مواردى كه
بايد وضو گرفته و بهتر است تيمم هم بكند
1) اگر به صورت و دستها چيزى
مانند قير چسبيده كه كندن آن ممكن نيست ، مسح كردن روى آن
كافى است و بهتر است تيمم هم بنمايد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 53 مساله 9
مواردى كه
بايد تيمم كرده و بهتر است وضو هم بگيرد
1) اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلو سر يا روى پاها
باشد و روى آن باز باشد و گذاشتن پارچه براى مسح كردن روى
آن هم امكان نداشته باشد، بايد به جاى وضو تيمم كرده و
بهتر است يك وضوى بدون مسح هم بگيرد.
توضيح المسائل ، مساله 326
2) اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست ، ولى به جهت
ديگرى آب براى تمام دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمم كند و
احتياط مستحب آن است كه وضوى جبيره هم بگيرد.
توضيح المسائل ، مساله 336
تذكرات مربوط
به وضوى جبيره
1- كسى كه وظيفه او تيمم است ، اگر در بعضى از
اعضاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد، بايد به دستور
وضوى جبيره تيمم جبيره اى نمايد و همچنين اگر چيزى چسبيده
است كه امكان برداشتنش نيست .
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 36 مساله 12 وتوضيح المسائل ، مساله
340
2- در جبيره فرقى بين وضوهاى واجب و مستحب نيست .
عروة الوثقى ، احكام جبائر، مساله 27
3- به مسائل 332 تا 334 339 431 434،توضيح المسائل مراجعه
شود.
چيزهايى كه براى آنها بايد وضو گرفت
براى شش چيز وضو گرفتن واجب است :
اول : براى
نمازهاى واجب غير از نماز ميت .
يادآورى 1- اگر پيش از وقت نماز به قصد اينكه با
طهارت باشد وضو بگيرد و يا غسل كند صحيح است .
توضيح المسائل ، مساله 320
2- س : اگر قبل از وقت نماز براى آن وضو بگيرد،وضوى او
صحيح است يا خير؟ و در صورتى كه صحيح باشد، آيا بين اينكه
وقت نماز نزديك باشد يا نه ، فرقى هست يا خير؟
ج : وضويش صحيح است و وضو قبل از وقت و بعد از وقت مستحب
است .
توضيح المسائل ، مساله 321
دوم : براى
قضاى سجده و تشهد فراموش شده ،اگر بين آنها و نماز حدثى
ازاو سرزده باشد؛مثلا بول كرده باشد.
توضيح الف ) حدث به چيزى گفته مى شود كه اگر براى
انسان پيش آيد براى نمازش بايستى وضو گرفته و يا غسل
نمايد، كه اگر حدث اصغر باشد براى نماز وضو مى گيرد و اگر
حدث اكبر باشد بايستى براى نمازش غسل كند؛ حدث اصغر آن است
كه سبب مى شودانسان براى نمازش وضو بگيرد؛ مانند بول كردن
و... و حدث اكبر آن است كه موجب غسل مى گردد؛ مانند جنابت
و...
ب ) اگر انسان سجده و يا تشهدى را در نماز فراموش كند، دو
صورت دارد: يا شك دارد كه به جا آورده يا نه و يايقين دارد
كه انجام نداده است ،اگر صورت شك باشد يا در محل است يا از
محل گذشته ، اگر شك كند و در محل باشد، بايستى به جا آورد
و اما اگر شك كند و ازمحل آن گذشته باشد به شك خود اعتنايى
نمى كند و اما اگر يقين داشته باشد كه به جا نياورده ، چه
در محل باشد و چه ازمحل گذشته باشد، بايستى برگردد و انجام
دهد؛ مگر اينكه وارد ركن بعدى شده باشد؛ مثل اينكه وارد
ركوع ركعت بعد شده باشد، كه اگر وارد ركوع شده و يا بعد از
آن يقين پيدا كند، در اينجا حق برگشتن ندارد و بايد بعد از
سلام نماز آن سجده يا تشهد را قضا نموده و بعد از آن هم دو
سجده سهو بنمايد.
از مواردى كه وضو گرفتن واجب است ، جايى است كه سجده و يا
تشهدى را فراموش كرده و بعد از نماز هم از قضا كردن آن
غفلت كرده و سپس وضوى او باطل شده و حدثى هم كه وضوى او
را باطل كرده حدث اصغر بوده كه در اين صورت وقتى يادش آمد،
بايستى وضو گرفته و رو به قبله نشسته و يك سجده يا تشهد را
قضا نموده و بعد از آن دو سجده سهو هم به جا آورد.
سوم : براى
طواف واجب خانه كعبه ؛
چهارم : اگر نذر كرده يا عهد كرده
يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد؛
پنجم : اگر نذر كرده باشد كه جايى
از بدن خود را به خط قرآن برساند؛
ششم :
براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده يا بيرون آوردن آن
از مستراح ومانند آن درصورتى كه مجبور باشد دست ياجاى ديگر
بدن خود را به خط قرآن برساند، ولى اگرمعطل شدن به مقدار
وضو بى احترامى به قرآن باشد، بايد بدون اينكه وضوبگيرد،
قرآن را از مستراح و مانند آن بيرون آورد، يا اگر نجس شده
آن را آب بكشد و تا ممكن است از زدن دست به خط قرآن
خوددارى كند و اما اگرورق قرآن ياچيزى كه احترام آن لازم
است ، مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيغمبر ياامام بر آن نوشته
شده و ياربت حضرت سيدالشهدا -عليه السلام در مستراح افتاده
و بيرون آوردن آن - حتى با خرج كردن مبلغى امكان نداشته
باشد، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند كه آنها به
كلى از بين رفته اند.
=يادآورى 1) رساندن جايى از بدن ، بدون طهارت (وضو، غسل يا
تيمم ) به خط قرآن يا اسم خداوند متعال ، به هر زبانى
نوشته شده باشد، حرام است و همچنين مس نام مبارك پيامبر و
امام و حضرت زهرا -عليهم السلام اگر هتك و بى احترامى
باشد، حرام است .
توضيح المسائل ، مساله 317، 319
2) در مورد آنچه كه در يادآورى اول گفتيم فرقى نيست كه
آنچه مس مى شود جاز اسامى مقدس ج در قرآن باشد يا در جاى
ديگرمانند بدن ، روزنامه ، الله جبه صورت ج طلا، و يا آرم
جمهورى اسلامى و....
عروة الوثقى ، فى غايات الوضوء، مساله 8.
3) در كلماتى كه بين قرآن و چيزهاى ديگر مشتركند، ملاك قصد
نويسنده است .
عروة الوثقى ، فى غايات الوضوء، مساله 9
4) اگر روى چيزى كه مس آن بدون طهارت حرام است ، شيشه يا
پلاستيك بكشند، مس آن اشكال ندارد.
