آداب بيمارى و احكام وفات

آيه الله حاج سيد محمد تقى مدرسى
مترجم: سروش دانش

- ۲ -


فصل اول- آداب بيمارى و احكام احتضار

الف - توبه كى، و چگونه؟

قرآن مجيد :
1 - )إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن‏قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً * وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُلِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى‏ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ‏الآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ اعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباًأَلِيماً.(6))
"پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را ازروى جهالت انجام مى‏دهند، پس زود توبه مى‏كنند. خداوند توبه چنين‏اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. براى كسانى كه كارهاى‏بد را انجام ميدهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا مى‏رسد مى‏گويد:"الان توبه كردم" توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيامى‏روند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى بر ايشان فراهم‏كرده‏ايم."
فقه آيه:
از آيه فوق فهميده مى‏شود، بر شخص مؤمن لازم است تا هر موقع‏كه تحت تاثير وسوسه‏هاى شيطانى قرار گرفت و از راه پروردگار دورشد، فوراً توبه كند و خداوند هم در اين صورت توبه او را مى‏پذيردو جائز نيست توبه را تا دم مرگ به تأخير اندازد.
2 - )فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌرَحِيمٌ.(7))
"اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه‏او را مى‏پذيرد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است."
)فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ‏وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الْصَّلاَةَوَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(8)).
"اما وقتى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به‏قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه بر سر راه‏آنها بنشيند. هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند،آنها را رها سازيد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است."
فقه آيه:
براى اينكه توبه تو پذيرفته شود، بايد به اصلاح خود بپردازى‏وآنچه را گناه، تباه ساخته است جبران نمايى. پس اگر نماز را بجانياورده باشى يا زكات را پرداخت نكرده باشى و يا حق خدا، يا مردم‏را ادا نكرده باشى، بايد در هنگام توبه، نماز را قضا و حقوق را ادانمايى.
3 - )إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ‏الرَّحِيمُ(9)).
"مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند و اعمال بد خود را با اعمال نيك‏اصلاح نمودند و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند، من توبه آنهارا مى‏پذيرم كه من توبه پذير و مهربانم."
فقه آيه:
اگر گناهى كه مرتكب شده‏اى، كتمان حقيقت باشد، بايد در موقع‏توبه، آن حقيقت كتمان شده. را بيان نمايى و خود را از هر نوع فسادوخطايى كه مرتكب شده‏اى، پيراسته سازى.
4 - )إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ للَّهِ‏ِفَأُولئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً(10)).
"مگر آنها كه توبه كنند و جبران و اصلاح نمايند و به دامن لطف خداچنگ زنند و دين خود را براى خدا خالص كنند، آنها با مؤمنان خواهندبود و خداوند به افراد با ايمان، پاداش عظيمى خواهد داد."
فقه آيه:
علاوه بر اصلاح خويشتن در هنگام توبه، بر توبه كننده واجب‏است كه دين خود را خالص گرداند و به خداوند تمسك جويد و اين‏اخلاص امكان ندارد جز اينكه از پيامبر خدا و پيشوايان اطاعت نمايدو در پرتو هدايت قرآن مجيد حركت كند. در غير اين صورت، اين‏توبه، توبه كسانى است كه از پيامبر خدا دورى جسته‏اند و غير ازخدا، و پيامبر و مؤمنان، كس ديگرى را دوست و همدم خود قرارداده‏اند.
5 - )لَقَد تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي‏سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِمَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ‏رَؤُوفٌ رَحِيمٌ(11)).
"مسلماً خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر و مهاجرين و انصاركه در زمان عسرت و دشوارى و شدّت )در جنگ تبوك( از او پيروى‏كردند نمود، بعد از آنكه نزديك بود دلهاى گروهى از آنها، از حق‏منحرف شود )و از ميدان جنگ بازگردند( پس خدا توبه آنها را پذيرفت‏كه او نسبت به آنها مهربان و رحيم است."
