کره جنوبى
کره جنوبى با
99173 کيلومتر مربع درسال 1990م 42540000 نفر سکنه داشت. در اين زمان 25000 نفر
مسلمان بودهاند در سال 1971 رقم مسلمين در اين سرزمنى تنها 3000 نفر بود که در
خلال اين 20 سال به بيش از 8 برابر بالغ گرديدهاند.
تا قبل از بروز
نبرد بين دو کره که بين سالهاى 1950 ال 1953م صورت گرفت تعداد ناچيزى مسلمان بصورت
پراکنده در اين کشور مىزيستند در همين سالها بود که شوراى منيتسازمان ملل اعلام
نمود که نيروهاى نظامى تعدادى از کشورهاى عضو، براى جلوگيرى از درگيرى دو کرده به
منطقه اعزام شوند بر اين اساس سربازان ترک تحت پرچم سازمان ملل به کرده آمده و حتى
امامى را با خود آورده و در مقر خود مسجدى براى عبادت بنيان نهادند. عده قابل توجهى
از مردم کرده در تماس با اين سربازان مسلمان به زندگى اسلامى آنان علاقهمند شده و
خواهان روى آوردن به اين آئين جاودانى شدند و بدنبال آن جامعه مسلمانان نوظهور کرده
پديد آمد. با بازگشت قواى نظامى ترک مسلمانان مذکور در بين مردمان ديگر به نشر
اسلام پرداخته و با مسلمانان کشورهاى اسلامى بويژه مسلمانان ساکن در آسياى جنوب
شرقى ارتباط برقرار نمودند.
در سال 1963م با
تاسيس «اتحاديه مسلمانان کرده» به تشکل خود پرداختند بعدها بنياد اسلامى کره و
مجمع دانش آموزان مسلمانان کرده نيز بوجود آمد که اين مؤسسات غير از تبليغات دينى
به تقويت عقايد مذهبى جوانان مبادرت مىنمودند و براى اين کار برخى از آنان را براى
تحصيل علوم اسلامى به کشورهاى اسلامى روانه کردند. در سال 1969م با تلاش مسلمانان،
رئيس جمهورى وقت به طور رسمى زمينى به مساحت 5000 متر مربع را براى (1)
(Pusan) احداث مسجد و مرکز اسلامى در اختيار آنان قرار
داد، مسجد فلاح در پوسان در 1980 ساخته شد. در همين سال بود که اهالى روستاى سانگ
يانگ واقع در حوالى شهر کوانجو به طور کامل الام را اختيار نمودند، ترجمه قرآن به
زبان کرهاى، انتشار نشريات مذهبى، مبادله دانشجو با کشورهاى اسلامى، تاسيس دانشگاه
و کتابخانه علوم اسلامى و ايجاد پرورشگاه کودکان يتيم مسلمان و ساير فعاليتهاى
تبليغى مذهبى و اجتماعى از کارهاى اتحاديه مسلمانان کره است. (2)
بدين گونه در
کشورى که تا قبل از جنگ دو کره تعدادى انگشتشمار مسلمان داشت جامعهاى اسلامى با
تشکل مناسب و مورد قبول جامعه کره و دولت پديد آمد. (3)
تايوان
تايوان (فرمز) که
نام رسمى آن جمهورى چين مىباشد به صورت جزيرهاى با 36182 کيلومتر مربع در درياى
چين شرقى و در 150 کيلومترى سواحل کشور چين قرار دارد. از 20 ميليون سکنه آن قريب
به 90000 نفر مسلمان هستند. گفته مىشود الام در 741 هجرى (1340م) بدان راه يافت
اما گسترش اين آئين در تايوان مربوط به قرن هفدهم مىشود. زيرا در اواخر اين قرن و
در دوران سلسله مينگ قواى نظامى چين براى نجات تايوان از سلطه هلند در اين سرزمين
پياده شدند که تعداد زيادى از آنان مسلمان بودند. اين افراد غالبا از ايالت فوکين
به تايوان روى آوردند و در ضمن فعاليتهاى نظامى به تبليغ اسلام پرداختند ژاپنيها که
از سال 1895م تايوان را تصرف کردند و تا سال 1945م آن را در اختيار داشتند،
مسلمانان را تحت فشار شديد قرار داده و برايشان تنگناهايى بوجود آوردند. با شکست
مليون چينى، هزاران مسلمان عازم تايوان شدند که عده زيادى از آنان در امور ادارى و
نظامى چين صاحب قدرت بودند. مسلمانان تايوان سنىاند و پيرو مذهب حنفى مىباشند.
