صله ارحام ، آثار و ثمرات آن

سلمان زوّارى نسب ميانجى

- ۱ -


فهرست مطالب 
سخن نشر
بخش اول : صله رحم و اهميت آن
بخش دوم : صله ارحام از ديد گاه آيات و روايات
بخش سوم : حرمت قطع رحم در آيات و روايات
بخش چهارم : آثار مثبت اجتماعى و فردى
بخش پنجم : قطع رحم و آثار ناگوار فردى و اجتماعى
آثار ناگوار قطع رحم
6- شكايت از خويشاوندان
7- روايتى از امام سجاد (ع )
8- سفارش به صعصعه
9- مرگ زود رس
10 - بيم از چهار عمل
بخش ششم : آثار مثبت پيوند با پيشوايان معصوم (ع )
عرب باديه نشين در محضر رسول خدا
بخش هفتم : داستانهاى شيرين و خواندنى
1 - قطع رحم ابى لهب
2 - داستان فداكارى كميل بن زياد
3 - دعاى امام سجاد در مورد خويشاوندان
4 - داستان يعقوب مغربى با امام موسى بن جعفر (ع )
5 - عامل مسلمان شدن مادر
6- معاوضه يك دختر با سه شتر
8 - حميرى و دفاع از امام عليه السلام .
9 - عدم اذن به دخول
10 - پيوند على بن عاصم كوفى با ائمه اطهار (ع )
11 - داستان زندگى بهلول عاقل
بهلول و هارون الرشيد
12 - آلام حضرت زهرا عليه السلام
13 - لذت عفو و گذشت
14 - نفرين پدر بر فرزندش
15 - عامل وسعت روزى
16 - مادرى كه فرزند نوزاد خويش را با آتش مى سوزانيد
17 - قال امام صادق عليه السلام : اءنها كم ان تطر حو التراب على ذوى الارحامفان ذالك يورث القسوة
18 - پيوند با امام رضا عليه السلام موجبنزول باران .
19 - خويشاوندى ، رسالت و شفاعت .
20 - شش سال قهر با فرزند
21 - داستان حاج على بغدادى
22 - كلام امام باقر عليه السلام در پيوند بااهل بيت (ع )
23 - پيوند با فرزندان امام حسين عليه السلام .
سخن نشر 
بسمه تعالى
تحكيم پيوند خانوادگى و خويشاوندى ، يكى از اهداف ارزشمند مكتب توحيدى اسلام قرار دارد آئينى كه توحيد و يكتا پرستى را محور تمام فعاليتها و تلاشهاى خود عنوان نموده است ، و سعى و تلاش دارد در تمام صحنه ها و عرصه ها وحدت رويه و حركت يكنواختى را فراهم ، واز تشتت و پراكندگى جلوگيرى به عمل آورد، هر عامل يا وسيله اى را كه موجب تحكيم اين هدف مقدس گردد، تشويق ، واز هر عامل تفرقه و پراكندگى جلوگيرى و ممانعت به عمل آورده است چون اساس كار اسلام وصل و گريز از فصل و جدايى است از اين رو در مكتب تربيتى اسلام ، ايجاد علاقه با تمام افراد عائله و فاميل (صله رحم )مورد تشويق و توصيه قرار گرفته است و پيامبر بزرگوار اسلام صلى اللّه عليه و آله كه راه و روش او الگوى زندگى ما است در نخستين ماموريت خود (و انذر عشيرك الاقربين ) را دريافته داشته است و اين امر مى رساند كه صلاح و فلاح عشيره و فاميل ، در زندگى و سعادت انسان نقش وافرى دارد كه پيامبر انسانيت و رحمت به انذار و فراخوانى آنان ، ماموريت يافته است واز سوى ديگر خداوند متعال اطاعت از پدر و مادر را در رديف نازل تر از اطاعت خويش قرار داده است جايى كه مى فرمايد: و قضى ربك ان لاتعبدو الا اللّه و بالوالدين احسانا.
(پروردگارت دستور داده است كه جز او مقام ديگرى را ستايش نكنيد و به پدر و مادرتان احسان و نيكى نماييد و به موجب رواياتى كه در همين كتاب خواهيد خواند صله رحم و رعايت حقوق خويشاوندى موجب طول عمر و فزونى روزى ناديده گرفتن آن باعث كوتاهى عمر و نقصان زندگى خواهد بود.از آن رو كه كتاب حاضر، عوامل محبت ، وصل و وحدت را مورد بحث و گفتگو قرار داده است و ما را با سخنان و رهنمودهاى پيشوايان معصوم عليه السلام در اين عرصه ، بيشتر آشنا مى سازد، يكى از بهترين و زيباترين ها
مى باشد.
نويسنده محترم كوشيده است منطق آيات و روايات را با شيرينى بيان و حلاوت حكايات و قصه ها عجين و همراه سازد و به ذائقه خوانندگان ، خوش هضم تر و شيرين كام تر سازد از آن رو دفتر نشر نويد اسلام چاپ و نشر آن را به عهده گرفت تا گامى در ايجاد وحدت و تحكيم پيوندهاى خويشاوندى برداشته باشد.
اميد است كتاب حاضر در تامين سعادت خانواده ها مفيد واقع مى گردد جوامع ما را كه شالوده و اساس آنها را خانواده تشكيل مى دهند و امروز اساس آن ، سخت در اضطراب و تهاجم فرهنگى بيگانگان قرار دارد، نقش سازنده و ارزنده اى را ايفا نمايد. بمنه و كرمه
20 تير 1381دفتر نشر نويد اسلام
بخش اول : صله رحم و اهميت آن 
الحمداللّه رب العالمين و الصلوة والسلام على سيد المرسلين و على آله المعصومين و اللعن على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين .صله رحم و اهميت آن
كتاب پيوند خويشاوندى از ديدگاه ائمه اطهار عليهم السلام ، با استفاده از آيات و روايات اهل بيت عليهم السلام تهيه و تنظيم گرديده است و در چند بخش بحث و گفتگو مى كند.
بخش اول در معنى صله رحم و قرابت و معنى قطع رحم از نظر اهل لغت وفقها.
