ب - آسیاى جنوبى
آسیاى جنوبى همان
شبه قاره هند است که به لحاظ طبیعى در شمال آن کوههاى مرتفعى واقع شده که به صورت
دیوارى بخشهاى شمالى آن را دربر مىگیرد. هیمالیا در شمال شرقى و سلیمان در شمال
غربى مهمترین کوههاى این بخش است. رودهاى سند (ایندوس)،گنگ و برهماپوترا از این
ارتفاعات سرچشمه مىگیرند و آب و هواى آن موسمى است. جاهایى که در معرض بادهاى
موسمى است. جاهایى که در معرض بادهاى موسمى قرار گیرند بویژه در در تابستان از
بارندگى زیادى برخوردارند بطوریکه در بنگلادش و ایالات آسام هند در فصل تابستان
بدون وقفه باران مىبارد در چراپونچى (1) واقع در ایالت اسام که بیش از
همه جاى دنیا باران دارد، میران ریزش باران به 12 متر مىرسد با این حال بعضى مناطق
شبه قاره، خشکند مثل بلوچستان پاکستان که تحت تاثیر آب و هواى صحرایى قرار دارد.
شریط جغرافیائى مناسب همچون دما، رطوبت و خاک حاصلخیز این منطقه را بسیار پربرکت
نموده و امکانان فوق همراه با وفور مواد غذایى تراکم جمعیت را در آسیاى جنوبى
بالابرده است به طوریکه در مساحتى به وسعت تقریبى 4500000 کیلومتر مربع بیش از یک
میلیارد نفر یعنى حدود 20% سکنه جهان سکونت دارند. ترکیب نژادى جمعیت نیز از تنوع
زیادى برخوردار بوده و در نواحى کوهستانى قبایل متعدد و کوچکى سکونت دارند که
شیوههاى قومى آنها بسیار اختصاصى است. در نواحى ساحلى و جلگهها و همچنین شبه
جزیره دکن گروههاى بزرگى سکونت دارند که بخش عظیمى از سکنه هر یک از واحدهاى سیاسى
این ناحیه را تشکیل مى دهند.
مهمترین واحدهاى
سیاسى، آسیاى جنوبى به ترتیب وسعت عبارتند از هند، پاکستان، نپال، بنگلادش، سرى
لانکا، نپال و مالدیو پروسعتترین و پرجمعیتترین این کشوره هند است با 3288000
کیلومتر مربع وسعت و قریب به 800 میلیون نفر جمعیت، کم وسعتترین و کمجمعیتترین
آنان مالدیو مىباشد با 298 کیلومتر مربع وسعت و قریب به 200000 نفر سکنه.
از بیش از یک
میلیارد سکنه مسلمان که در جهان زندگى مىکنند متجاوز از 300 میلیون نفر در آسیاى
جنوبى سکونت دارند که از این میزان بیش از 200 میلیون مسلمان در واحدهاى سیاسى
مستقل اسلامى یعنى پاکستان، بنگلادش و مالدیو زندگى مىنمایند.
مسلمانان هند
هند سرزمین نسبتا
وسیعى است که در جنوب آسیا و آبهاى گرم اقیانوس هند به صورت مثلثى قرار دارد مدار
راس السرطان آن را به دو قسمت مىنماید. آب و هواى آن به طور کلى گرم و مرطوب است
اما این حالت در همه جاى آن یکسان نیست.مردم هند از نژادهاى سفید، سیاه و زرد تشکیل
شدهاند و زبان رسمى هند، هندى است ولى زبانهاى انگلیسى و فارسى هم در آن رواج
دارد. دین اکثریت مردم،هندو (برهما) مىباشد. اسلام با 12% از کل سکنه هند، دومین
آئین این کشوراست. آئینهاى بودا و مسیح و زرتشت نیز در هند پیورانى دارد مرکز
حک.مت آن شهر قدیمى و تاریخى دهلىنو مىباشد و این کشور با 22 ایالت و 9 فرماندارى
بصورت فدرال اداره مىشود.