عروة الوثقى ، فى غايات الوضوء، مساله 12
5) مس غير از خطوط قرآن ، مانند حاشيه و جلد آن براى كسى
كه طهارت (وضو، غسل يا تيمم ) ندارد، حرام نيست ، اگر چه
كراهت دارد و نه تنها مس حاشيه كراهت دارد، بلكه همراه
داشتن آن هم بدون طهارت مكروه است و همچنين مس ترجمه قرآن
به هر زبانى باشد، اشكالى ندارد به شرطى كه اسمى از اسامى
خداوند در آن نباشد؛ چون مس اسم خداوند متعال به هر زبانى
كه باشد، بدون طهارت حرام است .
عروة الوثقى ، فى غايات الوضوء، مساله 16، 17
6) جلوگيرى بچه و ديوانه از مس خط قرآن واجب نيست ، ولى
اگر مس نمودن آنان بى احترامى به قرآن باشد، بايد از كار
آنان جلوگيرى كنند.
توضيح المسائل ، مساله 318
7) به مسائل 301 303 304 305 توضيح المسائل مراجعه شود.
8) اگر يقين دارد كه شروع به وضو گرفتن كرده است ، ولى نمى
داند كه آيا آن را تمام كرده است يا نه ، بايستى دوباره
وضو بگيرد.
عروة الوثقى ، فى شرائط الوضوء مساله 49
بعضى از وضوهاى مستحبى
1- براى نماز ميت ؛
2- براى زيارت اهل قبور؛
3- براى رفتن به مسجد؛
4- براى رفتن به حرم امامان -عليهم السلام ؛
5- براى همراه داشتن قرآن ؛
6- براى خواندن و نوشتن قرآن ؛
7- براى مس حاشيه قرآن ؛
8- براى خوابيدن ؛
9- براى دعا و طلب حاجت از خداوند متعال ؛
10- براى سجده شكر.
11- شب عروسى براى عروس و داماد؛
12- براى آميزش شوهر با زن در حال حاملگى ؛
13- براى زن حائض مستحب است در اوقات نماز وضو گرفته و در
جايگاهش به اندازه نماز خواندن بنشيند و مشغول ذكر و دعا
وقرآن شود؛
14- براى كسى كه وضو دارد، مستحب است دوباره وضو بگيرد؛
15- براى شخص جنب اگر مى خواهد چيزى بخورد.
عروة الوثقى ، فى وضوئات المستحبة ، مساله 2 و توضيح
المسائل ، مساله 323
چيزهايى كه وضو را باطل مى كند
هفت چيز وضو را باطل مى كند:
اول : بول ولو قطره اى باشد، الا كسى كه بول او قطره قطره
بى اختيار از او بيرون مى آيد (مسلوس ) كه حكم آن از مساله
306 توضيح المسائل به بعد بيان شده است . يادآورى 1- آبى
كه گاهى بعد از ملاعبه و بازى كردن از انسان خارج مى شود و
به آن ((مذى
)) مى گويند، پاك است و نيز آبى كه گاهى بعد
ازمنى
بيرون مى آيد و به آن ((وذى
)) مى گويند و آبى كه بعد از
بول بيرون مى آيد و به آن ((ودى
)) گفته مى شود اگر بول به
آن نرسيده باشد، پاك است و چنان كه انسان بعد از بول
استبرا كند و بعد آبى از او خارج شود و شك كند كه بول است
يا يكى از اينها، پاك مى باشد و هيچ كدام از اين آبها وضو
را هم باطل نمى كند.
عروة الوثقى ، فى نواقض الوضوء، مساله 3 و توضيح المسائل ،
مساله 73
2- اگر شك كند استبرا كرده يا نه و رطوبتى از او بيرون آيد
كه نداند پاك است يا نه ، نجس مى باشد و چنانچه وضو گرفته
باشد،باطل مى شود و اگر شك كند كه استبرايى كه كرده ، درست
بوده و يا نه و رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند پاك است
يا نه ، پاك مى باشد و وضو را هم باطل نمى كند.
توضيح المسائل ، مساله 74
3- كسى كه استبرا نكرده اگر به واسطه آنكه مدتى از بول
كردن او گذشته ، يقين كند بول در مجراى ادرار نمانده است و
رطوبتى ببيند و شك كند پاك است يا نه ، آن رطوبت پاك مى
باشد و وضو را هم باطل نمى كند.
توضيح المسائل ، مساله 75
4- براى زن استبراى از بول جمطرح ج نيست و اگر رطوبتى
ببيند و شك كند كه پاك است يا نه ، پاك مى باشد و وضو و
غسل او را هم باطل نمى كند.
توضيح المسائل ، مساله 77
دوم : غائط ولو ذره اى باشد، الا كسى كه غائط او مرتب و بى
اختيار از او بيرون مى آيد (مبطون ) كه احكام آن در مساله
308 توضيح المسائل و بعد از آن بيان شده است .
سوم : باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج مى شود، مگر
كسى كه به خاطر مرضى كه دارد باد معده بى اختيار از او
خارج مى شود.
توضيح المسائل ، مساله 317
چهارم : خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود، اما
اگر چشم نبيند، ولى گوش بشنود، وضو باطل نمى شود؛
پنجم : چيزهايى كه عقل را از بين مى برد، مانند: ديوانگى و
مستى و بيهوشى ؛
ششم : استحاضه زنان ؛
هفتم : كارى كه براى آن بايستى غسل كرد، مانند: جنابت و مس
ميت .
عروة الوثقى ، فى غسل مس الميت ، مساله 14 و توضيح المسائل
، مساله 323
=يادآورى 1- اگر شك كند كه وضوى او باطل شده يا نه ، بنا
مى گذارد كه وضوى او باقى است ، مگر آنكه سبب شكش خارج شدن
رطوبتى باشد كه نمى داند بول است يا غير بول و استبرا هم
نكرده باشد.
عروة الوثقى ، فى شرائط الوضوء، مساله 37 و توضيح المسائل
، مساله 300
2- به مساله 302 توضيح المسائل مراجعه شود.
غسل غسلهاى واجب غسلهاى واجب هفت تاست :
1- غسل جنابت ؛
2- غسل ميت ؛
3- غسل مس ميت ؛
4- غسل نذر و عهد و قسم ؛
5- غسل حيض ؛
6- غسل نفاس ؛
7- غسل استحاضه .
توضيح المسائل ، بعد از مساله 344
يادآورى تمام اين هفت غسل بر زنها با توجه به شرايطش واجب
مى گردد؛ ولى بر مردها فقط چهارغسل اول واجب مى شود؛
بنابراين در چهار غسل اول زنها و مردها شريكند؛ ولى سه غسل
آخر مخصوص زنهاست كه ما به شرح سه غسل اول مى پردازيم ؛اما
سه غسل آخر (حيض ، نفاس و استحاضه ) را در جزوه جداگانه اى
مطرح خواهيم كرد.
