الف - افریقاى
شمالى (مغرب بزگ)
شمال افریقا همچون
شبه جزیرهاى در جنوب مدیترانه و شمال صحراى کبیر افریقا قرار داشته و اقیانوس اطلس
مرز غربى آن مىباشد. بخش عظیمى از آن را صحراى افریقا دربر گرفته و غیر از کوههاى
اطلس - واقع در شمال غربى آن - ارتفاعات مهمى ندارد. از غرب به شرق آن دو رشته کوه
کشیده شده که ارتفاع آنها از توبکال در مراکز با 4165 متر با جبال شعامبى که از
1554 متر تجاوز نمىکند سیر نزودلى دارد.
تحت تاثیر دریاى
مدیترانه در منطقهاى به طول 5000 کیلومتر از مرز مصر تا جبل الطارق کشاورزى رونق
خوبى دارد. آب و هواى شمال افریقا در سواحل مشرف به مدیترانه در تابستان گرم و خشک
و در زمستان سرد و توام با باران نسبتا زیاد است. تابستان این مناطق طولانى بوده و
به سوى نواحى جنوبى آب و هواى گرم و خشک صحرایى به آن حاکم مىگردد. مهمترین شریان
حیاتى این ناحیه رودخانه نیل است که 1200 کیلومتر آن در کشور مصر جریان داشته و با
دلتاى بزرگى به دریاى مدیترانه مىریزد.
افریقاى شمالى،
مهد تمدنهاى قدیمى است و تاریخى دههزار ساله دارد. تمدن مصرى کهنترین تمدن این
ناحیه است که در تاریخ افریقا سهمى ویژه دارد. (1) بربرها سکنه اصلى
شمال افریقا بودهاند که در ادوار باستانى و در قرون قبل از میلاد در منطقهاى وسیع
که از یک سو به غرب مصر و از سوى دیگر به سواحل اقیانوس اطلس منتهى مىشد
مىزیستهاند و مراکز بازرگانى و جوامع شکوفائى داشتهاند. این مردمان در هزاره دوم
ق.م بخش مهمى از همه صحنه افریقاى شمالى را فرا گرفته و با بنیاد صحرایى و فرهنگ
بومى تمدنى را تاسیس نمودند و بر سرزمین ساحلى مدیترانهیى شاداب و تپههاى
داخلىاش تسلط یافتند. (2) با فتح شمال افریقا بدست مسلمین بربرها
بتدریج اسلام را پذیرفتند و اکثرا با رها نمودن زبان بومى به زبان عربى تکلم
مىنمودند. طوارق یکى از مهمترین طوایف بربرند که در صحراى مرکز و سواحل نیجر وسطى
زندگى مىکنند. نژاد مشترک بربرها بین خودشان ایماز یقن (3) (مردمان
آزاد) نام دارد که در طول 4 قرن و در دو موج پیاپى، مسلمانان بدانها رسیدند و در
فرهنگ و زبان آنان تحولاتى عمده بوجود آوردند. (4)
عقبه ابن نافع در
قرن اول هجرى شمال افریقا را فتح نمود و شهر قیروان را به عنوان مرکز حکمرانى
مسلمین بنا نهاد. این شهر در شمال شرقى تونس قرار دارد و با مساجد زیاد از شهرهاى
مذهبى مسلمین به شمال مىرود بعدا در زمان موسى ابن نصیر شمال افریقا مرکز فتوحات
مسلمین در اروپاى جنوبى و اسپانیا قلمداد گردید و از طریق شمال غربى این منطقه به
سال 92 ه ق (711 م) طارق ابن زیاد، سردار مسلمان در جبل از الطارق پیاده شده و
اندلس را به تصرف خود درآورد در سال 713 م عبد العزیز ابن موسى با سپاهیان جنگاور
به پرتقال شتافت و در سال 714م تا فرانسه پیش رفته و سپاهیانش اسبهاى خود را از آب
رودخانه رن سیراب نمودند.
دولت قدرتمند
فاطمى جایگزین حکمران عباسى در مصر گشته و خلفاى فاطمى دو قرن بر مصر و شمال افریقا
فرمان راندند. این سلسله از آغاز تا نیمه حکومت المستنصر بالله (297 تا 450 هجرى
قمرى) دوران عظمت و اقتدار سلطه اسلامى در مصر و افریقاى نفوذ یافته، حتى کشور تونس
تا سال 438 ه ق کاملا شیعى بود. بربرها نیز تحت انقیاد این دولت قرار گرفتند.