فقه آيه:
از اقسام توبه، جهاد و پيكار با دشمن و فرمانبردارى از پيامبرصلى الله عليه وآله‏در لحظات سخت و دشوار است. زيرا كسى كه عصيان مى‏كند و ازاطاعت پيامبر سرپيچى مى‏نمايد و بعد توبه مى‏كند و سپس وقتى كه‏لحظه سخت و دشوارى فرا مى‏رسد، باز هم به عصيان و نافرمانى بازمى‏گردد، توبه او يك توبه واقعى و حقيقى نخواهد بود. مانند كسى‏كه در هنگام شهوت، زنا مى‏كند و پس از فراغت توبه مى‏كند و سپس‏وقتى كه شهوت مى‏آيد باز هم زنا ميكند، چگونه مى‏توان توبه او رايك توبه صادق پنداشت؟
6 - )فَتَلَقَّى‏ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(12)).
"پس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت )و با آنها توبه كرد(و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه پذير و مهربان است."
فقه آيه:
وسيله پذيرش توبه، كلماتى است كه خداوند از فضل و لطف‏خود به بندگانش مى‏آموزد، مانند آن كلماتى كه حضرت آدم ازپرودگارش دريافت كرد و آن كلمات عبارت بودند از: توسّل به‏حضرت پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله و اهل بيت اوعليهم السلام.
6 - )فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَعَسَى‏ أَن يَكُونَ مِنَ‏الْمُفْلِحِينَ(13)).
"اما كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، اميداست از رستگاران باشد."
فقه آيه:
توبه در صورتى وسيله فلاح و ابزار رستگارى مى‏باشد كه توأم‏با ايمان حقيقى و عمل صالح باشد.

احاديث شريف:

1 - از امام صادق‏عليه السلام نقل شده است:
"لا يحفظ الدين إلّا بعصيان الهوى، ولا يبلغ الرضى إلّا بخيفة أوطاعة"(14).
"دين جز با سرپيچى از هواها و خواسته‏هاى نفسانى، حفظنمى‏شود، و خوشنودى خداوند جز با خوف و خشيت يا اطاعت‏وفرمانبردارى از او بدست نمى‏آيد."
2 - از امير المؤمنين‏عليه السلام نقل شده است:
"المُقِرّ بالذنب تائب"(15).
"كسى كه به گناه خويش اعتراف مى‏كند، توبه كننده محسوب‏مى‏شود."
3 - از اميرالمؤمنين‏عليه السلام در نامه‏اى به اهالى مصر نقل شده است كه‏پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"من سرّته حسناته وساءته سيئاته فذلك المؤمن حقاً"(16).
"كسى كه حسنات و كارهاى نيكش او را خوشحال مى‏گرداندوكارهاى زشتش او را ناراحت مى‏سازد، او براستى يك شخص‏مؤمن مى‏باشد."
4 - از امام صادق‏عليه السلام نقل شده است:
"إنّ اللَّه يحبّ المقرّ التوّاب. قال: وكان رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله يتوب إلى اللَّه‏فى كل يوم سبعين مرة من غير ذنب، يقول: استغفر اللَّه وأتوب إليه.قال؛ كان يقول: أتوب الى اللَّه"(17).
"خداوند كسى را كه اعتراف به گناه و توبه مى‏كند، دوست‏مى‏دارد. فرمود: پيامبر خداصلى الله عليه وآله بدون اينكه گناه مرتكب شود، هرروز هفتاد بار توبه مى‏كرد و مى‏گفت: "استغفر اللَّه و أتوب اليه" و يامى‏گفت: "أتوب إلى اللَّه" يعنى توبه مى‏كنم و به خدا باز مى‏گردم."
5 - از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل شده است:
"ألا انبّئكم بدائكم من دوائكم، داؤكم‏الذنوب ودواءكم الاستغفار"(18).
"همانا مى‏خواهم هم دردتان و هم دواى‏تان را براى شما بازگويم. درد شما گناهان است و دواى آن هم استغفار و طلب آمرزش ازخداوند."
6 - على‏عليه السلام فرمود:
"ما من عبد يذنب إلّا أجّله اللَّه سبع ساعات، فإن تاب لم يكتب عليه‏ذنب"(19).
"هر بنده‏اى گناهى مرتكب مى‏شود، خداوند به او هفت ساعت‏مهلت مى‏دهد، پس اگر توبه كرد، گناهى در پرونده اعمال او نوشته‏نمى‏شود."