غسل جنابت علل جنابت به يكى از دو چيز انسان جنب مى شود:
1- جماع (آميزش ) كه اگر انسان جماع كند و به اندازه ختنه
گاه و يا بيشتر داخل شود، در زن باشد يا در مرد، در قبل
(جلو) باشد يا در دبر (عقب )، بالغ باشند يا نابالغ ، اگر
چه منى بيرون نيايد، هر دو جنب مى شوند و همچنين اگر كسى
-نعوذبالله حيوانى را وطى كند، جنب مى شود و در هر صورت
اگر شك كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده يا نه ، غسل بر
او واجب نيست .
توضيح المسائل ، مساله 345 349 350 351.
2- بيرون آمدن منى چه در خواب باشد (احتلام )، يا بيدارى ،
كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بى شهوت ، بااختيار باشد
يابى اختيار، البته اينها در صورتى است كه يقين دارد آبى
كه خارج شده منى باشد و اما رطوبت يا آبى كه از انسان
بيرون مى آيد، ولى نمى داند منى است يا رطوبت ديگر، اگر
اين شخص مرد و سالم است بايستى آن آبى كه بيرون آمده داراى
سه علامت باشد كه حكم به منى بودن آن بشود (البته در صورت
شك ).
الف ) با شهوت بيرون آمده باشد؛
ب ) هنگام بيرون آمدن جهندگى داشته باشد؛
ج ) بعد از بيرون آمدن ، بدن سست شده باشد.
اما اگر شخص ، مردى مريض و يا زن باشد، همين مقدار كه آن
آب با شهوت بيرون آمده باشد، در جنابت او كافى است و بودن
آن دو علامت ديگر لازم نيست ، اگر چه شايسته است كه زن و
مريض -به خصوص زن علاوه بر غسل ، وضو هم بگيرد (اگر قبلا
وضو نداشته ) و بلكه به طور كلى اگر سه علامت جمع نبود،
بهتر است علاوه بر غسل ، وضو هم گرفته شود، اگر قبلا وضو
نداشته است ووظيفه اش هم وضو گرفتن بوده است ، منتها در
مواردى كه گفته شد علاوه بر غسل ، بهتر است وضو هم بگيرد.
خوب است كه اول طهارت غسلى خودش را از بين ببرد، بعد وضو
بگيرد؛ چون خواهيم گفت كه با غسل جنابت نبايد وضو گرفت .
عروة الوثقى ، فى غسل الجنابه ، مساله 11 و تحريرالوسيلة ،
ج 1، ص 37 توضيح المسائل ، مساله 345 و 346
يادآورى 1- اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد يا
انسان شك كند كه منى از او بيرون آمده يا نه ،غسل بر او
واجب نيست .
توضيح المسائل ، مساله 352
2- مستحب است كه انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند
(استبرا به بول ) و اگر بول نكند و بعد از غسل رطوبتى از
او بيرون بيايد كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى
را دارد؛ ولى بايد توجه داشت كه استبرا به خرطات نمى تواند
جايگزين استبرابه بول شود؛ بنابراين اگر بعد از خروج منى
بجاى استبراى به بول استبراى به خرطات نمايد، رطوبت بعدى ،
اگر مشكوك بين بول و منى باشد، محكوم به منى بودن است و
براى توضيح استبراى از بول و يا استبراى به خرطات ، به
توضيح المسائل ، مساله 72 مراجعه شود.
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ، مساله 7 و توضيح
المسائل ، مساله 348
گاهى استبراى به بول بنابر احتياط واجب قبل از غسل لازم مى
شود و آن در صورتى است كه در روز ماه مبارك رمضان محتلم
شده و مى داند منى در مجرا مانده كه اگر قبل از غسل ،
استبرا نكند بعد از غسل بيرون مى آيد و اگر استبرا نكند
استبراى بعد از غسل جايز نيست .
توضيح المسائل ، مساله 1593
حكم رطوبتهاى مشكوك رطوبتهاى مشكوكى كه از انسان خارج مى
شود، دوقسمند:
قسم اول : رطوبتهايى كه مشكوك بين مذى و بول و منى است و
يا بين مذى و بول ، و يا مذى و منى است كه شخص نمى داند
اين رطوبت پاك است يا نه ، كه در اين صورت اين رطوبت غسل
ندارد و پاك هم هست -البته در صورتى كه استبرا كرده و
طهارت گرفته باشد و اگر قبلا وضو نداشته ، فقط براى نمازش
وضو مى گيرد، زن باشد يا مرد، الادر صورتى كه اين رطوبت
بعد از خروج منى و قبل از استبراى به بول باشد كه محكوم به
منى است و لو احتمال رطوبتهاى پاك را هم بدهد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 34 مساله 16 عروة الوثقى ، مستحبات
غسل جنابت ، مساله 3.
قسم دوم : رطوبتهاى مردد بين بول و منى كه مى داند اين
رطوبت يا بول است يا منى و خلاصه به نجس بودن آن يقين
دارد، ولى نمى داند كدام يك است ، كه حكم اين قسم و
صورتهاى مختلف آن را در صفحه بعد ملاحظه مى فرماييد.
يادآورى 1- اگر در لباس خود منى ببيند و بداند از خود اوست
و براى آن غسل نكرده ، بايد غسل كند و نمازهايى را كه يقين
دارد بعد ازبيرون آمدن منى خوانده ، قضا كند، ولى نمازهايى
را كه احتمال مى دهد بعد ازبيرون آمدن آن منى خوانده لازم
نيست قضا نمايد و اما اگر بداند منى ازخود اوست ، ولى نمى
داند از جنابت سابق است و يا تازه جنب شده در اين صورت غسل
لازم نيست ، اگر چه خوب است كه احتياطا غسل كند.
توضيح المسائل ، مساله 445 تحريرالوسيله ، ج 1، ص 73 مساله
2.
2- در صورتى بيرون آمدن منى سبب جنابت مى شود كه منى از
خود شخص باشد، اما اگر منى مرد از زن خارج شود،غسل بر
اوواجب نيست ، مگر در صورتى كه يقين داشته باشد كه منى
خودش هم با آن مخلوط شده است .
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 63 مساله ، ((احديهما)).
3- زن هم مانند مرد در خواب جنب (محتلم ) مى شود، اگر در
خواب منى از او بيرون آمده باشد، غسل بر او واجب است .