در قرن یازدهم
میلادى (نیمههاى آن) نهضتى بنام المرابطون یا آل مروارید از جانب قبایل صنهاجى در
صحرا و شمال افریقا پدید آمد. قوم مزبور قبیلهاى از بربر بودند و در شمال افریقا
مىزیستند این سلسله در اواخر قرن یازدهم میلادى تمامى بلاد غرب و جنوب و جنوب شرقى
اسپانیا را فتح نمود. بزرگترین پادشاه آن «یوسف ابن تاشفین» نام داشت که شهر مراکش
را بنا نهاد و بربلوک اسپانى غلبه یافت این نهضت با قیام مغز بن بادیس صنهاجى و
بیرون آمدن تونس از سلطه فاطمیان آغاز شد و این دوره وضع تونس و شمال افریقا اسف
بار بود و درگیریهاى خونینى بین شیعیان و اهل تسنن بوقوع پیوست. (5) بعد
از االمرابطون، الموحدون روى کار آمدند (از سال 1148م) این سلسله توانستند مراکش،
الجزایر، و تونس را براى اولین بار متحد کنند و مغرب (افریقاى شمالى) دگر بار شکوفا
شد. ممالیک که در اصل برده بودند و فاطمیون در قرن دهم آنان را به سوى مصر جلب
نمودند. از سال 1250 م با کشتن توران شاه، آخرین پادشاه ایوبى سلسله ممالیک را در
مصر پایه گذاشتند.اینان بر علیه صلیبیان و نیز مغولان جنگهایى را ترتیب دادند و 250
سال بر مصر حکومت کردند.
سلطان سلیم اولین
پادشاه عثمانى در سال 1517م به حکومت این سلسله پایان داد.
مسیحیان که در
اروپاى جنوبى دوباره نیرو گرفته بودند آغاز به دست اندازى به افریقاى شمالى کردند و
از سال 1415 که بندر شمالى مراکش یعنى «سئوتا» را تسخیر کردند براى نخستین بار
فتوحات در سراسر مدیترانه وارونه شد. در این زمان ترکهاى عثمانى بر ممالک افریقاى
شمالى هجوم برده و تا سال 1587 م تمامى نقاط آن را تحت قلمرو خود در آوردند.
(6) دولت عثمانى که از دور و به گونهاى غیر مستقیم بر مغرب (افریقاى شمالى)
حکومت مىکرد. خاندان موافق میل خود را به پادشاهى رسانیده و در نتیجه دولتهاى
خراجگذار امپراتورى عثمانى شمال افریقا را اداره مىنمودند. دولتهاى مزبور از سال
1932م مورد تجاوز فرانسویان قرار گرفت و بدین گونه استعمار بر افریقاى شمالى پاى
گشود و تا زمان استقلال، کشورهاى این منطقه زیر سلطه فرانسه ایتالیا و انگلستان
قرار گرفتند و فرهنگ استعمارى در سرزمینهاى اسلامى آن نفوذ نمود. پس از رهایى از
استعمار بدلیل آنکه مرزهاى این کشورها با اغراض استعمارى تعیین گشته بود،
درگیریهایى را بوجود آورد. جنگ شنها میان الجزایر و مراکش در اکتبر 1963م، مناقشات
مراکش و موریتانى بر سر تیندوف (7) و یشار - که بر حسب قراردادى مراکش
از این دو ناحیه چشم پوشید - از این نمونهها بود. در یاستخارجى نیز مشى متضادى بر
کشورهاى شمال افریقا حکمفرماست. لیبى مرام خاصى دارد، مصر و مراکش و تونس به غرب
گرایش دارند و الجزایر ضمن رابطه با اروپا و بویژه با فرانسه از سوسیالیزم پیروى
مىکند. کشورهاى مغرب، با بحرانهاى عدیدهاى روبرو هستند که تجدید حیات اسلامى و
رشد اسلام گرایى در راس آن است و این حرکت مسلمانان مبارز، سردمداران افریقاى شمالى
را در نگرانى عمیق فرو برده و آنها از روى درماندگى و استیصال به سرکوبى شدید
نهضتها و جنبشهاى اسلامى پرداخته و دست اندرکاران این تشکیلات را به نحو فجیعى
شکنجه نموده یا بدون مدرک لازم به زندانهاى طویل المدت محکوم مىنمایند و برخى را
هم به شهادت مىرسانند. (8) وقوع چنین حرکتهاى اسلامى، بحرانهاى اقتصادى
اروپا و وجود محیط عربى - افریقائى، سردمداران واحدهاى سیاسى افریقاى شمالى را
وادار نمود که علیرغم تضادهاى سیاسى و موضع گیریهاى ضد و نقیض با یکدیگر، اتحادى را
پىریزى نموده و «اتحادیه مغرب عربى» را در فوریه 1989 م در شهر مراکش بنیان نهند.
