جمهورى اسلامى
ایران
امت ایران از
گذشته مورد توجه رسول خدا(ص) و خاندان عصمت و طهارت بوده است، چنانچه در حدیثى از
پیامبر اسلام(ص) نقل شده که آن سرور جهانیان فرمود:
«اعظم الناس نصیبا
فى الاسلام اهل فارس» (1)
یعنى «بهره
ایرانیان در اسلام از همه ملتها دیگر بزرگتر است.»
در روایت دیگر به
نقل از آن حضرت آمده که:
«سعادتمندترین
عجمها به اسلام ایرانیان هستند.» (2)
و نیز حضرت
محمد(ص) در خصوص علاقه ایرانیان به ایمان فرمودهاند:
«اگر میوهدین به
ستاره ثریا آویخته باشد، حتما مردمى از فرزندان ایران زمین، آنرا مىچینند. »
(3)
همچنین پیامبر
اسلام(ص) بر اثر وحى الهى مىدانستند که پس از ظهور این آئین در جزیزة العرب، ملت
ایران با اشتیاق و آغوش باز، اسلام را خواهند پذیرفت، و این پذیرش چون بر اساس رغبت
است در وجود آنان نفوذ خواهد کرد. حضرت على(ع) امام اول شیعیان و جانشین بحق رسول
خدا(ص) نقل مىکنند که از رسول گرامى اسلام(ص) شنیدم که خطاب به اعراب مىفرمود:
«والله لیضربنکم
على الدین عودا کما ضربتموهم علیه بدءا».
ترجمه: بخدا قسم
همچنانکه در آغاز، شما رژیم حاکم بر ایران را ساقط خواهید کرد در آینده تاریخ
ایرانیان نیز رژیم حاکم بر شما را ساقط خواهند نمود. (4)
و از اما صادق(ع)
روایتشده که رسول خدا(ص) فرمودهاند:
شما [خطاب به
اعراب] با ایرانیان بر اساس تنزیل وحى و قرآن مىجنگید و جهان به پایان نمىرسد تا
روزى که آنان با شما بر اساس تاویل وحى مىجنگند.» (5)
در برخى مضامین
روایى آمده که ایرانیان زمینهساز حکومتحضرت مهدى(عج) خواهند بود و حسام الدین
هندى دانشمند اهل سنت به نقل از پیامبر اسلام(ص) مىگوید:
«مردمى از شرق
قیام مىکنند و زمینه را براى انقلاب جهانى مهدى (علیه السلام) فراهم مىنمایند.»
(6)
در روایتى از حضرت
امام کاظم(ع) آمده که:
خورشید انقلاب
اسلامى ایران از قم طلوع مىکند و این نهضت از سوى مردمى که از قم برخاسته هدایت و
رهبرى مىشود:
«رجل من اهل قم
یدع الناس الى الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلهم الریاح العواصف و لا یملون
من الحرب، و لا یجبنون، و على الله یتوکلون و العاقبة للمتقین»:
«مردى از اهل قم
قیام مىکند و مردم را به سوى حق دعوت مىنماید، بر محور او مردمى همچون پارههاى
آهن جمع مىشوند، تندبادهاى حوادث آنها را حرکت نمىدهند، و از جنگ خسته نمىشوند و
خوفى از آن ندارند. در کارها بر خدا توکل مىکنند و سرانجام و عاقبت امور براى
پرهیزگاران است. (7)
اولین فرد مسلمان
ایرانى سلمان فارسى است که تقوا و ایمان او بحدى رسید که به شرف «سلمان منا اهل
البیت» از سوى پیامبر(ص) نایل گردید. بعد از آن ایرانیان مقیم یمن به سوى اسلام