7 - محمد بن مسلم از امام باقرعليه السلام روايت مى‏كند:
"إنّ من أحب عباد اللَّه إلى اللَّه المفتن المحسن التوّاب"(20).
"محبوب‏ترين بندگان خدا نزد خدا، بنده شيداى نيكوكار توبه‏كننده است."
8 - پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله فرمود:
"التائب إذا لم يستبن عليه‏أثر التوبة فليس بتائب، يرضي الخصماء،ويعيد الصلوات، ويتواضع بين‏الخلق، ويقي نفسه عن‏الشهوات، ويهزل‏رقبته بصيام النهار، ويصفِّر لونه بقيام الليل، ويخمص بطنه بقلّة الأكل،ويقوِّس ظهره من مخافة النار، ويذيب عظامه شوقاً إلى الجنة، ويرقّ‏قلبه من هول ملك الموت، ويجفّف جلده على بدنه بتفكّر الآخرة، فهذاأثر التوبة، وإذا رأيتم العبد على هذه الصفة فهو تائب ناصح لنفسه"(21).
"توبه كننده‏اى كه نشانه‏ها و آثار توبه در او ديده نشود، توبه كننده‏نيست. بايد طرف نزاع خود را راضى كند، نمازهاى فوت شده رااعاده نمايد، در ميان خلق با فروتنى رفتار نمايد، نفس خود را ازشهوات باز دارد، خود را با روزه دارى لاغر گرداند، رنگ رخش بانمازهاى شبانه زرد شود، با كم خورى شكمش را خالى نگهدارد،پشتش از ترس آتش جهنم كمانى شود، استخوانش را در اشتياق‏بهشت آب كند و قلبش را از هول فرشته مرگ رقيق گرداند و با تفكردرباره آخرت، پوستش را بر بدنش خشك سازد. اينها آثار توبه است‏و اگر بنده را با اين اوصاف ديديد، او توبه كننده ناصح خويشتن‏است."
9 - از حضرت رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل شده كه به شمعون بن لاوى درضمن حديثى گفت:
"وأمّا علامة التائب فأربعة: النصيحة للَّه في عمله، وترك الباطل،ولزوم الحقّ، والحرص على الخير"(22).
"نشانه‏هاى توبه كننده واقعى چهار چيز است: اخلاص براى خدادر عملش، و ترك باطل، و ملازمت حق و حرص و اشتياق به كارخير."

تفصيل احكام:
1 - بر شخص مؤمن لازم است كه بطور هميشگى بياد آخرت باشدوبراى سفر طولانى گريز ناپذير آمادگى بگيرد، زيرا اگر اجل او فرارسيد، حتى يك ساعت هم جلو و عقب نخواهد شد.
2 - يكى از راههاى آمادگى براى مرگ، توبه است. توبه كردن بعد ازهر گناهى فوراً واجب است، و از شرايط توبه است: پشيمانى ازگناه، عزم بر ترك آن، اداى واجب يا حقى كه ترك شده باشدهمچون نماز و زكات و ردّ مظالم. و از آداب توبه: تضرّع به خدا،توسل به پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل بيت‏عليه السلام او، تمسك به آنان، جهاد درراه خدا، انفاق، عمل صالح، اخلاص و استغفار و طلب آمرزش‏در سحرگاهان مى‏باشد.
3 - اداى امانتها و مسترد ساختن حقوق مخصوصا با ظهور نشانه‏هاى‏مرگ، بر انسان واجب است، و اگر به وصى خود اطمينان دارد،وصيت كردن به انجام آنها هم كفايت مى‏كند به گونه‏اى كه اختلالى‏در پرداخت حقوق و امانات پديد نيايد.
4 - همچنين واجب است به انجام دادن واجباتى كه موفق به انجام‏دادن آنها نشده مانند حج، وصيت كند. اما آنچه انجام دادن آن بروصى واجب است مانند قضاى نماز و روزه، بنابر احتياط بر اولازم است كه آنها را به وصى اعلام نمايد.
5 - ضايع ساختن حقوق ورثه جايز نيست مثل اينكه بطور كاذب اقراركند كه پاره‏اى از اموالش متعلق به غير است و بنابر احوط نبايداموال و دارايى خود )مانند حسابهاى شخصى بانكى( يا طلبهاى‏خود را از ورثه كتمان كند.