نخستین بار در
زمان خلفاى راشدین، اسلام به هند راه یافت. بازرگانان مسلمان و نیروهاى نظامى در
این مورد نقش مهمى را عهدهدار بودند. اما عامل فرمانروایى مسلمانان بر این سرزمین
وسیع، یورشى بود که مسلمانان تحت فرماندهى «محمد بن قاسم» در عصر بنى امیه به هند
بردند. غزنویان نخستین افراد ایرانى هستند که دین اسلام را به هندوستان سرایت
دادند. در اواخر قرن چهارم و ابتداى قرن یازدهم میلادى «محمود غزنوى» تحت عنوان
جهاد اسلامى و نبرد با بت پرستى و بیدینى به سرزمین هند یورش برد و بخش بزرگى از آن
را جزو قلمرو خود نمود. پنجاب نیزدر تصرف آنان بود و لاهور مرکز حکومت غزنویان قرار
گرفت در زمان این پادشاهان گروهى از دانشمندان ایرانى از جمله ابوریحان بیرونى به
هند رفتند. (2)
در سال 1193م قطب
الدین ایبک که از بردگان غورى بود، شهر دهلى را فتح نمود. البته گفته مىشود اولین
پادشاه غورى که به هندوستان لشکر کشید و دهلى را پس از فتح پایتختخود قرار داد،
سلطان محمد سام غور بود از این زمان یعنى قرن هفتم تا زمان سلطه استعمار انگلیس بر
هند، دهلى پایتختسلاطین مسلمان بود. غوریان در هند مصدر خدمات مهمى شدند و در عصر
آنان علماى زیادى از ایران به هند رفتند. در واقع تبلیغات اسلامى در هند از زمان
غوریان شروع گردید و مدارس و مساجد رونق یافت. ظهیر الدین محمد بابر که از احفاد
امیر تیمور بود به هندوستان لشکر کشید و دهلى را مرکز حکومتخود قرار داد روابط
تیموریان هند و پادشاهان صفوى بسیار حسنه بود و در این زمان جماعت زیادى از شعرا و
ادبا به هند رفتند. در عصر تیموریان که اقتدار آنان در هند 4 قرن طول کشید (از سال
932 قمرى برابر با 1526م) تمام مناصب حکومتى و مذهبى در دست ایرانیان بود.
قطبشاهیان در دکن در تبلیغ دین اسلام و مذهب تشیع سعى و کوشش کردند. محمد على قطب
شاه همدانى با لقب قطب الملک در سال 918 قمرى رسما زمامدار دکن گردید. عادل شاهیان
که مذهب تشیع داشتند در ترویج و تبلیغ امور دینى کوشش نموده و بسیارى از مناطق
هندوستان که در دست بتپرستان بود در زمان على عادلشاه به تصرف مسلمین درآمد.
سرسلسله آنان یوسف عادلشاه است که سلطنت ناحیه بیجاپور هند را بدست گرفت.
در اردوى سلسله
عادل شاهى مدام گروهى از علماى ایرانى، سادات نجف اشرف، کربلا و مدینه شرکت داشته و
امور دینى را زیر نظر گرفتند. (3)
با فتور دولت
اسلامى در هند و روى کار آمدن افراد بىکفایت و طغیان افراد محلى، وحدت این سرزمین
به مخاطره افتاد و زمینه براى نفوذ استعمار انگلستان و استقرار کمپانى هند شرقى
فراهم شد.
این کمپانى با
ایجاد تفرقه بین امراى هند در قلب این کشور نفوذ نمود. در قرن نوزدهم میلادى،
انقلابى که مسلمین در آن نقش داشتند بر علیه استعمار انگلستان صورت گرفت ولى دسایس
استعمار مانع پیروزى آنان شد پس از آن ملکه ویکتوریا، هند را جزئى از سرزمین
بریتانیا اعلام نمود و راه براى محو آثار و تمدن فرهنگ اسلامى و نفوذ فرهنگ غربى بر
هند باز گردید.
نخستین گام آنها
این بود که در سال 1905م استان بنگال را به دو بخش مسلمان نشین و هندو و تقسیم
نمودند و با تحرک طرفین، زد و خوردهاى شدیدى بین این دو فرقه پدید آوردند. البته
این تقسیمبندى براى مسلمانان منافعى را در برداشت و در جهت وحدت و تشکیل آنان مؤثر
بود و تلاش مسلمانان مبنى بر درخواست تصاحب کرسىها از طریق انتخاب عمومى پذیرفته
شد.
سرانجام ملت هند
همچون آتشفشانى گردید که گاندى و رهبران مسلمان همچون مولانا ابوالکلام آزاد،
مولانا محمد على و شوکت على در انفجار آنان مؤثر بدودند. در این خروشها و قیامها،
مسلمانان، هدف عالیترى از هندوها داشتند و آن بدست آوردن آزادى کامل و خروج بىقید
و شرط استعمار انگلیس بود و در واقع نخستین بانیان نهضت هند، مسلمانان بودند. در
این راستا و جهت موفقیت مبارزات، قائد اعظم و مؤسس پاکستان یعنى محمد على جناح در
اتحاد مسلمین و هندوها مىکوشید و تفرقه بین آنان را صلاح نمىدانست. در سال 1945م
(1324 شمسى) دولت بریتانیا تسلیم مقاومت و مبارزات مردم هند و بویژه مسلمان شده و
استقلال هند را اعلام کرد که در انتخابات آن حزب مسلمان مسلم لیک تمام کرسىهاى
مسلمین را در پارلمان مرکزى و 446 از 495 کرسى مسلمانان را در شوراهاى ایالتى بدست
آورد (رهبر حزب مذکور دران زمان محمد على جناح بود) در15 اوت 1947م کشورهاى مستقل
هند و پاکستان (شامل بخش غربى و شرقى) پدید آمد.