عروة الوثقى ، احكام غسل جنابت ، مساله 6
چيزهايى كه بر جنب حرام است
پنج چيز بر جنب حرام است :
1- رساندن جايى از بدن به خط قرآن يا به اسم خداوند متعال
و پيامبران و امامان -عليهم السلام به طورى كه در وضو گفته
شد.
2- رفتن به مسجدالحرام و مسجد پيامبر -صلى الله عليه وآله
وسلم اگر چه از يك در داخل و از ديگر خارج شود.
3- توقف در مساجد ديگر -چه مسجدش آباد و چه خراب باشد و چه
كسى در آن نماز بخواند يا نخواندولى اگر از يك در داخل و
از در ديگر خارج شود، يا براى برداشتن چيزى برود، مانعى
ندارد و احتياط واجب آن است كه در حرم امامان -عليهم
السلام هم توقف نكند و بهتر است كه حرم ائمه -عليهم السلام
در اين حكم به مسجدالحرام و مسجد پيامبر -صلى الله عليه
وآله وسلم ملحق شود و بهتر است كه رواقهاى آنان هم به حرم
مطهر ملحق شود.
4- گذاشتن چيزى در مسجد، چه داخل شود به قصد گذاشتن آن و
چه در حال رفتن چيزى را بگذارد و يا از بيرون مسجد چيزى را
داخل آن بگذارد.
5- خواندن سوره هايى كه سجده واجب دارند، حتى اگر يك حرف
از آنها را هم بخواند، حرام است ، و آن چهار سوره است :
1- سوره 32 (الم تنزيل )؛
2- سوره 41 (حم سجده )؛
3- سوره 53 (والنجم )؛
4- سوره 96 (اقرا).
عروة الوثقى ، مايحرم على الجنب ، ومساله 2 تحريرالوسيله ،
ج 1، ص 38 توضيح المسائل ، مساله 355
يادآورى 1- كسى كه در خانه اش جايى را به عنوان مسجد و
نمازخانه اختصاص داده ، اين حكم را ندارد.
عروة الوثقى ، ما يحرم على الجنب ، مساله 3
2- داخل شدن با حال جنابت به صحن ، ايوان ، مناره و خانه
هاى اطراف صحن مسجد -اگر انسان يقين دارد كه زمينش را وقف
مسجد كرده اند همان حكم سابق را دارد و اما اگر شك دارد كه
آيا جزء مسجد است و يا اينكه زمينش را براى ايوان يا صحن
مسجد داده اند، نه براى مسجد، در اين صورت حكم مسجد را
ندارد؛ولى بهتر است كه انسان در مورد تمام جاهايش حكم مسجد
را به آن جارى كند تا اينكه يقين كند كه آنجا را براى مسجد
بودن وقف نكرده اند.
عروة الوثقى ، مايحرم على الجنب ، مساله 4
3- اگر شخص جنب يا زن حائض بخواهد دعاى كميل بخواند بايد
جمله افمن كان مؤ منا كمن كان فاسقا
لايستوون را نخواند؛ چون اين جمله جزئى از سوره
((الم سجده
)) است و اين سوره يكى از سوره هايى است كه
سجده واجب دارد.
عروة الوثقى ، مايحرم على الجنب ، مساله 5
4- رفتن شخص جنب در حرم امام زاده ها مانعى ندارد،ولى اولى
و بهتر است كه در حرم امام زاده هاى مشهور مثل حضرت معصومه
-عليهاالسلام با حال جنابت نرود.
مجمع المسائل ، ج 1، سؤ ال 204
چيزهايى كه بر جنب مكروه است
1- خوردن و آشاميدن ، ولى اگر وضو بگيرد مكروه نيست
،و اما در صورت شستن دست يا مضمضه و يا استنشاق كردن ،حضرت
امام مى فرمايند: كراهت برداشته نمى شود ، هر چند تخفيف
داده مى شود، ولى بعضى مى فرمايند: كراهت برداشته مى شود.
2- خواندن بيش از هفت آيه از سوره هايى كه سجده واجب ندارد
و از هفتاد آيه بيشتر، كراهتش بيشتر مى شود (يعنى ثوابش كم
مى شود).
3- رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه و بين خطهاى قرآن ؛
4- همراه داشتن قرآن ؛
5- خضاب كردن به حنا و مانند آن ؛
6- ماليدن روغن به بدن ؛
7- خوابيدن ؛ ولى اگر وضو بگيرد يا اگر آب ندارد به جاى
وضو يا غسل تيمم كند،مكروه نيست .
8- جماع كردن بعد از آنكه محتلم شده ، يعنى در خواب منى از
او بيرون آمده .
عروة الوثقى ، مايكره على الجنب ، و توضيح المسائل ، مساله
356
تكاليفى كه صحت آنها منوط به غسل كردن از جنابت است 1-
نمازهاى واجب - چه ادا و چه قضا و نمازهاى مستحب و قضاى
اجزاى فراموش شده و نماز احتياط؛ ولى نماز ميت و سجده
شكر و سجده واجب در هنگام شنيدن آيه سجده بر غسل كردن از
جنابت متوقف نيست .
2- طواف واجب ، و بلكه بعيد نيست كه طواف مستحب هم چنين
باشد.
3- روزه ماه مبارك رمضان و قضاى آن ، يعنى اگر با حالت
جنابت صبح كند، عمدا باشد يا از روى فراموشى ، روزه اش
صحيح نيست و اما ساير روزه ها غير از روزه ماه مبارك رمضان
و قضاى آن با صبح كردن در حال جنابت باطل نمى شود؛ ولى
حضرت امام مى فرمايند: بنابر احتياط واجب در روزه هاى واجب
-غير از ماه مبارك رمضان و قضاى آن عمدا با حالت جنابت
وارد صبح نشوند. بلى جنابت عمدى در ميان روزى كه روزه است
، همه نوع روزه را باطل مى كند؛ حتى روزه هاى مستحبى را،
ولى احتلام در روز (خروج منى در خواب ) ضررى به روزه
ندارد.
عروة الوثقى ، غسل الجنابة ، بعد از مساله 11 تحريرالوسيله
، ج 1، ص 38
غسل ميت
اگر كسى بميرد، بر بقيه لازم است كه آن مرده را غسل
بدهند؛ البته با دارا بودن چند شرط كه ذيلا به آنها اشاره
مى شود.
1- انسان مرده مسلمان باشد.
عروة الوثقى ، فى تغسيل الميت .
2- اگر ميت ، بچه سقط شده است ، بايد چهار ماهش تمام شده
باشد. بنابر اين غسل بچه سقط شده اى كه چهار ماهش تمام
نشده ، لازم نيست .
عروة الوثقى ، فى تغسيل الميت .
3- شهيد نباشد؛ البته شهيدى كه در ميدان جنگ زخمى شده و
همان جا هم روحش به ملا اعلى پيوسته است . و اما بقيه شهدا
ثواب شهيد را دارند؛ ولى حكم شهيد را ندارند.