6 - شايسته است كه بر كودكان صغير خود قيّم تعيين كند و اگر بدون‏قيم، تلف شدن آنان يا تضييع حقوق آنان را احتمال بدهد، تعيين‏قيم واجب مى‏شود، و شايسته است كسى را تعيين كند كه براى‏انجام اين مسؤليت شايستگى داشته باشد.

ب - با بيمارى چگونه برخورد كنيم؟

احاديث شريف:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"قال رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله: يقول اللَّه عزّوجلّ للملك الموكّل بالمؤمن إذامرض: اكتب له ما كنت تكتب له في صحّته، فإنّى أنا الذي صيّرته في‏حبالي"(23).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود: خداوند عزّوجلّ به فرشته‏اى كه موكل به‏شخص مؤمن است، در زمانى كه او مريض شود مى‏گويد در پرونده‏اعمال او همان چيزى را بنويس كه در هنگام صحّت و سلامتى اومى‏نوشتى، زيرا اين من هستم كه او را در دام خود كشيده‏ام )به بندبيمارى درآورده‏ام(."
2 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"قال رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله: الحمى رائد الموت، وسجن اللَّه في الأرض،وفورها من جهنم، وهي حظّ كلّ مؤمن من النار"(24).
"پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله فرمود: تب، پيشاهنگ مرگ و زندان خدا درزمين است و فوران و غليان آن از آتش جهنم است. نصيب و قسمت‏هر مؤمن از آتش، تب است."
3 - زراره از امام صادق‏عليه السلام يا امام باقرعليه السلام روايت مى‏كند:
"سهر ليلة من مرض أو وجع أفضل وأعظم أجراً من عبادة سنة"(25).
"پاداش يك شب بى خوابى از جهت بيمارى يا درد، بهتر وبيشتراز يك سال عبادت كردن است."
4 - امام صادق‏عليه السلام از پدرانش‏عليهم السلام از وصيت پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله به‏حضرت على‏عليه السلام نقل مى‏كند:
"قال: يا علي، أنين المؤمن تسبيح، وصياحه تهليل، ونومه على‏الفراش عبادة، وتقلّبه من جنب إلى جنب جهاد في سبيل اللَّه، فإن عوفي‏مشى في الناس وما عليه من ذنب"(26).
"پيامبراسلام‏صلى الله عليه وآله فرمود: اى على! ناله كردن مؤمن، تسبيح وفريادكردنش تهليل و خوابيدن او در بستر بيمارى، عبادت و پهلو به پهلوشدن او جهاد در راه خدا است. پس اگر عافيت و بهبودى پيدا كرد،در ميان مردم به زندگى خود ادامه مى‏دهد و هيچ گناهى بر اونيست."
5 - جابر از امام باقرعليه السلام روايت مى‏كند:
"إذا أحبّ اللَّه عبداً نظر إليه، فإذا نظر إليه أتحفه بواحدة من ثلاث:إمّا صداع، وإمّا حمى، وإمّا رمد"(27).
"وقتى خدا بنده‏اى را دوست بدارد، به سوى او نگاه مى‏كند،ووقتى به سوى او نگاه كند، يكى از سه چيز را به عنوان هديه به اومى‏بخشد: يا سردرد يا تب يا چشم درد."
6 - رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله فرمود:
"حمى ليلة كفارة سنة"(28).
"يك شب تب كردن، كفاره يك سال است."
7 - حضرت على‏عليه السلام درباره مريضى طفل گفت:
"كفارة لوالديه"(29).
"بيمارى كودك، كفاره پدر و مادر او است."
8 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"قال اللَّه عزّو جلّ: أيّما عبد ابتليته ببليّة فكتم ذلك عوّاده ثلاثاً أبدلته‏لحماً خيراً من لحمه، ودماً خيراً من دمه، وبشراً خيراً من بشره، فإن‏أبقيته أبقيته ولا ذنب له، وإن مات، مات إلى رحمتي"(30).