اما لغويان مرحوم طريحى در(مجمع البحرين )در كلمه (و ص ل )مى فرمايد: اينكه در حديث آمده است (صلو ارحامكم )يعنى پيوند برقرار كنيد با خويشاوندانتان مراد از پيوند برقرار كردن آن عملى است كه عرفا نيكى و احسان با سلام كردن باشد به طورى كه در حديث آمده است .(1)ابن اثير در نهايت مى گويد: كسى كه مى خواهد عمرش طولانى شود پس پيوند برقرار كند با خويشاوندانش و در حديث تكرار شده صله رحم و آن كنايه است از احسان به منسوبين اعم از نسبى يا حسبى و با آنها مدارا كردن و احوال آنها را مراعات نمودن گرچه دور باشند و افراد بدى باشند.
و ضد همه اينها قطع رحم خواهد بود گو اينكه بوسيله عدم احسان به آنها علاقه خويشاوندى را برقرار نكرده است (2)
و در لسان العرب مى گويد: گفته مى شود فلان شخص پيوند برقرار كرده با خويشاوندانش در صورتى كه بين آنها اتصال و رفت و آمدى موجود باشد. (3) و مرحوم طريحى در مجمع البحرين در (قارب ) مى فرمايد: و القرابه بالكسر: الرحم يعنى قرابت به خويشاوند گفته مى شود.(4)
و در ذيل آيه شريفه (و الجار ذى القربى ) (5)
يعنى نيكى كنيد به همسايه نزديك مى فرمايد كسى كه همسايه نزديك باشد و گفته شده علاوه بر همسايگى نزديك يك نزديكى و اتصال به شخص داشته باشد از جهت خويشاوندى يا از جهت دين وهم مذهب بودن . (6)
اما كلمات علما وفقها در مورد خويشاوندى كه پيوند با آنان لازم است عبارتند از:
1- علامه بزرگوار مرحوم مجلسى (ره ) مى فرمايد: (رحم و قرابت عموميت دارد در هر يك از ارحام و خويشاوندى كه معروف باشند كه از منسوبين شخص است ولو دور باشند به شرط اينكه در عرف از اقارب و خويشاوندان شمرده شود اعم از اينكه محرم باشند يا نه . (7)
2- مرحوم شهيد بزرگوار در ضمن حقوق والدين و رحم مى فرمايد: در هر خويشاوند پيوند لازم است و دليل آن قرآن و روايات و اجماع علما است براى تشويق بر پيوند برقرار كردن با ارحام و در چهار مورد بحث مى كند. (8)
مى فرمايد: ظاهر اين است كه رحم به كسى گفته مى شود كه از منسوبين شخص محسوب شود گرچه از منسوبين دور باشد و بعضى از ارحام از بعضى ديگر بيشتر مورد سفارش و تاكيد واقع شده است .
2- مى فرمايد معيار در صله و پيوند برقرار كردن كه به وسيله آن از قطع رحم خارج شود عرف است و قضاوت عرف به سبب عادت و سليقه هاى مردم و در اثر نزديك بودن و دور بودن منازل آنها متفاوت خواهد بود.
3- پيوند خويشاوندى طبق فرمايش رسول خدا صلى اللّه عليه و آله ولو با سلام كردن انجام مى شود و امام صادق عليه السلام فرمودند: (صل رحمك ولو بشر به من ماء) يعنى پيوند با خويشاوندانت برقرار كن ولو به اندازه يك بار نوشيدن آب باشد. (9)
4- مى فرمايد مقدار واجب از صله رحم آن مقدارى است كه از قطع رحم خارج شود و بيشتر از آن مستحب خواهد بود.
3- مرحوم علامه مجلسى (ره ) از شهيد ثانى (ره ) نقل مى كند كه علما در معنى قرابت ، اختلاف دارند كه قرابت و اقرباى انسان كيانند؟ مى گويد چون دليل بالخصوص نرسيده و لذا بيشترين اصحاب واگذار كرده اند معنى قرابت را عرف عرفا هم قرابت به آنانى گفته مى شود كه عادتا از منسوبين شخص شناخته شوند و فرق هم نمى كند وارث و غير وارث باشند. (10)
4- مرحوم شهيد ثانى در مسالك الافهام مى فرمايد: (مراد از رحم كه پيوند واجب و قطعش حرام باشد همه خويشاوندانى است كه معروف باشد از منسوبين شخص است ولو دور باشد و اين مورد، محل اتفاق است . (11)
5- مرحوم شيخ طوسى مى فرمايد: قرابت به نزديكان شخص تا آخرين پدر مادر مسلمانش گفته مى شود اما به پدر و مادر مشرك و غير مسلمان شامل نمى شود گرچه آنها عرفا از نزديكان شخص شمرده شوند به دو دليل :
1- رسول خدا فرموده اند: اسلام قطع كرد ارحام جاهليت را يعنى بين مسلمان و غير مسلمان صله رحم نيست .
2-آيه شريفه كه مى فرمايد: انه ليس من اهلك يعنى اى نوح پسرت اهل تو نيست . (12)
6- مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه و الجار ذى القربى (13)
يعنى به همسايه نزديكى كنيد مى فرمايد: مراد از ذى القربى خويشاوند نزديك در نسب است و قولى هم نقل مى كند كه و الجار ذى القربى همسايه اى كه بوسيله مسلمان بودنش به انسان نزديك باشد و از رسول خدا نقل مى كند كه حضرت فرمود: همسايه سه قسم است يكى براى او سه حق است : 1- حق همسايگى 2- حق اسلام 3- حق خويشاوندى و يك همسايه هم براى او دو حق است 1-حق همسايگى ، 2- حق اسلام و يك همسايه هم براى او يك حق است و آن مشرك اهل كتاب است . (14)
شكى نيست كه صله ارحام يك عمل پسنديده و نيك است و براى صله ارحام درجات متفاوتى وجود دارد پائين ترين آن سلام كردن است .لازم است ارحام از همديگر دورى نكنند و بين خودشان پيوند برقرار سازند و چون تشخيص بين مراتب و درجات صله ارحام كه كدام واجب و كدام مستحب است مشكل است به همين جهت در صورت امكان جمع كردن بين تمام مراتب آن ، راه نجات خواهد بود انشاء اللّه .
بخش دوم : صله ارحام از ديد گاه آيات و روايات 
اما از آيات سوره نسا آيه 1 مى فرمايد:
و اتقواللّه الذى تساءلون به و الارحام
ترجمه :
واز خدايى بپرهيزيد كه همگى به عظمت او معترفيد و هنگامى كه چيزى از يكديگر مى خواهيد نام او را مى بريد ونيز از قطع رابطه با خويشاوندان خود پرهيز كنيد.