با آنکه مقرر
گردید در هنگام استقلال پاکستان، ایالاتى که اکثریت مسلمان دارند، مختارند تابع یکى
از دو کشور هند و پاکستان گردند ایالت پنجاب و بنگال و حیدرآباد ، على رغم اکثریت
مسلمان و تمام مردم به پاکستان منضم نگردید و حیدرآباد که حدود 20 میلیون مسلمان
داشت و در صدد بود تا خود کشورى مستقل باشد در سال 1948م مورد تجاوز هند قرار گرفت
و به آن ضمیمه شد. در سال 1947م نیز هند مانع از آن گردید تا کشمیر مسلمان به
پاکستان ملحق گردد. (4)
در وضع کنونى (سال
1991م) دولت هند تعداد مسلمین را 95 میلیون نفر اعلام کرده است.
اما مسلمین عقیده
دارند از بسیارى از آنها سرشمارى بعمل نمىآید و رقم واقعى آنان به 150 میلیون نفر
بالغ مىگردد که حدود 17% سکنه هند را تشکیل مىدهند.
از 1356 ناحیه
هند، مسلمانان در 9 ناحیه در اکثریتند و در 19 ناحیه بیش از 25% و در94 ناحیه دیگر
متجاوز از 10% جمعیت هستند. حدود 10% مسلمانان در ایالاتى واقعند که اکثریت آنان
مسلمانانند. نزدیک به 70% مسلمانان هند،سنى مذهب و پیرو مکتب حنفى مىباشند. بقیه
مذهب شیعهاند. لکنهو که به عنوان یکى از بلاد مهم هند به شمار مىرود یگانه مرکز و
کانون فعلى شیعه اثنى عشرى در هند است در این شهر بخش مهمى از آثار شیعه از قبیل
مساجد و حسینیهها دیده مىشود. شیعیان سراسر هند در خصوص مسائل دینى و علمى و حتى
سیاسى به این مرکز مراجعه و حل مشکل خود را جستجو مىنمایند. مراسم عزاى حسینى در
ایام محرم و سایر مراسم ویژه شیعیان همه ساله در این ناحیه برپا مىگردد. البته هم
اکنون در تمام نقاط هند گروه شیعیان به چشم مىخورند و هیچ شهرى در هند وجود ندارد
که خالى از سکنه شیعه باشد. حدود 35% مسلمانان هند، شیعى هستند که اکثریت آنان اثنى
عشرى، و تعداد کمى از آنها پیرو فرقه اسماعیلیه مىباشند.
در میان شیعیان
هند، دانشمندان بزرگ، ادبا و شعراى نامى، نویسندگان توانا، روزنامه نگار، وکیل
مدافع و حقوقدان، پزشک مبرز و شخصیتهاى عالى و سیاسى به چشم مىخورند که در سمت
والى، راجه نواب مشغول بکارند. (5)
مسلمانان به
هنگامه اقتدار خود در هند آثار و بناهاى جالبى از خود به یادگار نهادهاند و یا
شیوه معمارى خود را در بناهاى هند دخالت داندهاند. از نمونههاى درخشان معمارى
اسلامى در هند بناى عظیم تاج محل است که بنا به نوشته «راستاتیش گروور» (6)
استاد معمارى مدرسه عالى طراحى و معمارى در دهلى، این بناى عظیم که در شهر
اگرا واقع شده نمونهاى گویا از عظمت و پیشتازى معمارى اسلامى در دورههایى از
تاریخ جهان است این بنا از جذابیتهاى جهانگردى هند به شمار مىآید. (7)
با وجود آنکه درصد
مسلمین در هندوستان هر سال رو به تزاید است اما نقش سیاسى آنها بدلیل تفرقه و قومیت
گرایى،رو به کاهش است به عنوان نمونه در انتخابات سال 1984م از 543 نماینده، 39
نماینده از مسلمین بودند در حالى که در سال 1989م به 32 نفر کاهش یافت.