در مغرب گروهى که
طرفدار خوارج بودند و از انشعابهاى نخستین تاریخ اسلام به شمار مىرفتند توسط
شیعیان از بین رفتند و در دوران سلطه عثمانى، مذهب حنفى رواج گستردهاى یافت. از
قرن یازدهم مذهب مالکى نیز پیروانى یافت، زبان مردم در حال حاضر عربى است که در
کنار آن زبانهاى بومى و اروپائى هم رواج دارد. از 85 میلیون سکنه افریقاى شمالى
(مغرب) بیش از 95% پیرو آئین اسلامى مىباشند.
کشورهاى شمال
افریقا به لحاظ جغرافیاى اقتصادى نیز با هم تفاوتهاى عمدهاى دارند. الجزایر نوزده
بار وسیعتر از تونس بوده و 5 بار از مراکش بزرگتر است و پر وسعتترین کشور افریقاى
شمالى و دومین کشور وسیع کل قاره افریقا مىباشد. با وجود وسعت زیاد از مشکلات این
کشور این است که تمرکز جمعیت در نقاط حاصلخیز افزونتر مىباشد. در لیبى و الجزایر
90% سکنه بر 10% وسعت تمرکز یافتهاند و 99% مردم نیل در 4% وسعت آن سکونت دارند.
لیبى، تونس و الجزایر اقتصادى متکى بر نفت و گاز دارند در حالى که مصر و مراکش بر
کشاورزى نیز متکى هستند. مراکش ذخائر غنى فسفات دارد و سومین تولید کننده آن در
جهان است. تونس نیز پنجمین تولید کننده فسفات در سطح جهان بوده و از راه جهانگردى و
جذب سیاحان نیز درآمدهایى را به خود اختصاص مىدهد.
مصر
کشور مصر در شمال
شرقى افریقا و در جنوب غربى آسیا واقع است. دریاى مدیترانه در شمال و دریاى سرخ در
شرق آن قرار دارد. کانال استراتژیک سوئز از شبه جزیره سینا (مربوط به مصر) عبور
مىکند این کانال بندر سوئز را در کنار دریاى احمر به بندر پرت سعید در کناره
مدیترانه متصل مىنماید و کوتاهترین راه بین کشورهاى قاره اروپا و کشورهاى اقیانوس
هند و سرزمینهاى غربى اقیانوس آرام مىباشد و یکى از مهمترین راههاى آبى بین المللى
از لحاظ تعدا و ظرفیت کشتىهایى که از آنجا عبور مىکند به شمار مىرود. این کانال
در سال 1869 م در زمان اسماعیل پاشا، خدیو مصر رسما افتتاح شد و در سال 1956م توسط
جمال عبد الناصر ملى اعلام گردید. عمق آن 7 متر، عرض آن 22 متر (9) و
طول آن 168 کیلومتر است. طولانىترین رود دنیاى اسلامى یعنى نیل، کشور مصر را به دو
بخش شرقى و غربى تقسیم مىکند و در نزدیکى قاهره به چند شاخه تقسیم شده و با دلتاى
بزرگى به دریاى مدیترانه مىریزد. (10 دلتاى نیل به دلیل رسوبات
حاصلخیز، از مهمترین اراضى کشاورزى جهان به شمار مىرود. مادر حضرت (موسى(ع) به
دستور خداوند فرزندش موسى(ع) را در صندوقى گذاشت و در همین رودخانه افکند که بعد از
خانه فرعون سر در آورد و با وجود آنکه فرعون در صدد کشتن او بود بدلیل شوق آسیه
(همسر او) از کشتن موسى صرف نظر نمود. و بدین گونه رحمت بى پایان حق بر موسى(ع)
سایه افکند و در حمایت لطف الهى از هر گونه گزندى مصون ماند. و چون به سن رشد و
کمال رسید خداوند متعال علم و حکمت به وى آموخت و او را به پیامبر برگزید.
همچنین کوه طور
واقع در سرزمین سینا، جایگاهى است که در آن بر حضرت موسى(ع) وحى نازل شد و او در
همین نقطه به پیامبر برگزیده شد. آب و هواى مصر در نواحى شمالى، مدیترانهاى و در
نواحى دیگر بجز دره نیل، و گرم و خشک است.
99% از سکنه 25
میلیونى در دره رودخانه نیل که 4% وسعت کل کشور استسکونت دارند 44% در کانونهاى
شهرى و بقیه در روستاها اقامت دارند، رشد سالانه جمعیت 6/2% تراکم نسبى آن با توجه
به 1001449 کیلومتر مربع وسعت، حدود 52 نفر مىباشد. مردم آن اکثرا از نژاد سامى و
قبطى بوده و زبان و خط رسمى و مداول عربى است. 93% مردم مصر مسلمان و سنى مذهبند.