عروة الوثقى ، فى حكم الشهيد.
4- كسى كه كشتن او به خاطر رجم (سنگسار كردن ) يا قصاص
واجب نشده باشد، كه در اين صورت امام يا نايبش به او دستور
مى دهند كه قبلا غسل نمايد.
عروة الوثقى ، احكام غسل ميت .
غسل مس ميت
اگر بدن شخص زنده اى به بدن انسان مرده اى برخورد
كند، با چند شرط بر او غسل مس ميت لازم مى شود، اين شرايط
عبارتند از:
1- آن جسد، جسد شهيد نباشد (شهيدى كه غسل ندارد).
عروة الوثقى ، فى حكم الشهيد، مساله 11
2- كسى كه كشتن او به خاطر رجم يا قصاص واجب شده و قبلا
خودش غسل كرده نباشد.
عروة الوثقى ، فى حكم الشهيد، مساله 11
3- بچه سقط شده اى نباشد كه هنوز چهار ماهش تمام نشده است
.
عروة الوثقى ، فى غسل مس ميت .
4- بدن ميت سرد شده باشد.
عروة الوثقى ، فى غسل مس ميت .
5- بدن ميت را غسل نداده باشند؛يعنى سه غسلش تمام نشده
باشد.
عروة الوثقى ، فى غسل مس ميت .
6- موى خود را به بدن ميت و همچنين بدن يا موى خود را به
موى ميت نرسانده باشد و الا غسل لازم ندارد؛ هر چند احتياط
مستحب آن است كه غسل نمايند.
7- اگر از انسان عضوى جدا شده ، بايستى هم گوشت و هم
استخوان با هم باشد، اگر قسمتى از بدن كسى از اوجدا شود يا
خود او مرده است يا زنده ، اگر مرده باشد يا بدنش را غسل
داده اند يا نداده اند،اگر مرده باشد و بدنش را غسل داده
باشند، كه مس آن عضوغسل ندارد، و اگر از مرده اى باشد كه
هنوز بدنش را غسل نداده اند، يا آن عضو از اعضايى است كه
اگر متصل هم بود و مسح مى شد، غسل مس ميت لازم نبود (مانند
موها)، يا از اعضاى ديگر است ، اگر صورت اول باشد(موها)
غسل لازم نيست و اگر صورت دوم باشد،غسل مس ميت لازم است و
اگر قسمت جدا شده ، از انسانى باشد كه خود زنده است ، سه
صورت دارد:يا گوشت تنهاست و يا استخوان تنها (مانند دندان
) و يا گوشت و استخوان هر دو با هم است كه در صورت سوم مس
آن غسل دارد و اما دو صورت قبل غسل مس ميت ندارد.
تحريرالوسيله ، ج 1، ص 63 مساله 1
فلسفه غسل مس ميت س : مى گويند اگر كسى دست به بدن حيوان
مرده اى بزند، فقط بايد دستش را آب بكشد -اگر رطوبت در بين
بوده و غسل لازم نيست ؛ اما اگر كسى دستش را به بدن انسان
مرده اى بزند، بايد غسل كند و اگر رطوبتى در بين بوده ،
علاوه بر غسل ، بايد دستش را آب بكشد. آيا مرده انسان
ازمرده حيوانات هم نجس تر است ؟
ج : در پاسخ اين سؤ ال بايد بگوييم كه :
اولا: فلسفه واقعى احكام الهى براى ما در تمام موارد روشن
نيست (براى روشن شدن اين موضوع به بحث مقدمه احكام بحث
فلسفه احكام مراجعه شود).
ثانيا: شايد يكى از حكمتهاى آن اين باشد كه دين مقدس اسلام
در قانون گذارى خود گاهى به مسائلى برخورد مى كند كه اگر
يك مساله را بخواهد به طور كلى آزاد بگذارد، مفسده پيش مى
آيد و اگر بخواهد به طور كلى منع كند، باز هم دچار مفاسدى
مى گردد در اينجا براى سلامت جامعه و صحيح اجرا شدن قانون
اين چنين برنامه ريزى مى كند كه روى آن چيز ماليات مى
بندد؛ به عنوان مثال در اوايل بعثت پيامبر اكرم -صلى الله
عليه وآله وسلم ثروتمندان عرب عادتشان بر اين بود كه مى
آمدند اطراف پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله وسلم جمع مى
شدند و هر كس با پيامبر كارى داشت با حضرت در گوشى صحبت مى
كرد و حاضر نبودند، مسائلشان را علنا با پيامبر در ميان
بگذارند، آن وقت در گوش پيامبر هر داستانى را كه مى
خواستند چون كسى نمى شنيد تعريف مى كردند كه با اين كار هم
خود را مقرب پيامبر جلوه داده و هم وقت پيامبر را مى
گرفتند و هم فقرا اندوهگين مى شدند. خوب دراينجا اسلام چه
بكند؟ اگر در گوشى صحبت كردن با پيامبر را مطلقا آزاد
بگذارد، داراى چنين مفاسدى است و اگر مطلقا منع كند، باز
هم صحيح نيست ؛زيرا گاهى بعضى از مسائل است كه نمى شود در
جمع مطرح گردد و بايد به صورت در گوشى با پيامبر در ميان
گذاشته شود؛ در اينجا دين مقدس اسلام براى دفع مفاسد و
صحيح اجرا شدن اين مساله ، براى آن پرداخت مبلغى را الزامى
كرد؛ در اين مورد آيه يازدهم سوره مجادله مى فرمايد:
يا ايها الذين امنوا اذا ناجيتم
الرسول فقدموا بين يدى نجويكم صدقة ؛ اى كسانى كه
ايمان آورده ايد، هرگاه خواستيد با پيامبر درگوشى صحبت
كنيد، جلوتر بايد صدقه بدهيد.))
كه اين صدقه اجبارى سبب شد عادت بد درگوشى صحبت كردن با
پيامبر از ميان رفت و تنها كسى كه به اين آيه عمل كرد،
اميرالمؤ منين -عليه السلام بود كه در بعضى از موارد با
دادن صدقه راهنماييهاى سرى را از پيامبر اكرم -صلى الله
عليه وآله وسلم دريافت مى نمود و بعد از مدتى هم اين حكم
-صدقه دادن قبل از نجوا با پيامبرنسخ گرديد.