مفسر عظيم الشان مرحوم طبسى صاحب تفسير شريف مجمع البيان در ذيل آيه شريفه مى فرمايد آيه دلالت مى كند بر وجوب صله ارحام .
اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: صلو ارحامكم وان قطعوكم يعنى با خويشاوندانتان پيوند برقرار كنيد گرچه آنها از شما قطع رابطه كنند. (15)
علامه و مفسر كبير قرآن مجيد مرحوم طباطبايى صاحب تفسير شريف الميزان مى فرمايد: مراد از تسائلون به و الارحام يعنى از آن جايى كه خداوند در پيش انسانها عظيم و بزرگ است و محبوب آنهاست و لذا وقتى از همديگر سوال مى كنند طرف را به خداوند قسم مى دهند چون انسان وقتى مى خواهد قسم بخورد به چيزى كه در پيش او عظيم و بزرگ است و محبوب اوست قسم مى خورد و ظاهر اينست كه ارحام عطف است به كلمه اللّه آن وقت معنى اين مى شود انسانها وقتى از طرف چيزى مى خواهند طرف را به خداوند و به ارحام (خويشاوند) قسم مى دهند. (16)
راوى مى گويد: از امام صادق عليه السلام سوال كردم از قول خداوند كه مى فرمايد: و اتقوا الذى تسائلون به و الارحام (17) يعنى و بترسيد از آن خدايى كه به نام او از يكديگر مسئلت و درخواست مى كنيد و درباره ارحام كوتاهى مكنيد.
امام عليه السلام فرمودند مراد از آيه شريفه كه دران و الارحام ذكر شده است خويشاوندان مردم است به درستى كه خداوند عزوجل امر كرده به پيوند خويشاوندان و بزرگ شمرده آنها را آيا نمى بينى اينكه خداوند قرار داده خويشاوندان را در كنار نام مبارك خودش است . (18)
علامه طباطبائى ره در ذيل آيه شريفه و اتقوا الذى تسائلون به و الارحام روايتى نقل مى كند از ابن عباس كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند خداوند مى فرمايد: صلو ارحامكم فانه ابقى لكم فى حيات دنيا و خير لكم فى آخرتكم (19) يعنى با خويشاوندانتان پيوند برقرار كنيد به درستى كه اين پيوند نگهدارنده شماست در اين زندگى دنيا و براى روز رستاخيزتان هم عمل به نيكى محسوب مى شود و ممكن است مراد از(ابقى لكم ) به لحاظ اثر صله ارحام باشد چون صله ارحام بين اقارب و نزديكان وحدت را تقويت مى كند بوسيله تقويت وحدت بين انسانها آن وقت است كه انسانها در مقابل حوادث و دشمنان مى توانند استقامت كنند و حيات و زندگى خود را حفظ كنند صله ارحام از قويترين اسباب آرامش محسوب مى شود و قويترين اثر مثبت را بين اقوام و قبيله خواهد داشت و لذا نتيجه اى كه از اعمال نيك بين اقوام گرفته مى شود قويتر است از نتيجه اى كه از عمل خوب بين بيگانگان گرفته مى شود در طرف اعمال زشت هم مطلب همينطور است يعنى اثر يك عمل زشت در بين قبيله و نزديكان شديدتر است از عمل زشت بين اجانب و بيگانگان .
يكى از عوامل مهمى كه افراد يك قبيله را به هم اتصال مى دهد صله ارحام است براى صله ارحام آثار حقيقى وجود دارد كه در روحيه انسانها و اخلاق آنها و حتى در جسم انسانها يك نوع آرامش بوجود مى آورد و اين قابل انكار نيست گرچه گاهى عواملى پيدا مى شود آثار صله ارحام را ضعيف مى كند يا او را باطل مى كند اما به طور كلى آثار بوجود آمده دراثر صله ارحام را از بين نخواهد برد.
آيه دوم : و الذين يصلون ما امرا به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سو الحساب (20)
و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آنها داده برقرار مى دارند واز پروردگارشان مى ترسند واز بدى (روز قيامت ) بيم دارند.
مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه در ما امر اللّه چند قول نقل مى كند، 1- مراد ايمان آوردن به تمام انبياء و كتب آسمانى . 2- مراد صله رحم و پيوند خويشاوندى است .
3- مراد پيوند مومنين با همديگر دوست داشتن و كمك كردن همديگر را و در آن خويشاوند هم داخل مى شود.
و در اينجا چند روايتى كه مراد از آيه را روشن مى كند و بر لزوم سله رحم دلالت دارد مى آوريم .
1- عن عمر بن يزيد قال : سالت ابا عبداللّه عليه السلام عن قول اللّه عزوجل (الذين يصلون ما امر اللّه به ان يوصل ) (21)فقال قرابتك . (22)
امام صادق عليه السلام در جواب سائلى كه از معنى آيه شريفه سوال كرد فرمودند: مراد از آيه نزديكان و خويشاوندانت است .
2- عن عمر بن يزيد قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام الذين يصلون ما امرا به ان يوصل ) قال نزلت فى رحم آل محمد عليه و آله السلام ، و قد تكون فى قرابتك ثم قال فلا تكونن ممن يقول للشيئى ، انه فى شيئى واحد. (23)
راوى مى گويد خدمت امام صادق عليه السلام عرض كردم درباره آيه شريفه (الذين يصلون ماامر اللّه به ) امام عليه السلام فرمودند در قرابت و پيوند آل محمد صلى اللّه عليه و آله نازل شده است و گاهى هم در خويشاوندان تو مى باشد، سپس فرمود از كسانى مباش كه يك آيه را منحصر مى كنند در يك معنى .
توضيح : يعنى آيه قرآنى را دريك معنى منحصر نكنيد در صورتى كه از معصوم معانى متعددى براى آن آيه رسيده باشد چون براى قرآن معانى متعددى وجود دارد معنى آشكار (ظاهرى ) و معنى پنهان (باطنى ) و مويد اينكه يك آيه را نبايد منحصر كرد به يك معنى در صورتى كه احتمال معانى ديگر هم داده شود آيه مودت است مى فرمايد: قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده فى القربى (24)
بگو من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم در خواست نمى كنم جز دوستى نزديكانم (اهل بيتم ) ملاحظه مى فرماييد كه آيه شريفه در مقام در خواست دوستى اهل بيت عليهم السلام است در عين حال دوستى اهل بيت عليهم السلام از صله ارحام است .