مصر تمدنى 6000
ساله دارد و در 8000 سال ق.م قبیلهاى در مصر سفلى اقامت گزید. اولیت فرعون آن یعنى
منس حکومت واحدى را بوجود آورد و آخرین آن دستور ساخت اهرام ثلاثه را داد در قرن
سیزدهم قبل از میلاد و در زمان خلافت عمر جزو قلمرو اسلامى گردید. آئین قدیمى
مصریان بت پرستى بود و پس از تسلط امپراطور روم بر مصر، مسیحیت آئین تحمیلى مصریان
گردید. اختناق فکرى، مالیاتهاى سنگین، تبعیض و شکنجه، عواملى بود که خشم و تنفر
قبطیان و مردم مصر را بر علیه حکومت جائر روم برمىانگیخت که بر اثراین عصیان به
مذهب ارتدکس که نقطه مقابل مذهب رسمى حکومت روم بود، روى آوردند. استقبال قبطیان از
آئین اسلام نیز خود مظهر این روح استنکار و حریت طلبى بود و با ورود مجاهدین اسلام
به سرزمین مصر، با وجود سد محکمى که از سوى حکام رومى مصر شوند و درمدت کوتاهى این
آئین رشد فزایندهاى در مصر یافت و در اندک زمانى سرزمین بصورت یک کشور مسلمان نشین
درآمد. مسلمانان بر حسب توصیه پیامبر اسلام(ص) با مصریان از در مسالمت و خوش سلوکى
وارد شدند زیرا پیامبر اکرم(ص) به آنان فرموده بود:
«شما مصر را
مىگشائید نسبت به اهالى آن سامان نیکى کنید چه آنان را حق خویشاوندى و دامادى
است.» (11)
رونق اسلام در مصر
به حدى بود که در زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموى تعداى مسیحیان آن بسیار
کم و میزان جزیه آن به مبلغ ناچیزى تنزل یافت.
کلیساها و اموال
موقوفات مسیحیان در مدت حکومت مسلمین بر مصر، از آزادى و امنیت و حمایت مسلمین
برخوردار بود مسلمانان در رفتار خود عملا ثابت نمودند که براى رهائى ملل از اسارت
فکرى و تامین آزادى مذهبى آمدهاند نه براى منافع مالى و توسعه قلمرو جغرافیائى.
دکتر گوستاو لوبون
در کتاب «تمدن اسلامى و عرب» رفتار مسلمانان را با مصریان این گونه توضیح مىدهد:
«... مسلمانان با
وجود آنکه ابتدا تلفات زیادى دادند و در فتح مصر (12) بالغ بر 23000 نفر
مسلمان به قتل رسید پس از پیروزى کامل از عفو و اغماض و ملایمت دریغ ننمودند و نسبت
به آشوبگران، عفو عمومى صادر کردند و عذرهاى هر کى را بحست قبول پذیرفتند و سدها و
راهها و نهرها را آباد و مبالغ هنگفتى هم به مصرف ابنیه و عمارات رسانیدند.»
از همان روزى که
اسلام وارد مصر شد تشیع نیز به مصر راه یافت و قبل از آنکه حضرت على(ع) به خلافت
برسد عدهاى از یارانش را مصریان تشکیل مىدادند. حضرت على(ع) قیس بن سعد و پس از
او محمد ابن ابى بکر را به اداره مصر گماشت که این دو صحابى حضرت على(ع) از پایهها
و عوامل اسقرار تشیع در مصر بودند و پرچم تشیع در مصر به اهتزاز در آمد. چندى نگذشت
که عمرو عاص، مصر را پس از نبردى خونین فتح نمود و محمد بن ابى بکر را دستگیر و پس
از کشتن او جسدش را در میان الاغ مردهاى قرار داده و آتش زد. با روى کار آمدن
مروان بن حکم، زبا نشیعیان مصرى بسته شد و طرفداران او در مصر به دشمنى با طرفداران
على و اهلبیتش پرداختند. در عهد متوکل عباسى، والى او در مصر به سال 236 قمرى تمام
شیعیان را به دستور متوکل اخراج نمود و آنان را به سوى عراق فرستاد.