در زمان استقلال
هند که قاطبه مسلمین وضع متوسطى داشتند به پاکستان مهاجرت نمودند و آنها که به
تشویق رهبران مذهبى در هند باقى ماندند از لحاظ احتماعى و اقتصادى در سطح پائینى
قرار گرفتند تبلغات ضد اسلامى گروههاى بنیادگراى هندو، مسلمانان را نگران نمود و در
این حالت تعدادى از رهبران مذهبى به مسلمانان توصیه نمودند که اگر به حزب کنگره راى
دهند از امنیت اجتماعى - مذهبى بنام «بانک راى مسلمین» را پدید آورد.
اربتاط مداوم
مسلمین با هندوها موجب رسوخ آداب و رسوم هندى در جامعه مسلمین شده به گونهاى که
مسلمانان به نظام کاستى عقیده داشته و آنان که در طبقات بالا هستند به گروههاى
پائین به دیده تحقیر مىنگرند و در مراسم اجتماعى بخصوص این حالت را در ازدواج
رعایت مىکنند. این رفتار که تحت تاثیر آئین هندو به جامعه مسلمین راه یافته است.
هویت مسلمانان هند را تا حدودى تغییر داده و سنتهاى مذهبى مسلمانان بر اساس بافت
اجتماعى هند در حال تحول است. (8) در رسوم خواستگارى، لباس پوشیدن و
نیایش این تاثیرپذیرى قابل ملاحظه مىباشد. گرچه مسلمین با نفوذ اسعمار به برخورد
منفى با آنان پرداختند اما بتدریج فرزندان خود را به مدارس استعمارى فرستاده و
افراد مرفه و طبقات بالا حجاب را کنار گذاشتند و مفاسد اجتماعى در بین برخى از آنان
رواج یافت. هجوم تفکر مارکسیستى را نیزباید به موارد بالا افزود. سازمانهاى اسلامى
وابسته به وهابیون نیز تبلیغات ویژه خود را در بین مسلمین دارند که با اسلام واقعى
در تضاد و تزاحم است.
مسائل مربوط به
بیسوادى و فقر مسلمین نیز ناگوار است و پس از قریب به نیم قرن که از استقلال هند
مىگذرد تنها 37% مسلمین باسوادند در مورد زنان این رقم 5% است .القاء تفکر
ورشنگران هندى به مسلمانان در خصوص تفکیک دین سیاست نیز یکى از دلائل عدم موفقیت
احزاب مسلمان در صحنه سیاسى است به عنوان مثال «حزب مسلم لیگ» در طول تاریخ حیات
خود تنها در ایالت جنوبى «کرالا» نفوذ داشته است. این ضایعههاى فرهنگى و اجتماعى
موجب آن شده تا در هنگام تشدید فعالیتهاى انتخاباتى، مسلمانان به سوى احزابى روى
آورند که وعده و وعیدهایى براى بهبود اوضاع اجتماعى - اقتصادى به آنها مىدهند.
مسلمانان وقتى به سوى حزب جاناتا دال روى آوردند رهبران این حزب جهت جلب حمایت
مسلمین روز میلاد حضرت محمد(ص) را تعطیل اعلام نمود. (9)
سرزمین کشمیر
سرزمین به عنوان
نزدیکترین مکان زمینى به بهشتشهرتى کهن دارد و مشهور است که موسى(ع) قوم خود را از
مصر بدان جا هدایت کرد. این سرزمین طبق نقلى مورد دیدار حضرت سلیمان(ع) پیامبر قرار
گرفته و این پیامبر معبدى را در قله تختسلیمان بنا نهاد.
20 قرن قبل در شرح
(10) جغرافیائى هند، از کشمیر نام مىبرد. مسعودى جغرافىدان مسلمان شرح
کوتاهى از جغرافیاى تاریخى کشمیر ارائه مىدهد اما شرح مفصل مربوط به ابوریحان
بیرونى دانشمند مسلمان ایرانى مىباشد. زیبایى و جاذبه با صفاى آب و هوایى وفور
نعمت و طراوت خاص موجب آن شده که این بهشت روى زمین در طول ادوار و قرون، مورد
تهاجم اقوام و قبایل قرار گیرد و این چشم انداز زیباى کشمیر موجب آن شده تا مردمانش
زنج و مصیبت ببینند و اگر کشمیر سرزمین جذابى نبود و اهمیتخاصى نداشتشاید این قدر
به قتل و غارت و تهاجم دچار نمىشد. (11)
کشمیر ناحیهاى
است کوهستانى که در شمال غربى شبه قاره هند و در دامنه کوههاى هیمالیا واقع است.
ناحیه شمال شرقى شامل کوههاى پربرف و سر به فلک کشیده قره قوم مىباشد. کشمیر از
شمال و شرق به چین، از جنوب به هند، از غرب به پاکستان و از شمال غربى به افغانستان
محدود است.