روى آوردند و آن را پذیرفتند و اولین ارتباط رسمى ایرانیان با حضرت رسول اکرم(ص)
موقعى بود که باذان بن ساسان حاکم یمن دو نفر ایرانیبا به نامهاى بابویه و خسروبه
مدین فرستاد و پیام خسروپرویز را به آن جناب از طریق ایو دو نفر رسانید. زیرا به
محض رسیدن نامه حضرت محمد(ص) به خسروپرویز مبنى بر پذیرش دین اسلام توسط وى، نامه
آن حضرت را پاره کرده و از باذان خواسته بود که نویسنده نامه را نزد وى اعزام کند،
اما خسرو پرویز توسط شیرویه کشته و باذان هم اسلام آورد. (8) در هنگامه
بعثت رسول الله(ص) ایرانیان گرفتار رژیم فاسدى بودند که با استبداد و خودکامگى
اختناق شدیدى بر ایران آنروز که 140 میلیون نفر سکنه داشت و وسعت آن بیش از ایران
فعلى بود، حاکم نموده بود. آئین زرتشت هم آمیخته با خرافات و تحریف گشته و از جانب
چنین رژیم منحوسى حمایت مىشد. نظام نامعقولى که بر مردم حکومت مىکرد مانع رشد
شخصیت افراد بود و بر اثر سنتهاى ناپسند و برنامههاى غلط مردمان را به اسارت فکرى
واداشته بود تا آنکه اسلام این آئین جهانى و جاودانى که خورشید آن هرگز غروب کردنى
نخواهد بود، به داد انسانهاى مظلوم رسید و فطرتهاى تشنه را از آب گواراى چشمه
توحید سیراب نمود. ظلم و ستم زمامداران بیدادگر آن چنان نارضائىها را تشدید نموده
بود که ارتش ایران با وجود تجهیزات نظامى و بسیج 120000 نیرو که به فیلهاى جنگى
مجهز بودند موفق نشدند در برابر سى هزار رزمنده مسلمان که حتى تسلیحات کافى هم
نداشتند، مقاومت کنند و سرانجام سپاه به ظاهر قوى ایران در دو جنگ اصلى قادسیه (در
سال 15 هجرى) و نهاوند (در سال 21 هجرى) کستخورده و از آن پس اسلام در ایران نفوذ
نمود و گسترش یافت . (9) ایرانیان آئین اسلام را از جان و دل پذیرفته و
با عشق وافرى به دفاع ترویج تبلیغ و نشر آن پرداختند.
اسلام موجب آن گشت
تا ایرانى خود را کشف نموده و به جاى تکیه بر خرافات، به درست اندیشى روى آورد و از
ثنویت به توحید بگراید. ایمان جدید، دیوارهاى تسخیر ناپذیر طبقاتى را فرو ریخت،
تعلیم و تربیت را براى عموم آزاد نمود، و مردم را از استبداد نجات داد. و نیروى
معنوى توام با شور و شوقى را پدید آورد، که پس از چندى، ایران را به سرزمین درخشش
اسلام تبدیل نمود. ولى با روى کار آمدن خلافت اموى این رژیم، در صدد آن گردید تا
بجاى آنکه به مذهب اهتمام ورزد با سلطه نژادى و حالت عرب زدگى و به گونهاى که با
تحرف توام بود به تحقیر ایرانیان مسلمان و مؤمن بپردازد، این حرکت که از اسلام
فاصله گرفته بود نه تنها آفتش دامن ایران را گرفت بلکه بر اسلام تاثیر سوء گذاشت.