در قرن سوم هجرى
با وقوع قیامهایى، حرارتهایى در شیعیان بوجود آمد. روى کار آمد فاطیمان مصر، نور
امیدى براى پیروان اهلبیت بود. (2) در زمان فاطمیان مصر از اقیانوس اطلس
تا دریاى سرخ و شبه جزیره عربستان و شمال عراق گسترش یافته بود. این سلسله در نظر
داشتند عباسیان را منقرض کنند اما وجود تفرقه و تشتت در دستگاه آنان اجازه چنین
حرکتى را ندارد. پیشرفت صلیبیون موجب محدودیت متصرفات دولت فاطمى بود. فاطمیان تشیع
را علنى نمودند و دستور دادند بردر و دیوار شهر بنویسند، «خیرالناس بعد رسول
الله(ص) على بن ابى طالب(ع)» در روز عاشورا مراسم حزن انگیز و در روز عید غدیر
آئینهاى ویژهاى را بر پا نمودند. دراواسط قرن ششم هجرى این سلسله توسط ایوبیان
انقراض یافت. ایوبیان به ترویج مذاهب چهارگانه تسنن پرداخته و با تشیع به شدت
مخالفت نمودند و روز عاشورا را عید مقرر کردند. با وجود رفتار فجیع و توام با
قساوت، گرچه طرفداران شیعه در مصر کم شدند لکن هنوز پیروان این آئین در مصر که اغلب
مهاجرند به برپائى مراسم ویژه بزرگداشت اهلبیت و تعمیر و بازسازى مشاهدى که به شیعه
منسوب است (مثل تعمیر و بازسازى مشهد راس الحسین در قاهره) مشغولند ضمنا سیده زینب
دختر یحیى بن زید بن على بن حسین(ع) در مصر دفن مىباشد. در قرون معاصر، شیعیان تحت
تهاجم فرهنگى و تبلیغات ضد شیعى قرار گرفتهاند، و نوشتههائى برعلیه آئین آنها در
مصر انتشار یافته است. چنانچه احمد امین کتاب فجرالاسلام و ضحى الاسلام را بر ضد
شیعه نگاشت. (14)
در قرن
سیزدهم(1250م) همسر نواده صلاح الدین ایوبى به نام شجرة الدر به سلطنت رسید و او
تنها زنى است که در دروه اسلامى بر مصر فرمانروائى داشته است. بعد از ایوبیان
سلسلهاى از ممالیک روى کار آمدند که سلطان سلیم اول نهمین خلیفه دولت مقتدر عثمانى
آنان را بر انداخت و بر شام و مصر استیلا یافت. حکومت عثمانیان بر مصر 250 سال
ادامه یافت.
در سال 1798م
ناپلئون پس از تصرف جزیره مالت بدون کمترین زحمتى وارد اسکندریه مصر شد، ناپلئن که
با مقاومتشدید مردم مواجه گشت طى اعلامیهاى، واژههایى را بکار برد تا مردم را
جذب خود کند از آن جمله اعلامیه خود را با جمله بسم الله الرحمن الرحیم، لا الا الا
الله محمد الرسول الله آغاز کرد[!] و در آن آمده بود که سلسلههاى ممالیک که بر
کشور مصر حکومت داشتهاند ملت فرانسه را تحقیر نمودهاند و به زیباترین کشور جهان
(مصر) ستم کردهاند و ادامه داده بود که:
«اینک اراده الله
رب العالمین بر این قرار گرفته که به سلطنت آنان پایان داده شود»[!] همچنین ناپلئون
خود را دوست دولت عثمانى و حامى مذهب اسلام معرفى کرده بود. همراه با حرکات
مزورانهناپلئون، بدستور وى سربازانش مردم را قتل عام مىکردند، و عدهاى را
تحتشکنجههاى شدید، مىگشتند. سرانجام با وجود مقاومتشدید و مبارزات مسلمانان
مصر، فرانسویان قاهره را به تصرف خود در آوردند و مجددا چندین هزار نفر را کشتند و
دهها روحانى مسلمان را یا گردن زدند و یا سوزانیدند، اما دولت انگلیس طى نبردى با
فرانسویان، مصر را از چنگال فرانسه بیرون آورد. (15)
در سال 1878م خدیو
مصر تحت فشار استعمارگران، کابینهاى را روى کار آورد که اکثر اعضاى آن اتباع
اروپائى بودند و به کابینه اروپائى معروف بود. از سال 1882 انگلستان، مصر را
مستعمره خود نمود و در سال 1922م بر اثر فشار مردم مسلمان مسلمانان مصر، قرارداد
شناسایى استقلال مصر امضا شد و در سال 1936م (1315 شمسى) که ملک فواد اول به قدرت
رسید، استقلال رسمى مصر حاصل شد با این وجود انگلستان همچنان در مصر نفوذ داشت. در
سال 1952م گروهى از افسران جوان به کودتایى علیه علیه ملک فاروق دست زده و عملا
رژیم سلطنتى را به نظام جمهور تبدیل کردند که پس از آن ابتدا سرلشکر محمد نجیب و
سپس جمال عبدالناصر رهبرى مصر را به عهده داشتند. ناصر گرچه از اسلام یاد مىکرد و
قوانین این آئین را رعایت مىنمود اما تکیهگاه اساسىاش ناسیونالیزم عرب و
سوسیالیزم بود. در زمان ناصر، مصر به رهبرى جهان عرب را به دست گرفت. با ملى شدن
کانال سوئز از سوى جمال عبدالناصر، قواى انگلیسى، فرانسو و اسرائیلى به مصر حمله
نمودند. از وقایع ناگوار زمان ناصر، جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل است که در سال
1967م صورت گرفت و به شکست اعراب منجرشد. پس از مرگ ناصر، انورسادات به ریاست
جمهورى رسید که در آغاز اعلام کرد سیاست ناصر را دنبال خواهد نمود ولى به غرب روى
آورد. نزدیکى سادات به غرب و امریکا به حدى رسید که امریکا در سال 1973م کوشید صلحى
یک جانبه بین مصر و اسرائیل برقرار کند و در سال 1977م سادات به فلسطین اشغالى رفته
و با رهبران غاصب و صهیونیستى به مذاکره بپردازد و در سال بعد با وساطت امریکا بین
مصر و اسرائیل در کمپ دیوید امریکا صلحى منعقد شد.