آب و هواى آن
بدلیل موقعیت جغرافیائى و شریط کوهستانى معتدل و بسیار مطبوع مىباشد. کوههاى صعب
العبور این منطقه همچون سد نفوذ ناپذیرى راه هرگونه تجاوز به هند، از راه چین و تبت
و راههاى مشابه را مسدود مىنماید. از سوى دیگر سرچشمه سه رودخانه بزرگ سند
(ایندوس) پنجاب و جهلم در ایالت مزبور قرار دارد و این مسئله در حکم رگ حیاتى در
اقتصاد کشاورزى پاکستان به شمار مىرود. وجود 95% مسلمان و عوامل مذکور، اهمیتسوق
الجیشى و استراتژیکى این سرزمین را مشخص مىکند. موقع خوب، آب و هواى مناسب و ذخائر
فراوان، کشمیر را به تاج هند موسوم کرده است.
در حال حاضر کشمیر
222000 کیلومتر مربع وسعت دارد که 75% آن یعنى 138992 کیلومتر مربع که موسوم به
جامو و کشمیر است در اختیار هند مىباشد. 79778 کیلومتر مربع از آن تحت عنوان کشمیر
آزاد در کنترل پاکستان است و مقدار کمى برابر 41500 کیلومتر مربع به کشور چین تعلق
دارد که در جنگ 1962م که بین چین و هند در گرفت، چین آن را متصرف نمود. کل کشمیر
حدود ده میلیون نفر سکنه دارد که 6 میلیون در جامو و کشمیر (60%) 5/2 میلیون نفر در
کشمیر آزاد و بقیه در کشمیر چین هستند. ایالت جامو و کشمیر خود شامل 3 منطقه کشمیر،
جامو و لاداخ است اکثر مسلمین درجامو و کشمیر (دره کشمیر) هندوها و سیکها در جامو
و اقلیت بودائى با ریشه تبتى در فلات شرق لاداخ هستند. (12) کشمیر بخاطر
مناظر زیبا و میراث فرهنگى غنى از سوى اقبال لاهورى به ایران صغیر معروف شد.
کوهستان هیمالیا که در بخشى از آن و میان قلههایش کشور کشمیر محصور است به این
ناحیه موقع ویژهاى داده به گونهاى که این کشور سرزمین رودخانهها و جویبارها و
کوهسارها مىباشد. در هنگام بهار سراسر خطه کشمیر از گل پوشیده مىشود. دومین شبکه
رودخانه هند یعنى سند از کشمیر به سوى جنوب روان شده که بخش اعظم پاکستان را
مىپوشاند. (13)
با وجود ورود دین
اسلام در قرن اول هجرى باین سرزمین، ظهور اسلام تا سال 715 هجرى در کشمیر به تاخیر
افتاد در این سال یک نفر ایرانى در لباس قلندران وارد کشمیر شد و به تبلیغ دین
اسلام پرداخت زیرا مردم کشمیر به قلندران علاقه خاصى دارند و به همین خاطر از
تعلیمات او پیروى نموده و هر روز بر اعتبارش افزوده مىشد.اسکندر مقدونى، چنگیزخان
و سلطان محمود غزنوى نتوانستند در جریان کشور گشایى، کشمیر را به تصرف درآوردند و
فتح آن به نام شاه میرزا سواتى معروف است که در 735 ه-ق در این سرزمین حکومت اسلامى
ایجاد نمود که تا 991 قمرى دوام آورد. از این تاریخ تا قرن نوزدهم مغولها و
بازماندگان تیمورى بر آن اقتدار داشتند. افغانها تا سال 1819م نیز کشمیر را در تصرف
خود نگاهدارى مىکردهاند سپس در اختیار مهارجه رنجیتسینگ قرار گرفت. با فوت او و
پس از شکستسیکها در مقابل قواى انگلیس، این قوم، کشمیر را به انگلیسىها واگذار
نمودند. دولتانگلیس نیز در ازاى خدمات، آن را به مهارجا گلاب سینگ فروخت و از آن
تاریخ اینخانواده در کشمیر حکومت مىکردند این حالتیعنى حکومت اقلیتى هندو بر
اکثریت مسلمان از سال 1846م تا 1947م ادامه یافت. در این تاریخ، استعمار انگلیس با
تقسیم شبه قاره، برنامهاى پیاده کرد که بحران کشمیر را پدید آورد. (14)
زیرا به هنگام تقسیم آن، بین دولتهاى هند و پاکستان، دولت انگلستان به موجب قانون
تفویض استقلال کلیه حقوق خود را به رؤساى امارت نشینها واگذار نموده و به آنان
اختیار داده شد که با توجه به میل مردم تحت امارت خود مىتوانند به هر دو کشور هند
و یا پاکستان ملحق شوند که کشمیر با توجه به اکثریت مسلمان باید به پاکستان الحاق
مىیافت ولى این کار صورت نگرفت. در اکتبر 1947م عشایر پاتان واقع در شمال غربى
پاکستان با حمایت ارتش پاکستان در کشمیر نفوذ و تا شهر سرى ناگار پیشروى کردند. در
این هنگام مهاراجه کشمیر که از این پیشروى نگران و از مقابله با آنان عاجز مانده
بود در 26 اکتبر سال 1947م طى نامهاى که به عنوان «لوردومنت باتن» (15)
ارسال نمود با استفاده از قانون تعویض استقلال، الحاق سرزمین تحتحکومتخود
را به هند اعلام و ضمن آن تقاضاى کمک نمود که در 27 اکتبر همان سال، دولت هند به
اتکاى این موضوع قواى خود را به کشمیر وارد و نبردى بین عشایر پاکستان و نیروهاى
هندى آغاز شد.
