد، چه بعد از نماز، بايستى نمازش را دوباره بخواند (البته اگر در
وسط نماز باشد آن را رها كرده و دوباره مى خواند) و اما اگر در تنگى
وقت باشد، به طرف قبله برمى گردد و اگر بعد از وقت فهميده ،
بنابراحتياط مستحب قضا مى نمايد.
عروة الوثقى ، فى الخلل الواقع فى الصلاة ، مساله 3
و اما مقدمات غيرركنى آنهايى هستند كه اگر سهوا ترك شده باشند، نماز
صحيح است و آنها عبارتند از:
الف - پوشش و رعايت تمام شرايط آن ، كه اگر سهوا ترك شده باشد نماز
صحيح است
عروة الوثقى ، فى الخلل الواقع فى الصلوة ، مساله 8.
ب - اگر در شرايط مكان نمازگزار سهوا تخلف شود، نماز صحيح است ، مگر در
صورت غصب ، كه اگر خودش غصب كرده باشد،نماز باطل است .
عروة الوثقى ، فى الخلل الواقع فى الصلاة ، مساله 9 و تحريرالوسيله ، ج
1، ص 147 مساله 1
ج -ازاله نجاست از بدن ، كه اگر سهوا ندانسته با بدن نجس نماز خوانده ،
نمازش صحيح است ، به خلاف جايى كه مى دانسته و فراموش كرده ، كه در اين
صورت باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 802
پى نوشتها:
1) ليس على الاعمى حرج ولا على الاعرج حرج ولا على المريض حرج
ولا على انفسكم ان تاكلوا من بيوتكم او بيوت ابائكم او بيوت امهاتكم او
بيوت اخوانكم او بيوت اعمامكم او بيوت عماتكم او بيوت اخوالكم او بيوت
خالاتكم او ما ملكتم مفاتحه او صديقكم ليس عليكم جناح ان تاكلوا جميعا
او اشتاتا...
درباره معنى ((ليس على الاعمى حرج ولا...))
چند احتمال در تفسير مجمع البيان ذكر شده است :
الف ) يعنى در هم غذا شدن شما با افراد كور و لنگ و مريض ، حرجى نيست ؛
زيرا مردم از هم غذا شدن با آنها ناراحت بودند و مى گفتند: شخص لنگ
چون نمى تواند درست بنشيند، شايد نتواند مانند ما غذا بخورد و يا شخص
مريض ممكن است اشتهاى خوبى نداشته باشد و...
ب ) مسلمانان وقتى كه به جنگ مى رفتند، كليد منزل خود را به بعضى از
اينها داده و مى گفتند در استفاده مجازيد، ولى اينهامى گفتند: چون
خودشان نيستند، درست نيست ، خداوند اين حرج را از آنها برداشت .
ج ) بر شخص كور ولنگ و مريض حرجى نيست از اينكه نتوانسته اند به جبهه
بروند و با اين معنا جمله ((ولا على
انفسكم )) جمله مستانفه و ابتداى كلام مى
شود.
جمله ((من بيوتكم ))
يعنى از خانه هاى زنها يا فرزندانتان ، كه خانه فرزند را در اين آيه به
خانه خود انسان نسبت داده ، چون از پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله
وسلم نقل شده كه فرموده اند: ((انت ومالك
لابيك )) يعنى تو و آنچه دارى از آن پدرت
هستى .
درباره جمله ((ان تاكلوا جميعا او اشتاتا))
احتمالاتى داده شده كه يكى از آنها اين است كه عادت بعضى اين بود كه
تنها غذا نمى خوردند و تا كسى نمى يافتند كه با آنها عذا بخورد، لب به
غذا نمى زدند، خداوند متعال اين سختى را از آنها برداشته ومى فرمايد:
اگر تنها غذا بخوريد گناه نيست .
(تفسير مجمع البيان ، ج 4، ص 155)
2) آدرس شرايط پوشش :
1- طلاباف نبودن . ر.ك : عروه ، لباس مصلى مساله 22
2- ابريشم خالص نبودن . ر.ك : عروه ، لباس مصلى مساله 32
3- غصبى نبودن مگر اينكه خودش غصب كرده باشد.ر.ك : تحريرالوسيله ، ج 1،
ص 143
4- از اجزاى مردار. ر.ك : عروه ، لباس مصلى ، مساله 12
5- از اجزاى حيوان حرام گوشت . ر.ك :عروه ، لباس مصلى ، مساله 19