اقتصاد مصر بر
کشاورزى و صدور نفت و منافع ناشى ازحق عبور کشتىها از کانال سوئز، کمک دول غربى و
درآمدهاى ناشى از صنعت توریسم استوار است. محصول مهم کشاورزى آن پنبه است که 25%
اراضى زراعى خود را به آن اختصاص داده است و مرغوبترین پنبه جهان درا ین کشور تولید
مىشود. مصر بزرگترین تولید کننده برنج در قاره افریقا مىباشد. گندم و نیشکر نیز
در آن به عمل مىآید. نفت و فسفات و آهن از ذخائر معدنى آن است. صنایع ذوب آهن،
فولاد، کشتىسازى و تولید آلومینیوم در مصر پیشرفت زیادى نموده و از رونق خوبى
برخوردار است.
با وجود موقع
جغرافیائى مناسب، منابع آبى فراوان، ذخائر و منابع معدنى و کشاورزى و امکانات مناسب
براى توسعه اقتصادى به جهتسیاست غیر اصولى در ده سال اخیر، این کشور دچار رکود
اقتصادى شده و بسیارى از مردم در سطح بسیرا نازلى زندگى مىکنند. 25% افرادى که
توانایى فعالیت دارند، بیکارند.
مرکز حکومت مصر
قاهره است که 15% سکنه مصر را در خود جاى داده و از شهرهاى بسیار قدیمى جهان محسوب
مىشود، 3 بندر مهم و استراتژیک اسکندریه،اسماعیلیه و سوئز از دیگر کانونهاى شهرى
مصر مىباشد.
جمهورى لیبى
جمهورى لیبى با
1759540 کیلومتر مربع در ساحل جنوبى مدیترانه و بین دو کشور مصر و الجزایر واقع شده
است. و چهارمین کشور پروستعت افریقائى به شمار مىآید. در شمال غربى آن جلگههایى
بنام جفارا وجود دارد و بقایاى مواد مذاب آتشفشانى در آن مشاهده مىشود. در شمال
شرقى آن کوههاى سبز وجود دارد که از سوى غرب به سوى خلیجسرت کشیده شده است. قسمت
اعظم لیبى بخصوص نواحى جنوبى آن از بیابانها و کویرها پوشانیده شده که با روش
بیولوژیک فعالیتهایى در جهت بیابان زدائى و تثبیتشنهاى روان آن صورت گرفته است.
(16) نواحى ساحلى شمال آن آب و هواى مدیترانهاى دارد ولى نقاط داخلى و جنوبى
گرم و خشک بوده و میزان ریزشهاى جوى آن ناچیز مىباشد. بالاترین درجه حرارت ثبتشده
در سایه با 58 درجه سانتى گراد براى لیبى گزارش شده که از این لحاظ بین کشورهاى
جهان بیشترین دما را بخود اختصاص داده است. همچنین با 4540000 نفر سکنه (در سال
1990م) پائینترین تراکم جمعیت را دارد. (17) (6/2 نفر) نقاط شهرى و
مناطق سرسبز در کمربند ساحلى است. 67% زندگى شهرى دارند و رشد سالانه جمعیت 5/4%
است. 98% مردم لیبى مسلمان بوده و از نژاد سامى و بربرند. زبان رسمى عربى است ولى
در روستاها و نقاط دورافتاده، زبان بربر هم رواج دارد. مرکز حکومت لیبى، بندر
پریپولى است که در شمال غربى آن و بر ساحل مدیترانه واقع شده است.