"خداوند عزّ و جلّ فرمود: هر بنده‏اى كه او را به بيمارى مبتلا كنم‏و او اين بيمارى را از عيادت كنندگان خود تا سه روز پنهان كند،گوشت بدن او را به گوشت بهتر و خون او را به خون بهتر و پوست‏بدن او را به پوست بهتر، تبديل خواهم كرد. پس اگر او را در قيدحيات باقى بگذارم، زنده مى‏ماند در حاليكه هيچ گناهى ندارد. اگرهم بميرد به جوار رحمتم منتقل خواهد شد."
9 - حضرت على‏عليه السلام فرمود:
"من كتم وجعاً أصابه ثلاثة أيام من الناس وشكى إلى اللَّه عزّ وجلّ‏كان حقّاً على اللَّه أن يعافيه منه"(31).
"كسى كه گرفتار دردى شده است و تا سه روز آن را از مردم كتمان‏كند و تنها به خداوند شكوه نمايد، بر خداوند لازم است كه او را از آن‏بيمارى بهبود بخشد."
10 - امام ابوالحسن موسى بن جعفرعليه السلام فرمود:
"ليس من دواء إلّا ويهيّج داء، وليس شي‏ء أنفع في البدن من إمساك‏اليد إلّا عمّا يحتاج إليه"(32).
"هيچ دوايى نيست مگر اينكه دردى را تحريك و تهييج مى‏كندوهيچ چيزى نافع‏تر به بدن از اين نيست كه انسان پرهيز كند مگر ازچيزى كه واقعاً بدن به آن احتياج دارد."
11 - حسن بن فضل طبرسى در كتاب "مكارم الاخلاق" مى‏گويد:امام عليه السلام فرمود:
"تجنّب الدواء ما احتمل بدنك الداء فإذا لم يحتمل الداء فالدواء"(33).
"تا زمانى كه بدن تو تحمل درد را دارد از مصرف دوا و دارو پرهيزكن و اگر درد غير قابل تحمل بود آنگاه بايد دوا مصرف كرد."
12 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إنّ نبياً من الأنبياء مرض فقال: لا أتداوى حتى يكون الذي‏أمرضني هو الذي يشفيني، فأوحى اللَّه إليه: لا أشفيك حتّى تتداوى،فإن الشفاء منّي"(34).
"پيامبرى از پيامبران الهى بيمار شد پس گفت: من مداوا نمى‏كنم‏تا اينكه آن كس كه مرا بيمار ساخته، شفايم دهد. خداوند به او وحى‏فرمود: ترا شفا نمى‏دهم مگر اينكه خود را مداوا كنى زيرا شفا دادن ازمن است."
13 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"ليست الشكاية أن يقول الرجل: مرضت البارحة أو وعكت البارحةولكن الشكاية أن يقول: بليت بما لم يبل به أحد"(35).
"شكايت كردن اين نيست كه شخص بگويد: ديروز مريض ياكسل و ناخوش شدم بلكه شكايت اين است كه بگويد من به مرضى‏مبتلا شدم كه هيچ كس به آن مبتلا نشده است."
14 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"يا حسن، إذا نزلت بك نازلة فلا تشكها إلى أحد من أهل الخلاف‏ولكن اذكرها لبعض اخوانك فإنّك لن تعدم خصلة من خصال أربع: إمّاكفاية بمال، وإمّا معونة بجاه، أو دعوة تستجاب، أو مشورة برأي"(36).
"اى حسن! اگر گرفتارى و مصيبتى براى تو پيش آمد، به هيچ كس‏از مخالفين شكوه نكن، ولى به برخى از برادرانت ياد آورى كن حتماًبا يكى از چهار چيز تو را كمك خواهد كرد: يا با مالش يا با جاه‏ومقامش يا با دعاى مستجابش و يا با نظر و مشورتش."
15 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إنّ المشي للمريض نكس. إنّ أبي‏عليه السلام كان إذا اعتلّ جعل في ثوب‏فحمل لحاجته -يعني الوضوء- وذاك أنّه كان يقول: إنّ المشي للمريض‏نكس"(37).
"راه رفتن براى مريض موجب عودت مرض مى‏شود. پدرم‏عليه السلام‏وقتى عليل و بيمار مى‏شد، در جامه‏اى قرار داده مى‏شد، و براى‏وضو گرفتن، كسى ديگر حضرت را بر دوش حمل مى‏كرد، زيرا آن‏حضرت مى‏فرمود: راه رفتن بيمار باعث بازگشت بيمارى اومى‏شود."