تفسير الميزان ، ج 19 ص 215
حالا در مساله مس ميت هم شايد همين مساله مطرح باشد كه
گاهى انسانهايى بر اثر مبتلا بودن به يك سرى امراض مسرى و
خطرناك مى ميرند؛ بعد اقوام و بستگان آنها دور جسد جمع مى
شوند و افرادى كه علاقه بيشترى به ميت داشته و عواطفشان
قوى تر است او را بوسيده وديگران را هم به اين كار تشويق
مى كنند و ممكن است عده فراوانى درجامعه مبتلا به آن مرض
گردند؛در اينجا اسلام چه بكند؟ چه اين امررا كاملا آزاد
بگذارد و چه مطلقا منع كند،مفسده دارد چون آزادى سبب سرايت
امراض گوناگون مى شود و منع آن سبب اتهام اسلام به خشونت
مى گردد؛ در اينجا اسلام براى جلوگيرى از مفسده و صحيح
اجرا شدن اين مساله ، احكام خاصى وضع كرده ، بدين صورت كه
اگر كسى ميتى را مس كرد بايد حتما براى نمازش غسل كند و
الا نمازش باطل است و درباره مرده انسان ، چون مردم بعد از
مردنش هم به او رغبت نشان مى دهند، اسلام قيدوبندهايى در
اين راه به وجود آورده است ؛ اما درباره مرده حيوانات كه
چنين مساله اى نيست كه بعد از مردنشان مردم اطرافشان جمع
شوند، يا احيانا آنها را بوسيده و ديگران را تشويق به
بوسيدن كنند، لذا اسلام آنجا اين حكم را ندارد و اين نهايت
درجه احترام اسلام به انسان است كه معتقد است انسان را بعد
از مردن غسل داده و كفن نموده و با تشريفات خاص به خاك
بسپارند، اما حيوانات اين چنين نيستند.
بعضى از غسلهاى مستحب
غسلهاى مستحبى در اسلام زياد است كه ما تعدادى از
آنها را نام مى بريم :
1- غسل جمعه : البته غسل جمعه اهميت فراوانى دارد كه حتى
بعضى از علما فتوا به وجوب آن داده اند و در بعضى از
روايات دارد كه ((لايتركه
الا فاسق ))، يعنى ، غسل
جمعه را ترك نمى كند، مگر شخص فاسق ، و وقت غسل جمعه از
اول اذان صبح روز جمعه است تا اول ظهر و بهتر است نزديك
ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد، بهتر است
بدون نيت ادا و قضا (ما فى الذمه ) تا عصر جمعه به جا آورد
و اگر در روز جمعه غسل نكند، مستحب است از صبح شنبه تا
غروب قضاى آن را به جا آورد و كسى كه مى ترسد در روز جمعه
آب پيدا نكند، مى تواند روز پنج شنبه غسل را انجام دهد،
بلكه اگر در شب جمعه غسل را به اميد آنكه مطلوب خداوند است
، به جا آورد صحيح است و غسل جمعه براى شخص مسافر و غير
مسافر و زن و مرد و حتى بچه هاى مميز و زن حائض مستحب است
.
عروة الوثقى ، فى اغسال المندوبه ، توضيح المسائل ، مساله
644
2- غسل دادن بچه اى كه تازه به دنيا آمده است .
3- غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده است .
4- غسل كسى كه جايى از بدنش را به بدن ميتى كه غسل داده
اند رسانده است .
5- غسل براى زيارت پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم و
امامان -عليهم السلام از دور يا نزديك .
6- غسل براى حاجت خواستن از خداوند متعال و براى توبه و
نشاط به جهت عبادت .
توضيح المسائل ، مساله 644، 645
يادآورى براى اطلاع بيشتر از اغسال مستحبى به توضيح
المسائل ، مساله 644، 645 و در عروة الوثقى به بحث اغسال
مستحب مراجعه شود.
دستور غسل كردن تمام غسلها را چه واجب و چه مستحب به يكى
از دو شكل مى توان انجام داد:
1- غسل ارتماسى ؛
2- غسل ترتيبى .
دستور غسل ارتماسى غسل ارتماسى آن است كه انسان به نيت غسل
يكباره در آب فرورود، به طورى كه آب يكدفعه يا به تدريج
تمام بدن را فرا بگيرد و اگر تمام بدن زير آب باشد و بعد
از نيت غسل بدن را حركت دهد، غسل او صحيح است و براى انجام
اين غسل حتما بايد جايى باشد كه بتواند تمام بدن را آب فرا
بگيرد و زير دوش و مانند آن نمى شود غسل ارتماسى نمود.
توضيح المسائل ، مساله 367، 368
دستور غسل ترتيبى در غسل ترتيبى بايد به نيت غسل اول سر و
گردن و بعد طرف راست و بعد طرف چپ بدن را بشويد و براى
آنكه يقين كند، هر قسمت را كاملا شسته ، بايد مقدارى از
قسمت ديگر را هم ضميمه كرده و بشويد و بلكه احتياط مستحب
آن است كه تمام طرف راست گردن را با طرف راست بدن و تمام
طرف چپ گردن را با طرف چپ بشويد و اگر عمدا يا از روى
فراموشى يا به واسطه ندانستن مساله به اين ترتيب (سروگردن
، راست و چپ ) عمل نكند،غسل او باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 361، 363
يادآورى 1- غسل جبيره هم مانند وضوى جبيره است ، ولى بايد
آن را ترتيبى به جا آورد.
توضيح المسائل ، مساله 339
2- در بعضى از موارد بايد غسل را به صورت ارتماسى و در
بعضى ازموارد بايد حتما به صورت ترتيبى انجام داد و در غير
اين موارد اختيارباخود غسل كننده است كه به هر يك از دو
طريق مى خواهد غسل نمايد و اما بعضى از مواردى كه بايد
حتما به صورت ترتيبى غسل نمود:
الف ) در صورتى كه كسى روزه واجب گرفته يا براى حج يا عمره
احرام بسته كه اگر بخواهد غسل كند حتما بايد به صورت
ترتيبى غسل كندو اگر عمدا به صورت ارتماسى غسل كند، غسلش
باطل است و اما اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند، صحيح
است .
توضيح المسائل ، مساله 371
ب ) در صورتى كه در يكى از اعضا غسلش جبيره است ، بايد به
صورت ترتيبى غسل نمايد و اگر به صورت ارتماسى غسل كند،
غسلش باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 339
و گاهى هم غسل ارتماسى متعين مى شود؛مثل اينكه آخر وقت است
و اگر بخواهد غسل ترتيبى كند، نمازش قضا مى شود و غسل
ارتماسى زودتر انجام مى شود.
عروة الوثقى ، فى كيفية الغسل ، مساله 2
مستحبات غسل جنابت
1- استبرا به بول قبل از غسل ، البته در صورتى كه
جنابتش به خاطر خروج منى باشد.
2- شستن دو دست تا مرفق يا نصف ذراع يا تا بند دست سه
مرتبه و در اين جهت فرقى بين غسل ترتيبى و ارتماسى نيست .