تمرکز آنان غالبا در تايپه مرکز حکومت و شهرهاى چونکلى، تايتوهونگ است. در امور
سياسى و ادارى نفوذ خوبى داشته و در مجمع قانون گذارى و مجلس ملى تايوان عضويت
دارند.
هنگ کونگ و مکائو
کشور هنگ کنگ
مستعمره انگلستان است. اين ناحيه با 1044 کيلومتر مربع در جنوب چين و 130 کيلومترى
جنوب شرقى شهر کانتون با کوانگچو قرار دارد. بندر هنگ کنگ که در کنار اقيانوس آرام
قرار دارد با 5878000 نفر سکنه تراکمى برابر با 5540 نفر در کيلومتر مربع را به خود
اختصاص دارده است. از دو بخش کولون و هنگ و کنگ تشکيل شده که توسط کانال آبى از هم
جدا مىشوند.
مسلمانان ساکن
ايالت کوانتونگ چين اولين گروه مهاجرين مسلمان هنگ کنگ هستند. که در سال 1949م بر
تعداد آنان افزوده شده و در سالهاى بعد از هند و اندونزى نيز عدهاى به اين ناحيه
عزيمت نموده و رقم مسلمين را افزايش دادند. مسلمانان که تعداد آنان به 40000 نفر
بالغ مىگردد شافعى مذهبند و برخلاف جو مسموم و شرائط خشن سياسى در ارتباط با
فعاليتهاى مذهبى از شور و هيجان خاصى برخوردارند. شغل اکثر مسلمين کارهاى بازرگانى
و خدمات است و در سازمانهايى تشکل يافته و نشرياتى هم دارند. محلات مسلمان نشين
مشخص است و داراى مسجد، دبيرستان، و کالج اسلامى هستند.
در 40 کيلومترى
غرب هنگ کنگ جزيره مکائو قرار دارد که مسلمانان آن با مسلمين هنگ کنگ در ارتباطند.
فاشرهاى سياسى پرتقال و مبلغين مسيحى موجب آن شده تا اکثريت مسلمانان اين جزيره از
اسلام دست برداشته و به مسيحيت روى آورند حتى قانونى تصويب شده بود که به موجب آن
افراد مسلمان بايد اجبارا به کليسا بروند، لذا مبشرين مسيحى، موحدين اين جزيره را
سخت در فشار قرار دادهاند. در سالهاى اخير موج انقلاب اسلامى ايران به افراد
مسلمان آن، اميد تازهاى بخشيده است.
مسلمانان چين
کشور چين با
9571000 کيلومتر مربع و يک ميليارد و هفتاد و دو ميليون نفر سکنه در آسياى شرقى و
بين 20 تا 55 درجه عرض شمالى قرار دارد و از نظر طبيعى به دو بخش کوهستانى و مرتفع
غربى و جلگههاى پست و هموار شرقى تقسيم مىشود. در حدود 700 ميليون نفر از سکنه
چين در بخش شرقى و سواحل اقيانوس آرام استقرار يافتهاند. نژاد مردم چين زرد و مرکب
از تيرههاى چينى، مغولى و تبتى مىباشد. دين اکثريت بودا و کنفوسيوس است و اقليتى
مسلمان در اين کشور سکونت دارند.
5 سال بعد از رحلت
پيامبر اسلام(ص) آئين توحيد به چين راه يافت. سعد ابن ابى وقاص اولين مسلمانى است
که وارد چين شد و نخستين مسجد در بندر شانگهاى تاسيس گرديد اولين برخورد مسلمين با
چينيها در سال 130 هجرى در وقتى بود که ارتش چين به رهبرى کوهسين چعيه با مسلمانان
به رهبرى «زياد» روبرو شد. و نبرد سخت در مرز چين بين آنان درگرفت در آغاز، پيروزى
با چينىها بود اما ناگهان با شکست آنان مسلمانان بر آسياى مرکزى دستيافتند و اين
فتح، مقدمه نفوذ اسلام بر اين سرزمين و آسياى مرکزى شد.