و روايت محمد بن فيضل هم مويد اين معنى است كه براى آيات قرآنى معانى متعددى وجود دارد.
قال : سمعت العبد الصالح يقول : ( الذين يصلون ما امراللّه به ان يوصل ) قال هى رحم آل محمد معلقه باالعرش تقول : اللهم صل من وصلنى و اقطع من قطعنى و هى تجرى فى كل رحم . (25)
محمد بن فضيل مى گويد از امام موسى بن جعفر عليه السلام شنيدم كه فرمودند مراد از چيزى كه خداوند واجب فرموده است در اين آيه شريفه : پيوند اهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله است كه از عرش الهى آويزان مى شود و مى گويد خداوندا پيوند كن با كسانى كه با من پيوند كرده اند و قطع كن از كسانى كه از من قطع ارتباط كرده اند در ادامه امام عليه السلام فرمود صله رحم اختصاص به رحم آل محمد صلى اللّه عليه و آله ندارد و در هر رحمى و خويشاوندى جارى مى شود.
3- جابر عن ابى جعفر عليه السلام قال : قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله : اوصى الشاهد من امتى و الغالب منهم و من فى اصلاب الرجال و ارحام النسا الى يوم القيامه ان يصل الرحم وان كانت منه على مسيره سنه فان ذلك من الدين . (26)
جابر از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه امام عليه السلام فرمود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند سفارش مى كنم امت حاضر و غائبم را و آنانى را كه در صلب مردها رحم زنانند تا روز قيامت كه صله رحم نكنند اگرچه به فاصله يكسال راه باشد زيرا صله رحم جزء دين است .
مرحوم علامه مجلسى ره در مورد (فان ذلك من الدين ) توضيحى دارند كه مى فرمايد به زيارت خويشاوندان رفتن ، اعم از رفتن يا نامه نوشتن يا هديه فرستادن از دين است يعنى از چيزهايى است كه خداوند به آن در قرآن مبين امر كرده است . (27)
4- امام صادق عليه السلام فرمود: مردى از(خثعم ) خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد، گفت يا رسول خدا به من خبر بده كه در اسلام بهترين اعمال كدام است حضرت فرمودند اعتقاد داشتن به خداوند، گفت بعد از آن كدام عمل بهتر است ؟ حضرت فرمودند: صله رحم (پيوند خويشاوندى ) گفت بعد از آن كدام عمل بهتر است ؟ حضرت فرمود: امر كردن و دستور دادن به نيكى ها و باز داشتن از زشتى ها، مرد گفت يا رسول اللّه ، خبر دهيد كه مرا كه خشم آورترين عمل در درگاه الهى كدام است حضرت فرمودند: به خدا شريك قرار دادن ، گفت بعد از آن كدام عمل خشم آورترين عمل است ؟ فرمود: قطع رحم ، بريدن از خويشاوندان . گفت بعد از آن كدام عمل مورد غضب خداوند است ؟ حضرت فرمود امر به زشتيها و نهى از نيكى ها.(28) 5- فى وصايا ابى ذر قال : اوصانى رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ان اصل رحمى وان ادبرت . (29)
ابيذر گفت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله مرا امر فرمودند كه پيوند كنم با خويشاوندانم اگر چه آنها بر من پشت كنند و قطع رابطه نمايند.
6- عن اميرالمومنين عليه السلام فى حديث قال : صلوا ارحامكم وان قطعوكم .(30)
حضرت فرمود:
پيوند با خويشاوندانتان برقرار كنيد اگر چه آنان از شما بريده باشند.
بخش سوم : حرمت قطع رحم در آيات و روايات 
قرآن كريم مى فرمايد: فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذين لعنهم اللّه فاصمهم واعمى ابصارهم .(31)
ترجمه ، اگر از دستورات خداوند رويگردان شويد جز اين انتظار مى رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد آنان كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته ، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور كرده است .
مرحوم طبرسى صاحب مجمع البيان در ذيل آيه شريفه مى فرمايد: آيه خطاب به منافقين است و مى فرمايد اگر شما امورات مردم را در دست بگيريد و والى و حاكم بر مردم شويد در روى زمين فساد مى كنيد به وسيله اخذ رشوه و ريختن خون حرام و بعضى از شما بعض ديگر رامى كشند و قطع رحم مى كنند و مى فرمايد اگر شما (منافقين ) از قرآن اعراض كنيد واز عمل كردن به آن بهانه بياوريد و برگرديد به جاهليت و فساد كنيد با ريختن خون حرام مورد لعن خداوند قرار خواهيد گرفت . اين مجموع مطالبى است كه مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه فوق (32) بيان فرموده است و علامه طباطبائى ره در الميزان (33) مى فرمايد: آيه خطاب مى كند آنان را كه در قلبشان مرضى است و در راه جهاد در امر خدا سنگينى (تثاقل ) مى كنند و بهانه گيرى مى كردند خداوند براى توبيخ بيشتر، آنها را مورد خطاب قرار داده است و مى فرمايد: آيا از شما در صورتى كه از قرآن واز عمل كردن به آن از جمله جهاد در راه خدا اعراض كنيد و رويگردان شويد غير از اين توقع هست كه در روى زمين فساد كنيد با ريختن خونها و غارت اموال و بردن آبروى انسانها و قطع رابطه كردن از خويشاوندان در آخر آيه اشاره است به مفسدين در روى زمين و قطع رحم كنندگان و احتمال اينكه مراد از(توليتم ) تصدى حكم و قضاوت بين مردم باشد اين احتمال را مرحوم طباطبائى هم نقل كرده به طورى كه از مجمع البيان هم نقل كرده ايم بنا بر اين از آيه شريفه حرمت قطع رحم به روشنى استفاده مى شود.
آيه دوم ، الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر اللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون . (34)
ترجمه ، فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از استوار ساختن آن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع نموده و در روى زمين فساد مى كنند، اينها زيانكارانند.