لذا ایرانیان در مقابل آن، مقاومتسرسختانهاى نمودند. از جمله آن نهضتشعوبیه را
مىتوان نام برد که در مقابل سیاسیت تحریف گونه دستگاه خلافت اموى صورت گرفت. استاد
شهید مرتضى مطهرى(ره) مىفرماید:
«بعدها که در اثر
تسلط امویان و سیاست ضد اسلامى آنها، عدهاى از اعراب عنصرعربیت را پیش کشیدند و
آتش تعصبات قومى و نژادى را برافروختند، سایر اقوام مسلمان بالخصوص بعضى از
ایرانیان به مبارزه با آنها برخاستند...» (10)
در خراسان بیش از
ششصد هزار مسلمان با شعار الرضا من آل الرسول به طرفدارى از خاندان پیامبر اسلام(ص)
براى نابودى خلافت اموى برخاسته و مرکز قدرت امپراطورى را درهم کوبیدند و حکومت
امویان را سرنگون و قدرت را به بنى عباس انتقال دادند. البته نهضتخراسان در صدد آن
بود که شخصیتى از خاندان پیامبر را بجاى بنى امیه روى کار آورد و چون امام صادق(ع)
بر حسب مصالح و حکمتهایى دعوت ناه آنان را قبول نکرده و آن را بر روى چراغ
گذاشتند. ناگزیر شدند به بنى عباس روى آورند اما بنى عباس هم که دست کمى از امویان
نداشتند و در اولین فرصت از طریق خدعه و نیرنگ، ابومسلم را کشته و سپس به سرکوبى
نهضتهاى شیعیان و علویان پرداخته و امامان عصر خود را به شهادت رسانیدند.
ایران در تمدن
اسلامى که در سطح جهان مطرح بود و در طول قرون وسطاى اروپا، درخشانترین و عظیمترین
تمدن بشرى بود با شکوفائى شگفتانگیز خود که اسلام به آن عطا کرده بود کانون اصلى
اندیشه، علم و عرفان شد و قرنها آسیا و افریقا و اروپا را تغذیه معنوى مىنمود.
ایرانى در دستگاه رهبرى نفوذ یافت، مقامات قضایى را تصاحب نمود، مراکز علمى و
حوزههاى اسلامى را تاسیس کرد و بجاى دفاع از قومیت و نژادپرستى عربى، بر امامت،
ولایت و اهلبیت تکیه نمود و در نقش داعى، محقق و مبلغ حقجو و حق پرست و راستین و
آگاه به پاخواست و به عنوان استاد زبان و ادبیات عرب و آشناى واقعى و راستین نسبت
به اسلام و قرآن به عرب فاتح، اسلام را دوباره آموخت و بدین گونه فرمایش رسول گرامى
اسلام(ص) تحقق یافت. اوهلین ملتى که بر ترجمه قرآن همت گماشتند ایرانىها بودند و
از سلمان فارسى خواستند تا سوره الحمد را به فارسى ترجمه کند. (11) و
بیش از هر ملتى نیروهاى خود را در اختیار اسلام قرار دادند و در این راه صمیمیت و
اخلاص نشان دادند.
اسلام، حصار اسارت
آورى که بدور ایران کشیده شده بود و مانع آن بود که ایرانى، تواتائىهاى فکرى و
نبوغ علمى خویش را بروز دهد، در هم شکست و دروازه ایران را بر روى فرهنگ و تمدن
اسلامى گشود که این حرکت موجب آن شد تا ایرانیان، از یک سوى لیاقت و استعداد خویش
را نشان داده و از دیگر سوى سهم مهمى در توسعه و گسترش تمدن اسلامى داشته باشد. به
عنوان نمونه بارى اولین بار در تاریخ ملت ایران، ایرانى، پیشوا و مرجع دینى غیر
ایرانى مىشود، لیث بن سعد ایرانى رهبر فقهى مردم مصر معرفى مىگردد. ابوحنیفه
ایرانى به صورت پیشواى بىرقیب درآمده و مذهب حنفیه را بنیان مىنهد. ابوعبیده معمر
بن المثنى و واصل بن عطا و امثال آنان پیشواى کلامى مىشوند، سیبویه و کسائى امام
صرف و نحو مىگردند. (12)
کتب سته، شش کتابى
است که بنام «صحاح شش گانه» تا امروز مرجع اصلى حدیث و استنباط احکام و عقاید و
تمام مکاتب فقهى اهل سنت مىباشد که توسط دانشمندان ایرانى همچون ترمذى و بخارى و
... تالیف شدهاند. از 4 کتاب اصلى شیعه که به کتب اربعه موسومند و از منابع و
اسناد اولیه این مذهبند، دو کتاب توسط شیخ طوسى (13) و یک کتاب یعنى
کافى (14) توسط کلینى و کتاب من لایحضره الفقیه توسط ابن بابویه قمى
تالیف و تدوین گشته است که این سه دانشمند و محقق شیعى ایرانىاند. بنیان گذار
عرفان اسلامى حلاج است و بزرگترین سیماى علمى این مکتب در سطح جهان غزالى است که
این دو نیز ایرانىاند.