در اول ژانویه
1948م دولت هند، طى شکایتى به شوراى امنیتسازمان ملل اعلام نمود که دولت پاکستان
با تحریک عشایر، حاکمیت هند را مورد تعرض قرار داده و تقاضا کرد پاکستان از ورود
عشایرش جلوگیرى کند اما پاکستان قواى خود را براى کمک به عشایر وارد کشمیر نمود و
در نتبجه نبرد مزبور شدت یافت. در چنین حالى شورایامنیت کمیسیون تحقیقى را به ریاست
ژنرال ماک ماتن (16) کانادائى به کشمیر اعزام نمود و پس از آن با
قطعنامههایى از طرفین درگیر خواستار جلوگیرى از انجام عملیات شد. در این
قطعنامهها مقرر شده بود که دولت پاکستان عشایر را از کشمیر خارج و هند اجازه داد
حد اقل قواى لازم را براى حفظ آرامش و برقرارى نظم در کشمیر نگاه دارد.
در قطعنامه 13 اوت
1327ش (1948) و ژانویه 1328ش (1949) سازمان ملل، مقرر شد مناطق مسلمان نشین کشمیر
جزو پاکستان و نواحى هندونشین جزو هندستان درآید و جهت مشخص شدن میزان تمایل مردم
براى پیوستن به هند یا پاکستان به آراء عمومى در یک جو آرام و محیط بىطرفانه
مراجعه شود و تا وقتى این کار صورت نگرفته، سرزمین کشمیر نه جزو هندوستان است و نه
از آن پاکستان ولى این قطعنامه اجرا نگردید و هندوستان همچنان نیروهاى خود را در
کشمیر نگاه داشته است. (17)
در فوریه سال
1954م مجلس مؤسسان کشمیر الحاق این سرزمین را به هندوستان اعلام نمود. (18)
و در سال 1963م هند اعلام نمود که جامو و کشمیر از ایالات این کشور نمىباشد.
چنین موضعى دو جنگ بین هند و پاکستان را در سالهاى 1965م و 1970م رقم زد. در سال
1972م ذوالفقار على بوتو رئیس جمهور وقت پاکستان قرار داد «سمیلا» را بر سر مسئله
کشمیر با هندوستان منعقد کرد که در آن خط آتش بس به خط کنترل تغییر یافت و این
سیاست انفعالى همچنان ادامه دارد.
از آن سوى، مردم
کشمیر به مقابله با قواى هندى پرداخته و در شهر پونچ علیه مهاراجه دست به شورش زده
و موفق به سرنگونى وى شده و با حمایت پاکستان، کشمیر آزاد را در غرب و جنوب غربى
کشمیر بنیان گذاردند. این ناحیه تحت نظارت پاکستان به صورت فدرال و به شکل خود
مختار اداره مىشود و داراى رئیس جمهور مستقل و دولت و مجلس مىباشد که حکم ریاست
جمهورى آن از سوى ریاست جمهورى پاکستان تنفیذ مىشود، تا قبل از اوج گیرى بحرانهاى
اخیر، جامو و کشمیر به صورت فدرال اداره مىگردد ولى با گسترش مبارزات حق طلبانه
مردم براى استیفاى حقوق واقعى خود و نجات از سلطه غیر مسلمان این ایالت از حالت
فدرال خارج و مستقیما توسط دولت مرکزى اداره مىشود.