3- مضمضمه (آب در دهان گرداندن ) و استنشاق كردن (آب در
بينى نمودن ) بعد از شستن دو دست سه مرتبه و يك مرتبه هم
كفايت مى كند.
4- دست كشيدن براى اينكه يقين كند كه آب به همه جا رسيده .
5- هر كدام از اعضا را سه بار غسل دادن .
6- بردن نام خداوند متعال ((بسم
الله )) يا
((بسم الله الرحمن الرحيم
)) و دومى بهتر است .
7- خواندن دعاهايى كه در حال غسل كردن رسيده ، به اينكه
بگويد:
اللهم طهر قلبى و تقبل سعيى واجعل
ماعندك خيرا لى واشرح صدرى واجر على لسانى مدحتك والثناء
عليك اللهم اجعله لى طهورا وشفاء ونورا انك على كل شى ء
قدير.
ولى اگر اين دعا را بعد از تمام شدن غسل بخواند، بهتر است
.
8 - رعايت كردن موالات و شستن از بالا به پايين در غسل
ترتيبى .
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت .
فرقهاى غسل ارتماسى و ترتيبى
1- در غسل ارتماسى بايد قبل از غسل كردن تمام بدن
پاك باشد، مگرآنكه با رفتن در آب نجاست برطرف شود؛به خلاف
غسل ترتيبى كه لازم نيست تمام بدن قبل از غسل پاك باشد،
بلكه جايز است هر عضوى را قبل از غسل دادنش تطهير كند.
عروة الوثقى ، فى احكام الغسل ، مساله 5 و توضيح المسائل ،
مساله 372
2- اگر بعد از غسل ، مانعى در يكى از اعضاى غسل ديده شود،
در ارتماسى غسل باطل است و اما اگر ترتيبى غسل كرده ، بايد
ملاحظه كند مانع در كجاى بدن است ، اگر در طرف چپ باشد،
بعد از برطرف كردن ، همان جا را به نيت غسل بشويد،غسلش
صحيح است و اگر مانع در طرف راست باشد، بعد از برطرف كردن
مانع و غسل آن موضع دوباره طرف چپ را غسل مى دهد،غسلش صحيح
است و اگر در سروگردن هم باشد، همين طور بعد از برطرف كردن
و غسل دادن آن موضع ،دوباره طرف راست و چپ را غسل مى
دهد،غسلش صحيح است و اما اگر بعد از غسل ترتيبى بفهمد جايى
از بدن را نشسته و نداند كجاى بدن است ، بايد دوباره غسل
كند.
توضيح المسائل ، مساله 364، 365، 369
احكام مشترك غسل ترتيبى و ارتماسى
1- در غسل اگر به اندازه سر مويى از بدن نشسته
بماند،غسل او باطل است ، ولى شستن جاهايى از بدن كه ديده
نمى شود، مثل توى گوش و بينى واجب نيست و اگر جايى را شك
دارد كه از ظاهر بدن است يا از باطن آن ، شستن آن لازم
نيست ، ولى احتياط در شستن است ؛ بنابراين اگر سوراخ جاى
گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن ديده
شود، بايد آن را شست و اگر ديده نشود، شستن داخل آن لازم
نيست .
توضيح المسائل ، مساله376537437 .
2- در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مى شود
بشويد و بنابر احتياط، شستن موهاى بلند هم لازم مى باشد.
(البته در كتاب عروة الوثقى در احكام غسل ، اين احتياط
واجب دانسته شده است ).
توضيح المسائل ، مساله 379. 3- كسى كه قصد دارد پول حمامى
را ندهد، يا بخواهد از پول حرام و يا خمس نداده بدهد يا
بدون اينكه بداند حمامى راضى است ، بخواهد نسيه بگذارد
-اگر چه بعد حمام را راضى كندغسل او باطل است .
توضيح المسائل ، مساله 381، 383
4- اگر حمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند، ولى كسى
كه غسل مى كند، قصدش اين باشد كه طلب او را ندهد، غسل او
اشكال دارد.
توضيح المسائل ، مساله ، مساله 382
همچنين به مسائل 538 387 و 389 توضيح المسائل مراجعه شود.
شرايط صحيح بودن غسل تمام سيزده شرطى كه درباره صحت وضو
گفته شد، درباره غسل جارى است ، به جز موالات كه در غسل
ترتيبى شرط نيست -الا در افرادى كه به خاطر مريضى بول آنها
قطره قطره بى اختيار بيرون مى آيد (مسلوس ) و يا افرادى كه
به خاطر مريضى از آنها باد و غائط بى اختيار خارج مى شود
(مبطون ) و همچنين زن مستحاضه .
شرايط واقعى و شرايط توجهى تمام
شرايطغسل شروطى واقعى هستند،الا:
1- غصبى نبودن آب غسل ؛
2- از طلا و نقره نبودن ظرف آب غسل ؛
3- عدم حرمت ارتماسى .
(معنى شرايط واقعى و توجهى در بحث وضو بيان گرديد).
عروة الوثقى ، احكام غسل ، مساله 12
فرقهاى وضو و غسل
1- در وضو، حتما بايد از بالا به پايين شسته شود به
خلاف غسل .
توضيح المسائل ، مساله 380 و 243
2- در غسل ، بايد آب به پوست بدن برسد، به خلاف وضو كه اگر
پوست صورت از لاى موها پيدا نباشد، لازم نيست .
توضيح المسائل ، مساله 374، 240
3- در وضو، موالات شرط است ، به خلاف غسل ترتيبى الا غسل
مستحاضه و مسلوس و مبطون .
عروة الوثقى ، ، احكام غسل جنابت ، مساله 8 و توضيح
المسائل ، مساله 283
4- اگر در وضو در شستن مقدارى از عضو قبلى شك كند و وارد
عضو بعدى هم شده باشد، بايد برگردد -البته تا وقتى كه
كثيرالشك نشده باشد و الا اعتنا نكندبه خلاف غسل ترتيبى كه
اگر داخل عضو بعدى نشده ، بايد برگردد و اگر وارد شد لازم
نيست برگردد،مگر شكش در طرف چپ باشد كه بايد ولو بعد از
زمانى شك كند، آنجا را به نيت غسل بشويد.
عروة الوثقى ، فى احكام غسل الجنابة ،مساله 11
5- با تمام وضوها مى شود نماز خواند، به خلاف غسل كه فقط
با غسل جنابت مى شود نماز خواند و با بقيه غسلها بايد وضو
هم بگيرد، ولى با غسل جنابت نبايد وضو گرفت . توضيح
المسائل ، مساله 322، 391
6- اگر بعد از وضو مانعى در يكى از اعضاى وضويش ببيند و
يقين كند كه در وقت وضو بوده و موالات هم به هم خورده ،
وضو باطل است ، به خلاف غسل كه در غسل ارتماسى باطل است ،
ولى در غسل ترتيبى باطل نيست و بايد به طورى كه در فرقهاى
غسلها گفتيم عمل نمايد.