16 - امام ابوالحسن موسى كاظم‏عليه السلام فرمود:
"إذا مرض أحدكم فليأذن للناس يدخلون عليه فإنّه ليس من أحد إلّاوله دعوة مستجابة"(38).
"اگر كسى از شما بيمار شد بايد به مردم اجازه دهد كه به عيادت‏او بيايند، زيرا هيچ كسى نيست مگر اينكه يك دعاى مستجابى‏دارد."

ج - با بيمار چگونه رفتار كنيم؟

احاديث شريف:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"أي مؤمن عاد مؤمناً في اللَّه عزّ وجلّ في مرضه وكّل اللَّه به ملكاً من‏العوّاد يعوده في قبره ويستغفر له إلى يوم القيامة"(39).
"هر مؤمنى كه مؤمن بيمارى را براى خدا عيادت كند، خداوندفرشته‏اى را موظف مى‏سازد كه او را در قبرش عيادت كند و تا روزقيامت براى او آمرزش بطلبد."
2 - امير المؤمنين‏عليه السلام فرمود:
"ضمنت لستّة الجنة منهم رجل خرج يعود مريضاً فمات فله‏الجنة"(40).
"براى شش كس بهشت تضمين شده است، از جمله آنها مردى‏است كه به منظور عيادت بيمارى از منزل خارج شده و در راه مرده‏است. اين مرد وارد بهشت مى‏شود."
3 - امام موسى بن جعفر از پدرانش‏عليه السلام از پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله نقل‏فرمود:
"يعيّر اللَّه عزّوجلّ عبداً من عباده يوم القيامة فيقول: عبدي ما منعك‏إذا مرضت أن تعودني؟ فيقول: سبحانك سبحانك أنت ربّ العباد، لاتمرض و لا تألم، فيقول: مرض اخوك المؤمن فلم تعده، وعزّتي‏وجلالي ولو عدته لوجدتني عنده ثمّ لتكفّلت بحوائجك فقضيتها لك‏وذلك من كرامة عبدي المؤمن وأنا الرحمن الرحيم"(41).
"خداوند در روز قيامت، بنده‏اى از بندگانش را نكوهش مى‏كندومى‏گويد: بنده من! چه مانع شد از اينكه مرا عيادت كنى وقتى كه‏بيمار شدم؟ آن بنده در پاسخ عرض مى‏كند: خداوندا! تو پاك و منزه‏هستى، تو پروردگار بندگان هستى، بيمار نمى‏شوى، درد و مرض‏ندارى. خداوند مى‏فرمايد: برادر مؤمن تو بيمار شد و تو از آن عيادت‏نكردى. سوگند به عزت و جلالم اگر او را عيادت مى‏كردى، مرا هم‏در نزد او مى‏يافتى و سپس من هم نيازمنديهاى تو را برآورده‏مى‏ساختم و اين از كرامتهاى بنده مؤمن من است و من خداى‏بخشاينده و مهربان هستم."
4 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"أيّما مؤمن عاد مؤمناً مريضاً حين يصبح، شيّعه سبعون ألف ملك،فإذا قعد غمرته الرحمة واستغفروا له حتى يمسي، وإن عاده مساءً كان له‏مثل ذلك حتى يصبح"(42).
"هر مؤمنى اگر مؤمن بيمارى را در اوّل صبح عيادت كند، هفتادهزار فرشته او را مشايعت مى‏كنند و زمانى كه در نزد او نشست،رحمت الهى وجود او را فرا مى‏گيرد و فرشتگان الهى براى او آمرزش‏مى‏طلبند تا شب فرا رسد و اگر در شب عيادت كند باز هم همين‏حالت براى او خواهد بود تا صبح شود."
5 - عيسى بن عبداللَّه قمى در حديثى مى‏گويد؛ از امام صادق‏عليه السلام‏شنيدم كه مى‏گفت:
"ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاج، والغازي، والمريض فلا تغيظوه‏ولا تضجروه"(43).
"دعاى سه نفر اجابت مى‏شود: حاجى، جنگجو )مجاهد(وبيمار، پس بيمار را خشمگين نسازيد و خسته و رنجيده نگردانيد."