خدمات اسلام به
ایران به قرون اولیه اسلامى منحصر نیست بلکه از زمانى که خورشید منور اسلام بر این
سرزمین فروغ افکند و روشنائى بخشید هر خطرى و آفتى که براى این مملکت پیش آمده توسط
آئین جاودانى اسلام دفع شد و باعث افتخار، عزت و شرف و استقلال این مردم گردید.
اسلام از قوم خونخوار مغول و آدمکشان وحشى، انسانهایى ساخت که تشنه دانش بودند و به
تالیف و تحقیق اقبال نشان دادند و از نسل چنگیز، سلطان محمد خدابنده را تحویل داد و
شخصى چون بایسنقر میرزا از نسل تیمور متجاوز پدید آمد. به برکت معنویت اسلام
دانشمندانى چون ابوعلى سینا، فارابى، زکریاى رازى،ملاصدراى شیرازى و هزاران متفکر و
محقق دیگر با تالیفات گران سنگ و ارزشمند فرهنگ ایران زمین را زینت دادند و شکوه و
اقتدار فرهنگى را باعثشدند. نفوذ اسلام در هند و آسیاى جنوبى، آسیاى جنوب شرقى،
چین، شمال افریقا تا حد زیادى مدیون ایرانیان مىباشد. با گسترش دین اسلام در قلمرو
حکومتساسانى، مسلمانان تازه وارد زبان فارسى درى را براى تفاهم با تازه مسلمان
ایران در کنار زبان عربى برگزیدند و این اعتبار دینى به زبان فارسى موقع ممتازى
بخشید و بتدریج این زبان چنان موقعیتى در جهان اسلام یافت که حک.متسلاجقه در غرب
آسیا و غزنویان در مشرق رود سند این زبان را وسیله ارتباط رسمى خود با مردم آسیاى
صفیر و شبه قاره هند قرار دادند. طى قرون چهارم تا نهم، ترجمه قرآن و چندین متون
تفسیر به زبان فارسى صورت گرفت که به لحاظ افاده معنى و کیفیت، ارزش خاصى دارند
تفسیر طبرى که براى شناختن معانى قرآن تدوین شده ارتباط زبان فارسى را با دین اسلام
ثابت مىکند. حتى اکثر خطوط اسلامى به جز خط مغربى در شمال غربى افریقا از روى
نمونههاى خط ایرانى تحول یافته است.
زبان فارسى در
قلمرو وسیع امپراطورى عثمانى پیش از آنکه عثمانیان، لهجه ترکى را به موازات آن مورد
اعتنا و استعمال در شعر و نثر قرار دهند نسخه دوم فارسى عهد سلجوقى به شمار مىآمد
و ارتباط خاورشناسان اروپا با زبان و ادبیات فارسى از راه عثمانى و هند آغاز گردید.
(15)
در هند این زبان
به اندازهاى نفوذ کرده بود، که در دوران اسلامى اغلب به فارسى تکلم مىنمودند و
آثار فرهنگى و ادبى زیادى در این سرزمین به زبان فارسى تالیف گشت و از شاعران پارسى
زبان استقبال مىشد به نحوى که در عصر صفوى کاروانى از شعرا و عرفا به دربار هند
رفتند و مورد تشویق و حمایت آن قرار گرفتند. (16) حتى پیمانهایى که
انگلیسىها در دوران سلطه بر هند با نواب هندى بستهاند همه بزبان فارسى است و پایه
زبان اردو که از قرن یازدهم گذاشته شد بر زبان و ادبیات فارسى استوار یافته چنانچه
60% آن فارسى مىباشد. (17) آرى،این آئین اسلام بود که باعث نفوذ و
گسترش زبانى فارسى گشت و فرهنگ ایرانى را صادر نمود.