تسلط کامل
مسلمانان بر چين هنگامى بود که در سال 138 هجرى عدهاى از قبايل چينى تحت عنوان
لوشانىها بر «هرسوان تسانگ» امپراطور چين شوريدند و در خلال اين طغيان، امپراطور
از منصور خليفه عباسى استمداد طلبيد. منصور يک گروه 4000 نفرى را به کمک وى فرستاد
که اينان در دو ايالتسيانفوو و هانوفو بعد از جنگ و فرونشاندن طفيان اقامت گزيدند
و با دختران چينى ازدواج کردند که مىگويند هويسهاى مسلمان از نسل آنان هستند.
اسلام از دو راه به حين راه يافتيکى از راه دريا (از طريق کانتون و هانگ چو) و
ديگر از راه خشکى (از ايران و ترکستان). (4) شهرباستانى چوانچو موسوم به
شهر ريتون که در سواحل جنوب شرقى استان فوجيان واقع شده و مسير دريائى جاده ابريشم
مىباشد در چند دهه اخير بيش از صد لوحه سنگى اسلامى به زبانهاى عربى و فارسى در
اين شهر کشف شده که اين کشفيات بيانگر آن است که چوانچو در گذشته ارتباط تنگاتنگى
با اسلام داشته است و اصولا اين شهر دروازه اسلام و يکى از مراکز عمده اسلامى در
جين به شمار مىآيد. (5)
آمارى که تعداد
مسلمانان چين را مشخص کند بطور دقيق در دسترس نيست و در منابع آمارى تعداد آنان را
متفاوت ذکر کردهاند ولى مىتوان ادعا کرد که در حال حاضر 70 ميليون نفر مسلمان در
چين سکونت دارند. مسلمانان در ناحيه خود مختار ترکستان شرقى (سين کيانگ) و استان
چينگهاى در سرزمين نينگسياهوئى و در کانسو در اکثريتند و از نژاد اويغور، ازبک،
فرمز، تاجيک، تاتار و دونشيان مىباشند. مسلمانان با دولت مرکزى در طول تاريخ 500
بار درگيرى داشتهاند و بخصوص در پى قتل عامهاى شديد در سه قرن اخير حداقل 30% آنان
کاهش يافتهاند.
سلسله منچوها که
بزرگترين دشمن مسلمين بودند بين سالهاى 1644م تا 1911م مسلمانان را آماج اذيت قرار
داده و قريب به ده ميليون نفر را در شمال و شمال غربى چين کشتند.
در دوران
حکومتسلسله چينگ آزادى مسلمانان محدود شده و بويژه در سال 1731م آئين سنتى ذبح
حيوانات ممنوع گشت و در زمان حکومت امپراطور چى ين لونگ احداث مساجد جديد و زيارت
حتج عدغن شد. با اين حال موفق نشدند مسلمين را در اکثريت هضم کنند زيرا در تمامى
ايالات و مراکز پرجمعيت پراکنده بودند و حضور سياسى و اقتصادى مهمى داشتند. لذا
گرچه اقليتهاى ديگر در زمان اين سلسله تحت نظارت شديد بودند اما مسلمانان (هوئيها)
به لحاظ ويژگى اجتماعى - فرهنگى و اتکاى به خود و استوارى در دين، استثنا بودند و
طرح هماهنگ سازى در مورد آنان مؤثر واقع نشد و اين سلسله پس از آنکه موفق نشد از
طريق مهاجرت و انتقال، مسلمانان را منهزم کند به قلع و قمع و کشتار آنان پرداخت که
مسلمين براى حفظ هويت فرهنگى خود مقاومت نموده و گاهى براى وحدت فرهنگى از طريق
تاکتيک و تقيه وارد شده و حساسيتحکام را نسبت به خود کاهش مىدادند تا به عنوان
مذهبى بدعت گذار، مطرود چينيان قرار نگيرند. وفتار چينيها با مسلمانان در دو سطح
قابل بررسى است. روشنفکران و اهل قلم مواقعى که تبليغات عليه مسلمين شديد بوده با
نوشتن کتب و مقالات به تحقير آنان پرداخته و آنان را وجودهايى وحشى معرفى کردهاند.