دلالت اين آيه شريفه بر حرمت قطع رحم از راه عموميت آيه خواهد بود يعنى يكى از چيزهايى كه خداوند امر كرده به پيوند آنها صله ارحام است كه در اين صورت آيه دليل مى شود بر حرمت قطع رحم و رواياتى هم وارد شده است كه قطع رحم را از مصاديق اين آيه شريفه شمرده است يعنى در بعضى روايات امام عليه السلام آيه را تطبيق نموده بر حرمت قطع رحم مانند روايت سهل بن زياد از امام صادق عليه السلام كه ذيلا مى خوانيد، سهل بن زياد عن ابى عبداللّه عليه السلام عن ابيه عليه السلام قال : قال لى على بن حسين صلوات اللّه عليهما: يا بنى انظر خمسه فلا تصاحبهم ولا تحادثهم و لا ترافقهم فى طريق فقلت يا ابا من هم ؟ قال : اياك و مصاحبه الكذاب فانه بمنزله السراب يقرب لك البعيد و يباعد لك القريب و اياك و مصاحبه البخيل فانه يخذلك فى ماله احوج ما تكون اليه و اياك و مصاحبه الاحمق فانه يريد ان ينفعك فيصرك و اياك و مصاحبه القاطع لرحمه فانى وجدته ملعونا فى كتاب اللّه عزوجل فى ثلاثه مواضع : قال اللّه عزوجل ( فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدو فى الارض و تقطعو ارحامكم اولئك الذين لعنهم اللّه فاصمهم و اعمى ابصارهم ) و قال ( الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امراللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سوء الدار) و قال فى البقره ( الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر اللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون ) (35)
ترجمه : از امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش حديث نقل شده است كه فرمودند پدرم على بن حسين عليه السلام به من فرمود: پنج گروه را در نظر داشته باش و با آنان همراهى و مصاحبت منما من گفتم پدر جان آنها كيانند؟ فرمود:
1- بپرهيز از همراهى و رفاقت با دروغگو زيرا او به منزله سرابى است كه دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى سازد.
2- بپرهيز از رفاقت با فاسق زيرا او تو را مى فروشد به لقمه اى از خوراكى يا كمتر از آن .
3- بپرهيز از رفاقت با بخيل زيرا او دست از كمك به تو به وسيله مالش برمى دارد آنگاه كه تو كاملا به آن نياز مندى .
4- بپرهيز از رفاقت با احمق زيرا او مى خواهد به تو سود برساند ولى به 66وسيله حماقتش ، به تو زيان مى رساند.
5- بپرهيز از رفاقت از قاطع رحم زيرا من يافتم او را كه در سه جاى قرآن به او لعن شده است ، خداى عزوجل فرموده است اگر از دستورات خداوند رويگردان شويد جز اين انتظار مى رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد آنها كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته ، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور ساخته است . (36)
آنان كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده است قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند لعنت براى آنهاست و بدى (مجازات ) سراى آخرت . (37)
فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از محكم كردن آن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع نموده و در روى زمين فساد مى كنند اينان زيانكارانند. (38)
اگرچه كلمه لعن در ظاهر آيه شريفه نيامده است شايد امام عليه السلام آن را از قول خداوند متعال كه مى فرمايد، اولئك هم الخاسرون استفاده فرموده است واز بواطن قرآن محسوب مى شود كه استفاده از باطن قرآن مخصوص ائمه اطهار (عليهم السلام ) است آنان هستند كه معانى واقعى ( ظاهر و باطن ) قرآن را عالم هستند و لذا امام باقر عليه السلام به فرزند بزرگوارش ‍ فرمودند با قاطع رحم رفيق مباش كه او مورد لعن خداوند است انسانى كه فاسق مى شود واز راههاى عقلانى خارج مى شود و خودش را به مرحله اى از سقوط مى رساند كه چيزهايى كه ممكن بود او را به كمال و هدايت و فضايل اخلاقى برساند ( مانند اصلاح در روى زمين وصله رحم و مراعات پيمان خداوندى ) همان چيزها باعث گمراهى و سقوط او بشود ( مانند قطع رحم و افساد در روى زمين و پيمان شكنى با خداوند) آن وقت همچو انسانى مورد لعن خداوند قرار خواهد گرفت كه مى فرمايد: و الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه ، و يقطعون ما امر اللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سوالدار. (39)
يعنى آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات ) سراى آخرت .
اما رواياتى كه دلالت مى كند بر حرمت قطع رحم فراوان است و ما چند روايت را در اينجا مى آوريم .
1- عن عبداللّه سنان قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام ، ان لى ابن عم اصله فيقطعنى حتى لقد هممت لقطيعته اياى ان اقطعه اتاذن لى قطعه قال : انك اذا وصلته و قطعك وصلكما اللّه عزوجل جميعا و ان قطعته و قطعك وصلكما اللّه عزوجل جميعا و ان قطعته و قطعك قطعكما اللّه (40)
عبداللّه بن سنان مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم : پسر عمويى دارم كه هرچه با پيوند برقرار مى كنم او از من قطع رابطه مى كند تا اينكه تصميم گرفتم به خاطر قطع رابطه او من هم از او قطع رابطه نمايم آيا به من اجازه مى فرماييد از او قطع رابطه كنم امام عليه السلام فرمودند: اگر شما با او پيوند برقرار كنى و او از شما قطع رابطه نمايد خداوند شما را باهم مى پيوندد و اما اگر شما از او قطع رابطه نمايى و او هم از شما قطع رابطه كند خداوند از هردوى شما قطع خواهد فرمود.
علامه مجلسى ره توضيحى دارند كه مى فرمايد اين پيوند شما شايد سبب شود براى بيدارى او والا يعنى اگر بيدار نشود و قطع رحم را ادامه دهد اين باعث كوتاهى عمر او و عقوبت آخرت براى او خواهد بود و بر اين نظريه كلام مولا اميرالمومنين عليه السلام راهم شاهد مى آورد كه حضرت فرمودند
به دشمنت احسان كن كه اين احسان شما يكى از دو پيروزى را بر شما به ارمغان خواهد آورد يا او از دشمنى با شما دست برمى دارد يا باقى مى ماند و مستحق عقوبت و رسوائى خواهد بود . (41)
2- عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله لا تقطع رحمك وان قطعك . (42)
امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا فرمودند: با خويشاوندانت قطع رابطه مكن اگرچه آنان از شما قطع رابطه كنند.
3 - عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : كفر باللّه من تبرا من نسب وان دق . (43)
امام صادق عليه السلام فرمودند: آن كس كه از نسب خود اگرچه پست هم باشد بيزارى جويد به خداوند كافر شده است . مرحوم مجلسى مى فرمايد وان دق يعنى ولو نسب دور باشد.
و مرحوم علامه مجلسى در اين روايت كه امام عليه السلام فرمودند بيزارى جستن از نسب باعث كفر مى شود در كفر چند احتمال ذكر كرده است :
1- مراد گناه كبيره است .