اولین سلسله
ایرانى که پس از اسلام ایران تشکیل شده طاهریان بودند، که دوران حک.مت آنان از سال
205 قمرى تا 259 قمرى طول کشید و در این سال توسط یعقوب لیث صفارى برچیده شد.سلسله
صفارى که در سال 247 قمرى توسط یعقوب لیث صفارى تاسیس شد، اولین سلسله ایرانى است
که از طریق مخالفت با خلیفه عباسى و تمرد از او، روى کار آمد. بین سالهاى 250 تا
316 قمرى سلسله علویان طبرستان به عنوان اولین حکومتشیعى توسط حسن بن زید (از
اولاد امام حسن مجتبى(ع)) که در شمال ایران تاسیس شد، حکومت مىنمود.
حکومتسامانیان در ماوراء النهر در حدود 128 سال طول کشید و در دوران اقتدار آنان،
خراسان، طبرستان و گرگان، سیستان، رى، کرمان و بلخ تحت نفوذشان بود. آل بویه از سال
320 تا 447 قمرى بر بخشهایى از ایران آن روز حکمرانى مىنمودند و در این مدت بر
گسترش و نشر مذهب تشیع اهتمام مىورزیدند. آل بویه پس از مدتى به چند شاخه تقسیم
شدند و رفته رفته تجزیه و منقرض گردیدند. غزنویان تا سال 582 قمرى حکومت مىکردند و
در اواخر حکمرانى خود صرفا قلمرو آنها به پنجاب محدود گردید. غزنویان که محل
کومتخود را غزنه قرار داده بودند با تشیع میانهاى نداشته و بخصوص سلطان محمود
غزنوى با این مذهب راستین خصومتشدیدى داشت و دیالمه رى توسط او منقرض شد، فتح
معروف او تصرف هند است.
بعد از غزنویان،
سلاجقه روى کار آمدند که بر اثر اختلاف به شعب مختلف تقسیم شدند در این دوران،
اسماعیلیه (که فرقهاى از شیعیان و اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) را امام هفتن
و آخرین امام مىدانستند) در ایران گسترش یافته و در برخى از نقاط ایران طرفداران
زیادى یافتند. مهمترین پایگاه، آنها قلعه الموت در شمال شرقى قزوین بود و از
شخصیتهاى معروف و رهبر این فرقه حسن صباح و پس از او ابوعلى دهدار زوارهاى
(18) شهرت دارند. حکومتسلجوقیان توسط خوارزمشاهیان از میان رفت، مغولها در
اواخر حکومت این سلسله روى کار آمده و به خرابى،قتل و غارت پرداخته و رعب و وحشتى
سخت بر ایران حاکم نمودند. حکومت مغولها یا ایلخانان و تیموریان تا 916 قمرى ادامه
یافت و در اواخر این دوره دو گروه از آنان بنامهاى آق قویونلو و قره قویونلو قسمت
غرب و مرکز ایران را در تصرف داشتند، سلسه صفویه که با پادشاهى شاه اسماعیل صفوى
آغاز مىشد، تشیع را مذهب رسمى ایران قرار داد و در توسعه این فرهنگ کوشید و در این
عصر دانشمندان شیعه به تالیف آثار گرانبهائى پرداختند که از جمله آنان مرحوم مجلسى
است که دائرة المعارف حدیثشیعه یعنى بحار الانوار را تالیف نمود. هنر اسلامى در
این عصر نیز راه ترقى و کمال را پیمود و اکنون اغلب آثار پرارزش آن بخصوص در شهر
اصفهان قابل مشاهده است. سلسله صفویه در سال 1135 قمرى با تسخیر اصفهان توسط محمود
افغانى منقرض شد. افشاریه، زندیه و قاجاریه سه سلسلهاى بودند که از سال 1148 (سال
تاجگذارى نادر در دشت مغان) تا 1304، بر سرزمین ایران فرمانروایى داشتند. در سال
1326 قمرى مقارن با 1287ش فرمان مشروطیت توسط مظفر الدین شاه صادر شد. سال 1299ش
مقارن با کودتاى رضاخان است. در سال 1304 نمایندگان فرمایشى مجلس، احمد شاه قاجار
را از سلطنتخلع و رضاخان خبیث را به سلطنت برگزیدند.