عوام تعصبات نابخردانه و قضاوتهاى نادرستى نسبت به موحدين داشته و آنان را بيرحم،
متجاوز، حريص و جنايکار معرفى کردهاند. تعارض فرهنگى چينى با فرهنگ اسلامى،
همبستگى مسلمانان را پديد آورده و هويت اسلامى را تقويت نموده است. واکنش شديد
مسلمانان هنگامى بوده که فرهنگ آنان به مخاطره افتاده و ارزشهاى آنان در معرض فنا
بوده است و هنگام شکست درنظام حکومتى و تزلزل قدرت براى حفظ هويت و حفظ سهم خود از
قدرت در نواحى شمال غربى و جنوب غربى دست به شورش زده و تقاظاى استقلال داشتهاند
مبارزات مسلمانان در قرن نوزدهم در تعقيب چنين هدفى بوده و «ماهواالونگ»
نيرومندترين چهره انقلابى در اسلام قرن نوزده چين بود که مىخواست با جهاد به حکومت
اسلامى برسد که دشمنان با حملات بيرحمانه او را سرکوب نمودند. شورش مسلمانان ناحيه
يون نان در سالهاى (1873 - 1853) از آن جمله است و دوون شين رهبر سياسى شورشيان
يوننان و قهرمان مسلمانان اين ناحيه بود که اولين بار قرآن رابه زبان چينى ترجمه
کرد.
از لحاظ سياسى
مسلمانان درحکومت مرکزى نفوذهايى داشتند. در دوره حکومتيوان (1368 - 1279) مغولان
تودههاى وسيعى از مسلمانان را از آسياى غربى و مرکزى به چين آوردند و به عنوان
کارگزاران ديوانى و صاحبان مشاغل کشورى در راس جامعه قرار دارند اين افراد در محل
اقامتشان محلههاى بخصوصى را دراختيار گرفته و از مزاياى فوقالعادهاى بهرهمند
شدند که نفرت چينيها را بر مىانگيخت. حتى در زمان سلسله چينگ فرد مسلمانى بنام
ماهاشين (6) مقام حساس استاندارى جگيانگ فوگين و بعدا ليانگ کيانگ را
بدست آورد و از خود لياقت و استعداهاى شايستهاى بروز داد و رژيم جمهورى به رهبرى
چيانگ يشک شخص مسلمانى بنام باى چونگ شى بالاترين مقام نظامى يعنى رئيس ستاد ارتش
را عهدهدار بود.
مسلمانان براى
گسترش آئين خود و حفظ هويت فرهنگى به برنامهها و فعاليتهاى اجتماعى، فرهنگى دست
مىزنند. به عنوان نمونه درمواقع قحطى و گرسنگى، اطفال چينى را به خانههاى خود
آورده و آنان را مسلمان مىنمايند و به قول «شکيب ارسلان» ترجيح مىدهند با زنان
چينى ازدواج کنند و به اين اميد که خداوند دلهاى ايشان را آماده پذيرش اسلام
گرداند. تاليف کتب اسلامى نيز از فعاليتهاى تبليغى بود که عدهاى را جذب مىکرد.
ليوجى با نوشتن کتابى پيرامون زندگى پيامبر اسلام - حضرت محمد(ص) - تحت عنوان
«تاريخچه واقعى زندگى مقدسترين چهره عربستان به زبان چينى» نظر بسيارى از چينىها
را به سوى اسلام جلب نمود.