2- مراد كسانى است كه قطع رحم را حلال مى دانند چون كسى كه قطع رحم را حلال بداند كافر است .
3- مراد از كافر در اينجا يعنى كفران نعمت كننده چون قطع رحم كننده به نعمت صله رحم كافر شده و كفر ان نعمت كرده است .
4- مراد اين است كه اين كفر و بيزارى شبيه كفر است چون اين كار يعنى قطع رحم كارى است كه مشابهت به كار كافر دارد چون كفار در جاهليت قطع رحم مى كردند و در آخر مى فرمايد در اين كه قاطع رحم كافر به خداست به يكى آن معناى چهارگانه كه در بالا بيان كرديم فرق نمى كند بين پدر و فرزند و يا غير اينها باشد، اينها مجموع احتمالاتى بود كه مرحوم مجلسى در كفر باللّه داده است . (44)
5- عن الصادق عليه السلام عن ابائه عليهم السلام قال : قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله اذا ظهر العلم و احترز العمل و اتلف الا لسن و اختلف القلوب و تقاطعت الارحام هناك لعنهم اللّه فاصمهم و اعمى ابصارهم . (45)
امام صادق عليه السلام نقل فرمود از پدران بزرگوارشان كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند وقتى دانش آشكار شود و عمل به آن نشود و زبانها باهم باشند اما قلوب و دلهاى آنها با هم اختلاف داشته باشند واز خويشاوندان قطع رابطه كنند آن وقت است كه خداوند بر آنان لعنت مى كند و آنها را كر كور مى گرداند، كه حق را نمى شنوند و حقيقت را نمى توانند ببينند يعنى به علم عمل نكردن (عالم بى عمل ) و زبان با قلب و دل يكى نبودن (منافق ) واز خويشاوندان قطع كردن مجموع اينها باعث اين مى شود كه انسان از ديدن و شنيدن حقيقت عاجز باشد.
6- عن ابى جعفر عليه السلام قال ، قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ، فى كلام له اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنه يوجد من مسيره الف عام ولا يجدها عاق ولا قاطع . (46)
رسول خدا فرمودند: بپرهيزيد از عاق والدين و قطع نمودن از خويشاوندان به درستى كه بوى بهشت از مسير يكهزار سال به مشام انسان مى رسد اما عاق والدين و قطع رحم كننده هرگز آن را استشمام نمى كند.
7- عن عنبسه العابد قال جاء رجل فشكى الى ابى عبداللّه عليه السلام اقاربه فقال له : اكظم غيظك و افعل فقال : انهم يفعلول و يفعلون ، فقال ، اتريد ان تكون مثلهم فلا ينظر اللّه اليكم . (47)
راوى مى گويد: مردى خدمت امام صادق عليه السلام آمد واز نزديكان و خويشاوندان خود به آن حضرت شكايت نمود حضرت به وى فرمود، خشمت را فرو نشان و كارت را انجام ده (يعنى دائما (خشمت را فرو نشان و در صدد انتقام بر ميا) عرض كرد آنان مى كنند (آنچه را كه مى خواهند) و مى كنند (و شما به من دستور فرو نشاندن خشمم را مى دهيد)؟ امام عليه السلام فرمودند: آيا تو هم مى خواهى مانند آنان باشى تا خداوند توجهى به شما نكند.
مرحوم مجلسى در ذيل روايت شرح مى دهند و مى فرمايد: يعنى خداوند رحمت خود را از همه شما در دنيا و آخرت باز مى دارد ولى اگر شما با آنان پيوند برقرار كرديد يا آنان دست از آزار تو بردارند آن وقت رحمت خداوند شامل همه شما مى شود و تو به آن سزاوارترى و در صورتى كه آنان دست از آزار شما بر ندارند آن وقت رحمت خداوند مخصوص تو خواهد بود و هيچ انتقامى براى تو بهتر از اين نيست . (48)
جمله آخر اين روايت كه مى فرمايد خداوند نظر مى كند به شما اين ظاهر است در اين معنى كه (قطع رابطه نمودن شما) مورد خشم و غضب خداوند است و مبغوضيت اين عمل در حد حرمت است .
8- عن الجهم بن الحميد قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام : تكون لى القرابه على غير امرى الهم على حق الرحم لا يقطعه شيئى و اذا كانوا على امرك كان لهم حقان : حق الرحم و حق الاسلام . (49)
جهم بن حميد مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : خويشاوندانى دارم كه دين مرا ندارند و در دين اسلام نيستند).
آيا آنان بر من حقى دارند، امام عليه السلام فرمودند: آرى خويشاوندى را چيزى قطع نمى كند و اگر همدين تو باشند دو حق پيدا مى كنند! حق خويشاوندى و حق اشتراك در اسلام .
9- وفى روايه يونس بن يعقوب قال : سمعت الصادق جعفر بن محمد عليهماالسلام : يقول فى حديث يا يونس ملعون ملعون من اذى جاره ...ملعون ملعون قاطع رحم . (50)
يونس مى گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم در ضمن حديثى دوبار فرمودند: اى يونس از رحمت خداوند دور است كسى كه همسايه اش را اذيت كند و باز دوبار فرمودند از رحمت خداوند دور است كسى كه از خويشاوندش قطع رابطه كند.
از آنجائى كه اين دو روايت شريفه براى مومنين خالى از فايده نيست ما ترجمه كامل روايت را از وسائل الشيعه مرحوم شيخ حر عاملى (ره ) مى آوريم .