در 15 خرداد 1342،
قیام مردم ایران به رهبرى امام خمینى(ره) اتفاق افتاد که رژیم سفاک شه به سرکوب
شدید آن و به شهادت رسانیدن عده زیادى از مردم پرداخت و در سنگر مقدس روحانیت (قم)
کشتار خونین براه انداخت و براى جلوگیرى از این نهضت، حضرت امام خمینى(قدس سره) و
جمعى از روحانیون مبارز را دستگیر نمود تا اینکه در 22 بهمن 1357 شمسى پس از
مبارزات خونین امت ایران به رهبرى حضرت امام خمینى، رژیم شاهنشاهى سرنگون و در
پایان شب سیاه استبداد و در حالتى که ابر اندوه بر همه جا سایه افکنده و اختناق
روزنهها را مسدود نموده بود، انقلاب اسلامى ایران همچون اعجازى بزرگ به پیروزى
رسید. با طلوع سپیده صبح، سپاه شب روى به هزیمت نهاد و رشته ستمشاهى گسست و بانگ
حق طلبى و غریو تکبیرى که از حلقوم خداباوران ایران برخاسته بود در فضاى گیتى پیچید
و اشعههاى انقلاب بر جهان تابیدن گرفت و مسلمانان جهان را از خواب غفلت بیدار
نمود. این اثر بخشى انقلاب اسلامى بر استکبار جهانى ناگوار آمد و چون تجدید حیات
اسلام ناب محمدى(ص) با قدرت طلبى آنان در تزاحم بود لذا با توطئهاى حساب شده جنگى
تحمیلى را بر علیه ایران ترتیب دادند و قرعه این دسیسه را به نام صدام حسین زدند
ولى استقامت و استوارى امت ایران در مقابل متجاوزین عراقى که با ایثار و فداکارى
رزمندگان اسلام توام بود این توطئه را خنثى نمود و بدون آنکه عراق به پیروزى برسد
جنگ پایان یافت و سازمان ملل بر اساس یکى از بندهاى قطعنامه 598 رسما به متجاوز
بودن قواى بعثى که در راس آن صدام حسین قرار دارد، اعتراف نمود. استکبار جهانى حال
که از طریق فشار سیاسى و تنگناهاى اقتصادى و نظامى موفق نشده به انقلاب اسلامى زخمى
وارد کند در تلاش است تا با تهاجم فرهنگى و جدا سازى مردم از ارزشهاى اسلامى و
معنویت انقلاب، نیش زهرآگین خود را به آن فرو کند که این حرکت زذیلانه هم محکوم به
شکست است چرا که فروغ معنوى اسلامى نه تنها در ایران که در جهان در حال گسترش و نور
پاشیدن است و نهضتهاى اسلامى در کشورهاى اسلامى و نواحى مسلمان نشین با الهام از
این انقلاب ابرقدرتها و عوامل و اذناب آنان را به درماندگى واداشته است. و هر روز
بر نگرانى و آشفتگى دشمنان اسلامى افزوده مىشود و این قدرتهاى پوشالى کوچکتر از
آنند که بتوانند نور اسلامى را خاموش کنند و عاقبت امور از آن پروا پیشگان و صالحان
و محرومین معتقد خواهد بود. (19)
در 14 خرداد 1368
ش، حضرت امام خمینى(ره) به سوى معبود خویش شتافت و در جوار حق آرام گرفت. حادثه
ارتحال بنیان گذار جمهورى اسلامى و رهبر انقلاب، موجى از تاثر و ماتم در جهان اسلام
پدید آورد، دشمنان فکر مىکردند که با رحلت امام به انقلاب اسلامى ایران لطمهاى
وارد خواهد شد اما گرچه فقدان امام ثلمهاى بزرگ براى مسلمانان بود ولى درختى را که
او نشانده بود آن چنان مقاوم و با صلابت گردید که تند بادهاى حوادث بر آن هیچ
لطمهاى نمىتواند وارد کند خصوص آنکه حضرت آیة الله خامنهاى، به عنوان جانشین بر
حق امام، رهبرى این نهضتشکوهمند را به عهده گرفتند.