در 5 ژانویه 1990م
که با چهل و یکمین سالگرد صدور قطعنامه سازمان ملل، مصادف بود و از سوى مردم کشمیر،
روز کشمیر نامگذارى شده بود تظاهراتى از سوى مسلمین برگزار گردید که با
مقاومتسرسختانه پلیس هند مواجه و چندین شهید و مجروح بر جاى گذاشت به دنبال آن
اعصابات و تظاهرات موج فزایندهاى بخود گرفت و دولت هند با نیروهاى مجهز و تانک و
زره پوش به سرکوبى شدید مسلمین پرداخت و پس از آن حکومت نظامى اعلام نمود. برخورد
خشن مزبور باندازهاى بود کهحتى پلیسهاى محلى به برخورد نیروهاى پلیس فدرال اعتراض
نموده و به تظاهر کنندگان پیوستند.
یکى از علماى
ایران که در کشمیر به اسلام خدمتشایان توجهى کرده «میر سید على همدانى» مىباشد.
این مرد که از مفاخر اسلامى است هزاران شاگرد در کشمیر تربیت کرد که هر کدام خود
استاد شدند. مقام این روحانى فاضل هنوز در کشمیر محترم است و آنجا را زیارت مىکنند
و همه ساله در روز عاشورا هنگامى که دستجات عزاداران از آنجا عبور مىکنند پرچمهاى
خود را به حال احترام فرود مىآورند. (19)
نپال
کشور نپال ه به روش سلطنتى
اداره مىشود با 147000 کیلومتر مربع وسعت و 16500000 نفر سکنه در شمال شرقى هند
واقع است. مرتفعترین قله جهان یعنى اورست با 8882 متر ارتفاع از سطح دریا در این
کشور واقع مىباشد. در حدود 600000 نفر مسلمان در این کشور سکونت دارند. این در
حالى است که در سال 1953م مسلمانان نپال به 200000 نفر بالغ مىگردیدند.
اسلام در سال 586 هجرى قمرى
مطابق با 1190 میلادى وارد این سرزمین شد. در پایان قرن چهاردهم میلادى سلطان شمس
الدین بنگالى به دره کاتماندو (مرکز نپال) حمله برد که این یورش موجب حضور بیشتر
مسلمین در نپال شد. در هنگام امپراطورى مغول نفوذ اسلام در نپال رشد فزایندهاى
بخود گرفت. مسلمانان اکثرا در ناحیه تاراى (20) در امتداد مرز شرقى با
هند تمرکز دارند. زبانشان اردو و مذهبشان حنفى است که در این دو مورد با مسلمانان
هند وجه مشترکى دارند.
البته دین اکثریت، هندو و
بودایى است و زبان رسمى نپالى مىباشد و زبانهاى بیهارى و گورخائى نیز رواج دارد
نپال تنها کشور پادشاهى هندو مسلک جهان است.
بوتان
کشور بوتان با 47000 کیلومتر
مربع وسعت و 1420000 نفر سکنه در شمال شرقى هند، واقع است. کشورى است کوهستانى که
به دریا راه ندارد. این سرزمین به شیوه مشروطه سلطنتى اداره مىشود و از کل سکنه آن
87000 نفر آئین جاودانى اسلام را پذیرفتهاند. مسلمین این کشور با مسلمانان بنگال
غربى و آسام (شمال شرقى هند) در ارتباطند و اکثرا از نژاد بهوتا، نپالى و آسام
مىباشند.
مردم بوتان اکثرا پیرو هندو و
بودا هستند.
سرى لانکا (سیلان)
سرى لانکا به صورت جزیرهاى در
جنوب شرقى هند قرار دارد. وسعت این کشور برابر با 66000 کیلومتر مربع و تعداد سکنه
آن به 16300000 نفر بالغ مىگردد. موقع جزیرهاى (قرار گرفتن در اقیانوس هند) و
نزدیکى به خط استوا موجب گرمى هو و رطوبت زیاد این منطقه شده است. تنگه پالک این
کشور را از سرزمین هند جدا مىنماید. دین اکثریت، بودائى و برهمایى است. ولى بیش از
5/7% مردم آن مسلمانند. انتشار اسلام در این جزیره از دو طریق و در دو زمان انجام
پذیرفت: اول کاروانهاى تجارى مسلمانان که در آغازین روزهاى تولد اسلام، از جزیرة
العرب به این سرزمین آمدند. دوم با فتوحات مسلمانان ترک در این جزیره که منجر به
تشکیل دولت اسلامى به سال 1206م در هند گردید. ازدواج بازرگانان عرب با زنان بومى
نیز در گسترش اسلام بسیار مؤثربود. سقوط بغداد به سال 1285م موجب مهاجرت مسلمانان
بدین نواحى شد که در شکلگیرى مسلمانان جنوب هند رل مهمى را به عهده داشتند. اما
مسلمانان با دو مشکل واجه بودند: اختلاف با افراد سینهالى در زبان و با تامیلهاى
شمالى در عقاید دینى معهذا اوضاع مسلمین در حال رشد و توسعه بود که پرتقالىها در
سال 1502م وارد سیلان شده و ضربات سختى به مسلمانان وارد نمودند و در سال 1526م
رسما نسبت به اخراج آنان اقدام نمودند و افراد کمى که باقى ماندند به نقاط درو
افتاده، پناه بردند.