يونس بن يعقوب مى گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم در ضمن حديثى (كه از موارد زير را محض تاكيد دوبار فرمودند از رحمت خدا دور است ) از رحمت خداوند دور است ( كسى كه همسايه اش را اذيت كند و از رحمت خداوند دور است كسى كه برادر ايمانى او، او را به صلح و سازش دعوت كند ولى اجابت نكند، واز رحمت خداوند دور است كسى كه آشنا با قرآن باشد در عين حال اصرار بر شمر خمر داشته باشد (يعنى شراب بخورد) واز رحمت خداوند دور است كسى كه على عليه السلام را دشمن داشته باشد به درستى كه على عليه السلام را كسى دشمن نمى دارد مگر اينكه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله را دشمن داشته باشد و كسى كه رسول خدا را دشمن داشته باشد مورد لعنت خداوند قرار خواهد گرفت هم در دنيا وهم در آخرت و از رحمت خدا دور است كسى كه مومنى را به كفر نسبت دهد مانند كسى است كه خودش كفر گفته باشد واز رحمت خداوند دور است زنى كه شوهرش را اذيت كند و سعادتمند است زنى كه به شوهرش اكرام كند و اذيتش نكند در تمام احوال زندگانيش واز رحمت خداوند دور است كسى كه قطع رحم كند واز رحمت خداوند دور است كسى كه سحر و ساحرى را تصديق كند واز رحمت خداوند دور است كسى كه بگويد ايمان فقط با زبان گفتن است بدون داشتن عمل واز رحمت خداوند دور است كسى كه خداوند به او مالى بدهد ولى او انفاق نكند چيزى را آيا نشنيده اى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند، يك درهم صدقه از ده شب نماز خواندن افضل است و حضرت فرمودند كه از رحمت خداوند دور است كسى كه پدر و مادرش را بزند واز رحمت خداوند دور است كسى كه عاق والدين باشد و از رحمت خداوند دور است كسى كه به مسجد وقار و احترام قائل نباشد. (51)
10 - عن حذيفه بن منصور قال : قال ابو عبداللّه عليه السلام اتقو الحالقه فانما تميت الرجال قلت ، ومالحالقه ؟ قال : قطيعه الرحم . (52)
امام صادق عليه السلام فرمودند: بپرهيزيد از(حالقه ) به درستى كه آن مردان را از بين مى برد حذيفه مى گويد از امام عليه السلام پرسيدم حالقه چيست ؟ فرمودند قطع رابطه كردن با خويشاوند است .
11- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله عن جبرئيل عليه السلام عن اللّه عزوجل قال : لا تنزل الرحمه على قوم فهيم قاطع الرحم . (53)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله از جبرئيل عليه السلام او از خداوند متعال نقل مى كند كه فرمودند: رحمت نازل نمى شود بر جمعى كه در داخل آن جمع قاطع رحم (كسى كه از خويشاوندش ‍ قطع رابطه كند) وجود داشته باشد.
12- عن رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله : انه قال : قطيعه الرحم تحجب الدعاء. (54)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند قطع ارتباط با خويشاوند، مانع بول دعا و نيايش مى شود.
13- قال على عليه السلام : قطيعه الرحم تزيل النعم .
على عليه السلام فرمودند: قطع ارتباط با خويشاوند نعمت را زائل مى سازد.
(55)
14- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله : ما من ذنب اجدر ان يعجل اللّه لصاحبه العقوبه فى دنيا مع ما ادخره فى الاخره من البغى و قطيعه الرحم . (56)
رسول خدا فرمودند: گناهى نيست كه سزاوار باشد خداوند شتاب كند در عذاب صاحب آن در دنيا افزون بر عذابى كه براى آخرتش ذخيره كرده است از ستم و قطع ارتباط با خويشاوند.
توضيح : ستم و قطع رحم آثار سوء و نتيجه منفى دارند در دنيا انسان را قبل از مجازات در آخرت گرفتار مى كنند و در صورتى كه از ظلم و ستمى كه مرتكب شده و قطع رحم كرده توبه نكرده باشد در آخرت هم مجازات مى شود.
15- عن ابى بصير قال : سالت ابا عبداللّه عليه السلام : عن الرجل يصرم (اى يقطع ) ذوى قرابته ممن لا يعرف الحق ؟ قال : لا ينبغى له ان يصرمه . (57)
ابوبصير مى گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم از مردى كه از خويشاوندانش به خاطر اينكه مذهب حق را نمى شناسند - يعنى شيعه نيستند - قطع ارتباط كند امام عليه السلام فرمودند سزاوار نيست كه از آنان قطع ارتباط كند.
16- عن النبى صلى اللّه عليه و آله : انه قال لا يدخل الجنه قاطع رحم .
رسول خدا فرمودند: كسانى كه با خويشاوندانش قطع ارتباط كند وارد بهشت نمى شود.
17- امام صادق عليه السلام فرمودند: مردى خدمت رسول خدا آمد عرض كرد يا رسول اللّه من اقوامى دارم كه اگر با آنان رفت و آمد داشته باشم شخصيت من ضرر مى بيند و به من دشنام مى دهند مى خواهم از آنان قطع ارتباط كنم حضرت فرمودند: آن وقت خداوند هم از همه شما قطع خواهد فرمود اين روايت را محدث بزرگوار مرحوم كلينى (ره ) در كتاب شريف اصول كافى نقل فرموده است ، اما عين روايت (58)
فقال : يا رسول اللّه اهل بيتى ابوا الا توثبا على و قطيعه لى و شتيمه ، فارفضهم ؟ قال : اذا يرفصكم اللّه جميعا قال : فكيف اصنع ؟ قال : تصل من قطعك و تعطى من حرمك و تعفو عمن ظلمك ، فانك اذا فعلت ذالك كان لك من اللّه عليهم ظهير . (59)
ترجمه : امام صادق عليه السلام فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد گفت يا رسول اللّه فاميل من تصميم گرفته اند بر من حمله كنند و از من قطع ارتباط كنند و دشنامم دهند آيا من حق دارم آنان را ترك كنم واز آنان دور شوم فرمودند در آن صورت خدا هم شما را ترك مى كند عرض كرد پس چه كنم ؟ حضرت فرمودند شما پيوند برقرار كنيد با هر كه با شما قطع ارتباط كند و عطا كن به هر كه تو را مرحوم كند و گذشت كن با هركه به تو ستم كند براى اينكه اگر شما اين كارها را انجام داديد خداوند شما را بر آنان يارى مى دهد.
مرحوم علامه مجلسى توضيحى دارند كه مى فرمايد: اينكه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند در آن صورت خداوند همه شما را ترك مى كند ترك خداوند كنايه از صلب كردن رحمت و نصرت خود از شما است و نازل كردن عقوبت و عذاب ، بر شما است و مراد از ظهير در اينجا كمك الهى و ملائكه و خوبان مومنين است .(60)
18- عن بعض اصحابنا عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : قلت له ان اخوتى و بنى عمى قد ضيقوا على الدار و الجاونى منها الى بيت ولو تكلمت اخذت ما فى ايديهم قال ! فقال لى اصبر فان اللّه سيجعل لك فرجا قال : فانصرفت و وقع الوباء فى سنه احدى و ثلاثين (و مائه ) فماتوا و اللّه كلهم فما بقى منهم احد، فقال : هو بماصنعوا بك و بعقوقهم اياك و قطع رحمهم بتروا اتحب انهم بقوا و انهم ضيقوا عليك ؟ قال : قلت اى واللّه . (61)
از برخى از اصحاب نقل شده است كه مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم برادران و عموزادگان خانه ام را بر من تنگ كرده اند واز همه آن خانه مرا به يك اطاق ، پناهنده كرده اند، و من چنانچه در اين باره اقدام كنم آنچه در دست آنها است مى گيرم ، آن حضرت فرمودند صبر كن زيرا خداوند برايت گشايشى فراهم خواهد فرمود.