لیبى در طول قرون
و اعصار همیشه مورد تهاجم بیگانگان قرار داشته است. در ازمنه گذشته رومیان و
یونانیان آن را تحتسلطه خود درآورده بودند. در قرن ششم میلادى ناحیه ساحلى لیبى
جزو امپراطورى بیزانس (روم شرقى) گردید. سپس اعراب مسلمان و اسپانیائىها و تا آغاز
جنگ جهانى اول دولت مقتدر عثمانى آن را در اختیار داشت. با افول دولت اسلامى
عثمانى، لیبى مستعمره ایتالیا شد و در جنگ جهانى دوم با شکست ایتالیا، ارتش آن
ناگزیر شد که از این سرزمین خارج شود; سپس لیبى تحت نظارت فرانسه و انگلیس درآمد و
سرانجام در سال 1951م با نظارت سازمان ملل متحد به استقلال رسید. با رهایى از چنگال
استعمار، لیبى به صورت پادشاهى اداره مىشد تا اینکه در سال 1969م با کودتایى بدون
خونریزى شاه ادریس (پادشاه وقت) توسط افسران جوان از سلطنتخلع شد و سرهنگ معمر
القذافى به رهبرى لیبى رسید.
اسلام در قرن هفتم
میلادى (قرن اول هجرى) بعد از مصر به لیبى راه یافت که بربرهاى ساکن لیبى به سرعت
جذب این آئین شدند و در فتح بزرگ مسلمانان که منجر به تصرف اندلس شد جزو ارتش
مسلمانان بودند. در عهد عباسیان از سوى هارون الرشید خلیفه عباسى فردى بنام ابراهیم
بن اغلب به عنوان حاکم لیبى انتخاب شد که وى نوعى حکومت بودن وابستگى به بغداد را
در لیبى بنیان نهاد.
مسلمانان این کشور
در هنگام نفوذ استعمار لیبى به مبارزهاى تمام عیار دست زده و عمرمختار از سرداران
لیبى در استان شرقى رهبرى قیام مردم را به عهده داشت که سرانجام دستگیر و به دار
آویخته شد.
در سال 1973م
قذافى که فود را تابع جمال عبدالناصر معرفى مىنمود با شعار نه شرقى و نه غربى به
انقلاب فرهنگى دست زد تا از این طریق نظام حکومتى بر اساس تعلیمات قرآن را بنا
نهاده و ایدئولوژى اسلامى را جایگزین سرمایهدارى غرب و سوسیالیزم شرق کند اما
قذافى در عمل گرچه رابطه با غرب را کنار گذاشت ولى با بلوک شرق و در راس آن با
شوروى روابط حسنهاى را برقرار نمود. لیبى براى وحدت جهان عرب تلاشهایى بکار برد
ولى بجایى نرسید و پس از آن تلاش سیاسى خود را در جهتحمایت از جنبشهاى آزادى بخش
جهان بویژه جنبش آزادى بخش فلسطین معطوف داشت و پس از امضاى قرار داد کمپ دیوید
توسط سادات، لیبى باتفاق الجزایر، یمن جنوبى، سوریه و سازمان آزادى بخش فلسطین
«جبهه پایدارى اعراب» را تشکیل داد. لیبى حمایتخود را از انقلاب اسلامى ایران
اعلام نمود و با ایران بر روابط حسنهاى برقرار کرده و عراق را به خاطر جنگ تحمیلى
محکوم نمود و روابط خود را با عراق محدود ساخت. یکى از مقامات سیاسى لیبى گفت:
«ما به زودى ارتش
اسلامى را جهت آزادسازى سرزمینهاى اشغالى درفلسطین تشکیل خواهیم داد و انشاءالله
ایران پیشگام براى تشکیل این سپاه خواهد بود.»
کشور لیبى تا قبل
از کشف نفت، جزو فقیرترین ملل جهان محسوب مىگردید.