هلندیها در سال 1658م عمل
پرتقالىها را تکرار نمودند.
تاریخ حرکتهاى مسلمین در
سریلانکا سه دروه دارد:
دوره اول از سال 1947م تا 1960م
که چون دراقلیت به سر مىبردند با سینهالىها، مشى همکارى را پیش گرفتند. دروه دوم
از سال 1960م تا 1977م که در امور سیاسى نقش فعالترى را پیش گرفتند و نفوذ سیاسى را
بجائى رسانیدند که دکتر «دیورین محمود» به عنوان وزیر آموزش پرورش سرىلانکا در
نظام آموزشى این کشور تحولاتى به نفع مدارس اسلامى پدید آورد.
در دوره سوم که از سال 1977م
آغاز مىشود. بین سینهالیهاى اکثریت و تامیلها اقلیت نزاعهایى در گرفت که در این
درگیریها گرچه مسلمانان اعلام بیطرفى نمودند ولى ضربات سختى را تحمل نمودند و تعداد
زیادى از آنان کشته و مجروح شدند که چنین برنامه فجیعى مىتواند چندین دلیل داشته
باشد:
1- حمایت دولت از سینهالیها و
اینکه افراد مسلح تامیل از سوى قواى نظامى مورد حمایت قرار مىگیرند ولى مسلمانان
هیچگونه حامى ندارند.
2- ترحیکات اسرائیل غاصب و
حمایت از طایفهاى علیه طایفه دیگر، اثرات سوء بر روابط سرىلانکا با کشورهاى
اسلامى گذاشته است.
3- کمکهاى مالى و غیر مالى
کشورهاى مسلمان و عرب به مسلمین این سرزمین حساسیتهایى را در گروههاى دیگر ایجاد
مىنماید.
اگر زبان سینهالى رسمى شود،
مسلمانان با محیط تامیلى مسلمان خود در هندوستان بیگانه مىشوند و اگر چریکهاى
تامیل پیروز شوند مسلمانان را به گروههاى سینهالى و تامیلى تقسیم مىکنند.
مسلمانان در نقاط مختلف
پراکندهاند اما توزیع آنها یکسان نمىباشد. در شهر منار در شمال جزیره 28% و در
کلمبو (21) (مرکز حکومت) 10%، در جنوب 3% و در شرق بویژه در ناحیه
امبارى 42% مسلمان سکونت دارند. از حدود 200 مسجدى که در سریلانکا وجود دارد 25% آن
در کلمبو مىباشد. تعداد مسلمین در حال حاضر 1275000 نفر مىباشد. غیر از اقلیتهاى
مسلمان آسیاى جنوبى در 3 واحد سیاسى پاکستان، بنگلادش و مالدیو اکثریت با مسلمانان
است که به معرفى هر کدام از این نواحى مىپردازیم:
پىنوشتها:
Cherapunji 1-
2- خدمات متقابل
اسلام و ایران ص 388.
3- ماخذ قبل ص
391.
4- مسلمانان در
نهضت آزادى هندوستان ترجمه آیت الله سید على خامنهاى.
5- تاریخ شیعه -
علامه محمد حسین مظفر، ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتى از ص 315 تا 342.
rasatish Grover 6-
7- مسلمانان هند
به زبان انگلیس مقاله معمارى اسلامى در هند به نقل از مجله سروش ش 607 تیرماه 1371.
8- مسلمانان هند -
به زبان انگلیسى نوشته چند از دانشمندان مسلمان به نقل از سروش . ش 607.
11- کشمیر، بهشت
زخم خورده - نویسنده الطاف حسین ترجمه فریدون دولتشاهى بخش اول پیشگفتار.
13- سرزمین و مردم
هند - مانورا ماموداک، ترجمه فریدون گرکانى تهران 1345.
14- پاکستان س
دکتر عبدالعظیم ولیان - تهران - زوار - 1350.
17- پاکستان حقایق
اساسى - سفارت پاکستان در ایران، بى تاریخ و بدون نام نویسنده.
18- سرزمین و مردم
هند - مانورا ماموداک.
19- خدمات متقابل
اسلام و ایران ص 393.