مى گويد من منصرف شدم وبائى در سال صد و سى و يك آمد و به خدا سوگند همگى آنان مردند و يك نفر از آنان هم باقى نماند مى گويد من بيرون آمدم و به نزد آن حضرت رفتم كه بر امام صادق عليه السلام وارد شدم فرمود حال اهل خانه ات چطور است ؟ عرض كردم به خدا سوگند همه آنان مردند و يك نفر هم از آنها زنده نماند حضرت فرمود اين براى آن كارى بود كه به تو كردند و براى آن آزارى كه به تو رساندند و قطع رحمى كه كردند در نتيجه نابود شدند، آيا مى خواستى كه زنده باشند و بر تو تنگ بگريند، عرض كردم : آرى به خدا سوگند.
19- فى وصيت الصادق عليه السلام لعبداللّه بن جندب ، يا ابن جندب ! صل من قطعك و اعط من حرمك و احسن الى من اساء اليك و سلم على من سبك و انصف على من خاصمك و اعف عمن ظلمك كما انك تحب ان يعفى عنك فاعتبر بعفواللّه عنك . (62)
در وصيت امام صادق عليه السلام به فرزند جندب آمده است كه حضرت فرمودند اى پسر جندب پيوند برقرار كن با كسى كه از تو قطع رابطه كرده است و بخشش كن به كسى كه محرومت كرده است و احسان كن به كسى كه به تو بدى كرده است و سلام كن به كسى كه دشنامت داده است و منصفانه رفتار كن با دشمنت و عفو كن از كسى كه به تو ستم روا داشته است آن طورى كه دوست دارى از شما عفو شود عبرت و پند بگير از عفو خداوند از تو.
يعنى خداوند همان طورى كه از گناهان تو عفو مى كند و شما را براى گناهانت گرفتار نمى كند و نعمتهاى فراوانش را از شما قطع نمى كند شما هم از بدى مردم مخصوصا اگر خويشاوند باشد عفو كن چون يك صفت خداپسندانه است .
در اول روايت امام عليه السلام فرمود پيوند برقرار كن با كسى كه از شما قطع ارتباط كرده است در روايتى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمده است كه حضرت فرمودند: اگر بعد از قطع ارتباط شما پيوند برقرار كنيد سپس اقوامت از شما قطع كنند آن وقت براى شما از طرف خداوند كمك خواهد شد بر عليه آنها. (63)
مرحوم صاحب جواهر وقتى معاصى و گناهانى كه به آنها وعده عذاب داده شده مى شمارد مى فرمايد نهم قطع ارتباط با خويشاوندان است . (64)
20 - امام باقر عليه السلام فرمودند: سه خصلت است كه صاحب آنها قبل از مرگشان و بال و سزاى آنها را خواهند ديد، 1 - ظلم و ستم 2 - قطع ارتباط با خويشاوندان 3 - قسم دروغ . (65)
21 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : وجدنا فى كتاب رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله اذا ظهر الزنا من بعدى كثر موت الفجاه و اذا طفف المكيال و الميزان اخذهم اللّه باالسنين و النقض و اذا منعو الزكاه منعت الارض بر كتها من الزرع و الثمار و المعادن كلها و اذا جاروا فى الاحكام تعاونوا على الظلم و العدوان و اذا نقضو العهد سلط اللّه عليهم عدوهم و اذا قطعو الارحام جعلت الاموال فى ايدى الاشرار و اذا لم يامروا بالمعروف ، و لم ينهوا عن المنكر و لم يتبعو الاخيار من اهل بيتى سلط اللّه عليهم شرارهم فيدعو خيار هم فلا يستجاب لهم . (66) امام باقر عليه السلام فرمودند، كه در كتاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله يافتم (نوشته بود) هرگاه پس از من زنا پديدار شود مرگ ناگهانى فراوان مى شود و هرگاه از پيمانه و ترازو كم كنند خداوند آنان را به قحطى و كمى خوار و بار و ساير وسايل زندگى گرفتار مى كند و هرگاه از دادن زكات دريغ كنند زمين بركات خود را از زراعت و ميوه ها و معادن منع مى كند و هرگاه در احكام به ناحق حكم كند همكارى در ستم و عدوان خواهند كرد و به ستم همديگر دچار مى شوند، وقتى پيمان شكنى مى كنند خداوند دشمنشان را بر آنان مسلط مى كند وقتى كه قطع رحم مى كنند خداوند اموال و ثروتها را در دست اشرار قرار مى دهد وقتى امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمايند و پيروى از نيكان اهل بيت (ع ) من ننمايند خداوند اشرار آنان را بر ايشان مسلط مى كند پس نيكان آنان دعا مى كند و هرگز مستجاب نمى شود. مرحوم علامه مجلسى توضيحى دارند كه مى فرمايد: قطع رحم سبب افتادن اموال در دست اشرار مى شود و براى آن اسباب ظاهرى و باطنى وجود دارد از جمله اسباب ظاهرى آن اين است كه آنان در جلوگيرى از ستم همكارى نمى كنند پس اشرار بر آنان مسلط و اموال آنان را غارت مى كنند و اين به تجربه ثابت شده است كه آنان نزاع مى كنند و شكايت مى برند پيش حكام جور و به وسيله رشوه اموالشان در دست اشرار قرار مى گيرند و سبب باطنى آن هم قطع لطف خداوند است از ايشان . (67)
از مجموع اين روايات حرمت قطع ارتباط خويشاوندى روشن مى شود و قطع رحم از گناهان كبيره است و مومنين بايد از آن اجتناب كنند و دستور الهى را مراعات كنند و پيوند خويشاوندى را در تمام مراتب آن انجام دهند كه مورد رضايت خداوند و ائمه (اطهار عليهم السلام ) قرار خواهند گرفت انشاء اللّه .