6 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"لا عيادة في وجع العين، ولا تكون عيادة في أقل من ثلاثة أيام،فإذا وجبت فيوم ويوم لا، فإذا طالت العلّة ترك المريض وعياله"(44).
"چشم دردى عيادت ندارد، و در بيمارى كمتر از سه روز هم‏عيادت لازم نيست و زمانى كه عيادت لازم باشد بايد يكروز در ميان‏انجام شود و اگر بيمارى طول كشيد، بيمار به خانواده‏اش واگذاشته‏شود."
7 - ابو حمزه ثمالى از امام باقرعليه السلام نقل مى‏كند:
"قال أمير المؤمنين‏عليه السلام: من أصابه ألم في جسده فليعوّذ نفسه‏وليقل: "أعوذ بعزّة اللَّه من قدرته على الأشياء، اُعيذ نفسي بجبّارالسماء، اُعيذ نفسي بمن لا يضرّ مع اسمه سمّ ولا داء، اُعيذ نفسي‏بالذي اسمه بركة و شفاء.." فإذا قال ذلك لم يضرّه ألم ولا داء"(45).
"حضرت على‏عليه السلام فرمود: كسى كه به بدنش دردى برسد بايدخود را تعويذ )در پناه خدا( كند و بگويد: "اعوذ بعزةّ اللَّه من قدرته‏على الاشياء، اُعيذ نفسى بجبار السماء، اُعيذ نفسى بمن لا يضر مع‏اسمه سم و لاداء، اُعيذ نفسى بالذى اسمه بركة و شفاء" وقتى اين‏دعا را بخواند، هيچ درد و المى به او آسيب نمى‏رساند."
8 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"ما اشتكى أحد من المؤمنين شكاية قطّ فقال بإخلاص نيّة ومسح‏موضع العلّه ويقول: )وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ‏وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَاراً( إلّا عوفي من تلك العلّة أيّة علّة كانت،ومصداق ذلك في الآية حيث يقول: )شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ("(46).
"هيچ مؤمنى نيست كه از بيمارى و درد در رنج باشد، و موضع‏درد را با دست مسح كرده و با اخلاص نيت اين آيه را بخواند:)وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّاخَسَاراً(47)) مگر اينكه از آن بيمارى، شفا مى‏يابد، هر بيمارى‏اى كه‏باشد، زيرا در اين آيه خداوند مى‏فرمايد: )شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ(."
9 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"تمام العيادة للمريض أن تضع يدك على ذراعه، وتعجّل القيام من‏عنده، فإنّ عيادة النوكى أشدّ على المريض من وجعه"(48).
"عيادت كامل بيمار اين است كه دست روى بازوى او بگذارى‏وهرچه زودتر از نزد او بلند شوى زيرا عيادت افراد احمق، براى‏بيمار از دردش، سخت‏تر و غير قابل تحمل‏تر است."
10 - أبو زيد از يكى از دوستان جعفر بن محمدعليه السلام نقل مى‏كند:
"مرض بعض مواليه فخرجنا إليه نعوده ونحن عدّة من موالي جعفر،فاستقبلنا جعفر فى بعض الطريق فقال لنا: أين تريدون؟ فقلنا: نريدفلاناً نعوده، فقال لنا: قفوا، فوقفنا. فقال: مع أحدكم تفاحة أو سفرجلةأو أترجة أو ملعقة من طيب أو قطعة من عود بخور؟ فقلنا: ما معنا شي‏ءمن هذا؟ فقال: أما تعلمون أن المريض يستريح إلى كلّ ما اُدخل به‏عليه"(49).