در بين خود مسلمين
نيز براى کاستن از تهاجم فرهنگى و دفاع از مرزهاى اعتقادى سنتهاى خاصى وجود دارد
اشاعه نظام آموزشى اسلامى حتى در روستاها، تشکيل اجتماعات و مجالس وعظ و سخنرانى
مذهبى در مساجد، بر پائى اعياد مذهبى، مراسم ازدواج و تدفين به طريق کاملا اسلامى،
گذاردن نام اسلامى بر فرزندان خود، آموزش زبان عربى و فراگيرى قرآن و تربيت اسلامى،
احتراز از فساد و فحشاء، اعطاى زکات به افراد مستمند، حمايت از بينوايان و پذيرائى
از ميهمانان جزو برنامههاى مفيد مسلمانان چين است. رعايت قوانين اسلامى و اجراى
موازين شرعى توجه دولتمردان را به سوى آنان جلب نموده بود و يونگ جنگ امپراطور چين
در قرن هيجدهم در برخوردهاى آشکار ميان هانها و مسلمانان از مسلمين حمايت نمود و
حتى يکى از احکام محلى را که در صدد سرکوب مسلمين بود تقبيح نمود و دستور داد او را
دستگير و پس از محاکمه، مجازات کنند. (7) مسلمانان در سراسر چين 40000
مسجد دارند.
طبق نظر محققى
بنام تينگ (Ting) صلح و سعادت و آرامشى که موجبات
شکوفائى اسلام را در چين دوره مينگ فراهم آورد، معلول اين مسئله بود که بنيان گذار
اين سلسله يعنى تاى دسو و حتى همسرش مسلمان بود و بسيارى از مقامات مسئول مسلمان
بودند وى پس از جلوس بر تختسلطنتشرابخوارى را منع کرد و سرود ستايشى در تجليل از
محمد(ص) ساخت که ممکن است هنوز در مسجد اصلى نانکينگ اجرا شود. (8)
از اوايل قرن
بيستم، فشار بر مسلمين شدت روز افزونى يافت و در اواخر سال 1928 م وانگ يوسيانگ
ژنرال مسيحى حکومت کامين تانگ، در ايالت کانسون و نين گيساوشين سو بدين گونه بوده
است. (9)
در بين سالهاى
1952م تا 1968م مسلمانان تحتشکنجه و آزارهاى شديد قرار گرفتند، مساجد تخريب گرديد
و کتب مذهبى بويژه قرآن سوزانيده شد و متاسفانه در بعضى نقاط، مذهب با تعليمات
مائوئى در آميخته شد چنانچه پس از نماز و دعا در پارهاى از نقاط چين جملاتى از
کتاب سرخ مائو نقل مىشد. به همين دليل بود که در سال 1966م در برخى نواحى چين در
جريان انقلاب فرهنگى درهاى مساجد توسط گارد سرخ بسته نشد و به مسجد هم بى حرمتى
نکردند! (10
سال 1951م
گزارشهاى از قتل، سوختن، دزدى و حمله به مؤسسات مسلمين و قطع روابط عمومى ايالات
مسلمان نشين حکايت مىکند ولى در سال 1954م بدنبال تلگرام 700000 مسلمان به مائو،
اسلام از حمايت قانون برخوردار شد اما براى کنترل افکار مسلمين شئون فرهنگى آنان به
شدت کنترل شد و کوششهايى صورت گرفته تا از طريق تبليغات وسيع به مسخ فرهنگ اسلامى
اقدام شود گرچه در ظاهر با بعضى حرکات فرهنگى مسلمانان موافقت مىشد. چنانچه در سال
1955م به آنان اجازه داده شد انستيتوى الهيات اسلامى را تاسيس کنند و در سال 1964م
کالج اقليت ناسيوناليست را بنيان نهند.
مسلمانان ترکستان
شرقى (سين کيانگ)
ترکستان شرقى که
در شمال غربى چين قرار دارد با وسعتى برابر 1709000 کيلومتر مربع بيش از پانزده
ميليون نفر در آن سکونت دارند. مرکز اين ايالت «اورومچى» و شهرهاى عمده آن عبارتند
از کاشغريارقند، ختن و تورفان. اين ايالت از شمال به مغولستان از شمال و غرب به
شوروى سابق از جنوب به هند و تبت محدود مىباشد، قدمت زيادى داشته و از نخستين
مراکز تجمع انسانها بوده است و از ايام قديم مسکن قبايل و چادرنشينان بود. در قرن
اول ق. م تحت اشغال چين در آمد و در قرن دوم ميلادى به دست ازبکها افتاد ولى دوباره
در اواسط قرن هفتم، توسط چينيها اشغال گرديد. در قرن هشتم اويغورها بدان جا هجوم
بردند و در قرن دهم ميلادى مورد تاخت و تاز مسلمانان قرار گرفت. در قرن سيزدهم
مغولها آن را تصاحب نمودند. در 1750م منچوها بدان دستيافتند. در سال 1881 م از
ايالات چين شد ولى حتى تا سال 1912م استقلال داشت. (11) در سال 1820م
خوجههاى مسلمان با بهرهگيرى از انزاع داخلى، به ترکستان حمله بردند اما منچوها آن
را سرکوب نموده و «خوجه جهانگير» را در سال 1828م دستگير و اعدام نمودند.