جمهورى اسلامى
ایران به عنوان ام القراى جهان اسلام با 1648195 کیلومتر مربع وسعت در جنوب غربى
آسیا و در بخش غربى فلات ایران واقع شده است. افغانستان و پاکستان همسایگان شرقى و
ترکیه و عراق همسایگان غربى ایران هستند. ایران در شمال با جمهوریهاى مسلمان نشین
آسیاى میانه و قفقاز 2013 کیلومتر مرز مشترک دارد، طول سواحل ایران در امتداد دریاى
خزر از رورخانه آستارا تا خلیجحسینقلى 657 کیلومتر، در دریاى عمان از گواتر تا
بندر عباس 784 کیلومتر و در خلیج فارس از بندر عباس تا دهانه اروندرود 1259 کیلومتر
مىباشد. موقع جغرافیائى، دسترسى به آبهاى آزاد، وقوع انقلاب اسلامى، پیوند فرهنگى
ایران با تعدادى از کشورهاى آسیاى جنوب غربى و جنوبى به این کشور اهمیتخاصى بخشیده
است.
ایران کشورى
کوهستانى محسوب مىشود زیرا از نیمى از وسعت آن را کوهها و ارتفاعات تشکیل مىدهد و
تنها 25% آن حالت بیابانى و صحرائى دارد. اکثر رودهاى ایران با کم آبى مواجهاند و
تنها رود قابل کشتیرانى در ایران، کارون نام دارد. خلیج فارس که در جنوب ایران واقع
شده و ارتباط دریائى این سرزمین را از طریق تنگه هرمز و دریاى عمان با سایر نقاط
جهان تامین مىکند در حدود 240000 کیلومتر مربع وسعت دارد، دریاى خزر با 424200
کیلومتر مربع وسعت به عنوان بزرگترین دریاچه جهان ارتباط دریائى ایران را با
کشورهاى اروپائى از طریق آبراهههاى روسیه برقرار مىکند. دریاچه ارومیه با 4868
کیلومتر مربع از خاک ایران زیر پوشش جنگل مىباشد. کشور ایران آب و هواى متنوعى
دارد ولى بر حسب شرایط کوهستانى - خزرى و صحرایى در کل 3 نوع آب و هوا کوهستانى،
معتدل خزرى، گرم و خشک صحرایى بر ایران حاکم است.
در سال 1370ش
ایران 58110227 نفر سکنه داشت که تراکم آن 26/35 نفر در کیلومتر مربع بود، این
تراکم در سال 1355ش برابر با 4/20 بود. از این میزان جمعیت 57% در شهرها و 43% در
روستاها اقامت داشتهاند. 8/17% جمعیت کشور در شهر تهران - مرکز حکومت - ساکنند.
6/45% مردم ایران
از نژاد آریایى، 8/16% ترک، 1/9% کرد، 2/2% عرب و 3/26% بقیه نژادها مىباشند. دین
رسمى مردم ایران اسلام و - 98% مردم مسلمانند که 91% آن پیرو مذهب تشیعاند. زبان
رسمى و خط رایج در ایران فارسى است و زبانهاى ترکى (آذرى) کردى، عربى و بلوچى نیز
در نقاط مختلف کشور تکلم مىشود.