"يكى از دوستان امام صادق‏عليه السلام بيمار شده بود و ما كه با عده‏اى‏از دوستان آن حضرت بوديم و به منظور عيادت آن شخص بيمار ازمنزل خارج شديم و در مسير راه با امام صادق‏عليه السلام برخورديم. او به ماگفت كجا مى‏رويد؟ گفتيم: نزد فلانى براى عيادت او مى‏رويم.فرمود: بايستيد پس ما ايستاديم گفت: آيا يكى از شما با خود سيبى ياگلابى يا بالنگى يا يك قاشق عطر يا قطعه‏اى از عود بخور به همراه‏داريد؟ گفتيم: چيزى نداريم. فرمود: آيا نمى‏دانيد كه شخص مريض‏از هر چيزى كه براى او برده شود خوشحال مى‏شود؟"
11 - امام صادق‏عليه السلام از پدارنش‏عليه السلام از پيامبر خداصلى الله عليه وآله در حديث‏مناهى نقل فرمود:
"ومن كفى ضريراً حاجته من حوائج الدنيا ومشى له فيها حتى‏يقضي اللَّه له حاجته أعطاه اللَّه براءة من النفاق وبراءة من النار وقضى له‏سبعين حاجة من حوائج الدنيا، ولا يزال يخوض في رحمة اللَّه حتى‏يرجع، ومن سعى لمريض في حاجة قضاها أو لم يقضها خرج من ذنوبه‏كيوم ولدته اُمّه. فقال رجل من الأنصار: بأبي أنت واُمّي يا رسول اللَّه،فإن كان المريض من أهل بيته أوَليس أعظم أجراً إذا سعى في حاجة أهل‏بيته؟ قال: نعم"(50).
"كسى كه حاجتى از حوائج شخص نابينا )يازيان ديده‏اى( رابرآورده كند و براى رفع حاجت او تلاش كند خداوند هم نياز او رابرآورده سازد، خدا براى او برائتى از نفاق و برائتى از آتش جهنم رامى‏بخشد و هفتاد حاجت دنيايى او را برآورده مى‏گرداند و همچنان‏در رحمت الهى غوطه‏ور خواهد شد تا اينكه برگردد. و كسى كه براى‏رفع نياز بيمارى كوشش و تلاش كند چه برآورده گردد و يا نتواند، ازگناهان خود مانند روزى كه از مادر متولد شده، پاك خواهد شد.مردى از انصار پرسيد، اى رسول خدا پدر و مادرم به فدايت اگرمريض از اهل بيت آن شخص باشد آيا پاداش او بيشتر خواهد بود؟فرمود: بلى."
12 - على بن جعفر در كتابش از برادرش امام موسى‏عليه السلام نقل‏مى‏كند:
"سألته عن الوباء يقع في الأرض هل يصلح للرجل أن يهرب منه؟قال: يهرب منه ما لم يقع في مسجده الذي يصلّى فيه، فإذا وقع في أهل‏مسجده الذي يصلّى فيه فلا يصلح له الهرب منه"(51).
"از او درباره وبا پرسيدم كه آيا براى مرد شايسته است كه از آن‏فرار كند؟ فرمود: فرار كند تا زمانى كه در مسجدى كه در آن نمازمى‏خواند، سرايت نكرده باشد. پس اگر در ميان اهالى مسجدى كه اودر آن نماز مى‏خواند سرايت كرده باشد، شايسته نيست كه فراركند."
13 - على بن ابوحمزه از امام ابوابراهيم‏عليه السلام نقل مى‏كند:
"قلت له: جعلنا فداك، ما وجدتم عندكم للحمى دواء؟ قال: ماوجدنا لها عندنا دواء إلّا الدعاء والماء البارد"(52).
"به حضرت گفتم: فدايت شوم آيا براى تب، دوايى نيافته‏ايد؟فرمود: ما براى تب، دوايى جز دعا و آب سرد نيافتيم."
14 - ابو اسامه شحام مى‏گويد؛ از امام صادق‏عليه السلام شنيدم كه‏مى‏گفت:
"ما اختار جدّنا رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله للحمى إلّا وزن عشرة دراهم سكر بماءبارد على الريق"(53).
"جدّ ما پيامبر خداصلى الله عليه وآله براى درمان تب، تنها به وزن ده درهم شكربا آب سرد، بصورت ناشتا ميل مى‏فرمود."
15 - امام موسى بن جعفرعليه السلام درباره مردى كه به آن حضرت‏شكايت كرد و گفت: من ده نفر عيال دارم كه همه آنها بيمار هستند چه‏كار كنم؟ فرمود:
"داوهم بالصدقة فليس شي‏ء أسرع إجابة من الصدقة ولا أجدى‏منفعة للمريض من الصدقة"(54).
" آنان را با صدقه مداوا كن، زيرا هيچ چيز از صدقه زودتر اجابت‏نمى‏شود و سودمندتر از صدقه براى بيمار چيزى نيست."