در سال 1862 م
شورش بزرگ مسلمين در «شن سى» و «گان» صورت گرفت که در نتيجه آن مسلمانان به
بخشهايى از شمال غربى چين دستيافته و ترکستان شرقى عملا از امپراطورى جدا شد. در
اين موقع يعقوب بيگ رهبر مسلمانان اهل خوقند به ترکستان شرقى حمله برد و حکومتى
اسلامى در آن بنياد نهاد. در عصر وى اين ناحيه موقع خوبى بدست آورد و از مراکز مهم
مسلمين به شمار آمد. در سال 1920 و سه سال پس از انقلاب کمونيستى سال 1917م ترکستان
شرقى و غربى از هم جدا شدند و در سال 1942م ترکستان شرقى به سين کيانگ تغيير نام
يافت. در سال 1949م با روى کار آمدن نظام مائوئيستى چين به اين سرزمين غالب شد و پس
از به شهادت رسانيدن هزاران نفر از جمله علما و ائمه جماعات آخرين حکومت مستقل
آسياى مرکزى را از ميان برد و بسيارى از اقوام مسلمانان را که راهى افغانستان و هند
بودند در طول مسير و نقاط مرزى از پاى در آوردند و اشغال آن تا 1951م ادامه يافت.
در اين مدت توسط تانگها و هواپيماهاى جنگنده و بمبهاى آتش زا 120000 نفر را کشتند،
بين سالهاى 1966 تا 1967م گارد سرخ نيز هزاران نفر موحد را به شهادت رسانيد و با
کوچ دادن مسلمانان از اماکن خود آنها را در مجموعه چين بزرگ پراکنده نمود تا تعداد
ساکنين اين ايالت تقليل يابد به نحوى که در سال 1949م سکنه آن 35 ميليون نفر بود و
در سال 1960م به 25 ميليون و در سال 1982م به 5/12 ميليون نفر تنزل يافت. همراه با
اين حرکات ايذايى تنها 400000 کارگاه و بازار کوچک و بزرگ را از دست آنان خارج
نمود، غارت منابع و ذخائر آن از سوى چين همچنان ادامه دارد.
ترکستان شرقى 88
نوع ماده طبيعى دارد و در سال 1959 م توليدات نفتى آن به 1550000 تن و آهن و فولاد
به ترتيب به 800000 تن و 600000 تن بالغ گرديد (12) در سال 1980م اين
منطقه خود مختار به لحاظ اقتصادى در مضيقه بسر مىبرد و مردم در حالت نگرانى و
اضطراب بسر مىبردند اما در سال 1983م همراه با تجديد حيات اسلامى رونق اقتصادى و
توسعه صنعتى در آن آشکار شد.
پىنوشتها:
1- بندربزرگ صنعتى و مرکز مهم
کشتىسازى در جنوب شرقى کرده جنوبى.
2- اقليتهاى مسلمان در جهان
امروز - على کتانى ترجمه محمد حسين آريا ص 37 و 38 و 39.
3- ماخذ قبل صص 37 و 38.
4- مجله الاتحاد ارگان
دانشجويان امريکا و کانادا.
5- برداشت از مجله چين مصور
شمارههاى 5 و 6 سال 1991 ميلادى.
Mahasin.i
6-
7- مسلمانان چين، صفحات 190 تا
192.
8- مسلمانان چين، رافائل
ايزرائيلى ترجمه حسن تقى زاده طوسى ص 361.
10- چين سرزمينى که از نو بايد
شناخت - منصور تاراجى - تهران يوش 1350.
11- مبارزات مسلمانان ترکستان
بر ضد استعمار سرخ چين و شوروى، تاليف محمد شهاب، ترجمه مهدى پيشوايى.