توضيح المسائل ، مساله 290،365، 396
كسى كه در وسط غسل حدث از او سرزده است :- حدث اصغر بوده
كه در اين صورت غسلش باطل نيست ، چه غسلش جنابت باشد يا
بقيه اغسال ، ولى بايد بعدش براى نماز حتماوضو بگيرد و
احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام شدن غسل ، دوباره غسل
را اعاده كرده و وضو هم بگيرد و يا از همان جا غسل را رها
كرده و دوباره از سر شروع كند و وضو هم بگيرد، ولى حضرت
امام مى فرمايند: اگر مى خواهد آن را رها كرده و دوباره
شروع كند، موافق احتياط آن است كه اگر غسل قبلى به صورت
ارتماسى بوده اين را هم به صورت ارتماسى ، و اگر به صورت
ترتيبى بوده ، اين را هم به صورت ترتيبى انجام دهد.
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ، مساله 18
- حدث اكبر بوده :- مانند حدث سابقى است كه براى آن غسل مى
كرده ، كه در اين صورت استبايد غسل را دوباره انجام دهد.
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ،مساله - غير حدث سابق
است كه در اين صورت غسل قبلى باطل نشده و تمامش مى كند و
دوباره به نيت حدث جديد غسل مى كند و جايز هم هست كه غسل
قبلى را ازهمان جا رها كرده و دوباره به نيت هر دو، يك غسل
انجام مى دهد و بعد براى نمازش وضو هم مى گيرد، اگر دو حدث
جنابت نبوده و يا اولى جنابت نبوده و اما اگر حدث دومى
جنابت بوده ، وضو لازم نيست ، چه آن غسل را تمام كرده و
دوباره غسل جنابت را مستقلا انجام دهد يا از همان جا رها
كرده و به نيت هر دو يك غسل نمايد. ولى حضرت امام همان
گونه كه در حدث اصغر گفته شده مى فرمايند: موافق احتياط آن
است كه اگر مى خواهد آن غسل را دوباره انجام دهد، توجه
داشته باشد كه اگر غسل قبلى را به صورت ارتماسى انجام مى
داده اين را هم ارتماسى انجام دهد و اگر ترتيبى بوده ،
ترتيبى انجام دهد. عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ،
مساله 19
يادآورى 1- بايد توجه داشت كه اين مساله (رخ دادن حدث در
بين غسل ) درباره غسل ترتيبى متصور است ؛ اما در باره غسل
ارتماسى كه به صورت دفعى انجام مى شود، تصور ندارد.
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ، مساله 8
2- حدث اصغر در غسلهاى ارتماسى موجب بطلان آنها نمى شود،
مگر غسلهاى مستحبى كه براى آنجام دادن كارى مستحب شده اند؛
مانند: غسل زيارت و غسل احرام كه بعيد نيست در اين گونه
موارد موجب بطلان آنان بشود.
عروة الوثقى ، مستحبات غسل جنابت ، مساله 10
تيمم
دستور تيمم
تيمم -چه بدل از وضو باشد و چه بدل از غسل سه چيز
واجب دارد كه به آن اشاره مى كنيم :
واجب اول : زدن دو كف دست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن
صحيح است ؛ البته حضرت امام گذاشتن دستها را هم بر چيزى كه
تيمم بر آن صحيح است كافى مى دانند، ولى زدن دستها را
احتياط مستحب مى دانند،و اما تكاندن دستها را بعد از زدن
مستحب است .
واجب دوم : كشيدن تمام دو كف دست بر تمامى پيشانى ، از
رستنگاه مو تا بالاى بينى و روى ابروها و دو طرف پيشانى ؛
البته امام خمينى (ره ) كشيدن روى ابروها را احتياط واجب
مى دانند.
واجب سوم : كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست ، از بند
دست تا سر انگشتها و بعدا كشيدن كف دست راست به تمام پشت
دست چپ ، از بند دست تا سرانگشتان و براى آنكه يقين كند كه
تمام پشت دست را مسح كرده ، بايد مقدارى بالاتر از بند را
هم مسح نمايد. البته لازم به تذكر است كه تيمم چه بدل از
غسل و چه بدل از وضو باشد، حضرت امام همين مقدار را كافى
مى دانند، ولى مى فرمايند: بهتر است يك بار ديگر دستها را
زمين زده ، به پشت دستها بكشد.
عروة الوثقى ، فى كيفية التيمم و توضيح المسائل ، مساله
701 و689 تحرير الوسيله ،ج 1، ص 011،مساله 3
يادآورى به مسائل 702 و 703 توضيح المسائل مراجعه شود.
دستور تيمم براى افراد معلول كسى كه نمى تواند تيمم كند،
بايد نايب بگيرد تا او را تيمم دهد و نايب بايد اگر امكان
دارد اولا با دستهاى خود او، او را تيمم دهد واگر امكان
ندارد، دستهاى خودش را به زمين بزند و به صورت و پشت
دستهاى او بكشد و اگر نايب ، مزد هم بخواهد -حتى به چند
برابر اجرة المثل بايد اگر به حالش ضرر ندارد آن را
بپردازد و نايب بگيرد و اما كسى كه يك دستش قطع شده يا
ذراع دارد يا ندارد (يعنى از بالاتر از ذراع دستش قطع شده
) اگر ذراع داشته باشد، بايد يك دست سالمش را با ذراع دست
ديگرش به زمين بزند و به صورتش بكشد و بنابر احتياط مستحب
دوباره با كف دست سالمش تمام پيشانى و دو طرف آن را مسح
نمايد و بعد با دست سالمش پشت ذراع و با ذراعش پشت دست
سالم را مسح كند.
و اما اگر يك دستش سالم باشد و ديگرى هم ذراع نداشته باشد،
همان كف دست سالم را به زمين بزند و به پيشانى بكشد و بعد
پشت دستش را به زمين بكشد و بنابر احتياط واجب علاوه بر
اين كار نايب هم بگيرد، به اين صورت كه دو دستش را با هم
به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است بزند و به صورت بكشد و بعد
نايب كف دستش را به پشت دست او بكشد.
واما كسى كه هر دو دستش قطع شده است ،اين هم دو صورت دارد:
يا ذراعهاى او باقى است يا نيست و اگر ذراعها باشد، به
وسيله دو ذراع مانند دو كف دست تيمم مى كند -چون دو ذراع
حكم دو كف دست را دارند و اگر ذراع ندارد آن وقت پيشانى
خود را به زمين كشيده و بنابر احتياط واجب نايب هم مى
گيرد.
تحرير الوسيله ، ج 1، ص 011 مساله 3و 4