نفت در سال 1959م
درآن کشف شد که درآمد سرانه را از سال 1959م که 35 دلار بود به 250 دلار در سال
1961م رسانید. (18) تولید نفت این کشور از 180 هزار بشکه در سال 1962م
به 3/3 میلیون بشکه در سال 1970م بالغ گردید. لیبى و سایر کشورهاى عضو اوپک در
اوایل دهه 1970م بدون واهمه از تهدید غرب و بدون توجه به مقاومتشدید کشورهاى صنعتى
بزرگ، موفق به افزایش قیمت نفت صادارتى شدند و تنها اقدام مهم غرب در مقابل این
حرکت، آژانس بینالمللى انرژى بود که در سال 1974م به پیشنهاد هنرى کسینجر به منظور
تنظیم قیمت نفت تاسیس شد. (19)
در طول دهه 1950م
تعدادى صنایع کوچک با کمک سازمان ملل در لیبى احداث شد پس از افزایش درآمد لیبى
توسط نفت، این کشور در جهت توسعه صنایع بزرگ و امور رفاهى و اجتماعى کوشید و صنایع
ذوب آهن، پتروشیمى و آلومینیوم را بنیان نهاد. لیبى با کمبود کارشناس و متخصص بومى
روبروست و از این لحاظ قریب به یک میلیون نفر کارگر و کارشناس خارجى در آن مشغول
کارند. با وجود محدودیت اراضى حاصلخیز و اینکه صرفا 5/1% زمین آن قابل کشت است در
توسعه آبیارى و تقویتخاک کوشیده و توانسته در این مورد به موفقیتهایى دستیابد و
هم اکنون بالاترین میزان نیروى کار کشور در بخش کشاورزى هستند. (20)
واحد پول آن دینار لیبى (LD) و برابر هزار درهم است.
لیبى به دلیل
تحریم شوراى امنیت، هم اکنون در انزواى سیاسى و در حالتى از تحریم اقتصادى به سر
مىبرد و حتى کشورهاى عربى هم بدو پشت کرده و احساس مىشود که این کشور اسلامى در
محاق شدید سیاسى تبلیغاتى و حتى نظامى غرب قرار گرفته و مشکلات عدیدهاى را برایش
فراهم نمودهاند.
پىنوشتها:
1- به قول قوام نکرومه ریشههاى
تمدن اروپائى را باید در مدنیت باستانى دره نیل جستجو نمود.
2- تاریخ افریقا، بزیل دیوید سن
ص 95.
imazighen
3-
4- مغرب بزرگ - پل بالتا ترجمه
دکتر عباس آگاهى.
5- تاریخ جنگهاى صلیبى، مترجم
عبدالله ناصرى طاهرى ص 19.
6- بجز مراکش.
Tindof
7-
8- کشورهاى عربى شمال افریقا و
آسیاى جنوب غربى در دهمین اجلاس خود رد تونس که در 4 ژانویه 1993م تشکیل شد راههاى
مبارزه با گروههاى اسلامى را بررسى کردند و طرح امنیتى 5 سالهاى را براى سرکوبى
نهضتهاى اصیل اسلامى تدارک دیدند (اطلاعات 19811).
9- پس از تعریض کانال در سال
1963م عرض آن به 55 متر و عمقش به حداکثر 12 متر رسید.
10- رود نیل که 6400 کیلومتر
طول دارد شامل دو شاخه نیل سفید و نیل آبى مىباشد که نیل سفید از دریاچه ویکتوریا
و نیل آبى از ارتفاعات اتیوپى منشا مىگیرد و این دو شاخه در خارطوم مرکز سودان بهم
مىپیوندد.
11- مادر حضرت اسماعیل (جد
بزرگوار رسول اکرم(ص)) و مادر تنها فرزند پسرش یعنى ابراهیم، از قبطیان بود.
12- فاتح مصر عمرو عاص بود.
13- مصر در سال 254 قمرى اولین
سلسله مستقل حکام مسلمان را بخود دید که منسوب به غلامى بنام طولون بود. پسر وى
حکومت طولونیان را در مصر بنیان نهاد. بعد از آن، سلسلهاى ایرانى بنام آل افشید در
مصر حاکم شدند پس از آن حکومت مصر بدست فاطمیان افتاد.
14- تاریخ شیعه علامه مظفر
ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتى ص 255 تا 282.
15- پیام انقلاب سال ششم ش 149
- آشنائى با کشور مصر بخش دوم.
16- گزارش شرکت در نخستین اجلاس
کمیسیون مشترک جمهورى اسلامى ایران و لیبى (آذرماه 1367) تهیه کننده:احمد على
گنجىزاده زواره - تهران دفتر تثبیتشن و کویرزائى - دیماه، 1367 - پلى کپى.
17- مغرب بزرگ - پل بالتا
(Balta paul) با همکارى کلودین رولو، ترجمه عباس آگاهى تهران، دفتر مطالعات
سیاسى و بینالمللى - 1370 ص 35 و 36.
18- مغز بزرگ پل بالتا ص 37.
19- اوپک - دکترامیر باقر مدنى
ص 54.
Mohamadd El
mehdawi the industrial ization of Lyba 20- injohnclark
Changeand Developmentin Middleeast (New.york) 1981.p.253