مرکز ایران تهران
است و از شهرهاى مذهبى آن مىتوان مشهد (مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) در این شهر
واقع مىباشد) قم (مدفن حضرت فاطمه معصومه(س) و مرکز علوم دینى کشور در این شهر
قرار دارد) رى (مدفن حضرت عبدالعظیم حسنى از احفاد حضرت امام حسن مجتبى(ع) را نام
برد.
ایران از 24
استان، 227 شهرستان و 604 بخش تشکیل شده و روز ملى آن دوازدهم فروردین (سالروز
استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران) مىباشد.
میزان تولید
ناخالص ملى ایران در سال 1368ش در حدود 39254 میلیارد ریال بوده که 8/13% به بخش
کشاورزى، 4/6% به نفت، 7/4% به صنایع و معادن و 75% به خدمات اختصاص داشته است.
جمعیت فعال ایران
در سال 1356ش، 12800000 نفر بوده که 1/29% در بخش کشاورزى، 5/13% در صنایع و معادن
و 4/57% در بخش خدمات مشغول به کار بودهاند. غیر از انواع محصولات کشاورزى و ماهى
- حدود 1000 معدن و بویژه ذخائر نفت و گاز از ثروتهاى مهم کشورند. ایران در طریق
توسعه صنعتى بخصوص صنایع فولاد و سایر صنایع سنگین گامهاى بزرگى برداشته است.
(20)
پىنوشتها:
1- کنز العمال تالیف حسام الدین هندى
(متوفاى در تاریخ 975 قمرى) جلد 12 ص 90 حدیث 34126.
2- کنز العمال جلد 12 حدیث 14125.
3- کنز العمال جلد 12 حدیث 34129، این حدیث
به مظامین دیگر هم نقل شده منجمله سفینة البحار.
4- نهج السعاده جلد دوم ص 703 و نیز کنز
العمال حدیث 11772.
5- بحار الانوار جلد 67 ص 174.
6- تداوم انقلاب اسلامى ایران تا انقلاب
جهانى مهدى ص 37.
7- بحار الانوار جلد 60 ص 216.
8- خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضى
مطهرى صفحات 83 و 84.
9- کامل بن اثیر جلد دوم صفحات 311 تا 317.
10- خدمات متقابل اسلام و ایران ص 73.
11- دائرة المعارف قرآن کریم (حسن سعید).
12- ماخوذ و اقتباط از کتاب خدمات متقابل
اسلام و ایران ص 356.
13- کتب تهذیب و استبصار از تالیفات محمد
بن حسن بن على طوسى مىباشد.
14- کتاب گرانقدر و ارزشمند کافى شامل 3
بخش اصول کافى، فروع کافى و روضه کافى مىباشد.
15- اقتباس از مقاله زبان فارسى و لغات
جعلى مرحوم استاد سید محمد محیط طباطبائى - محله راهنماى کتاب سال نوزدهم ش 10
- 7 مهر و دى 1355.
16- به کتاب کاروان هند نوشته احمد گلچین
معانى مراجعه فرمائید.
17- نفوذ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام در
سرزمین هند و پاکستان - مجید یکتائى - تهران - اقبال 1353.
18- وى منسوب به شهرزواره، واقع در 15
کیلومترى شمال اردستان و 132 کیلومترى شمال شرقى اصفهان، مىباشد و قلعهاى
استسنگبست از او در این شهر باقى است و از علل عمده حمله مغولان به زواره،
وجود طرفداران فرقه اسماعیلیه در زواره به سرپرستى ابوعلى دهدار بود.
19- و العاقبة للمتقین (قرآن کریم).
20- آشنایى اجمالى با کشورهاى جهان - ایران
- سعید بختیارى - مجله رشد جغرافیا بهار71 ش م 29.